انواع هویت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#ایمان_نیک_گفتار
#هویت
#شخصیت_جامعه
#یادداشت_15
#جلسه_208

⭕️انواع هویت

هویت اندیشی و توجه به شخصیت جامعه یکی از شاخصه های مباحث ما در حلقه ی اندیشه ی کلامی ست.
اینکه هویت جامعه چیست و چگونه شکل می گیرد، خود مسأله ای فلسفی ست که می تواند از زاویه ی وجودشناسانه مورد مداقه ی ما قرار بگیرد.
اما جدای از آن، بررسی مولفه های مختلف هویت ساز برای انسان و جامعه و نوع تفکیک و دسته بندی آنها، برای کسانی که درصدد رهبری و مهندسی فرهنگ اجتماعی هستند ضرورت پیدا می کند.
شهید مطهری در مورد آگاهی های انسان انواع خودآگاهی های او را مطرح می کند که به نوعی می تواند زاویه های مختلف نگاه ما به انواع یا لایه های هویت انسان و جامعه را به ما بشناساند :
خودآگاهی فطری، خودآگاهی فلسفی، خودآگاهی مذهبی، خودآگاهی، خودآگاهی طبقاتی، خودآگاهی ملی، خودآگاهی انسانی، خودآگاهی عرفانی و خودآگاهی پیامبرانه
همچنین در کتاب فلسفه تاریخ می فرمایند: «سه عامل در ساخته شدن شخصيت انسان دخالت دارند: عامل فطرت كه خود به خود در او تدريجاً رشد مى‏كند، به عبارت ديگر عامل درونى فطرت، عامل بيرونى طبيعت و عامل بيرونى جامعه. اينها همه در هم اثر مى‏گذارند و مجموع اينهاست كه فرهنگ و روح يك جامعه را مى‏سازد، و بالخصوص فطرت انسانى انسان»
علاوه بر اینها برای شناخت حیثیات مختلف هویت، دسته بندی شناخته شده ای را از جهت انواع ارتباطات انسان می توان بیان کرد که در شکل بالا منعکس است: ارتباط انسان با خود، ارتباط انسان با خدا، ارتباط انسان با دیگران و ارتباط او با طبیعت
شاید بتوان این را عینا برای جامعه نیز مطرح نمود.
.

یکی از بحث هایی که مطرح شده بحث اراده ملی در مقابل با ذهنیت دولت محور هست

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_16
#جلسه_208
#برنامه_کوتاه_مدت_و_برنامه_بلند_مدت
#برنامه_بلند_مدت
یکی از بحث هایی که مطرح شده بحث اراده ملی در مقابل با ذهنیت دولت محور هست به نظر صرفا چه اراده ی ملی معجزه ساز باشد چه نه مطمئنا مصونیت ساز هست وقتی عزم ملی در هر زمینه ای شکل بگیرد و یا خواست ملی محقق بشود دولت که هیچ حتی رهبری هم توان مقاومت ندارد اینجاست که رهبری نقش خود را ایفا می‌کند و برای جهت دهی افکار عمومی و ایجاد اراده ملی اقدام می‌کند مثلا برای خود من این مثال جالب است که توصیه رهبری در زمینه استفاده از کالای ایرانی باعث شده فرهنگ چند صد ساله(از زمان فتحعلی شاه بعد از دو عهد نامه گلستان و ترکمانچای) جنس ایرانی کارایی لازم را ندارد و جنس خارجی دارد دچار تغییر بشود و نسبتا تغییر در رفتار مردم قابل مشاهده هست
به نظر ایده آل ترین راه برای هر کاری اعم از بنیادی و سطحی در کشور ایجاد اراده و عزم ملی است ولی خب مشکلی بزرگ بر سر راه این مهم است مشکلی به نام دولت، مجلس و… دستگاه های حکومتی که علاوه بر این که غالبا درک درستی از برنامه ها و اهداف انقلاب ندارند حتی بعضا عقیده ای هم به آن ندارند و اینگونه علاوه بر اینکه زمینه ساز عزم و اراده ملی در جهت اهداف انقلاب نیستند حتی برعکس آن هم عمل می‌کنند اصافه کنید به آن دشمنی نظام سلطه با همه ی ابزارهایش را.
به نظر گرچه بهترین راه برای پیشبرد انقلاب ایجاد اراده ملی در جهت همه اهداف انقلاب است ولی برای رسیدن به این مهم راهی طولانی در پیش است

#برنامه_کوتاه_مدت_و_برنامه_بلند_مدت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_17
#جلسه_208
#برنامه_کوتاه_مدت_و_برنامه_بلند_مدت
#برنامه_کوتاه_مدت
به نظر برخلاف فهم من از تعابیر استاد اینکه نیم نگاهی به مسئله انتخابات نداشتن مشکل ساز است گرچه وقتی که عنصری انقلابی با درک پایین از مبانی امام و انقلاب بر سر کار می آید ممکن است گاها ضرباتی سخت به پیکره تفکر انقلابی بزند ولی مطمئنا عنصری لیبرال نقشی مخرب تر دارد یک نگاه به دو رئیس جمهور اخیر بیندازیم
گرچه در دوران رئیس جمهور اسبق تصمیماتی غلط انجام گرفت که نهایتا منجر به انتخاب فردی مثل رئيس جمهور فعلی شد ولی به نطر بنده عدالت اجتماعی و رفاه نسبیی که در آن دوران ایجاد شد به اضافه پیشرفت های علمی ای که سبب غرور ملی می شد می‌توانست کمک قابل توجهی برای ایجاد هویت انقلابی باشه درحالی که اسب تروجانی مثل دولت فعلی زمینه ساز هرگونه تسلط توسط مستکبرین گشته چه تسلط فکری چه تسلط فرهنگی و… به این اضافه کنید مشکلات اقتصادی را که سبب شده اراده ای برای مردم جز سیر کردن شکم خانواده باقی نماند….
گرچه انقلاب در هر دو دوره مسیر خودش را دارد می پیماید و مطمئنا راه حل بلند مدت زمینه سازی برای ایجاد عزم و اراده ملی در جهت اهداف انقلاب راه حلی مطمئن تر هست ولی به نظر بنده تا دستیابی به آن مهم اتفاق نمی افتد مگر اینکه حداقل حکومت اولیات زندگی ملت را فراهم کند.
به قول معروف این حرفها(آرمان) شکم گرسنه را سیر نمی‌کند
به نظر بنده باید از همین ساختارهای موجود چه ساختار علمی و حتی علوم انسانی و… و چه ساختار حکومتی استفاده کرد و در کنار آن برای برچیدن این ساختارها و تلاش برای انقلاب در آنها برنامه ریزی و اقدام کرد

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_17
#جلسه_209
#سوالی_که_هنوز_جواب_آن_را_نیافتم
#خواهشا_جواب_بدید
توی یکی از از یادداشت های چند روز پیشم اشاره کردم که یک سوالی که درباره ی عزم و اراده ملی مطرح میشه دایره ی اثر گذاری آن است معجزه ای که مطرح شد شدت اثر گذاری‌ اش چه اندازه است؟
اگر در مرزهای آن قوم است که خب قریب به ذهن هم همین می آید که خب اولا که استبعادی ندارد و در ثانی اطلاق معجزه شاید برایش اغراق آمیز باشد از طرفی اگر بیشتر از آن قوم است که خب حد و حدودش چه قدر است؟ آیا اصلا قابل اندازه گیری هست؟ یا خیر؟
مثلا بحثی که امروز در کلاس شکل گرفت این بود که نابودی داعش حاصل عزم و اراده ملت عراق بود یا ایران؟ اگر عراق که خب با تعریف استاد بیشتر همخوانی دارد که هیچ ولی اگر ایران که خب اینطور که از حرفهای استاد فهمیدم(البته به خاطر قطعی و وصلی اینترنت مطمئن نیستم نظر استاد چنین است) تبیین آن چگونه است؟
برای بنده هنوز موضوع ارداه ملی و چهار چوب هایش جا نیوفتاده
#التماس_جواب

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_60
#جلسه_207

ما چه ایده های اصلاحی ای میتوانیم به عنوان ایده های اصلاحی مطلوب بشناسیم؟
#بیانیه_مأموریت انبیاء علیهم السلام چه سخنی برای ما دارد؟

🔰 بیانیۀ مأموریت انبیاء در 4 بند

«چهار عمل اصلی» که در «بیانیۀ مأموریت انبیاء در قرآن» بیان شده، را می‌توان چارچوب اصلاح یک جامعه دانست:

«هوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ؛
یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ،
وَ یُزَکِّیهِمْ،
وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ،
وَ الْحِکْمَةَ»(جمعه/2)

در یادداشتهای پیشن مطرح شد که:

1️⃣یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه یعنی گفتمان سازی

2️⃣و یُزَکِّیهِمْ معنی شد به سیاست(به معنی اقامه قانون و حدود الهی) و مرد سیاست (به معنای قانونگزار و مجری قانون)

شاید بتوان ترجمان های امروزی و تطبیقاتی ناظر به اکنون جمهوری اسلامی برای یُزَکِّیهِمْ یافت:

یکی از کنشهای رایجی که در چند سال اخیر رواج یافته توجه به سیاستگذاری و تدوین بسته های سیاستی می باشد یعنی تدوین بسته های سیاستی در جهت پیشبرد مقاصد و حل چالش ها. نقش و کنشی که امروزه نوع اندیشکده های تاسیس شده در دهه اخیر بر عهده گرفته اند.

هر چند در گام اول انقلاب نظام کارشناسی نوعا با عقلانیت لیبرال این را بر عهده داشته است اما در چند سال اخیر خرده جریان های متکثری بر آن شده اند تا بسته سیاستهایی را پیشنهاد دهند که برآمده از عقلانیت دینی می باشد.

اما قانون خوب یا به تعبیر بهتر قانون الهی کافی نیست بلکه نیازمند به اقامه کننده قانون صالح و متقی می باشد. همانطور در روایتی نقش امراء و حاکمان و اقامه کنندگان قانون از نقش تربیتی والدین مؤثرتر خوانده شده است:
وَ قَالَ ع النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ. تحف العقول، النص، ص: 208

پس کارگزار و اقامه کننده قانون بسان قانون گزار نیز یکی دیگر از مصادیق برای تحقق تزکیه نیز می باشد. کما اینکه در روایتی از نبی ختمی صلوات الله علیه صلاح و سعادت امت به دو صنف گره زده شده است:

حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ الشَّعِيرِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص

صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِي وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِي الْأُمَرَاءُ وَ الْفقها(العلماء). الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 366

در یادداشت بعد رابطه یتلو علیهم و یزکیهم را بررسی خواهم کرد.

🔶اعجاز اراده ملی🔶

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معجزه
#اراده_ملی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_34
#جلسه_207

 

🔶اعجاز اراده ملی🔶

إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم
(امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!

این یک سنت الهی می باشد و این سنت به مثابه یک معجزه است. اما معجزه چیست و چرا در نسبت با این اتفاق معجزه را نسبت می دهیم؟!

معجزه یک کار غیر طبیعی و ضد قانون نیست، معجزه ها از یک قانون بالاتری تبعیت می کنند. و اعجاز آن ها در این است که بشریت آن قانون بالاتر را نمی داند و الا او هم توانایی ایجاد آن را داشت.
معجزه کاملا طبیعی و موافق قوانین تکوینی است. اما این خرق عادت برای انسان هست چرا که با قوانین محدود انسانی درک چگونگی این اعجاز ممکن نیست .لذا خرق عادت بودن معجزه از جهت انسان است ولی از جهت حق تعالی کاملا براساس عادت و طبق قانون رخ داده است. یعنی اگر هزار بار دیگر هم این شرایط رخ بدهد این معجزه نیز رخ خواهد داد.
لذا اینکه اراده ملی نتیجه میدهد یک معجزه را، اعجازش از جهت انسان می باشد که بدون اراده الهی نمی تواند آن معجزه را رقم بزند و الا از جهت حق تعالی این معجزه کاملا طبیعی و عادی می باشد و طبق قانون تکوین پیش رفته است و حتی عدم ایجادش یک خرق عادت است.
لذا اراده ملی ذیل توحید می تواند اعجاز رقم بزند و این اعجاز همیشگی می باشد. و ذیل توحید بودن آن، نفخت فیه من روحی و خلق دیگرش می باشد که در اراده ملی دمیده می شود و سبب معجزه خواهد شد .
و شاید بتوان ادعا کرد که این مهم ترین فرمول جامعه شناسی است که در قرآن بیان شده است. اراده ملی ذیل توحید، معجزه رقم می زند.

#هنجارهای_اجتماعی_و_توحید

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_61
#جلسه_207

#الهیات_اصلاح_جامعه
#الهیات_اخلاق_جامعه
#هنجارهای_اجتماعی_و_توحید

⁉️فإِنْ قَالَ فَلِمَ وَجَبَ عَلَيْهِمُ الْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَةُ بِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَاحِدٌ أَحَدٌ؟ قِيلَ لِعِلَلٍ:

▪️منْهَا أَنَّهُ لَوْ لَمْ يَجِبْ عَلَيْهِمُ الْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَةُ لَجَازَ أَنْ يَتَوَهَّمُوا مُدَبِّرَيْنِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ وَ إِذَا جَازَ ذَلِكَ لَمْ يَهْتَدُوا إِلَى الصَّانِعِ لَهُمْ مِنْ غَيْرِهِ لِأَنَّ كُلَّ إِنْسَانٍ مِنْهُمْ كَانَ لَا يَدْرِي لَعَلَّهُ إِنَّمَا يَعْبُدُ غَيْرَ الَّذِي خَلَقَهُ وَ يُطِيعُ غَيْرَ الَّذِي أَمَرَهُ فَلَا يَكُونُونَ عَلَى حَقِيقَةٍ مِنْ صَانِعِهِمْ وَ خَالِقِهِمْ وَ لَا يَثْبُتُ عِنْدَهُمْ أَمْرُ آمِرٍ وَ لَا نَهْيُ نَاهٍ إِذْ لَا يَعْرِفُ الْآمِرَ بِعَيْنِهِ وَ لَا النَّاهِيَ مِنْ غَيْرِهِ

▪️ و مِنْهَا أَنْ لَوْ جَازَ أَنْ يَكُونَ اثْنَيْنِ لَمْ يَكُنْ أَحَدُ الشَّرِيكَيْنِ أَوْلَى بِأَنْ يُعْبَدَ وَ يُطَاعَ مِنَ الْآخَرِ وَ فِي إِجَازَةِ أَنْ يُطَاعَ ذَلِكَ الشَّرِيكُ إِجَازَةُ أَنْ لَا يُطَاعَ اللَّهُ وَ فِي أَنْ لَا يُطَاعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْكُفْرُ بِاللَّهِ وَ بِجَمِيعِ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِثْبَاتُ كُلِّ بَاطِلٍ وَ تَرْكُ كُلِّ حَقٍّ وَ تَحْلِيلُ كُلِّ حَرَامٍ وَ تَحْرِيمُ كُلِّ حَلَالٍ وَ الدُّخُولُ فِي كُلِّ مَعْصِيَةٍ وَ الْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ طَاعَةٍ وَ إِبَاحَةُ كُلِّ فَسَادٍ وَ إِبْطَالُ كُلِّ حَقٍّ

▪️ و مِنْهَا أَنَّهُ لَوْ جَازَ أَنْ يَكُونَ أَكْثَرَ مِنْ وَاحِدٍ لَجَازَ لِإِبْلِيسَ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّهُ ذَلِكَ الْآخَرُ حَتَّى يُضَادَّ اللَّهَ تَعَالَى فِي جَمِيعِ حُكْمِهِ وَ يَصْرِفَ الْعِبَادَ إِلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ فِي ذَلِكَ أَعْظَمُ الْكُفْرِ وَ أَشَدُّ النِّفَاقِ

🖌ترجمه:
⁉️ پس اگر شخصی سوال کند که چرا خدای متعال اقرار و معرفت به اینکه او واحدِ أحد ست را بر انسان ها واجب فرمود؟ در پاسخ گفته می شود به خاطر علل بسیاری که برخی از آن عبارتند از:

🔷 نخست: اگر این اقرار و معرفت بر ایشان واجب نبود جایز بود بر ایشان که گمان و توهم کنند که مدبّر و یا بیشتر از مدبر هستند، و هنگامی که این امر بر ایشان جایز باشد، به صانعی که غیر ایشان باشد هدایت نمی شوند، چون هیچ انسانی نمی داند که غیر آنکه او را خلق کرده عبادت کند و غیر آنکه به او امر کرده است را اطاعت کند، پس در این صورت بر حقیقت امر صانع و خالقشان نخواهند بود و در این صورت امر آمری و نهی ناهی ای نزد ایشان قرار پیدا نمی کند، چرا که آمر را بعینه و ناهی غیر را نمی شناسند.

🔷 دوم: اگر جائز باشد که خالق و صانع دو تا باشند، یکی از دو شریک اولی به پرستش و اطاعت از دیگری نخواهد بود، و چون اطاعت شریک دیگر جائز باشد در این امر جواز عدم اطاعت خدا و کفر به خدا و جمیع کتب و رسل و اثبات هر باطل و ترک هر حق و حلال کردن هر حرام و داخل شدن در هر معصیت و خروج از هر طاعت و مباح دانستن هر فساد و ابطال هر حقی نهفته است.

🔷 سوم: اگر جائز باشد که خالق و صانع بیش از یکی باشد برای ابلیس جائز خواهد بود که او آن خالق و صانع دیگر است تا با خدای متعال در تمامی احکامش مخالفت کند و بندنگان را به سوی خود جلب کند و در این امر بزرگترین کفر و شدید ترین نفاق نهفته است.

📚 بحار الأنوار، ج3، ص10

چقدر این روایت جذاب است و چقدر تمدن امروزین غرب تفسیر عینی این روایت است.

تمدنی که انسان خود را مدبر اصلی و بلکه رب العالمین پنداشته و فلذا هر حقی را با باطلی آمیخته و نظامات خرد و کلان برآمده از وهم ابلیس وَش را آمر و ناهی حیات خود قرار داده اند.

یک تمدن بدون توحید هیچ تکیه گاهی ندارد و مثل بنای یک تمدن بدون توحید همانطور که قرآن فرموده است مثل أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ می باشد.

آیا پیشنهاد #قیام_جوانان_برای_پیشرفت بی توجهی به مرحله دولت اسلامی و تقدم مرحله نظام اسلامی بر دولت اسلامی است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_121
#جلسه_207

💠 آیا پیشنهاد #قیام_جوانان_برای_پیشرفت بی توجهی به مرحله دولت اسلامی و تقدم مرحله نظام اسلامی بر دولت اسلامی است؟

☑️ #معرف_یادداشت: در ادامه بحث #امتداد_امروزین_توحید و پر رنگ شدن #گفتمان_پیشرفت به عنوان امتداد امروزین گفتمان توحید و مطرح شدن این گفتمان به عنوان گفتمان پوششی منتخب برای یک اقدام راهبردی به نام #قیام_جوانان_برای_ساختن_ایران هم توسط خیلی از محیط های نخبگانی که این ایده به آن ها مطرح شده است و هم توسط برخی از دوستان حلقه کلامی این بحث مطرح شده است که آیا این سخن به معنای مقدم داشتن گام جامعه اسلامی بر دولت اسلامی در #نظریه_پیشرفت رهبری نخواهد بود؟ در این یادداشت به این بحث خواهیم پرداخت.

🔺 این بحث واقعا مجال مفصلی برای توضیح می طلبد و ظرفیت و وقت محدود یک یادداشت کفاف نمی دهد منتها در حد گنجایش چیزی که خودم فهمیدم را عرضه می کنم.
🔺 در این بحث دو جور می شود ورود کرد و دو ادعا می شود مطرح کرد:
1️⃣ خیر این بحث به معنای تقدم گام جامعه سازی بر دولت سازی نیست؛ و معنای این سخن توجه به تضعیف #روح_نظریه_سعادت ماست و نمی خواهد گام های #نظریه_پیشرفت ما را جا به جا کند.
2️⃣ اساساً گام های پنجگانه ای که در #نظریه_پیشرفت رهبری گفته شده است، یک تقدم و تأخر مکانیکی ندارند، مخصوصاً دو گام #دولت_اسلامی و #جامعه_اسلامی که با وجود پذیرش تقدم گام دولت اسلامی یک معیتی نیز با همدیگر دارند.
▫️▫️▫️▫️▫️
1️⃣ توضیح ورودی اول: (پاسخ اصلی)

🔺در اولین جایی که رهبر معظم انقلاب بحث گام های پنگانه انقلاب تا تمدن را مطرح فرمودند، یعنی در دیدار 12 آذر 79 با کارگزاران نظام ابتدا اهداف و غایات اسلامی را مطرح می فرمایند سپس این پنج گام را به عنوان #فرایند_تحقق_اهداف_اسلامی طرح می فرمایند؛ این یعنی آن چیزی که اصالت دارد و قرار است این قدم های 5 گانه گام هایی برای رسیدن به آن باشد اهداف و غایات اسلامی است؛ در #یادداشت_118 توضیح دادیم که اگر این اهداف و غایات اسلامی یک نظامی پیدا بکنند #نظریه_سعادت متولد می شود؛ و همچنین گفتیم که #شکل_گیری_اراده_ملی به عنوان #ایده_اصلاحی_مادر روح نظریه سعادت ما را تشکیل می دهد (چرایی این مدعا را در #یادداشت_120 توضیح دادم) لذا شما در قدمی که می خواهید به سمت تحقق اهداف اسلامی بردارید، باید این روح حاضر باشد، اگر زمانی شما نسبت به این روح دچار غفلت شدید نهضت اسلامی دچار درجا زدن و یا خدایی نکرده عقب گرد می شود.
🔺 اساساً جناب استاد فلاح #نظریه_حاکمیت_نوین امام را مبتنی بر همین اراده فراگیر تصویر می فرمایند و لذا نقش مردم به عنوان یکی از عناصر اساسی در این نظریه نقشی جدی است که هم مشروعیت بخش است، هم سالم تر از اراده خواص است و هم چون مظهر اراده الهی است اقتدار فوق العاده ای را به همراه دارد. (رجوع شود به کتاب رسالت گفتمان سازی)
🔺 تحلیل پایه این است که بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی و بعد از مستقر شدن نظام اسلامی و بعد از پایان جنگ، دولت هایی که در جمهوری اسلامی سر کار آمده اند نسبت به این #عنصر_هویت_ساز که در واقع #روح_نهضت_اسلامی است غفلت یا تغافل داشته اند؛ مجموع شرایط طوری پیش رفته است که #ایده_اصلاحی اکثر نیروهای انقلابی نیز تبدیل شده است به اینکه باید اصلاحات را از طریق #اصلاحات_ساختاری رقم بزنیم و مشکل اصلی را ساختارهای نظام می دانستند و راه اصلاح را هم گرفتن صندلی های این ساختارها توسط نیروهای انقلابی تصویر کردند، و حداقل از دهه 80 به این طرف بارها تجربه شده است که این اتفاقات نتوانسته انقلاب اسلامی را یک قدم در گام های خود موفق به جلو ببرد.
🔺 نتیجه این ایده اصلاحی غلط این شده است که اکثر کسانی که وارد گود شده بودند تا این رسالت را انجام بدهند، بعد از مدتی با شخص رهبری درگیر شده اند و اساساً چون #طرح_رهبری که در آن اصلاح از دالان #اراده_ملی و رشد مردم می گذرد را نفهمیدند، فکر می کنند رهبری هم باید وارد طرح #غیر_اسلامی و غیر عاقلانه و غیر منتج آن ها شود.

💠 آیا پیشنهاد #قیام_جوانان_برای_پیشرفت بی توجهی به مرحله دولت اسلامی و تقدم مرحله نظام اسلامی بر دولت اسلامی است؟

🔺 در ایده #حاکمیت_نوین آسیب جدی که نیروهای انقلاب دچار آن شده اند همین غفلت از #روح_انقلاب که مردم سالاری و حضور فعال اراده های مردمی است، تلقی می شود و گفته می شود.
🔺 لذا پیشنهاد #قیام_جوانان_برای_پیشرفت پیشنهادی است که در واقع تأکید روی ایده اصلاحی مادر است، ایده اصلاحی که تأکید آن بر این است که حتی #تغییر_ساختارها نیز از نقطه تغییر اراده ها صورت می گیرد؛ یعنی حتی اگر می خواهید ساختارهای نظام را اصلاح کنید باید با تغییر اراده ها و به میدان آوردن اراده های مردمی را باعث شوید تا این اراده ها باعث اصلاحات ساختاری شود.
🔺 ما اگر با آن اراده های خالص انقلابی که حقیقت و روح انقلاب را تشکیل می داد، نیاییم و دولت را نگیریم با هر مدل دیگری که حتی دولت را بگیریم، به #دولت_اسلامی نرسیدیم، یعنی سخنی که در قیام جوانان گفته می شود به این معنا نیست که ابتدا باید یک کشور اسلامی تشکیل شود و سپس از ناحیه آن کشور اسلامی به یک دولت اسلامی رسید؛ بلکه به این معناست که چون آن اراده ای که منجر به #قیام_لله ملت ایران شد، و هم انقلاب اسلامی و هم نظام اسلامی را شکل داد؛ تضعیف شده است الان حتی آن حقیقت انقلاب و نظام دچار افت شده است و به همین دلیل می بینید که همان ساختارهای نظام اسلامی که رقم خورده است خود شده مانع جاری شدن روح انقلاب و دچار بروکراسی های نظام دولت ملت شده است و خود مانعی برای جاری شدن نظام امت و امامت گردیده است.
🔺 #روح_نظریه_سعادت ما #اراده_ملی است و اگر این روح نباشد شما در مسیر برداشتن گام های تحقق اهداف اسلامی نخواهید بود، در واقع تا زمانی که در حال رقم زدن #نظریه_سعادت خودتان نباشید، هر گامی هم که بر می دارید برداشتن گام های #نظریه_پیشرفت خودتان نخواهد بود و بلکه گاهی حتی سرعت سیر گاهی جز بُعد چیزی درست نمی کند.
🔺 گام بعدی حرکت انقلابی ما رسیدن به دولت اسلامی است، اما مسئله این است که این دولت اسلامی چطوری تشکیل شود دولتی اسلامی خواهد بود؟ آیا مسیرهایی که تا الان برای رسیدن به صندلی های حاکمیتی طی کردیم ما را به دولت اسلامی خواهد رساند؟ آیا الگوی انتخابات فعلی که به صورت واضح خروج از مکتب امام است و در بهترین حالت مسابقه بر سر گرفتن رأی مردم است نه شکل گیری اراده مردمی، می تواند ما را به دولت اسلامی برساند؟ آیا همین الگوی انتخابات مانع شکل گیری دولت اسلامی نیست و باعث نمی شود که هر کسی هم بیاید و به دولت برسد باز هم خودش دچار توهم خود سوپرمن پنداری نمی شود و بعلاوه الگویی برای حضور مردم در صحنه نخواهد داشت و همین به مرور باعث به فساد کشیدن افراد می شود و حتی اندیشه سازی هایی برای افراد می کند، همانطور که همه رئیس جمهور هایی که تا الان داشتیم بعد از مدتی دچار #خود_رهبر_پندای می شدند.
🔺 دولت اسلامی باید تشکیل شود، اما وقتی فضایی درست شده است که #روح_انقلاب شما و #روح_نظریه_سعادت شما تضعیف شده است، و گام هایی که شما بر می دارید معلوم نیست در مسیر سعادتی باشد که نهضت اسلامی برای ما ترسیم کرده است، فوری ترین و اولویت دار ترین کار تعریف یک #اقدام_راهبردی است برای اینکه این نقیصه جبران شود، و حتی مسیر رسیدن به دولت اسلامی از این می گذرد که یک اقدام راهبردی تعریف شود که با به میدان آوردن حرف های اصیل انقلاب و با به میدان آوردن مردم و اراده های مردمی هم غفلت از روح انقلاب را جبران بکند و هم امید به برداشتن گام دولت اسلامی را بیشتر کند.

انقلاب اسلامی یک معجزه اجتماعی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_122
#جلسه_207

💠 انقلاب اسلامی یک معجزه اجتماعی

❇️ إنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ ﴿الرعد، 11﴾

🔺 آقا در مورد این آیه كليد واژه #معجزه_های_اجتماعی را به کار برده است:

🏷 «معجزه‏هاى اجتماعى برخلاف معجزه‏ى اژدها شدنِ عصاى موسى است؛ چون آن‏طور معجزه‏ها ربطى به اراده‏ى انسان ندارد؛ اما معجزه‏هاى اجتماعى به‏طور مستقيم به اراده‏ى انسانها ارتباط پيدا مى‏كند؛ «انّ اللَّه لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بأنفسهم». هرگاه ملتى تصميم بگيرد، اراده كند، اقدام كند، حركت متناسب با هدفش را انجام دهد، آن وقت معجزه‏ى اجتماعى اتفاق مى‏افتد.»
(16/ 04/ 1383) بيانات در ديدار اعضاى بسيج و پرسنل اداره كل اطلاعات استان همدان

🔺 معجزه اتفاقاتی است خارق العاده که دیگران از انجام آن عاجز هستند.

🏷 «معجزه آن كار و اثرى است از يك پيغمبر كه به عنوان تحدّى- يعنى براى اثبات مدعاى خودش- آورده شود و نشانه‏اى باشد از اينكه يك قدرت ماوراء بشرى در ايجاد آن دخالت دارد و به طور كلى فوق مرز قدرت بشرى است.»
مجموعه آثار شهيد مطهري (نبرد حق و باطل، فطرت، توحيد)، ج‏4، ص: 362

🔺 حالا وقتی پسوند اجتماعی به آن اضافه شود، معنایش این می شود که تغییرات و تحولات اجتماعی که به ظاهر به وسیله روش های عادی انجام تحولات اجتماعی انجام نمی شود؛ و حتماً نیازمند ورود ماوراء عالم ماده و قواعد عادی آن است با تغییر اراده های مردمی و شکل گیری اراده های فراگیر رقم خواهند خورد.
🔺 یکی از این معجزه ها انقلاب اسلامی است، انقلاب اسلامی را حتی رهبران آن هم پیش بینی نمی کردند که به این زودی پیروز شود؛ رهبری در خاطرات خودشان می گویند که وقتی از تبعید در ایرانشهر و جیرفت آمدم مشهد احساس اصحاب کهف را داشتم! هیچ کسی هنوز هم باور نمی کند که یک انقلاب در مقابل ژاندارم منطقه و نوکر اصلی آمریکا در منطقه که سر تا پا مسلح است بدون مبارزه مسلحانه به پیروزی برسد!
فرمولش هم این بود که اگر قیام لله صورت بگیرد و اراده مردمی صورت بگیرد و ما بالنفس آن ها تغییر بکند، اینجاست که خدا وسط می آید و تغییرات اجتماعی را مبتنی بر این تغییر ما بانفس رقم خواهد زد و این تغییری توسط خدا اعجازی است که به صورت عادی قابل رقم خوردن نخواهد بود.

🏷 «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود.» (بیانیه گام دوم)
🔺 دو امر دیگر نیز در بیانه توسط آقا معجزه نام داده شده؛ یکی پیروزی در دفاع مقدس و دیگری افزایش چشمگیر عیار معنویت و اخلاق عمومی توسط انقلاب در دورانی که غرب دچار سقوط اخلاقی شده است.

حضرت استاد امروز فرمودند انقلاب ما از دو هویت #علمی_حوزوی و #هویت_شیعی تغذیه کرده

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_37
#جلسه_207

#سوال❓❓
حضرت استاد امروز فرمودند انقلاب ما از دو هویت #علمی_حوزوی و #هویت_شیعی تغذیه کرده
البته از هویت ایرانی هم اسم آورند .
ولی آیا هویت شیعی در دل خود سرمایه های تراث علمی را ندارد و هویت علمی حوزوی چیزی جدای از هویت شیعی است
آیا علت این دوگانه اهمیت هویت علمی بوده یا نه واقعا هویتی جدا از هویت شیعی است

سوال دوم ❓
اینکه در تحقق انقلاب و قیام مردم فقط این دو مولفه نقش داشته اند و از مولفه سوم یاچهارمی هم می شود نام آورد ؟؟ یا نه
آیا فساد پهلوی نقشی در قیام ندارد
یا وضعیت معیشت و مسائل فرهنگی آیا هیچ نقشی در این قیام ندارد؟
اگر این عوامل هم در این حرکت عمومی تاثیر نباید ذکر شوند؟؟

جاذبه ی هویت در درون و دافعه ی غیریت با بیرون!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_49
#جلسه_207
#هویت
#فطرت
#اراده_ملی

🔵 جاذبه ی هویت در درون و دافعه ی غیریت با بیرون!

اثاره ی هویت برانگیزاننده اراده یک #مجتمع است!
اما این پررنگ بودن هویت چه نتایجی به دنبال خواهد باشد ( با عینک بدبینانه و انتقادی) :

1. ضریب گرفتن هویت و مولفه های هویتی باعث تقویت رابطه و اتحاد بیش از پیش آحادی می شود که خود را متعلق به یک هویت می دانند

2. فربگی هویت باعث می شود که افراد از #دیگری های هویتی شان فاصله گرفته و ارتباطاتشان محدود به #خودی ها شود. از آن جا که شیئیت شیئ (هویت بودن هویت) به #فصل_اخیر و ممیزات آن هویت با سایرین است ، برای تقویت هویت و مولفه های هویتی در جامعه ناچار به پررنگ گردن نقاط اختلاف و تمایز و مابه الامتیازات خواهیم بود.

3. قرائت های هویت محور از یک حرکت اجتماعی ( مانند انقلاب) منجر به بوم بسندگی آن حرکت شده و اجازه گفتگو و امکان صدور را از آن خواهد گرفت

4. هویت محوری باعث می شود که گفتمان ، ادبیات و واژگان یک نهضت تنها مصرف داخلی داشته باشند و امکان فهم آن ها برای سایرین ممکن نباشد.

5. هویت محوری بر خلاف فطرت گرایی منجر به نوعی خلوص گرایی می شود که امکان محقق کردن مواردی مثل جبهه جهانی مستضعفین در برابر مستکبرین را دور از دسترس خواهد کرد. #جذب_حداقلی #دفع_حداکثری

پ ن : این موارد لزوما نظر شخصی حقیر نیست ولی به نظر می رسد همین امروز هم برای سر دست گرفتن پدیده ای مثل هویت به سوالات و اشکالات فراوانی باید پاسخ بدهیم. نه از باب جواب شبهه بلکه از باب انتخاب راهبردی که توان جمع کردن صحنه ای را با این وسعت و پراکندگی داشته باشد

وجود_خدا_در علوم_انسانی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_11
#جلسه_207
وجود_خدا_در علوم_انسانی
اول از همه باید به بعد تاریخی علم مدرن توجه کنیم یکی از اتفاقات مهمی که بعد از دوره رنسانس شکل گرفت جدایی علم از ریشه هایش بود علوم مدرن که غالبا زاده ی صده ی معاصر هستند بدون تاریخچه ی خود یا عملا با تاریخچه جدید( بخوانید جعلی) به وجود آمده اند مثلا تقربیا همگان تا اسم روانشناسی می آید یاد فروید می افتند و نام فیزیک با انیشتین گره خورده این درحالی است که از چندین هزار سال قبل این علوم علاوه بر این که رواج داشته صاحب نظران بزرگی نیز در میان آنها بوده حال باید نگاهی به این چند صد سال اخیر انداخت مردم اروپا با تمدنی کهن (تمدن روم باستان) در دوران عصر تاریکی خود(قرون وسطا) اسیر بربر ها شدند و حکومت‌هایی که شکل گرفت حکومت های باشکوهی همچون روم نبود از طرفی سلاطین با فشار زیاد بر مردم و ایجاد فقر مطلق بین آنها فشار را از پیش بیشتر می‌کردند کلیسا هم که در اوایل این قرون نقش حمایتی از مردم را داشت در اواخر مکانی برای فشار بیشتر شده بود
بهشت فروشی ها برای ساخت کلیسا
دادگاه های تفتیش عقاید و… زمینه ساز جنبش های اصلاح طلبی درون گفتمانی( جنبش پروتستان) که البته بعدها زمینه ساز مخالفت علنی با کلیسا و بعدتر خدا گردید اضافه کنید به اینها انقلاب فرانسه
پیشرفت چشم گیر علوم و تکنولوژی و…
اینجا بود که از نظر من بشر دنبال راه حلی گشت که یک بار برای همیشه جلوی حکمرانی کلیسا را بگیرد و آن چیزی نبود جز باز تعریف همه علوم
هیوم و تجربه گرائی افراطی اش کوچکترین رحمی به عقل گرائی دکارتی نکرد و تجربه شد تنها راه شناخت
اینجا نقطه ی آغازین همه چیز است اقتصاد جدید، روانشناسی جدید، فیزیک جدید و حتی ریاضی جدید اینجاست علوم شکل گرفته بر اساس تجربه راه هرگونه مداخله ی الهی را می‌بندد پس واضح است واژه برکت و معجزه مفهومی غیر قابل درک و حتی بی معنی و مضحک است 2000همیشه 2000 است حتی اگر بگویی خدا به آن برکت می‌دهد!

مشکلی_به_نام_قابلیت_اندازه_گیری

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_12
#جلسه_207
وجود_خدا_در علوم_انسانی_قسمت_2
مشکلی_به_نام_قابلیت_اندازه_گیری
علاوه بر مباحثی که در یاد داشت قبل به ذهن بنده می رسید مشکلی دیگر در مواجهه با وارد کردن خدا به علوم وجود دارد
برای یادآوری مشکل اول این بود که علوم جدید از ابتدا برای نفی خدا باز تعریف و ساخته شده بود
اما مشکل دوم هم مشکل بزرگی است واژه ها و مفاهیم دینی قابلیت سنجش و اندازه گیری ندارند مثلا مفهوم برکت به شخصه بسیار با این مفهوم سر و کار داشته ام و مطمئنا دوستان هم قطعا در زندگی خود تجربه کرده اند بعضی زمان ها زندگی های ما طلبه ها با مبالغی می‌گذرد که برای هیچکس قابل تصور هم نیست ولی خب آیا برکت قابلیت سنجش و اندازه گیری را دارد
مثلا بگویید اگر ده هزار تومان داشته باشیم با برکت می‌شود بیست هزار تومان بدون برکت همان ده هزار تومان هست اگرچه مطمئنا برای همه پیش آمده که بعضی وقتها ده هزار تومان برای ما کار پنجاه هزار تومان کرده و بعضی وقتها کار هزار تومان هم نکرده
اگرچه در دین راه هایی برای افزایش برکت در مال و اولاد و… آمده ولی آیا قابلیت اندازه گیری و محاسبه را دارد؟؟؟ ده هزار تومان، بیست هزار تومان می‌شود یا سی یا پنجاه؟؟؟
به نظر یکی دیگر از چالش های پیش رو در ورود مفاهیم دینی به علوم جدید قابلیت اندازه گیری آن است

مشکل_این_جهانی_نبودن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_13
#جلسه_207
وجود_خدا_در علوم_انسانی_قسمت_سوم
مشکل_این_جهانی_نبودن
تا اینجا دو مشکل از مشکل ورود خدا به علوم جدید را برشمردم
اول اینکه علوم جدید در فضایی غضب آلود نسبت به کلیسا شکل گرفت و چهار چوب های همه ی علوم صرف نظر از ریشه هایش دوباره پایه ریزی شد
دوم مشکل عدم قابلیت اندازه گیری در مفاهیم دینی و رفتار خداوند
در این یادداشت میخواهم به بحث سوم بعنوان عدم این جهانی بودن امور متذکر شوم
یکی از مشکلاتی که ورود خداوند به علوم ایجاد می‌کند نحوه ی تاثیر گذاری او بر امور است یعنی علاوه بر آنکه مفاهیم دینی قابلیت سنجش ندارند از میزان و نحوه ی تاثیر آنها هم اطلاعی در دست نیست مثلا مفهوم معجزه که در بیانات استاد ذکر شد دارای چند مشکل است اول اینکه بیان فرمودند عزم و اراده ملی زمینه ساز بروز آن است اولا که سلمنا نحوه‌ی به وجود آوردنش را فهمیدیم آیا راه های تولید دیگری نیز دارد؟؟؟
2.هر عزم ملی ای معجزه ساز است؟؟؟
3.اگر نه و فقط زمانی معجزه می‌کند که در راستای اهداف اللهی باشد نحوه تشخیص اهداف اللهی ای که زمینه ساز معجزه است چیست؟؟؟
4.دایره اثر گذاری آن چه اندازه است؟ ایا فقط محدود به همان قوم و همان ملت است یا سایر ملل را نیز متاثر می‌کند؟
5. نحوه ی اثر گذاری آن چگونه است؟و…
به نظر می‌رسد مفاهیم دینی اینچنینی نیاز به تدوین یک چهار چوب مشخص برای قابل فهم شدن دارد

دین_دست_ساز_بشر

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_14
#جلسه_207
وجود_خدا_در علوم_انسانی_قسمت_چهارم
دین_دست_ساز_بشر
یکی از شبهاتی که مطرح است داستان پیداش دین بین انسانهاست
متن شبهه چنین است:
انسانی همواره میل فراوانی به فهم پیرامون خود و تسخیر آن داشته است لذا برای این هدف بعد از مدتی به یادگیری جادو پرداخت تا بتواند به سبب آن بر محیط پیرامون خود غلبه کند بعد از این دوره و تلاش های فروان در این زمینه وقتی دید که نمی‌تواند بدینوسیله مثلا زلزله را از بین ببرد راهی تازه پیدا کرد و آن خلق موجودی برتر با قدرت بی انتها برای تسخیر جهان بوسیله خود بود اینجا بود که خدایی متولد شد که می‌توانست همه کار بکند و آن هم در حالی که خود او مسخر انسان بود و انسان به وسیله ی انجام مناسک و پرستش هرچه میخواست می‌کرد تصور کنید انسانی که مثلا با جادو هم نمی‌توانست باران نازل کند حالا با خواندن نماز باران می تواند!!!!
گرچه بشر روز به روز با کسب آگاهی از جهان پیرامون خود و پی بردن به قوانین حاکم بر آن نیازش به پرستش بعنوان ابزاری برای رسیدن به حوائج کمتر شد
اینجا بود که بشر تصمیم گرفت از راهی دیگر بر دنیا مسلط شود و آن راه علم بود و دین شد افیون توده ها، مظهر ساده انگاری و توهم و…
این نگاه نگاهی است که بر علوم جدید حاکم است و این چیزی است که در اکثر آثار هنری بخصوص فیلم ها و سریال‌ها می‌شود دید
دین داران عقب افتاد، متحجر و بی سواد
بی دینان دانشمند، متفکر و واقع نگر

وجود_خدا_در علوم_انسانی_قسمت_پایانی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_15
#جلسه_207
#وجود_خدا_در علوم_انسانی_قسمت_پایانی
#نتیجه_گیری
بشر با تجربه تلخ کلیسا ساختاری جدید برای علم طراحی کرد ساختاری که مشکلاتی همچون عدم امکان اندازه گیری و آن جهانی بودن را نداشت او حالا می‌توانست پیرامون خود را درک کند و چیز هایی که برایش ناشناخته بود روز به روز کمتر میشد حالا به درکی نسبتا درست از قوانین حاکم بر جهان رسیده و نیازی به موجودی ماورایی برای اعمال قدرت ندارد اینجاست که تصمیم میگیرد برای همیشه پایه خدا را از علوم ببرد و ناشناخته هایش را به تصادف و استثنا تعبیر کند.
به نظر بنده ما برای اینکه بتوانیم زمینه ورود خداوند به علوم را وارد کنیم اول باید راهی برای قابل درک کردنشان و برنامه پذیر کردنشان پیدا کنیم اینکه مفهومی مثل انشالله بار منفی پیدا کرده شاید یکی از دلایلش این باشد که قابل سنجش نیست اینگونه خیلی وقتهاست که کاستی های خود را به تصمیم خدا نسبت می‌دهیم و از زیر بار مسئولیت در می رویم باید دنبال چهار چوبی برای نظام مند کردن مفاهیم دینی پیدا کرد تا بشود بر اساس آنها زمینه سازی مناسبی برای تغییرات اساسی در ساختار های علمی کنونی انجام داد

مثلث مخاطبین گفتمان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مثلث_گفتمان
#تبیین_سازی
#تصمیم_سازی
#مسئله_سازی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_33
#جلسه_206

مثلث مخاطبین گفتمان

شاید بتوان مخاطبینی که در نسبت با یک گفتمان درگیر هستند را به سه گروه تقسیم بندی کرد.
1-مردم: گفتمان در نسبت با مردم باید تبیین سازی شود، یعنی باید این گفتمان در نزد عموم جامعه به یک مطالبه عمومی برسد و این برای آن ها تبیین شده باشد که فلان مسئله باید مطالبه آن ها باشد. لذا گفتمان در این لایه کارش تبیین سازی می باشد.
2-کارگزاران نظام: در این لایه باید این گفتمان در لایه تصمیم سازی ورود کند ، یعنی آن مطالبه عمومی که در جامعه حاکم است باید در لایه تصمیمات کارگزاران نظام هم بیاید لذا وظیفه گفتمان در این لایه تصمیم سازی می باشد.
3-نخبگان جامعه : و گروه آخر نخبگان جامعه هستند که در این لایه گفتمان باید بتواند آن مطالبه عمومی را برای نخبگان تبدیل به مسئله کند تا نخبگان وظیفه حل مسئله های مربوط به گفتمان را بر عهده گیرند. لذا گفتمان در این لایه وظیفه اش مسئله سازی می باشد.

تقابل_رستگاری_و_survive

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_10
#جلسه_206
#سوهان_تمدنی
#تقابل_رستگاری_و_survive
یکی از موضوعاتی که تقریبا در همه ی محصولات رسانه ای غرب از بازی گرفته تا فیلم و هرچیز که فکرش را میکنید و حتی نمی‌کنید به چشم می‌خورد مبحث survive هست گرچه ترجمه تحت اللفظی آن زنده ماندن یا همان بقاست ولی به لحاظ مفهومی یه روح کلی و یک آرمان به حساب می آید
آثار زیادی در این موضوع به خصوص مستقلا تولید شده که به آن ژانر survival می‌گویند اصافه کنید به این دسته آثار آخر زمانی و حتی ابر قهرمانی مخصوصا آن جایی که اکثر ابر قهرمان ها قابلیت فناناپذیری دارند immortality
به جرات می‌توان گفت مهمترین آرمان برای انسان مدرن مسئله بقاست و این آرمان از بدو تولد تا لحظه مرگ توسط رسانه های مختلف و آثار هنری و فرهنگی ذره ذره در وجود او شکل می‌گیرد و خب نتیجه آن این است که هر چه که بقای او را هدف بگیرد یک تهدید است و خوب و بد صرفا باتوجه به این آرمان شکل می‌گیرد اینجاست که مادی گرائی با نیزه تیز شده ی بقا به جان انسان مدرن می‌نشیند
از طرفی دین اسلام تعریفی در مقابل این مفهوم دارد و آن مفهوم شهادت است من از خیلی جهان بررسی کردم به نظر بنده تنها راه مقابله با مفهوم بقا پرنگ کردن مفهوم شهادت است مفهومی که مثلا با یک تشعیع شهید حججی اش برنامه های چندین ساله غرب را به باد می‌دهد اینجاست که این جمله معروف معنا پیدا می‌کند #شهید_سلیمانی_خطرناک_تر_است_از_ژنرال_سلیمانی

رابطه ایده اصلاحی مادر و گفتمان زمینه ای با اقدام راهبردی و گفتمان عملیاتی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_120
#جلسه_206

💠 رابطه ایده اصلاحی مادر و گفتمان زمینه ای با اقدام راهبردی و گفتمان عملیاتی

☑️ #معرف_یادداشت: در ادامه بحث #امتداد_امروزین_توحید مباحثی مطرح شد با عناوین؛ ایده اصلاحی مادر، اقدام راهبردی، گفتمان زمینه ای، گفتمان پشتیبان، گفتمان هویت، گفتمان پیشرفت، اراده ملی، که در این یادداشت تلاش می کنیم که یک نظم پیشنهادی برای ارتباط این بحث ها ارائه کنیم.

🔺 نقطه تمایز انسان از سایر مخلوقات که باعث شده که خداوند با خلق این موجود خود را #احسن_الخالقین بنامد، در تفاوت جوهری این مخلوق با سایر مخلوقات است؛ تفاوت جوهری این بود که او مظهر همه اسماء الهی بوده است و این مظهریت همه اسماء (نفخت فیه من روحی) «حجر 29» برای او یک حالت خدایی درست کرده است (اجعلک مثلی!)

عبدي أطعني أجعلك مثلي، أنا حيّ لا اموت اجعلك حيّا لا تموت، أنا غنيّ لا أفتقر أجعلك غنيّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء يكون أجعلك مهما تشاء يكون.
الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، ص: 709
خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ / الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏1، ص: 134

🔺 این مثلیت و صورت الهی داشتن متجلی در قدرت اختیار و اراده او ست؛ انسان است که می تواند اختیار ایمان کند یا اختیار کفر، و این همه نظام جزا و پاداش برای این وجه تفاوت جوهری او بر پا شده است.
🔺 با توجه به این وجه ممیزه انسان می توان آن را میزان انسانیت دانست.

«بعضى از مشايخ ما، أطال اللّه عمره، مى‏فرمودند كه «عزم» جوهره انسانيت و ميزان امتياز انسان است‏.» (خمینی، روح‌الله، شرح چهل حديث، ص7)
«شيخ بزرگوار، شاه‏آبادى، روحى فداه آن(عزم) را مغز انسانيّت تعبير مى‏كردند.» (خمینی، روح‌الله، آداب الصلوة(آداب نماز)، ص52)

🔺 پس اگر یک #مصلح_اجتماعی بخواهد در جامعه انسانی یک حرکت اصلاحی را شروع کند باید محوریت کار و ایده اصلاحی او با این عنصر کلیدی و اساسی و شخصیت ساز انسان باشد؛ لذا اساساً #ایده_اصلاحی_مادر برای حرکت دادن انسان و جامعه انسانی مبتنی بر عزم و اراده است؛ هر چه از فرد به سمت جامعه حرکت کنیم فقط مقیاس این اراده بزرگ تر می شود، و الا ایده اصلاحی برای حرکت فرد و جامعه انسانی دمیدن در اراده اوست؛ به سمت جامعه که حرکت کردیم این اراده یک #اراده_فراگیر می شود.
🔺وقتی که دنبال شکل گیری اراده فراگیر در جامعه باشیم، پای عنصر مؤثری مثل فرهنگ و به طور خاص امر عجیب تأثیر گذاری مثل گفتمان باز می شود؛ وقتی پوشش گفتمانی باشد می توان امید زیادی به شکل گیری اراده فراگیر داشت. لذا پوشش گفتمانی که برای این ایده اصلاحی مادر که شکل گیری اراده فراگیر است، لازم می شود یک پوششی است که آن را گفتمان زمینه ای می دانیم.
🔺 در مرحله بعد برای رقم خوردن این ایده اصلاحی مادر روی زمین و با توجه به شرایط مکان و زمان و وضعیت جامعه نیازمند اتخاذ اقدامات راهبردی و مهمی است که بشود هر یک گام را با این اقدامات اساسی برداشت؛ این اقدام راهبردی باید هم از آن ایده اصلاحی مادر تغذیه کرده باشد و بلکه روی زمین رقم زننده آن ایده اصلاحی مادر ولو به اندازه یک قدم باشد؛ و هم از پشتیبانی آن گفتمان زمینه ای برخوردار باشد چون خود ایده اصلاحی مادر از این پوشش گفتمانی تغذیه کرده است.
🔺خود این اقدام راهبردی که برای این گام حرکت است، نیز نیازمند #پوشش_گفتمانی_خاص غیر از آن پوشش گفتمان زمینه ای است؛ این پوشش گفتمانی هم باید امتداد آن گفتمان زمینه ای باشد که در فضای اسلامی مهم ترین گفتمان زمینه ای توحید است، و هم باید امتداد آن ایده اصلاحی مادر باشد؛ لذا باید گفتمان های خاص هم از آن نگاه به انسان که از نقطه اراده تغییرات فردی و اجتماعی او رقم می خورد بهره برده باشد، و هم از آن پوشش گفتمان زمینه ای که مهم ترینش توحید است.
🔺 به همین دلیل می بینیم در اقدام راهبردی پیشنهادی که #قیام_جوانان_برای_ساختن_ایران است، هم اراده فراگیر هست که نماد آن قیام است، و هم توحید که روح آن نفی استکبار است در این عنوان هست که می دانیم این ساختن و الگو کردن مهم ترین مبارزه با استکبار است و ما را به سمت آن نظریه سعادتمان که نقطه اوج آن تمدن اسلامی است، سوق می دهد.
🔺 گفتمان پیشرفت و هویت که برای پشتیبانی از این اقدام راهبردی انتخاب شده است نیز علاوه بر اینکه آن ایده اصلاحی مادر در آن حضور دارد (به این شکل که برای شکل گیری اراده فراگیر باید روی عناصر هویتی جامعه دست گذاشت و پیشرفت و حرکت کردن خود اعمال اراده در سطحی ویژه است) آن گفتمان زمینه ای که نمادش توحید بود نیز اینجا با دو چهره سلبی و اثباتی خود (تنزیهی و تشبیهی) حضور دارد، هویت نماد سلب و و پیشرفت نماد ایجاب است.
.

تبیین ضرورت گفتمان هویت

سم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_57
#جلسه_206

تبیین ضرورت گفتمان هویت
❇️بنابر تجربه ی تاریخی و نیز بنابر فرمایشات امامین انقلاب، برای تحقق هر هدفی باید اراده ی ملی را پای آن کار بیاوریم. اگر مردم برای هدفی قیام کنند و برای تحقق آن به صحنه بیایند و هزینه دهند، اراده ی الهی نیز به آن کار تعلق میگیرد و نصرت او شامل حال این کار میشود و این هدف یقینا محقق میشود.

❇️به چه وسیله ای میخواهیم مردم را پای کار بیاوریم و اراده همگانی ملی را منبعث کنیم؟
برای اینکه بتوانیم دلهای مردم را متوجه هدفی کنیم و آن ها را به سمت آن هدف منبعث کنیم، نیازمند آن هستیم که مردمی را که با ایشان سروکار داریم به درستی بشناسیم.
ویژگی های ایشان را بدانیم.
نقاط قوت و ضعفشان را بشناسیم.
مفاهیم ناموسی شان را شناسایی کنیم.
نسب به نقاط تحریک پذیر عواطف آنها کسب آگاهی کنیم.
نظام روابط بین آنها را به درستی درک کنیم.
و…..
تا بتوانیم به وسیله ی این ادراکات و معلومات، به درستی روی اراده ی آنها تاثیر بگذاریم و آن را جهت دهیم.
این مدرکات و معلومات که شناخت ما از جامعه است، در واقع هویت آن جامعه است. ما با شناخت هویت افراد یک جامعه و هویت خود جامعه و درک ویژگی های هویتی ایشان میتوانیم نقاط تمرکز و اقدام را برای جهت دهی به اراده ی جمعی این جامعه مشخص کنیم و قیام مردم را رقم بزنیم.
🔰بنابراین شکل دهی به اراده ی ملی بدون شناخت هویت آن جامعه و تمرکز بر ویژگی های هویتی او غیر ممکن است.

#هویت_و_اراده‌ی_معطوف_به_پیشرفت

فشندی, [۲۶.۰۱.۲۱ ۲۳:۴۲]
#اميد_فشندی
#جلسه_206
#يادداشت_81

#هویت_و_اراده‌ی_معطوف_به_پیشرفت

همان‌گونه که #باشخصیت‌ها غالبا اهل عزم و اراده و اقدام هم هستند، یک قوم و ملتی هم که شخصیت‌دار است، از عزم و اراده‌ی ملّی برخوردار است.

شخصیت و هویت به‌مثابه‌ی نرم‌افزاری است که امکان دسترسی به تمام ظرفیت‌ها و دارایی‌های وجودی و درونی را به انسان می‌دهد؛ بی‌هویتی یعنی سست‌عنصری

به قول شیخ عارف کامل امام ما، آیةالله شاه‌آبادی، #یأس و ناامیدی از اسباب ممرضه‌ی جامعه‌ی ما شده است که به خودباختگی یا خودفروختگی می‌انجامد و ما را چون گوسفندی در دستان اراده و اقتدار ذابح قرار می‌دهد ….

البته از این نکته چشم‌پوشی نشود که هویت و اراده‌ی برخاسته از آن، لزوما معطوف به پیشرفت نیست، لازم است که عناصر هویت‌سازی که می‌تواند آبشخور اراده‌ی معطوف به پیشرفت باشد را احصا و احیا کنیم.

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند …