تجربه_خوب

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_23
#جلسه_189

#کارآمدی
#تجربه_خوب

امروز همراه با #قربانی_فتوت رفتیم #قبرستان وادی السلام قم. آدم توی قبرستان پشتش خالی می شود که کدام‌یک از اعمال قرار است همراهش بیاید، هوایش را داشته باشد. می شود تصمیمات جدی گرفت. من حس می کنم قبرستان مومن را کارآمد می کند به این فکر می کند با کدام کار می تواند خدا را یاری می کند؟ کدام کار اثر دارد؟ ما خیلی شنیده‌ایم که کار کم اگر خالص باشد خدا به آن اثر میدهد، خدا آن را ماندگار می‌کند. #یاد_مرگ کارها را خالص می‌کند.
اما علماء قبل امام اخلاص نداشتند؟ #فهم_راقی از دین و دنیا را چگونه باید کسب کرد؟
باید #درس_خواند و خواند؟ باید تلاش شبانه‌روزی و #زندگی_جهادی داشت؟ باید #تهذیب_نفس کرد؟ باید #کار_تشکیلاتی کرد؟ باید #مدیریت_راهبردی را فرا گرفت؟

چطور می شود آنچه را که ما به فرد نسبت می دهیم را به یک جامعه نسبت دهیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_23
#جلسه_188

 

إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم (رعد ۱۱) خطاب آیه قوم است نه افراد!
چطور می شود آنچه را که ما به فرد نسبت می دهیم را به یک جامعه نسبت دهیم؟
مثلا می گوییم موقف فلان جامعه انفعال است یا موقف ایران در سال های 56 و 57 و حتی 58 قیام بود.
واقعا چه کسی می تواند موقف یک امت را ببیند و بفهمد؟
غرب چرا اینقدر در این زمینه جلوتر از ماست؟
چگونه می می تواند موقف یک جامعه را به جهتی که می خواهد تغییر دهد؟
می گویند انگلیس 200 سال زحمت شید تا به مردم ایران بفهماند که توان ساختن یک آفتابه را هم ندارد! این شد باور نماینده مجلس ما(تقی زاده) این انتخاب هوشمندانه را چه کسی برگزیده؟ #ما_نمی توانیم
چگونه به این راهبرد می رسند که جامعه ای که #هویت ندارد می توان به هر سو برد؟(شاید دسترسی به منابع اصیل دینی ما دارند،بهتر از ما)
به گمانم ما اینقدر از امام و انقلاب شنیدیم برایمان عادی شده است. به راستی امام چگونه به این نتیجه رسید که باید موقف ایران را به #ما_توانیم تغییر دهیم. چرا بقیه نمی دیدند؟ چرا بقیه آقایان به همین که ظاهر اسلام رعایت بشود راضی بودند؟ و فکر می کردند همه چیز درست می شود؟ انگار کسی در موقف دیدن لایه های آسیب های اجتماعی نبوده است.
دارایی امام چیست که نقاط راهبردی امت را می داند و الباقی علما (بعضا) نه؟ امام هم فرزند همین حوزه است؟
حضرت آقا چطور می شود که می بیند #موقف_الان_ایران، #تماشا است و در گام دوم راهبرد #قیام_جوانان را مطرح می کند؟

این که کسی بتواند ورای یک پدیده را ببیند، بر دین فهمی هم تقدم دارد.
⁦☘️⁩

#همايش_آسيب‌شناسي_انقلاب_اسلامي ! مصادف با بيست‌سالگي انقلاب!

#یادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_64
#جلسه_188

15 اسفند 77 مقام معظم رهبري ديداري دارند با شركت‌كنندگان در #همايش_آسيب‌شناسي_انقلاب_اسلامي ! مصادف با بيست‌سالگي انقلاب!

طبيعتا متناسب با حال‌وهواي سياسي و فرهنگي آن سال‌ها كه دولت اصلاحات بر سر كار است، بايد اين همايش را با ديد ترديد و توطئه بنگريم، اما حضرت آقا چقدر استقبال مي‌كنند و كاملا مشخص است كه گويي مشتاقانه منتظر فضايي بوده‌اند تا طرح بحث كنند.

#متانت_دين_انقلاب كاملا در اين بيانات ملموس است!

اما به‌راستي اجزاي عنصر فاخري به نام متانت، چيست؟

متانت با فضائلي چون حلم (بردباري) و حزم (دورانديشي) و صبر و كرامت هم‌خانواده است و پشتيبان فضائلي چون مدارا و غفران و خوش‌رويي و … است.

اما به‌گمانم متانت بيش از همه، ريشه در يك فهم عميق و فراگير و غني و مهيمن، و اطميناني قلبي به دست‌بالا بودن و نيز باور به همراهي سنت‌هاي پيدا و پنهان هستي با انسان دارد.

دوگانه تکلیف

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_43
#جلسه_188

• دوگانه تکلیف و نتیجه بیش از آنکه دوگانه ای واقعی باشد ذهنی است. ما به دستورات شارع به عنوان مسیری که ما را به حقیقت عالم می رساند مینگیریم و تکلیف را بهترین راه رسیدن به خوبی های عالم میدانیم.
• در واقع آن فقه حداقلی که فقط در صدد رفع مسئولیت و تعذر است، مسیر درست شریعت نیست. شریعت درست آن است که ما را به حقیقت عالم متصل میکند و دست ما را به حقائق پیدا و پنهان عالم، که عقلمان از آن عاجز است، میرساند. لذا در فقه ما مسیر واقع نمایی و تراکم ظنونی که ما به مطمئن به واقعیت و حقیقت میکند خیلی پر رنگ است.
• الواجبات الشرعیه الطاف فی الواجبات العقلیه
• اساسا نقش ثمره و نتیجه در تشخیص تکلیف پر رنگ میشود. در بسیاری از موقعیت ها تشخیص تکلیف بسیار مشکل است. در اینجاست که نقش نگاه به نتیجه بسیار پر رنگ است. زیرا واجبات شرعیه آمده اند که ما را به هدفی برسانند و مصالح نفس الامری عالم را به دست ما بدهند. لذا اگر درست فکر کنیم و لزومات رسیدن به آن نتیجه را بسنجیم، تکلیف صحیح را نیز تشخیص میدهیم. یعنی نگاه به نتیجه و لوازم آن، به ما بصیرت تشخیص تکلیف صحیح میدهد.
• از طرفی ممکن است راه های زیادی ظاهرا ما را به نتیجه ی واحد برسانند لکن بسیاری از آنها مطابق شرع و اتمسفر اسلامی نباشد. در اینجا باید پی به این نکته ببریم که این راه ها، اگرچه در ظاهر به نتیجه ی واحد میرسند لکن در واقع این نتایج فرق میکند و مسیر غیر شرعی نمیتواند ما را به نتیجه ی مطلوب شرعی و مصلحت حقیقی برساند. یا به نتیجه و مصلحت مد نظر نمیرساند ویا اگر برساند قطعا مصالح دیگری را فوت میکند

تفاوت «مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» با «ثمره گرایی و تعبد گرایی»

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_92 [بخش اول]
#جلسه_188

💠 تفاوت «مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» با «ثمره گرایی و تعبد گرایی»

☑️ #معرف_یادداشت: ذیل بحث #کارآمدی_توحید و مطرح شدن کارآمدی به عنوان یک #قرینه برای سنجش ادعای توحید وارد بحث ثمره گرایی و تکلیف گرایی شدیم که یک دوگانه مشهور به نام نتیجه گرایی و تکلیف گرایی در کلاس زنده شده و بحث خوبی در کلاس اطراف این موضوع درگرفت. بحثی که در کلاس مطرح شد ملقمه ای بود از عدم تفکیک دو بحث که در این سلسله یادداشت بین این دو نوع نگاه به نتیجه گرایی تمایز قائل می شویم و تفاوت آن ها را بیان خواهیم کرد.

1️⃣ همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه.

2️⃣ «لا تعبدگرایی و لا ثمره گرایی بل امر بین الامرین» [بخش اول]

🔺 در بخش قبل یادداشت به بحث «ما مأمور به وظیه ایم نه نتیجه» پرداخته شد و گفته شد که این بحث با بحث تعبدگرایی و ثمره گرایی متفاوت است، در این یادداشت می خواهیم نشان دهیم که بحث دوم یک بحث جدایی از بحث اول است و اتفاقا اینجا شیعه اصلا این دو گانه را به رسمیت نمی شناسد.
🔺 روشن است که هم بحث تعبد و هم بحث ثمره داری و کارآمدی هر دو جزو بحث های مهم اندیشه اسلامی است و هر دو در جای خود صحیح است؛ اما چیزی که صحیح نیست این است که یک پسوند «گرایی» پشت هر کدام بیاید که معنای آن این است که دیگری را دارد نفی می کند.
🔺 وقتی شما می گویید #تعبدگرایی معنایش این است که من عبد و بنده خدا هستم، خدایی با این عظمت و بزرگی و من با این کوچکی و ریزی؛ معلوم است که هر چه او بگوید می گویم چشم؛ این چشم را هم طوری معنا می کنند که عقل که وجه ممیزه انسان از مخلوقات دیگر است عملا نفی می شود. ابتدا اسمش تعبد به خداست، ولی وقتی که در بسیاری از امور خدا رسیدن به اینکه او از ما چه می خواهد را به استنباط و فهم ما از دین احاله کرده است، چون به ما عقل داده است؛ آرام آرام معنای تعبد به خدا تبدیل می شود به تعبد به این فهم من از دین؛ وقتی که تعبد را قبل از این به صورتی پر رنگ کرده ایم که عقلانیت رنگ باخته است، عملا فهم دینی که می خواهیم به آن متعبد کنیم فهم ضعیفی خواهد بود، آن تحجر و دگم اندیشی ما در تعبد ما را می کشاند به تعبد به همین فهم ضعیف و دگم اندیشانه ای که خودمان از دین پیدا کرده ایم و در واقع می شویم بنده خریت و نفهمی خودمان نه بنده خدا! لذا این یک شق از قضیه است که اگر #گرایی به ته آن اضافه شود چنین ثمرات #اشعری_مأبانه_ای به بار خواهد آورد. به جایی می رسد که شعار این طیف شعر معروف #‌هرچه‌آن‌خسروکندشیرین‌بود می شود.

🔺 از طرفی وقتی شما می گویید #ثمره_گرایی معنایش این است که من دنبال ثمره و نتیجه هستم، ثمره و نتیجه هم آن چیزی است که عقل کوتوله ی من می گوید و می فهمد؛ این ثمره را اینقدر پر رنگ می کنیم که انگار که خدا یک عقل به ما داده و گفته برو من را دیگر با تو کاری نیست! طوری این ثمره گرایی را پر رنگ می کنیم که متون صریح و خواسته های واضح خداوند را نیز با این فهم کوتوله ای خودمان معنا می کنیم و از آن اراده حقیقی و خواست الهی که بنا بود در زندگی ما جاری شود خود و دیگران را محروم می کنیم. اینجا هم اضافه شدن #گرایی به به ثمره، چنین ثمرات #معتزلی_مأبانه_ای به بار می آورد که گویا خدا یک #خدای‌ساعت‌ساز بوده است که این جهان را ساخته و آن را به ما واگذار کرده و خودش رفته دنبال کارش.

 

2️⃣ «لا تعبدگرایی و لا ثمره گرایی بل امر بین الامرین» [بخش دوم]
🔺 اما عقل عزیز و محتشم شیعی که به راهنمایی اهل بیت همیشه از این افراط و تفریط ها به دور مانده است؛ همانطور که در برابر #جبرواختیار که این دو گرایش کلامی منحرف قائل به دو طرفش شدند، بحث نفی هر دو را مطرح می کند و گزینه #امربین‌الامرین را به میان می آورد؛ در تمام #دوگانه‌های‌دروغین دیگر نیز همین را خواهد گفت؛ در اینجا نیز باید گفت که هم تعبد در اسلام داریم و هم ثمره؛ این گرایی که شما ته آن ها اضافه می کنید و هر کدام دیگری را نفی می کنید غلط است.
🔺 تمام هویت ما بندگی حضرت حق است، ما عین بندگی و ربط به او هستیم؛ اما همین اوست که به ما عقل داده است که هم برای فهم اینکه او از ما چه می خواهد و هم برای فهم اینکه این فهم را چطور جاری بکنیم باید از این نعمت خداداده بهره ببریم؛ لذا شیعه بندگی را در اوج آن قبول دارد و در اوج صفاتی که می خواهد برای نبی اکرم به کار ببرد او را #عبده می نامد؛ منتها این عبودیت برای رسیدن به یک غایتی است که آن #سعادت و #قرب‌الهی است؛ در این مسیر با عقلانیتی که به دین منور شده است، نه یک عقلانیت نوک دماغ بین، شروع می کند هم در مسیر فهم از دین و هم در مسیر جاری کردن دین طوری عمل می کند که غایاتی که دین برای این مسیر بندگی ترسیم نموده است حاصل شود. لذا ثمره و نتیجه در وظیفه ای که او برای خود ترسیم می کند تزریق شده است، ثمره در رگ و پی کار او دویده است؛ منتها باز او بعد از انجام وظیفه نیز کافر نمی شود؛ باز هم دست حضرت حق و حضور حضرت حق را بعد از انجام وظیفه هم می بیند که ثمره متوقع که حتی من تلاش کردم از متن دینی بفهمم که این کارم برای این ثمره است اگر حاصل نشد، یعنی مصلحت بالاتری در کار وجود دارد که من ندیده ام؛ دوباره می نگرم که در این وضعیت جدید وظیفه من چیست، چون من دست از آن غایات به هیچ وجه بر نخواهم داشت و آن غایات هم تعطیل بردار نیست، الان بعد از آن فهمی که داشتم و عملی که کردم شرایط جدیدی ایجاد شده است؛ هم بر می گردم با دقت زیاد بازنگری می کنم که نکند آن فهمی که داشتم نقصی داشته است؛ و هم تلاش می کنم بفهمم که در این شرایط جدید باز وظیفه من برای تحقق آن غایات و ثمرات چیست.
.

کارآمدی دین:

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_45
#جلسه_188

🔰1. کارآمدی دین:
در این سرفصل این پرسش مطرح می شود که اساسا کارآمدی درباره دین مطرح است. آیا خاتمیت دین بدین معناست که دین ختمی بایستی کارآمد باشد؟ آیا در ادبیات دینی شواهدی مبتنی بر کارآمدی داریم یا خیر؟

💠شواهد قرآنی و روایی در باب #کارآمدی

4️⃣يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما يُحْييکُمْ
آیه 24 سوره انفال
ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را اجابت کنید و نیز پیامبر را آن گاه که شما را به اسلام که موجب حیات شماست فرامی خواند

🔰علامه در توضیح این آیه در تفسیر المیزان می فرمایند:

«این آیه تأکید دعوت اولی است که درآیه 20 فرمود:(اطیعوا الله و الرسول )اکنون مؤمنان را فرمان می دهد که دعوت خدا ورسول را اجابت کنند و می فرماید: حقیقت دعوت خدا و رسول چیزی است که انسان را از ورطه هلاکت و فنا نجات داده و او را زنده می سازد، چه در دنیا و چه در آخرت . و حیات مرحله نهایی و کمال نعمت است و ماوراء زندگی ، جز عدم و بطلان چیزی نیست و اثر حیات هم شعور و اراده است و هدایت الهی ، انسان را به سوی سعادت و خیرش سوق می دهد،همانگونه که فطرت او نیز بدان تمایل دارد،لذا خداوند هم با هدایت تکوینی وهم با هدایت تشریعی انسان را بسوی خیر ومنافع وجودیش دلالت می کند.»

پس آنچه که موجب حیات است دعوت دین حق است و حیات منظور هم دنیاست و هم آخرت. و حیات مرحله نهایی و کمال نعمت است. فلذا می فهمیم که کارآمدی و سودمندی جزو لوازم بین معنای حیات می باشد. فلذا ای آیه به صراحت دال بر کارآمدی و سودمندی دین هم به لحاظ دنیوی و هم به لحاظ اخروی می باشد.

اما روایات ذیل این آیه نیز دال بر حیات دنیوی نیز می باشد؛ به طور مثال:

الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ یَقُولُ وَلَایَهًْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام)فَإِنَّ اتِّبَاعَکُمْ إِیَّاهُ وَ وَلَایَتَهُ أَجْمَعُ لِأَمْرِکُمْ وَ أَبْقَی لِلْعَدْلِ فِیکُم.

امام باقر ( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ؛ یعنی ولایت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (زیرا پیروی از ولایتش موجب بقای عدالت و نظام اجتماع شما خواهد بود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۵۱۴ القمی، ج۱، ص۲۷۱/ بحار الأنوار، ج۹، ص۲۱۰

ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_188
#کارآمدی_دین
◀️ادامه از قبل

♨️ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

⭕️بررسی کارآمدی به صورت کلان

🔺بررسی کارآمدی دین، نیاز به وسعت دید و ایمان قلبی به آموزه های اسلامی دارد.

☑️برای اَبَد آفریده شده ایم و باید طریقی را به سمت محبوب بپیماییم و در راه او قیام و استقامت کنیم و از هیچ کس و هیچ چیز نهراسیم.

🔻اگر این آموزه ی اسلامی به صورت مداوم مرور نکنیم، ممکن است حوادث خرد اجتماعی ما را ناامید و ملول کند.

⭕️کارآمدی معیاری که میزان پیشرفت جامعه اسلامی را نشان می دهد. یعنی عملکرد کلی جامعه در مواجهه با دین با معیار کارآمدی سنجیده می شود.

🔺باید دقت داشت که کارآمدی معیار دین و احکام آن نیست. معیار موفقیت ما است در عمل به دین. به تعبیر دیگر اگر با جامعه ای مواجه شدیم که دستورات دینی در آن کارآمد نمی نمود، باید به عمل مان شک کنیم نه اصل دین و نظام امامت و ولایت.

🔺برای فهم درست تکلیف باید زمانه را بشناسیم و برای درک درست کارآمدی باید تکلیفمان را تشخیص داده باشیم.

🔺درک درست از نظام ولایت و مطالبات او است که تکلیف امت اسلامی را در عصری مشخص می کند.

🔺پرداختن به کارآمدی یک محاسبه کلان اجتماعی در عمل به تکالیف دینی است، اگر امت اسلام تکلیفش را به درستی نشناسد، کارآمدی چه چیزی را می خواهد در صحنه ارزایابی کند؟

⭕️کارآمدی معیار سنجه نتیجه است

🔺اگر به تکلیف عمل کنیم، قطعا به نتیجه می رسیم.

🔻اگر از واگویه ی این عبارت واهمه داریم، معلوم می شود هنوز به آموزه های اسلامی ایمان نیاورده ایم.

🔺تشخیص درست تکلیف و عمل درست به آن علت تامه رسیدن به نتیجه است. اگر به نتیجه نرسیدیم باید به تشخیص یا عملمان شک کنیم.

🔺البته گاهی اتفاق می افتد که ما عملکردمان را بی نقص می بینیم و احساس می کنیم تکلیف را هم به خوبی تشخیص داده ایم، اما باز هم به نتیجه نمی رسیم.

🔺اگر دریافت و محاسبه ای که انجام داده ایم واقعا درست باشد، قطعا پای مصلحت بزرگتری در میان بوده است و در اینجا هم نتیجه ای که به دنبالش بودیم(تقرب به باری تعالی) حاصل شده است. اما باید توجه داشت که این تحلیل پایه ما در مواجهه با نتیجه عملکردمان نیست. در واقع دست آویز ما است در جایی که دستمان از تحلیل خالی مانده است.

پیشرفتِ مقید به مقاوت و یا مطلق از آن؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_38
#احمد_قوی
#جلسه_188

✅ #پیشرفتِ مقید به مقاوت و یا مطلق از آن؟

💠 چند سوال جدی که امروز در #جنگ_گفتمانی به آن مبتلا بوده و ناگزیر به پاسخ دادن به آن هستیم:

امروز و در این وضع کشور دقیقا چه حرفی را باید به #افکار_عمومی منتقل کنیم؟

کدام مفهوم یا مفاهیم باید در فضای جامعه زمزمه شده تا تبدیل به گفتمان شود؟

از کدام مدخل باید به جریان غیرانقلابی حمله (گفتمانی) کرد تا زمین گیر شده و یارای مقابله نداشته باشد؟

روی چه نیازهایی در جامعه باید دست گذاشت تا همراهی عمومی حاصل شود؟

چه مقدار باید مشکلات ریز و درشت امروز را فهرست کرد تا مردم بدانند که شما از جنس خودشان هستی؟

آیا امروز باید از منطق ناب انقلابی سخن به میان آورد و یا دوره ی این حرفها گذشته و مردم تنها طالب #کارآمدی هستند؟

نسبت سویه های سلبی و ایجابی به چه صورت باید باشد؟

آیا گفتمان پیشرفت به تنهایی قادر به نشان دادن رویکردهای انقلابی ما خواهد بود و یا این که پیشرفت در فضای افکار عمومی مشترک لفظی است و ممکن است آن چه ما اراده کنیم به مخاطب منتقل نشود؟

دوگانه ی #سازش و #مقاومت چه مقدار اصالت دارد و مرزبندی بر اساس این دوگانه چه مقدار در خالص سازی گفتمانی موثر است؟

حضرت آقا تلاش می کنند تا پس از این مقطع 8 ساله چه چیزی را به خواص و عموم جامعه منتقل کنند؟

استخدام چه ادبیاتی باعث می شود که دست فرمان آقا به نتیجه مطلوب نرسد؟

خواص انقلابی چه نقشی در به ثمر رسیدن یا نرسیدن این تلاش 8 ساله دارند؟

به نظرتان امروز چه کسانی و در چه مقیاسی در ایران اسلامی به این سوالات فکر کرده و در مقام پاسخ به آن هستند؟
و
.
.
.

پ ن : خیلی بد است که آدم یادداشت یک جلسه رو بگذارد تا هفته ی بعد بیات بشود و بعد بنویسد! مثل غذایی می ماند که یک هفته در یخچال مانده (البته اگر سالم بماند). خودم هم انگیزه نوشتن نداشتم اماچه کنیم که #شوق_یادداشت ما را به نوشتن وا می دارد ( الکی مثلا از سید شرافت نمی ترسم😉)

در بحث اجتماع أمرونهي در اصول فقه، يك نظر اين است

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_63
#جلسه_187

در بحث اجتماع أمرونهي در اصول فقه، يك نظر اين است كه متعلَّق أوامرونواهي «عناوين» هستند و حكم هم از عناوين به معنونات و مصاديق سرايت نمي‌كند، لذا اجتماع وجودي پيش نمي‌آيد و مشكلي نيست، اما برخي هم احكام را متوجه مصاديق مي‌دانند (مستقیما یا سرایتا) و به تعارض مي‌رسند.

مثالي بود از اينكه اگر توحيد را ناظر به مهندسي و معماري حيات اجتماعي بشر تقرير نكنيم، خيلي به چالش برنمي‌خوريم، تعارض و رويارويي از آن‌جا شروع مي‌شود كه توحيد را از مستوري به دستوردهي و برنامه‌دهي بكشانيم:

سالك در اين سلوك به دنبال كيستي؟
من يار را به كوچه و بازار مي‌كشم

براي آمريكايي‏ها مسئله مسئله‏ي شيعه و سنّي نيست؛ هر مسلماني كه بخواهد با اسلام، با احكام اسلامي و قوانين اسلامي زندگي كند و براي آن مجاهدت كند و در راه آن حركت كند، دشمن خود به‏حساب مي‏آورند. با يك سياستمدار آمريكايي مصاحبه كردند؛ مصاحبه‏گر از او مي‌پرسد كه دشمن آمريكا كيست؟ او در جواب مي‌گويد دشمن آمريكا تروريسم نيست، #دشمن_آمريكا مسلمان‌ها هم نيستند، دشمن آمريكا #اسلام‌گرايي است؛ اسلام‏گرايي. يعني مسلمان تا وقتي بي‏تفاوت راهش را بيايد و برود و انگيزه‏اي نسبت به اسلام نداشته باشد، احساس دشمني با او نمي‌كنند؛ امّا وقتي اسلام‏گرايي به ميان آمد، پايبندي و تقيّد به اسلام و حاكميّت اسلام به ميان آمد، پايه‏ريزيِ همان تمدّن اسلامي وقتي به ميان آمد، دشمني‏ها شروع‏ مي‌شود. (94/10/08)

ما مامور به وظیفه و تکلیفیم و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف آن تکلیف، جزئی از تکلیف است.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_صحرایی
#یادداشت_5
#جلسه_187

ما مامور به وظیفه و تکلیفیم و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف آن تکلیف، جزئی از تکلیف است.

اما تحقق و تحصل خارجی هدف، خارج از حیطه تکلیف است و ما مامور به آن نیستیم.

بنابراین اگر بعد از برنامه ریزی مناسب برای رسیدن به هدف و مشخص شدن تکلیف،
در حین عمل یا ابتدای عمل احساس کردیم ممکن است حصول هدف بدلیل امری خارج از افعال ارادی ما، محقق نشود، نباید کار را رها کنیم
بلکه باید بر انجام تکلیف مداومت کنیم زیرا تحقق نتیجه با خداست.

اما اگر اصلاح آن عامل در حیطه اختیارات ما باشد جزئی از تکلیف ماست که در جهت رسیدن به هدف، اصلاحات مناسب را انجام دهیم.

جمهوری_اسلامی_جمهوری_اسلامی_است

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#یادداشت_18
#جلسه_187
#جمهوری_اسلامی_جمهوری_اسلامی_است

جمهوری اسلامی ژاپن نیست که فقط به قطار ها وماشین های روی زمینش؛ هواپیمای در اسمانش و کشتی بر روی آبش افتخار کند.
جمهوری اسلامی آلمان نیست تا فقط به قدرت سیستیمی ادارجاتش افتخار کند.

انقلاب اسلامی آمریکا نیست تا فقط به موشک های نقطه زن میلی مترش افتخار کند؛ جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی است .

ما انقلابمان را با حساب ماشین حساب های ژاپنی بدست نیاوردیم؛ اعداد در قاموس اسلامی شبیه منطق ریاضیات نقش افرینی نمیکند؛ ما 1 را برابر ده میدانیم.

به همین خاطر است که به بدر افتخار می کنیم. به همین خاطر است که از جنگ سی سه وروزه به تعجب دهنمان را باز نمیکنیم.بلکه ایمان داشتیم که زوزه اسرائیلیان را در این جنگ خواهیم شنید.

اگر قرار بود با دستگاه های محاسباتی انقلاب های جهان حساب کتاب می کردیم، از دود پیپ شاه هم چیزی نصیبمان نمی شد ؛

ما ملتی هستیم که گاهی به شکست های ظاهری تاریخی افتخار پیروزی می کنیم.
ما خودمان را همیشه پیروز می دانیم چون میدانیم در دستگاه محاسباتی اسلام عدد صفر وجودندارد شهید میشویم یا پیشرفت می کنیم.

و اگر شکست ظاهری میخوریم ببعض ما یکسبون خود شک می کنیم؛ نه ان که صرفا کاغذی دیگر سیاهه طراحی ونقشه کنیم.

جنبش وانقلابی که این گونه محاسبه می کند واین گونه انقلاب می کند و می اندیشد؛ جفاست که او را چون سایر حکومت ها اسیب شناسی کرد، ملتی که بر خلاف دستگاه های محاسباتی وعقلانی مرسوم دنیا انقلاب میکند؛ ظلم است بر او تا به سد سازی؛ قطار سازی، خود روسازی و.. خود افتخار کند.
برای جمهوری اسلامی باید دستگاه اسیب شناسی براساس باورها خود خلق کرد؛ که تکیه بر دستاوردهای مادی ؛منطق خوبی است تا ا جمهوری اسلامی را در توزیع عدالت اثبات کنیم، اما بد عادتی است که دایم با مردم این گونه سخن بگوییم.

#جمهوری_اسلامی
#دستگاه_محاسباتی
#ژاپن_اسلامی
#دستگاه_آسیب_شناسی

چرا با وجود انجام تکلیف در برخی موارد به نتیجه ای که در روایات آمده نمی رسیم؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_22
#جلسه_187

#کارآمدی_دین
💎برش اول
مقدمه1
خداوند حکیم است و کاری را بیهوده جعل و تکلیف نمی کند. (حتی د ربرخی از امور خودش علت جعل را عیان نموده) زکات
مقدمه2
خداوند علم مطلق است اگر تکلیفی را با شرایط خاص را برای رسیدن به نتیجه ای قرار داده با علم به اینکه قطعا به آن منتج می شود قرار داده است.
نتیجه
پس اگر تکلیف آنگونه که خداوند متعال امر فرموده، امتثال شود ممکن نیست که به نتیجه نرسد.

نکته: حکم از احکام فردی و اجتماعی است و با این تقسیم هیچ خللی در این اصل وارد نمی شود.

❓سوال: چرا با وجود انجام تکلیف در برخی موارد به نتیجه ای که در روایات آمده نمی رسیم؟
اگر خداوند خود علت تکلیف را مشخص کرده پس باید به درستیِ فهم در تشخیص تکلیف و صحت و کیفیت امتثال آن خدشه کرد.
اگر خداوند علت جعل تکلیف را مشخص نکرده است. نمی شود به این راحتی نتیجه بخشی را معیار سنجه قرار داد

💎برش دوم
در بسیاری از موارد کارها آنطور که جعل شده امتثال می شود اما به نتیجه ای که مد نظر مکلف هست حاصل نمی شود.
از امام حسن تا امام یازدهم علیهم السلام همگی تحت نقشه های کوتاه مدت و طولانی مدت دست به مبارزه ی تقیه ای زدند تا بتوانند حکومت اسلامی را به دست صاحبش برسانند.آنچه که باید میشد در ظاهر نشد که نشد. آنها می دانستند که خلافت ظاهری دیگر قرار نیست لیاقت حضور اهل بیت را داشته باشد اما از تلاش در این راستا کوتاهی نکردند. و حتی جان خود را فدای احیاء حکومت اسلامی کردند.
در اینجا به تشخیص و نحوه امتثال مکلف چون امام معصوم است هیچ خدشه ای وارد نیست! و این یعنی «ولله عاقبت الامور»
خدا بهتر می داند در چه زمان و مکانی حق را پیروز گرداند…

جمع بندی
خود دین معیار خوبی ست برای اینکه بتوانیم کارآمدی را سنجه قرار دهیم یا نه؟ بگونه ای که اگر خود دین نتیجه اعمال و رفتار مکلف را مشخص کرده باشد پس باید بدانیم اگر تکلیف و روح حاکم براعمال و اوراد را فهم کرده باشیم به میزان کیفیت امتثال، نتیجه رخ می نماید. و گرنه نمی توان سنجه قرار داد…
ولله عاقبت الامور

ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_187
#کارآمدی_دین

♨️ضرورت پرداخت به کارآمدی دین و لوازم آن

⭕️ابتدائا به نظر می رسد که چاره ای جز این بررسی نداریم. چون بررسی کارآمدی، همان دستگاه تحلیل انسان است و هر عملی که از او سر می زند(خودآگاه یا ناخودآگاه) برآمده از همین دستگاه تحلیل است.

🔺اگر زمینه های کارآمدی دین را به درستی تشخیص ندهیم و برمبنای آن به تحلیل نپردازیم، دشمنان دین با دستگاه تحلیل مریضی که به ما ارائه می کنند،(علوم انسانی غربی) ناکارآمدی دین را به ما حقنه می کنند.

🔺شاید نپرداختن جدی به همین معیار است که باعث شده عقیده ی سکولار مجال ارائه پیدا کند.

⭕️علوم انسانی اسلامی، معیار ارزیابی کارآمدی جامعه اسلامی است.

🔺خود پرداختن جدی به کارآمدی دین مبین اسلام، منجر به تولید علوم انسانی اسلامی می شود.

🔺زیرا آنچه که در جامعه بروز پیدا کرده است، حاصل فهم دینی ما است. در واقع با فهمی که از شریعت داشته ایم به تجربه دینی پرداخته ایم. اگر این تجربیات را به درستی تحلیل کنیم، به عرصه ی دیگری از فهم و تحلیل راه می یابیم که سابقا درکی از آن نداشته ایم.

🔺به تعبیر دیگر تولید علوم انسانی اسلامی متوقف بر تجربه ی عینی عقاید اسلامی است. یعنی تحلیل همین تجربیات است که علم دینی پدید می آورد.

💠مثلا بر مبنای فقه اسلامی، قضاوتی در مورد بانک به دست می آوریم و اجازه می دهیم بخشی از اقتصاد یک کشور اسلامی باشد، وقتی این سیستم را تجربه می کنیم، می بینیم آنچه در صحنه رقم می زند ربا و پولشویی و شکاف طبقاتی و … است.
تحلیل درست از این تجربه و ارائه پیشنهاد جایگزین آن، یک قدم مؤثر در تولید علم اقتصاد اسلامی است.

◀️ادامه دارد…

الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_30
#جلسه_187
#تقریر_یک_ایده
#خدمت_به_مردم
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت

🔰بزرگترين مبارزه با آمريكا، خدمت به اين مردم است. هركه مى‏خواهد با امريكا مبارزه اساسى كند، بايد به اين مردم خدمت كند. هر كه مى‏خواهد با دشمنان اين ملت مبارزه عملىِ كارآمد كند، با فساد مبارزه كند.
(14 خرداد 82)

🔸شعار توحید از همان ابتدا با مستکبرین وقدرتمندان زمان خوش درگیر می شود
امروز هم امریکا به عنوان بزرگترین و اصلی ترین دشمن اسلام شناخته شده
یعنی جبهه اسلامی در اولویت برای مبارزه باید این نکته را بداند و دشمن اصلی و فرعی را بشناسد
حالا که دشمن اصلی توحید امریکاست
نحوه مبارزه ما با این شیطان بزرگ خیلی مهم است اینکه چگونه جبهه توحید باید به پیکار این دشمن بروود

🔸حضرت اقا به عنوان پرچمدار جریان توحیدی و سکان دار این کشتی نجات هم این دشمن را می شناسد هم با نحوه های مبارزه آسناست وتجربه داشته نسبت به همپیمانان و دشمنان داخلی و خارجی هم اطلاع کافی دارد

🔸حضرت آقا بزرگترین و بهترین مبارزه با دشمن را
خدمت به مردم ایران می داند
این مبارزه را مبارزه اساسی و عملی می داند

🔹ظاهرا نقشه پیروزی را اینگونه ترسیم کرده اندکه اگر ما ایران را ایرانی الگو کنیم و مردمان از این جمهوری اسلامی رضایت داشته باشند وپای آرمان های خود بمانند تمدن غرب و دشمن ما بیشترین ضربه را میخورد این ایران الگو یک تنبه ایست برای تمام ملت ها که می توان مستقل و با عزت نفس روی پای خود بود و زیربار زور نرفت و پیشرفت کرد ودر رفاه بود

آنتی تز دشمن نام امیدی ملت ایران نسبت به توانایی های خود است نسبت به ارزش مقاومت و ایستادگی است که در مقابل جبهه کفر دارند

🔷الگوی اسلامی ایرانی اسلامی پیشرفت همه نقشه مبارزه جمهوری اسلامی با تمدن غرب است

حوزه باید الگو را جدی بگیرد
الگو خیلی غریب است
لگو یکی از ابر پروژه های حضرت آقاست
الگو تمام شعور و فهم نخبگان جمهوری اسلامی است
الگو بهترین مدل مبارزه با دشمنن است
الگو هم نفی دارد و هم ایجاب

#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت

ناظر به متن برادر شرافت اعلی الله مقامه

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_28
#جلسه_186
#تقریر_دشمن

ناظر به متن برادر شرافت اعلی الله مقامه
این نوع تقریر کردن از یک اندیشه و تفکر کار سختی نیست ترامپ هم نظرش درباره ما همین است که شما به غرب نسبت می‌دهی این نوع تقریر کردن تقریر کردن به سبک داعشی است
تقریر یک مکتب وقتی صحیح است که بزرگان آن مکتب آن را قبول کنند یک طرفه به قاضی رفتن کار شما را حل نمی کند
علمی تر غرب را تقریر کنید
با وحشی وحشی کردن تفکر شما اهلی نمی شود

ما همه وحشی هستیم چون نفس اماره داریم
(و ما ابری نفسی ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم)
انسان گرگ انسان است جمله پُر بیراهی نیست.
قرآن زیبا تشبیه می کند امر کردن به نفس را
(و اتبع هواه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث)

ما و غرب همه مخاطب اغوای شیطان هستیم دشمن قسم خورده ای که برای گمراهی ما حریص تر است تا غرب

به نظر تمام تعریف شما از غرب وانسان غربی بر جامعه و ماهم کاملا صادق است
همه ما حیوانیم
دست ما به گوش نمی رسید

جامعه ی زندگی گرای ایده آل، جامعه ای در مرحله ی بقاست.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#ایمان_نیک_گفتار
#یادداشت_11
#جلسه_186
#زندگی_گرایی

✍️🔖جامعه ی زندگی گرای ایده آل، جامعه ای در مرحله ی بقاست.

🔰اگر جامعه را یک مرکب حقیقی بدانیم که همانند انسان درجات سعادت و شقاوت را طی می کند، مراحل سلوک عرفان عملی را می توان برای آن هم تصویر نمود.
🔸یکی از طرح های رایج اهل معرفت در سلوک الی الله ، اسفار اربعه است که نام آن اولین بار در شرح تلمسانی بر منازل السائرین آمده است و عبدالرزاق کاشانی با دقت و ظرافت بسیار به تعریف و ترسیم این سفرها همت گماشته است. طرح کاشانی به توسط شاگرد او داود قیصری دستخوش تغییراتی شد و به دست صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا رسید. طرح سلوکی اسفار اربعه ی ملاصدرا بیش از آنکه وامدار کاشانی و قیصری باشد بهره مند از نوشته های حکیمانی چون ابن سینا و قطب رازی است و در مجموع می توان گفت ترکیبی است از حکمت عرفانی ابن سینا و قطب شیرازی و نگاه عرفانی برگرفته از اندیشه ابن عربی.
🔸در طرح صدرایی اسفار اربعه، سفر اول تا فنای سالک ادامه می یابد و سفر دوم، یعنی سفر در حق از همین نقطه آغاز می شود. از سفر سوم پای خلق به میان کشیده می شود تا جایی که مرحلة چهارم با فنای سالک همراه است، اما سیری است در میان خلق و تلاشی است برای هدایت ایشان و برای عهده داری امورشان. این سفر که بقای بعد از فنا نامیده می شود ، خود، بخش نهایی سیر سالک و بالاترین تحول برای اوست
🔸اقتضای حالت فناء ، بی خودی و غفلت از خلق و ماسوی الله است، چنانچه حالت بقاء ، هشیاری و توجه تام به مخلوقات و کثرت عالم در عین حقانی بودن را اقتضا می کند. قبل از رسیدن به فناء، داشتن کثرت ها مانع راه است اما بعد از رسیدن به بقاء، قوت سالک محسوب می شود. به همین دلیل است که انبیای الهی برای هدایت و دستگیری می بایست در مرحله ی بقایی به سر ببرند و إلا توان عصمت از خطا در تدبیر امور و مواجهه معصومانه با کثرات عالم را نخواهند داشت.
✅ اکنون جامعه ای را در نظر بگیرید که در سیر و سلوک الی الله است. اگر حال یک جامعه تلاش برای حصول فناء و ترک کثرات باشد دیگر نمی تواند در تدبیر زندگی اش دچار نقصان و نوسان نباشد و یک زندگی کامل و آباد با همه ی ظرافت ها و تفاصیلش محقق کند . فقط زمانی این نقصان ها برطرف خواهد شد که توجه تامش به سمت این دنیا جلب شود و این توجه تام او را از حق غافل نکرده باشد، اگرچه که والیان و حاکمان آن در مرتبه ی بقاء به سر ببرند، زیرا وضعیت یک جامعه ،بروز حالت مردمان آن است و تا مردم زندگی گرا نشوند، یک زندگی آباد اسلامی رقم نخواهد خورد.
🔴 اگر اسلام یک مکتب زندگی گراست، این به تبع اوج مقام بقاء پیامبر ختمی و اوصیای ایشان است، این درست است که امت هم می توانند و یا می بایست خود را به بقاء بزنند ، ادای آن را در بیاورند تا گوشه ای از این حقیقت به منصه ظهور برسد و زمینه برای تحقق فناء اجتماعی آسان تر گردد ، اما تحقق تام زندگی گرایی جز با رسیدن مردم به مقامات بقائی امکان پذیر نخواهد بود.
.

مشکل اصلی جامعه دینی کجاست؟

#یادداشت_17
#محمد_امامی
#دنیای_مبارزان
#جلسه_186

مشکل اصلی جامعه دینی کجاست؟
چرا بعد از مدتی یاران واصحاب پیامبر به ایین و منسک او پشت می کنند؟ درحالیکه هنوز ادعای اخرت گرایی دارند ؟
چطور ممکن است عده ای از مبارزین انقلاب۵۷ فرسنگ ها با ارمان ها وشعارهای انقلاب خود فاصله بگیرند؟ درحالیکه عمامه برسردارند و دم از دین و اخرت می زننند؟
مشکل کجاست ؟
ایا انها دنیا گرای محض شده اند،‌چون جوامع مادی ؟ چطور ممکن است منغمر در دنیا بشوند درحالیکه معتقد به ارزش های اخروی هستند وحتی ان ها را در صف اول انفاق کنندگان می بینیم؟
مشکل اصلی این است ک در جامعه دینی دوجریان داریم، که پایبندی به ارزش های هریک ازاین جریان ها، حکم ضمانت ماندن در انقلاب یا اخراج از ان را میدهد .
جامعه دینی نه اخرت گرای محض است و نه منغمر در دنیا . مشکل این جانیست .
عده ای از مبارزین انقلابی حتی در دوران مبارزه وبعد از ان انقلاب کردند تا هم دنیا را اباد کنند وهم اخرت را . برای دنیا هویتی مستقل از اخرتی پیش رو تصویر کردند . و هرچه انقلاب پیش رفت این ها چندین قدم به ارتجاع نزدیک تر شدند، اغاز ارتجاع این جریان دینی از این نقطه کانونی است . تا در نهایت به دنیا گرایی محض می رسند …
اما انقلاب خمینی دنیا را می خواست چون مزرعه اخرت بود، او دنیا را برای اخرتی اباد میخواست. نه دنیایی درعرض اخرت. دنیا را ممری می دید برای فلاح اخرت . لذا هیچگاه در حیرت تضاد ارزش های این دو نخواهد افتاد

زندگيِ دنيا يا زندگيِ دنيايي

#يادداشت_62
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#جلسه_186

زندگيِ دنيا يا زندگيِ دنيايي
نسبت حيات/دنيا/آخرت در قرآن

خداوند متعال در برخي آيات خود را #حيّ معرفي مي‌كند، در برخي ديگر #محيي ، در بعضي خود را خالق #حياة و #موت ، و در بعضي ديگر #إحيا و #إماته را به خود نسبت مي‌دهد ، در آياتي تساويِ #محيا و #ممات انسان‌ها را رد مي‌كند، و در تمام آياتي كه به نسبت حيات با دنيا مي‌پردازد، همه‌جا تركيب وصفي #الحياة_الدنيا به‌كار مي‌برد.

ويژگي‌هايي كه قرآن براي حيات دنيايي برمي‌شمارد: لهو، لعب، تفاخر، تكاثر، متاع قليل، متاع غرور و زينت است.

نسبت مردم با آن: اراده‌ي آن (يريدون)، حبّ آن، ايثار آن بر غير آن، زينت ديدن آن، مغرورشدن به آن، رضايت به آن، اطمينان به آن و فرح‌ناكي از آن است.

براي حيات آخرتي هم فقط دو وصف به كار مي‌برد: حَيَوان، دار القرار.

به اصحاب حيات دنيايي، عذابِ خزي و ذلت و غضب الهي وعده مي‌دهد، لازمه‌ي قتال في سبيل الله را خرج حيات دنيايي براي خريد آخرت مي‌داند، و به اولياي الهي در حيات دنيايي بشارت مي‌دهد.

اما جالب‌تر اينكه آب را مايه‌ي حيات معرفي مي‌كند: و جعلنا مِن الماء كلَّ شيءٍ حيٍّ ، و حيات دنيايي را به آب باراني تمثيل مي‌كند كه از آسمان جاري شده بر زمين گياهاني مي‌رويد كه پس از سبزي و خرّمي، به‌سرعت خشك و با باد پراكنده مي‌شوند، گويي كه اصلا نبوده‌اند:

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلي‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مُقْتَدِراً (كهف/45)

#خلاصه : يك دنيا داريم و يك حيات دنيايي، دنيا در مقابل آخرت نيست، بلكه سطحي ظاهري و كم‌مايه است از حيات (مانند گياهي که جلوه‌اي زودگذر از آب حيات است) … حيات دنيايي اما به همين سطح حيات ظاهري بسنده‌كردن است، باطن آن را نديدن يا انكار آن است.

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (أنفال/24)

باز هم دوگانه #تکلیف و #نتیجه !

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_35
#احمد_قوی
#جلسه_186
#کارآمدی

باز هم دوگانه #تکلیف و #نتیجه !
بحث امروز جلسه حلقه کلامی ناگهان ما را به میان یک دعوای سنگین گفتمانی پرت کرد که سالهاست اذهان نخبگان جریان انقلابی را به خود مشغول کرده و البته پاسخ های متنوعی نیز به این مساله سرنوشت ساز داده شده است!
اما به گمانم بحثی که در جلسه امروز ما شکل گرفت تا حد زیادی مشترک بود و تقریبا همه ی افراد حاضر در بحث یک دغدغه را دنبال میکردند.
گمان ندارم که در جمع ما قائل به این مطلب باشد که در دوگانه تکلیف و نتیجه صرفا باید به یک طرف مایل شد و دیگری را به گوشه ای وانهاد.
اما به نظر می رسد که مساله اصلی ما در تعیین حد و مرزها و مصادیق پیچیده است.
به عنوان مثال محاسبات مادی چه مقدار باید در حساب و کتاب ما ضریب داشته باشد؟
نصرت الهی و ایمان به غیب در چه مواردی و تا چه حدی باید در تصمیم گیری های ما پررنگ باشد؟
نکته ی بسیار مهم دیگری که خیلی اوقات باعث می شود محاسبات ما به خطا منجر شود بحث توهم واقع بینی است. خیلی اوقات خودی ها به دلیل توصیف غلطی که از واقع دارند دچار تحلیل های غلط و در نتیجه انفعال می شوند. شاید بتوان عمل کرد خیلی ها در فتنه 88 را از این قبیل دانست.
در برخی موارد هم به نظر می رسد که قدرت ایمان و عمق نگاههای توحیدی فرد را در مرتبه ای از عقلانیت قرار می دهد که با همین محاسبات مادی و عقلایی به فهم های مترقی دست پیدا میکند.
نمی دانم این دو مثال تا چه مقدار و از مصادیق کدام دسته هستند؟

مثلا در جنگ 33 روزه اکثر کارشناسان معتقد بودند که پیروزی با رژیم صهیونیستی است. حتی خود کادر فرماندهی و مدیریت حزب الله نیز امید چندانی به موفقیت نداشتند اما حضرت آقا بشارت پیروزی را در همان روزهای اول می دهند…
در ماجرای سوریه حتی خود بشار اسد هم قصد ترک سوریه را داشت ولی باز….

باید بیشتر به این مساله فکر کرد. مساله امروز و بالفعل جریان انقلابی در کف میدان جنگ گفتمانی همین است!
با آمریکا مذاکره بکنیم یا نه؟
مردم چه مقدار پای کارند؟
به آقای جمهوری اسلامی چه مقدار باید امید وار بود؟

این دستوری است که اساتید اخلاق برای عمل به شریعت حقه می دهند.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_186
#کارآمدی_دین

♻️مشارطه، مراقبه، محاسبه

🔺این دستوری است که اساتید اخلاق برای عمل به شریعت حقه می دهند.

💠مثلا
🔸در مرحله مشارطه، تصمیم می گیریم که نماز را اول وقت بخوانیم؛
🔹سپس در مرحله مراقبه، تلاش می کنیم این تصمیم یادمان نرود و ملتزم به آن باشیم؛
🔸در مرحله محاسبه نیز بررسی می کنیم که آیا تکلیفمان را درست انجام داده ایم؟
➖اگر تکلیف را به درستی انجام دادیم، شکر می کنیم.
➖اما اگر تکلیف را به درستی انجام ندادیم، استغفار می کنیم و بعد از آن علت فوت تکلیف را بررسی می کنیم و تحلیل به دست می آوریم.
✔️هر چه این تحلیل به واقعیت نزدیک تر باشد، احتمال عمل به تکلیف در آینده بیشتر می شود، چرا که مکلف تلاش می کند تا زمینه های بی توفیقی را از بین ببرد.

🔺این مراحل سه گانه

✅از یک نظر، نرم افزاری مطمئن برای جامه عمل پوشاندن به عقاید حقه است.

🔸زیرا با پیاده سازی این مراحل هر لحظه عزم انسان برای عمل به عقایدش تقویت می شود و به عبارتی ایمانش قوی تر می شود.
➖اگر موفق به عمل شود، شکر نعمت به جا می آورد و طعم موفقیت، ذائقه ی او را دگرگون می کند و شوقش را برای چشیدن موفقیت دوباره دو چندان.
➖اگر شکست بخورد، توبه می کند، و عطوفت خدای توبه پذیر مایه ی تلاش چند برابریش برای رسیدن به محبوب می شود.

✅از نظرگاه دیگر، بستر فهم و تولید تجربه متراکم است.

🔹عمل و تجربه، مواجهه با عینیت و نوامیس عالم تکوین است. کاربست عقاید نادرست، قطعا به شکست می انجامد و از آن طرف کاربست عقاید درست قطعا موفقیت هایی دربر دارد.

☑️عقایدمان را اعمال می کنیم:

➖اگر مطابق با واقعیت باشند، کارکردشان را در واقعیت می بینیم و پرده ای از اسرار عالم از جلوی چشممان برداشته می شود و توان فهم واقعیت های پیچیده تری را پیدا می کنیم.

➖اگر خلاف واقع باشند، تجربه واقعی، ما را به فکر فرو می برد که نکند عقیده ی نادرستی انتخاب کرده باشیم.

⚠️از نظرگاه اسلامی، عقاید اسلامی و شریعت حقه، نوامیس عالم هستند و عمل به آن ها نه تنها منجر به پیشرفت ما می شوند بلکه تنها راه تعالی ما همین است.

🔰در عرصه ی اجتماعی نیز می توانیم از این نرم افزار برای اعمال عقیده استفاده کنیم.

☑️در واقع بحث از کارآمدی حکومت اسلامی، یک محاسبه ی کلان اجتماعی است.