سبقت فرهنگ یا اقتصاد

بسم الله الرحمن الر حیم

#یادداشت
#محسن_همت
#مقام_مردم
#اقتصاد_مقاومتی
#یادداشت_49
#جلسه_274

سبقت فرهنگ یا اقتصاد

این که فرهنگ زیر بنای اقتصاد سالم و رو به جلو است من شکی ندارم
اما اینکه با فرهنگ سازی، فرهنگ ساخته می شود یا با فرهنگ سازی اقتصادی، این جای تامل است

مثلا یکی از الگوی های بسیار مهم در باره مسئله اقتصاد اصلاح الگوی مصرف در همه مواد مصرفی است
رسیدن به الگوی صحیح مصرف و جلوگیری از اسراف با تبیین های متفاوت مستقیم و غیر مستقیم کارآمدتر است یا بوسیله مالیات بستن برای زباله بیش از حد؟
میدانم که مانعة الجمع نیست و می شود هر دو کار را به موازات هم پیش برد. اما سوال اینجاست که در سیره اهل بیت کدام دارای اولویت است؟

بوسیله مدیریت بازار می شود جلوی بسیاری از آسیب های اجتماعی و فرهنگی را گرفت. در بسیاری از از مواقع پیامبر هم از همین راه وارد می شوند. از طرفی برخورد های حک.متی خیلی عمق ندارد. اگر هدف رشد مردم است پس باید به مردم فرصت فهم داد.
جمع بندی فعلی من این است که گفتمان و فرهنگ سازی راه را برای اعمال حکومتی باز می کند و برعکس.
#حکومت_بازوی_گفتمان و #گفتمان_بازوی_حکومت

شعار حماسه سیاسی حماسه اقتصادی

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_72
#جلسه_273

حضرت آقا در سال ۹۲ شعار حماسه سیاسی حماسه اقتصادی را برای سال انتخاب کردند. همانگونه که حماسه سیاسی وابسطه به مردم و حضور مردم در صحنه است، حماسه اقتصادی نیز تماما در گرو حضور مردم و قیام مردم است. باید مردم به میدان بیایند تا حماسه‌ای در اقتصاد رقم بخورد. حماسه بدون مردم معنا نمی‌دهد.

در اقتصاد مردمی هم وقتی می‌گوییم به هم رساندن عوامل مردمی و برداشتن فاصله‌های بین مردم در زمینه‌های اقتصادی، این یعنی همان حضور مردم در کف میدان. یعنی خود مردم باید برای خودشان، برای اقتصادشان قیام کنند. مردم هیچ اعانه و کمکی نمی‌خواهند حتی پشتیبانی مالی و دیگر شتیبانی‌ها هم نیازی نیست. اگر قصد رشد اقتصادی مردم را دارید، کافی است فاصله‌ها را برطرف کنید و عوامل مردمی را به یک دیگر نزدیک کنید. مثال خیلی خوبی که آقای دکتر ایزدخواه در همان کلیپ بیان می‌کنند که با نزدیک کردن عوامل، از هیچ چیز رونق اقتصادی برای دو طرف پدید آورده می‌شد؛ آنجایی بود که ضایعات خرما را به کارخانه‌ی شیره خرما برسانند. در واقع آنچه را می‌خواستند دور بریزند، منبع درآمد شد و مشکل مواد اولیه آن کارخانه شیره سازی هم حل شد. اکثر مشکلات اقتصادی را می‌توان با این نزدیک کردن‌ها حل کرد. و مهم آن است که کسب‌کار‌های خرد برپا باشند و بمانند.

این جنس نگاه‌ها بایدبرپایه نظریه اجتماعی مردم سالاری باشد؛ مردم سالاری دینی. باید مردم سالاری آن قدر در عمق اندیشه ما خوب جا گرفته باشد که اصلا نتوانیم به غیر از مردم نگاه داشته باشیم و اصلا نخواهیم نگاهی به نخبه‌ها بکنیم، حال در بحث اقتصاد اگر مردم سالاری در اندیشه ما جای نگرفته باشد، کسی که دارایی بیشتری دارد مورد توجه قرار می‌گیرد و هنگامی هم که بخواهیم رونق اقتصادی پدید بیاوریم و حتی وقتی بخواهیم وضع اقتصادی مردم را هم رونق بدهیم، توجه‌مان به افراد برخوردار می‌شود. در حالی که کار از دست مردم بر می‌آید ولا غیر.
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛ مگر نه این است که ما قايل به توحید افعالی هستیم و اعتقاد داریم که رونق اقتصادی را هم خدا باید رقم بزند؟🌺

ابژگی و یا سوبژگی سرمایه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#اقتصاد_کاپیتالیستی
#ابژگی_سرمایه
#سوبژگی_سرمایه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_71
#جلسه_273

 

🔰ابژگی و یا سوبژگی سرمایه🔰

در اقتصاد کاپیتالیستی، چیزی که محور قرار می گیرد و همه ایده های اقتصادی بر آن سوار می شود، سرمایه است. سرمایه به عنوان یک شی اساسا باید به عنوان یک ابژه مورد بررسی قرار گیرد اما در اقتصاد سرمایه داری به خاطر انباشت این سرمایه و میزان اهمیت بالای آن ، تبدیل به سوبژه می شود.
این یعنی سرمایه از یک شی مفعول به یک فاعل در نظام محاسبات تغییر پیدا می کند.
سوبژه شدن سرمایه ثمره یک جهان بینی و ایدئولوژی می باشد. این سوبژگی سرمایه سبب می شود در نظام محاسبات اقتصادی سرمایه نه دیگر به عنوان یک شی مفعول بلکه به عنوان یک فاعل اثر گذار در صحنه حضور پیدا کند لذا دست به تغییر برنامه های اقتصادی زده و آن را به نفع خود تغییر میدهد.
لذا در این اقتصاد می بینیم که انباشت سرمایه مورد اهمیت واقع می شود. در صورتی که سرمایه اساسا یک ابژی بیش نیست و نمی تواند تاثیر فعال در شناخت و ارزش گذاری ها داشته باشد. اما در اقتصاد کاپیتالیستی این سرمایه به سبب سوبژگی خود به صورت فعال خود را به عنوان یک عامل مهم و ارزشمند معرفی می کند.
شاید بتوان یکی از مهم ترین تفاوت های مبنایی اقتصاد کاپیتالیستی و اسلامی را در سوبژگی و ابژگی سرمایه دانست.

نکته: این یادداشت کاملا یک اتود اولیه می باشد لذا می تواند کامل اشتباه باشد لذا از دوستان خواهش می کنم در درست و نادرست بودن این فهم، حقیر را یاری کنند. خصوصا رفقایی که تسلط بیشتری بر غرب شناسی دارند.

جهانی شدن، موقف فعلی ایران

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#ایران
#جهانی_شدن
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_72
#جلسه_273

 

🔰جهانی شدن، موقف فعلی ایران🔰

جهموری اسلامی از بدو تولد و حرکت خود تا کنون درگیر مسئله های مختلفی بوده است. اما نکته ای که در شناخت این مسئله ها برای ما مهم می باشد، جایگاه و سطح هر کدام از مسئله ها می باشد.
در ابتدای انقلاب اسلامی، ما درگیر اثبات ملی خود بودیم. یعنی مسئله های جمهوری اسلامی در تراز ملی بود. لذا تمام دوران جنگ و سال های ابتدایی بعد از جنگ به حل مسئله هایی از این دست پرداخت شده.
دوران دوم؛ دوران اثبات منطقه ای می باشد از قبل از بیداری های اسلامی ایران درگیر پروژه منطقه و اثبات منطقه ای خود شد و در نهایت با درهم شکستن داعش و ایجاد یک جبهه مشترک و قدرتمند به نام جبهه مقاومت خود را در منطقه نیز اثبات نمود.
این جبهه متشکل از ایران و لبنان و سوریه و یمن و عراق و … می باشد. این یعنی ایران از این گردنه سخت عبور کرده است و دیگر در صحنه منطقه تنها نمی باشد.
اما مرحله سوم که هم اکنون درگیر آن می باشد، جهانی شدن و اثبات در لایه جهانی و بین المللی می باشد. ایران باید خود را در این لایه و سطح به دنیا معرفی کند و اثبات کند. در غیر این صورت، با گذر زمان داشته های مراحل قبلی خود را نیز از دست می دهد.
اما نسبت این مراحل با دولت اسلامی و انتخابات چیست؟
این توضیخات این را به ما میفهماند که مسئله امروز جمهوری اسلامی، تعامل با دنیا و جهان می باشد. لذا باید در گفتمان خود به این مسئله پاسخی داشته باشیم.
در انتخابات 1400، جبهه انقلاب باید به مردم و نخبگان بفهماند که مذاکره با آمریکا و غرب آن هم به شیوه غربگرایان، راه جهانی شدن و ابات بین المللی نمی باشد. این را باید از تجربه شکست خورده این چند سال به مردم فهماند.
اما پاسخ ایجابی چیست؟
راه حل و برون رفت جمهوری اسلامی از این مسئله و اثبات جهانی، ایجاد یک اقتصاد پایدار و مستحکم می باشد. چرا که در این این صورت دیگر فشارها و تحریم های قدرت ها و مستکبران دنیا بر ایران بی اثر می شود. و آن وقت ایران توانایی مبارزه در سطح جهانی را پیدا خواهد کرد.
لذا با این توضیحات اگر جریان انقلابی بتواند این مسئله را برای مردم حل کند، پیروز انتخابات خواهد بود در غیر این صورت ، باز جمهوری اسلامی با شیوه غیر اسلامی اداره خواهد شد.

نکته : یادداشت پیش رو، تقریری از ارائه استاد رهدار می باشد.

💠 اصل «نه شرقی، نه غربی» در اقتصاد عامل مقاومت اقتصاد ایران در مقابل دشمنی های عجیب نظام سلطه

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_175
#جلسه_273
💠 اصل «نه شرقی، نه غربی» در اقتصاد عامل مقاومت اقتصاد ایران در مقابل دشمنی های عجیب نظام سلطه

🔺 نظام سلطه با محوریت سرمایه داران زالو صفتی که بر همه منابع مالی دنیا چنبره زده اند، یک به یک استقلال تمام کشورهایی که به او نزدیک شدند را از آن ها گرفت و آن ها را بنده و گوش به فرمان خود در تمام زمینه ها کرد؛ هم فرهنگ و هویت بومی آن ملت را از آن ها گرفت و فرهنگشان را تبدیل به فرهنگ مبتذل غربی کرد؛ هم استقلال سیاسی آن ها را گرفت که هر جا هم حکام دست نشانده اش نبودند (موارد بسیار اندک) چون استقلال فرهنگی ملت از بین رفته بود، خود به دست خود انسان های خودباخته در مقابل غرب را بر مصدر جامعه نشاند؛ و هم استقلال اقتصادی آن ها را از آن ها گرفت.
🔺نظام سرمایه داری به تدریج همه اقتصادهای دنیا را در دل خود هضم کرده است و همه ثروت های مردم جهان را با نظام ظالمانه اقتصادی جهانی که درست کرد به جیب سرمایه داران و یهودیان رباخوار ریخت.
اینکه جمهوری اسلامی ایران علی رغم جنگ تمام عیار اقتصادی که نظام سلطه با همه قوایش علیه او راه انداخته است، به لحاظ اقتصادی متلاشی نشده است یک معجزه بسیار بزرگی است. واقعا اگر بتوانیم تصویر کنیم که نظام سلطه به محوریت آمریکا چه هجمه ای به لحاظ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی از همان اول ساز کردند و به مرور شدید و شدید تر کردند؛ دستی جز دست هدایت الهی و اعجاز الهی را مشاهده نخواهیم کرد.
🔺اما این دست اعجاز الهی چگونه روی زمین آمد؟ دست اعجاز الهی و نصرت الهی همیشه شامل حال مردمی می شود که قیام لله کرده اند و پای این قیام مانده اند؛ و مجرای جاری شدن این نصرت الهی نیز از طریق ولی الهی است؛
🔺در جمهوری اسلامی ایران رهبران آن که نائبان امام زمان و اولیاء الهی بر روی کره خاک هستند؛ با هدایت الهی این رهبران سیاست های اقتصادی را مبتنی بر یک اصل قطعی که سخن اسلام قطعا نه کمونیسم است و نه لیبرالیسم، نه اقتصادی دولتی است نه اقتصادی سرمایه داری؛ و با تکیه به اینکه قطعاً اسلام سخن متفاوتی دارد که ما چون صدها سال مستضعف نگه داشته شدیم فرصت بروز این سخن متفاوت را نداشتیم؛ تعاملی را با اقتصاد دنیا انتخاب کردند که نه اقتصاد ایران را صد درصد دولتی و کمونیستی کرد و نه صد درصد سرمایه داری و لیبرالیستی! این باعث شد که فضای اقتصادی ایران بتواند راه میانه ای را برود و در حالتی که اقتصاد سرمایه داری به راحتی همه جا را قبضه کرده است نتوانسته ایران را از پا در بیاورد.
🔺در ابتدای انقلاب به دلیل اینکه اقتصاد دولتی علاوه بر اینکه به فضای اسلام نزدیک تر بود و اساساً دغدغه های حقیقی کمونیست خیلی به دغدغه اسلام نزدیک بود ولی متأسفانه این دغدغه های فطری بریده از خدا چنان فجایئی را به بار آور؛ و هم به دلیل اینکه در آن شرایط مبارزه و شکل گیری انقلاب دولتی کردن اقتصاد معقول تر بود تا بتوان آن فضای به هم ریخته را کمی سامان داد؛ حضرت امام به اقتصاد دولتی میدان زیادی دادند هر چند که صد درصد هم راه را برای اقتصاد کمونیستی باز نکردند. شاهد اینکه اصل 44 در قانون اساسی آمد که هم به اقتصاد دولتی دامن می زد و هم اقتصاد مردمی.
🔺به مرور انقلاب اقتصاد را به سمت میدان دادن به اقتصاد خصوصی حرکت کرد، اینجا هم اشکالاتی در مسیر خصوصی سازی اقتصاد رخ داد که خیلی هایش ناشی از بد اجرا کردن توسط دولت ها بوده است؛ و البته بخشی به خاطر ایده روشن نداشتن؛
🔺اوج کار در دهه 90 اتفاق افتاد که رهبری اقتصاد مقاومتی را به عنوان ایده اولیه اقتصاد اسلامی زدند و ابعاد مختلف آن را تبیین کردند و کارشناسان را پای کارش آوردند و مقداری را هم اجرا کردند، اگر یک دولت معتقد به اقتصاد مقاومتی و همراه با رهبری بر سر کار بیاید، می تواند شروع کننده خوبی برای اجرای اقتصاد مقاومتی باشد که امید می رود با سعی و خطاهایی که اتفاق می افتد، زمینه برای بروز یک اقتصاد کاملاً متفاوت از اقتصادی دولتی و سرمایه داری فراهم شود و اقتصاد واقعی اسلامی فرصت بروز پیدا کند و این بخش مهم و حیاتی و تعیین کننده سایر بخش های حیات اجتماعی یعنی اقتصاد واقعاً اسلامی و الهی بشود و آن روز دیر نیست ان شاء الله

#اقتصاد_مقاومتی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_68
#جلسه_273

#اقتصاد_مقاومتی

اقتصاد مقاومتی کلیدواژه ای که حضرت آقا سیاست های کلی آن را سال 92 یه دولت ابلاغ کردند
بعد از آن محور بیشتر شعار های سال همین کلیدواژه بوده
در این نوشته قصد داریم معادل مفاهیم نزدیک به اقتصاد مقاومتی را بررسی کنیم

🔵مفاهیم نزدیک به اقتصاد مقاومتی در ادبیات اقتصادی رایج دنیا:

1تاب آوری اقتصادی:
🔸توانایی یک موجود یا سیستم اقتصادی برای حفظ
کارکرد خود (مثال تداوم تولید هنگام ورود شوک)
🔸بازیابی و ترمیم بعد از فجایع اقتصادی
🔸تابآوری ذاتی: توانایی تعامل با بحران
🔸تابآوری تطابقی: توانایی سیستم در مواقع بحرانی برای حفظ کارکرد خود بر
مبنای نبوغ یا تالش بیشتر

2 آسیب پذیری اقتصادی:
اثرپذیری منفی از اتفاقات پیشبینی
ناپذیر به خصوص اتفاقات اقتصادی

3ضد شکنندگی اقتصادی:
اقتصاد ضد شکننده دوستدار تنش است، زیرا با آن به سمت تکامل حرکت میکند.
این مفهوم بدان معناست که منابع و ظرفیتها طوری تنظیم میشوند که احتمال
ضربه به آنها به حداقل برسد و از سوی دیگر بتوان عواید مثبتی را نیز به دست آورد

4اقتصاد پایدار و متداوم:
استفاده از ظرفیت موجود در بهترین مزیتشان به کار میرود. این مفهوم مستلزم یافتن راهی
است که منابع هم کارا و هم مسئوالنه استفاده شوند و هم عایدی بلندمدت داشته
باشند.

5 .استحکام و پیوستگی متقابل:
ریشه دار کردن فعالیت های اقتصادی با ایجاد پایه های محکم، مشارکت، تعاون و اقدام متقابل که در برابر شاخص فردگرایی است

6ثبات اقتصاد کلان:
اقتصادی باثبات است که آسیبپذیری خود را در برابر شوکهای خارجی حداقل کند و
بتواند راه را برای رشد اقتصادی با ثبات فراهم آورد. ثبات اقتصادکلان به مقدار زیادی
با کاهش نااطمینانی و پیشبرد برنامه ریزی بلندمدت، موجب رشد اقتصادی میشود.
برای توضیح محیط با ثبات اقتصادی از شاخص هایی مانند تورم، نرخ بهره، بدهی دولت،
وضعیت تراز پرداخت و نرخ ارز استفاده میشود. میزان کسری بودجه در حد معقول، نرخ
ارز رقابتی و نزدیک به سطح تعادلی و نرخ بهره و نرخ ارز مناسب برای رشد اقتصادی،
محیط اقتصاد کلان باثبات را ایجاد میکند

7 .مقاوم بودن مدلها و نهادها:
توانایی سیستم برای مقابله با تغییرات به گونه ای که حالت با ثبات اولیه راحفظ کند.

8اقتصاد وضعیت یکنواخت یا وضعیت استادگی:
به حالت پایدار اقتصاد

#دال_محوری_ده_سال_اخیر

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_69
#جلسه_273

#شعار_های_سال
#دغدغه_اقتصاد
#دال_محوری_ده_سال_اخیر

🔹قصد داریم در این نوشته شعار های سال در ده سال گذشته که توسط حضرت آقا مشخص شده وبه نظر ایشان نقش محوری در حل مسائل کشور را داشته است بررسی کنیم.
و با تحلیل و بررسی این شعار ها دغدغه ی اصلی و مادری نظام جمهوری اسلامی را متوجه شویم.

🔺سال 89: همت مضاعف و کار مضاعف نامیدند.

🔺سال 90: جهاد اقتصادی

🔺سال 91: تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی

🔺سال 92:حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی

🔺سال 93: اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نامیدند.

🔺سال 94: دولت و ملت، همدلی و همزبانی

🔺سال 95: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل

🔺سال 96: اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال

🔺سال 97: حمایت از کالای ایرانی

🔺سال 98: رونق‌تولید

🔺سال 99: جهش تولید

🔺1400: تولید؛ پشتیبانی ها و مانع زدایی ها

🔰با یک نگاه کلی این نکته روشن می شود که حضرت آقا ابتدا با #همت و #کار شروع می کنند وبعد از سال 92 پر تکرار ترین کلیدواژه در بیانات و شعار های سال #اقتصاد_مقاومتی و #تولید است.
حضرت آقا مشکل اصلی ایران را مشکل اقتصادی می دانند که با یک جنگ اقتصادی تحمیلی که بیش از ده ساله است علیه ملت ایران شروع شده یافته اند
این یعنی دال مرکزی نظام برای برون رفت از مشکلات جامعه رفتن به سمت اقتصاد مقاومتی است .

#روایت_پیشرفت

#یادداشت
#جلسه_273
#یادداشت_63
#حمیدرضاشب_بویی

#روایت_پیشرفت

تجهیز موشکی غزه از سمت ایران در سال های ۲۰۰۲ به بعد راهبرد نخبگانی عقلانیت برامده از نظریه انقلاب اسلامی بود، که توانست در جنگ ۳۳روزه در سال ۲۰۰۹، امنیت ایران را از سمت شرق اسرائیل، حفظ کند.

راهبرد دوم بعد از تجهیز غزه، تجهیز موشکی کرانه باختری بود که در سال ۲۰۲۱ نتیجه داد و امروز امنیت ایران از سمت غرب اسرائیل نیز تضمین شد و عملا اسرائیل از شرق و غرب در محاصره نظریه انقلاب اسلامی امام راحل درامد.(آتش بس بدون شرط)

اگر حاج قاسم میگفت ایران، حرم مسلمانان جهان است، امروز برایمان شفاف شده است.

امروز قدری به جهالت و یا حتی خیانت کسانی که شعار نه غزه و نه لبنان می‌دادند پی برده میشود که چگونه پای امنیت ایران ایستاده بودند.

در کنار زحمت سردار دل ها، باید روزانه درودهایی به روح بلند شهیدان بزرگ، سردار حجازی و حق بین بفرستیم که تمام انتفاضه این ماه رمضان، طراحی و زحمت آنها بود.

#ایران_قوی

همه چیز دان، خروجی حلقه کلامی

#يادداشت
#در_مورد_حلقه_کلامی
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_176
#جلسه_273

💠 همه چیز دان، خروجی حلقه کلامی

🔺تصویری که جناب استاد از فرایندی که حلقه کلامی می خواهد طی کند می دهند، بعلاوه شیوه ای که در کلاس اجرا می کنند، بارها برای برخی دوستان این سؤال را ایجاد کرده که چرا تمیز روی یک بحث نمی مانیم تا خوب حلش کنیم و تعمیق کنیم بعد سراغ بحث بعدی برویم، همه بحث ها را داریم گاز می زنیم و رها می کنیم؛ شده یک دشت پر از سیب های گاز زده!
🔺اما به نظر آن چهره مطلوبی که حلقه کلامی در خروجی خود در نظر گرفته است یعنی کسانی که توانایی پاسخگویی به «نیازهای نظری ناظر به مسائل روز در سطح دغدغه های ملی» را داشته باشند؛ با الگوی زوم کردن و عمقی کار کردن حاصل نمی شود؛ این نیرو ها در الگوی حفر چاه عمیق تربیت نمی شوند؛ الگوی تربیتی این نیرو ها شخم زدن است نه چاه کندن، یا الگوی مفهومی دیگر اقیانوسی به عمق کم است که در بخش های خاصی عمق بر می دارد؛
🔺اساساً اگر نیروها روی مسائل خاص زوم کند، شخصیتی برایشان شکل می گیرد که در گسترده وسیع مسائل متنوع دارای حساسیت نخواهد بود، و این نیرو توانایی نقش آفرینی در افق «نیازهای نظری ناظر به مسائل روز در سطح دغدغه های ملی» را نخواهد داشت.
🔺این نیرو باید سابقه سر زدن به عرصه های مختلف اندیشه ای را داشته باشد تا با پیچ و تاب های متعددی که نیازهای نظری در سطح دغدغه های ملی به خود می گیرد، نیرو نشکند و دوام بیاورد.

🔹 البته چند نکته اینجا تعبیه شده که این اتفاق که کلاً اقیانوسی به عمق دو سانت حاصل شود رخ ندهد؛ اولاً در گام اول که تغذیه اولیه است این چرخش ها زیاد است و به مرور تمرکز های اجمالی نیز در گام های بعدی نرم افزار حلقه در نظر گرفته شده است؛ ثانیاً برای همه دوستان تحصیلات حوزوی (عقلی و نقلی) یک واجب شمرده شده است و همه دوستان به آن ترغیب می شوند؛ اینطور یک مطلوبیت که اتصال به تراث حوزوی است تأمین می شود و بخشی از عمق های مورد نیاز را فراهم می کند.

#اقتصاد_کالونی_vs_اقتصاد_اسلامی/رهبانی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_42
#جلسه_273
#اقتصاد_مقاومتی
#اقتصاد_کالونی_vs_اقتصاد_اسلامی/رهبانی
#قسمت_اول
یکی از مهمترین عواملی که باعث وضع موجود اقتصادی در جوامع اسلامی به خصوص جوامع شیعی است نقش مهم تربیت دینی و تفاسیر علط از آموزه های شیعی و اسلامی است به چند دسته از احادیث زیر توجه بفرمائید:
1.احادیث با مضمون ارزش داشتن فقر
. وَ قَالَ النَّبِیُّ ص الْفَقْرُ فَخْرِی وَ بِهِ أَفْتَخِرُ {بحارالأنوار ج : ۶۹ ص : ۵۵}.
و قال ص الفقر فخری و به أفتخر على سائر الأنبیاء {عوالی اللآلی ج : ۱ ص : ۴۰ ۳۸}
وَ قَالَ ص: اَللَّهُمَّ أَحْيِنِي مِسْكِينا وَ أَمِتْنِي مِسْكِينا وَ اُحْشُرْنِي فِي زُمْرَةِ اَلْمَسَاكِينِ.
عنه صلى الله عليه و آله : الفَقرُ شَينٌ عِندَ النّاسِ ، و زَينٌ عِندَ اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ
2.احادیثی با مضمون ذم دنیا و دلبستگی به آن
رسول اکرم (ص): «اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لاسحر من هاروت و ماروت ». (1)
رسول اکرم(ص):«اجملوا فی طلب الدنیا فان کلا میسر لما کتب له منها». (2).
رسول اکرم(ص):«ازهد فی الدنیا یحبک الله وازهد فیما فی ایدی الناس یحبک الناس ». (3)
امام علی (ع): «ایها الناس ایاکم و حب الدنیا فانها راءس کل خطیئه و باب کل سیئه و قران کل فتنه و داعی کل رزیه ». (4)
امام علی (ع): «واعلم ان کل فتنه بدوها حب الدنیا و لاتغبط احدا بکثره المال فان مع کثره المال تکثر الذنوب لواجب الحقوق ». (5)
امام علی(ع):«ایها الناس انظروا الی الدنیا نظر الزاهدین فیها». (6).
امام علی(ع): «فلتکن الدنیا فی اءعینکم اءصغر من حثاله القرظو قراضه الجلم ». (7)
.امام سجاد (ع): «ان الدنیا قد ارتحلت مدبره والاخره قد ارتحلت مقبله و لکل منهما بنون فکونوا من ابناء الاخره و لاتکونوا من اءبناء الدنیا». (8)
امام صادق (ع): «حب الدنیا راس کل خطیئه »
اضافه کنید به این موارد زندگی الگوهای اسلامی من جمله امام و رهبری و سایر مراجع که نمونه هایی از بی اعتنایی به دنیا بودند از همه مهتر اینکه ما تعریف درستی از بی اعتنایی به دنیا را هم نداریم به طوری که دلنبستن به دنیا به رهبانیت و در نتیجه بی عملی تفسیر شده و این زمینه ای برای عدم تلاش و کوشش و تولید ثروت در کشور های اسلامی گشته است تا این حد که اگر کسی با ظاهری دینی مشغول تولید ثروت گردد علاوه بر جمع های دینی در سایر جمع ها هم مورد مذمت قرار خواهد گرفت از اینجاست که حتی در بین ما وقتی می‌خواهیم به شخصی ثروتمند فکر کنیم قطعا در لحظه ی نخست یک طلبه با پیرهن سفید و محاسن آراسته نخواهد امد(بماند که لحظه ی اول که هیچ عمرا به همچین تصویری توی ذهن ما بیاد)
اینجاست که برای انتخابات هم با همه ی سوابق اجرایی و پشتوانه ی علمی که نیروهای انقلاب داشته باشند کسی آنها را یک اقتصاد دان نخواهد دانست
در نوشتار دوم نگاهی به مسیحیت کالونی بیندازیم تا شاید تصویری متفاوت به اقتصاد داشته باشیم و تاثیر تربیت دینی در اقتصاد را بهتر ببینیم

روحیه سرمایه داری نه تازه است و نه مربوط به قرون جدید!

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_43
#جلسه_273
#اقتصاد_مقاومتی
#اقتصاد_کالونی_vs_اقتصاد_اسلامی/رهبانی
#قسمت_دوم
توصیه جدی بنده این است حتما یک نگاهی به مقاله زیر بندازید👇👇👇
روحیه سرمایه داری نه تازه است و نه مربوط به قرون جدید!
به عقیده ماکس وبر، کاپیتالیسم یا روحیه سرمایه داری را می‌توان این گونه تعریف کرد: نوعی رفتار اقتصادی خاص که با کوشش فزاینده‌ای در جهت کسب منافع هرچه بیشتر مشخص می‌گردد که خود مرهون استفاده عقلایی و حساب شده و منطقی از وسایل تولید است. بر اساس این تعریف روحیه سرمایه داری نه تازه است و نه مربوط به قرون جدید. این روحیه قبلا در دوره‌های مختلف تاریخی در چین، مصر، یونان باستان و در قرون وسطی نیز وجود داشته است ولی تنها در دنیای جدید غرب است که به شکل بسیار پیشرفته و وسیع ظاهر گردیده است. خلاصه آن که خصوصیتی که کاپیتالیسم جدید غربی را کاملا منحصر به فرد کرده است: عقلایی بودن افراطی رفتار و ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قانونی است
از نظر وبر در ادوار دیگر تاریخی جهان بینی جامعه مذهبی و جادویی که رفتار انسان‌ها را تحت کنترل و نفوذ قرار داده بود، عاملی محسوب می‌شد که از طرفی نیل به هدف‌های اقتصادی از نوع کاپیتالیستی را غیرممکن می‌کرد و از طرف دیگر، در مقابل طرز تفکر عقلایی درسازمان‌ها و در کنش‌های اقتصادی موانعی به وجود می‌آورد.
پروتستان، مذهبی که پیروان خود را به جمع‌آوری بی پایان مال تشویق می‌کرد
در قرون 17 و 18 میلادی، در اروپا مذهبی به وجود آمد که برای اولین بار پیروان خود را به جمع آوری بی‌پایان مال تشویق می‌کرد. این مذهب، مذهب پروتستان کالون است. کالوینیسم به صورت اساسی تحول و اصلاحاتی در تفکر مذهبی به وجود آورد و نقش مؤثر و فعالی را در تحولات اقتصادی جدید و در تاریخ سرمایه‌داری غربی بازی نمود. دکترین کالون با داشتن منطق خاص خود و با عکس العمل‌های روانی که ایجاد نمود، باعث به وجود آمدن اخلاق فردی و اقتصادی مناسب برای رفتار سرمایه‌داری شد.
مذهب پروتستان سرشار از اعتقاد به کوچکی و ناچیزی و یا کم مقداری بشر در مقابل خداوند
کالون اعتقاد دارد که انسان با اراده و مشیت الهی، محکوم به دوزخ می‌گردد و یا نجات می‌یابد. بنابر همین اعتقاد، رستگاری عنایت خاص پروردگار است که هیچ انسانی شایسته و درخور آن نیست. در حقیقت این رستگاری برای سعادت و خوشبختی بشر در نظر گرفته نشده است؛ بلکه نشانه‌ای است از شوکت و جلال پروردگار، هم‌چنان که خلقت و آفریده‌های خداوندی، به منظور نشان دادن این عظمت و جلال است. بنابراین مذهب پروتستان سرشار از اعتقاد به کوچکی و ناچیزی و یا کم مقداری بشر در مقابل خداوند است.
هیچ کس نمی‌تواند مطمئن باشد که به کلیسای نامرئی مقدسین تعلق دارد
پرهیزکار و مؤمن به معنای واقعی، برگزیده ای است از جانب خداوند. او رستگاری را نمی‌جوید و به دست نمی‌آورد و شایسته آن هم نیست، بلکه این رستگاری را به مثابه عنایت و بخششی خاص که نشانه ای از عظمت و جلال است؛ پروردگار به او اعطا می‌کند. بنابراین هیچ کس نمی‌تواند مطمئن باشد که به کلیسای نامرئی مقدسین تعلق دارد، خصوصا پس از اخطار عیسی مسیح که رستگاری فقط به تعداد قلیلی از برگزیدگان تعلق خواهد گرفت.
این امر درباره مومنانی که می‌خواستند درباره حالت ارواح ابدی شان چیزی بدانند، اضطراب فراوان درونی به وجود می‌آورد. در نتیجه اهل ایمان درجستجوی نشانه‌ای بودند که آنها را از چگونگی رابطه‌شان با خداوند آگاه سازد و این نشانه را در موفقیت اقتصادی یافتند. به دیگر سخن مومنان تحصیل ثروت را نشانه ای از لطف پروردگار می‌دانستند. نتیجه این بود که مردم از راه سخت کوشی و ریاضت‌کشی انگیزه‌ای برای تحصیل ثروت پیدا کردند. زیرا بدین گونه از وضعیت خود در حکم برگزیدگان اطمینان می‌یافتند.
زهد اخلاقی کالوینیسم متضمن سه وظیفه مهم است:
1. کار به صورت پیوسته و دائم
بنابراین تنبلی و بیکارگی و بطالت از گناهان کبیره محسوب می‌گردد. زیرا این گناهان درحقیقت به منزله تمرد از مشارکت در حکومت خدایی است.در آیین کالوینیسم کار به منزله مشارکت لازم و مثبت انسان در تجلی عظمت و جلال خداوند تلقی می‌گردد و بنابراین فقط کافی نیست که کاری انجام گیرد، بلکه باید کار خوب و به ویژه در راه هدف‌های مفید و تولیدی انجام گیرد.
بایستی از اوان کودکی مفهوم کار را به کودک تلقین نمود
از طرف دیگر کار باید به صورت پیوسته و دائم باشد، بنابراین بایستی از اوان کودکی مفهوم کار را به کودک تلقین نمود و به او این مطلب را آموخت که انسان باید در تمام مدت زندگی اش بدون توقف و درنگ به کار ادامه دهد.
2. زندگی سخت و دشوار
آنچه را که باعث نوازش و تحریک احساسات می‌شود باید از خود دور کرد و این نه فقط شامل تمام اشکال شده مادی بلکه هنر، موسیقی، شعر و ادبیات را نیز شامل می‌شود. اگر در نتیجه کار

فرد مومن ثروتی جمع آوری نمود، این ثروت نباید صرف رفاه و تفریح و لذت گردد. مومن باید از زندگی پرتجمل و اسراف بپرهیزد؛ هم چنان که خسّت را نباید پیشه خود سازد.
3. علم تجربی وسیله‌ای برای درک آثار پروردگار
هر مومنی باید از حداقل آموزش برخوردار باشد تا بتواند گفته‌های خداوند را بخواند و اگر برایش امکان داشته باشد، باید در زمینه علوم طبیعی نیز به مطالعه بپردازد تا بزرگی و فرزانگی خداوند از طریق آثارش بر او روشن و مبرهن گردد.
نمونه ای از توصیه‌های کالوینیسم:
– به خاطر داشته باش که وقت و اعتبار طلاست. اگر کسی اجازه دهد پولش بعد از موعد مقرر در دست من باقی بماند. بهره آن یا سود حاصل از عملی که در این مدت می‌توانم با آن پول انجام دهم نیز عاید من می‌شود.
– این ضرب المثل را به خاطر داشته باش که آدم خوش حساب شریک مال مردم است.
– باید از انجام هر عملی که به اعتبار شخص لطمه وارد می‌کند پرهیز کرد.
– اگر به تدبیر و امانت مشهور باشی؛ می‌توانی از شش پوند، سود صدپوند را به‌دست‌آوری.

تأثیر زهد اخلاقی کالوینیسم بر کاپیتالیسم
روحیه‌ای را که در فوق تشریح نمودیم در عمل نتایج مبهمی ‌در بر داشت، بدین ترتیب که معتقدین به کالوینیسم، با توجه به این که از نتایج زیان بار پول و ثروت احتراز می‌نمودند، براساس فرایض این آیین، به طرف کار و پس انداز فزاینده سوق داده می‌شوند. از طرف دیگر طرد هرگونه تفکر جادویی و ماورالطبیعی، تکیه بر کنترل نفس، توجه و گرایش به آگاهی های علمی‌ و تجربی، معتقدین به کالوینیسم را برای سازمان دادن عقلایی زندگی، کار و موسسات آن آماده می‌نمود و چون این اخلاق با زندگی فئودالی، تنبلی، بی‌حالی، اسراف و ولخرجی مخالف بود، بنابراین می‌توان آن را به طرز تفکر پیشگامان شرکت‌ها در دوران صنعتی شدن تشبیه کرد.
نتیجه آن که در هر جا که کالوینیسم استقرار یافته است؛ می‌توان فعالیت شدید اقتصادی را نوع کاپیتالیستی را مشاهده نمود. در واقع وبر در پی اثبات این نکته بود که مذهب به خودی خود مانعی در راه عقلایی کردن اقتصاد محسوب نمی‌گردد و برعکس توانسته است به عنوان عامل مهم، نقش قابل ملاحظه ای در توسعه کاپیتالیسم غربی ایفا کند. بر این اساس می‌توان گفت؛ کالوینیسم و مذهب پروتستان به عنوان یک زمینه موثر و مهم برای بروز سرمایه داری قلمداد می‌شوند و نه به عنوان عامل تام و تمامی‌که تنها عامل موثر در بروز و ظهور سرمایه داری بوده اند.

#اقتصاد_کالونی_vs_اقتصاد_اسلامی/رهبانی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_44
#جلسه_273
#اقتصاد_مقاومتی
#اقتصاد_کالونی_vs_اقتصاد_اسلامی/رهبانی
#قسمت_سوم
#نتیجه
قبل از نتیجه گیری میخواهم نظر شما رو به یک محاسبه کوچک جلب کنم
(در روایات و شواهد تاریخی آمده که در آمد امیر المومنین چهل هزار دینار بود گرچه همه را وقف می‌کرد)
هر دینار 4/265 گرم طلا بود یعنی در آمد ایشان 170600=4/265x 40000
گرم طلا در آمد ایشان بود از قرار نرخ امروز طلا
170600 x 1019300=173,892,580,000
با توجه به اینکه قید نکردند منظور از درآمد حضرت ماهانه یا سالیانه بود من سالیانه در نظر میگیرم در نتیجه‌:
در آمد ماهانه =حصرت حدود 14/5 میلیارد تومان میشد
آیا تا به حال از کسی شنیده اید که روی منبر بگه در آمد ماهانه امیر المؤمنین 14/5 میلیارد تومان بوده و مردم سعی کنید از ایشون الگو بگیرید
به نظر بنده یکی از نیازهای اساسی ما باز تعریف درست مسله فقر/غنا و استفاده درست از دنیاست و اینکه موظف ایم الگو های خلق ثروت مثل امیرالمؤمنین را بعنوان نمونه موفق این سبک زندگی به سایرین معرفی نماییم
پانوشت: تا زمانی که تصویر ذهنی ما از یک شخص ثروتمند فردی کراواتی و شیش تیغ هست نباید انتطار پیروزی در انتخابات در دوقطبی معشیت/مذاکره بود

الگوی مردم بنیاد بودن امور جاری زندگی اجتماعی تا کجا قابل امتداد هستند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت_58
#مقام_مردم
#میرزا_علی_کرانی
#جلسه_273

الگوی مردم بنیاد بودن امور جاری زندگی اجتماعی تا کجا قابل امتداد هستند؟
ما مساله را با مولفه های مختلفش در اقتصاد بررسی کردیم. و به راحتی فرض مردم بنیاد کردن این مولفه ها را حداقل مطرح میکردیم. در حالیکه اقتصاد یک امر تخصصی است و جسارت طرح مردم بنیاد کردن آن ها جسارت کمی نیست.
و دیدیدم که این جسارت برای ما فضا را باز میکرد و افق هایی را روشن میکرد که نوید تحولاتی پر مولفه و تمدنی را میداد.

اما آیا لازم است که این جسارت تنها به اقتصاد محدود باشد؟

اگر ما همین کار را مثلا در مورد معماری بکنیم و جسورانه مقوله ای به نام معماری مردم بنیاد را محل بررسی قرار دهیم. آیا نوید تحولاتی تمدنی از آنجا به گوش نخواهد رسید؟

هنر مردم بنیاد
تربیت مردم بنیاد
آموزش مردم بنیاد
تبلیغ مردم بنیاد
پژوهش مردم بنیاد
و …

اگر ما اندیشه ای شکفته در مساله ی مردم داشته باشیم، و سپس اندیشه ای شکفته در مورد «روش» امتداد بخشی به این تلقی از مردم در ساحت های مختلف نیز داشته باشیم. خواهیم توانست طلیعه ی از تحولات احتمالی یک تمدن مردم بنیاد را نشان بدهیم.

سخنی نو و مهاجم و البته بی نهایت خواستنی برای بشر امروز که مصداق « لیقوم الناس بالقسط » است.

تأسیس تعاونیهای فراگیر ملی برای تحت پوشش قرار دادن سه دهک اول جامعه به‌منظور فقرزدایی

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت_60
#مقام_مردم
#میرزا_علی_کرانی
#جلسه_273

در سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، در بخش سیاست های کلی بخش تعاون، در بند یازدهم چنین آمده است :
تأسیس تعاونیهای فراگیر ملی برای تحت پوشش قرار دادن سه دهک اول جامعه به‌منظور فقرزدایی

همچنین در بند 2-2 ذیل سیاست های کلی واگذاری، ذیل مصارف درآمدهای حاصل از واگذاری چنین آمده است :
اختصاص ۳۰% از درآمدهای حاصل از واگذاری به تعاونیهای فراگیر ملی به منظور فقرزدایی.

در اینجا شاهد سخن گفتن از یک پدیده ی خاص با عنوان « تعاونی فراگیر ملی » هستیم، طبق ادعای جناب استاد یوسفی تا کنون کسی منظور از تعاونی های فراگیر ملی که در این سند آمده است را تفسیر نکرده است. اما با توجه به مبانی بحث شده در حلقه ی اندیشه کلامی در موضوع مردم شاید بتوان در تفسیر این مساله گام های رو به جلویی برداشت.

جناب استاد یوسفی در کتاب « مبانی و مدل های مشارکت مردمی در اقتصاد مقاومتی » ، فراگیری جغرافیایی و فراگیری نسبت به آحاد مردم را دو ویژگی احتمالی این مدل بیان می کنند و نهایتا مالکیت حاصل آمده از آن را مالکیت خصوصی مشاعی فراگیر تام بر میشمرند.

این تفسیر ظاهرا با ما حصل مباحثات ما در حلقه اندیشه کلامی نیز سازگار است.

اما یکی از نکات دیگری که میتواند به بالندگی بیشتر این بحث منجر شود، ضرب کردن سنخ مباحثات انجام گرفته در جلسات کلاس فقه « منابع مالی دولت اسلامی » در این مسائل است.

به عنوان مثال اینکه بر اساس چه مبنایی می توان 30 درصد از درآمد های حاصل از واگذاری را به ملکیت مشاع بخشی از ملت در آورد؟ آیا اساسا ملکیت اموال دولتی از ابتدا هم متعلق به مردم و بصورت مشاع بوده است و در اینجا فقط تخصیص و تعین پیدا می کند؟ یا اینکه مساله از قرار دیگری است؟ آیا عدم اجرایی این سیاست به معنای تضییع یا غصب حقوق عمومی است ؟ یا صرفا به معنای تاخیر در اجرای یک سیاست اصلاحی خاص است؟
و ….

اختصاص ۳۰% از درآمدهای حاصل از واگذاری به تعاونیهای فراگیر ملی به منظور فقرزدایی.

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت_60
#مقام_مردم
#میرزا_علی_کرانی
#جلسه_273

در سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، در بخش سیاست های کلی بخش تعاون، در بند یازدهم چنین آمده است :
تأسیس تعاونیهای فراگیر ملی برای تحت پوشش قرار دادن سه دهک اول جامعه به‌منظور فقرزدایی

همچنین در بند 2-2 ذیل سیاست های کلی واگذاری، ذیل مصارف درآمدهای حاصل از واگذاری چنین آمده است :
اختصاص ۳۰% از درآمدهای حاصل از واگذاری به تعاونیهای فراگیر ملی به منظور فقرزدایی.

در اینجا شاهد سخن گفتن از یک پدیده ی خاص با عنوان « تعاونی فراگیر ملی » هستیم، طبق ادعای جناب استاد یوسفی تا کنون کسی منظور از تعاونی های فراگیر ملی که در این سند آمده است را تفسیر نکرده است. اما با توجه به مبانی بحث شده در حلقه ی اندیشه کلامی در موضوع مردم شاید بتوان در تفسیر این مساله گام های رو به جلویی برداشت.

جناب استاد یوسفی در کتاب « مبانی و مدل های مشارکت مردمی در اقتصاد مقاومتی » ، فراگیری جغرافیایی و فراگیری نسبت به آحاد مردم را دو ویژگی احتمالی این مدل بیان می کنند و نهایتا مالکیت حاصل آمده از آن را مالکیت خصوصی مشاعی فراگیر تام بر میشمرند.

این تفسیر ظاهرا با ما حصل مباحثات ما در حلقه اندیشه کلامی نیز سازگار است.

اما یکی از نکات دیگری که میتواند به بالندگی بیشتر این بحث منجر شود، ضرب کردن سنخ مباحثات انجام گرفته در جلسات کلاس فقه « منابع مالی دولت اسلامی » در این مسائل است.

به عنوان مثال اینکه بر اساس چه مبنایی می توان 30 درصد از درآمد های حاصل از واگذاری را به ملکیت مشاع بخشی از ملت در آورد؟ آیا اساسا ملکیت اموال دولتی از ابتدا هم متعلق به مردم و بصورت مشاع بوده است و در اینجا فقط تخصیص و تعین پیدا می کند؟ یا اینکه مساله از قرار دیگری است؟ آیا عدم اجرایی این سیاست به معنای تضییع یا غصب حقوق عمومی است ؟ یا صرفا به معنای تاخیر در اجرای یک سیاست اصلاحی خاص است؟
و ….

راه حل نهایی مردم‌اند.

#یادداشت
#مقام_مردم
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_52
#جلسه_273
#مکتب_امام
#اقتصاد_مردم_بنیاد

چند گزاره از فرمایشات استاد در #جلسه_273 :

1. راه حل نهایی مردم‌اند.
2. دسترسی روحانیت به مردم بیشتر از همه است
—می توان روحانیت را برای مفید بودن و احساس مفید بودن توجیه کرد.
—زندگی موثر و مردمی داشتن یعنی آخوندی و طلبگی.
3. اقتصاد مقاومتی فوق العاده کلیدی است.

در این یادداشت به معرفی دو کتاب می پردازم. دو کتابی که فکر می کنم نسبت به فعالیت های طلبگی در عرصه اقتصاد مقاومتی الهام بخش هستند. البته از زاویه مباحثی که در جلسه اشاره شده است:

#معرفی_کتاب #بانکی_برای_فقرا از محمد یونس
این کتاب تقریبا تجربه نگاری ای از تلاش محمد یونس اقتصاد بنگلادشی برای نجات کشورش از قحطی است. با یک فرمول ساده و آن هم مانع زدایی از تولید و اشتغال بنگاه های کوچک و شغل های خانگی مردم.
به این صورت که وام های با بهره بسیار پایین به مردم می دهند به همراه آموزش و همراهی دائمی کارشناس اقتصادی تا فعالیت اقتصادی مردم به سود برسد و بتواند وام را بازپرداخت کند و از سودش زندگی اش را تامین کند.
جزئیات کتاب زیاد است و ارزش خواندن دارد. اما دو نکته خیلی مهم دارد:
1. با وجود تمام اصرار ها و فشارهایی که به او می آورند، اما هیچ گاه توصیه ها و دستورالعمل های صندوق های بین المللی و بانک جهانی را نمی پذیرد و آنها را استعماری می داند.
2. تجربه موفق او بسیار برای طلبه ها مفید است. یکی از مشکلات اولیه و بزرگ او، عدم اعتماد مردم به او بوده است. به نحوی که حتی حاضر به صحبت کردن با او هم نمی شدند. برخلاف روحانیت که سرمایه اجتماعی عجیب و بی نظیری در اختیار دارند. و اگر مایل باشند وارد فعالیت در عرصه های فرهنگ اقتصادی و حتی ورودهای مستقیم نظیر اشتغال زایی و … شوند، از سرمایه اجتماعی بالایی در این حوزه برخوردارند.

#معرفی_کتاب #راهبردهای_اقتصادی_پیامبر
این کتاب تقریبا با نگاه و رویکرد اقتصاد مقاومتی نوشته شده است. و به بررسی تاریخی اقدامات و سیاست های اقتصادی پیامبر (ص) پرداخته است. و به این سوال پاسخ داده است که چطور مسلمانان مدینه از وضعیت سخت و فقیرانه اوایل هجرت، در طول چند سال تبدیل می شوند به قدرت اقتصادی منطقه.
این کتاب از چند جهت مهم است.
اولا این که رونق اقتصادی یک جامعه را از شئون پیغمبری و مدیریت جامعه می داند.
ثانیا شیوه ای کاملا مردمی برای رونق اقتصادی با تمام پارامترهای اقتصادی نشان می دهد. از تقویت تولید تا تثبیت جایگاه بازار و اقدامات فرهنگی در رفتار تولید کننده و مصرف کننده و…
ثالثا تبیینی از جنگ اقتصادی آن زمان که مشرکین مکه و یهودیان مدینه بر مسلمین تحمیل می کردند و نحوه اتخاذ سیاست های پیامبر دارد.
رابعا الگویی واضح برای فعالیت های طلبگی در حوزه اقتصادی است.

#نیازمندحلقه_اندیشه_کلامی

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_65
#جلسه_272
#نیازمندحلقه_اندیشه_کلامی

یکی از رسالت های این جمع رفع بسیط فهمی خودمان و سپس جبهه انقلاب است
رفع این مانع و حجاب راه های پر پیچ و خم زیادی دارد و تا طی نشود و تا دقت کافی در اصول دینی و اخلاقی و فلسفی نکند و بازبینی مدقانه نداشته باشد عملا امکان پذیر نیست
ناله ها و الغوث الغوث های شنیده شده در اولین سطح از شکل گیری حلقه توجیهی ندارد زیرا که هنوز تا قله قاف راه بسیار زیادی مانده

ارزش با سرمایه است یا کار؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_89
#جلسه_272
#اقتصاد_مردم_بنیاد

✨ارزش با سرمایه است یا کار؟✨

🔰یکی از اموری که مانع نقش آفرینی عموم مردم در اقتصاد میشود و نقش آفرینی اقصادی را منحصر در سرمایه داران یا دولت ها میکند، این است که در عرصه اقتصاد ارزش اصلی با سرمایه است. سرمایه است که مبادلات اقتصادی، نوع تولیدات، ارزش بازارها و…. را مشخص میکند. در نتیجه جهت دهی مسیر اقتصادی در دست کسانی است که بیشترین سرمایه ها را در اختیار دارند. لذا سرمایه دار است که تعیین میکنند اقتصاد تولیدی باشد یا دلالی. ارزش کدام کالا چقدر باشد. ارزش کار کارگر چه مقدار باشد. رشد اقتصادی در کدام عرصه ها رقم بخورد و……

🔸در این سیستم اقتصادی عموم مردم که سرمایه های اندک در دستان خود دارند( لکن مجموع سرمایه های آنها بسیار زیاد است) نمیتوانند نقش آفرینی صحیحی در عرصه ی اقتصادی داشته باشند و فکرها و ایده های خود را پیاده کنند. در این سیستم عموم مردم زیر چتر سرمایه داران و به عنوان عمله ی آنها مشغول به تولیدات مد نظر آنها میشوند و کمک میکنند که سرمایه ی آنها روز به روز بیشتر شود.

🔸در نهایت نتیجه ی این سیستم اقتصادی نیز این است که سرمایه دار با افزایش قیمت کالا ها روز به روز سرمایه ی خود را افزایش میدهد و با کنترل افزایش دستمزد کارگران، روز به روز آنها را فقیر تر میکند. زیرا هم تعیین قیمت کالا و هم تعیین ارزش کار کارگر در اختیار سرمایه دار است.

❇️لکن اگر سیستم اقتصادی به نحوی طراحی شود ارزش با کار و تولید باشد و تولیدکننده هادی و جهت دهنده عرصه ی اقتصاد باشد شرایط دقیقا معکوس میشود. آن کسی تعیین کننده است که کار کند و با ایده های متنوع و ابتکارات مختلف کار خود را متمایز کند. او تعیین میکند اقتصاد باید روی چه چیزی متمرکز شود و به ارزش کار و کالا به چه نحو باشد.

✅در چنین سیستمی فرصت نقش آفرینی برای عموم مردم با هر مقدار سرمایه ای وجود دارد. و هرکس به میزان تلاش و ابتکارات خود، حوزه تاثیر گذاری خود را در عرصه ی اقتصادی گسترش میدهد.

#تکنولوژی_آموزشی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_67
#جلسه_272
#تکنولوژی_آموزشی
#حس_خوب_بازخورد
در استقبال از یادداشت برادر#خواجه

🔰 امروز چه اتفاقی افتاد؟؟

الحمدلله حضرت استاد در این دو روز وقت بسیار خوبی گذاشتند و تمام یادداشت ها را خواندن و بازخورد دادند.

با دوستان که صحبت می کردم بعد از حس تعجب ؛ بسیار خوشحال بودند که استاد به یادشتشان بازخورد داده
حالا یا نقد کردند
یا تشویق کردند
یا راهنمایی کردند
یا نوع و جنس یادداشت را مشخص کردند
این واکنش استاد حس خیلی خوبی داشت برای همه

🔰تحلیل حرکت حضرت استاد:

تا الان که جلسه 272 حلقه کلامی است بعد از 172جلسه که تعهد یادداشت الزامی شده همه دوستان یادداشت نوشته اند اکثرا بالای 50 یادداشت داده اند ولی شاید از تمام یادداشت های هر فرد فقط به 5یا 10 درصد شان توسط افراد بازخورد داده شده باشد .
یعنی من 67 یادداشت داده ام ولی 7بازخورد کلا دریافت کرده ام
حالا این 7بازخورد هم با چه کیفیتی بوده بماند

🔴حالا اینکه چرا بازخورد نداشته هم مسئله ای است که جدا باید بررسی شود
ولی تا اینجا کار حلقه هر شخص فقط یادداشت داده وکسی نبوده که نسبت به یادداشتش بازخورد بدهد چه در بعد فنی(ویرایش، جمله بندی ها و… )وچه در بعد محتوای که خوب کار سخت تری است
در نرم افزار حلقه اندیشه کلامی قرار است ما در یک سال یک یادداشت نویسی شویم که در نیم ساعت یک یادداشت قابل نشر ارائه دهیم
این هدف فقط با یادداشت دادن دوستان بدون هیچ نظارت و ارزیابی حاصل نمی شود .
نهایتا در این یک سال بتوانیم روزمره نویس خوبی شویم ولی توقع متن ژورنال کسی نباید داشته باشد
چرا چون کسی وقتی من یادداشت نوشته ام نگفته :
اینجای یادداشتت خوب است
این را حذف کن
این عبارت دقیق نیست
این تقریر از فلانی با غرض است
و….
تنها چیزی که از من خواسته شده یادداشت به ما هو یادداشت بوده حالا با هر کیفیتی
لذا در این روند رشد فقط در یک بعد و آن هم روزانه نویسی حاصل شده من بعد یکسال (اگر به همه تعهدات پایبند باشم) فقط عادت کرده ام یک یادداشت بدهم
ولی اینکه این یادداشت چقدر ارزش دارد معلوم نیست
لذا این حرکت حضرت استاد جدای از ارتقا کیفیت یادداشت بهترین مشوق است برای اصل یادداشت نویسی از نظر آماری هم این ادعا قابل اثبات است

ما به یادداشت نویسی (با تعریفی که استاد کردند) به چشم یک سلاح نگاه می کنیم و نویسندگی را یک عملیات می دانیم پس آموزش هم باید آموزش جنگی باشد یعنی هم در دل میدان و پادگان باشد هم تحت نظر استاد و مربی
یعنی قدم به قدم با نظارت استاد باشد و همه پیچ وخم های این کار را به ما بگویند.
در این صورت به عون الله ما به هدف خود در این حلقه خواهیم رسید

🔆ما این حرکت زیبای استاد در این جلسه 172 ام از گام دوم حلقه را به فال نیک می گیریم و امیدواریم این نهضت توسط استاد و بعضی از فضلای حلقه تداوم داشته باشد ان شاء الله

در امتداد بحث مقام مردم و مردم سالاری به اقتصاد رسیدیم.

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_71
#جلسه_272

در امتداد بحث مقام مردم و مردم سالاری به اقتصاد رسیدیم. این که این اندیشه‌ی مردم سالاری، در کجای اقتصاد ما قرار می‌گیرد. به اقتصاد مردمی و مردم بنیان نظر کردیم در این باب جلساتی مباحثه شده است. قسمتی از بحث که روشن نیست، یا شاید برای من روشن نیست، رابطه اقتصاد مردمی با اقتصاد مقاومتی است؛ اینکه مردمی بودن یکی از شروط یا صفات اقتصاد مقاومتی است؟ و یا حتی برعکس؟ و یا اینکه تماما اقتصاد مقاومتی همین اقتصاد مردمی است؟
و همچنین رابطه هر دو اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مردمی، با اقتصاد اسلامی هم روشن نشده است. هر چند خود اقتصاد اسلامی هم برای‌مان مبهم است.
در خصوص ابهام دوم، قسمتی از بیانات حضرت آقا در سال ۸۵ در دیدار با مسئولان اقتصادي و دست‌‌اندركاران اجراي اصل ۴۴ قانون اساسي، بسیار راه‌گشا است. در واقع ایشان دو ملاک و دو پایه می‌دهند برای تشخیص اقتصاد اسلامی. در ادامه این فیش خدمت‌تان تقدیم می‌شود:

ما وقتي به صورت كلان به زمينه‏ي اقتصاد اسلامي نگاه مي‏كنيم، دوتا پايه‏ي اصلي مشاهده مي‏كنيم. هر روش اقتصادي، هر توصيه و نسخه‏ي اقتصادي كه اين دو پايه را بتواند تأمين كند، معتبر است. هر نسخه‏اي هرچه هم مستند به منابع علي‏الظّاهر ديني باشد و نتواند اين دو را تأمين كند، اسلامي نيست. يكي از آن دو پايه عبارت است از «افزايش ثروت ملي». كشور اسلامي بايد كشور ثروتمندي باشد؛ كشور فقيري نبايد باشد؛ بايد بتواند با ثروت خود، با قدرت اقتصادي خود، اهداف والاي خودش را در سطح بين‏المللي پيش ببرد. پايه دوم، «توزيع عادلانه و رفع محروميت در درون جامعه‏ي اسلامي» است. اين دوتا بايد تأمين بشود. و اولي، شرط دومي است. اگر توليد ثروت نشود؛ اگر ارزش افزوده در كشور بالا نرود، ما نمي‏توانيم محروميت را برطرف كنيم؛ نخواهيم توانست فقر را برطرف كنيم. بنابراين هر دوتا لازم است. شما كه متفكر اقتصادي هستيد و پايبند به مباني اسلامي، طرحتان را بياوريد؛ بايد اين دوتا در آن طرح تأمين بشود. اگر اين دو در آن طرح تأمين نشد، آن طرح اختلال دارد؛ ايراد دارد.

۸۵/۱۱/۳۰
بيانات در ديدار مسئولان اقتصادي و دست‌‌اندركاران اجراي اصل ۴۴ قانون اساسي

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3377