هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#اانسان_ها_در_رابطه_با_نعیم_جهان_دارای_حق_برابر_میشناسد
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_13
#جلسه_141

🔅هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا
خداوند تمام نعمت های خود را برای تمام انسان ها به صورت مساوی وب برابر قرار داده است.

اما با توجه به دونکته:

1️⃣ظرفیت انسانی:درست است که نعمت برای همه برابر است اما ظرفیت انسان ها برابر نیست
وبه تبع آن برداشت ها و بهره وری ها هم یکسان نیست
در این اتمسفر است که رقابت شکل می گیرد اگر این رقابت برای توسعه وجودی و استفاده از نعم الهی در جهت رشد و کمال وتقرب به خدا باشد می شود رقابت سالم می شود “السابقون السابقون ”
اما اگر این ظرفیت با زور و استعمار باشد آنهم برای استخدام نعم برای میل انسانی و معصیت الهی این رقابت رقابتی برای نابودی و خسران است .

2️⃣در نکته قبل اشاره کردیم که ما نسبت به نعم برابر هستیم اما طیفی از روایات و ایات دلالت بر برتری مومنین بر کفار ویا برتری مومنین نسبت به بعضی از مومنین دارد .
🔹 لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(ال عمران 139)
🔹یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکمْ(حجرات13)

❓حال اینجا این سوال مطرح می شود که آیا این برتری مومن بر کافر یا متقی با غیر متقی یا صالح یا غیر صالح و حتی مراتب تشکیکی از تقوا و ایمان علت بر اولویت در استفاده از نعم الهی دارد یا خیر؟

🔸رقابت سالم وجود ندارد🔸

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#توحیدحقوقی
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_17
#جلسه_141

🔸رقابت سالم وجود ندارد🔸

#رقابت #تعاون #اخوت #سبقت
[ناظر به یادداشت شماره 13 برادر #محمد_حسین_خانی ]

در نکته اول فرموده اید در اتمسفری که برداشت ها و بهره وری ها یکسان نیست، رقابت شکل می گیرد!
رقابت می تواند سالم باشد، و می تواند ناسالم باشد.

دنیا دار تزاحم است. در اتمسفری که تزاحم شکل می گیرد، باید برای رفع تزاحم چاره اندیشید.
یا این چاره اندیشی قانون تنازع بقا، قانون جنگل و به عبارت دیگر رقابت بر سر منافع و تشدید خوی حیوانی انسان است
و یا #تعاون ، #اخوت ، #ایثار و مهار خوی حیوانی انسان، و در عوض تقویت ابعاد متعالی انسان را چاره کار می دانیم.

از همین جا می خواهم ادعا کنم اصلا رقابت سالم نداریم.
حذف رقیب، در مفهوم رقابت نهفته است که به هیچ عنوان نمی توان آن را به سمت تعالی جهت دهی کرد. تنها راه جهت دهی آن، استفاده از مفهوم سبقت است که در واقع ماهیت متفاوتی از رقابت دارد.
سبقت ناظر به خود فرد است، و البته تلاش برای رشد بیشتر نسبت خود.

این که در کلام بزرگان ما گاهی رقابت سالم، مشاهده می شود را به عنوان یک پل برای گذر از مفهوم مخرب رقابت می دانم در زمانه ای که نگاه مدرن غربی رقابت را در تمام ارکان و ابعاد زندگی ما نهادینه کرده است.

قطعا فرصت ها برابر هستند

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حقوق_برابر_همه_انسانها_از_نعیم_جهان
#سعید_خورشیدی
#یادداشت_11
#جلسه_141
#برابری_حقوقی
🔰 اشکال ابتدایی :
1️⃣ قطعا فرصت ها برابر هستند
2️⃣ قطعا فقط این تلاش بیشتر است که باعث بهره بیشتر از نعیم جهان میشود
◀️ پس کسی که بهره کمتری از نعیم جهان برده، لابد تلاش کمتری کرده …
❓سوال : چرا باید کسی که تلاش بیشتری کرده، تحت عنوان زکات و خمس و صدقات و … به یک عده ای بدهد که تلاش نکرده اند ؟ مگر نفرمودید لیس للانسان الا ما سعی ؟ آیا این تناقض را باید با تعبد پدیرفت و هیچ اندیشه ای از این پشتیبانی نمیکند؟ با این دست فرمون قارون حق دارد بگوید این حاصل تلاش من است و الا فرصت ها که از ابتدا برای همه برابر بوده !
🔰حلّ اشکال :
🔦 اشکال بالا به ظاهر عبارت “فرصت ها و امکانات بطور مساوی در اختیار همگان است ” وارد است.
( البته که مراد نویسنده خیلی بعید است همین عبارت ساده باشد ، چه اینکه فقط با چند روز زندگی کردن در عالم میفهمیم ، فرصت های بهره بردن از نعمت ها قطعا برای همه مساوی نیست ! )
اما در عوض…
📗 تیتری که در جزوه هست ، دقیق است .
اگر مراد از برابری فرصت ها ، برابری در “حقوق” باشد. دیگر اشکالی به مطلب وارد نخواهد بود، بلکه با در نظر گرفتن یکسری مبانی اولیه اسلامی به نظر بدیهی هم می آید که حقوق انسانها نسبت به نعیم جهان با یکدیگر برابر است و شریعت ( شامل خمس و زکات و صدقات و … ) موید این مسئله و در مسیر برقراری حقوق فهم خواهد شد.
👇
توصیف : برابری در حقوق
توصیه : ایجاد برابری در فرصت ها

#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#احمد_قوی
#یادداشت_8
#جلسه_141

این گفتار، مقاله‌ای از حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای است که اولین بار، در سال ۱۳۵۶ چاپ شده است. معظّم‌له آن را به درخواست یک دانشجو و در پاسخ به این سؤال که «اعتقاد به توحید، عملاً چه نقشی در زندگی انسان دارد؟» نوشته‌اند.

فضای سخن و پشت صحنه متن:
این متن در مقطعی نوشته شده که جریانات مبارزاتی چپ گرا #ایدئولوژی_اسلامی (مذهب) را متهم به غیر انقلابی و خنثی بودن در برابر بی عدالتی می کرده اند ( گزاره های مشهوری مانند دین افیون توده هاست ، مذهب و مذهبیون توجیه گر ظلم سرمایه داری و… در همین مقام تحلیل می شود) و بر اساس همین شبهه بسیاری از جوانان انقلابی و عدالتخواه به سمت این گروهها متمایل می شدند. فلذا یکی از دغدغه های جدی متفکرین مسلمان اثبات گزاره “امکان مبارزه و انقلاب بر اساس ایدئولوژی اسلامی و مهم حیاتی بودن عدالت در مذهب” بوده است.

توحيد از ديدگاه خط‌مشي اجتماعي

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خط‌مشي_اجتماعي
#حق_برابر_انسان‌ها_در_رابطه_با_نعیم_جهان
#اميد_فشندي
#يادداشت_33
#جلسه_141

حقير نسبت به مقاله‌ي روح توحيد حسّ خيلي خوبي دارم؛ ولي نسبت به نسبتي كه در حلقه با اين مقاله مي‌گيريم، نگران هستم.

مطالبي كه در پاسخ به عطش يك نسلِ تشنه و آشفته اما پرشور و برخاسته، و در زمان و زميني در آستانه‌ي رستاخيز، و از زبان مردي برانگيخته‌شده از مردم و در مردم … براي فهم مقصود نويسنده‌ي چنين متني نمي‌توان در متن ماند يا صرفا از مباني معرفتي كمك خواست.

منظورم اين نيست كه متن براي امروز سخني ندارد يا اساسا به سنت‌ها فرازميني و فرازماني اشاره ندارد، ولي … متن را بايد در زمينه‌ي خود فهميد، وگرنه به قيود و قرائن لبّي توجّهي نمي‌كنيم و با عباراتي مجمل يا مطلق برمي‌خوريم و به‌مرور يا به توجيه تحكّمي يا ترديد انكاري خواهيم رسيد.

عَلیكَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ‌ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_13
#جلسه_141
آنچه که در بحث بهره مندی از نعم در جامعه توحیدی مغفول ماند این است که سعی و تلاش در جامعه توحیدی در راستای «نیاز» است.
در روایتی در غررالحکم آمده است که: «عَلیكَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ‌ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ
بر تو باد به میانه روی در كارها؛ هر كس از میانه روی روی گرداند، ستم می كند و هر كس به آن چنگ زند، ‌عدالت ورزد»
این روایت به روشنی بیان می دارد که یکسانی در بهره مندی از امکانات و فرصت ها کفه ای از یک ترازو است و سنجش ظرفیت و استعدادها و آنگاه با راهبرد میانه روی به سراغ نعم رفتن کفه ای دیگر و تا این دو کفه به تعادل نرسند، عملا درگیری بین حق و باطل و جهاد در برقراری عدالت پابرجاست زیرا که طبق این حدیث، راهبرد میانه روی، باید از سمت انسان توحیدی «اخذ» شود و عدالت بورزد و الا جز ستم چیزی را به دنبال نخواهد داشت.