نسبت ما و تمدن چشم‌پرکن غرب

 

لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنينَ (88)سوره حجر
ديدگان خويش را به آن چيزهايى كه نصيب دسته‏هايى از ايشان كرديم ميفكن و بخاطر آنچه آنها دارند غم مخور و به مؤمنان نرم‏خويى كن.

وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ (131) سوره طه
ديدگان خويش را به آن چيزهايى كه رونق زندگى دنيا است و بعضى از دسته‏هاى آدميان را از آن بهره داده‏ايم تا در باره آن عذابشان كنيم نگران و خيره مساز كه روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است .

💠جایگاه شناسی آیات: آیات متناظر
به وزان دو آیه 35 سوره محمد(ص) و 139 سوره آل عمران {وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ…} ما با این دو آیه مواجه هستیم. این دو آیه تتمیم و تکمیل دو آیه پیشین است.

💠تبیین آیات:
🔰تفسیر اجمالی آیات:
حضرت آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم شان می فرمایند:
“هم شما بدان هم آنها بدانند هم به آنها اعلام بکن که زرق و برق دنیا برای هیچ کس میوه نمی‌شود و هیچ کس از دنیا طرْفی نمی‌بندد ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ مبادا چشم بدوزی به آنچه را که در دست دیگران است دیگران هم بدانند شما هم مستحضر باش که آنچه در دست دیگران است یا در باغ دیگران است فقط شکوفه است اینجا جای میوه نیست درختِ دنیا برای احدی میوه نمی‌دهد اینجا جای سردی است شما در منطقه‌های سردسیر کم و بیش مأنوس هستید که آنجا اصلاً درخت سبز نمی‌شود بر فرض درخت سبز بشود میوه نمی‌دهد یک تابستان کوتاهی دارد که تا این درختان می‌خواهند شکوفه بکنند پاییز زودرس می‌آید بساطش را به هم می‌زند… بنابراین تو بدان به آنها هم بگو که اگر واقعاً میوه می‌خواهند شجرهٴ طیّبه جای دیگر است, سایه می‌خواهند جای دیگر است اینجا جای امتحان است فقط شکوفه‌های خوش‌رنگی اینها پیدا می‌کنند که اینها را می‌آزماید نه اینکه به فواکه چشم ندوز, نه اینکه به اثمار و ثمرات اشجار چشم ندوز, به ازهار چشم ندوز به شکوفه چشم ندوز غیر از شکوفه چیز دیگر نیست ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ﴾ حالا وجود مبارک پیغمبر که از همهٴ اینها منزّه بود بعضیها یک چشمشان به طرف مثلاً شکوفه است بعضی هر دو چشمشان را پُر می‌کنند خیره خیره به یک جا نگاه می‌کنند فرمود این طور خیره خیره نگاه نکن این فقط شکوفه است هر دو چشمش را پُر کرده پُر کرده دو چشمت را پُر کردی داری نگاه می‌کنی این برای کسی میوه نمی‌شود ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ﴾ یعنی گروههایی از اینها را چه چیزی متمتّع کردیم ﴿زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ نه ثَمر, فقط شکوفه است تازه این شکوفه هم برای آزمون است ﴿لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ﴾ اما آنچه را که ما به شما می‌دهیم که محصول آن صبر و محصول این تسبیح, محصول استعانت بالصبر و الصلاة است آن رزق ربّ توست که هم بهتر است هم ماندگارتر ﴿وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَی﴾ ”

🔰فتنه و ابتلای امروز ما: فتنه شکوفا و مجلل دنیای غرب
مسئله امروز ما همین است که دنیای غرب و ما فیها چشمان ما را پر کرده است، حال یکی اقتصاد دنیای غرب و GDP بالای کشورهای غربی را بدان چشم دوخته دیگر فرهنگ اجتماعی و تشکیلاتی غرب در نظرش جلوه گری می کند دیگری پیشرفتهای علمی و معیارهای علمی و گفتمان های علمی غرب در نظرش پیشتازی و عزیز بروز می کند و خیلی از ما گرفتار سبک زندگی غربی و این نوع زیستن را برگزیده ایم، در نظر خیلی هایمان هم زرق و برق فناوری ها و تکنولوژی های دلربایی می کند و … . تمام دنیای غرب و زرق و برق آن وسیله ای برای آزمایش و امتحان جبهه مقاومت شده است.

🔰تحقیر و استخفاف کلان استراتژی غرب برای سلطه جویی و استعمار
بنیادی ترین راهبرد دستگاه استکبار و نظام سلطه در برابر مستضعفان را بتوان استراتژی #استخفاف و تحقیر ملل بیان کرد…
حق سبحانه در آیه 54 سوره زخرف می فرماید:
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ

فرعون با استخفاف و تحقیر شخصیت قوم خود، عقول قوم خود را دزدید و بر ایشان استعلا یافت!(حضرت علامه طباطبایی در المیزان اینگونه معنی می کنند آیه را: أي استخف عقول قومه و أحلامهم)

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
| کانون اندیشه کلامی |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@andishekalami

نظریات موجود در جامعیت دین اسلام

با تحقیق اجمالی که داشتم در موضوع جامعیت دین اسلام سه نظریه موجود است:
1- دین، جامع همه ى علوم و معارف بشرى و بیان کننده ى همه ى مسائل نظرى و عملى در سطح کلان و جزئى در عرصه هاى مختلف زندگى مادى و معنوى است و تعالیم آن انسان را از هر گونه تلاش فکرى در شناخت خود، جهان و ابعاد مختلف زندگى بى نیاز مى کند.
قائلین به این نظریه همان افرادی هستند که نهایتا علومی مانند فیزیک، شیمی، روانشناسی را هم در نسخه اسلامی اش قبول دارند.

2-وظیفه ى دین، ارائه ى رهنمود براى رسیدن انسان به سعادت و کمال اخروى است، نه براى اداره ى جامعه و مسائل دنیوى.(یعنی دین اسلام برای سعادت اخروی دین جامعی است و تمامی نیازهای لازم برای رسیدن به کمال اخروی را پوشش می دهد)، امثال سروش به این نظریه قائلند

3-دین اسلام در راستاى هدف و رسالت خود، رئوس کلى همه ى معارف لازم را براى تحقق سعادت دنیا واخرت در اختیار بشر قرار دهد; به گونه اى که بشر با تطبیق آن اصول کلى بتواند به صورت نظام مند همه ى معارف و رهنمون هاى مورد نیاز براى رسیدن به سعادت خویش را به دست آورد.(از قائلین به این نظریه را می توان نگاه آیت الله مصباح رضوان الله علیه نام برد)

با توجه به سه رویکرد فوق در جامعیت دین، ابتدا قبل از اینکه بخواهیم وارد چگونگی این جامعیت بحث کنیم می بایست روشن کنیم چه رویکردی از جامعیت را مد نظر قرار دادیم و دایره نیازهای مربوط به انسان و دین را تا چه حدی قرار داده ایم بعد از آن می توان درباره چگونگی این جامعیت بحث کرد.

به نظر می آید که استاد شهید، بر محور نظریه سوم راجع به جامعیت دین اسلام بحث کرده اند و شواهدی از این مطلب را می توانیم در مجموعه آثار،ج5، ص37 مشاهده کرد:
«اید بگوییم كه مقصود از «علوم اسلامی» … یعنی علومی
كه به نوعی از نظر اسلام «فریضه» محسوب می شود و در فرهنگ و تمدن اسلامی سابقه ی طولانی دارد و مسلمانان آن علوم را از آن جهت كه به رفع یك نیاز كمك می كرده و وسیله ی انجام یك فریضه بوده محترم و مقدس می شمرده اند.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
| کانون اندیشه کلامی |
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تقریر و نقد قلمرو اسلام در عرصه علوم انسانی – اثر استاد خسروپناه

🔺تقریر

آیا نیازی به علوم انسانی اسلامی داریم؟
علوم انسانی از چه طریق به دست آورده می شود؟

سه دیدگاه:

1️⃣حداقلی: قرآن و سنت گزاره هایی در مورد علوم انسانی دارند، اما نمی توان از آن ها علوم انسانی تولید کرد.

2️⃣حداکثری: اسلام و قرآن و سنت به تمام پرسش های مربوط به علوم انسانی پاسخ داده است.
به عبارت دیگر، اسلام با دو منبع قرآن و سنت، پاسخگوی تمام نیاز های اجتماعی انسان است. لذا انسان برای رفع نیازهای اجتماعی، نیازی به تعقل و تجربه و عرف ندارد.

3️⃣اعتدالی: این دیدگاه با روش عقلی، تاریخی، تجربی، نقلی، یعنی جمع میان دو روش درون و برون دین به دست می آید.
طبق روش شناسی مطرح شده، علوم انسانی را به سه بخش عمده 1-تجربی، 2-مکاتب و 3-ارزش ها می توان تقسیم نمود و اسلام را در مقام مقایسه با این سه بخش باید ارزیابی کرد.

الف) علوم انسانی تجربی: پیش فرض های غیرتجربی برگرفته از دین نیز در بخش تجربی علوم انسانی تأثیرگذار است.

ب) مکاتب علوم انسانی: از دین اسلام انتظار داریم تا مبانی مکتبی علوم انسانی و اجتماعی را مشخص سازد.

ج) ارزش های(فردی و اجتماعی) حاکم بر علوم انسانی: آموزه های اسلامی در تغییر انسان، نقش مؤثری دارند. بخشی از آیات و روایات اسلامی، مربوط به ارزش ها و بایدها و نبایدهای حقوقی و اخلاقی رفتارهای اجتماعی و فردی انسان است که به وسیله علوم فقهی و اخلاقی و حقوقی و عرفانی اسلام بیان می گردند. البته علاوه بر رویکرد نقلی و اثبات قرآنی و روایت هنجارهای اجتماعی اسلام، دلایل عقلی بر ضرورت بعثت پیامبران و ضرورت هدایت و سعادت انسان و رابطه منطقی بایسته ها و هنجارها با سعادت و کمال انسان نیز دلالت دارد.

🔺نقد…

در نگاه حداکثری اگر خود قرآن و سنت به ما گفته باشند که از عقل و تجریه و عرف استفاده کنیم، آیا معرفت پدید آمده ی ما اسلامی نمی شود.

از خود شما یاد گرفتیم که “پیش فرض های غیرتجربی برگرفته از دین نیز در بخش تجربی علوم انسانی تأثیرگذار است” بر این اساس علم و معرفتی که انسان مسلمان که تجربه اش متأثر از مکتب اسلام و نظاماتی بر پایه ی آن است، رقم می زند، چگونه ممکن است که اسلامی نباشد.

مسلمان گرفتار شریعت اسلام، تجربیاتش بر اساس یک زیست مؤمنانه است و در پی یک حیات توحیدی است. این تجربه ی متراکم است که تبدیل به علم انسانی می شود و قطعا در مقام مطالعه ی این علم ما مجاز هستیم که صدورش را به خداوند متعال نسبت دهیم زیرا او جل جلاله، قبلا عمل ما را امضا کرده است.

پس به نظر می رسد که آنچه دکتر خسروپناه در نگاه اعتدالی بیان می فرمایند، در واقع همان نگاه حداکثری باشد که از دین فهم می شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
| کانون اندیشه کلامی |
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مردم سالاری مخالف عقلانیت

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_31
#جلسه_215
#اراده_ملی
#مردم_سالاری

🚫مردم سالاری مخالف عقلانیت
در مردم سالاری هدف این است که مردم، سالار باشند. روز 12 فروردین را امام روز امامت امت نامید. این می تواند یک نظریه بسیار حاد مردم گرا با وجهه دینی باشد.
از طرفی بارها و بارها ما از امامین انقلاب شنیده ایم که فرموده اند: هدف از انقلاب اسلامی رشد مردم است.
زمانی می توانی امامت و سروری را به مردم بسپاری که مردم این ظرفیت و رشد را دارا باشند.

آیا مردم ایران به ظرفیت و میزان رشد یافتگی به اندازه مطلوب رسیده اند؟
آیا به بلوغ های فکری و قلبی لازم جهت سالار بودن رسیده اند؟

نکند مانند کودکان زیر 7 سال باید به آن پادشاهی داد تا در امر تربیت بتوانند به بهترین نحو رشد کنند؟

خیلی دست بالا بگیریم؛ مردم سالاری در ایرانی که در انتخابات ها با یک موج از این رو به آن رو می شوند، مانند سپردن پادشاهی یک کشور به دست یک نوجوان است.

#مخالف_خوان

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#معجزه_قیام_ملی
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_12
#جلسه_215

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟(۶)

🔸معنای دیگری که میتوان از رخ دادن معجزه یاد کرد، شاید این باشد که وقتی اراده جمعی آمد و محیط پر از انگیزه های قیام لله شد، رشد و تکامل انسان ها با سرعت خارق العاده ای جلو میرود. در این محیط تربیت علمی و معرفتی فوق العاده آسان تر و پر بازده تر میشود. فهم ها و درک ها به مراتب بالاتر میرود و حجاب های عقلانیت رخت برمی بندد. دیگر در این جامعه گام های سخت وطولانی سلوک الی الله، به طرز معجزه آسایی مختصر و قریب الوصول می شود و برای قرب الی الله دیگر نیازی به آنچنان ریاضت ها و عبادت های طاقت فرسا نیست.
مگر نه اینکه امام حکیم و بزرگوار ما در توصیف فضای دفاع مقدس و مقامات معنوی شهدای بزرگوار فرمودند که «این جوانان ره صدساله را یک شبه پیمودند.» مگر نه اینکه با آن لحن خاص، به علما و عرفا توصیه کردند که پنجاه سال عبادت خدا را کردید، یک بار هم وصیت نامه این شهیدان را بخوانید. امام(ره) که اهل غلو و سخن نسنجیده نبودند. چه ویژگی خاصی داشت آن فضا که انسان ها میتوانستند معجزه وار مسیر صدساله یک عارف را در یک شب طی کنند و به آن کمالات ویژه دست یابند؟ آیا جز این بود که آن محیط پر از اراده ها و انگیزه های خالص جمعی قیام لله بود؟ در این محیط چه بسا انسان هایی که فرسنگ ها با این روحیه و معارف فاصله داشتند، اما در مغناطیس سنگین آن به یکباره از این رو به آن رو شدند …
سرجمع این مطلب را خواستم بیان کنم که یکی دیگر از معجزات خلق اراده جمعی، ایجاد کارخانه انسان سازی در آن محیط است. کارخانه انسان سازی که در اتمسفر آن انسان ها هم از جهت کیفی میتوانند به غنای بالایی رسیده و هم از جهت سرعت با شتاب بالایی مراتب را طی کنند و هم از جهت کمی فراگیری بالایی در تربیت و تکامل نفوس انسانی دارد.
دستگاه تعلیم و تربیت از این کارآمدتر؟

از کجا شروع کردیم وبه کجا قرار است برویم؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_43
#جلسه_214
#نگاهی_کلی_به_فرایند_بحث_حلقه

🔷از کجا شروع کردیم وبه کجا قرار است برویم؟

🔅منْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ 🔅(نحل 97)

هدف ما رسیدن به حیات طیبه است
اما چگونه ؟
رسیدن به هر هدفی نیاز به یک #عزم ملی و جدی دارد عزم برای رسیدن به یک حیات طیبه
عزم جوهر انسان سازی است
عزم ما باید در یک بستری شکل بگیرد تا منتهی به این هدف شود.
این بستر #گفتمان_جامع است
گفتمان جامع یعنی : گفتمان نظام ارزش های توحید بنیاد اسلامی یعنی هرم ارزش های مشخص و دقیق

🔸عزم >دربستر گفتمان جامع>حیات طیبه
حال این بستر گفتان جامع در زیست بوم ایران با تکیه بر دو نرم افزار محقق می شود.
#گفتمان_هویت
#گفتمان_پیشرفت

چرا هویت ؟
اول هویت یا پیشرفت؟

گفتمان جامع بستری است که امت در آن بستر باید به حیات طیبه برسد اما چگونه و چطور؟
در این نقطه به سراغ هویت می رویم
چرا؟
چون ما قرار است با یک ملتی این مسیر را طی کنیم که پیشینه و هویت ارزشمند و فاخری دارد
هویتی #علمی #شیعی #ایرانی
برای تشکیل یک عزم و اراده واحد باید این لشکر را مشخص کنی باید به این لشکر شخصیت و هویت بدهی چه هویت فاخر تر از هویت شیعی مردم ایران
وقتی مردم حقیقت و ماهیت خود را یافتن دیگر ما در دام خیلی از توطئه های دشمن نخواهیم افتاد و واکسینه می شویم دیگر دچار خود تحقیری نخواهیم شد

🔸با این هویت به سراغ گام بعدی میرویم وآن گام اقدام است گام#قیام
قیام جوانان برای ساختن ایرانی آباد و پیشرفته این فرایند را #گفتمان_پیشرفت می گویم
این گام برای تحقق مرحله دولت اسلامی است که در آخر قرار است به تمدن اسلامی ختم شود
این گام همان تن دادن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است
حضرت آقا در بیانه گام دوم:
اراده ملی جانمایه پیشرفت همه جانبه وحقیقی است.

🔷خلاصه بحث:
عزم>در بستر گفتمان جامع>به وسیله گفتمان هویت>برای ایرانی پیشرفته

این بحث ادامه دارد…

ادعای برتری کلام انقلابی و مخاطره ی آزاداندیشی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#برتری_کلام_انقلابی
#آزاداندیشی
#ایمان_نیک_گفتار
#یادداشت_22
#جلسه_214

🔸 ادعای برتری کلام انقلابی و مخاطره ی آزاداندیشی

یکی از ویژگی هایی که از کلام انقلابی در بیان استاد مطرح گردید این بود:
« کلام انقلابی در افق راقی ترین برداشت های اسلامی است »
ادعای برتری یک اندیشه نسبت به سایر اندیشه ها ادعای بزرگی ست. این ادعا پشتوانه ی مستحکمی می طلبد و کسانی که اینگونه اند دو حالت بیشتر ندارند:
یا پیامبرگونه احساس تسلط می کنند
و یا متوهمانه ادعای پیامبری دارند
و مخاطبین این پیام هم دو حالت بیشتر ندارند:
یا محققانه به حقانیت یا بطلان آن پی می برند
و یا متعصبانه آن را می پذیرند
خواستم بگویم متوجه این آسیب باشیم:
ما چقدر از کلام انقلابی می دانیم و می فهمیم تا ادعای برتری آن را داشته باشیم؟
برای داشتن ادعای برتری، چه میزان دانستن کفایت می کند؟ آن را تحصیل کرده ایم؟!

همانطور که باور به داشته های حقانی خود ارزش است و فضیلت ، احساس استعلای پوچ نسبت به دیگران نیز خطر هست و رذیلت؛

اگر آزاداندیشی ناموس اندیشه ی انقلاب اسلامی ست، به جد آن را به میدان بیاوریم و شعار آن را حجاب خود نکنیم .

انفعال موقف انقلابی!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_129
#جلسه_214

💠 انفعال موقف انقلابی!

☑️ #معرف_یادداشت: در جلسه امروز #حلقه_اندیشه_کلامی به مناسبت بحث های #درجه_دومی که در شنبه ها مطرح می شد، هم جملاتی که قبلاً در مورد #کلام_انقلابی گفته شد بود مرور شد و هم یک جمله اضافه شد؛ که ذیل آن جمله هفتم مطرح شد که اگر چنین نگاهی به کلام انقلابی نداشته باشیم، یک انفعال در موقف انقلابی خواهیم داشت؛ این یادداشت به این بحث توجه می کند.

🔺 جملات هفت گانه #درباره_کلام_انقلابی به شکل زیر بودند:
1. کلام انقلابی زندگی گرا است.
2. کلام انقلابی حوزه روشنفکری است.
3. کلام انقلابی طعام زندگی انقلابی است.
4. کلام انقلابی نوعی کلام جدید است.
5. کلام انقلابی بهشت اندیشه است.
6. هر چند کلام از قرآن برهان و عرفان بهره می گیرد، ولی طعم (مشرب) عرفان دارد البته در افق حکمت بسته شده است.
7. کلام انقلابی در افق راقی ترین برداشت های اسلامی است.
🔺 در مورد این جمله هفتم مطرح شد که «اگر کسی این برداشت را نداشته باشد آن را یک انفعال موقف انقلابی می دانم.»
🔷 برای تثبیت این جمله می توان به شکل زیر طرح بحثی داشت:
🔺اگر ما #مکتب_امام را و فهمی که امام از اسلام عرضه فرمودند را #فهم_برتر از اسلام بلکه تنها این فهم را اسلام می دانیم و به آن #اسلام_ناب می گوییم؛ قاعدتاً باید بنا را بر این بگذاریم که حیات انسانی یعنی کل ابعاد مختلف زیست انسانی را مبتنی بر اسلام راستین به پیش ببریم، و در چنین حالتی بهترین عنوان برای غایت این حرکت همان عنوان #تمدن_اسلامی خواهد بود که حضرت آقا بارها به عنوان غایت و هدف مطرح فرمودند.
🔺اگر چنین چیزی را نصب العین خودمان قرار بدهیم، منطقاً باید #کلام_انقلابی که بنا دارد در طراحی این نرم افزارهای حیات اسلامی ما نقش مؤثر و بلکه تعیین کننده ای داشته باشد؛ باید در افق این راقی ترین برداشت های اسلامی باشد و اگر کار طراحی نرم افزارهای زیست انسانی خود را به فهم هایی در چنین افقی ندهیم، در واقع از آن آرمان ها و اهداف اسلامی خود کوتاه آمده ایم و این یعنی یک #انفعال_عمیق در موقف انقلابی.
🔺 #موقف_انقلابی هم چیزی نیست جز اینکه انسانی که در این موقف قرار می گیرد، اندازه همت او این باشد حیات انسانی کل بشریت تبدیل به یک زیست اسلامی و #حیات_طیبه بشود، زیرا که انقلاب چیزی جز همان #اسلام_ناب نیست که بناست روی زمین جاری شود؛ اگر موقف این #انسان_انقلابی که می خواهد در کار طراحی نرم افزارهای #حیات_تمدنی وارد بشود، در افقی پایین تر از راقی ترین برداشت های اسلامی که همان مکتب امام است باشد، دچار یک انفعال شدید شده است؛
🔺 کلام انقلابی به عنوان بال اندیشه ای طراحی نرم افزارهای حیات تمدنی، نقشی در افق پر کردن #خلأ_تئوریک نهضت اسلامی را می خواهد بازی کند و سرزمین معارف و اندیشه های اسلامی را به سرزمین واقعیتهای اجتماعی وصل کند؛ باید در افق #مکتب_امام به عنوان راقی ترین برداشت اسلام باشد و الا ما در مسیر تمدن سازی اسلامی قرار حرکت نخواهیم کرد.
.

قیام_جوانان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_13
#جلسه_214
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#قیام_جوانان

🔸در یادداشت های قبل، اندکی در مورد جایگاه قیام، عزم و اراده و در امتداد آن قیام جوانان برای پیشرفت ایران که آن را لب #بیانیه_گام_دوم دانسته ایم نوشتم. در این یادداشت به یکی از مقدمات قیام جوانان که در کلاس نیز مطرح شد، خواهم پرداخت.
🔸روز دوشنبه، حضرت استاد در ذیل گفتمان پیشرفت از تغییر #گفتمان_موفقیت و #الگوسازی_موفقیت برای جوانان ایران سخن گفتند.
این نکته بسیار حائز اهمیتی است که ما اگر میخواهیم جوانان را پای کار پیشرفت بیاوریم، ابتدائا میبایست #قبله_آمال و آرزوهای جوانان ایران را تغییر بدهیم و سوی وجودی شان را به سمت کعبه بچرخانیم.
به تعبیر امروزی اش، #فانتزی های رایج میان جوانان و نوجوانان باید تغییر کند.
به جای رستوان لاکچری رفتن، کمک به یک نیازمند و سیرکردن یک گرسنه.
به جای تیپ راک ها و کریس ها و… تیپ شهدایی وجهادی زدن.
به جای دوست دختر بازی و متلک انداختن به دخترهای خیابانی، غیرت مند بودن و حفاظت از ناموس شیعه.
به جای ….
این ماجرا باید آنچنان فراگیر وغنی شود، که نه اینکه جوانان از فانتزی های کنونی با مشقت نفس صرف نظر کرده و با پیشه کردن تقوای الهی(!)خود را وادار به ایده آل های اسلامی کنند، بلکه اساسا این مدل ها و الگوهای زیستن تبدیل به #شوق_رایج شود و هرکس که خلاف این فانتزی های حزب اللهی عمل کرد در جامعه شاذ باشد و سایرین نه تنها او را موفق ندانسته بلکه با نظر ترحم به وی نگاه کنند و خود او نیز خجالت زده از وضعیتش باشد.
خب این کاملا حرف درست و منطقی است. ما اگر به دنبال #قیام_جوانان هستیم، قبل از آن میبایست #تمایلاتشان را تغییر دهیم. چون #میل_مقدم_بر_اراده و جهت دهنده به آن است.
تا تصویر جوانان ما از #موفقیت، #سربلندی و #افتخار تغییر نکند. تا هنوز بازیگران فاحشه و غیر فاحشه!، فوتبالیست های مایه دار بی مایه و کلا #سلبریتی ها و یا حتی آن کسی که بیشتر میتواند خم شود یا بپرد(!)؛ آنتن جمهوری اسلامی ایران را پر کنند و به عنوان الگوهای موفقیت و مفاخر مردم ایران زمین در #فرهنگ_عمومی، مورد ستایش و تقدیر قرار گیرند، نمیتوان ادعا کرد که میشود حرکتی در لشکر عظیمی از جوانان برای حل مساله های بر زمین مانده واقعی و پیشرفت حقیقی ایران رقم زد.

چطور میتوان این #تصویر_از_موفقیت را تغییر داد؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_14
#جلسه_214
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#قیام_جوانان

♦️ادامه یادداشت قبل👇
🔸خب سوال اصلی اینجاست که چطور میتوان این #تصویر_از_موفقیت را تغییر داد؟
بنظر میرسد در اینجا افزون بر اینکه میبایست قاعدتا در #تعلیم_و_تربیت_عمومی، معارف پایه و لازم به خوبی آموزش داده شوند و تغییرات و تلاش هایی برای بهبود وضعیت موجود آموزش و پرورش در کشور صورت بپذیرد(در راستای #گفتمان_جامع)، اما این کافی نیست و احساس می‌شود امروز برای اینکه بتوانیم آمال و مفتخَرات جوانان ایران را تغییر دهیم، میبایست بیش از پیش به سمت #خلق_الگوهای_عینی زندگی موفق و ایده آل و سپس #روایت اون به زیباترین نحو ممکن حرکت کنیم.(گفتمان سازی)
پس در اینجا این دو اقدام مهم میبایست به موازای صورت گیرد.
🔸اول اینکه، #الگوسازی کرد.
گرچه ما الگو، هم در تراث شیعی خود و خصوصا بعد از انقلاب اسلامی کمی نداریم، اما میبایست دائما این ها را #نو و #به_روز کرد، #ارتقاء بخشید، با توجه به #تنوعات شخصیتی و ماموریتی #تیپ_بندی کرد(#تیپ_تخصصی_الگو) و #سطح و #جامعیت موفقیت ها را نیز در آن ها بالا برد.
🔸دوم اینکه، این الگوها را #گفتمان_سازی کرد. یعنی میبایست #زیبایی های این زندگی ها را به تصویر کشید و روایت کرد. #عشق ها و #محبت های جاری در این زندگی ها باید نشان داده شوند. همه #لذت های روحی و معنوی این ها باید نشان داده شوند. #عقلانیت جاری در زندگی، جمع سالم زدن از عقلانیت و #عاطفه و #معنویت و….، شخصیت های محکم و استوار و خلاصه همه جذابیت های یک #زندگی_مطلوب_اسلامی باید به رخ کشیده شوند.
🔸ترکیب این دو عملیات الگو سازی و گفتمان سازی موجب می‌شود تا به فضل الهی به تدریج الگوی موفقیت در ذهن جوانان ایرانی و البته فرهنگ عمومی کشور تغییر کرده و جوانان ما را مهیای یک قیام عمومی برای ساختن ایرانی پیشرفته، سازد.

هویتی_شیعی هویت تمدن ساز

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_128
#جلسه_213

💠 #هویتی_شیعی هویت تمدن ساز

☑️ #معرف_یادداشت: در بحث #اراده_فراگیر به عنوان #ایده_اصلاحی_مادر و ذیل آن #اقدام_راهبردی و گفتمان های پشتیبانی کننده از این اقدام راهبردی یعنی #گفتمان_هویت و #گفتمان_پیشرفت به نسبت بحث هویت و اراده پرداخته شد و هویت عامل اراده معرفی گردید، امروز جناب #استاد_فلاح به رابطه هویت غنی و اراده غنی پرداختند، این یادداشت به این بحث توجه می کند.

🔺 از آنجا که هویت است که جنس و میزان اراده فرد و جامعه را تعیین می کند؛ هر اراده ای در واقع برخاسته از یک هویتی است و به صورت مستقیم با آن ربط پیدا می کند. لذا اگر شما دنبال این هستید که اراده های غنی در جهت تغییرات اساسی و بنیادین شکل بدهید تا فردا یا جامعه شما در این مسیر شروع به حرکت کند؛ باید قبل از آن هویتی متناسب با این توقعات بار آورده باشید.
🔺 از آنجا که #انقلاب_اسلامی ایران که حاصل اراده ملت ایران و قیام مبتنی بر این اراده بوده است که هم می توان گفت که آن #اراده_الهی بوده است و هم قیام مبتین بر آن #قیام_لله بوده است و هم خروجی آن که انقلاب اسلامی بوده است #حکومت_الله بوده است؛ باید ببینیم این چه هویتی بوده است که این انقلاب را زاییده است؟!
🔺 نکته اول توجه به این است انقلاب اساساً زاییده یک هویت بوده است نه زاییده یک حرکت سطحی؛ این هویت ملت ایران بود که پشتیبانی کننده از اراده انقلابی آن ها بوده است، و هویت چیزی نبود که صرفا ساخته و پرداخته امام خمینی باشد، امام خمینی که خود در اوج بهره مندی از این هویت بوده است با تأکید بر روی همین عناصر مهم هویتی ملت ایران توانست این #معجزه_بزرگ را که همه انبیاء و اولیاء در راه آن جنگیدند و خیلی هایشان موفق نشدند؛ را با موفقیت به سرانجام برساند.
🔺 نکته دوم این است که این هویتی که انقلاب را زاییده است، قطعا #هویت_شیعی ملت شریف ایران بوده است؛ قرن های متمادی مصلحات اجتماعی و اولیاء الهی بسیاری در این مرز و بوم مستعد که خود حتی قبل از اسلام هم محیطی مستعد تر از محیط عربی بوده است؛ کار کرده اند و عرق ریخته اند و خون داده اند؛ همه این ها در ژنوم مردم ایران بوده است و هست. مردم ایران واقعاً امام حسینی هستند، واقعاً اهل بیتی هستند، واقعاً جوان مرد هستند، واقعا اهل عرفان و معنویت هستند، واقعا اهل عقلانیت هستند، واقعاً عدالتخواه هستند، واقعا حق پذیر هستند و هزاران عنصر کلیدی که همین ها هم خود عناصر مهم آن اسلام ناب محمدی هستند و هم عناصری کلیدی برای گُر گرفتند اسلامی شیعی اهل بیتی در این مرز و بوم بوده است.
🔺 مردم ایران با این هویت شیعی اهل بیتی که پیدا کردند و با آن زمینه های مستعدی که حتی قبل از اسلام داشته اند؛ یک امت و مردمی بودند و هستند که به راحتی می توان عنوان #امت_تمدن_ساز را بر آنان اطلاق کرد؛ زیرا نرم افزار زیستی آن ها اینقدر پر مؤلفه است که اگر بخواهد سطور آن را کامل اجرا کند می شود همان #زیست_تمدنی؛ مگر تمدن غیر از این است که حیات انسانی در سطح گسترده اجتماعی خود دارای نرم افزارهایی باشد که از فکر و اندیشه ای خاص تغذیه کرده باشند و طراحی و سپس به نحو موفق اجرا شده باشند.
🔺 این #هویت_شیعی که در طول قرون متمادی برای ملت ایران شکل گرفته است، یک #هویت_تمدن_ساز بوده است، و لذا این غنای هویتی باعث این شده است که زمینه برای شکل گیری #اراده_های_غنی در این مرز و بوم بسیار مستعد باشد و امید برای شکل گیری تمدن اسلامی توسط این #قوم_برگزیده بسیار بالا باشد. لذا مهم ترین رسالت همه صلاح اندیشان امروز ایران اسلامی برداشتن موانع از سر راه اراده کردن این #هویت_غنی است، که اگر این هویت اراده کند اراده های او در سطحی محدود نخواهد بود و اراده هایی است که امید شکل گیری تمدن اسلامی در ناصیه آن دیده می شود.

دو تقریر از پیشرفت حسینی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#پیشرفت_حسینی
#فصل_اخیر
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_39
#جلسه_213

 

🔶دو تقریر از پیشرفت حسینی🔶

گفتمان راهبردی و عملیاتی برای وضعیت فعلی ایران باید گفتمان پیشرفت باشد. اما سوال این است که چه پیشرفتی مد نظر است ؟

آیا مراد ما از پیشرفت همان توسعه غربی است ؟! قطعا خیر

پس مراد از پیشرفت چیست ؟

هر ذهنیتی که بخواهد در جامعه مطالبه شود و تا حد زمزمه شدن در جامعه پیش رود که بتوان آن را به عنوان گفتمان در نظر گرفت باید با هویت آن جامعه نسبت داشته باشد، در غیر این صورت به عنوان گفتمان نمی توان آن ذهنیت را پذیرفت .
جامعه ایران به شدت مذهبی و متدین می باشد. و امام حسین علیه السلام بارزترین معیار هویت شیعی و اسلامی جامعه ایران می باشد.
لذا برای اینکه بخواهیم گفتمان پیشرفت در جامعه ایران محقق شود باید قید حسینی به عنوان ضمیمه به پیشرفت اضافه شود تا نسبتی با هویت شیعی جامعه ایران برقرار کند. این تقریر نخست از پیشرفت حسینی است.

اما تقریر دیگر و غنی تر نیز می شود از پیشرفت حسینی داشت . در تقریر دوم برخلاف تقریر اول، حسینی بودن پیشرفت به عنوان فصل اخیر پیشرفت می باشد.یعنی، آن وقت حسینی بودن فقط یک ضمیمه و رنگ برای پیشرفت نیست .
بلکه حسینی بودن یعنی همان همه جانبه و حقیقی بودن . حسینی بودن، پیشرفت را از توسعه غربی تمییز می دهد. در این صورت منظور و مراد ما فقط توسعه غربی که توجه اصلی اش توسعه اقتصادی می باشد دیگر نیست . بلکه پیشرفت در همه زمینه ها یعنی پیشرفتی همه جانبه . و حتی فراتر از همه جانبه بودن، پیشرفت باید حقیقی هم باشد. یعنی این فصل اخیر علاوه بر نفی توسعه غربی به خاطر همه جانبه نبودن ، آن را به دلیل غیر حقیقی بودنش نیز نفی می کند.

این می شود تقریر ثانی از پیشرفت حسینی، که در این تقریر علاوه بر توجه به مسئله هویتی جامعه ایران برای تحقق پیشرفت، از حیث مطلوبیت و همه جانبه و حقیقی بودن هم توجه به پیشرفت شده است.

درگیری_شعار_توحید_با_استکبار

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_34
#جلسه_213
#امتداد_گفتمان_توحید
#جایگاه_گفتمان

✅ مدتی است که از یادداشت های خوب برادر #فشندی بسیار استفاده می کنم. و این مقدار از توانایی آزاداندیشی را تحسین می کنم. اگر ایشان را نمی شناختم، باید نصیحتشان می کردم که مخالف خوانی دائمی و نقش اپوزسیون بازی کردن، روی خود آدم واقعا اثر می گذارد. که خودم چنین تجربه ای داشته ام.
اما الحمدلله شان ایشان اجل است و الحمدلله -تا جایی که شناخت دارم- خیلی بیش از امثال بنده انقلابی هستند و آن هم نه سطحی که ریشه دار.
🌸لذا لذت می برم از یادداشت هایشان.

اما بعد😁
➖ایشان در یادداشت های شماره 75 تا 77 شان نقدی بر گفتمان محوری داشته اند که البته از زاویای مختلفی به این بحث پرداخته شده.
اما ناظر به یادداشت شماره 76 آمده:
ظاهرا در جوامعي كه ميان ساختار رسمي (سياسي-حقوقي) آن كشور با آرمان‌ها و ارزش‌هايش #گسست اساسي وجود دارد، گفتمان‌سازی برجسته می‌شود و زمام‌داران سعی می‌كنند كه با #سخن‌رانی (بيان و تبيين) گسل‌های #حكم‌رانی را بپوشانند.
مثلا، آمريكا در تمام سطح جهان پايگاه و حضور نظامی (د‌هاهزار نفر) دارد، اما هيچ نيازی ندارد كه در داخل آمريكا دائما در فرهنگ وطن‌دوستي و منافع ملّی و ايثار و جهاد و شهادت بدمد، اما ما چه ؟!

➖به نظرم بیش از آن که مسئله گفتمان سازی ناظر به ساختار حقوقی و حاکمیتی باشد، به جنس حاکمیتی بستگی دارد. به این معنا که اگر نظام حکمرانی را مستقل از مردم تعریف می کنیم و یک نفر یا عده ای نخبه، دیکتاتورمآبانه (علنی یا عملی) قوانینی را مصوب و اجرا کنند و نتیجه خوبی هم عایدشان شود.

➖اما اگر هدف اصلی حاکمیتی، رشد مردم باشد، جنس عملکرد و معیار ارزیابی اش عوض می شود. ما اگر دائما می خواهیم رشد کنیم، اگر هدفمان از حکومت رشد انسان ها و نه صرفا تامین مایحتاج آنها باشد، نمی توانیم بدون لحاظ #اراده_ملی حرکت کنیم. والبته اگر اراده ملی معیار شد، دائما درگیر گسست هستیم. گسستی که البته با ولایت پر می شود. اما تفاوتی وجود دارد بین امام و ماموم و امام، ماموم را با خود در مسیر همراه می کند. مسیری که مقصدش، رشد بی پایان انسان است. و البته همین مسیر، خودش مقصد است.

➖بنابر این گفتمان سازی برای اجرای اوامر نخبه دیکتاتور کارایی به مراتب کمتری نسبت به دستیابی به اهداف حکیم فقیه جامعه ساز دارد.

به وسیله فرهنگ کشورشان را اداره می‌کنند!

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_37
#جلسه_213

⭕️به وسیله فرهنگ کشورشان را اداره می‌کنند!

در جلسه امروز اشاره‌ای شد به استفاده‌ی انگلیسی‌ها از فرهنگ برای اداره کردن کشور و حکومت کردن. در این یادداشت سعی دارم درضمن #معرفی یک #کتاب که برای آشنا شدن با فضای اروپا مناسب است، قسمتی از کتاب را بیاورم که موید همین است که در اروپا به وسیله فرهنگ کار خود را پیش می‌برند.
برای ما که به راحتی امکان سفر به دوردست‌ها را نداریم، خواندن سفرنامه‌ها و خاطراتی که در سفرها نوشته شده است می‌تواند بسیار جذاب باشد، مخصوصا اگر خاطرات از آن کسی باشد که از فرهنگ ما باش. و این قرابت فرهنگی باعث می‌شود آنچه در نظر او مهم جلوه کرده و برایش جذاب بوده است، برای ما هم جذاب باشد.
کتاب ۹۷۶ روز در پس‌کوچه‌های اروپا؛ خاطرات محمد دلاوری خبرنگار جمهوری اسلامی است که در آن نویسنده خاطرات روزمره جذاب خود که در طی سه سال زندگی در اروپا که بیشتر آن در بلژیک بوده است را بیان کرده است.
در جایی از این کتاب در مورد نحوی جمع‌آوری زباله و بازیافتی‌ها صحبت می‌کند و می‌گوید که چقدر برای آنکه زباله‌هایت را ماشین شهرداری ببرد باید قواعد رعایت کرد. در پایان این قسمت سخنی دارد که در زیر نقل می‌شود؛ این بردداشت کسی است که نزدیک سه سال در اروپا زندگی کرده است.

«این حکومت‌ها چنان آرام حکومت می‌کنند که نه تنها می پدیری، بلکه احساس می کنی اگر اطاعت نکنی شخصیت نداری! در مقابل، حکومت‌های کند ذهن، برای پذیراندن یک موضوع ساده، چنان آن را در چشم مردم‌شان فرو می‌کنند که می‌بینی صد سال است هنوز نتوانسته مردمش را مجاب کند که بدیهی‌ترین اقداماتی را که منفعت خودشان نیز در آن است انجام دهند!»

بحث ما در راه های تقویت اراده بود

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_42
#جلسه_213
#مادران_افسران_قیام

▫️گزارش
بحث ما در راه های تقویت اراده بود
تقویت اراده برای قیام ملت برای پیشرفت
از راه ها و موانع تقویت اراده جمعی
به
#جهل
#خیال
#ترس
اشاره کردیم

🔸در این یادداشت قصد دارم یک عنصر اراده ساز و تمدن ساز را بررسی کنم
نقش بانوان مخصوصا مقام مقدس #مادری
حضرت استاد قبلا درباره نقش مادران در جنگ تمدنی نکاتی را فرمودند
که مادران افسران جنگ تمدنی هستند .
مادران از دو جهت به صورت ویژه حایز اهمیت هستند:
1️⃣تربیت فرزندان بر عهده مادران است
کودک مهمترین سال های تکوین شخصیت خود را در محیط انس والفت با مادر خود می گذراند واین سال ها فرصت های کم نظیری برای کس عادت ها و صفات پسندیده است
امام حسن علیه السلام در مناظره ای که با معاویه علیه لعنه داشتند علت انحطاط او را پرورش در دامن هند (مادرش) ومادر بزرگش نثیله ذکر کردند وفرمودند:چون مادر تو هند و مادربزرگت نثیله است وتو در دامن چنین زنان پست و فرومایه ای پرورش یافته ای همچین اعمال ناشایستی از تو سر میزند و سعادتما اهل بیت پیامبر بر اثر تربیت در دامن مادرانی پاک و پارسا می باشد .
اگر امروز دشمن ما آماج حمله ها و شرارت های خود را این مقام مقدس قرار داده چون اهمیت و جایگاه این مقام را می داند دشمن می داند وقتی مادر خانوده را به نابودی بکشاند حداقل یک خانواده را نابوده کرده
امروزه شاهد بعضی از این توطئه های دشمن علیه این جایگاه هستیم توطئه های که در قالب فیلم های خانگی ،سریال های خارجی، چالش های فضایی مجازی ،برنامه های ماهواره ای
فقط وفقط این جایگاه را هدف گرفته اند وقصد لجن مل کردن این جایگاه الهی دارند
2️⃣اهمیت دوم ریاست در منزل است
این مادران و همسران هستند که سبک زندگی زندگی را مشخص می کنند تنها مجری برای سبک زندگی مادر است اگر مادر خانواده غرب زده باشد تمام حرکات و مشی آن خانواده را غربی می کند از نوع تعامل ها تا نوع پوشش و تغذیه و …
برای اجرای نرم افزار سبک زندگی ایرانی اسلامی فقط باید مادران را توجیه کرد اگر کدبانوی خانه به یک اصولی پایبند باشد تمام این اصول را در عمق و دل افراد خانواده نهادینه وتبدیل به ارزش می کند

🔹اهمیت این بحث و این جایگاه بلندتر از این است که در این یادداشت و آنهم به دست حقیر حقش ادا شود

اشتراک_لفظی در مردم سالاری!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_56
#جلسه_213
#مردم_سالاری

#اشتراک_لفظی در مردم سالاری!
(در پاسخ به برادر #محمد_انصاری)

درست است که خیلی جاها امت حزب الله به چیز هایی معتقد و بر چیز هایی حساس است که واقعا متخذ از امامین انقلاب نبوده و نیست؛ ولی این واقعیت را به هیچ وجه نمی توان انکار کرد که نظام حساسیت ها و اصول کلی که جببهه انقلاب بر اساس آن شکل گرفته؛ الهام گرفته از رهبری انقلاب است.
لذا شما همین سوال را باید از خود امام و آقا بپرسی که چرا هر 4 یا 5 سال همه پرسی برگزار نمی کنند؟

و اگر اسم این ترس از اراده ی مردم است اول از همه شخص آقا متهم خواهند بود. چرا پارسال که مشارکت به زیر 50 درصد رسید آقا خم به ابرو نیاوردند؟

ولی نکته این جا است که این تفاسیر از مردم سالاری اصلا آن چیزی نیست که مدنظر حضرت آقا است.

لذا به نظر می رسد ما در مفهوم مردم سالاری با پدیده ای به نام #اشتراک_لفظی مواجهیم که باعث شده خیلی ها شعار مردم سالاری بدهند ولی اساسا بویی از #مقام_مردم در مکتب امام نداشته باشند. شبیه همین طیف اصلاح طلب خودمان که شعارشان مردم سالاری و مشارکت بوده و یا همین برادر (سابق) احمدی نژاد که مردم مردم کردنش گوش فلک را کر کرده است.
ریشه ی این اشتباهات هم به انفعال گسترده و عمیقی بر می گردد که آلوده به آنیم و تصورمان از هر مفهوم و هر ارزشی (آزادی ، عدالت ، مردم سالاری ، کرامت انسان ، اخلاق و…) بر اساس پارادایم غربی شکل گرفته است.

ما به لحاظ کلامی مرده ایم!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_127 (بخش اول)
#جلسه_212

💠 ما به لحاظ کلامی مرده ایم!

☑️ #معرف_یادداشت: در بحث #ایده_اصلاحی_مادر که اراده ملی بود، بحث #مردم_سالاری به عنوان قلب #مکتب_امام مطرح شد و اینجا دوگانه نخبه گرایی و مردم گرایی مطرح و ذیل آن بحث تولید علم به عنوان یک بحث نخبگانی مطرح شد و این سؤال مطرح شد که تولید علم مردمی چه تصویری دارد؛ در ادامه این فرع استاد بیانی داشتند که هر تصویری از این تولید علم مردمی داشته باشیم؛ یک امر مهمی در فضای کلامی ما مغفول مانده است آن هم پاسخ سریع و متناسب با سؤالات مهمی است که توسط جامعه یا نخبگان جامعه یا بخش های مختلف حکومت مطرح می شود؛ از این بی حسی و بی جوابی با عنوان «ما به لحاظ کلامی مرده ایم!» تعبیر فرمودند که در این یادداشت کمی به این بحث پرداخته می شود.

🔺یکی از رسالت های متصدیان دین و عالمان دینی این است که به سؤالات و مطالبات دینی پاسخ بدهد، این پاسخ باید پاسخی باشد که با محل نیاز متناسب باشد، یعنی اگر جامعه یا فرد الان این سؤال را دارد و اگر شما پاسخ ندهید می رود از جای دیگری پاسخی را می گیرد و بر مبنای آن عمل می کند؛ اگر شما این پاسخ را ندهید در واقع به رسالت پشتیبانی از حیات دینی خود عمل نکرده ای.
🔺 دانش کلام دانشی است که بسیار قابلیت این پاسخ آنلاین و سریع و متناسب را دارا است ولی متأسفانه با توجه به تعریفی که متکلمین از کلام کرده اند «علمی که به پاسخ به شبهات و دفاع از باورهای دینی می پردازد.» یک هویت دفاعی و انفعالی پیدا کرده است، اینکه این کلام از موقعیت انفعالی خارج شود و رسالت خود را به عنوان #پشتیبانی_کننده_از_حیات_دینی تعریف کند (چه حیات فردی چه حیات گسترده اجتماعی) برای متصدیان دین خیلی جدی نشده است؛ علت جدی نشدن هم این است که در این موقف ایستادن خیلی موقف سختی است، هم باید به تراث اسلامی آن هم به صورت جامع متصل باشی و هم باید به صحنه ها و دردهای اجتماعی؛ این موقعیت سخت با #هویت_عافیت_طلبانه_ای که حوزه برای طلاب خود درست می کند (که البته نظام تقسیم استعدادها در این امر بی تأثیر نبوده است) و عملاً صرفاً سرزمین دانش های اسلامی برایشان مهم می شود و از سرزمین اندیشه ها اساساً غافل هستند؛ وضعیت منفعلانه ای برای کل حوزه دین دارد درست می کند.
🔺اساساً مفهوم #حیات با دو مفهوم #ادراک و #فعل گروه خورده است، و اگر توسعه ای در معنای حیات بدهیم هر حیاتی باید ادراک و فعل متناسب با خودش را داشته باشد؛ اگر شما بناست #حیات_اعتقادی جامعه را تأمین بکنید، باید در مقابل نیازهای اعتقادی او ادراک و فعل متناسب داشته باشید؛ لازمه این کار این است که اولاً از سؤالات او ادراک متناسب داشته باشی، یعنی صرفاً در برج عاج خود ننشینی تا سؤالات را محضرت بیاورند، بلکه سازوکاری برای لمس مستقیم مسائل و درگیری های اعتقادی جامعه پیدا بکنی؛ باید در عرصه نیازها ایستاده باشی تا خودت با پارادایم خودت نیاز را تبدیل به مسئله کنی و بعد پاسخ بدهی؛ البته یک سطح پایین تر هم باز قابل تصویر است و آن این است که همین سؤال های موجود جامعه را در همان برج عاج خودت بگیری و واقعاً جواب بدهی و ثانیاً فعل متناسب یعنی پاسخ متناسبی به این سؤالات عرضه کنی.
.🔺 اگر در عرصه ای این ادراک و فعل متناسب وجود نداشته باشد شما در آن عرصه #مرده_اید؛ مرده که شاخ و دم ندارد، اینکه شما به عنوان عالمان دین ورود فعالانه ای برای پاسخ متناسب به سؤالات واقعی مردم و نخبگان ندارید یعنی به این لحاظ مرده اید. مثالی که جناب #استاد_فلاح سر کلاس مطرح فرمودند خیلی جانکاه بود، اینکه رئیس جمهور دولت نهم و دهم شما 4 سال یک سؤال اعتقادی از شما دارد که «اگر کسی به این برسد که الان درخواست امام زمان از من این است که این کار را انجام بدهم و آن در تنافی با حرف ولی فقیه باشد چه باید کرد؟» و پاسخ نمی شنود، خیلی طبیعی است که یا از دیگری یا خودش و دوستانش پاسخی را دست و پا می کنند و مبتنی بر آن کنش می کنند و عملاً شما با یک شقاق در نیروهای انقلابی در این سطح کلان مواجه می شوی!
🔺تازه فقط در این سطح نیست، در سطح #نظریه_پردازی برای اداره کشور نیز همین غیاب را ما داریم و همین باعث شده است که #علوم_انسانی_ذاتاً_مسموم غربی بیاید و صحنه حیات انقلابی ما را به دست بگیرد و اینطور مشغول جویدن خرخره انقلاب خمینی شود.
🏷 نظريه‌پردازى سياسى و نظريه‌پردازى در همۀ جریان‌های ادارۀ يک ملت و يک كشور، در نظام اسلامى به عهدۀ علماى دين است. آن کسانی می‌توانند در باب نظام اقتصادى، در باب مديريت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربيتى و مسائل فراوان ديگرِ نظر اسلام را ارائه بدهند كه متخصص دينى باشند و دين را بشناسند. اگر جاى اين نظريه‌پردازى پر نشد، اگر علماى دين اين كار را نكردند، نظريه‌هاى غربى، نظريه‌هاى غيردينى، نظريه‌هاى مادى جاى آن‌ها را پر خواهد كرد. هيچ نظامى، هيچ مجموعه‌اى در خلأ نمی‌تواند مديريت كند؛ يک نظام مديريتى ديگرى، يک نظام اقتصادى ديگرى، يک نظام سياسى ديگرى كه ساخته و پرداختۀ اذهان مادى است، مى‌آيد جايگزين می‌شود؛ همچنان كه در آن مواردى كه اين خلأها محسوس شد و وجود داشت، اين اتفاق افتاد.
…اينكه بنده دربارۀ علوم انسانى در دانشگاه‌ها و خطر اين دانش‌هاى ذاتاً مسموم هشدار دادم به خاطر همين است. اين علوم انسانى‌اى كه امروز رایج است، محتواهایی دارد كه ماهيتاً معارض و مخالف با حركت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متكى بر جهان‌بينى ديگرى است؛ حرف ديگرى دارد، هدف ديگرى دارد. وقتى این‌ها رایج شد، مديران بر اساس آن‌ها تربيت می‌شوند؛ همين مديران مى‌آيند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد كشور، در رأس مسائل سياسى داخلى، خارجى، امنيت، غيره و غيره قرار می‌گيرند. حوزه‌هاى علميه و علماى دين پشتوانه‌هایی هستند كه موظف‌اند نظريات اسلامى را در اين زمينه از متون الهى بيرون بكشند، مشخص كنند، آن‌ها را در اختيار بگذارند، براى برنامه‌ريزى، براى زمينه‌سازى‌هاى گوناگون.
بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم (29/07/1389).
.

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_8
#جلسه_212

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟ (٢)

🔸در یادداشت قبل بیان شد که #اراده_مردمی، عنصر رئیسی است که در همه مراحل نهضت میبایست حضور داشته باشد و نیز در هر مرحله بر غنای آن افزوده شده، ارتقاء یابد و سمت و سویی متناسب با اقتضائات حرکت پیدا کند.
قصد دارم به توفیق الهی در چند یادداشت پیش رو ایراداتی که ممکن است به این رویکرد وارد باشد و همچنین پاسخ های احتمالی طرف مقابل را به گفتگوی ذهنی خودم بگذارم و آن ها را با جان کندن به قلم تحریر در بیاورم!

🔸ممکن است شخص #متشخصی این ایراد را وارد کند که آقاجان این همه ایستادن و تاکید کردن روی این مقوله که مردم و خصوصا جوان ها باید حال قیام داشته باشند و میبایست اول اراده ها را احیاء کرد و عزم ملی را بازمعماری کرد و… #بی_ثمر و یا شاید #تکرار_واضحات و یا از مقدمات بعیده باشد. نه اینکه حرف بد و نادرستی باشد، حرف خوب و درستی است ولی ایستادن روی خود این نقطه فایده ای ندارد. مساله این است که ما باید معضلات را بشناسیم و راه حل ها را پیدا کنیم. ما هنوز تولید علم نکرده ایم، پاسخ علمی و روشنی به انبوه مسائل پیش رو را نداریم، خلاء نرم افزاری داریم، الگوی برنامه ریزی صحیحی نداریم، شبکه سازی بلد نیستیم، تشکیلات سرمان نمیشود، تربیت و کادرسازی را یاد نگرفتیم، در کار رسانه ای بوقیم و و و … خب تا این ها حل نشود، ما پیشرفت نمیکنیم و مسائلمان نیز حل نمی شود. حضرت آقا هم همین را میگوید، عقل هم همین را میگوید. تجربه ما در این چهل سال نیز همین را می گوید. حالا دائم شما بگویید، نه اول باید عزم را سامان داد. اراده ها را تقویت کرد. خب عزیز برادر، تقویت عزم و اراده هم در سامان دادن به همین مقولات است. چرا با این دو سه تا واژه ها، یه قل دو قل بازی میکنید؟! تا وقتی دغدغه مندان و بچه های جبهه انقلاب نتوانند این مساله های پایه را حل کنند و برایش پاسخی پیدا کنند، عقب ماندگی ادامه خواهد داشت. پس بسم الله، بیایید به جای #بازی_با_کلمات و وقت تلف کردن ها و #تاملات_بی_پایان، همین رفقای صحنه را با توجه به توانمدی هایشان سر سامان بهتری در موضوعات مشخص بدهیم تا از این طریق به تدریج به سمت حل مساله ها حرکت کنیم.

خواست مردم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#ایمان_نیک_گفتار
#یادداشت_20
#جلسه_212

🔵 خواست مردم

🔸فرق خواست مردم در نظام اسلامی با خواست مردم در سایر نظام ها چیست؟

🔺در یک کلمه: نظام اسلامی برای هدایت و خواست مردم و تعلیم و تربیت آنها به سمت غایات الهی و توحیدی باید برنامه داشته باشد ، اما در سایر نظام ها این اهداف دنبال نمی شود، به همین دلیل ضمانتی در صحت و سقم خواست مردم وجود ندارد
اما وقتی در نظام اسلامی شعارها و آرمان های فطری و توحیدی دائما گفتمان سازی شود و تعلیم و تربیت ها به سمت ارزش های اسلامی باشد می توان به راحتی خواست مردم را محور قرار داد،
اینجا دیگر فطرت مردم فعال شده است و می خواهد آنچه را که باید بخواهد
در این صورت حتی اگر مردم در تشخیص مصداق ها اشتباه هم بکنند می توان چشم پوشی کرد ، چون در نهایت به اشتباه خود پی برده و کار را درست می کنند .

🔺 «امتياز نظام اسلامى در اين است كه اين چارچوب، احكام مقدّس الهى و قوانين قرآنى و نور هدايت الهى است كه بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانى و آن‏ها را هدايت میكند. مسأله ‏ى هدايت مردم يكى از مسائل بسيار مهمّى است كه در نظامهاى سياسى رايج دنيا- بخصوص در نظامهاى غربى- ناديده گرفته شده است. معناى هدايت مردم اين است كه بر اثر تعليم و تربيت درست و راهنمايى مردم به سرچشمه ‏هاى فضيلت، كارى بشود كه خواست مردم در جهت فضايل اخلاقى باشد و هوس هاى فاسدكننده‏اى كه گاهى به نام آراء و خواست مردم مطرح می‏گردد، از افق انتخاب مردم دور شود.
امروز شما ملاحظه میكنيد در بسيارى از دموكراسی ‏هاى غربى، زشت‏ ترين انحرافات- انحرافات جنسى و امثال آن- به عنوان اينكه خواست مردم است، صبغه ‏ى قانونى پيدا میكند و رسمى می شود و به اشاعه‏ ى آن كمك می‏گردد. اين، غيبت عنصر معنوى و هدايت ايمانى را نشان می دهد. در نظام اسلامى- يعنى مردم‏سالارى‏ دينى- مردم انتخاب می ‏كنند، تصميم می گيرند و سرنوشت اداره‏ ى كشور را به وسيله‏ ى منتخبان خودشان در اختيار دارند؛ اما اين خواست و انتخاب و اراده در سايه‏ ى هدايت الهى، هرگز به بيرون جاده‏ ى صلاح و فلاح راه نمی‏برد و از صراط مستقيم خارج نمی‏شود. نكته ‏ى اصلى در مردم‏سالارى‏ دينى اين است. اين هديه ‏ى انقلاب اسلامى به ملت ايران است. اين تجربه ‏ى جديد و جوانى است؛ اما تجربه‏ ى قابل تأمّل و پيگيرى و قابل تقليدى است براى همه‏ ى كسانى كه دلشان براى فضيلتها و جامعه‏ ى پاك و پاكيزه ‏ى انسانى می تپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتي هاى خُلقيّات بشرى رنج می برند.»
(11/ 05/ 1380)
بيانات پس از مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى آقاى سيد محمد خاتمى‏

این قدر تفاوت در نگاه از کجا آمده است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_33
یادداشت مربوط به #جلسه_212
#اخوت_مواسات_ولایت
#امتداد_گفتمان_توحید
#گفتمان_محبت

➖چند روز پیش گذرم به تهران افتاد. اول شب بود و خیابان ها شلوغ. من بودم و هیاهوی رفت و آمد مرد و زن و پیر و جوان. پیش خودم فکر می کردم چقدر این مردم دوست داشتنی هستند. چقدر مردم ما خوبند. چقدر اصیل و ریشه دارند. چقدر متدین اند. چرا من عاشق این ها هستم؟! چرا آن جوانی که لباس تنگش پر از حروف بی ربط انگلیسی است و بدنش پرتر از خالکوبی را این قدر دوست دارم؟ چرا از این زن های بی حجاب متنفر نیستم؟!
➖پرت شدم به سال های دانشجویی. 10 سال قبل تر و سفرهایم به تهران. چقدر متنفر بودم از این مردم. مردمی که نسبت به هم بی تفاوتند و بی دینی در رفتارشان موج می زند.

⁉️این قدر تفاوت در نگاه از کجا آمده است؟
➖شاید تفاوت را نگاه دینی ما رقم می زند. این که ما با توحید شروع کنیم یا این که صرفا فقه مصطلح بمانیم. نگاه توحیدی داشته باشیم یا نگاه فقهی سنتی؟!
➖دیروز که استاد یک بار دیگر از ولایت گفتند و این که اساسش محبت است، تازه متوجه شدم که نگاه سنتی فقهی متحجر از ما یک امت نمی سازد. ما باید عاشق هم باشیم تا با هم باشیم و برای هم باشیم و در کار هم باشیم. باید عاشق هم باشی تا یک امت باشیم.
❌شاید آن رویکرد فقهی سنتی، دقیقا همان «اسلام آمریکایی» نباشد، اما خیلی هم دور از آن نیست. می خواهم بگویم اگر حوزه ما امروز آن نگاه سنتی فقهی را، ترویج می کند، نه تنها خدمت نمی کند که شاید خیانت هم می کند.
➖بین صحبت های استاد از محبت اشد ولی نسبت به مردم، یاد #غیر_رسمی افتادم. نمی دانم پاسخ حضرت آقا به آن فردی که از محبت ایشان نسبت به مردم می پرسید، چقدر مبّین بود. ولی به نظرم باید خیلی شدیدتر و غلیظ تر ابراز می شد. قطعا بیش از آن چه بیان شد، آقا مردم را دوست می دارند.

⁉️اما آیا حس عموم مردم همین است؟! مردم احساس می کنند مسئولینشان دوستشان دارند؟! مردم نسبت به هم احساس محبوبیت دارند؟
➖اگر اساس ولایت محبت است، بهتر نیست محبت را در نظریه پایه مان لحاظ کنیم؟! چیزی که الان گفتمان نیست و اگر هم باشد، علمدارش حزب الله نیست.
🔸شاید با این عینک اگر ببینیم مثل حسن آقامیری -جدای از التقاطش- خیلی بیش از برخی دیگر، مکتب امامی است.