#الگوی_تعامل_حلقه_با_جبهه

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_55
#جلسه_279
#مکتب_امام
#اقتصاد_مردمی #اقتصاد_مقاومتی
#الگوی_تعامل_حلقه_با_جبهه

🔶ورود از زاویه مقام مردم با آن عمق معنا که در کمتر اندیشه ای چنین ژرف نگری ای یافت می شود و سپس امتداد آن به مباحث اقتصادی و تطبیق آن بر اقتصاد مقاومتی و مردم محوری و مردم بنیانی اقتصاد و در نهایت مردم سالاری اقتصادی، بحثی بسیار ویژه بود.
🔸این جنس ورود علاوه بر این که تکلیف اقتصاد مقاومتی را روشن می کند، پشتیبانی مهمی از نظریه رفتار اقتصادی انسان در اسلام دارد و کمک زیادی به دانش اقتصاد اسلامی می کند.

🔷شاید کمتر صاحب نظری در میان اساتید اقتصاد مقاومتی چنین نگاه عمیقی به اقتصاد مردمی داشته باشد.
🔹آنچه تا به حال دیده ایم در عمیق ترین لایه اش، وقتی بحث از مردم سالاری اقتصادی می شود، آن را مقابل و بدیل سرمایه سالاری و دولت سالاری می دانند.
🔹 اما اگر با آن اندیشه پشتیبان درباره مقام مردم وارد بحث اقتصاد مردمی بشویم، نگاه های ویژه ای را رقم می زند و امکان اینکه بتوانیم حرف های اصیل و ناب اسلام در رابطه با جایگاه و مقام مردم که در مکتب امام حضوری پررنگ یافت را در اقتصاد دنبال کنیم بسیار نزدیک و قابل دسترسی می شود.

🔶پیش از این حضرت استاد از خدمتی که فلسفه و همچنین کلام به اقتصاد می تواند داشته باشد و توقعی که استاد یوسفی از مجموعه فتوت دارند صحبت به میان آورده اند.
🔸اگر ما اقتصاد مقاومتی را واقعاً الگویی اسلامی می دانیم و اگر اقتصاد مقاومتی را واقعاً برخاسته از مکتب امام می دانیم، باید نسبت به تامین ابعاد مکتب امامی و اسلامی اقتصاد مقاومتی احساس مسئولیت داشته باشیم. و از این زاویه است که اقتصاد مقاومتی از سایر مکاتب دیگر تمایز جدیدی پیدا می کند.

🔷شاید در گام‌های بعدی حلقه بتوان از طریق کار بیشتر و تعاملات و پژوهش‌های بیشتر جمع بندی کامل تری نسبت به تطبیق مباحث مقام مردم از منظر امام خمینی در اقتصاد مردمی به دست آورد. و بتوان براساس تعاملی تعریف شده این را در اختیار مجموعه هایی که اقتصاد مقاومتی را مأموریت ویژه خویش تعریف کرده‌اند قرار داد.
🔹و همین را به عنوان یک مدل و یک الگو برای تعامل کلام انقلابی با سایر مفاهیم مورد نیاز جامعه دانست.

➖پ.ن: عذرخواهم از یادداشت های تاریخ مصرف گذشته سطحی. گاهی این چنین یادداشت هایی تنبیه خوبی است برای منظم شدن در یادداشت.
➖از ضعف های نگارشی عذرخواهم. شاید علت اصلی اش در دسترس نبودن لپ تاپ و تجربه جدید یادداشت با کیبورد صوتی موبایل باشد.

جایگاه کلام در اقتصاد اسلامی

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_56
#جلسه_279
#مکتب_امام

🔶جایگاه کلام در اقتصاد اسلامی
یکی از سوالاتی که چند روزی درگیر آن بودم، این بود که اصلا چرا حلقه اندیشه کلامی باید به مباحث اقتصادی ورود کند؟! آیا انتخابات باعث شده است ما از رسالت اصلی خودمان خارج شویم و به بحث های متفرقه و استطرادی بپردازیم؟
آیا موضوعات شایسته تری برای ورودهای کلامی در رابطه با انتخابات پیش روی ما نبود؟!
اصلا ورود و توجه حلقه اندیشه کلامی به مقوله اقتصاد، چه ثمره ای دارد؟! آیا همین حرف ها را و بهتر از ما، خود اقتصاددانان متعهد و اسلام شناس، تبیین نمی کنند؟
آیا بهتر نبود ما انرژی مان را می گذاشتیم در موضوعاتی که مزیت نسبی ما به آن هاست. همان محتوایی که معتقدیم امروز فضای تبلیغاتی کاندیداها کم دارد؟
آیا بهتر نبود، آرمان ها و ارزش های اسلام ناب و مکتب امام را که هویت انقلاب اسلامی هستند و جمهوری اسلامی به آنها زنده است را در این موقعیت و فرصت بی سابقه گفتمان می کردیم؟
این که به سراغ فرمایشات رهبری برویم و هر چه آقا گفتند را تبدیل به موضوع پیشنهادی و گفتمانی کنیم، چقدر صحیح است؟ آن چه آقا لازم بوده است را گفتمان کرده اند. و همه کاندیداهای صحنه به همان بساطت طرح پیشنهادی ما و بلکه به صورت تفصیلی تر، حرف های آقا را در برنامه هایشان بیان می کنند. آیا بهتر نبود، به جای آن که به سراغ همه بیانات آقا برویم، به سراغ نکات نابی برویم که برای این انتخابات لازم است؟!
توجه به همه صحبت های آقا بدون لحاظ اهم و مهم و بدون انتخاب مخاطب و وزن جلسات، آیا ما را به بیراهه نمی برد؟!
اصلا آن چه در 8 سال گذشته آقا از این دولت خواسته اند، چرا باید سند پیش روی دولت آینده باشد؟! دولت آینده اگر وظایف عادی اش را انجام دهد، اولویت های فرهنگ و پیشرفت علمی می آیند و مد نظر قرار می گیرند.

در یادداشت های بعدی تلاش می کنم -تنها از زاویه ای- به این سوالات پاسخ دهم.

ورود کلامی به اقتصاد

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_57
#جلسه_279
#مکتب_امام

🔶ورود کلامی به اقتصاد
در این یادداشت نمی خواهم به چرایی انتخاب اقتصاد و جایگاهش بپردازم. و حتی پیشنهادات بدیل را هم نمی خواهم مطرح کنم.
تنها از این منظر می خواهم به بحث بپردازم که جایگاه کلام در اقتصاد چیست و کلام انقلابی و مکتب امام چه تاثیری در اقتصاد دارد.

🔸 تاثیر در کشف اقتصاد اسلامی و نظریه های پایه و بنیادی
آن چه برای ما واضح است اهمیت کلام به عنوان یک دانش پشتیبان برای اقتصاد است. همین گزاره بسیار حائز اهمیت است. در روش شناسی کشف اقتصاد اسلامی، خیلی که عمیق کار بشود، نهایتا مبانی فلسفی را به کار می گیرند و سپس وارد نظام سازی اقتصادی می شوند. اگرچه در مبانی فلسفی، اعتقادات نیز وارد می شود، اما مباحث کلامی -به تعریف خاصش- راهی در نظریات اقتصادی اندیشمندان ما ندارد.
این در حالی است که مباحث اندیشه ای و کلامی، هر دو می توانند در خلق نظریه های پایه و بنیادی برای کشف اقتصاد اسلامی موثر باشند. و اتفاقا بسیار تسهیل گر و کمک کننده هستند. در کشف اقتصاد اسلامی، هر چه نظریات پایه قوی تر و گسترده تر باشند، نقش هدایتگری موثرتری در کشف اقتصاد اسلامی دارند.

🔸 تاثیر در سلوک اقتصادی و درعمل موجب رشد و کلام و اقتصاد
از طرفی کلام انقلابی در صحنه عمل نیز بسیار موثر است. کلام، ناظر به ذهن جامعه است و انسان ساز. از طریق کلام می توان نگاه صحیح به اقتصاد و رفتار مصرفی و تولیدی انسان را سامان داد. می توان رفتار اقتصادی را تبدیل به سلوک اقتصادی کرد.

تنها لازم است متکلمین جامعه به اندیشه های موثر در نگاه اقتصادی رسیدگی کنند و آن را به جامعه تزریق کنند و به عبارتی پاسخ گوی نیازهای بالفعل جامعه باشند.

در نسبت ما با ظهور حضرت ولی عصر(عج) در نظر و گاهی در عمل دو دیدگاه و دو رویکرد وجود دارد.

#یادداشت_57
#جلسه_278
#محمد_صحرایی
#نسبت_تمدن_اسلامی_و_ظهور
#تقریر_مباحث_استاد

در نسبت ما با ظهور حضرت ولی عصر(عج) در نظر و گاهی در عمل دو دیدگاه و دو رویکرد وجود دارد.

یکی اینکه کار به دست خود حضرت درست خواهد شد و تلاشهای ما برای حکومتداری و تشکیل تمدن اسلامی کار را خرابتر میکند و خود حضرت حواسشان به مسائل هست، شیعیانشان را حفظ میکنند و جامعه را در جهتی که باید برود جهت میدهند.
رفتاری که امروز ما با رهبری داریم که زحمت تحلیل و فهم و عملی کردن فرمایشات ایشان را به خودمان نمی دهیم و دلمان گرم است که آقا را داریم در امتداد همین رویکرد ولایت بسندگی است که با عافیت طلبی هم راستاست.
خب این رویکرد باعث میشود مثلا امام جامعه از اوج اندیشه پایین بیایند و خود را د رافق پایین ترین مسائل بکشند و این یعنی شکستن اندیشه متراقی امام. برای تصویر این مساله فرض کنید سخنران یک مجلس مهم، وسط سخنرانی پربار خود بخواهد به مردم تذکر دهد که یکی بلند شود این لامپ را روشن کند دیگر، یا خودش بخواهد برود لامپ را روشن کند….

دوم اینکه باید برای تحقق ظهور حضرت، زمینه سازی کرد و اصلا شرط ظهور حضرت، بذل جهد برای محقق شدن تمدن اسلامی ولو بصورت ناقص است. این اندیشه و اساسا انقلاب از این فهم امام خمینی از کلام و اندیشه اهل بیت تغذیه میکند
بر دیدگاه دوم که دیدگاه رهبری هم همین است دو سوال یا دو اشکال وارد میشود:
اول اینکه آیا اساسا بدون حضور معصوم ایجاد تمدن اسلامی شدنی است؟
دوم اینکه اگر شدنی باشد آنگاه دیگر چه نیازی به آمدن معصوم است؟ حضرت می خواهند بیایند که چه بکنند؟

در مورد سوال اول میشود گفت که آنچه مشاهده شده این بوده که غرب با تلاش و فکر توانسته مولفه های تمدن ساز را کشف کند و بر اساس مبانی خود یک تمدن را شکل دهد. خب ما هم اگر فکر کنیم و فرایند شکل گیری یک تمدن را کشف کنیم مبتنی بر مبانی خود میتوانیم یک تمدن را شکل دهیم. کسی که در این وادی، فکر و اندیشه داشته باشد و مبانی دین را هم خوب بشناسد میفهمد که این کار شدنی است.

اما این ساختار و شکل دهی به این ساختار همه ی کار نیست و ما اساسا میفهمیم که در همه ی این مسیر تنها داریم بذل جهد میکنیم و کار اساسی و ترقی آن تمدن و مشخص شدن درست افق های بلندش و همه گیری این تمدن تنها با ظهور حضرت محقق خواهد شد.
حضرت هستند که با ظهورشان جایگاه واقعی و عظیم خانواده ، مسجد، زن و مفهوم حقیقی بسیاری از مفاهیمی که ما در سقف های کوتاهی تعریف کرده بودیم را بما نشان خواهند داد و این تمدن اوج خواهد گرفت و اشکالاتش گرفته خواهد شد.

یکی از سوالاتی که در کلام مهدوی و اندیشه انتظار مطرح است،

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_78
#جلسه_278

یکی از سوالاتی که در کلام مهدوی و اندیشه انتظار مطرح است، در خصوص برپایی تمدن اسلامی است. اینکه آیا ما می‌توانیم در دوران غیبت تمدن اسلامی را برپا کنیم؟ یا نه این توانایی در عصر غیبت وجود ندارد و باید منتظر ظهور امام زمان علیه‌السلام باشیم و زمینه‌های ظهور آن حضرت را فراهم کنیم تا با ظهور ایشان، تمدن اسلامی نیز ساخته شود.

پاسخ و دیدگاه حضرت آقا نسبت به این سوال این است که ما می توانیم بلکه باید تمدن اسلامی را برپا کنیم تا امام زمان ارواحنا فداه ظهور کنند. یعنی ما در همین عصر غیبت توانایی ایجاد تمدن اسلامی را داریم.
سوالی که اینجا می‌تواند مطرح شود این است که مگر نه این است که برای تحقق ظهور باید از همه ناامید شد و تنها به او امید داشت؟ اینگونه که با تحقق تمدن اسلامی قبل از ظهور، چگونه تمام امید‌ها از غیر او بریده می‌شود؟ و یا اینکه بگویید از همین تمدنی هم که سخن از تحقق آن به میان آمده است نیز ناامید شویم و و فقه چشم امید به او ببندیم. که البته هستند کسانی که اینگونه می‌اندیشند؛ البته نمی‌دانم تا حد تمدن رسیدن را هم می‌گویند یا فقط همین ناامید شدن را مد نظر دارند. که البته به نظر می‌رسد این به دور از آن ایده‌ای است که می‌خواهد تمدن اسلامی را محقق کند و این تحقق را مقدمه‌ی ظهور می‌داند. در اتفاقا در این دیدگاه نیاز شدید بشر به امام معصوم در بعد از تحقق تمدن اسلامی احساس می‌شود؛ و شاید این گونه بتوان این پرسش را جواب داد که آن قدر احساس نیاز شدید می‌شود که ناامید از غیر او فراگیر می‌شود. و این نا‌امیدی در سطح جهانی است؛ چرا که امکان همزمانی دو تمدن وجود ندارد و یک تمدن است که غالب می‌شود و وقتی تمدن اسلامی محقق شد، دیگر چیزی از غرب و تمدنش نخواهد ماند و همه در سیطره‌ي تمدن اسلامی خواهند بود و نهایتا می‌توان گفت بعضی در بی‌تمدنی به سر خواهند برد. پس این ناامیدی از همه کس و همه‌چیز فراگیری به وسعت جهان خواهد داشت.

از مباحثی که حضرت استاد بیان فرمودند نوع نگاه به #انتظار و #ظهور است

مصطفی امیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_50
#جلسه_278
#انتخابات
#دموکراسی_نفی_آزادی
از مباحثی که حضرت استاد بیان فرمودند نوع نگاه به #انتظار و #ظهور است
مسئله انتظار و ظهور فصل مشترک تفکر شیعی با همه ی گرایش های آن است محل نزاع نوع انتظار است که انواع متفاوت و گاها متناقض دارد از ایجاد فساد برای تسریع ظهور گرفته (انجمن حجتیه) تا رخوت و بی عملی که تقریبا شیوع بیشتر بین شیعیان دارد
اما دسته سومی هم وجود دارد که معتقد است باید مقدمه ی ظهور را فراهم کرد و البته که نه با تولید فساد
امام(ره) تشکیل حکومت اسلامی را مقدمه ظهور می‌خواندند و رهبری تشکیل تمدن اسلامی را
حال سوال بزرگ اینجاست وقتی تشکیل حکومت مخالفینی بزرگ آنهم بر اساس مبانی روایی شیعی دارد(حدیث رایه) که هنوز نسبت به اقناع این دسته راه طولانی در پیش دارد آیا می‌تواند قدمی به این بزرگی(تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور) بردارد؟
#بخش_اول
نفی دموکراسی از دیدگاه اندیشمندان
سقراط: آیا موهوم پرستی نیست که صرف عدد یا اکثریت سبب خِرَد خواهد شد؟
افلاطون: دموکراسی سمبل حکومت جاهلان است
ارسطو:«دموکراسی مظهر حاکمیت طبقه‌ی پست جامعه است»
توماس آکوییناس حکومت پادشاهی محدود به قانون را به دموکراسی ترجیح می‌داد و آن را معادل حاکمیت خداوند بر جهان هستی می‌دانست؛ از آن رو که حکومت‌های پادشاهی به نظم طبیعت نزدیک‌ترند، در حالی که دموکراسی‌ها، از این نظم دورند
هابز: دموکراسی اجرا نشدنی است زیرا مردم با وعده فریفته می‌شوند
اِدموند بِرک: دموکراسی شرم‌آورترین نوع حکومت است
کانت: دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است
آگوست کنت: حاکمیت مردم یک دروغ ننگ‌آور است
ارنست رنان:«انتخابات باعث می‌شود یک عده آدم با افکار متوسط دور هم جمع بشوند و این مجموعه افکار، پایین‌تر از حد ذهن متوسط‌ترین پادشاهان است.»
اسوالد اشپنگلر:«حقیقت این است که با تعمیم حق رای به عموم افراد، انتخابات معنای اولیه‌ی خود را از دست داده است. [زیرا مردم] گرفتار چنگال قدرت‌های جدید یعنی رهبران احزاب خواهند بود و این رهبران اراده‌ی خود را با بکارگیری همه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی و تلقینات بر مردم تحمیل می‌کنند»
علامه محمدحسین طباطبایی در ذیل آیه‌ی شریفه‌ی 200 از سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران [یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ] می‌گوید:
«يكى از بزرگترين تفاوت‌ها كه ميان رژيم اسلام و رژيم دموكراسى هست، اين است كه در حكومت‌هاى دموكراسى از آن‌جا كه اساس كار بهره‏گيرى مادى است، قهراً روحِ استخدامِ غير و بهره‏كشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را تحت اراده‌ی انسانِ حاكم و عمل او قرار مى‏دهد؛ حتى انسان‌هاى ديگر را و به او اجازه مى‏دهد از هر راهى كه خواست، انسان‌هاى ديگر را تيولِ خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته‏ها و آرزوهايى كه از ساير انسان‌ها دارد مسلط باشد.
و اين بعينه همان ديكتاتورى شاهى است كه در اعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست، اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى‏گفتند و امروز دموكراسي‌اش مى‏خوانند. بلكه استبداد و ظلمِ دموكراسى بسيار بيشتر است. آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود، ولى امروز مسماى زشت‏تر از آن، در اسمى و لباسى زيبا جلوه كرده. يعنى استبداد با لباس دموكراسى و تمدن كه هم در مجلات می خوانيم و هم با چشم خود مى‏بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف می تازد و چه ظلم‏ها و اجحافات و تحكماتى را درباره‌ی آنان روا می‌دارد.
#بخش_دوم
نگاهی که به دموکراسی و نقش مردم و حتی خود مردم بین متفکران وجود دارد نگاهی متفاوت گاه متناقض و در بسیاری از موارد نگاهی از بالا به پایین است صرف نظر از این نوع تفاوت نگاه ویژگی مشترک متفکرین با مقوله دموکراسی و مصداق بارز آن انتخابات همانطور که گذشت نفی آن به واسطه تسلط مجدد صاحبان زر و زور با شیوه ای بدتر از گذشته هست در نظام پادشاهی وقتی تصمیمی غلط گرفته می‌شد مسئولیت آن تصمیم صرفا با خود پادشاه بود ولی در نظام جدید مسئولیت متوجه همه ی آحاد مردم چه آنهایی که چنین انتخابی کردند و چه آنهایی که اینگونه انتخاب نکردند ولی نتوانستند گروه مقابل را توجیه کنند، است.
آنهم در شرایطی که غالبا جو انتخابات تناسبی با انتخاب عقلانی ندارد
مثلا شما در اکثر موارد با توجه به گذاره های زیر مجبور به فردی غیر از فرد اصلح خواهید شد
دفع افسد به فاسد
دفع فاسد به صالح
احتمال پایین رای آوری اصلح
ترس از رای آوری تفکر رقیب و…
اینگونه علاوه بر اینکه دسته از مردم به واسط غفلت، اغوا، عدم شناخت کافی و… دست به انتخاب غیر اصلح میزنند
عده ای که شناخت مناسب از اصلح هم دارند به واسطه گذاره های بالا مجبور به انتخاب غیر اصلح می شوند پس عملا انتخاب درست در اکثر مواقع به واسطه ی این سیستم غلط اتفاق نمی افتد این درحالیست که مسئولیت این انتخاب غلط و مواجه با نتیجه آن هم بر عهده ی مردم است این یعنی عدم تناسب حکم و جزا یعنی تکلیف مالایطاق یا هر عبارت دیگری که می پندارید
از این روست که علامه میفرماید بدتر از نظام شاهنشاهی است

مسئله شناسی حلقه اندیشه کلامی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#حلقه_اندیشه_کلامی
#مسئله_شناسی
#نرم_افزار
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_76
#جلسه_278

 

🔰مسئله شناسی حلقه اندیشه کلامی🔰

نزم افزار و سازه حلقه اندیشه کلامی از چه منبعی تغذیه می کند ؟
از یک تجربه 30 ساله تعلیمی و تربیتی غنی ، از مکتب امام خمینی، از تراث حوزوی ، از حکمت و عرفان ، از مدرسه معرفتی آقای شاه آبادی ، از مدرسه معرفتی علامه طباطبایی، از تجربه های مختلف عملیاتی صحنه نخبگانی قم و تهران ، و از …
همه این ها در یک شخصیتی به نام حضرت استاد فلاح شیروانی تجمیع شده است و سازه و نرم افزار حلقه اندیشه کلامی را رقم زده است.
این ها دلیل بر بی عیب و نقص بودن این سازه و نرم افزار نمی باشد. اما نشان از قدرت آن دارد. نشان از آن دارد که سعی بر تجمیع همه دارایی های حوزه در خود را دارد . سعی بر شکوفایی ذهن طلاب دارد.
سعی بر ایجاد یک هویت نوین طلبگی دارد. سعی بر گفتمان سازی و رهبری فرهنگی دارد.
و همه ی این ها یک مفهوم را می رساند. سازه و نرم افزار خیلی خیلی عمیق تر و پیچیده تر از آن است که ما توان فهم آن را داشته باشیم.
این ها را نگفتم که باب گفت و گو و انتفاد به سازه و نرم افزار بسته شود. این ها را بیان کردم تا مسئله شناسی دقیقی صورت گیرد. مسئله عدم اطمینان به سازه می باشد. و عدم اطمنیان نه به معنای عدم باور استاد و قدرت سازه، بلکه به معنای عدم ارتباط قلبی با سازه و نرم افزار. به معنای عدم قرارگیری سازه در متن علمی دوستان. به معنای عدم قرار گیری سازه در مرکز تغذیه علمی دوستان.
سازه حلقه اندیشه کلامی باید در مرکز تغذیه علمی ما قرار گیرد تا با تغذیه از همه تراث و دارایی های حوزوی و دانشگاهی بتواند به یک منبع تبلور خلق اندیشه تبدیل شود. و این رقم نخواهد خورد مگر با …

از این جا به بعد سخنم کمی تیز و تند هست لذا از نوشتن آن صرف نظر می کنم.

چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_84
#جلسه_278

🔰چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟ (4)

💠 بررسی اولویت تولید ثروت و اقتصاد از نظرگاه آرمان استقلال

استقلال یکی از آرمان های اساسی کشور ایران است. استقلال یعنی آزادی در وسعت یک ملت. استقلال یعنی یک ملت بتواند بر اساس فلسفه مستقل حیات خویش انتخاب کرده و مسیر سعادت و فلاح خویش را اتخاذ کند.

انقلاب اسلامی برای ما استقلال سیاسی به ارمغان آورد. اما استقلال فرهنگی و اقتصادی آنگونه که معارف انقلاب و بنیاد های مکتب امام به ما می آموزد محقق نشد.

امام خمینی ره در باب استقلال اقتصادی می فرمایند:

«این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه ای می دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند، وقتی که مایحتاج را به ما ندادند خودمان می رویم دنبالش» و در ادامه می افزایند: «مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم». (صحیفه امام؛ ج 14، ص 115

همچنین می فرمایند : «شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشید در صنعت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی که بنابر این معنا گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات دهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه».(صحیفه امام؛ ج 14، ص 246

ایشان تاکیدشان بر استقلال اقتصادی تا آنجاست که آن تحقق واقعی استقلال را در گرو استقلال اقتصادی می دانند:

«باید زحمت بکشیم تا در همه جناحها خودکفا باشیم. امکان ندارد که استقلال به دست بیاید قبل از اینکه استقلال اقتصادی داشته باشیم».(صحیفه امام؛ ج 10، ص 433

به عبارتی بنیاد و ریشه استقلال کشور را استقلال اقتصادی بیان میکنند.

و طی 4 دهه گذشته ریشه وابستگی های فرهنگی، علمی و بعضا سیاسی ما همین وابستگی اقتصادی بوده است. آقایی دلار و شرطی شدن اقتصاد ایران نسبت به دلار زمینه را برای استبداد دلار فراهم ساخته و عملا شریانهای اقتصادی کشور را در یک وابستگی شدید انداخته است.

وابستگی اقتصادی تا آنجا پیشرفته است که جریانی در کشور ایده تحول و توسعه کشور را نه در استقلال اقتصادی و به تعبیر رهبری اقتصاد درون زا و برون نگر بلکه در اقتصاد برون زا یافته اند و برای تحقق این مطلب مذاکره را راه چاره یافته اند.

این همان مصیبتی است که حضرت امام ره سالهای پیش بدان اشاره داشته اند:

«این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی مطلقاً وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه می کنند و چه می گویند و چه عمل می کنند و خودشان را از دست بکلی داده اند، استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را از دست داده اند این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت و امثال اینهاست. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از ان شاءالله چند سال افرادی که از فرهنگ بیرون می آیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببیند و نه تبع ببیند و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم».(صحیفه امام؛ ج 9، ص 75)

و در مقابل می فرمایند راه چاره توسعه و ترقی نه مذاکره و بستن با کدخدا بلکه قطع وابستگی و تکیه به داخل می باشد:

«ما تا بنای بر این نگذاریم که خودمان هم یک آدمی هستیم برای خودمان می توانیم کار کنیم، ما به آن نان جوی که خودمان درست کنیم تا بنای بر این نگذاریم که همان نان جو را می خوریم و از خارج نمی خواهیم، نمی توانیم درست کار کنیم کار را ما تا بنای بر این نگذاریم که همان منسوجاتی که خودمان درست می کنیم کافی مان هست منسوجات ما ترقی نمی کند و ما باز تابع غیر باید بشویم و دستمان پیش غیر دراز بشود». (صحیفه امام؛ 11، ص 222)

مردم، معیشت، امنیت

#امید_فشندی
#یادداشت_153
#جلسه_278
#مشخصات_اسلام

💠 مردم، معیشت، امنیت

نخستین نیاز زیست مادی مردم برقراری معیشت و امنیت است؛ یعنی خوراك و پوشاك، و مكان و محیط امنی برای زنده‌ماندن؛ تأمین آب و هوا و غذا، و محافظت در برابر بیماری‌ها، بلایای طبیعی، حیوانات وحشی و جنگ‌ها و كشتارها، از لوازم اولیه‌ی زندگی است.

اما در نسبت این دو با هم، كدام برتر است؟ معیشت یا امنیت؟ امنیت داخلی یا خارجی؟ آیا اقتصاد مردمی می‌تواند توازن میان امنیت داخلی و خارجی را ارتقا دهد؟

نارضایتی مردم از وضع معیشتی و ناكارآمدی حاكمیت در تأمین نیازهای ضروری موجب خشم و خشونت مردمی و برحران‌های اجتماعی و امنیتی می‌شود.

و هزینه‌های حضور [غالبا نظامی] ایران در منطقه و حمایت از گروه‌های مقاومت نیز گرچه با عنوان تأمین منافع و امنیت ملی صورت می‌گیرد، اما به‌راحتی دست‌خوش تحریف و دوگانه‌نمایی معیشت و امنیت می‌شود.

چه باید كرد؟

همان‌طوركه در پی اقتصاد مردم‌پایه هستیم، امنیت را هم باید مردم‌نهاد كرد، یكی از اصلی‌ترین راه‌كارهای مردمی‌سازی امنیت، مردمی‌سازی اقتصاد است؛ زیرا هرچقدر كه فرآیند تأمین معیشت و اقتصاد جامعه بر دوش اراده‌ی ملی و عموم مردم بچرخد، همان‌قدر هم حفظ فضای امن و آرامش برای تولید و تجارت برای مردم مهم خواهد شد.

تا وقتی كه اراده‌ی دولت میدان‌دار معیشت و اقتصاد باشد، امنیت نیز چهره‌ی سخت و قاهره به‌خود خواهد گرفت و حفظ آن نیز بعضا در تعارض با بهبودی معیشت قرار داده می‌شود.

حاج قاسم، اسطوره مردمی حوزه امنیت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#حاج_قاسم
#امنیت
#مردم_بنیان
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_77
#جلسه_278

 

🔰حاج قاسم، اسطوره مردمی حوزه امنیت🔰

سوال: با اینکه چهره امنیت در ایران الان در سخت ترین چهره خود قرار دارد و اقتصاد اصلا مردمی نیست، پس چگونه شخصیت و هویت حاج قاسم به عنوان نماد مقاومت و امنیت در حرفه ای ترین سطح مردمی قرار دارد ؟!
آیا این بدان معنا نیست که می شود حتی بدون اقتصاد مردمی هم امنیت را مردمی کرد و لزوما تقدم و تاخری با یکدیگر ندارند ؟
هویت حاج قاسم به عنوان نماد امنیت اصلا در چهره سخت و قاهره قرار ندارد. و اساسا به شکل یک فرهنگ نرم و هویت ملی در جامعه قرار دارد.
شاید این بدان معنا باشد که اساسا تقدم و تاخر اقتصاد و امنیت در این مسئله بی معناست. و مسئله بر سر چیز دیگری می باشد. و آن است که می تواند نماد امنیت در ایران را تا این اندازه مردمی و فرهنگی جلوه دهد.
به نظر می رسد برای حل این معضل در جامعه باید این نمونه را به صورت مهندسی معکوس بررسی کرده تا به الگویی در باب اقتصاد نیز دست یابیم. البته در فضای امنیت فی المجلس فقط نماد و اسطوره آن در لایه مردمی و فرهنگی قرار گرفته است و تا تبدیل شدن کل امنیت به یک امر مردمی فاصله ها بسیار است.
به نظر می رسد این که از نماد و اسطوره آن حوزه برای مردم بنیان کردن آن حوزه استفاده کنیم بهترین ایده و راهکار باشد.

#روایت_تجربه

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_278
#یادداشت_67
#روایت_تجربه

در تجربه اخیر آن مطلبی که به نظر حقیر ذی قیمت است و نباید این تجربه رابه این زودی فراموش کرد یا از دست بدهیم این است که، نظام معنایی قدری برایمان عینیت پیدا کرد.

بارها شده بود که رهبری عزیز، مطالبی را مطرح می کردند و مباحث و پروژه های جدیدی شکل می گرفت، اما متاسفانه در فضای نخبگانی هیچ یک از این گزاره ها تفصیل و تصویر روشنی نداشت و این نبود تصویر روشن موجب شکل گیری یک فضای شعارزده سنگین حول نگاه‌های رهبری می شود.

همین آسیب موجب شده است که تاکنون نگاه نخبگانی و تاملات دانشی کمتر مورد توجه طراح های حکیمانه رهبر انقلاب شده است و عملا مباحث رهبر انقلاب هنوز در تئوری سازی های لایه دانشی و اندیشه ای نقش ویژه ای نداشته است.

این رسالت را از این جهت که جایگاه رهبر انقلاب کاملا برآمده از یک هویت شیعی است، قطعا با حوزه‌های علمیه است و تمرکز حوزه بر همین نقطه است که می تواند او را فعالانه وارد هدایت فکری و فرهنگی جامعه کند.

معیشت و امنیت البته نسبت دوسویه دارند

#امید_فشندی
#یادداشت_154
#جلسه_278
#مشخصات_اسلام

معیشت و امنیت البته نسبت دوسویه دارند، اما شاید بتوان در حوزه‌ی فردی، معیشت را بر امنیت مقدم دانست و در حوزه‌ی اجتماعی و جمعی، امنیت را بر اقتصاد

البته یک امنیت اقتصادی هم داریم که جزوی از امنیت ملی است، چه اینکه حضرت آقا فساد را تهدیدکننده‌ی امنیت اقتصادی می‌داند

اما سردار سلیمانی چگونه نماد امنیت مردمی بود؟ کجا اراده‌ی ملی پشت حضور منطقه‌ای ایران خصوصا در سوریه بود؟

تا چندسال که منکر حضور نظامی ایران در سوریه بودند، بعد هم که گفتند حضور مستشاری، بعدا که کل ملت از رسانه‌های خارجی متوجه داستان شدند، جریان شهدای مدافع حرم شروع شد

از نقاط اختلاف نظر احمدی‌نژاد با سیاست کلان نظام در قبال سوریه هم همین بود؛ او معتقد بود که خود مردم سوریه باید به میدان بیایند و نباید ایران با حضور نظامی در سوریه، اراده‌ی مردم سوری را نادیده بگیرد.

در قضیه‌ی سوریه، ظاهرا حفظ امنیت ملی ما و نیز حفظ و حمایت از محور مقاومت (حکومت بشار اسد) بر عنصر اراده‌ی ملی مردم سوریه مقدم شمرده شد، کمااینکه در انتخابات 1400 نیز ظاهرا ترمیم امنیت اقتصادی کشور و استحکام اقتصاد داخلی و تولید ملی بر مشارکت گسترده و جولان اراده‌ی ملی مقدم داشته شد.

به‌هرحال؛ الگوی کمیته‌های اول انقلاب مثال بهتری برای #امنیت_مردم‌پایه است، اما سپاه و بسیج الآن تقریبا دیگه پشتوانه‌ی محکمی از اراده‌ی مردم نداره، بیشتر تبدیل شدن به یک طبقه … اشراف امنیتی!

مطلب دیگر نسبت #امنیت_و_پیشرفت است!
امنیت اگر پشتوانه‌ی پیشرفت کشور قرار نگیرد، صرفا قوه‌ی قاهری برای توزیع فقر و برقراری طبقه‌ی حاکمان است، چه اینکه پیشرفت علمی و فناوری و صنعتی خودش از عناصر اقتداد و امنیت ملی است.

و مطلب دیگر، نسبت #امینت و #تعامل_با_جهان است؛ ارتباطات گسترده‌ی فرهنگی، اقتصادی و مردمی با کشورهای جهان از عناصر امنیت ملی است، زیرا منافع مشترک میان کشورها کمتر قابلیت تهدیدات گسترده را دارد.

امنیت از زمینه‌های #سرمایه‌گذاری_خارجی هم هست.

فهم رابطه انقلاب اسلامی

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_26
#جلسه_278

فهم رابطه انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی و ظهور، مسئله مهمی است، که کمتر به آن به صورت عمیق پرداخته شده. اینکه نگاه منتظرانه، چه تاثیری در سبک انقلابی گری ما دارد؟ اینکه انتظار ظهور حضرت حجت (علیه السلام) در فعالیت های سیاسی و انتخابات ما چه تاثیری دارد؟ اینکه چه دولتی و با چه شاخصه هایی می تواند موجب تسریع ظهور شود؟ و سوالاتی دیگر از این قبیل، که همگی برای ما خالی از ابهام نیستند.

به نظر می رسد فرهنگ انتظار برای ما از دعای ندبه و دعا برای فرج و سه شنبه های مهدوی تجاوز نکرده و هنوز به صحنه زندگی ما کشیده نشده. اینکه فرموده اند افضل الاعمال انتظار الفرج، یعنی اولا انتظار فرج از حتی جنس عمل است و دوما فرهنگ انتظار، نقش محوری در تقرب جامعه مظهر تام الهی دارد.
حضرت امام(قدس سره) مي فرمايند: «از خداوند تعالی مسألت می كنم كه ظهور ولی عصر(عج) را نزديك فرمايد و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داريم، و بايد در اين انتظار خدمت بكنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا بكند، و مقدمات ظهور إن شاء الله تهيه بشود».

منتظر در میزان تلاش برای تحقق حکم الله تفاوتی با زمان ظهور حضرت ندارد. حضرت صادق(علیه السلام) مي فرمايند: «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) بِالسَّيْف.»؛ وقتی زندگی در فرهنگ انتظار، اینچنین سطح بالا و اینچنین حماسی تعریف می شود، به ما می فهماند که سبک زندگی انسان منتظر چگونه است!؟!

انسان منتظر به دنبال حاکمیت تام اسلام، وسیله حکومت امام معصوم (علیه السلام) است؛ اما تا قبل از تحقق آن، با حاکمیت ولی فقیه به دنبال تحقق اسلام، در بالاترین سطح ممکن است. اگر جبهه انقلاب به این بلوغ برسد، که با این نگاه فعالیت های انتخاباتی خود را انجام دهد و دلیل مردم هنگام ریختن رأی در صندوق، این باشد که نامزد منتخب من، بیشتر به زمینه سازی ظهور کمک می کند، به طور کلی معادلات سیاسی متفاوت می شود و ما را از بسیاری از بازی های کثیف سیاسی عبور می دهد.

امتداد تأکید بر روی «رونق تولید داخل» به عنوان سخن گفتمانی جبهه انقلاب در فضای مناظرات و گفتگوهای سیاسی و فرهنگی

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_182
#جلسه_278

💠 امتداد تأکید بر روی «رونق تولید داخل» به عنوان سخن گفتمانی جبهه انقلاب در فضای مناظرات و گفتگوهای سیاسی و فرهنگی

🔺 از آنجا که مشکلات اقتصادی الان مهم ترین مسئله جامعه ایران است، اگر کسی بخواهد در مورد فضای سیاسی بدون در نظر گرفتن اینکه از ظرفیت های سیاسی چگونه برای حل مشکل اقتصادی استفاده خواهد کرد، به انحراف رفته است. البته حالت بهتر این است که اگر کسی ایده نجات اقتصاد ایران از این مشکلات دارد، باید نشان بدهد که این ایده او چگونه حتی اثراتی دارد که می تواند مشکلات سیاسی و فرهنگی ما را نیز حل کند.
🔺 اگر گفتمان «رونق تولید داخلی و رفع موانع تولید برای رسیدن به تحول اقتصادی» توسط نیروهای انقلابی در صحنه انتخابات مطرح شود، می تواند مبتنی بر همین نقطه مرکزی تأکید، می توان ادعا کرد که این ایده اقتصادی می تواند اثراتی در فضای فرهنگی و سیاسی داشته باشد.
🔺واقع قضیه این است که بیشتر مشکلات فرهنگی و سیاسی ریشه اقتصادی دارد مخصوصا الان که مشکلات اقتصادی کشور زیاد شده است؛ اگر تولید رونق پیدا کند مشکل اشتغال و رکود و کم ارزش بودن پول ملی حل می شد، که اگر این اتفاقات بیفتد بیشتر مشکلات فرهنگی ما حل می شود، اگر ما میخواهیم کشوری داشته باشیم دارای روحیه اعتماد به نفس ملی و عزت نفس، بهترین داروی الان این کشور این است که او را مشکلات اقتصادی رها کنی. اگر می خواهیم انواع و اقسام آسیب های اجتماعی و اعتیاد و فساد اخلاقی را در کشور کم کنیم، مهم ترین عامل ایجاد این آسیب های اجتماعی مشکلات اقتصادی است و با حل مسئله اقتصاد خیلی از این آسیب های اجتماعی کم می شود؛ حتی می توان گفت که بسیاری از مشکلات امنیتی را نیز می توان با ایجاد رونق در تولید داخل و تبدیل فضای کشور به فضای اشتغال و شور و نشاط کاری حل می شود.
🔺واقع قضیه این است که اگر رسیدن به یک کشوری قوی و مقتدر نقطه مطلوب در فضای سیاسی و فرهنگی باشد، این «ایران قوی» زمانی حاصل می شود که ما بتوانیم مهم ترین مشکل حال حاضر کشور یعنی اقتصاد را حل کنیم و ادعا این است که نسخه نجات اقتصاد ایران الان «رونق تولید داخلی و رفع موانع تولید برای رسیدن به تحول اقتصادی» است.
🔺لذا نقطه تأکید در فضای سیاسی به سمت روابط خارجی با اولویت کشورهای همسایه و مسلمان و کسانی که زمینه برای صادرات به آن کشورها فراهم تر است، می رود. اساساً مباحثه در مورد رابطه با کشورهای مستکبر موضوعا از محل بحث خارج است، و مسئله اساسی جامعه ما نیست؛ اگر ما بتوانیم کشوری دارای اقتصادی قوی داشته باشیم، تحریم ها و فشارهای اقتصادی دشمن از اساس بی معنا می شود. و راه خنثی سازی تحریم ها همین توجه به مسئله رونق اقتصادی با رونق تولید داخلی است.
🔺 اینکه گفته می شود «اگر میخواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید» آدرسی غلط است، که هدفش این است که مردم ایران را به این نقطه برساند که «بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است و هیچ کاری از عهده‌ی کسی برای شما برنمی‌آید.»
🔺با پیش برد این دو ذهنیت در این چند سال اخیر اقتصاد کشور نسبت به برداشتن تحریم ها شرطی شده است و مدام حالت منتظره داشته است. باید این دو نکته که راه رفع تحریم ها کوتاه آمدن در مقابل آمریکا است و خودمان هم برای حل مشکلات اقتصادی مان نمی توانیم کاری کنیم، را مردم ایران از ذهن خود دور کنند.
🔺دولت انقلابی دولتی است که راه حل او برای تحریم ها این نیست که دنبال برطرف کردن آن ها از راه مذاکره با دشمنی است که تا الان نشان داده به ساده ترین تعهدات خود نیز عمل نخواهد کرد.
🔺ما باید قوی شویم، و اگر قوی شویم، دشمن از اینکه بتواند با فشار اقتصادی ما را منفعل کند و خواسته های خود را به ما تحریم کند ناامید می شود، و اساساً راه حلی نهایی و تضمینی این است که خودمان را قوی کنیم و الا همیشه باید مدام در حال امتیاز دادن به دشمن مستکبر باشیم؛ راه قوی شدن هم قوی شدن اقتصاد است، و راه قوی شدن اقتصادی این است که دولت موانع را از سر راه تولید بردارد تا مردم وارد شوند و تولید داخلی در سرتاسر کشور رونق داشته باشد.