مقایسه سرود سلام فرمانده و دهه هشتادی ها از منظر هستی شناختی فطری

تحلیل سرود سلام فرمانده میتواند برای ما فرصتی ایجاد کند تا به نقطه ای حیاتی فکر کنیم؛ نقطه ای که مانند ضامن چتر با فشردنش به یکباره یک چتر عظیم گفتمانیِ هویت بخش و پر از معنویت در جامعه باز شود.

همه ی جریان در این سرود از پرده برداشتن و دعوت عاشقانه ی وجودات سراسر فقر و ربط و نیاز و عشق به واسطهی هستی، خلیفه ی الهی در زمین در یک فضای متعلّق به امام زمان(عج) یعنی مسجد جمکران آغاز میشود.

و داستان عشق در انسان هم در واقع همان پرده برداشتن از میل وجودی در یک وجود دانی و سراسر فقر و نیاز به سرمنشأ کمال و هستی یعنی خداوند و به تبعش امام معصوم است.

این دعوت عاشقانه ی هویت بخش اما مثل خیلی از سرودهای مشابه در ادامه با طرح بیچارگی و درماندگی و احتیاج به یک منجی برای رفع گرفتاری هایش، نازل و کم ارزش نمیشود بلکه با طرح انگیزه ی یاری و هواداری و بلکه گرفتار شدن به عشق او اوج میگیرد و با نادیده گرفتن مانعهای ذهنی همچون کم بودن سن و کوچک بودن قد برای تمام کردن کار عاشقی، تغذیه ی هویتی را در این وجودات فقری که استعداد عاشقی همه ی هستی شان را تشکیل میدهد به نهایت خودش میرساند.

در سرود دهه هشتادی ها اما کار از تحقیر یک نسل و در فضایی دور از فضایی که منشأ هویت بخشی حقیقی به این وجودات فقری است یعنی در فضای گیم نت شروع میشود. این تحقیر وجودی وقتی اوج می گیرد که این وجودات فقیر الی الله، عزت و هویت را در منشأی فقیرتر از خودشان یعنی سلبریتی ها میجویند. این تحقیر سراسری و وجودی بخوبی در ادبیات کاملا منفعلانه از فضای مجازی، و در فضای بدور از هویت دینی، بخوبی نمایش داده میشود.

با این وجود در ادامه سعی میشود در پیوند و ارادت قلبی و وجودی که با امام حسین علیه السلام در سطح لایک کردن دوستان امام و بلاک کردن دشمنان امام و مقداری اشک و علاقه به این دستگاه برای این نسل کسب هویت وجودی شود اما این سطح و این حدّ و این نوع از ارتباط، علارقم هویت بخشی ای که دارد اما نمیتواند عطش و نقص بوجود آمده را پوشش دهد.

در نهایت می بینیم وسط شعر خوانی و اظهار ارادت به دستگاه امام حسین ع هم باز ورود یک سلبریتی کانون توجهات میشود و در ادامه این شخصیت سلبریتی است که اصل و محور است و در ظلّ توجه اوست که توجه به دستگاه امام حسین ع باقی می ماند.

اینگونه است که سرود سلام فرمانده با هویت بخشی حقیقی یعنی ندیدن خود حتی در سطح مطرح کردن نیازهای خود و با تعریف خود بعنوان سرباز جانسپار ولیّ الهی به ندای فطرت کودکانی که هنوز فطرتشان در پرده نرفته پاسخی درخور میدهد بطوریکه کودکان با اشک همراه میشوند اینگونه فراگیر شده و فراگیرتر خواهد شد.

اما سرود دهه هشتادی ها به سرعت تمام میشود و تمام بردش باندازه ی ربطی است که با امام برقرار میکند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها