گفتمان پیشرفت و هویت شیعی

#امید_فشندی
#جلسه_214
#یادداشت_89
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید

✅ گفتمان پیشرفت و هویت شیعی

مقوله‌ی #پیشرفت از عناصر مفهومی مهمّی تغذیه می‌كند ازجمله #آینده ؛ البته آینده نه به‌معنای ظرفی از زمان كه حالا نیست و آناتی پس از الآن است، بلكه به‌معنای منازل و مقاصد پی‌درپی‌ای است كه – در یك حركت پیوسته – بر انسان یا جامعه‌ی انسانی می‌گذرد.

عنصر #انتظار و باور به #مهدویت – و حتی رجعت – از اجزای سازنده‌ی #هویت_شیعه است و این انتظار و مهدویت نیز با آینده گره خورده است.

بنابراین سه مقوله‌ی #پیشرفت و #شیعه و #آینده در نسبت تنگاتنگی با هم قرار دارند، اما چرا جامعه‌ی علمی و عامّی شیعی در عمل، كم‌تر از بسیاری از كشورهایی كه از چنین اقتدارات مفهومی و معنایی خاصی برخوردار نیستند، به آینده و پیشرفت و بازیابی و جانمایی نقش خود در ساختن آینده نمی‌پردازد؟

در یك كلام باید گفت كه #آینده‌ی_مهدوی_شیعی از دالان #اراده ی شیعیان نمی‌گذرد تا ایشان را در موضع فعّال و سازنده نسبت به آینده قرار دهد!

نه در غیبت برای خود سهمی می‌بینیم و نه در ظهور، نقشی و در این انفعال، بسیار سخت است كه هویت شیعی زایای یك اراده‌ی معطوف به پیشرفت شود!

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_9
#جلسه_214

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟ (٣)

🔸همانطور که مشخص بود، اشکال مطروحه سطحی نبود و ضمن همراهی هایی عمده ای با اندیشه ما، در نهایت اشکالات جدی به این نگاه وارد می‌کند. عمدتا این جنس از اشکالات را در فکر و زبان برخی از بچه های خودی خوش فکر و درگیر صحنه یافت میکنیم. خب همانطور که اشکال سطح بالاست، جوابش هم تا حدی سخت و غامض است.
🔸واقعیت این است که ما هم روش حل مساله ای را که این عزیزان مطرح میکنند قبول داریم ولی مساله اینجاست که این پیشنهاد در لایه روش مطرح هست و ما احساس میکنیم که مشکل اصلی حتی قبل از این است که ما از حیث روشی دارای نقصان هستیم. مساله این است که اساسا شما چه طور میخواهید آدم ها را پای کار این صحنه بیاورید تا اینکه حالا چه آرایش و تاکتیکی را برای بازی کردن به آن ها بدهید و بیاموزید. آیا همین تعداد بسیار اندک پای کار فعلی برای پاسخگویی به این حجم از نیازهای پیش روی انقلاب اسلامی کافی است؟ اگر کسی یک دور مختصر در میان مجموعه های های دغدغه مند انقلابی در سطح استان ها و کشور زده باشد به وضوح درک میکند کچلی مطلق نیرو انسانی را. عزیزی میگفت ما کلا ٩ نفر هستیم که به اعتبارهای مختلف در ١٧ تشکل و مجموعه و سازمان انقلابی داریم فعالیت میکنیم!
آیا لازم نیست که حداقل لشکری چندبرابر میزان فعلی، از جوانان خوش استعداد کشور دغدغه مند پیشرفت حقیقی ایران اسلامی شوند و پای کار مساله های واقعی کشور بیاید و با روحیه جهادی از میان همه سنگلاخ ها و صعوبت ها راهی را بگشایند؟ خب چطور میشود این لشگر عظیم را برای پیشرفت کشور مهیا کرد؟ این مهم محقق نخواهد شد جز با تمرکز بر روی خلق و معماری عزم و اراده ای نو که بتواند جوانان ایران را با خود همراه ساخته و آن ها را به میدان بکشاند. این آن مرکز ثقلی است که میتواند روحی تازه در پیکره این این ملت بدمد و موجب تسریع حرکت آن به سمت آرمان های انقلاب اسلامی شود.

نصرت_جوهری

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_74
#جلسه_214

#نصرت_جوهری
اینجا سخنانی هست و سخن دانانی
ادعاهایی هست و انتقاداتی و ابهاماتی
و واژهایی که قدری بی صاحب رها شده اند

مردم سالاری چیست که میتواند رقیب دولت اسلامی باشد
دولت اسلامی چیست که میتواند بدون مردمسالاری حتی محقق شود
جامعه اسلامی چیست که باید بعد از دولت اسلامی باشد و تکوینش نیازمند دولت اسلامی است
و حالا مردم سالاری دوره دولت سازی چه تفاوتی با مردم سالاری دوره جامعه سازی دارد

یا اینکه
مردمسالاری اصلا همان جامعه سازی است
و ما بعد از دولت اسلامی باید به مردم سالاری فکر کنیم
و در مرحله دولت سازی صرفا به همین حد از ورود مردم که در ساحت انتخابات تبلور دارد بسنده کرد

یا اینکه
مردم سالاری اگر محقق بشود تازه میشود به یک دولت اسلامی فکر کرد
یعنی مرحله مردم سالاری یک مرحله است خودش و دولت اسلامی خودش مرحله ای دیگر

یا اینکه
دولت اسلامی صیرورت و حاصل مصدر یک مردم سالاری است
و جامعه اسلامی صیرورتی دیگر از این مردم سالاری

آیا در مکتب امام باید با همین الگوی موجود به دولت اسلامی نگاه کرد
یا مردمسالاری اساسا معنای دولت اسلامی را نیز تغییر میدهد

یا حتی آیا
آنارشیسم چیز بدی است
آیا آنارشیسم همین هرج و مرجی است که در اذهان شکل گرفته است
یا میتوان الگویی مردمسالار و بدون دولت مدرن را و البته عاقلانه و منضبط را نشانه گرفت
ایا از حرکت نبوی و علوی باید خوانشی مونارشیستی داشت یا آنارشیستی
از حرکت مهدوی چه طور؟

و حالا در تمام این سوالات ، نگاه امام چیست ، نگاه رهبری چیست ؟
استناد هر یک از این تقاریر به امام و رهبری چگونه است ؟

تقریر های متفاوتی هست
حاج آقای فلاح نگاهی دارند
حاج آقای موسوی نگاهی دارند
و دیگران و دیگرانی

اینجا و با این سوالات داریم به شکل واقعی وارد بحث میشویم
و از این جهت این متن و این سوالات مغتنم است

#نصرت_جوهری در گام اول این است که این واژه ها را بیشتر نمایان و شفاف کرد
نظرات و ایده ها و تقریر ها را کامل و خوب شناخت
و بعد سوالات را شفاف و تیز نمود
و آنها را پی گرفت

——————————————————————————————-
در کلاس فقه استاد موسوی خیلی از این دعوا ها روشن و تیز به میدان کشیده میشود و میتواند در کنار کلاس حلقه کلامی باب اندیشیدن در این میدان را فراهم تر سازد.

معنای_راهبردی_هویت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_42
#جلسه_214
#معنای_راهبردی_هویت

از آنجا که به نظر می آید بحث هویت هنوز تعریفی راهبردی از آن ارائه نشده مدتی را بر فهم راهبردی از این کلیدواژه قرار دادم که سعی میشود که بخشی از این مطالعات را ذیل یک الی دو یادداشت خدمت دوستان ارائه کنم.

آنچه که در تعریف هویت مطرح می شود طبق نظر مشهور آن بخش از پاسخ هایی است که در تعریف ایجابی اشیاء به کار می بریم مثلا در پاسخ به سوال تو کیستی؟ تو اهل کجا هستی؟ تو اهل چه مذهبی هستی؟
پاسخ های ایجابی به این سوالات در دل خودشان یک بخش تنزیهی دارد یعنی وقتی می گوییم «من ایرانی هستم، یا من مسلمان هستم» عملا نفی می کنیم غیرایرانی بودن را یا نفی می کنیم غیرمسلمان بودن را.

ریچارد رورتی از فیلسوفان معاصر آمریکایی، قائل است که: کوتاه ترین پاسخی که را هرکسی در پاسخ به پرسش از کیستی خودش می دهد هویت اوست. که البته نفی غیر نیز در این تعریف نهان است.
میتوان این تعریف را بسط داد که هر قوم و اجتماعی نیز دارای یک هویتی است به طور مثال قوم عرب هویتی دارد که قوم کرد و فارس ندارد این هویت یک هویت اجتماعی برای اقوام کرد است.

در مرتبه ای بالاتر می توان گفت اندیشه ها نیز با قطع نظر از افراد یک هویتی دارند به طور مثال اندیشه اسلامی هویتی دارد و اندیشه غربی نیز هویتی دارد و هرکدام از این اندیشه ها اگر هویتی دارند یک غیریتی نیز دارند

این مسئله که هر هویتی باید در کنار غیریت خود معنا شود تعبیر بسیار دقیقی در هویت شناسی ها است. اگر بناست هویتی در فضای امروز تعریف گردد باید جنس و فصل اخیر این هویت با دقت انتخاب گردد تا بتواند به طور جامع و مانع از غیر خود تفکیک شود. اگر اندیشه اسلامی بر روی زمین و به طور عینی اندیشه مقابل خود را اندیشه مسیحیت نوظهور تعریف کند، از حیث تقابل می توان پذیرفت که این هویت در تقابل با مسیحیت نوظهور است ما نمی توان پذیرفت که غیریتی که بتواند هویت اندیشه اسلامی را جامع و مانع تعریف کند، مسیحیت نوظهور باشد لذاست که در تعریف هویت اندیشه اسلامی باید با یک دقتی جنس و فصل اخیر را انتخاب کرد تا این تعریف از هویت جامع و مانع شود.

از این رهرو است که اتفاقا تعریف هویت شیعی در طی مراتب مختلف تاریخی معناهای راهبردی متفاوتی به خود می گیرد که البته جوهره همه یکی است اما متناسب اینکه در هر دوره تاریخی کدام غیریت، برای این هویت جامع و مانع است معنای راهبردی دیگری به خود خواهد گرفت.
اگر به تاریخ برگردیم متوجه می شویم که در یک دوره کفر به معنای انکار الله به صورت علنی و پررنگ در تقابل با اندیشه اسلامی است و بعد از دوره ای مسیحیت و یهود در تقابل قرار می گیرد و در دوره ای دیگر اهل سنت و بعد وهابیت در این غیریت قرار می گیرد. اما امروزه آن اندیشه ای که در غیریت جامع و مانع در برابر هویت شیعی قرار گرفته اندیشه غربی است.

اگر این غیریت را بپذیریم خیلی اهمیت پیدا می کند که اقتدارات هویت شیعی را با یک نظام اولویت به عرصه نبرد بکشانیم زیرا که اگر انتخاب اقتدرات و شاخصه ها به درستی صورت نگیرد عملا در پذیریش این غیریت دچار خطای ادراکی شده ایم و نتوانستیم با نگاه ایجابی و سلبی متعادلی به این مفهوم بنگریم.
ان شاء الله سعی می شود که در یادداشت بعد درباره این اقتدرات با همین نگاه بیشتر بحث گردد.

چقدر از ادبیات دانش مدیریت و برنامه ریزی اطلاع داریم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_3ُ6
#جلسه_214
#امتداد_گفتمان_توحید
#برنامه‌ریزی_راهبردی
#راهبرد

❓چقدر از ادبیات دانش مدیریت و برنامه ریزی اطلاع داریم؟ اصلا آیا مباحثی که در دانش امروز و به اسم مدیریت تولید شده است، برای ما قابل استفاده است؟ شناخت ادبیات و اصطلاحات چقدر ما را در برنامه ریزی کمک می کند؟ آیا شناخت آنها ما را از فضای اسلامی خودمان دور نمی کند؟
🔸در تمام سطوح برنامه ریزی جمهوری اسلامی و حتی در جلسه خودمان از اصطلاحات این دانش استفاده می کنم. مثلا اهداف بلندمدت، اهداف میانی، راهبرد، چشم انداز، سرمایه انسانی، آرمان و… . پس بهتر است یک نگاه اولیه ای به این اصطلاحات داشته باشیم.
❇️البته حضرت استاد در یکی از جلسات فرمودند که ما برای اصطلاح راهبرد هم باید جایگزین ارائه بدهیم.

➖مدیریت استراتژیک (راهبردی)
🔸معمولا به کسی مدیر می گوییم که بتواند برای هر مشکلی راه حلی ارائه کند و هر کاستی ای را جبران کند و هر ضعفی را تدبیر کند. مدیر خوب کسی است که برای هر وضعیتی، آماده باشد و ایده داشته باشد.
🔸اما در نگاه راهبردی، همه مشکلات احصا می شود، اولویت بندی می شود، با ارائه یک یا چند راهبرد، سعی می کنند همه مشکلات و ضعف ها را حل کنند و به هدفی که از پیش تعیین شده است، دست بیابند.
🔸البته برنامه ریزی راهبردی خیلی زمان بر است و این طور نیست که فقط ادعا کنیم مثلا با راهبرد الف، همه مشکلات حل می شود. بلکه باید به صورت دقیق و واضح نشان داده شود و رابطه راهبرد با تک تک مسائل و ضعف ها و رساندن آنها به نقطه مطلوب مشخص گردد.
🔹برای کشف راهبرد، و همچنین کشف وضعیت موجود، مدل ها و الگوهای متعددی در دانش مدیریت ارائه شده است که مطالعه آنها هم خالی از فایده نیست. (شاید در یادداشت دیگری به آنها پرداختم.)
🔹همچنین اصطلاحات دیگری در برنامه ریزی راهبردی دخیل هستند که آشنایی با آنها، به برنامه ریزی کمک می کند. (شاید در یادداشت دیگری به این هم پرداختم)

🔸🔸🔸مثلا فرض کنید، یک جای خیلی خیلی دور، یک حلقه ای وجود داشته باشد، و ما بررسی کرده ایم و چند مشکل برای آن احصا کرده ایم. مثلا حضور کم رنگ است. یادداشت هایشان را نمی دهند. مطالعه هم هنوز جدی نشده است. یک مدیر تاکتیکی، به تک تک این موارد می پردازد و برای حضور، راه حل پیدا می کند. برای یادداشت جداگانه گام تعریف می کند. و برای مطالعه هم لابد یک چیزی در همین حد پیشنهاد می دهد.
اما یک نگاه راهبردی مثلا از استاد خواهش می کند که بحث را چالشی تر مطرح کنند و پر هیجان تر و حتی یک مقدار هم ناموسی اش کنند. طبیعتا اعضا درگیر می شوند. حضور پررنگ می شود. بحث داغ می شود، افراد به جوشش در می آیند و یادداشت می نویسند. احتمالا برای بررسی بیشتر منابعی را هم مطالعه می کنند.
در یک جمله، برنامه ریزی راهبردی، شبیه همان «یک تیر و چند نشان» خودمان است.

پ.ن: البته رفقا توجه دارند که مثال بالا صرفا یک مثال از سرزمینی دور افتاده بود و ربطی حال فعلی ما ندارد.

پیشرفت ایرانی – اسلامی یعنی ساخت ایران

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_38
#جلسه_213

⭕️سوال❓

پیشرفت ایرانی – اسلامی یعنی ساخت ایران. وقتی سخن از ساخت ایران است، اسلامیت در کجای این داستان قرار می‌گیرد؟ اگر ساخت ایران مدنظر است که همان پیشرفت ایرانی نامیده می‌شد و قرین شدن آن با اسلام معنایی ندارد. در ادامه بحث پیشرفت حسینی و وهویت حسینی و گفتمان حسینی مطرح شد. در این میان حلقه رابط میان پیشرفت ایرانی اسلامی و پیشرفت حسینی بیان نشد؛ این دو چه نسبتی دارند که ما از پیشرفت ایرانی اسلامی به پیشرفت حسینی رسیدیم؟

اراده‌ی_ملّی_يا_امّی

#اميد_فشندی
#جلسه_213
#يادداشت_88

#اراده‌ی_ملّی_يا_امّی؟ (3)

اگر آفرينش #اراده‌ی_ملی در گرو اثاره‌ی هويت شيعی و حوزوی است، اثاره‌ی #هویت_امّی چه؟

تقرير عرفی (عالم و عامّی) ما شيعيان از اسلام شديدا با هويت شيعی – خصوصا تقرير مناسكی – گره خورده است و چنين هويتی، از زايش يك اراده‌ی امّی سترون است.

در #يادداشت_87 به تفاوت بارز دو رهبر سابق و فعلی جمهوری اسلامی در پرداختن به اراده‌ی امّی و ملّی پرداختم؛ حضرت امام از چنان اقتدارات توحيدی برخوردا بود كه هرگز تن به شهادت شريعت در محضر ولايت و مناسك ولايی شيعه نمی‌داد و حتی از رفتن به مسجد جمكران هم خودداری می‌كرد، از دوران صدر اسلام و حكومت خلفای راشدين با غرور ياد می‌كرد و تن به مرزبندي‌های مذهبی نمی‌داد.

اما حضرت آقا، گرچه تقريرهای توحيدی و ويرايشگرانه‌ی ايشان از ولايت در «طرح كلی انديشه اسلامی در قرآن»، حاكی از گرايش ايشان به گستره‌ی دين‌پيرايان مذهبی است؛ اما طبيعتا از مقام و مكانت لازم برای پيگيری پرونده‌ی اصلاحی خود – خصوصا در دوران رهبری – برخوردا نبود و لذا عرصه‌ی دين و تبليغ يك‌پارچه دست‌مايه‌ی مبلغان و مدّاحان شد، البته كه حذف روشنفكران دينی همچون بهشتی و مطهری و مفتح و باهنر و حتي منتظری از حيات دينی جامعه‌ی ايران را نبايد كم‌تأثير دانست.

درنتيجه، هويتی جمهوری اسلامی به‌مرور از امّی به ملّی و شيعی گرايش پيدا كرد و هم‌اكنون، از منبر بيت رهبری گرفته تا بيت حضرت آيةالله وحيد خراسانی، در كوره‌ی هويت شيعی دميده می‌شود.

اهل سنت ايران در بيشتر مناطق سنّی‌نشين اجازه‌ی ساخت يك مسجد را هم ندارند، چگونه دنيای اسلام و جهان مستضعفين را به خود اميدوار كنيم كه در پی تشكيل يك هويت فراگير در مقابل نظام سلطه هستيم؟

هندسه_ریاضی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_41
#جلسه_213
#عوامل_ضعف_اراده
#خیال
#هندسه_ریاضی

♻️در دو یادداشت قبل #ترس و #جهل را اشاره کردیم و اثرات مخرب این دو عنصر در شکل گیری ارده ملی را توضیح دادیم.

⚠️عامل سوم #وهم است وهم وخیال یکی دیگر از محل های است که دشمن از آن استفاده می کند و با پرورش آن باعث می شود دست به انتخاب ها و تحلیل های اشتباه شویم
حضرت امام در چهل حدیث درباره خیال اینگونه تعبیر می کنند که :خیال منشای برای نفوذ جنود شیطان است که موجب بسی از بدبختی ها می شود.
یک ملت اگر نتواند این راه نفوذ را از حمله جنود شیطان بزرگ وکوچک محافظت کند به جامعه ضربه سنگینی وارد می کند دشمن از همین نقطه ضعف استفاده می کند و با محصولات ضد فرهنگیی خود سعی بر پرورش این قوه می کند تا در نقاط حساس و زمان های سرنوشت ساز بر موج آن سوار شود و این ملت را از هدف اصلی خود دور کند

✅ راه درمان چیست؟
قوه خیال را باید تربیت کرد
جای که عقل صحنه را در دست نگیرد خیال میدان داری می کند
یکی از راه های مستحکم کردن عقل تحصیل ریاضی و هندسه است
البته این نکته باید در سیستم آموزشی کشور دیده شود باید تا یک حد خوبی تمام دانش آموزان ما در این روند آموزشی 12ساله به میزان مناسب از درس ریاضی و هتدسه بهره ببرند .

حقیقت گفتمان پیشرفت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#ایمان_نیک_گفتار
#یادداشت_21
#جلسه_213

🔴 حقیقت گفتمان پیشرفت

دراین جلسه استاد اشاره کردند که مراد از گفتمان پیشرفت این نیست که دائما حرف از کلمه ی پیشرفت بزنیم. یعنی باید در مصادیق آن ورود بکنیم. یعنی گفتمان پیشرفت به حمل شایع مدنظر است نه به حمل اولی
به ذهنم رسید تا این تذکر را بدهم که مبادا حرف زدن از گفتمان پیشرفت و نیاوردن صورت تفصیلی آنچه که حقیقتا از آن مدنظر داریم، حجابی برای فهم های ما شود و ما نتوانیم آنچه را که با ادبیات گفتمان سازی دنبال می کنیم محقق سازیم.
چرا که پرداختن بیش از اندازه به اسم یک چیز جدای از رسمش، نتیجه ای جز دور شدن ما و شکل گیری جهل های مرکب نسبت به آن نخواهد داشت.
برای نزدیک شدن به تصویر واقعی گفتمان پیشرفت چند سوال مطرح می کنیم:
مراد ما از گفتمان پیشرفت چیست؟
اینکه هر کسی در حوزه ی کاری خود قدمی رو به جلو بردارد؟
اینکه مردم پای کار حل مسأله های راهبردی و اولویت دار انقلاب اسلامی بیایند؟
پیشرفت در چه حوزه هایی مدنظر است؟ آیا ما از گفتمان پیشرفت، همه ی عرصه های مورد نیاز جامعه را مدنظر داریم؟
اگر اینگونه است، آیا تکثر حوزه های مختلف پیشرفت، مانع تمرکز لازم در گفتمان سازی نیست؟
آیا پیشرفت در حوزه ی خاصی وجود دارد که به مثابه نقطه ی کانونی سایر پیشرفت های جامعه قرار بگیرد؟
ما از گفتمان پیشرفت چه لایه هایی از جامعه را مدنظر داریم؟
محتوای سخن ما در گفتمان سازی برای پیشرفت چه خواهد بود؟

درخواست حقیر از جلساتمان این است که کمی جلوتر برویم، و تصویرمان را از گفتمان پیشرفت را شفاف تر کنیم.
.

آیا ما صلاحیت برنامه ریزی برای ایران را داریم؟!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_3ُ5
#جلسه_213
#امتداد_گفتمان_توحید
#ایده_مادر
#اقدام_راهبردی

⁉️ آیا ما صلاحیت برنامه ریزی برای ایران را داریم؟!

🔸آن چه واضح است این است که این جلسه و یادداشت هایش فعلا جنبه تمرینی دارد.
❓اما اگر بخواهیم در موقف طراحی ایران فردا قرار بگیریم، چه مقدماتی احتیاج داریم و در چه ابعادی باید زمینه رشدمان را فراهم کنیم؟
شاید همین تمرین ها هم بخشی از این کار باشد. اما قطعا تمرین صرف کفایت نمی کند که بی مایه فطیر است.

❇️برای روشن شدن ابعاد بحث این مثال خوب است:
فرض کنید امروز بیایند به شما بگویند می خواهیم یک ساختمان بسازیم و مدیریت پروژه اش از صفر تا صد بر عهده شما.
چه پارامترهایی را باید لحاظ کنیم؟
– شناخت کاربری ساختمان
– نقشه
○ تعداد طبقات
○ استفاده متناسب از زمین
○ اندازه اتاق ها
○ متراژحیاط
○ نحوه ارتباط اتاق ها و دسترسی درون ساختمان
§ جایگاه محوری یا حاشیه ای آشپزخانه و آثار آن
§ جایگاه اتاق مهمان
§ طراحی خانه به صورت متمرکز یا پراکنده (مثلا حیاط وسط و همه اتاق ها به دورش یا تقسیم تمرکز در قسمت های متفاوت)
– مصالح
○ استقامت
○ سرمایش و گرمایش
○ هزینه
○ دیگر چه؟
– زیبایی
– اجرای پروژه
○ تقدم و تاخر خرده عملیات ها
○ شناخت و اطلاعات نسبت به عاملان(کارگر و معمار و…)
○ صرفه جویی در زمان
○ صرفه جویی در هزینه ها
○ دیگر چه؟
یک سوال مهم این است که چقدر از علوم جدید (عمران و معماری و متالورژی و…) می توان استفاده کرد؟ چقدر از معماری سنتی باید استفاده کرد؟

🔸دیگر چه پارامترهایی را می توان لحاظ کرد؟ برای ساخت یک ساختمان ایده آل، (یا یک آرمانشهر) بسیار بسیار مواردی که اصلا به ذهن من هم نیامده است.

➖مثلا سرمایش و گرمایش مرکزی باشد یا نه؟ اصلا چه باشد؟
➖مثلا این که در نقشه و مصالح و… چه نکاتی رعایت شود تا ساکنین این ساختمان از سلامت بالاتری برخوردار باشند؟
➖یا این که در این خانه آرامش بیشتری داشته باشند و شادتر باشند؟ رنگ ها چقدر موثرند؟ نورگیری چقدر موثر است؟ رطوبت موجود چطور؟ دما، مصالح و…
➖ایا می توان خانه ای ساخت که افراد آن باهوش تر باشند؟ مهربان تر باشند؟ صمیمی تر باشند؟
➖آیا می توان معنویت را به طور زمینه ای در این خانه لحاظ کرد؟ مثلا اختصاص اتاقی به معنویت برای نیایش و نماز و.. خوب است یا بد؟ یا اصلا مواردی را لحاظ کنیم که حضور ملائکه در این خانه فراهم تر باشد و حضور شیاطین ناممکن تر.

❌از این جنس سوالات بسیار زیاد است که بسیاری از آنها حتی برای ما مطرح هم نیست.

می خواهم بگویم در برنامه ریزی برای یک جامعه این مسئله به مراتب پیچیده تر است. پاسخ به سوالاتی که بسیار سخت تر از ساخت یک خانه است، احتیاج به کار بسیار زیاد و جدی دارد.
➖ما الان شناخت درستی از وضع موجود انسان و جامعه، وضع مطلوب آنها و نحوه رسیدن از وضع موجود به مطلوب نداریم.
➖انسان چیست؟ جامعه چیست؟ وضع مطلوب اینها چیست؟ نحوه مطالعه وضع موجود مردم ایران چیست؟ چه شاخصه هایی دخیل است؟
➖وضع مطلوب و آرمانشهر ما چیست؟ تراث ما در این زمینه چقدر پیش رفته است؟
➖چطور از وضع موجود باید به سمت وضع مطلوب حرکت کرد؟ برنامه ریزی چیست؟ برنامه ریزی راهبردی چیست؟ تولیدات غرب چقدر در این زمینه قابل استفاده است؟

اگر چه پاسخ دادن به سوالات موجود درباره برنامه ریزی مطلوب برای یک جامعه بسیار سخت است، اما از آن سخت تر، شناخت مطلوبیت هایی است، که برای ما ناشناخته است.

آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_27
#جلسه_213

#پیشرفت_حسینی
#گفتمان_هویت

🔰آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر⁉️

📜به این فراز از بیانیه گام دوم لطفا توجه کنید:👇

انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود…
… ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیام‌های مارکسیستی و امثال آن نمی‌توانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

🔸در جلسه نکته‌ای بیان شد مبنی براینکه یکی از راهبردهای رهبری اجتماعی در حاکمیت انگلیس، حل مسائل سیاسی و اجتماعی از راه ترجمان فرهنگی از آن نیازهاست؛ به طوریکه زمزمه‌ساز بوده و از طریق مدیریت ذهنیت‌ها، مسائل را با هزینه‌ی کمتری حل نمایند. این ایده به صورت کلی مقبول واقع شد.

🔸اما ترجمان فرهنگی از نیازهای نهضت اسلامی، که به صورت واضحی با تار و پود مولفه‌های هویتی جامعه گره خورده است، آیا می‌تواند همواره نسخه‌ای کارگشا برای مهندسی اجتماعی باشد؟

🔸خصوصا در جامعه ایران، که عنصر تشیع نقش بسیار پررنگی در چارچوبه هویتی آن جامعه دارد، به نظر می‌رسد وام گرفتن از هویت شیعی به نفع پیشرفت ملی، بسیار دشوار باشد.

📌از یک تشکیلات همیشه معرض چه انتظاری برای پیشرفت در حوزه حکمرانی داریم؟

عاشورا و گفتمان پیشرفت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_28
#جلسه_213

#پیشرفت_حسینی
#گفتمان_هویت

🔰عاشورا و گفتمان پیشرفت⁉️

🔸همانطور که در بیانیه گام دوم بیان شد، یکی از اعجازهای انقلاب، شکل گیری و تحقق آن بدون هیچگونه تجربه‌ی پیشینی و الگوی مشخص است. نه تنها قیام‌های اجتماعی معاصر در کشورهایی مانند فرانسه، روسیه، الجزایر، کوبا، چین و… قابلیت الگو شدن و رهاوردی الهام بخش دارد، بلکه حتی قیام‌های صدر اسلام هم شاید واجد الگویی مشخص و واضح برای این سطح از جامعه پردازی و تقابل تمدنی نباشد. تا حدی که رهبر در بیانیه گام دوم چنین معجزه‌ای را منوط به نورانیت قلب حضرت امام و صفای باطن ایشان کرده و جمع میان جمهوریت و اسلامیت و همچنین ابزارهای تشکیل و پیشرفت در آن حوزه را جز با هدایت الهی آن قلب قدسی میسور ندانسته است.

🔸تاریخ شیعه سراسر مشحون از اعتراض است به ظلمی تاریخی که پس از نبی مکرم اسلام در ساحت حاکمیت نهادینه شد، و نه تنها بر مابقی زندگی انسان ۲۵۰ساله تا آغاز عصر غیبت سایه افکند، بلکه پس از آن نیز توفیق هیچ دستاورد قابل اتکایی در حوزه حاکمیت و اقامه عدالت اجتماعی نداشت.
(حتی چهارسال حاکمیت امیرالمومنین‌ع نیز سراسر مبارزه با جنگ‌های تحمیلی و اصلاح ساختاری و تصفیه سیستم دولتی است)

🔸این خفقان تاریخی و رویکرد عدالت‌خواهانه، خود نقش موثری در تکوّن هویت جامعه شیعه دارد. اما به نظر می‌رسد عرصه‌های پیشرفت، بسیار فراتر از دغدغه‌های یک تشکیلات همیشه معترض است.

🔻فلذا…
📌 گروه زدن انگاره‌های هویت شیعی با مقوله پیشرفت ملی چگونه امکان پذیر است؟
📌ترجمان فرهنگی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در جامعه شیعه ایران چگونه امکان‌پذیر است؟
📌(به طور عینی‌تر) حادثه عاشورا، چگونه از دغدغه پیشرفت ملی با همه جوانبش حمایت می‌کند تا با کلیدواژه #پیشرفت_حسینی ساحت قلوب مومنین ایرانی را فتح کرده و به اقدام موثر وادار سازد؟
📌دوره کوتاه مدت حاکمیت پیامبر‌(ص) در مدینه و حضرت امیر(ع) در کوفه، چقدر می‌تواند از دغدغه پیشرفت ما در ساحت گفتمانی پشتیبانی کند؟

عامل تفوق اراده‌ای بر دیگر اراده‌ها چیست

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_26
#جلسه_211 و #جلسه_212

#اراده_انفسی
#اراده_آفاقی
#جریان_امامت

🔰عامل تفوق اراده‌ای بر دیگر اراده‌ها چیست⁉️

🖋به گفته مرحوم شاه‌آبادی عزم جوهره‌ی انسانیت است. یعنی شخصی که ملاکات انسانیت و مشتقات فطرت در او بیشتر محقق باشد، در قوت عزم و اراده‌ی او نمودار می‌گردد.

🖋#عدالت فردی را آنطور که تعبیر کرده‌اند، برخاسته از تعادل میان قوا و داشته‌های انسانی است. اصلی‌ترین عامل برقراری تعادل میان قوا نیز #تقوا است. به عبارت دیگر توحیدی کردن قوای انسانی.

🖋#نیت نیز هنگامی است که جهت‌گیری افعال انسان مشخص شود. افعالی که از عزم واراده تبعیت جسته اما برآیند قوای انسان است.
این قوا آن هنگامی که از عقلانیت تغذیه کرده و از معنویت بهره جوید، از عدالت برخوردار گشته و برآیندی خواهد داشت که منطبق بر خواست فطرت است؛ فطرتی که از ضرباهنگ هستی پیروی می‌کند. در اینجاست که مفهوم تقوا تعیّن می‌یابد. یعنی تنظیم قوای انسانی برای سودهی به سمت غایت مطلوب.

🖋فلذا هرکس قدرت عظیم‌تری در تنظیم قوا به خرج دهد، از اراده‌ی والاتری برخوردار خواهد گشت و #صاحب_عزم (اولوالعزم) خواهد شد. پس بر دیگر اراده‌ها تفوق یافته و اراده‌ی عالی خود را مسلط بر دیگر اراده‌ها نموده و آنها را در طول اراده خویش قرار می‌دهد. به دیگر تعبیر #امامتِ_اراده‌های_انسانی را در دست می‌گیرد.

🖋حال اگر شخص امامت بر قوای خود پیدا کرد (اقامه دین انفسی)، بر دیگر انسان‌ها نیز شأنیت امامت خواهد یافت (اقامه دین آفاقی).

🖋خلق اراده ملی، آنگاه موثر خواهد افتاد که جریان امامت، و پیوستار ولایت، خود شأنیت امام بودن یافته و طلایه‌دار عزم و اراده ملی گردد. وگرنه با صرف گفتمان‌سازی و ایجاد زمزمه فراگیر، اما بدون مشاهده‌ی الگو و #دستِ_دعوت‌کننده (نه هل دهنده!) شاید خلق عزم و اراده ملی کمی بعید نماید…

☘️منْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ

زور کار فرهنگی چقدر است

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_54
#جلسه_211
#گفتمان
#فرهنگ
#سیاست

زور کار فرهنگی چقدر است ⁉️

وقتی یک جهت گیری و یا یک پدیده در جامعه ای تبدیل به فرهنگ و گفتمان شد ، عملا همه حتی مسئولان مجبور می شوند که در همان چارچوب عمل کنند. این از اقتدارات کار گفتمان سازی است!

🔸 اما یکی از سوال های اساسی که در مورد گفتمان سازی باید به آن جواب بدهیم این است که چگونه یک جهت گیری یا یک مفهوم در یک جامعه تبدیل به گفتمان خواهد شد؟

آیا فرهنگ سازی در محیط اجتماعی صرفا از بستر کار فرهنگی میسر است؟

آیا برای تغییر یک فرهنگ غلط و جایگزین کردن یک فرهنگ صحیح منحصرا باید از عملیات هایی از جنس فرهنگ مدد گرفت؟

تاثیر متغیر های سیاسی و اقتصادی در گفتمان و فرهنگ عمومی حاکم بر اذهان مردم چیست؟

مثلا تصویب و یا عدم تصویب قانون ممنوعیت ورود خودروهای لوکس خارجی چه تاثیری در فرهنگ عمومی دارد؟

یا مثلا پیروزی های جبهه مقاومت بر جبهه استکبار در منطقه چه مقدار بر ازدیاد فرهنگ خودباوری و نفی روحیه غربزدگی تاثیر گزار بوده است؟

سوال جدی تر این است که آیا کار فرهنگی منحصرا در موارد معهودی است که از کار فرهنگی می شناسیم ( کتاب نوشتن ، سخنرانی ، فیلم سازی ، گفتگو ، کار رسانه ای ، فعالیت هنری و…) یا این که کنش های سیاسی و افتصادی هم بسته به جهتگیری ،غایت و جوهره ای که دارند فرهنگی محسوب می شوند؟
☘️