درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_28
#جلسه_149
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 5️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول / درستی یا نادرستی دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی

🔶#قول_مختار / یادداشت 1

🌀مرور و خلاصه قول #موافقین و #مخالفین

🔳در #بحث_موافقین دو گانه سازی مفاهیم دینی و مقایسه آن ها با هم به دو دلیل اشاره شد
▫️دلیل اول : اقتضای حیات مادی،زمان مند و متزاحم انسان و جامعه، رشد و غیّ تدریجی و مرحله به مرحله است ، لذا به حسب مواقف و حالات مختلف یک جامعه و انسان در مقام تجویز راهبردی و ایجاد سو و تمرکز به حرکت فرد و جامعه از سوی مبلغ یا مربی یا امام باید به مقایسه و انتخاب میان مفاهیم پرداخت و اعلام اولویت و اقدمیت نمود.
▫️▫️دلیل دوم : ورای ضرورت راهبردی مقایسه مفاهیم در مقام اثبات، اساسا در مقام ثبوت نیز مفاهیم همگن نیستند و دارای مراتب و مدارج هستند و به تبع این تفاوت های ثبوتی در عالم اثبات چه در ساحت تشریع چه در ساحت امتثال این تفاوت ها بروز می یابد.
در ساحت تشریع مثل این روایت که میفرماید
بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ
و در ساحت امتثال مثل اینکه امام صادق علیه السلام بر علم تاکید میکنند در زمانه خودشان و امام علی علیه السلام بر جهاد
یا امام حسن در دوره ای به سکوت و تقیه تاکید میکنند و در دوره ای به قیام و شمشیر

🔳در #بحث_مخالفین هم این دغدغه جدی بود که این نحوه دو گانه سازی فرد و جامعه مومن را در معرض دو خطر قرار میدهد:
▫️اول اینکه در یک وضعیت برخی مفاهیم تعظیم میشوند و بالا می آیند و برخی مفاهیم تحقیر و تصغیر میشوند و کم کم گم میشوند و از یاد ها میروند و اینگونه به شکل عملی و واقعی به حالت نومن ببعض و نکفر ببعض نزدیک میشویم ولو اینکه در نظر اینگونه قائل نباشیم.

▫️▫️دوم اینکه این دو گانه سازی ها در عمل جامعه را به سوی دوقطبی میکشاند، یعنی به حسب این قطبیتی که بین مفاهیم ایجاد میکنیم جامعه نیز دچار قطبیت میشود
چرا که در این حالتِ دوران امر بین این مفهوم یا تبیین تضاد یا تزاحم بین مفاهیم ،جامعه تحت فشار انتخاب یکی از این دو قرار میگیرد و هر یک از طیف های مختلف جامعه به حسب فهم یا عاطفه یا سوابق خود به سمت یکی و نفی دیگری حرکت میکند و اینگونه است که دعوای بین مفاهیم تبدیل به دعوای طرفداران و وفاداران نسبت به هر یک از مفاهیم تبدیل میشود و انشقاق اجتماعی به وجود می آید
عده ای ولایت را میگیرند و عدالت را میکوبند
و برخی بالعکس
و اینگونه جامعه نه به خیرات عدالت میرسد و نه از برکات ولایت میچشد و این دعوا و شقاق است که تبدیل به گفتمان پایه میشود.

⬅️ادامه

عدالت فعال یا عدالت منفعل⁉️

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حق_برابر_انسان‌ها_در_رابطه_با_نعیم_جهان
#علی_اکبرنژاد
#یادداشت_12 (بخش۱)
#جلسه_149
#جلسه_151

✅عدالت فعال یا عدالت منفعل⁉️

عدالت‌خواهی اگر با عقلانیت همآوا نشود، درکی از موضع و چگونگی اقامه عدالت نخواهد داشت و اگر با معنویت همسو نگردد، ملتزم به راهبرد کسب عدالت نخواهد شد و اصلا انسانی در قد و قواره عدالت اسلامی ارائه نخواهد داد ؛ چرا که یا رادیکالیسم در پیش می‌گیرد و شریعت را در بند انگاره‌های ذهنی خود تعریف می‌کند، و یا غیر اولویت‌ها را مقدم داشته و ظلم آشکار و موثر را کان لم یکن می‌انگارد.

در این جاست که می‌توان یک دوگانه‌ی مفهومی را انتزاع کرد: عدالت فعالانه یا منفعلانه؟

#عدالت_منفعلانه هر گونه برابری در بهره‌مندی را مصداق عدالت می‌پندارد، و بدون نگرش به ظرفیت‌ها و استعدادهای گونه‌گون انسان‌ها هر امکاناتی را بی‌حد و حصر و منطق مشخص برای همه به طور یکسان می‌خواهد. هرچند در عمل چنین امری قابل تحقق یا اصلا منطقی نباشد، اما برخورداری یکسان به هر قیمتی را، آرمانی عدالتخواهانه برای قشر مستضعف می‌پسندد.
چنین عدالتی کاملا این امکان را دارد که در منطق لیبرال جانمایی کند. اما نه در لباس یک عنصر هم‌سو و هم‌راه، بلکه در قامت یک مفهوم معارض با انگاره‌های لیبرالیسم؛ که با نمایش یک آلترناتیو مطلوب و امیدبخش، معترضان و قربانیان تمدن مدرن را که دلزده و خسته از خصوصی‌سازی امکانات، منفعت‌ها و توانمندی‌ها هستند، ارضا کند.
چه بسا رویکردهای فمینیستی که توهم برابری زن و مرد در احکام و حقوق را دارند، نیز نشأت گرفته از یک نوع عدالت منفعلانه باشد.
حتی در برخی تجمعات آزادی‌خواهانه در جوامع مدرن، که تجلی‌گاه شخصیت جامعه تراز لیبرالیسم است، نیز دغدغه‌ی نوعی عدالتخواهی پررنگ است.
اعتراض به تبعیض نژادی، فساد سیتمی، جنگ ‌طلبی سردمداران، ظلم به زنان، ثروت یک درصدی‌ها و… هرچند ریشه‌هایی در فطرت الهی جوامع دارد، اما به زعم بنده، این فهم از عدالت‌خواهی در منطق لیبرال، قبلا پیش‌بینی و طراحی شده است.

عدالت‌خواهی منفعلانه برخوردار از صورتی عدالت‌خواه است، اما نه از رهگذر اراده و اندیشه انسانی، بلکه صرفا گونه‌ای برابری‌جویی است که مصلحان را به لایه‌ی نازکی از عدالت بسنده می‌سازد.

🔺فبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [مائدة: ۱۳]

🔺وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ [بقرة: ۱۱ و ۱۲]

در مقابل این معنا، مفهوم #عدالت_فعالانه را می‌توان تعریف کرد که اراده‌ی فطرت، فعالانه موضع آن را مشخص می‌کند؛ تا اینکه به تعبیر مرحوم شاه‌آبادی، در دایره‌ی ارکان سه‌گانه و جهت‌گیری‌های کلان دین قرار گیرد؛ یعنی #معرفت ، #معنویت و #عدالت.
عدالتی که خودآگاهانه و با اراده، اعطا می‌کند کل ذی حق حقه را! یعنی واگذاری حکمفرمایی به عقلانیت و اندیشه نظام‌مند که مزین به معنویت و اخلاق باشد، ثمره‌ای جز عدالت نخواهد داشت. حال چه عدالت فردی و چه عدالت اجتماعی.
ثمره انسانِ عاقلِ با ایمان، #عدالت_فردی است و ثمره‌ی جامعه‌ای که زمام امور را در ید عاقله‌ی نخبگانی خود قرار داده و از بهشت ایمان و التزام و اخلاق جمعی برخوردار است، #عدالت_اجتماعی خواهد بود.

🔻معرفه [۱۹۹] :
چون مطالعه کتاب ذات خود [بنماییم] که اوضح و افصح کتب [است] و محتاج به معلم نیست به قسمی که همه کس می‌تواند بخواند و فقط محتاج است به گشودن کتاب و نظر کردن در آن، پس بیابیم که سه مطلب در آن مسطور است:
اول: لزوم معرفت اصل و مبدأ و معاد هر چیزی، و شاهدش عشق علم و کمال است.
دوم: لزوم خضوع و عبودیت برای کامل، که از لوازم همان فطرت است.
سوم: لزوم عدل و “اعطاء کلّ ذی حقّ حقّه” و بغض ظالم و تعدی است.
پس دین فطری و الهی عبارت است از:
#معرفت و
#عبودیت و
#عدالت در حقوق و حدود،
و از اینجا ظاهر می شود وجه تفسیر فطرت و تعبیر از دین به #توحید.

🔻معرفه [۳۳] :
اما حاجت به #دین الهی، که آن عبارت است از “تفصیل مقتضیات اجمالیه فطرت انسانی”، که عشق کمال و خضوع برای کامل و #عدالتخواهی بوده
باشد، و تشریع بر طبق تکوین می‌باشد و #دین_الهی همان #تفصیل_دین_فطری است.
(شذره دوم از کتاب شذرات المعارف)

به گمان بنده عدالت‌خواهی متعارف امروز، یا در سطح فسادستیزی تعریف می‌شود و یا در حد برابری‌خواهی؛ یعنی عدالت‌خواهی‌ای که در برابر بسیاری از الزامات آن منفعل بوده و به آزادی همه‌گیر اکتفا می‌نماید؛ فلذا به راحتی در منطق لیبرال هم قابل بازتعریف است.

هرچند از این گفتمان موجود هم می‌توان پلی زد به ژرفای مفهوم عدالت که در یک معنا از منظر مرحوم شاه آبادی یکی از ارکان دین است. اما باید کنکاش عمیقی داشت که در واقع چه سطحی از عدالت‌جویی مراد مبلغین و متظاهرین به این گفتمان است.

فساد ستیزی هم که تکلیفش مشخص است. به نظر می‌رسد باید این مفهوم را ذیل گفتمان سلبی اسلام ناب تعریف کرد که از اندیشه‌ی حماسی “لا اله الا الله” تغذیه کرده و رویکرد نفی طاغوت و رمی شیطان اتخاذ می‌نماید که وجهه‌ای پیرایشی و تهذیبی به خود دارد.

اما نباید این سطح از دغدغه‌مندی را عینا به پای دغدغه‌ی عدالت‌خواهی گذاشت.

🔺يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [مائدة: ۸]

🔺قلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ [اعراف: ۲۹]

دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_25
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 2️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول_مخالفین:

▫️معلوم است که درست نیست
آخر این چه کاری است که مفاهیم را به جان هم بیندازیم !
این چه کلفت و تکلفی است که برای خود درست میکنیم !
یا این یا آن

▫️این چه نگاه ضیق و بسته ای است ، چه سینه تنگ و گرفته ای است که وقتی میخواهد معنایی برین از دنیای معانی بهشتی دینی را در آغوش بکشد حتما باید بی مهر به معنای لطیف دیگری پشت کند و آن را از خود براند.

▫️این چه اعوجاجی است که ما را وا میدارد برای تکبیر و تعظیم یک امر یا مفهوم دینی ذهن مومنین، به تحقیر و تصغیر دیگر مفاهیم بپردازیم.

▫️دین همه دین است
ما همه دین را میخواهیم
همه دین را هم اتفاقا با هم میخواهیم
اتفاقا وقتی همه دین با هم به میدان می آید، وقت درخشندگی دین است
وقتی همه مفاهیم پا در حیات اجتماعی ما میگذارند برقع از جمال حوری وش دین به کنار میرود و محیط انسانی را به مستی و نشاط میکشاند.

▫️واقع این است که هر یک از مفاهیم و گزاره های دینی نقش و کارکردی دارند که سایر مفاهیم و گزاره ها از پس ایفای آن نقش بر نمی آیند
از این رو در این صفحه نمایشگری دین باید همه مفاهیم و گزاره ها حاضر باشند و هر یک به جای خویش و در کار خویش

▫️این مفاهیم همگی چون رشته های از عالم قدس به سوی ما زمینینان کشیده شده اند و هر کی به بُعدی و گوشه ای و نیازی از ما وصل میشوند و آن را به سوی آسمان میکشند
رشته مواسات وظیفه آسمانی کردن بخشی از حیات ما را دارد و رشته عدالت عهده دار رفع نیاز دیگری از ماست.

▫️نه مواسات بر عدالت تقدم دارد نه عدالت بر مواسات
نه ولایت بر عدالت تقدم دارد نه عدالت بر ولایت
هر کدام چون در و گوهری بر تاج و تارک جامعه اسلامی میدرخشند.
ما هم مواسات را میخواهیم هم عدالت را و هم ولایت را

▫️ما میخواهیم تمام کلمات و کمالات الهی و انسانی سپهر دین بر فراز جامعه اسلامی حضور داشته باشند.
نه آنکه چون اصحاب نومن ببعض و نکفر ببعض به صلاحدید خود مفاهیم دینی را بالا و پایین کنیم ، بخشی را نگه داریم و بخشی را دور بیندازیم یا کمرنگ کنیم.

نقد_عدالتخواهی_موجود

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محسن_همت
#جلسه_148
#عدالت_مواسات

#نقد_عدالتخواهی_موجود
عدالتخواهی قرار بود کور سوهای امید را در این زمانه چاپیدن ایدئولوژیک مدیران(البته برخی) در دل مردم روشن کند تا حداقل به آینده این نظام و انقلاب امیدوار بشنود که کسانی هستند که دست در دست ولایت برای عدالت فریاد می زنند. اما همان یه خورده امیدی که در دل حزب اللهی های سنتی ما بود را کم کم دارند کور می کنند. و الان جمع بندی خیلی از بچه مذهبی ها هم بعد این سوت زنی ها و دلخوشکنک ها رسیده به این که فساد در کشور ما سیستمی است و آقا بی خود خوش بین. گمان می کردم که عدالتخواهان مانند آقا بروند پشت قانون و مدیران بایستند و بویسله قانون و هدایت افکار عمومی و رسانه مدیران را مجبور به کار وتلاش کنند برای تحقق عدالت سیاسی، عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی و… . اگر فسادی را دیدند شاخک های قوه قضائیه را تیز کنند(البته به شکل منصفانه نه فقط مفسدین اصلاحطلب را؟) و تا احقاق حق مظلوم از پای ننشینند.
نه اینکه منتظر کم کاری و یا خراب کاری مدیران بنشینند و بعد از آن بصورت غیر قانونی مدرک جمع کنند و مدیر به ظاهر فاسد را در محکمه خودشان قضاوت و به اشد مجازات که بی آبرویی در رسانه هاست محکوم کنند.
این بود مطالبه گری؟ این قرار است تبدیل به گفتمان بشود؟
شما رابه خدا اگر می خواهید عدالت تبدیل به یک #انباشته_گفتمانی نشود، یک معنا و مصداق جامع از عدالت ارائه دهید.

آیا اختلافات به همین جا ختم می شود؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#احمد_قوی
#یادداشت_13
#جلسه_148
#عدالت #مواسات

آیا اختلافات به همین جا ختم می شود؟
در طول ابن یک دهه اخیر و تا این لحظه اختلافات خودش را تنها در “عدالت ولایت” و “عدالت مواسات” نشان داده. اما اگر کمی به عرصه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی قدم بگذاریم رد پای این اختلاف را می توان مشاهده کرد.
به عنوان نمونه :
مسائل مربوط به جهان اسلام، مساله سوریه و نوع مناسبات جمهوری اسلامی با گروههای مقاومت، اسلامگراها ، جریانات سکولار ، روسیه و…

نوع مواجهه با برجام ، قطع نامه و …

مساله وحدت شیعه سنی و جایگاه آن در گفتمان انقلاب اسلامی که بازگشت آن به نوع خوانشی است که از دوگانه “غدیر سقیفه” صورت میگیرد.

مدل حکومتداری و سیاست ورزی امیرالمونین

مساله حجاب ، جایگاه و اهمیت آن و راهبردهای مواجهه با این مساله

مساله زن و خانواده و چگونگی نقش آفرینی زنان در اجتماع

سبک زندگی ، نوع مواجهه با نطام پزشکی و طب سنتی اسلامی و…

جایگاه مناسک و شعائر مذهبی و چگونگی مواجهه با این دست مسائل ( هیآت ، مداحی و…)
برای این فهرست موارد دیگیری هم می شود ذکر کرد.

تذکر : این که این موضوعات محل اختلاف است به این معنا نیست که همه عدالتخواهان یا همه مواساتیان در این مسائل مرزبندی مشخصی دارند. چه بسا در بسیاری از این موارد بخش عمده ای از جریان عدالتخواه و مواسات طلب هم نظر باشند که هستند.

در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_26
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 3️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول اول 1️⃣_موافقین:

▫️دو گانه سازی نه درست و مجاز که ممدوح بلکه ضروری است .

▫️ما با دنیایی از مفاهیم دینی رو به رو هستیم ، در دفتر دین، ده ها و صدها، بلکه هزاران مفهوم و گزاره موج میزند.
همه آن مفاهیم، مقدس و متعالی
همه آن مفاهیم، ناظر به مصالح و مفاسد
همه، شریعت و طریق و منهاج و سبل نجات

▫️کسی منکر این همه نیست
کسی نمی خواهد بین مفاهیم را به هم بزند.
کسی نمی خواهد دست به دامن مفهومی شود و عذر مفهومی دیگر را بخواهد.
مفهومی را به طاق عرش برساند و مفهومی را لگدمال فرش کند.

▪️قصه چیز دیگری است.
▫️شاید البته کسانی باشند این چنین
عافیت طلبانی که مفاهیم انقلابی را سر ببرند و مفاهیمی را بی خطر بپندارند و عافیتشان را پشت این مفاهیم به پندارشان بی خطر پنهان سازند.
یا طواغیتی که نومن ببعض نکفر ببعض، مفاهیمی با ظرفیت برافکندن کاخ آمال ستم شان را به کمک آخوندهای درباری در سیاهچاله ها مخفی و زندانی کنند.

▪️اما قصه اینجا قصه دیگری است
▫️قصه عمل به دین است
بله در کتاب مقدس بما هو کتاب مقدس شاید (و البته شاید) میان مفاهیم فاصله ای نباشد
اما وقتی پای عمل به دین به میان می آید
وقتی پای زمان ، پای دیروز و امروز و فردا
پای زمین و زمینه ، اینجا و آنجا
پای جامعه و تاریخ
پای تربیت و رشد ، درد ها و درمان ها
به میدان می آید
قصه فرق میکند

▫️قصه این است
که امروز جامعه کجاست ، کجا ایستاده است ، در کدام ایستگاه در کدام مرحله است ؟
امروز؛ اینجا؛ این جامعه گرفتار کدام درد است ، پیشتر کدام درد و درمان ها را از سر گذرانده و امروز مشغول کدام درد است.
و دین ،این داروخانه شفا ، با کدام دوا با کدام معجون با کدام مفهوم با کدام سبیل ، درد او را چاره میسازد.

▫️قصه دعوای مفاهیم نیست، قصه نگه داشتن دارویی و دور انداختن داروی دگر نیست
قصه این است که تو امروز باید کدام صفحه از کتاب دین را نصب العین خود قرار دهی.
ما همه کتاب را میخواهیم
همه داروخانه را میخواهیم
اما امروز کدام دارو و کدام صفحه ؟

▫️من مبلغم
من رهبرم
من طبیبم
من مربی ام
من نمی توانم با دین کشکول وار برخورد کنم ، گردونه را بچرخانم و گویی از مفاهیم دینی را با دوق یا سلیقه یا عاطفه ام بیرون بکشم و سر سفره اشتهای بیمار یا مستمع یا امت حاضر سازم.

▫️من ، من رهبر ، من مبلغ ، من طبیب ، من مربی
_باید تمام مفاهیم دینی را به بهترین وجه بشناسم، شریعتش را طریقتش را حقیقتش را
غایات و آرمان هایش را ، ارزش ها و پسند هایش را ، قواعد و سنت هایش را
_باید نفس خود را پذیرا و مهیا و مشتاق فهم و عمل و اقامه تمام مفاهیم دین بارآورده باشم
_باید بر تمام خطوط توحیدی این کتاب سجده و آن را توتیای چشم کنم
_و اما باید این جامعه را بشناسم
_باید انسان امروز و اینجا را بشناسم
_گذشته اش را، حالش را ، دارایی اش را ، نقصش را، ناداری اش را ، ظرفیتش را و حالا با این دو چشم ، چشم آسمان و چشم زمین ، صفحه ای از کتاب یا دوایی از دواخانه دین برگزینم.

▫️من ناگزیر از مقایسه مفاهیم هستم
من اگر سخنوری هرزه گوی باشم که تنها گفتن و گفتن را پیشه خود ساخته باشم
بله، فرقی نمی کند، همه مفاهیم مقدس و متعالی اند و سوژه سخن
اما
▫️منِ امام و طبیب و مربی و مبلغ که مساله ام حرکت امت ، شفا و درمان امت، اصلاح و نجات امت است و اکنون حال او را و درد او را و افتادن او را معاینه کرده ام ،باید مفهومی را مناسب این حال کشف کنم ، تشخیص دهم، آن را سر دست بگیرم
و بعد توجه ها را به سوی آن جلب کنم
تمرکز ها اذهان و قلوب و اراده ها را به جانب آن برانگیزم

▫️این گونه است که در سیره هر امامی ، امری پر رنگ تر است
این گونه است که کتب حدیث سرشار است از روایاتی که به مقایسه مفاهیم پرداخته اند.

▫️امروز ، اینجا ، ایران
مساله اش باید عدالت باشد ؟
ولایت باشد ؟
مواسات باشد ؟
حال ایران چیست ؟
گرفتاری ایران چیست ؟
درد ایران چیست ؟
کدام درد درمان شده است و کدام درد باقی است ؟

ضرورت واهمیت اراده ملی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_15
#جلسه_148

✅ضرورت واهمیت اراده ملی

🔰اراده ملی از طریق ذهن مردم

ضرورت و اهمیت اراده ملی را اجمالا بیان کردیم،
اراده ملی چگونه وچطور❓

برای داشتن اراده ملی به عنوان دژ محکم نظام اسلامی باید ابتدا قلب و ذهن مردم را فتح کرد امام قلوب را فتح کرد وبا فتح قلوب عقل ها و ذهن های مردم را هدایت کرد
در این عرصه جنگ نرم جنگ روایت ها جنگ رسانه ای
الان این پتانسیل را روایت ها و رسانه ها در دست دارند در این جنگ پیروزی با جبهه ای است که بتواند شعار خود را ذهن مردم نصب کند
حضرت اقا در دیدار با مسئولین صداوسیما سال 81 می فرمانید:

“مسأله‌ی عدالت یکی از این پیامهاست که باید در ذهن مردم جا بیفتد و نزد مردمِ طالب و عاشقِ عدالت – عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی، هر دو – به عنوان یک شعار اصلی شود. مثلاً ما فیلمی یا طنزی یا بیانی را پخش کنیم که نتیجه‌اش القای بی اعتنایی به عدالت به نفع یک شعار دیگر باشد. فرضاً ما شعار عدالت را در جامعه به شعار توسعه تبدیل کنیم. البته توسعه هم از نظر مردم و از نظر گویندگان و شنوندگان، مفهوم چندان روشنی نیست.”
#شناسایی_اولویت
در این جنگ باید علاوه بر انتقال شعار وارزش های خود به ذهن مردم باید اولویت ها را هم شناسایی کرد تا عملیات ما دقیق تر و نقطه زن شود.
ادامه دارد…

#نقد_گفتمان_مواسات

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#جلسه_148
#عدالت_مواسات

#نقد_گفتمان_مواسات
مواسات خیلی می تواند کمک کند که اخوت و برادری بین مردم جامعه گسترانیده شود. مردم بیشتر به فکر هم باشند و برای هم. مواسات موجب می شود همان طور حضرت آقا فرمودند مردم طعم خدمت به محرومین را بچشند. وارد شدن بدنه مردم و نه قشری خاص در یک عرصه هم تا حد خوبی مساوات و برابری در امکانات را رقم می‌زند. اما اگر بخواهیم جایش را در نقشه مشخص کنیم می‌توانیم آن را مرحله جامعه‌سازی جا نمایی کنیم.
در واقع مواسات علاوه بر این که دستش مدیران نمی رسد موجب یاغی شدن مدیران و مسئولین نالایق هم می شود چرا که می‌داند اگر کارش را انجام ندهد، خود مردم انجام می‌دهند.
پس عدالتخواهی در مرحله دولت سازی ست
اما مواسات و گفتمان مطالبه گری در لایه جامعه سازی
به نظر می رسد عدالتخواهی درست می تواند منجر به دولت سازی و گفتمان مطالبه گری می تواند به کمک مواسات جامعه سازی کنند.
در واقع دایره تأثیرگذاری عدالت بسیار بزرگ تر و بیشتر از مواسات است.
⁦☘️⁩

دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_27
#جلسه_148
#عدالت_ولایت_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت 4️⃣: 💠 #دو گانه_سازی آری یا خیر ، چرا و چگونه؟

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

🔶#قول دوم 2️⃣_موافقین:

🔻خلاصه قول اول موافقین:

🔅قول اول موافقین ، #دوگانه_سازی را از #جهت_راهبردی ضروری معرفی میکرد
یعنی اگر چه همه مفاهیم در فضای جعل ،در فضای آسمان، در کتاب مقدس، علی السویه هستند ، اما روی زمین ، به حسب موقف و مرحله متفاوت رشدی افراد و جوامع انسانی در طول تاریخ یا محیط های مختلف که خود را در دارایی ها و ناداری ها، ظرفیت ها و بالقوه ها ، درد ها و رنج های گوناگون ایشان نشان میدهد ، نیاز خاصی در ایشان پررنگ میشود و در اولویت قرار میگیرد.
🔅لذا در مقام #مربی، #مرشد ، #مبلغ ، #استراتژیست یا #امام ، با نظر به حال فرد یا جامعه و تشخیص وضعیت او برای رفع درد و گرفتاری او یا ارتقاء به مرحله ای بالاتر، با نظر به کتاب مفاهیم مقدس، نیازمند تشخیص و گزینش و انتخاب گزاره یا مفهوم خاصی از میان مفاهیم متکثر دینی هستیم.
و اینجاست که لازم می آید بین مفاهیم رتبه بندی کنیم و برخی را در صدر و برخی را در ذیل قرار دهیم ، به برخی اولویت و تقدم ببخشیم و به برخی ثانویت و تاخر و اینگونه جامعه را در نقطه خاصی از پاسخ دین به نیازش متمرکز نماییم.

پس این تقدم و تاخر بخشیدن بین مفاهیم در لایه راهبردی است و از ضرب کتاب مقدس در تنوعات اجتماعی و تاریخی حاصل میشود و الا در لایه حقیقی این مفاهیم همگن و همتراز درخشش دارند.

🔻 بیان قول #دوم موافقین:

🔅جدا از تقدم و تاخر راهبردی مفاهیم که به غرض تربیت یا اداره فرد و اجتماع در ساحت اثبات شکل میگیرد، مفاهیم دینی در لایه ثبوت نیز همگن و همتراز نیستند و بین ایشان تقدم و تاخر وجود دارد ، بین ایشان درجات و مراتب وجود دارد ، یکی حقیقتا بالاتر است و دیگری حقیقتا پایین تر

🔅اگر مفاهیم و گزاره های دینی ، صورت تنزل یافته یا بازتابی ازحقایق عالم بالا هستند، طبیعی است که مرتبه مندی این حقایق در عالمی برتر ، سبب میشود که جلوه ها و بازتاب های ایشان در عالم پایین تر نیز مرّتب و مدرّج است.
یعنی این رتبه مندی نه یک اقتضاء و ضرورت عالم پایین یا اجتماع انسانی در عالم ماده است که این ترتب زمینی و راهبردی ریشه در ترتب حقیقی حقایق پشت این مفاهیم دارد.

🔅صلات حقیقتی دارد و زکات حقیقتی و ولایت حقیقتی
محبت حقیقتی دارد و علم حقیقتی و قدرت حقیقتی
و اینها اگر چه همه حقیقت و مقدس و جلوه ای از آن وجود مطلق هسدتند اما هر یک مرتبه ای دارند و به میزان شدت و ضعف بهره مندی ایشان از آن وجود مطلق در درجه ای خاص مستقر شده اند

🔅لذا در این خصوص با کثیری از روایات رو به روییم که بدون نظر به اقتضای راهبردی اداره یا تربیت فرد و اجتماع از برتری ها و تقدم برخی از مفاهیم دینی نسبت به دیگری سخن میرانند.

مثلا روایاتی که ستون دین در آن معرفی میشود .
یا روایاتی که مفاهیم دینی را به اعضای متفاوت بدن انسانی تنظیر میکنند و مثلا برخی را رأس و برخی را اعضای دیگر معرفی میکنند
یا روایاتی که افضل الاعمال را معرفی میکنند
یا روایاتی که موثرترین اعمال در نجات انسان را در دنیا و اخرت معرفی میکنند که نمونه های آن فراوان است.

🌀که در پست بعدی ان شاء الله به برخی از آن ها اشاره میکنیم.

🔅با این وصف، دو گانه سازی نه یک امر صرفا بشری است که به مقتضای تشخیص مربی و مبلغ و استراتژیست و امام و بر اساس شرایط رشدی جامعه صورت میگیرد بلکه معارف کتاب وسنت و حکمت نشانگر این است که در عالمی بالاتر نیز این حقایق دارای هندسه خاص و نظامی از درجات و ترتبات هستند.

✅پس نفی دو گانه سازی و ابراز بیزاری از آن نوعی ساده اندیشی در مقام راهبردی و نوعی بی اطلاعی از معارف دینی است.
☘️

معنای_عدل با استفاده از دستگاه تحلیلی اعتباریات #علامه_طباطبایی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_50
#جلسه_147

💠 #معنای_عدل با استفاده از دستگاه تحلیلی اعتباریات #علامه_طباطبایی

🔺 در #یادداشت_41 به مناسبت معنای ملکیت به بحث #اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی پرداخته بودم؛ اینکه ایشان در مقاله 6 #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم با تفاوت گذاشتن بین اعتبارات عقلی و عقلایی، اعتبارات عقلایی را عنوان اعتباریات می دهند و اعتبارات عقلایی را دائر مدار اغراض عقلا می دانند.
🔺 مرحوم علامه طباطبایی در دسته بندی ای که نسبه به اعتباریات انجام می دهند، آن ها را به دوسته تقسیم می کنند و مثال های آن ها را به شکل زیر بیان می کنند:
1️⃣ اعتباريات پيش از اجتماع
🔹وجوب
🔹 حسن و قبح
🔹انتخاب اخف و اسهل
🔹اصل استخدام و اجتماع
🔹اصل متابعت علم
2️⃣ اعتباريات بعد از اجتماع
🔹اصل ملک
🔹 کلام، سخن
🔹ریاست و مرئوسیت
🔹اعتبارات در مورد تساوی طرفین.

❇️ به نظر می رسد که با این دستگاه تحلیلی که ایشان درست کرد #عدالت را بتوان به عنوان یکی از #اعتباریات_بعد_الاجتماع که ریشه در حسن و قبح به عنوان یکی از اعتباریات قبل الاجتماع دارد تعریف کرد. همانطور که #ملکیت را نیز به عنوان یکی از اعتباریات بعد الاجتماع که ریشه در اصل استخدام به عنوان یکی از اعتباریات قبل الاجتماع داشت تعریف کردند.
🔺 در این دستگاه تحلیلی عدالت یک امر اعتباری عقلایی است که عقلا مبتنی بر اعتبار حسن و قبح آن را اعتبار می کنند.
🔹 جای تأمل و بررسی دارد که آیا اصل این دستگاه تحلیلی که همه امور #اخلاقی را وارد حیطه اعتباریات می کند، دستگاهی کامل است یا خیر؟

نسبت #مواسات و #عدالت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_51
#جلسه_147

💠 نسبت #مواسات و #عدالت

🌐 #خلاصه: عدالت جاری شدن اسم رحمان / مواسات جاری شدن اسم رحیم

🔹 #توضیح_بیشتر:
🔺اگر بخواهیم به دنبال ریشه یابی تفاوت عدالت و مواسات در فضای تکوینی بگردیم، باید به ریشه یابی تفاوت تکوینی اسماء و صفات الهی بگردیم.
🔺 به نظر می رسد که دو اسم #رحمان و #رحیم وقتی می خواهند در فضای اجتماعی جریان پیدا بکنند و ظهور و بروز پیدا بکنند، همانطور که در معنای این دو اسم هست که یکی رحمت عامه است به همه انسان ها و بلکه همه ما سوی الله و یکی رحمت خاصه است به مؤمنین؛
🔺 باید بگوییم که زمانی که دنبال اجرای عدالت هستیم در واقع کل جامعه و بلکه کل بشریت به عنوان جامعه هدف ما است و فرقی نمی کند که مؤمن یا مسلمان یا اهل کتاب یا ملحد باشند، البته معلوم است که وقتی معنای عدالت اعطاء کل ذی حق حقه هست این دسته ها در یک سری حقوق با هم تفاوت دارند، ولی در اصل اینکه نباید #تبعیضی در حقوق اساسی جامعه بین این ها قائل شویم مشترک هستند.
🔺 اما زمانی که به دنبال شکل دهی به یک جامعه #اخوت پایه هستیم، #مواسات یک حقیقت مهمی می شود که در رابطه جامعه ایمانی شکل می گیرد؛ لذا اینجا جامعه اخوت ایمانی به عنوان جامعه هدف ما است، و لذا اینجا اسم رحیم است که دارد جریان و ظهور پیدا می کند.
🔹 در #عهد_نامه_مالک_اشتر می بینیم که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با دسته بندی مردم به دو دسته #اخوان و #نظائر_فی_الخلق جناب مالک را به تفاوت نگذاشتن بین این دو گروه دستور می دهند:
🏷 و أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ
🔺 این نگاه یک نگاه #رحمانی است که در واقع دستور به اجرای عدالت است.
🔹 روایاتی که به بحث رابطه #مواساتی مبتنی بر #اخوت دستور می دهند را نیز در بخشی از متنی که با عنوان #پژوهشی_در_معنای_مواسات در #یادداشت_35 و #یادداشت_36 تقدیم کرده بودم، آورده شده است.
.

توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان‌شناختی
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_17
#جلسه_147
✅بخش اول:
در مصاحبه ای که حسنین هیکل در تاریخ 2/9/57 درباره شکل گیری انقلاب با امام خمینی رضوان الله علیه دارند در آنجا مصاحبه کننده سوالی را مطرح می کند که: «يك سؤالِ شايد كمى شخصى دارم كه مطرح كنم؛ چه شخصيت يا شخصيتهايى- در تاريخ اسلامى يا غير اسلامى- غير از رسول اكرم (ص) و امام على (ع) شما را تحت تأثير قرار داده است و روى شما مؤثر بوده است؟ و چه كتابهايى- بجز قرآن- در شما اثر گذاشته است؟»
امام رحمه الله علیه در پاسخ به این سوال می فرمایند: «من نمى‏توانم به اين سؤال الآن جواب بدهم. احتياج به تأمل دارد. كتابهاى زيادى ما داريم؛ شايد بتوان گفت در فلسفه: ملا صدرا، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خيلى غنى هستند؛ خيلى كتب داريم. نمى‏توانم براى شما احصا كنم‏»
وقتی حضرت امام چند کتابی که اندیشه خود را متاثر از آنها می دانند دراینجا نام می برند، قطعا می بایست برای کشف نظر ایشان و برداشت هایشان از نظریه ولایت و امثالهم به همین مکاتب رجوع کرد.
لذا روشن است که به عنوان نمونه اگر بخواهیم اندکی «ولایت» را بکاویم اولین مرتبه تحقیق در این اندیشه رجوع به فلسفه صدرا در این موضوع است.
در این موضوع صدرا در اشراق دهمِ شاهد اول از مشهد پنجم شواهدالربوبیه در بحث «في تعديد الصفات التي لا بد للرئيس الأول أن يكون عليها و هي اثنتا عشرة صفة مفطورة له»، دوازده صفت را برای کسی که بر مسلمین ولایت پیدا می کند می شمارد:
1. صاحبِ فهم و درکی نیکو و سریع و گیرنده باشد تا بتواند هرچه را می‌شنود و یا به او گفته می‌شود، بدان‌گونه که گوینده قصد دارد و طبق واقع و حقیقت امر است، درک کند. از آن‌جا که پیامبر مبعوث از جانب خدا است، بالطبع عقلی بسیار روشن و قوی و نفسی نورانی دارد؛
2. دارای حافظه‌ای قوی باشد تا بتواند آن‌چه را می‌فهمد و یا احساس می‌کند در قوه حافظه خویش حفظ و ضبط کند و هرگز آن را فراموش نکند. نفس پیامبر چون متصل به لوح محفوظ است این شرط را نیز دارد؛
3. دارای فطرتی صحیح، طبیعتی سالم، مزاجی معتدل و تام الخلقه و آلاتی نیرومند و قادر بر انجام اعمالی که در شأنِ او است، باشد؛
4. دارای زبانی فصیح و بلیغ باشد تا که زبان، او را در بیان آن‌چه در ضمیر او است، یاری دهد. از آن‌جا که وظیفه پیامبر تعلیم و ارشاد بندگان به‌سوی خیر و سعادت ابدی است، چنین شرطی ضرورت دارد؛
5. دوست‌دار علم و حکمت باشد تا بدان‌حد که تأمل در معقولات، او را رنج ندهد و کوشش و جدیت در راه فهم و ادراک آن‌ها به او آزاری نرساند؛
6. بالطبع حریص بر شهوت‌رانی و انجام امیال نفسانی نباشد، بلکه از انجام آن‌ها و از لهو و لعب دوری گزیند و نسبت به لذایذ نفسانیه دشمن و بدبین باشد، زیرا شهوات و لذات نفسانیه حجابی است بین او و عالم نور و وسیله‌ای است برای اتصال و تعلق او به عالم غرور؛
7. صاحب عظمت نفس و احتشام و دوست‌دار نزاهت و شرافت بوده و نفس او از هر امر زشت و ناپسند و رکیک و پلید و از داشتن یا اتصاف به آن ابا و امتناع ورزد و نسبت به آن کبریا و ترفع داشته باشد و به اموری بالاتر و برتر از آن‌چه که او را پست و خفیف کند، توجه نماید و از هر جنسی نوع برتر و شرافت‌مندتر را اختیار کند و از قبول چیزهای پست و حقیر و از نظر افتاده و بی‌مقدار اجتناب ورزد، مگر به قصد ریاضت دادن نفس و اکتفای به کم‌ترین و خفیف‌ترین امور مربوط به عالم دنیا؛
8. نسبت به کلیه خلایق رئوف و مهربان باشد و از مشاهده منکرات خشمگین نشود تا بتواند با لطف و مهربانی از اشاعه آن‌ها جلوگیری کرده، بدون داشتن قصد تجسس و تفحص از اوضاع و احوال و وقایع، اقامه حدود مقرر را از جانب خداوند متعال تعطیل نکند؛
9. دارای قلبی شجاع باشد و از مرگ بیم و هراس نداشته باشد، زیرا عالم آخرت بهتر از دنیا است؛
10. جواد، یعنی بخشنده نعمت‌ها و عطایا باشد، زیرا خزائن رحمت و نعمت الهی تا ابد باقی و بی‌خلل و نقصان‌ناپذیر است؛
11. خوشحالی و بهجت او هنگام خلوت و مناجات با خدا از همه خلایق بیش‌تر باشد، زیرا او عارف به مقام حق و عظمت و جلال او است و حق تعالی منبع حسن و جمال و در حسن و جمال از کلیه موجودات اجل و ارفع است؛
12. سخت‌گیر و لجوج نباشد و دعوت به اقامه عدل و انصاف را به آسانی بپذیرد و در انجام آن به سرعت گام بردارد و در دعوت به اقامه ظلم و جور و عمل قبیح بسیار سخت‌گیر باشد و از پذیرفتن آن امتناع ورزد

در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_24
#جلسه_147
#عدالت_و_مواسات

🔷در باب دو گانه های #عدالت_ولایت و #عدالت_مواسات
♻️#یادداشت1️⃣ : 💠صورت بندی بحث

_عدالت مقدم است بر ولایت ، عدالت مقدم است بر مواسات
_نه! نه! قبول ندارم ، این ولایت است که هم بر عدالت مقدم است هم بر مواسات
_این چه حرفی است ، عدالت از همه چیز بالاتر است ، ما که اشعری نیستیم ، ما افعال خدا را هم با عدالت میسنجیم
_نه! نشد، ما تحت ولایت الهی است که میتوانیم به عدالت برسیم
نه آقا! …..
___________________________________________________________________
🔸به نظر خوب است جهت اجتناب از پراکنده گویی و گم شدن لا به لای بحثی پر پیچ و دامنه پیش از ورود در محتوای بحث ، چینش و فهرستی از ابعاد و اقوال و مبادی بحث داشته باشیم.

🔸در این بحث ما با سه مساله کلی و چندین قول مواجه هستیم، در این یادداشت به معرفی مساله پرداخته و در یادداشت های بعد اقوال و اشکالات، ذیل هر یک از عناوین را، مرور و قول مختار را تبیین میکنیم.

🔘مساله اول :
دو گانه سازی و مقایسه مفاهیم دینی و اجتماعی و مقدمیت و اولویت و ارجحیت بخشیدن به یکی و سلب این امور از دیگری
آیا این کار درست است؟

➖قول موافقین
➖قول مخالفین
➖قول مختار ، قول تفصیل
➕ضمیمه: ( دو گانه سازی – دوقطبی سازی – مفاهیم دینی )

🔘مساله دوم :
مقدمیت و اهمیت و اولویت عدالت بر ولایت

➖قول موافقین
➖قول مخالفین
➖قول مختار ، قول تفصیل
➕ضمیمه : مبادی تصوری (معانی تقدم – معانی عدالت – معانی ولایت )

🔘مساله سوم :
تقدم و تفضل و ترجح عدالت بر مواسات

➖قول موافقین
➖قول مخالفین
➖قول مختار ، قول تفصیل
➕ضمیمه: مبادی تصوری ( معانی تقدم – معانی عدالت – معانی مواسات )

موقف_اصلاح_اجتماعی: مصلح اجتماعی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_35
#جلسه_147

#عدالت_و_مواسات
#عدالت_و_ولایت
#موقف_نظریه_پردازی: دانشمند
#موقف_اندیشه_ورزی: اندیشمند
#موقف_اصلاح_اجتماعی: مصلح اجتماعی

برادر حمزه تلاشی ستودنی و ارجمند در راستای صورت بندی مباحثات اخیر داشتند. بنده قدری میخواستم به تلاش این کمی اضافه کنم.

به نظرم یک خلطی که در حال صورت گرفتن است این است که ما موقف افراد را و موقف سخنان افراد را نمی فهمیم.

ما در انقلاب اسلامی گرفتار #خلأ_تئوریک هستیم. این را بایستی در ظرف مباحثات مان مد نظر داشته باشیم.
ما در باب الهیات اجتماعی ولایت کم گذاشته ایم.
در باب الهیات عدالت قصورات فراوانی داریم.
در باب الهیات مواسات کم کار بوده ایم.
ما نظریه اجتماعی ولایت نداریم. ما نظریه اجتماعی عدالت نداریم.
و …

خب در این ظرف خلأ تئوریک ما شاهد خرده جریانهای کنشگر در وسط میدان انقلاب هستیم.

یک سطح بحث آنست که نخبگان دانشمند ما به همین صحنه نگاه کنند و سوژه و مسئله های دانشی برای کار پژوهشی خویش بیابند.

سطح دیگر آنست که ما برای ایران امروز و فردا یک اندیشه گفتمانی منسجم و نظام مند را برای پیشبرد انقلاب اسلامی به سوی اهداف حرکت کنیم.

سطح دیگر آنست که بیاندیشم به لحاظ راهبردی ایران امروز نیاز به تمرکز بر چه موضوع و مفهوم و ارزشی دارد؟! جبهه انقلاب و حزب اللهی های ایران را به کدام سمت بایستی سوق داد؟

پناهیان یک اندیشمند برکنار و یک روشنفکر پیپ به دست نیست. پناهیان دغدغه ظهور دارد. دغدغه اصلاح اجتماعی دارد. دغدغه قیام ایران را دارد. دغدغه بالندگی فکر جبهه انقلاب و حزب اللهی ها را دارد.

ما بایستی سطوح بحث ها را از همدیگر تفکیک کنیم. همچنین موقف حضور افراد و کنشگری ایشان را از همدیگر تفکیک کنیم.
.

دشمن شناسی از مسیر عدالت خواهی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_14
#جلسه_147

🔰دشمن شناسی از مسیر عدالت خواهی

#ضرورت_و_اهمیت_اراده_ملی

حضرت آقا در سخنرانی 14خرداد سال 95 به تبیین شاخصه های انقلابی گری پرداختند و 5شاخص را برشمردندکه یکی از آن ها
“حساسیت در برابر دشمن و تبعیت نکردن از او” است.
عامل اصلی پیروزی جمهوری اسلامی در این چهل سال وحدت کلمه واتحاد ملی و به تبع این اتحاد ملی اراده ملی بود که شکل گرفت؛ ملت ایران برای حفظ این نظام در مقاطع وحوادث مختلف وگردنه های پرپیچ وخم بوسیله این اراده ملی سربلند شد و کام دشمن را همیشه تلخ کرد.

حضرت آقا تنها علت پیروزی را این اراده ملی می دانند و در خرداد سال 78 در دیداربا مردم در روز میلاد حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
“اما استکبار با آن دولتی و با آن نظامی که به مردم، به اراده‌ی مردم، به عواطف مردم و به ایمان مردم متکی است، نمیتواند مقابله کند. چون مقابله‌ی با مردم و با ملتهاست.”

ادامه دارد…

شریعت_و_شهریاری

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خط‌مشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_35
#جلسه_147

#شریعت_و_شهریاری

پایه‌ی پود (رشته‌های عرضی و افقی) تعاملات مردم در بافت اجتماعی، بیشتر بر اساس توصیه‌های اخلاقی و آداب اجتماعی ساخت می‌یابد، اما تار سطوح خرد و کلان تدبیر امور و اداره‌ی جامعه، بر اساس الزامات قانونی، ورود حاکمیتی در تعاملات پودی مردم نیز با وضع قوانین تحقق می‌یابد.

شاید مواسات را بشود در خیط اخوت جانمایی کرد و عدالت را در خیط ولایت ( گرچه اخوت نیز ولایت عرضی است)؛ توصیه به مواسات اگر عدالت‌قراری مسئولین را سست کند، خطاست، چه اینکه عدالت‌خواهی نیز اگر مواسات مردمی و حسّ «برای هم بودن» را تضعیف کند، بی‌جاست.

وقتی شریعت را بر سریر شهریاری نشاندیم و کلید خزائن زمین را به دست شیخ و شریعت‌پناهان سپردیم، شرعی نیست که شهریاران حکومت اسلامی را صرفا با وعید آتش جهنم از بی‌عدالتی بازداریم (توصیه‌های بی‌خطر!)، اما عموم متشرّعین را با الزامات و بند و زندان دنیایی.

درمان بی‌عدالتی‌های عمیق در جامعه، عدالت است نه مواسات … چه این شهریارانند که با بی‌عدالتی، مواسات را به اضطرار اخلاقی تقلیل می‌دهند.

عدالت_مواسات

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#محسن_همت
#جلسه_147

#عدالت_مواسات
به نظرم اگر کسی بخواهد این مشکل را حل کند قبل از آن باید به چند پرسش پاسخ دهد
🧭پرسش اول
با توجه به اینکه ما در مرحله دولت اسلامی هستیم صرف وقت و انرژی روی مدیران(مطالبه گری) مهمتر است یا مردم(گفتمان سازی)؟
یعنی نزاع را سیاسی بدانیم یا فرهنگی؟

🧭پرسش دوم
اگر گروه دوم به مردم نقش ویژه می دهند و
ادعا می کنند که گفتمان مواسات راهبردی برای رسیدن به عدالت است؛
آیا عدالتخواهان نمی توانند ادعا کنند که «گفتمان» مطالبه گری نیز راهبردی برای رسیدن به عدالت است؟
#نزاع_جدید
گفتمان عدالت یا گفتمان مواسات
🧭پرسش سوم
آیا واقعا مواسات راهی برای رسیدن به عدالت است؟ چگونه؟ و چرا مقدم است بر مطالبه گری؟

عدالتخواهی امروز به چه کار می آید؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عدالتخواهی
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_18
#جلسه_147
#سیاست و #فرهنگ

❓عدالتخواهی امروز به چه کار می آید؟
1. در این متن مفهوم عدالت و عدالتخواهی دو مقوله تفکیک شده است.
2. دعوای این متن بر سر جایگاه عدالت در ثبوت و اثبات نیست. که عدالت همواره امری پسندیده و مطلوب است.
3. این متن ناظر به جریانات عدالتخواهی نیز نیست. و به ریز و درشت، سطحی و عمیق، منحرف و مستقیمشان کاری ندارد.

اما مسئله متن، دیدن عدالتخواهی در بطن انقلاب اسلامی است.
در وضعیت موجود که نظام طاغوتی پهلوی نفی شده و نظام الهی جمهوری اسلامی، برپا گردیده و در شرایطی که هنوز این نهضت در تشکیل دولت و جامعه اسلامی ناموفق بوده است، باید دید عدالتخواهی چه جایگاهی دارد.

آیا می توان بدون عدالتخواهی به دولت اسلامی دست یافت؟
و آیا مواسات، بدون عدالتخواهی می تواند دولت و جامعه اسلامی را محقق کند؟

معتقدم راه اصلی و اساسی تشکیل دولت اسلامی، تولید علم است. وقتی هنوز نظریه مدیریت اسلامی، اقتصاد اسلامی، تعلیم و تربیت و همچنین نظام پزشکی اسلامی نشده است، آیا می توان با عدالتخواهی و مواسات به نتیجه رسید؟!

عدالتخواهی اگر خوب تعریف شود، شاید برای تولید مسئله و مقدار کمی هم در حل مسئله به ما کمک کند.
یعنی به جای این که عدالتخواهی را به سوت زنی تقلیل دهیم، کمی عمیق تر ببینیم و مسئله را ببریم روی نهادها و قوانین.
بنابراین عدالتخواهی اگر هدایت شود می تواند راهبرد خوبی برای حرکت به سمت تشکیل دولت اسلامی باشد.
مواسات به معنای دقیقش که نشات گرفته از اخوت باشد، کجای این نقشه قرار دارد؟
مواسات بیش از آن که به مفهوم عدالت پیوند داشته باشد، به ولایت مربوط است.
آیا جان یکی بودن و در مرحله بعدش برای هم بودن، می تواند عدالتخواهی مطلوب را محقق کند؟

ظاهرا اگر عدالتخواهی را سوت زنی -به تعبیر دیگر پاچه گیری- ببینیم، قطعا باید نفرت و کینه مسئول فاسد را به دل گرفت و از او برائت جست و بیزار بود تا بتوان عدالتخواه خوبی بود.

آن که حرف از مواسات می زند، در نگاه اول، می خواهد با عدالتخواهی مقابله کند! هم می گوید از مسئول فاسد کینه به دل نگیر و برادرش باش. و هم می گوید اصلا بگذار مسئولین بخورند و ببرند و فساد کنند، ما هم بین خودمان با مردم، تقسیم می کنیم!
قائل به مواسات یعنی کار فرهنگی بکنیم و چه کار به سیاست داریم. در مقابل عدالتخواه می گوید راه حل مشکلات کشور، سیاسی است. یعنی باید حاکمیت اصلاح شود و جلوی فسادش گرفته شود، تا بتوان کار فرهنگی کرد که الناس علی دین ملوکهم!

می توان همین بحث را در لایه های عمیق تر -با معنای غیر سطحی از عدالت و مواسات- هم دید. ولی آنچه در نهایت ثابت است این است که چاره اصلی و اولی حل مشکلات را فرهنگی می بینیم یا سیاسی.

ملاک مهم با ارزش بودن یک مساله چیست؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#احمد_قوی
#یادداشت_12
#جلسه_147
#عدالت #مواسات

ملاک مهم با ارزش بودن یک مساله چیست؟

در دنیایی زندگی می کنیم که به برکت! فضای رسانه ای روزانه انبوهی از سوالات شبهات و یا دعواها تولید می شود .
اما به موازات همه ی این مساله ها یک سوال دیگر نیز همواره گوشه ی چشم یک طلبه مانند یک چراغ چشمک زن حضور دارد؟
ما چه نسبتی با این مسائل باید داشته باشیم؟ آیا باید با هر موجی سریع احساس تکلیف کنیم و دل به دریا بزنیم ؟ یا اینکه مسائل بسیار مهم علمی باقی مانده و فعلا باید مجتهد بشویم تا بعد؟ و یا اینکه در این بین راهی میانه برگزینیم؟
بر فرض ورود به مسائل موجود در افکار عمومی بر اساس چه ملاکی می توان به اهمیت و فوریت یک مساله رسید ؟
آیا جنس مساله تعیین کننده فوریت یا اولویت است(اعتقادی،سیاسی یا فرهنگی بودن) یا نوع افرادی که درگیر آن هستند(کیفی) یا حجم افرادی که درگیر ماجرا شده اند(کمی) یا اینکه تمرکز و سرمایه گذاری دشمن روی یک موضوع اهمیت ساز است و و و ؟؟؟
بر فرض فهم صحیح از ملاک های فوریت و اهمیت با چه روش هایی می توان در کمترین زمان و با صرف کمترین هزینه به اصلی ترین مسائل و نقاط کانونی که تولید و حل مساله وابسته به آن هاست دست یافت؟
همه ی اینها و انبوهی دیگر از سوالات تعیین کننده در نسبت گیر ما با جامعه و افکار عمومی تاثیر گذار است که در شرایط فعلی ما بر اساس فهم های ناخوداگاه خویش از ان ها عبور کرده و به صحنه واقع می رسیم!

جمع بندی نظر دو طرف (بر اساس فهم بنده نگاه های معتدل و معقول از هر دو طرف)

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#احمد_قوی
#یادداشت_10
#جلسه_146
بخش اول

✅جمع بندی نظر دو طرف (بر اساس فهم بنده نگاه های معتدل و معقول از هر دو طرف)

تذکر: در این بحث اختلاف سر اولویت و اثر گذاری بیشتر است و الا هم روش های عدالتخواهانه صحیح و هم مواسات طلبی برای امروز انقلاب اسلامی لازم است.

🔸جریان عدالتخواه :

آن چیزی که در جامعه باید محقق شود عدالت (برابری در امکان استفاده از فرصت ها برای رشد متناسب باظرفیت) است. فلذا اگر عدالت محقق شود نیازی به رزمایش مواسات و و پررنگ کردن آن به میزان فعلی نیست.
به عبارت دیگر انقلاب و تشکیل حکومت برای اصلاح ساختار ها و اقامه عدل از جایگاه حاکمیت است و اگر مواسات و انفاق مردم کافی بود چرا نظام جمهوری اسلامی تشکیل شد؟!
البته در شرایط فعلی جامعه که قوانین ، ساختارها و مدیران تولید نابرابری می کنند، مواسات جایگاه ویژه ای دارد. چرا که عدالت به یک باره محقق نمی شود و در کوتاه مدت باید به مستصعفان رسیدگی کرد. ولی این باعث نمی شود که راهبرد اساسی برای حل مشکلات را مواسات بدانیم و عدالت را از کانون توجهات دور کنیم.
بر اساس این نگاه ضریب دادن به مواسات در مقایسه با عدالت به نوعی حکم ثانوی (راهبرد کوتاه مدت و یا میان مدت) محسوب می شود و راهبرد اساسی و ریشه ای تلاش برای تحقق عدالت و عدالت خواهی به معنای درست خود (مطالبه ، نقد ، جریان سازی ، پیگیری ، حل مساله و حتی ورود به حاکمیت) است. حتی اگر مواسات طلب باشیم (که هستیم) مواسات حقیقی در این است که بی عدالتی را در سطح کلان برطرف کنیم و این خود بهترین کمک و مواسات نسبت به برادران دینی است. #مواسات_ساختاری

بخش دوم

🔸مواسات طلبان:

قطعا عدالت در جامعه اسلامی باید محقق شود آن هم در سطح حکمرانان ، ساختارهای حاکمیتی و قوانین. بنابراین اختلاف نظر در مساله دانستن و یا مساله ندانستن عدالت نیست. ولی سوال اساسی این است که این “عدالت” با تمام ارزشی که دارد چگونه محقق خواهد شد؟ جریان عدالتخواه باید به اینخن
بیندیشد که چگونه می توان قسط را اقامه کرد؟

نکته دیگر این که تصویری که از مواسات ارائه می گردد در تعیین جایگاه آن نقش مهمی دارد. اگر مواسات را به عنوان جمع آوری کمک و صدقه در نظر بگیریم قطعا جایگاه آن همان امر ثانوی است که در شرایط بی عدالتی باید ضریب بگیرد و موضوع آن در فرض اقامه قسط تا حد زیادی کمرنگ می گردد.(البته از بین نخواهد رفت)
ولی بر اساس این نگاه مواسات را نباید صرفا با رویکرد فردی و عمل خارجی مواسات (جمع آوری کمک های مردمی) تحلیل کرد.
مواسات در اینجا بیشتر به معنای حاکم کردن گفتمان مواسات بر افکار عمومی جامعه و تبدیل شدن این پدیده به یک فرهنگ عمومی است به گونه ای که در ذائقه عمومی جامعه ما تبدیل به پسند اجتماعی گردد و این پسند خود را در سبک زندگی و حیات ما نشان دهد.
حال اگر تحلیل ما از پدیده مواسات اینگونه با
باشد جایگاه آن متفاوت خواهد بود. بر اساس این تحلیل مواسات صرفا به عنوان پر کننده چاله های حاصل از بی عدالتی نیست. بلکه این مفهوم می تواند به عنوان گفتمان حاکم بر افکار عمومی، مقدمه و “پیش ران” اقامه قسط محسوب گردد. بلکه می توان ادعا کرد که برخلاف تصور رایجی که از برقراری عدالت در اذهان نقش بسته، این تحلیل از نقش و جایگاه فرهنگ مواسات در اقامه قسط با راهبرد اساسی “لیقوم الناس بالقسط” که هدف ارسال رسل را اقامه قسط توسط “مردم” معرفی می کند و هم چنین رویکرد “مردم سالارانه” مکتب امام که همه موفقیت ها را مدیون و مرهون قیام لله امت می داند، سازگارتر است. #رویکرد_تمدنی

جمع بندی : به نظر می رسد که در شرایط کنونی جمهوری اسلامی اساسی ترین سوالی که برای جریان حزب اللهی مطرح است و باید برای آن پاسخی بیابیم چگونگی تحقق #دولت_اسلامی است. آیا دولت اسلامی با صریب گرفتن گفتمان انقلاب در بین مردم محقق می شود یا با حل مسائل توسط جریان انقلابی و اقبال مردم به جریان انقلابی؟ منظور از تشکیل حلقه های میانی و نسبت آن با گفتمان سازی و حل مساله چیست؟
شاید ریشه این اختلاف تا حدوری به این سوال برگردد که نسبت جامعه و حاکمیت در تحقق دولت اسلامی چیست؟