سم زدایی از انقلاب اسلامی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_73
#جلسه_227
🔰سم زدایی از انقلاب اسلامی

💠پرده اول: توضیحاتی در باب سم زدایی
سم زدایی، دیتاکسیفیکیشن (به انگلیسی: detoxification)، یا سم‌زدایی متابولیک، از مکانیزم‌های مهم در فیزیولوژی است. سم‌زدایی متابولیک به معنی سم‌زدایی طبیعی توسط خود بدن از طریق پروسه‌های متابولیک درون بدن (مثلا توسط آنزیم‌ها) است. سم‌زدایی، به عنوان وظیفه‌ی اصلی کبد و کلیه تعریف می‌شود.
🔴اصلی ترین اندامها در سم زدایی از بدن
◀️ کبد
کبد قوی ترین سلاح بدن در برابر سموم است. کبد این کار را با حدود ۵۰۰ مکانیسم وابسته انجام می دهد. با استفاده از این مکانیسم ها خون را فیلتر می کند و از ورود سموم به بدن جلوگیری می کند. کبد مواد مغذی را به جریان خون کرده و سپس مواد زائد از طریق کلیه ها یا روده ها از بدن خارج می شود.
◀️کلیه ها
کلیه ها عملکرد چندگانه انجام می دهند. از جمله تنظیم تعادل مایع و الکترولیت در بدن شما. آنها همچنین به کنترل فشار خون نیز کمک می کنند. در واقع کلیه ها را می توان به عنوان تیم تضمین کیفیت نهایی خون دانست. آنها خون را دریافت و فیلتر می کنند. همچنین مواد زاید را از متابولیسم ماهیچه ها می گیرند و به صورت اوره خارج می کنند.

💠پرده دوم: سم و سم زدایی از انقلاب اسلامی

آیا میدانید از ابتدای انقلاب اسلامی هم اکنون چه تعداد دانش آموخته و دانشجوی علوم انسانی داریم؟!!

منم نمیدونم! یعنی هر چقدر آمارها رو بالا و پایین کردم نتونستم در بیارم فقط در سال تحصیلی 95-96 تعداد دانشجویان علوم انسانی بیش از یک میلیون و 900 هزار نفر بوده است. خب با کم و زیاد میشه یه تخمینی زد که از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون حداقل بایستی 8 تا 10 میلیون دانش آموخته و دانشجوی علوم انسانی داشته باشیم!!!

خب این دانش آموخته ها اگر این تعداد هستند و نوعا بدنه کارشناسی کشور رو اینها دارند تشکیل میدهند و مسئولیت ها رو اینها گرفته و میگیرند پس با این همه سم تزریق شده به بدنه حاکمیت کشور چگونه جمهوری اسلامی هنوز استحاله نشده و تبدیل به پوستین وارونه نگشته است؟

بله درست حذس زدید!

پاسخ در مکانیسم سم زدایی انقلاب اسلامیست! انقلاب اسلامی مثل هر موجود زنده ای مکانیسم سم زدایی برای خود تعبیه کرده است. یکی از کارکردهای ولایت، کارکرد سم زدایی عقیدتی و معرفتی است. البته هر چقدر این سم قویتر باشد مثل جهل پیچیده و مخفی و مطوی علوم انسانی غربی طبعا سم زدایی آن زمان بر تر است. مضافا اگر جلوی روند تزریق سم گرفته نشود.

ولایت فقیه اگر چه کارکرد رئیسی آن عقل جامعه است و راهبری و هدایت و فرمان جامعه به دست اوست اما این عقل در مقام کبد و کلیه تنزل پیدا کرده تا سمومات معرفتی و عقیدتی را از ذهن و دل جامعه بزداید.

مبارزه جریان حق و جریان باطل(دستگاه استکبار/نظام سلطه)

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_74
#جلسه_227

🔰مبارزه جریان حق و جریان باطل(دستگاه استکبار/نظام سلطه)

💠پرده اول: تقریر فلسفی مبارزه حق و باطل
بحث تمدن سازی یا مبارزه را بخواهیم پی بگیریم. باید برگردیم یک دید کلان داشته باشیم نگاه فلسفه تاریخی. دو جریان حق و باطل هستند در طول تاریخ مدام با هم درگیر بودند،
ما باید ابتدائا تکلیف ما را مشخص بکنیم که شرور یا باطل چه نحوه وجودی در عالم دارند، آیا از جنس وجود و هستی است یا اساساً موجود نیست؟
در ادبیات فلسفه اسلامی شرور را یا عدم می دانند و یا منتهی به عدم. عدم می دانند به این معنا که جهل عدم العلم است، ضعف عدم القدره است و … یا منتهی به عدم می دانند به این معنا که شما به امثال جانوران موذی و سیل و زلزله و … به صورت نسبی متصف به شر می شوند به واسطه اینکه یک فقدانی را در موجودات دیگر رقم می زند. زلزله عدم حیات را رقم می زند لذا متصف به شر می شود. شهید مطهری مفصلاً اینجا بحث کرده است.
نهایتا می شود گفت که وجود از آن جهت که وجود است خیر مطلق است و عدم از آن جهت که عدم است از جهت عدم و ملکه؛ شر مطلق است.
اگر ما بر این اساس بخواهیم نبرد جبهه حق و باطل را، نبرد جنود عقل و جهل را تحلیل بکنیم؛ نبرد وجود و عدم است. به این معنا که
.. إِنَّ اَلْبٰاطِلَ كٰانَ زَهُوقاً ﴿الإسراء، 81﴾
اساساً باطل چیزی نبوده است، پوچ و بطلان محض است.

💠پرده دوم: تقریر عرفانی مبارزه حق و باطل
این تعبیر فلسفی اش هست، تعبیری که ابن عربی شیخ اکبر دارد، این است که هیچ صورتی از احدی از خلایق نمی توانید پیدا بکنید مگر اینکه روحی به همراه او در این صورت هست، و خداوند در اسماء و آیاتش تجلی کرده و چیزی جز حق نیست؛ پس هر آن چیزی که هست جلوه حق است. آن چیزی که مد نظر ما است مصادره این مظاهر و آیات و جلوه ها به نحو و سود جریان حق است.
در همه هستی جوهره حق و حقانیت وجود دارد، ما باید آن جوهره را به نفع خودمان مصادره بکنیم.
یکی از صورتها مفاهیم و واژگان هستند؛ مفاهیم و واژگان را ما بایستی به نفع جبهه حق مصادره کنیم.

💠پرده سوم: اولین گام مبارزه؛ نبرد واژگانی و ادبیاتی است
اولین مرتبه مقابله این دو جریان در ساحت ادبیاتی و واژگانی و معنا بخشی و روایت کردن عالم است. یعنی ما یک روایتی از انسان، هستی و خداوند داریم، جریان باطل هم یک روایتی دارد. انسان را مثلا در حد یک حیوانی که قدرت خلاقیت دارد تعریف بکند، معرفت شناسی انسان را ببرد ذیل عنوان تخیل خلاق مطرح بکند. و …. مفهوم علم در طول تاریخ یک صیرورتی در جریان باطل داشته است و در جریان حق هم یک تعبیر و صیرورت دیگری داشته است.
در این نبرد اولاً الفاظ را به سود جریان حق مصادره بکنیم.
ذیل این می خواهم به مصادره لفظ تمدن و تمدن سازی به سود جریان حق برسم. عبارتی که می خواهم بگویم این است که ربوبیت واژگانی و ادبیاتی جریان حق باید به حد اعلی برسد.
یک حدیثی یکی از دوستان گذاشتند که اولین چیزی که خداوند خلق کرد حروف بود، چنین تعبیری داشت. ما الفاظ حروف و واژگان را خیلی باید جدی بگیریم.
به طور کلی تحت عنوان
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ …﴿الأنفال‏، 60﴾
مصادیق این قوه، فرهنگ پارادایم، گفتمان های سیاسی اجتماعی و علمی؛ سبک زندگی و … همه این ها قوت ها و قدرت هایی است که جریان حق باید در مشت بگیرد برای اینکه در این نبرد تاریخی دست برتر را داشته باشد.
فلذا الان مسئله تمدن را بخواهم مطرح بکنم، تمدن در فضای غرب به معنای مرسومش وجود دارد، اما اگر ما بخواهیم یک چیزی را مطرح بکنیم که مطابق با آن جهان بینی و هستی شناسی ما باشد باید یک سری مطالبی را بیان بکنم.
من جمله اینکه در فضای دریافتی که ما داریم، دین اسلام را چه می دانیم و هستی را چه می دانیم. آن چیزی که حکما و عرفا مطرح می کنند که عالم تکوین بر عالم تشریع کاملا منطبق است، و هیچ فعلی از افعال انبیاء و انسان کامل نیست که خالی از دستور و تشریع باشد؛ اما انسان هایی که در مرتبه پایین هستند منطقه الفراغ دارند، ولی جهان به سمت کوچک تر شدن منطقه الفراغ پیش می رود، هر چقدر پیش می رود زندگی انسان ها و حیات بشری دارای دستورها و تدبیرها و قوانین بر اساس شریعت می شود.

نقش تاریخی و متوقع حوزه علمیه وتوصیف امروز آن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#راهبرد_تحول_حوزه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_52
#جلسه_227
#مدرسه_معرفتی_امام_خمینی

🔸نقش تاریخی و متوقع حوزه علمیه وتوصیف امروز آن🔸

حوزه علمیه برای انقلاب اسلامی، نقش مادر و راهبر را دارد. اما مسئله ای که حوزه علمیه امروز با آن درگیر می باشد، عدم توانایی راهبری این انقلاب می باشد. توصیف وضعیت کنونی حوزه، دلالتی بر این عدن توانایی است.

🔺ضرورت تحول حوزه🔺

وقتی حوزه نمی تواند نقش راهبری خود را برای انقلاب اسلامی که خود مولّد و مادر آن بود را ایفا کند.و به تعبیری وقتی حوزه از ولیده خود، انقلاب اسلامی عقب افتاده باشد، ضرورت تحول و اصلاح حوزه به صورت طبیعی برداشت می شود. چرا که وقتی راهبر اتقلاب اسلامی توانایی هدایت آن را نداشته باشد، عاقبت و مسیر آن نامشخص و خطرناک می شود.
حال برای مقابله با این تهدید، حوزه باید متحول شود فلذا ضرورت تحول حوزه به عنوان اصلی ترین مسئله حوزه باید مورد بررسی قرار گیرد.

🔰راهبرد تحول حوزه🔰

راهبرد اصلی تحول حوزه، اتصال به انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی، کانون تفاوت هاست. انقلاب اسلامی توانست تراز مسلمانی را در دنیا جا به جا کند. و حتی می توان ادعا کرد که انقلاب اسلامی، یک تراز نوینی برای حیات بشری مقرر کرد.
انقلاب اسلامی منبع و معیار این تحول می باشد. لذا برای تحول حوزه باید آن را به اندیشه و عینیت و فرمان انقلاب اسلامی متصل کرد. و این ایده تحول اتقلابی حوزه می باشد.
وکلیدی ترین و اصلی ترین سخن این تحول این می باشد که مکتب امام آینده علمی حوزه است.

چرا ملت ها ایمان نیاوردند؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_60
#جلسه_227

چرا ملت ها ایمان نیاوردند؟

فَلَوْ لا کانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إيمانُها إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلي‏ حينٍ98

وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَميعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّي يَکُونُوا مُؤْمِنينَ99

وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ 100 #سوره_یونس

در آیه 100 سوره یونس به علت عدم ایمان آوردن اقوام اشاره شده است : ” لا یعقلون ” ! پس ریشه یابی قرآن از عدم ایمان آوری اقوام گذشته جذاب نبودن دعوت انبیا نیست!
علت عدم ایمان آوری ملت های گذشته را میتوان همان #جاهلیت در نظر گرفت. جاهلیتی که باعث می شود اراده ی خود را بر اساس تمایلات نفس اماره و شهوت و غضب جهت دهی کنند و نه عقل!

🔸 اما سوال بعدی ما باید این باشد که آیا دعوت انبیا به معنای واقعی کلمه جذاب بوده است؟
جذابیت دعوت فطری انبیا از چه سنخی است؟
آیا جذابیت دعوت های توحیدی باید صرفا چیزی از جنس کارآمدی به معنای مدرن باشد تا برای مردم انگیزه ساز باشد؟
تحلیل آیات #سوره_زخرف که ظاهرا خلاف این را نشان می دهد :

وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ ﴿٣٣﴾

وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾

وَزُخْرُفًا ۚ وَإِنْ كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٣٥﴾

به نظر می رسد جذابیت دعوت انبیا را باید در چیز دیگری جستجو کرد

نوشتن یعنی خلق کردن

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_37
#جلسه_227

نوشتن یعنی خلق کردن
خلق معانی و حروف و کلمات
نوشتن تجلی افکار و احساس آدمیست

انسان به خلق کردن و نوآوری نیاز دارد
به آب نیاز دارد به استراحت نیاز دارد به نوشتن هم هم
نوشتن حس مثبت بودن را تقویت میکند
نشاط می‌آورد
سبُک میکند
پختگی میدهد
قضاوت میشود
جذب میکند
دفع میکند
خاطره میسازد
جرقه میزند
انسجام بخش است
فکر میاورد
تلاشیست به عمق
ورز میدهد
محکم میکند
و…

روایت فردمحور از تاریخ

#امید_فشندی
#یادداشت_103
#جلسه_227
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استكبار

💡روایت فردمحور از تاریخ

معروف است كه تاریخ را همیشه فاتحان می‌نویسند اما فراتر از ظفرها و هزیمت‌ها، تاریخ با #شخصیت‌ها گره خورده است نه توده‌های مردم … چه تاریخ به روایت فاتحان باشد چه قرآن، همیشه یك شخص – حق یا باطل، ولی یا طاغوت – است كه پیشران اصلی حوادث و تحولات و مسسب شرایط و وضعیت موجود معرفی می‌شود.

روایت حتی منابع معتبری – مانند قرآن – از تاریخ البته به مفهوم توصیه به رعایت قواعد حاكم در آن روایت نیست؛ اُمَم البته امام می‌خواهند، ولی #امامت_امت سطحی ارتقایافته از حركت و صیرورت جوامع است كه از دوران #شخص_محوری – هرچند اگر معصوم باشد – گذر كنیم و به دوران رشد جامع و فراگیر انسانی برسیم.

در جمهوری اسلامی، شعار امامتِ امت می‌دهیم اما امت به چتر و عصا و انگشتر امام دل‌خوش است!

اینكه منویات ولی چقدر در عمل محقق می‌شود یك بحث است، اما اینكه ظرفیت‌های یك ملّت را به انگشت اشاره‌ی یك شخص گره بزنیم، بحث دیگری است.

انقلاب شد كه #یك_شخص بر سرنوشت #یك_ملت حكومت نكند؛ چه #شاه باشد چه #شیخ ، چه تركیب این دوتا که #شاخ بشود برای مردم.

روی سخن بنده به شخص ولی فقیه و بالاتر، انبیا و ائمه نیست، بلكه نسبتی است كه مردم با كانون ولایت می‌گیرند … باشد از سوگیری‌های ویرایش‌های ما باشد.

حضرت امام فرمودند:

اگر شما می‏توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‏های مردم رنجدیده كنید، كاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‏اید. باید پایه‏های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد. (صحیفه امام، ج21، ص239)

سیری در هدایت انبیاء

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_52
#جلسه_227

#انبیاء_و_هدایت

🔸سیری در هدایت انبیاء

حضرت آدم ابوالبشر دو فرزند داشت هابیل و قابیل بعد از کشتن هابیل و مهاجرت قابیل و همسرش به یک سرزمین دیگر تقریبا جبهه بندی توحید و کفر پدیدآمد.
انبیاء مربیان و هدایتگران بشریت بودند و ابلیس هم در مقابل این هدایتگری وظیفه گمراهی را برعهده داشت

کار انبیا برای هدایت مردم آغاز شد
در این میان جمعیت جبهه کفر روز به روز بیشتر می شد

🔸حضرت نوح 950 سال عمر کردند و تنها 80 نفر به ایشان ایمان اوردند .
بعد ازنجات حضرت نوح که دوباره جمعیت جبهه حق به باطل 80 به 0 شد .
واین یک امتیاز برای جبهه حق بود

میایم سراغ قوم حضرت هود:
چهل سال پیامبری نتیجه اش شد:
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ﴿65﴾اعراف
قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

عده کمی ایمان آوردن واکثر مردم پیامبریش را تکذیب کردند

🔸حضرت صالح هم که نتوانست این قوم ثمود آدم کنه گرفتن شتر کشتن و خودشون به فنا رفتن
و
حضرت ابراهیم
حضرت اسماعیل
حضرت لوط
حضرت اسحاق
حضرت یعقوب
حضرت یوسف

اینا رو دیگه وارد نمیشیم

حضرت موسی: خدا دیگه برای حضرت موسی سنگ تموم گذاشت یک پنجم قران داستان بنی اسرائیل است و آخرش هم این قوم دیگه نفهمی وجمود و سرکشی به حداعلای خودش رسوندن گوساله پرستی با وجود این همه ایات و معجزات حضرت موسی
بعدش که نوبت حضرت عیسی هم شد خدا دید این یهودیا که دست رد به سینه پیامبرش زدن خود مسیحیت هم توسط یه یهودی زاده …. (پلوس) به انحراف کشیده شد و تمام احکام شریعت را حذف کرد و باب گناه را باز کردو گفت شما شرب خمر کنید گناهش عیسی گردن گرفته و تمام شریعت را در محبت خدا و بنده تفسیر کرد

این بود تلاش تمام انبیاء تا قبل پیامبر اسلام با دید انسان ده هزار ساله هم ببینیم سوال بنده اینکه این هدایتش کُجیست؟

یکی مرد جنگی به از صد سوار

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_28
#جلسه_227
پیرو بحث برادر گرامی
اگر یک نگاه تاریخی بندازیم از اول تاریخ بشر جنگ بین حق رو داشته و خود آدم ابوالبشر مرتکب Orginal sin به قول غربی‌ها شد (بخوانید ترک اولی) و بعدش هم فرزندانش همینطور تا زمان حاضر
اینجا چندتا بحث مطرح میشه:
1. اینکه باتوجه به اینکه هدایت برخدا واجب هست(کمترین مرتبه اش به قول اصول ارسال بیان) و اولین بشر پیامبر خداوند بود چرا سیر تاریخ تقریبا در اکثر مواقع به سمت ظلم و الحاد رفته و به لحاظ کمی در اکثریت هستند؟
2. شاید جواب بدید کمیت ملاک نیست مهم کیفیت هست👇
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ
یکی مرد جنگی به از صد سوار
اشکال:خب همانطور که در کلاس هم مطرح شد همان عده ی قلیل هم سر بزنگاه ها پشت پیامبرشان را خالی کردند
مورد زیاد هست مثل گوساله پرستی بنی اسرائیل، داستان سقیفه، داستان طالوت و…
3.دفاع دوم از سیره انبیا:بحث بعدی که در جواب مطرح شد عزلت نشینی و عدم توجه انبیا به دنیاست که باعث شده این ذهن دنیازده و مادی گرای مردم تاب همراهی و یا پیروی از سبک زندگی انبیا را ندارند
اشکال‌: باید به این قضیه از دو جهت نگاه کرد که به نظر هردو جهت آن خالی از اسمال نیست
1. اینکه انسان نیاز به دنیا دارد و بخشی از زندگی آن در همین‌جاست اگر چنین باشد که هست وظیفه الهی چنین است تا دستور العمل هایی ارائه کند که این نیاز بشر را نیز تامین کند پس عزلت گزینی و بی‌توجهی به دنیا از سوی انبیا بعنوان الگوی حسنه کاریست بس منکر
2.دنیا محلی از اعراب ندارد و الدنیا سجن المؤمن و…
اگر هم چنین است و نباید وابسته به دنیا بود چون نهایتا گذر گاه موقتی است برای بشر که وظیفه خداوند و باالتبعه ان انبیا این بوده که این معرفت را در بشر جا بیندازد و به اندازه تاریخ بشر زمان داشتند که چنین نشده!
پانوشت: هالیوود با کارتون و فیلم لاک پشت های نینجا پیتزا رو وارد زنجیره غذایی کل دنیا کرده اون هم توی کمتر از چند دهه بعد توی این چند هزارسال پیامبران نتونستن با تأییدات الهی و حتی فطری انسان ها دزدی رو از سر انسان بندازن
جالبه که انسان روز به روز خلاف های جدید که حتی به لحاظ جسمی و فطری براش منزجر کننده است رو داره با اشتیاق ابداع میکنه و انجام میده مثل لواط قوم لوط که به اعتراف قرآن اولی بودن یا مثلا جدیدا هشت پا زنده کوچبک تو ژاپن سرو میشه یعنی حیوان توی دهن طرف تکون میخوره و تقلا میکنه تا بلعیده میشه
جدا فطرت سالم حالش از این چیزا بهم میخوره ولی چی میشه با این همه کمک های الهی- به قول رفیقمون همه رو غرق کردن از اول شروع کردن- بازهم سرنوشت انسان به اینجا میرسه؟؟؟؟

حب الحسین وسیله السعداء

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_53
#جلسه_227

#پیامبر
#ائمه

🔸زمان پیامبر هم با توجه به تمام جنگ ها و غزوات وتشکیل حکومت پیامبر اکرم که از همه انبیاء بیشتر سختی کشیده بود و نسبت به دیگر انبیاء در امر جذب موفق تر بود
اما میبینیم که همان امت به ظاهر مسلمان هم در فاصله کمی بعد از شهادت پیامبر این جریان توحیدی را منحرف کردند و سرکشی کردند و به وصیت پیامبر اکرم توجه نکردند
خیلی سعی در بیان حوادث پیامبر نداریم اما سقیفه شروع این انحرافات بود که منجر به غصب خلافت ، جنگ ، شهادت امام حسن، شهادت امام حسین و…

🔺به نظرم خدا اینجا دید فایده نداره 124000 پیامبر اومدند با تمام روش ها و مدل ها حریف این بشر چموش نشدند ظاهرا جنود شیطان محکم بر سر قسم خود ایستاده بودند
خداوند اینجا به بشریت یک هدایت کنند داد به نام #حسین

خداوند دیگه برگ برنده و آخرین شاهکار خلقت رو برای هدایت رو کرد
یک خانواده ای که از بچه 6ماه اش هدایت می کنه تا…
البته نه تنها هدایت می کنند بلکه باب الحوائج هم هستند
هدایتگرانی هستند که علاوه بر دست پیروان و شیعیانش دست محبین و محبین پیروانش را هم می گیرند

🔅حب الحسین وسیله السعداء

اگر هر پیامبری برای یک قوم هدایتگر بود
اما امام حسین هدایتگر تمام عالمیان است فقط شیعه به او اقتدا نکرده
یهودی ها
مسیحی ها
ارمنی ها
زردشتی ها
حتی بعضی از سنی ها هم به این امام همام علاقه دارند

واینکه شاعر می فرمایید:
الاسلام، محمدی الحدوث و حسینی البقاء
اسمی نبود از خدا، اگه نبود کربلا

حرف حقی است نه تنها اسلام را بلکه انسانیت ، عزت، غیرت، همه مدیون حسین است

در این دعوا و مقایسه های که درباره موفقیت انبیاء داشتیم وقتی به این خاندان میرسم این روایت را بهتر میفهمم که::

إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ

کشتی نجات حضرت نوح فقط کسانی را نجات داد که به نوح ایمان داشتند و مومن بودند
اما مسافرین این کشتی:
من احب الحسن و الحسین و ذریتهما مخلصأ لم تلفح النار وجهه، و لو کانت ذنوبه بعدد رمل عالج، الا ان یکون ذنبا یخرجه من الایمان.
(کتاب شریف کامل الزیاره روایت4/118)

ظاهرا قرار است همه را حسین هدایت کند
در اربعینش هم مشخص است بزرگترین اجتماع جهانی از تمام اقوام و مذاهب و ملل و نحل و افراد

پیامبر هم از ملتش بجای اجر هدایت فقط دو چیز خواست قران و اهل بیت
چون میدانست هادیان واقعی این دو باهم هستند حتی قران به تنهایی هم تو را به نابودی می کشاند.

ودر آخر

وَكَم مِن ضالٍّ
رأى قُبَّةَ الحُسينِ(ع)
فاهتَدى…

خودبرتر انگاری و نژاد پرستی، آغاز و انجام مستکبرین

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#امتداد_امروزین_توحید
#استکبار_و_نژادپرستی
#علی_اکبرنژاد
#جلسه_227
#یادداشت_44

🔰خودبرتر انگاری و نژاد پرستی، آغاز و انجام مستکبرین‼️
(بخش اول)

🔸شاید با اندک تتبعی در آیات قرآن دلالات فروانی را بیابیم مبنی بر یکی از مهم‌ترین ریشه‌های اصلی استکبار، یعنی عنصر #نژاد‌پرستی.

🔸و گویی اولین منادی نژادپرستی و علمدار خود برتربینی هم شخص ابلیس است:

📌قالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ* قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ
(سوره ص / ۷۵ و ۷۶)

📌قالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ ٱلسَّـٰجِدِينَ* قَالَ لَمۡ أَكُن لِّأَسۡجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقۡتَهُۥ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ
(حجر / ۳۲ و ۳۳)

📌قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ إِذۡ أَمَرۡتُكَۖ قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ
(اعراف / ۱۲)

🔸تا جایی که این روحیه به پیروانش نیز سرایت کرده و به آنها اجازه دهد که اینگونه سخن بگویند:
📌إلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمًا عَالِينَ * فَقَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لِبَشَرَيۡنِ مِثۡلِنَا وَقَوۡمُهُمَا لَنَا عَٰبِدُونَ
(مومنون / ۴۶ و ۴۷)

🔸نژادپرستی پدیده جالب و قابل تأملی است.
واقعا چه می‌شود که ملاک برتری و رجحان، دائر مدار یک امر قهری و خارج از حد اختیار قرار می‌گیرد؟ یعنی پیوند خونی با یک نژاد و قومیتی خاص!
گویی در دایره خلقت، همخوانی متغیرهای کروموزومی با ژن‌هایی خاص، فراورده‌هایی را به دنبال دارد که چون برخوردار از برجستگی‌های آن #ژن_خوب است، پس بی‌ردخور، مناط سعادت و کمال انسانی را اکتساب نموده و مستحق دریافت بهترین جوایز، امکانات و امتیازات خواهد شد!

🔸فلذا حق حیات
حق انتخاب
حق برخورداری
حق دسترسی
حق تأثیرگذاری
حق قانون‌گذاری
حق تصمیم‌گیری
حق حکمرانی
و…
همگی مختص به تیره و طایفه‌ی خاص باید گردد.

 

🔸جالب است که این پدیده در عین حال که در منطق عقلایی همواره از آن بعنوان عنصری زشت و مذموم یاد می‌شود (کما اینکه در مناظرات ریاست جمهوری آمریکا نیز یکی از موارد اتهام به رقیب به شمار می‌رفت)، اما به صورت پاردایمی پشتوانه، یا اقلا سرمنشاء و مبدأ در تصمیم‌گیری و سیاست‌ورزی غرب مستکبر قرار گرفته است.

🔸هرچند در دوران کنونی پارادایم مدرنیته بر دیگر انگاره‌های هویتی ملی یا مذهبی سایه انداخته است، به طوریکه بازتعریف شخصیتی مدرن برای جوامع، بسترساز ورود در عرصه جهانی‌شدن تلقی شود…
(تا جایی که در برهه‌هایی از زمان حتی هویت‌های دینی -مانند رویکردهای تکفیری در بستر جریانات اسلامی- یا هویت‌های ملی -مانند جریانات جدایی طلبانه داخل کشور- در خدمت استراتژی غرب مدرن قرار گرفته و به اسم استقلال طلبی، با نظام اسلامی به ستیزه برخاسته و در عین حال روزبروز بیشتر در باتلاق لیبرالیسم مستغرق و برای عناصر هویت‌بخش خویش چالش بیآفرینند)
… اما با نیم‌نگاهی به تاریخ تمدن غرب این گمان تقویت می‌شود که غرب کنونی در آغاز تکوّن، هرچند به واسطه انحرافی از تعلیمات انبیا در ساحت اندیشه و عمل در ورطه‌ی ستیزه با جریان حق افتاد، اما عنصر قوام‌بخش و مشروعیت‌زا برای توسعه ارضی و نهادینه‌سازی نظام مطلوب خویش، ادعای #برتری_نژادی بود.

🔸نسل‌کشی بیرحمانه بومیان آمریکا، برقراری سال‌ها نظام برده‌داری و استعمار مردم سیاه آفریقا، سال‌ها استثمار کثیف کشور هند، سهم‌خواهی بی‌منطق از ظرفیت‌های معدنی کشور‌های مسلمان غرب آسیا، منطق احمقانه صهیونیستی در سهم‌خواهی از بیت‌المقدس و… مویدهای مهمی بر این مطلب هستند.

🔸به نظر می‌رسد اندیشه #داروینیسم و مفاهیم کلان و راهبردی‌ای که ذیل آن خلق می‌شود، پشتیبانی راسخی از این رویکرد نموده و در مقام پاسخگویی برای این حد از سبعیت در طراحی‌های راهبردی تمدن غرب برآمده باشد.

درگیری_شعار_توحید_با_استکبار

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_44
#جلسه_227

لقمان : 7 وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ في‏ أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَليم‏

در جلسه 227 وقتی حضرت استاد به توضیح آیه شریف بالا رسیدند، مصداق “وقر” راذ علوم انسانی دانستند.
یکی دو جلسه قبل تر، زمانی که معنای عجب، کبر، تکبر و استکبار را توضیح می دادند، ریشه استکبار امروز را اومانیزم دانستند. جایی که انسان محور قرار می گیرد و در نتیجه خودش را بالاتر از حق می داند.

به نظر یکی از مهم ترین وظایف ما مراجعه این چنینی به قرآن است. یعنی دریافت مفاهیم قرآن به طوری که رفته رفته یک نظام جامع معنایی شکل بگیرد، مجموعه ای از گزاره ها در کنار هم قرار بگیرد و بر اساس ادبیات قرآن یک نظام اندیشه را شکل دهد.

و از طرف دیگر، تطبیق همان گزاره ها بر مصادیق امروز. چیزی مانند دو مثال بالا در مقاله روح توحید که به کشف مفاهیم پرداخته و در تطبیق های حضرت استاد بر مصادیق آن مفاهیم.

یکی از فواید مهم چنین رویکردی، پاسخ گویی قرآنی به همه مسائل و مشکلات روز جامعه است. چرا که ما پیش تر، نظام اندیشه مان را بر اساس قرآن شکل داده ایم و حالا با تطبیق های دقیق، برای راه حل، از خود قرآن مدد می جوییم.

نوشتن راهی برای اتقان علم + #معجزه یادداشت روزانه

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#درگيري_شعار_توحيد_با_استكبار
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_140
#جلسه_226

💠 نوشتن راهی برای اتقان علم + #معجزه یادداشت روزانه

☑️ #معرف_يادداشت: در نکات کوتاهی که جناب #استاد_فلاح در ابتدای جلسات در مورد نرم افزار حلقه اندیشه کلامی طرح می فرمایند، چند جلسه است که نکاتی را در مورد #یادداشت_نویسی می فرمایند؛ امروز یادداشت را یکی از عوامل اتقان علم معرفی فرمودند، در این یادداشت کمی به این بحث توجه می شود.

🔺 در این بحث جناب استاد به این روایت از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام استناد فرمودند که می فرمایند:
مَنْ أَكْثَرَ الْفِكْرَ فِيمَا تَعَلَّمَ أَتْقَنَ‏ عِلْمَهُ‏ وَ فَهِمَ مَا لَمْ يَكُنْ يَفْهَم‏ / تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 57
#فکر یکی از امور #مغفول در کار علمی ما است. در نظام آموزشی حوزوی ما، کلاس رفتن، پیش مطالعه کردن، مطالعه بعد از درس و مباحثه فرهنگ پشتیبان نسبتاً خوبی دارد؛ آن چیزی که یا فرهنگ پشتیبان خوبی ندارد و یا صورت عملیاتی به آن داده نمی شود و اگر توصیه هم به آن می شود، معنای کاربردی و عملیاتی به آن داده نمی شود، همین بحث فکر است.
🔺 فکر کردن یک صورت خارجی می خواهد تا بتواند روی زمین بیاید، و الا به همین دلیل که طلبه نمی داند که دقیقاً به چه چیزی دعوت می شود و روی زمین چه فعلی را باید محقق کند، تا سنجه ای باشد برای فکر کردنش؛ و یا اینکه اگر فکر کرد، چه سنجه ای باید برای خود و دیگران داشته باشد که نشان دهنده تفکر او بوده است؟ از اینکه بگذریم، اگر هم فکرهایی می شود، این فکرها با فاصله های زمانی زیاد معلوم نیست که چقدر برای انسان ماندگار می شوند؟
🔺 یادداشت و ما ادراک ما الیاددشت! یادداشت نویسی در واقع خروجی فکر است؛ کسی که پیش مطالعه می کند و کلاس می رود و پس مطالعه می کند، در واقع در حال استفاده از حاصل تفکرات و زحمت های فکری دیگران است؛ حتی مباحثه هم به این شکلی که در فضای حوزه مرسوم شده است، در واقع تبدیل به مرور درس ها شده است، و طلبه ها معمولاً همان بحث هایی که در کتاب هست و یا استاد مطرح شده را مرور می کنند (البته مباحثه به معنای صحیح خودش نیز همانند نوشتن یکی از قالب های بروز تفکر است! ولی ما که کم دیدیم از این مباحثه ها! یا بهتر است بگویم از این هم بحث ها!)
🔺 اما یادداشت، یک قالب موفق است برای به بند کشیدن فکرهایی که می شود و تبدیل آن ها به ثمرات ماندگار برای خود که می تواند بعداً به آن ها مراجعه کرد و روی این سرمایه فکری قبلی خود بقیه خانه اندیشه و دانش مورد نظر را بنا کرد؛ و هم خود این قالب درمانی است برای کسی که فکر نمی کند، خود این قالب فشار می آورد که فرد بیاندیشد، چون نوشته حتماً محصول یک درگیری ذهنی و یک تفکر است؛ حالا بسته به سطح نوشته می تواند حاصل یک درگیری ذهنی سطحی باشد یا عمیق.
🔺 یادداشت روزانه که دیگر یک #معجزه است! و خدا را به خاطر این هوشمندی جناب استاد شکر می کنم؛ یادداشت روزانه یعنی هر روز باید فکر کنی و هر روز باید در موضوع اندیشه ای که تنوع زیادی هم به مرور زمان به خود می گیرد؛ یک ردی از خود به جای بگذاری؛ اینکه استاد می فرمایند ولو یک پاراگراف هم بنویسید، یعنی ولو یک لحظه هم فکر کنید و با موضوع درگیر شوید، این یک لحظه به تمرین و تکرار هم بیشتر می شود و هم عمیق تر می شود؛ و تو بعد از یک ماه نوشتن بر اساس تأمل کم و سطحی، خودت به تأمل بیشتر و کم کم یادداشت عمیق تر منتقل می شوی؛ و کم کم مهارت نوشتنت هم تقویت می شود و اصلا شاید نیازی به این بازهای کلاس یادداشت نویسی هم نباشد، خودت که بجوشی و بنویسی کم کم خودت یک سبک نوشتن برای خودت پیدا می کنی که شاید منحصر به فرد باشد (نمی خواهم مهارت آموزی را منکر شوم و ضروری هم هست، اما نوشتن زیاد هم خود نیاز به افزایش مهارت را بالا می آورد و هم گاهی از خیلی از بحث های ذهنی و انتزاعی که رها باشی خودت صاحب سبک خواهی شد.)

انقلاب ما برآمده از قرآن است.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا

#حامد_خواجه
#یادداشت_50
#جلسه_226

⭕️انقلاب ما برآمده از قرآن است.

❇️ وقتی در خصوص استکبار به قرآن نگاه شود، استکبارستیزی شدیدی از آن فهم می‌شود؛ تاحدی که احساس می‌شود تمام توحید و به تبع آن تمام اسلام، این مبارزه و استکبارستیزی است و اسلامی که سرجنگ با استکبار نداشته باشد، اصلا اسلام نیست.

❇️و هنگامی که به معجزه انقلاب اسلامی توجه کنیم، در می‌یابیم که انقلاب هم تماما ستیزه با استکبار است. و همانگونه شعار انقلاب؛ نه‌شرقی، نه‌غربی بود، خود انقلاب هم برای ستیزه با استکبار جهانی آمد است. استکباری که هیمنه‌اش تمام دنیا را گرفته است و هیچ کس جرت فکر کردن به مقابله با آن را هم ندارد. انقلاب تمام این هیمنه را در هم شکست. در دورانی که تمام قدرت بین شرق و غرب تقسیم می‌شد، انقلاب متولد شد و جبهه سومی پدید‌آورد که حامی مستضعفان بود و با تمام قوا برای مقابله با استکبار آمده بود. و البته که استکبار جهانی هم کوتاه نیامد و شرق و غرب که در آن زمان خود تقابل داشتند، در یک جبهه علیه انقلاب قرار گرفتند و در واقع صف‌بندی‌ها تغییر کرد و میدان نبرد بین انقلاب و استکبار جهانی شکل گرفت.

وزن و آهنگ حساسیت ورزی های قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_38
#جلسه_226

وزن و آهنگ حساسیت ورزی های قرآن
به قول حاج عقیل : معرفی یادداشت:
در جلسه ی امروز جناب استاد بحثی را مطرح فرمودند تحت عنوان «آهنگ درگیری های قرآن»، در این یادداشت قصد دارم تا ضمن بحثی در مورد قرآن کریم، قدری بحث جناب استاد را تعمیم دهم تا بلکه سر نخی برای سایر درگیری های ذهنی روزانه مان در فتوت پیدا بکنیم.

در مورد قرآن کریم، اینکه اساسا چیست؟ چگونه سخن می گوید؟ با چه غرضی سخن می گوید؟ چگونه می توان به آن مراجعه کرد و … فصل مشبعی حرف وجود دارد. از برخی آیات قرآن کریم که به توضیحاتی در مورد این کتاب پرداخته اند گرفته تا برخی مباحث فلسفی، عرفانی، کلامی، تاریخی و اجتماعی و …
در همین راستا به خاطر دارم که سابقا جناب استاد در مباحث الهیات کاربردی شان تقریری با این مضمون داشتند که قرآن کریم کتابی کاربردی است و در بستر نهضت، انقلاب و حیات مجاهدانه ی پیامبر ص نازل شده است.
متناسب با هر اتفاقی که در سیر این مبارزات و مجاهدت ها می افتاد، یا هر وضعیتی که پدید می آمد، آیه ای نازل می شد و جامعه ی مسلمین را هدایت می کرد.
مثلا شخصی از منافقین با یکی از مومنی دعوایشان می شد، دعوا بالا می گرفت و سخن هایی رد و بدل میشد، مردم منتظر میماندند تا ببیند چه باید کرد و تصمیم پیغمبر ص چیست، حضرت هم بررسی هایی را میکردند و بعد منتظر میماندند تا به یشان آیه ای نازل شود و مطابق آن عمل کنند، و همین هم میشد.
خب با تصوراتی که از یک حکومت دینی داریم، آن هم یک حکومتی که توسط پیامبر ص اداره میشود و مسئولیت های اجتماعی و تاریخی ای که بر عهده دارد و … ابعاد مختلفی از کار قرآن برایمان اهمیت پیدا میکند. یکی از مهمترین اینها : آهنگ های قرآنی است.
آهنگ درگیری ها، آهنگ ورود ها و … که جناب استاد بحث آهنگ درگیری ها را مطرح نمودند.
اما یکی از مسائلی را که با اقتباس از این مساله می توان پی گرفت، آهنگ پیشنهادات ایجابی قرآن است. مثلا: در آهنگ پیشنهادات ایجابی قرآن وزن اقتصاد چقدر است؟ آیا می توان گفت محوریت اصلاحی رنگ و بوی اقتصادی دارد؟
یا اینکه آهنگ آن مثلا سیاسی است؟
یا فرهنگی و اندیشه ای است؟

نظام حساسیت های قرآنی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_36
#جلسه_226

 

🔹نظام حساسیت های قرآنی

🔹منطق مواجهه امام با مردم از ابتدای انقلاب چگونه بوده؟
📶ترتیب نزول سوره ها
🕰اقتضای شرایط
اقتضاء نسبت به چه چیز؟
شرایط زمان و مکان، نسبت به طاغوت، نسبت به ولایت یا …

📶ترتیب و اولویت حساسیت های اسلام چیست؟ ابتدا اقتصاد است؟ یا فرهنگ؟ یا سیاست؟ یا همزمان همه باهم.
در هر کدام اولویت را چگونه مشخص می کنیم؟
ما بعد از هزار و چهارصد سال هنوز نمی دانیم نظام حساسیت های اسلام در مباحث فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… در قرآن و روایات چیست؟
چطور علما هنوز یک نظام حساسیت های قرانی در مسائل مختلف ارائه ندادند.
هر مجتهدی که بخواهد فتوا بدهد قطعا به این نیاز دارد.

🎯اولویت های انقلاب
در اول انقلاب
ما باید این قدر روی حجاب پا فشاری و سختگیری می کردیم؟
باید بانک را رها می کردیم؟
ما باید نماز جمعه را یکی از ارکان اسلام معرفی می کردیم؟
ما باید ملاک جذب و یا عدم بکارگیری یک نیرو را در کارهای متفاوت را میزان اطلاع وی از احکام قرار میدادیم؟
ما باید با کدام دست فرمان با مردم مواجه می شدیم؟

🚀مکتب امام
راهبرد مکتب امام در اقتصاد چیست؟
راهبرد مکتب امام در مسائل تربیتی چیست؟
راهبرد امام در مسائل فرهنگی چیست؟
ما خودمان را بکشیم راهبرد سیاسی امام را کمی تحلیل کنیم؟
☘️

#خلاقیت_و_فطرت_انسان_الهی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_52
#جلسه_226
#خلاقیت_و_فطرت_انسان_الهی

شهید مطهری رضوان الله علیه در بحث «جامعه و تاریخ» ذیل بحث «نظريات گوناگون درباره عامل محرك تاريخ‏»، نظریه الهی را در کنار دیگر نظریات مورد نقد قرار می دهد، در ابتدا این نظریه را اینگونه تقریر می کنند:
« آنچه در زمين پديد مى‏ آيد، امر آسمانى است كه طبق حكمت بالغه بر زمين فرود آمده است. تحوّلات و تطوّرات تاريخ، جلوه‏ گاه مشيّت حكيمانه و حكمت بالغه الهى است. پس آنچه تاريخ را جلو مى‏ برد و دگرگون مى‏ سازد اراده خداوند است‏»؛ شهید مطهری نقد ویژه ای به این نظریه دارند و آن این است که مگر فقط تاریخ است که جلوه گاه مشیت الهی است بلکه همه عالم از آغاز تا انجام، جلوه گاه مشیت الهی است.

آنچه که شهید مطهری به عنوان قول مختار قرار می دهد نظریه فطرت است و قائلند که انسان خصوصیاتی دارد که واسطه این خصوصیات زندگی اجتماعی اش متکامل می شود 1-خصلت حفظ و جمع تجارب 2- استعداد و یادگیری از راه بیان و قلم 3- مجهز بودن انسان به نیروی ابتکار و خلاقیت و عقل 4- میل به نوآوری

آنچه که باعث شد این بحث از شهید مطهری را مورد توجه قرار دهم ویژگی سوم و چهارم است که شهید مطهری به عنوان یک خصلت فطری انسانی برای تکامل زندگی اجتماعی مطرح می کند.
در توضیح این ویژگی‌ها امده است که «ويژگى سوّم مجهّز بودن انسان به نيروى عقل و ابتكار است. انسان به واسطه اين نيروى مرموز قدرت آفرينندگى و ابداع دارد، مظهر خلّاقيّت و ابداع الهى است. چهارمين ويژگى او ميل ذاتى و علاقه فطرى به نوآورى است، يعنى انسان تنها استعداد ابداع و خلّاقيّت ندارد كه هرگاه ضرورت پيدا كند به خلق و ابداع بپردازد، بلكه بالذّات ميل به خلّاقيّت و ابداع در او نهاده شده است.»

به علت اینکه بحث خلاقیت به عنوان یکی از المان های معنای راهبردی هویت مطرح گشته و رابطه آن نیز تا حدودی در یادداشت قبل با هویت روشن شد، این بحث دریچه های جدی و مهمی را باز می کند که سعی دارم در یادداشت های بعد بیشتر مورد تحلیل قرار دهم.

درگیری_شعار_توحید_با_استكبار

#جلسه_226
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استكبار

سیزده آبان 95 وقتی در دبیرستانی كه نماز جماعت اقامه می‌كردم می‌خواستم صحبتی در مورد استكبار و آمریكا ارائه بدم، درگیر این دوگانه شدم كه چگونه بدی‌های استكبار را طوری تبیین كنم كه دانش‌آموزان گمان نكنند با مظاهر تمدن و توسعه و تكنولوژی كه از غرب و كانون استكبار برخاسته، ستیزه نداریم؟!

گفتم كه #مرگ_بر_آمریكا نه یعنی مرگ بر تكنولوژی و مبارزه با توسعه
نه یعنی نخواستن خوبی‌هایی كه در تمدن غرب می‌بینیم

بلكه یعنی مرگ بر خودهواهی، خوبی‌ها را فقط برای خود خواستن

و جلوتر فهمیدم كه یعنی: مرگ بر خود را منشأ خوبی‌ها دانستن، خود را معنابخش بشر دانستن، خود را معیار ارزش و هنجار و میزان دانستن ….

باید ریشه‌ی مستکبران را در خود بسوزانیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_36
#جلسه_226

🔥باید ریشه‌ی مستکبران را در خود بسوزانیم

▪️میشود مستکبر نبود اما در گناه آن شریک بود.
یکی از علت‌های مهمی که تنور استکبار را روشن نگه میدارد
پذیرش آن است. انسان اگر استکبار ستیز باشد و تن به استضعاف ندهد یقینا بساط مستکبرین جمع میشود.
بی شخصیتی و بی هویتی انسان سبب شکلی‌گیری استکبار میشود. البته یکی از راهکار‌های استیلاء مستکبرین بی‌شخصیت کردن انسان‌ها است. به نظر اگر هر کسی در خود بدنبال خشک کردن ریشه‌ی ضعف باشد و قابلیت خود نسبت به پذیرش استکبار را از بین ببرد مستکبرین ریشه‌کن میشوند. اینجاست باید گفت که هرکس اگر به اصلاح خود اهتمام داشته باشد به تبع آن مشکلات جامعه مرتفع میشود.
یکی از مشکلات اصلی که جامعه‌ی حوزوی به آن مبتلاست این است که معارف را برای هدایت و ساختن دیگران کسب میکند و خود را اولی و اقرب نمی داند.
باید از خود شروع کنیم. از همانی که هر روز در آینه روزت را باهاش شروع می کنی.
و این مطلب را با فطرتت درک می کنی کافی است کمی فکر کنی.

متن و ترجمه آهنگ اجتماعی و استکبار ستیز مردی در آینه man in the mirror

🔻لطفا ترجمه را تا اخر بخوانید

Im gonna make a change, For once in my life
من قصد دارم تغییری ایجاد كنم . برای یكبار در زندگیم
Its gonna feel real good,
واقعاً احساس خوبی به من دست می‌دهد
Gonna make a difference
تفاوتی ایجاد می‌كند
Gonna make it right . . .
ان به صحت تبدیل میشود
As i, turn up the collar on my Favourite winter coat
وقتی ، یقة كاپشن زمستانی مورد علاقه‌ام را بالا انداختم
This wind is blowin my mind
این باد دارد در خیالم میوزد
I see the kids in the street,
كودكانی را در خیابان دیدم
With not enough to eat
كه چیز كافی برای خوردن نداشتند
Who am i, to be blind?
من چه كسی هستم كه كور باشم ( تظاهر كنم كه نمیبینم )
Pretending not to see Their needs
و وانمود كنم كه احتیاج آنها را نمی‌بینم
A summers disregard,
یك حقوق نادیده گرفته شده
A broken bottle top
یك بطری شكسته شده
And a one mans soul
و روح انسان ها
They follow each other on The wind ya know
آنها به دنبال هم در بادی كه می‌دانی روان بودند
cause they got nowhere to go
زیرا جایی برای رفتن نداشتند
Thats why I want you to know
به این دلایل من میخواهم تو ( دیگر ) بدانی
Im starting with the man in the mirror
من با آدمی كه در آینه است شروع می‌كنم
Im asking him to change his ways
از او می‌خواهم كه راه و روشش رو تغییر دهد
And no message could have Been any clearer
و هیچ پیامی نمیتواند اینقدر واضح باشد كه :
If you wanna make the world A better place
اگر می خواهی دنیا را به جایی بهتر تبدیل كنی
Take a look at yourself, and Then make a change
به درونت نگاهی كن و سپس تغییری ایجاد كن
(na na na, na na na, na na, na nah)
Ive been a victim of a selfish Kind of love
من قربانی یك نوع عشق خودخواهانه بودم
Its time that I realize
اكنون زمانش رسیده است كه من ( خودم ) تشخیص دهم
That there are some with no Home, not a nickel to loan
كه كسانی هستند كه خانه و سكه‌ای برای قرض دادن ندارند
Could it be really me,
ایا میتوانم خودم ( اینگونه بی عاطفه و… ) بمانم
Pretending that theyre not alone?
كه وانمود كنم آنها تنها نیستند؟
A willow deeply scarred,
بیدی كه عمیقاً ترسیده است
Somebodys broken heart
افرادی با قلب‌هایی شكسته
And a washed-out dream
و رویایی از هم گسیخته
They follow the pattern of The wind, ya see
می‌بینی كه آنها به دنبال باد روانند
Cause they got no place to be
چون آنها جایی را برای ماندن ندارند
Thats why Im starting with me
به همین خاطر است كه من از خودم شروع كرده‌ام
Im starting with the man in the mirror
من با مردی كه در آینه است شروع می‌كنم
(ooh!)
Im asking him to change his ways
از وی درخواست میكنم كه پیشه اش را تغییر دهد
(ooh!)
And no message could have Been any clearer
و هیچ پیغامی نمی‌تواند انقدر واضح باشد
If you wanna make the world A better place
اگر می‌خواهی دنیا را تبدیل به مكانی بهتر كنی
Take a look at yourself and Then make a change
نگاهی به خودت بیانداز و سپس تغییری ایجاد كن

خواننده: مایکل جکسون

آیا هر یادداشتی سبب تفکر است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_69
#جلسه_226

✨آیا هر یادداشتی سبب تفکر است؟✨

❇️کار ویژه ی صنف طلبه رهبری اجتماعی است. در شکل دهی به شخصیت یک رهبر اجتماعی، قطعا تفکر نقش بسیار پررنگی دارد. کسی که میخواهد رهبری اجتماعی را چه در سطح خرد و چه در سطح کلان آن بر عهده بگیرد یقینا باید در دستگاهی تربیت شود که برای فکر کردن او ارزش ویژه ای قائل است. لذا باید برنامه ی های او به نحوی تدوین گردد که او را به تفکر وادار کند.

❇️متاسفانه در نظام تربیتی حوزه ی عملیه، به عنوان دستگاهی که متولی تربیت رهبران اجتماعی است، این مقوله به کلی نادیده گرفته شده است. مخصوصا که افراد، در نظام تربیتی قبل از حوزه (آموزش و پرورش) نیز به شدت تفکر گریز تربیت میشوند.

🔰یکی از ویرایش هایی که به برنامه ی تربیتی حوزه میتوان زد، سوق دادن برنامه ی تحصیلی حوزه به سمت برنامه های تفکر محور است. باید برای تفکر در زندگی طلبه جایگاه رفیعی ایجاد کرد. به نظر میرسد که صرف یادداشت روزانه نوشتن احتمالا انتخاب درستی برای تفکر کردن نباشد. مخصوصا که روش هایی وجود دارد که می توان یک یادداشت قابل قبول را بدون تفکر یا با تفکر بسیار اندک تدوین کرد.

🔰باید تفکر کردن را آموزش داد. باید برای تفکر کردن استاد و واحد درسی تعریف کرد. باید کارگاه برگزار کرد. باید خاطرات و تجربیات افراد موفق در این زمینه برای طلبه بیان شود. باید به او مشاوره داد و دست او را گرفت تا بتواند به مهارت فکر کردن دست \یدا کند و به اندیشه های ناب برسد.

📙نقل میکنند شهید صدر رحمه الله علیه وقتی کودک بودند، در صندوقچه ای که در خانه بود میرفتند و درون آن مخفی میشدند و فکر میکردند. اینکار اینقدر تکرار میشد که هر وقت ایشان گم میشد، اهل خانه میدانستند که درون صندوقچه رفته و مشغول فکر کردن است. بعد ها که بزرگتر شدند، اتاقی را در منزل انتخاب کرده بودند و به آنجا میرفتند و مشغول افکار عمیق میشدند.

🌹امام صادق ع: فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ
.

رفتار عاطفی شیعیان و عدم بهره وری از سرمایه های هویتی شیعی

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#درگيري_شعار_توحيد_با_استكبار
#ایمان_نیک_گفتار
#يادداشت_29
#جلسه_226

🔴 رفتار عاطفی شیعیان و عدم بهره وری از سرمایه های هویتی شیعی

🔸استاد در جلسه 226 به این واقعیت اشاره کردند که :

🔺«ما باید فهرست بکنیم که چه امکانات هویت ساز متعالی و مهمی داریم؟ اگر به امکانات ایمان های مذهبی نگاه بکنیم (به خصوص ایمان مذهبی شیعی ) ، می توان فهمید که استفاده ها براساس امکانات نیست. مثلا در خصوص امام حسین علیه السلام و جریانی که در این زمینه داریم به درستی از آن استفاده نمی کنیم یا در مورد مهدویت هم می بینیم همینطور است. »

🔸و علت این واقعیت را به صورت غیر انحصاری در دو مورد زیر جستجو کردند:
1. غرور شیعه به حقانیت خود
2. برخوردهای زیاد عاطفی با امور در میان شیعیان
یعنی رفتارها و برخوردهای مدبرانه با امور در بین شیعیان به اندازه ی کافی نیست .
این واقعیت را باید با دقت بیشتری بررسی نمود.

🔹ریشه های این آسیب کجاست؟
مواردی را به عنوان احتمال ذکر می کنیم:

1️⃣ شیعه در طول تاریخ به صورت نهضت بوده است نه صاحب حکومت؛
یعنی شور حماسی و خروش انقلابی اش جایگزین تدبیر و عقلانیت حاکمیتی اش شده و این خصلت برای او عادت شده است.

2️⃣ شیعه اساسا باطن گراست؛
گرایش های صوفیانه و باطنی و معنوی در میان شیعه بیشتر جوانه می زند و این به خاطر جنس عقاید و باورداشت ها در معارف شیعی است، شاهدش هم سیر تطورات عرفان درتاریخ اسلامی ست. عرفان اسلامی اگرچه که در ابتدای خود بیشتر در بستر اهل تسنن ظهور و بروز علمی و اجتماعی پیدا می کند ، اما در نهایت در بستر شیعی ارام و قرار می گیرد، انگار امانتی بوده است که باید به دست صاحبان اصلی اش یعنی شیعیان بازپس داده شود. این ذائقه ی باطنی در شیعه، عقل معاش و روحیه ی تدبیری و تمدن سازانه او را تضعیف کرده است.

3️⃣ امام حسین علیه السلام و نهضت حسینی؛
همین سرمایه، خودش شیعه را عاطفی و احساسی بار آورده است. یعنی زمانی که فعل امام حسین علیه السلام بیشتر از سایر ائمه مورد مطالعه و بازخوانی شیعیان قرار گرفته و سیره ی قولی و عملی سایر ائمه کمتر مورد توجه قرار می گیرد، این آسیب به وجود می اید که ممکن است برداشت شیعیان از منطق حرکتهای مصلحانه اسلامی به صورت کامل و متقنی شکل نگیرد.

4️⃣ محرومیت شیعه از معارف ناب خودش؛
حاکمیت ها در اکثریت مواردشان شیعه نبوده اند و شیعیان عقاید و اندیشه های خود را در خفاها و در حالت های مهجورانه و غیررسمی ترویج می کرده اند. این یعنی یک خلأ معرفتی تاریخی که مانع شکل گیری وزانت و متانت معرفتی در میان شیعیان شده است. این خودش زمینه ساز تصمیم ها و انتخاب ها عاطفی در میان آنها بوده است.

و…