لایه های مختلف معضلات عدم امتداد عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

  • در ابتدای انقلاب اسلامی ما با یک عقلانیت اجتماعی ای رو به رو بودیم که شاهد سر ریز آن در مسئله های انقلاب اسلامی بوده ایم. اما یکی از معضلات انقلاب اسلامی عدم امتداد و تعین و تجسد آن عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی درجامعه می باشد.
  • در یک استقرا می توان معضلات و علل را در 5 زمینه ریشه یابی کرد :
  • 1-عقلانیت اجمالی اجتماعی : دسته اول معضلات می تواند به نبودن عقلانیت اجمالی اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره کرد. یعنی در آن مورد خاص، حتی عقلانیت اجمالی هم وجود ندارد و باید از دل مبانی آن عقلانیت را تولید کرد.
  • 2-سیاست گذاری : دسته بعدی معضلات به سیاست گذاری های انقلاب اسلامی بر می گردد. یعنی بعد از آن که عقلانیت اجمالی اجتماعی انقلاب اسلامی پذیرفته شد، با این صحنه مواجه می شویم که آن عقلانیت در لایه سیات گذاری های کلان نیامده است.
  • 3-مدیریت و اجرا : دسته بعدی معضلات به لایه مدیریت و اجرا برمی گردد. یعنی خیلی از معضلات و مشکلات به ندیدن لوازم مدیریت و اجرا بر میگردد.
  • 4-نیروی انسانی : لایه بعدی به مسئله ی نبود نیروی انسانی کارآمد برای آن عقلانیت و سیاست ها و طرح ها می باشد. به عبارت دیگر، نیروی انسانی کارآمدی برای محقق کردن آن طراحی ها محقق نشده است.
  • 5-پشتیبانی مردمی و گفتمانی ( عقلانیت تفصیلی اجتماعی ) : و لایه آخر، بعد فرهنگی کار می باشد یعنی علاوه بر تمام مسئله های بالا، باید آن عقلانیت اجتماعی به صورت تفصیلی در جامعه ایجاد شود و مردم از آن طرح ها حمایت عملی انجام دهند.

تحقیر شیطان

«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» 34 بقره

خصوصیت برجسته شیطان تکبر اوست و به نظر میرسد که آن چیزی که بیش از هر چیز منجر به شکست و متلاشی شدن شیطان می شود، تحقیر و شکستن غرورش است.
شیاطین انسی و تمدن شیطانی نیز همین گونه اند. شیطان اکبر برای خود چنان ابهتی در چشمان مردم دنیا ساخته است که احدی جرات تعدی به آن را نکند.
لکن حساب مردم ایران و جمهوری اسلامی جداست. مردم ایران بارها این شیطان اکبر را تحقیر کرده اند و غرورش را شکسته اند. لذا چنان غضبناک شده که از هیچ تلاشی برای نابود کردن ایران فروگذار نکرده است.

از اولین حرکت های قیام خمینی کبیر اعتراض به خود برتر بینی آمریکایی ها بود. آمریکایی ها سعی داشتن قانونی را در ایران تصویب کنند که به موجب آن بتوانند هر غلطی که خواستند در ایران انجام دهند و هر جنایتی که خواستند مرتکب شوند و هیچ کس نتواند جلوی آنها را بگیرد و محاکمه کنند.
چرا؟
چون برترند
چون آمریکایی اند.
اگر یک آمریکایی چند مامور یا مرجع تقلید را بکشد و به چند زن محترمه تعددی کند هیچ کس نباید او را محاکمه کند!!

غیرت خمینی اجازه نداد که سکوت کند و در چهارم آبان ماه 1343 اینگونه سخنرانی کرد:
«عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین… که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندهای فنی‌شان با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان… از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد از او مؤاخذه می‌کنند اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه می‌کنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگ‌ترین مقام را زیر بگیرد، هیچ‌کس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر می‌کنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر می‌کنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می‌کنم… والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید…»

قیام کرد و مانع این حقارت شد. شیطان نتوانست غرور شکسته شده ی خود را نادیده بگیرد و در نتیجه سیزدهم آبان ایشان را تبعید کرد که این تبعید 14 سال به طول انجامید و با پیروزی جمهوری اسلامی به پایان رسید «اگر انقلاب اتّفاق نمی‌افتاد، سی سال هم ممکن بود طول بکشد این تبعید، برای خاطر برخورد با این قانون حامی آمریکا (11-08-1401)»

این اولین تو دهنی به شیطان بود که کینه ای سنگین به دنبال داشت.

دومین تو دهنی بزرگی که ملت ایران به شیطان اکبر زد و دست او را برای همیشه از ایران اسلامی قطع کرد، تصرف خانه شیطان در سرزمین توحید بود. سربازان خمینی در 13 آبان 1358 از هر طرف بر سر شیطان اکبر فرود آمدند و آن شیطان خانه که محل توطئه علیه موحدین بود را برای همیشه تعطیل کردند که حقا و انصافا به درستی انقلاب دوم نامیده شد.

شیطان در مقابل این تحقیر ها نمی تواند ساکت بنشیند. شیطان برای این ابهت پوشالی در چشم مردم جهان سال های سال تلاش کرده، پول خرج کرده، بستر های مختلف مجازی و حقیقی ایجاد کرده که خود را موفق ترین و آباد ترین و قدرتمند ترینِ عالم نشان دهد. اجازه نمی دهد که به همین راحتی او را خار کنید و در چشم جهانیان کوچکش کنید.
لذا شاید بتوان گفت سوزش آبان ماه ایرانیان برای آمریکا، بیش از بهمن ماه است. آبان نماد تحقیر شیطان است. آبان ماه خداست که در آن بینی شیطان به خاک مالیده شد.
بی خودی نیست که ایرانیان نباید به راحتی آبان را پشت سر بگذارند و هر سال جنجال و فتنه ای برپا میشود.
هر چه باشد شیطان دردش آمده و می خواهد گازی بگیرد.
موتوا بغیضکم….
🌾

خصوصیات و ویژگی های عاقله فرهنگ

💠خصوصیات و ویژگی های عاقله فرهنگ💠

🔻 در یادداشت گذشته در مورد کارکرد و شرح وظیفه عاقله فرهنگ، سخن گفتیم. بعد از خواندن آن، سوال مهمی به ذهن می رسد که اساسا چه کسانی می توانند از پس این وظایف بربیایند. یا به تعبیر دیگر، کسانی که می خواهند در این موقف بایستند، باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟ باید از چه سرمایه های علمی، شخصیتی و نخبگی برخوردار باشند؟ به تعبیر خلاصه، عاقله فرهنگ چه کسانی هستند؟

🔻 به نظر، کسانی می توانند عاقله فرهنگ را تشکیل دهند که این 11 مورد را در تراز خوبی داشته باشند. و الا ضعف در هر مورد، به ضعف در یک یا چند وظیفه منجر می شود.

🔻 این موارد عبارت اند از:
1- شاگرد مکتب امام و انتخاب آن به عنوان پایگاه فکری و آشنایی با طرح رهبری
2- قائل به زیربنایی بودن فرهنگ و مقتدر بودن فرهنگ اسلامی در نسبت با تمام قدرت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غیر اسلامی
3- مومن، دغدغه مند و دردمند برای پیشبرد فرهنگ برای غلبه بر تمدن غرب
4- انسان شناس و ایرانی شناس؛ با تمام ظرفیت های علمی، تربیتی و فرهنگی
5- مردم شناس و ایران شناس؛ با تمام ظرفیت های جغرافیایی، انسانی و ارتباطاتی
6- دشمن شناس؛ شناخت فکر و فلسفه تمدن غرب و امتدادهای اجتماعی آن در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، حقوقی، پزشکی، رسانه ای و غیره
7- اهل رصد صحنه، ارزیابی و بهره برداری از اطلاعات
8- تخصص و تمرکز در عرصه فرهنگ (انتخاب فرهنگ به عنوان مسأله عمری) و جامعیت نسبی علمی نسبت به تمام معارف و علوم و فنون انسانی، تجربی، مهندسی و هنری (به تعبیر دیگر نسبت به علوم مختلف بیگانه نباشد).
9- نخبگی راهبردی: تشخیص نیاز در هر زمان و مکان و تصمیم متناسب با آن
10- اهل گفتمان سازی و جبهه سازی
11- نخبگی در تعامل و مدیریت و نیرو داری

مدیریت عمق تولیدات فرهنگی ، کارویژه عاقله فرهنگ !

هر از چند گاهی با یادداشت ها، مستند ها و گفتگوهایی رو به رو میشویم که دارند لایه ای عمیق تر از آن چه در نگاه عموم مردم، حتی بعضی اقشار فرهیخته آنها دیده میشود را مورد برررسی قرار میدهند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند. به اثر کلی موسیقی در روان انسان میپردازند یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، بجای بررسی اینکه در همین برهه چه فعالیتی میتوان ارائه داد به نقد اصل ورزش فوتبال میپردازد و فرضیه هایی مانند فراماسونی بودن ورزش فوتبال و استعماری بودن آن ارائه میدهند.
به نظر میرسد روشی که از آن صحبت شد، مورد تایید دین اسلام هم باشد. امیرالمومنین (ع) نیز برای خارج کردن حب دنیا از قلب های مردم آن را به اشیاء پست تشبیه میکند و نهاد دنیا را پست جلوه میدهد. ایشان ریشه رفتارهای مردم را که دنیاطلبی است نشانه قرار میدهند و در سرشاخه ها با دنیاطلبی درگیر نمیشوند، بلکه خود دنیا و پستی وجودی آن را متذکر میشوند.
این روش و همه گفتگوها، نشست ها، تولیدات رسانه ای و نوشته جاتی که به این روش پایبند هستند، بخاطر عمق بالا مورد تقدیر بخشی خاصی از مردم قرار میگیرند اما معمولا به عینیت وصل نمیشوند و کارامدی شان محل شبهه است.
طبع این روش با طبع دانش فلسفه سازگار است. البته با طبع علوم انسانی در کشور ما هم سازگار است !!!

اما این بخشی از فضای موجود است. در مقابل آن تولیدات، ما به طور روزمره تولیداتی را مشاهده میکنیم که دقیقا در سطحی ترین لایه ممکن ساخته میشوند. یادداشت های زرد، گفتگوهای فوتبالی دوشنبه شب شبکه سه، بخش عمده ای از فیلم های طنز و غالب تولیدات شبکه های اجتماعی از این دست هستند.
مثلا بجای بحث درباره انواع و اقسام موسیقی و اثراتی که در ذهن و عاطفه مردم دارند، خود موسیقی را پخش میکند و نهایتا از سبک و ملودی و سازنده سخن میگوید. یا در مقام دلسوزی برای فرهنگ جامعه ایرانی در برهه ای که به جام جهانی فوتبال نزدیک شده است، صرفا از گرانی بلیط یا زمان بد مسابقه ها شکایت میکند !
به نطر میرسد این روش هم اتفاقا مورد تایید دین اسلام باشد ! امیرالمومنین (ع) بجای بررسی بهره وجودی زن و مرد و تفاوت آنها در خلقت و یا مبنای اسلام درباره روابط آنها ، فقط میفرماید : آیا غیرت ندارید که زنانتان در بازار با مردان برخورد میکنند ؟ ( نقل به مضمون )
این روش و هم هتولیدات مبتنی بر آن مورد تقدیر بیشتر افراد جامعه قرار میگیرند و دقیقا وسط عینیت جامعه نقش ایفا میکنند، اگرچه بخشی از فرهیختگان آن ها را بی ارزش قلمداد کنند.
طبع این روش اساسا با طبع دانش سازگار نیست !

در مقام جمع میان این دو روش باید گفت که انسان ذومراتب است و زندگی اجتماعی او نیز مراتبی متعدد و پیچیده دارد . شریعت و تمثل آن که بیان نورانی امیرالمومنین (ع) باشد نیز از انجایی که به تناسب انسان است، همه این مراتب را شامل میشود و هر بخش را با مرتبه ای میتوان تفسیر نمود.
جامعه انسانی علاوه بر این لایه سطحی، آن لایه عمیق را هم دارد. و البته میتوان میان این دو مرتبه صد ها منزل تصویر نمود که تولیدات رسانه ای و ادبیاتی و پویش های اندیشه ای میتواند در تمامی آنها جاری باشد.
عاقله فرهنگ نهادی است که همه این مراتب را باید تحت اشراف اطلاعاتی، محبت و دلسوزی و فهم عمیق راهبردی خود بگیرد و سعی در جریان اندیشه در تمامی این لایه ها داشته باشد.

انقلاب در ساختار ، ساختار انقلابی

در مردم ایران در ژرف ترین حرکت های خود و در پر ثبات ترین قدم های خود هیچ گاه عامل فاعلی تحولات اجتماعی نبوده اند، ان گاه که اسلام دعوتش را به ایرانیان رسانید مردم ایران قبول کردند نه آن که خود عامل حضور اسلام در ایران باشند. آن گاه که صوفیان صفویه با قزلباشان ایران را تصرف کردند مردم ایران با همه زمینه های تمدنی و فرهنگی خود پذیرای تشیع شدند.

 

نهضت اسلامی ایرانی در سال 57 امکان انتخاب و امکان اقدام و امکان تصمیم گیری را برای انسان ایرانی فراهم کرد. انسانی که قرن ها بود در زیر نظام قاهره سلطبنت ها به استضعاف کشیده شده بود و سال ها بود در نظام پهلوی دچار خود باختگی و سرگشتگی تمدنی شده بود. انقلاب اسلامی ایران به به مردم ایران این فرصت را داد که بتواند اغلال قاهره حکومت را بگسلد. و با دست خالی بر دست های پرتوان قدرت حکومت چیره شود.

 

این قیام الهی  چنان زبانه های شعله وری داشت که در بطن خود نیز با حمل اراده های انسانی به سوی جامعه ای می رفت که به صورت در حال ساخت خودش با همان قیام مردمی بود. جهاد سازندگی، کمیته های انقلاب، نهضت سواد آموزی، تجلی همان اراده هایی است که با ضرب دست امام نمایان شده بود.

 

اما سوال این است که ایا انقلاب بنا بود با تنها با همین اراده های انسانی که در بطن انقلاب به وجود آمده بود پیش برود؟

 

اداامه دارد.