آیا آزادی ذاتی انسان است؟

به نظر می رسد بر اساس مبانی اندیشه توحیدی، انسان ذاتا عبد و مطیع است. در هر حالتی انسان در حال اطاعت کردن و عبادت کردن چیزی ست و ناگزیر از عبادت می باشد.
اطاعت از :
قوانین شریعت
قوانین اجتماعی
آداب و رسوم
عرف آشنایان
قوانین محیط تحصیل و کار
خانواده
و حتی در فردی ترین حالت که هیچ کس جز خود انسان نیست، انسان در حال اطاعت از نفس خود است و خواسته های او را جامع عمل می پوشاند.
حتی فرموده اند:
«من اصغی الی ناطق فقد عبده.»

با این تقریر انسان در همه حال، در حال عبادت و اطاعت است و ذاتا عبد است.
آنچه که مهم است این است که این انسان از چه چیز اطاعت میکند و عنان کار خویش را به دست چه کسی سپرده است.

در اینجا بر اساس اندیشه توحیدی انسان مجاز نیست از هیچ کسی غیر از خدا اطاعت کند، حتی نفس خودش.
حکمرانی و فرمانروایی منحصر شده است در وجود خداوند متعال.
دقت کنید که بر اساس اندیشه توحیدی انسان مجاز به اطاعت نکردن نیست. بلکه اساسا قابلیت اطاعت نکردن را ندارد. انسان محکوم به عبد و مطیع بودن است. بلکه انسان «باید» فقط از یک چیز که منبع لا یزال هستی است اطاعت کند و جز این مسیر اجازه هیچ کار دیگری ندارد. «لا اله الا الله».
لذا انسان محکوم به عبد بودن است.

البته از جهتی این قضیه قابل بررسی است که اطاعت از خداوند متعال چه نسبتی با آزادی دارد و انسان با اطاعات از منبع کمال مطلق چه میزان به آزادی دست می یابد که ادعای مقام معظم رهبری در اینجا این است که اطاعت از خداوند متعال عین آزادی است و نهایت آزادی را برای انسان به ارمغان می آورد. لکن این بحث دیگری است. یعنی ممکن است انسان اولا و بالذات عبد باشد لکن ثانیا و بالعرض همین عبادت و اطاعت اوج آزادی باشد و یا اینکه او را به اوج آزادی برساند .

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها