[در پاسخ به عقیل رضانسب]
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_259
#جلسه_341
💠 شریعت سهله سمحه در روایات
روایاتی که در مورد این بحث مطرح است موارد زیر است:
1️⃣ عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَتِ امْرَأَةُ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عُثْمَانَ يَصُومُ النَّهَارَ وَ يَقُومُ اللَّيْلَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُغْضَباً يَحْمِلُ نَعْلَيْهِ حَتَّى جَاءَ إِلَى عُثْمَانَ فَوَجَدَهُ يُصَلِّي فَانْصَرَفَ عُثْمَانُ حِينَ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ يَا عُثْمَانُ لَمْ يُرْسِلْنِي اللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ أَصُومُ وَ أُصَلِّي وَ أَلْمِسُ أَهْلِي فَمَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي وَ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ.
الكافي (ط – الإسلامية) / ج5 / 494 – من لا يحضره الفقيه / ج1 / 12
🔺 روایت به لحاظ سندی خوب است، می شود صحیح السند محسوب شود.
2️⃣ و سُئِلَ عَلِيٌّ ع- أَ يُتَوَضَّأُ مِنْ فَضْلِ وَضُوءِ جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْ رَكْوٍ أَبْيَضَ مُخَمَّرٍ فَقَالَ لَا بَلْ مِنْ فَضْلِ وَضُوءِ جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّ أَحَبَّ دِينِكُمْ إِلَى اللَّهِ الْحَنِيفِيَّةُ السَّمْحَةُ السَّهْلَةُ.
من لا يحضره الفقيه، ج1، ص: 12 / وسائل الشيعة، ج1، ص: 210
🔺به جز این دو روایت متن دیگری در متون اصلی ظاهرا وجود ندارد، روایت اول که روایت اصلی است به دلیل اینکه به لحاظ سندی قوت بیشتری دارد (روایت دوم ضعیف است) از نظر دلالت در بستر یک داستان رخ داده است که کاملاً معنای آن را جهت دارد می کند، اینکه زین عثمان بن مظعون به شکایت نزد رسول اکرم ص رفت، اینکه در تذکری که پیامبر به عثمان دارد هم در تفسیر سهله و سمحه بودن دین بحث ارتباط با همسر را آن هم با واژه أَلْمِسُ أَهْلِي که به معنای روابط زناشویی است می آورد و هم بعد در یک تأکیدی ویژه می فرمایند «فَمَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي» و یکی از سنت های خودشان را اختصاص به ذکر می کنند: «وَ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاحُ» نشان دهنده این است که عثمان بن مظعون چنان مشغول عبادت شد که از خانواده خود دوری می کرده است و همین باعث شکایت زن او شد؛ همانطور که اولین ذکر نبی اکرم ص هم به او این است که «لَمْ يُرْسِلْنِي اللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ» و این نکته نشان می دهد که شریعت سهله و سمحه ویژگی شریعت است، یعنی مجموع احکام این صفت را دارند، و لذا نباید پا را فراتر از همین احکامی که آمده است گذاشت و عبادات جدیدی به شکل بدعت در دین خدا وارد کرد.
روایت دوم نیز بین دو امر مباح سهل تر را انتخاب کرده است، یعنی آبی که مسلمان با آن وضو گرفته است و به مقدار گرفتن وضو از آن باقی مانده است و آبی تمیز از ظرفی مناسب؛ هر دو امر مباح هستند لذا نمی شود دلالتی برای امور واجب و حرام داشته باشد.
🔷 در جمعبندی از این دو روایت می توان گفت که روایت در مقام جلوگیری از بدعت گذاری در بخش عبادات دین است و نهایت در میان دو امر مباح دستور به امر سهل تر را می دهد، لذا نه تنها این سهل گیری دارای دامنه وسعی است که بتواند باعث سکولار شدن فقه شود، این قاعده با این فضای معنایی اتفاقا مقابل روحیه متشرعین ایستاده است و آن ها را از افراط در امور عبادی و حساسیت به امور جزئی منع می کند، نه اینکه بخواهد تقویت کننده فضای روشنفکری باشد که دین اسلام کلاً فضا را به گونه ای سهل می گیرد که می توان با این قاعده به جنگ شریعت اسلامی رفت.
❇️ محتوای سهله و سمحه بودن دین در روایات #اهل_سنت نیز وجود دارد، در کتب اصلی اهل سنت یک باب به خود اختصاص داده با عنوان «باب الدِّينُ يُسْرٌ»
صحيح البخاري (1/ 16) سنن النسائي (8/ 121)
وَقَوْلُ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَحَبُّ الدِّينِ إِلَى اللَّهِ الحَنِيفِيَّةُ السَّمْحَةُ»
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ، وَلَنْ يُشَادَّ الدِّينَ أَحَدٌ إِلَّا غَلَبَهُ، فَسَدِّدُوا وَقَارِبُوا، وَأَبْشِرُوا، وَاسْتَعِينُوا بِالْغَدْوَةِ وَالرَّوْحَةِ وَشَيْءٍ مِنَ الدُّلْجَةِ»
صحيح البخاري (1/ 16)
وَقَالَ – عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ -: «بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ وَلَمْ أُبْعَثْ بِالرَّهْبَانِيَّةِ الصَّعْبَةِ»
الاختيار لتعليل المختار (4/ 181)
در فضای روایات اهل سنت هم این سهله بودن مقابل رهبانیت گرفته شده است.
.جالبه که زن عثمان بن مظعون که روایتی که در شریعت سهله سمحه داریم حاصل سؤال پرسیدن و شاکی شدن ایشان از شوهرش است بعداً مصداق آیه 50 سوره احزاب میشه که حکم اختصاصی هبه کردن زن مر خود را به نبی است.
َ اِمْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهٰا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرٰادَ اَلنَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهٰا خٰالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنٰا مٰا فَرَضْنٰا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوٰاجِهِمْ وَ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُهُمْ لِكَيْلاٰ يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كٰانَ اَللّٰهُ غَفُوراً رَحِيماً ﴿الأحزاب، 50﴾
عثمان بن مظعون جزو مسلمانان هجرت کننده به حبشه بود. ایشان سال دوم هجری از دنیا رفت و نخستین مهاجر دفن شده در بقیع است.
زن او به نام خولة بنت حکیم انصاری به نقل طبری بعد از رحلت حضرت خدیجه ایشون پیشنهاد ازدواج با عایشه و سوده را به پیامبر داد.
.