الگوی طلایی1

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_151
#جلسه_366
#تقریر
#ایده

✨الگوی طلایی

🔰در دوران مبارزات انقلاب اسلامی،‌ دو نقطه عطف طلایی وجود دارد که مسیر مبارزه را دگرگون کرده است.
یکی قیام 15 خرداد و دیگری شهادت آقا مصطفی؛ بعد از هرکدام از این دو حادثه انقلاب وارد مرحله جدیدی شده و نوع مبارزات تغییر کرده است. از این دو مرحله به عنوان یک حرکت موفق نکات فراوانی برای الگو گیری در مبارزات عصر حاضر میتوان به دست آورد. در این یادداشت در مورد قیام 15 خرداد و اتفاقات قبل و بعد از آن توضیح داده میشود.

🔸مرحله اول مبارزات انقلاب، از سال 41 تا قیام 15 خرداد
تا قبل از قیام 15 خرداد، حرکت مردم در مبارزات انقلاب اغلب جنبه هیجانی و احساسی داشت. مردم ایران سالها خشم خود را از رژیم شاهنشاهی فروخورده بودند و اقدامات ضد انسانی و ضد اسلامی آنها را تحمل کرده بودند، وقتی حضرت امام آشکارا روی منبر اقدامات رژیم را زیر سوال برد (با آنکه ایشان آن سالها خیلی معروف نبود) لکن مردم احساس کردند که این حرف ها ، حرف های خودشان است و از دل آنها برآمده است. لذا با تمام وجود حمایت کردند و به میدان آمدند. تا جایی که وقتی بعد از سخنرانی بسیار تند حضرت امام ره در روز عاشورا مورخ 13 خرداد 1342 و دستگیری ایشان توسط رژیم طاغوت،‌ برای اولین بار مردم در روز 15 خرداد به صورت خودجوش، بدون اینکه هیچ گروه و تشکیلاتی از ایشان دعوت کند و آنها را سازمان دهی کند، به خیابان ها ریختند و از حضرت امام حمایت کردند و تا آخرین قطره خون در میدان ماندند. رژیم در اینجا عکس العمل بسیاری خشنی نشان داد،‌تا جایی که گفته میشود 15هزار نفر را در یک روز کشت.

✅اینجا از نوع حرکت حضرت امام ره چند نکته بسیار ناب در خصوص نوع شروع مبارزه، خصوصیات دعوت و نوع به میدان آوردن مردم میشود اصطیاد کرد.

🔸بعد از قیام 15 خرداد
بعد از قیام 15 خرداد و شدت برخورد رژیم،‌ گروه های مبارز عملا میدان مبارزه را ترک کردند و کنار کشیدند. فقط نهضت مبارزه اسلامی با جلو داری روحانیون در میدان ماند ولی سبک کارش را به کلی تغییر داد و یک حرکت بلند مدت آرام برای گفتمان سازی عقاید اسلامی و عمق بخشی به تفکر و اندیشه مردم را آغاز کرد. حضرت آقا توصیفی دارند از این تغییر سبک مبارزات:
«پانزده خرداد، ما را از یک مرحله به مرحله دیگری از مبارزه وارد کرد….تجربه ما(پانزده خرداد)، یک تجربه فوق العاده معجزه آسایی بوده. قساوت دستگاه نقطه پایان مبارزه نشد. بلکه نقطه شروعی شد برای یک مرحله جدید و تعیین کننده نسبت به مبارزه و انقلاب. مبارزه پس از پانزده خرداد، از مرحله شور و هیجان غالب بر محاسبه و مبارزه تند آتشین، وارد مرحله جدیدی شد که عبارت بود از مبارزه دراز مدت، بنیانی، توام با صبر و حوصله و انتظار و امید و سازندگی های معنوی، بر مبنای بینش اسلام از تحولات اجتماعی و حرکت های تاریخی.
ایمان مردم که عامل اصلی وسعت و عمق مبارزه بود، برای یک برخورد حساب شده و عقلانی، و نه فقط یک برخورد شعاری و هیجان آمیز، احتیاج داشت به عمق، به تفسیر درست از اسلام و به استدلال متین نسبت به معارف اسلامی. در آن روز در کشور ما، اسلام با تفسیر استعماری تفسیر می شد.»

بعد از این بیان، تفسیر استعماری دین را توضیح میدهند که چه ویژگی هایی داشت( که استاد در کلاس قرائت فرمودند) و می فرمایند: «لذا بود که برای تداوم و تعمیق و خلاصه تضمین نهضت، شرط اصلی، ارائه تفسیر قرآنی صحیح از دین بود.»

ادامه دارد….

بررسی لغوی و اصطلاحی کار در فرهنگ قرآنی و فرهنگ اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_15
#جلسه_365
#کار
#تقریر

✅بررسی لغوی و اصطلاحی کار در فرهنگ قرآنی و فرهنگ اسلامی

🌿کار و تلاش از دیدگاه قرآن کریم:
در قرآن کریم کلمات زیر بیانگر کار و تلاش می‌باشد:
1ـ عمل:
یعنی کار، کردار، فعل این کلمه در قرآن 366 مورد آمده است.

2ـ کسب:
روزی جستن، حاصل کردن، شغل، پیشه این کلمات در قرآن 66 مرتبه آمده است.

3ـ سعی:
یعنی کوشیدن، کار کردن، عمل کردن. این کلمه نیز 30 با در قرآن ذکر شده است.

4ـ جهد:
یعنی کوشیدن، رنج بردن، سعی، تلاش، این کلمات با مشتقات آن 41 مورد آمده است.

5ـ فعل انجام دادن:
کار کردن، عمل، کار، کردار این کلمات نیز در قرآن 107 مورد آمده است.

6ـ شغل:
یعنی کار و پیشه و حرفه این کلمه با مشتقات آن نیز 2 مورد بیان شده است.

این کلمات در قرآن در مفهوم عام آن «کار» است که خود از اهمیت خاصی برخوردار است و وقتی کار و کوشش ارزش پیدا می‌کند که توأم با ایمان باشد. از آیات مختلف قرآن چنین می‌توان گرفت که کارگر به معنای عام به کسانی اطلاق می‌شود که با ایمان و اعتقاد از فکر و اعضاء و جوارح خود برای انجام هر کاری کمک می‌گیرند.

🌿معانی کار در فرهنگ اسلامی:
«کار در لغت فارسی در معانی مختلف استعمال شده است.
1 ـ به معنی شغل، عمل، پیشه بکار رفته است.
2 ـ رفتار و کردار
3 ـ آنچه در عالم خارج تحقق می‌یابد
4ـ ممارست، اشتغال، تمرین
5ـ حادثه
6ـ صنعت و هنر
7ـ رنج و زحمت
8ـ بنا و ساختمان
9ـ حاجت احتیاج
10 ـ وسیله معیشت»
«تمام این معنی و مفاهیم در معنای کار استعمال شده است و این امر نشان‌دهنده گستردگی و غنای بالای این کلمه در فرهنگ اسلامی می‌باشد.»

🍀انسان در نگرش اسلامی دارای کرامت و ارزش انسانی است و بر او بایسته است که پیش از هر چیز این کرامت ذاتی را در جهان هستی پاس دارد و از طرفی، کار از دیدگاه اسلام وظیفه طبیعی انسان، رمز رشد و پیشرفت فرد و جامعه، راز شادابی فرهنگ‌ها، شعار و شعور انسان توحید‌گرا، روح و جان دین محمد(ص) و پیشه شایسته کرداران خوبان بارگاه خداست.

تشکیلات هیئت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_82
#جلسه_365

🔰 تشکیلات هیئت

هیئت تشکیلاتی است فاخر و بسیار پیشرفته تر از تشکیلات اداری و سازمانی.
تفاوت جوهری تشکیلات هیئت با تشکیلات اداری و سازمانی این است که در هیئت، هرکس به نوبه خود احساس مسئولیت می کند. اما در اداره، همه منتظرند مدیر وظایف آنها را مشخص کند و هر کس، کار خود را انجام بدهد. اما این مسئله که کار دیگری پیش رفت، یا نرفت؟ به من ارتباطی ندارد. لذا گاهی در یک اداره یا سازمان، کارها لنگ یک امضا می ماند. گاهی تعداد زیادی آدم پشت در یک اتاق ساعت ها معطل می مانند، درحالیکه در اتاق کناری، کارمندی کاری نداشته و بیکار است.
اما در تشکیلات هیئت، با اینکه یک کسی مسئول هیئت است، اما کسی منتظر دستور نیست. هرکس کاری را که به قسمت خود مربوط می داند، حتی اگر کسی انتظار انجام دادن آن را هم نداشته باشد، با قدرت و لذت تمام انجام می دهد. در هیئت با اینکه هر کس مسئول یک قسمت است، اما خود را در قبال همه کارهای هیئت مسئول می داند و اگر کاری روی زمین مانده باشد، منتظر نیست کسی به او بگوید این کار را انجام بده؛ بلکه با اشتیاق خود را موظف به انجام آن می داند.
هیئت، ساختار ولایی است، که قابلیت الکوگیری دارد. گاهی در مجموعه خودمان سعی می کنیم نیروها را تشکیلاتی تربیت کنیم؛ درحالیکه از ظرفیت هیئت غافل هستیم. روحیه هیئتی خیلی راحت کارها را پیش می برد و ما را به خیلی از آفت های تشکیلات مبتلا نمی کند.
این نوشتار در صدد بود خواننده را متوجه ظرفیت عظیم هیئات کند و فقط به بخشی از نکات برجسته و مهم هیئات پرداخت. با دقت و صرف وقت بیشتر، می توان فهرست کامل تری به دست آورد.

#نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله ( بخش اول)

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_94
#جلسه_365
#نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله ( بخش اول)

اما همه ی سخنان یادداشت قبل به این معنا نیست که با پخش این مدلی برنامه سوره موافق باشم
باید عرض کنم که اینن فرمایش ح قنبریان هم قابل پذیرش نیست:

1️⃣ اگر این برنامه میخواست گفتگو و دیالوگ علمی باشد و نه مونولوگ یک طرفه ای که در آن جمعی از اندیشمندان شیعه می آیند و سقیفه را مودبانه و علمی نقد می کنند باید حد اقل 2 یا 1 شب به طرف حامی سقیفه داده می شد تا او هم بیاید و به صورت علمی و حتی در حد فلسفه سیاسی از این گفتمان و نظریه دفاع کند. ( سنی های ایران قطعا بیشتر از 10 درصد جمعیت هستند) . توقع ندارید که طرف سنی 10 شب بنشیند و از تریبون رسانه ی ملی تمام حیثیت و هویت و اعتقادش مورد نقد مودبانه قرار بگیرد و او هم هیچ مطالبه ای برای زدن حرف از همان تریبون نداشته باشد. حتی اگر بگوییم مملکت مال شیعه است و تریبون هم ندهیم باز هم امثال گرگیج در نماز جمعه می آیند و به نقدهای مودبانه شما جواب می دهند
و احتمالا باز حرفهای بیخودی هم زده بشود
و باز امثال جناب کاشانی دست به توییت بشوند
و باز موج مطالبه از قم و مشهد راه بیفتد
و باز نظام به زور طرف را برکنار کند
و باز محبوبیت طرف ده برابر شود و تبدیل به نفر دوم سنی های ایران شود
و باز کلیپ از حضرت آیت الله وحید پخش بشود که فرموده اند اگر قرآن باطل شود عیسی بن مریم ع حرام زاده می شود و باز سنی ها بگویند گریگیج هم چیزی بیشتر از حرف مرجع تقلید شیعه نگفته و توهین نکرده
و باز فاصله اجتاعی اهل سنت از نظام بیشتر شود و احساس تبعیض کنند
و باز عبدالحمید به آقا نامه بنویسد
و باز آشوب کنند و باز ما مجبور شویم آشوب را جمع کنیم و
باز در برابر ترویج معارف اهل بیت سدی ایجاد شود و باز سنی های محب اهل بیت که روز عاشورا نذری می دادند به سمت وهابیت گرایش پیدا کنند
و باز فاصله ی اهل سنت جهان اسلام از ما بیشتر شود
و باز مساله فلسطین به حاشیه رود و باز آتش در عراق و سوریه بالا بگیرد و
باز آمریکا جوانان مسلمانی که باید با اسرائیل بجنگند را به مصاف حاج قاسم بفرستد
و باز آقا به حاج حسین همدانی بگوید تا جایی که می شود از این ها کمتر بکشید چون این جوان ها از امت اسلام هستند که فریب خورده اند و باز…

#نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله (بخش دوم)

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_95
#جلسه_365
#نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله (بخش دوم)

اما همه ی سخنان یادداشت قبل به این معنا نیست که با پخش این مدلی برنامه سوره موافق باشم
باید عرض کنم که اینن فرمایش ح قنبریان هم قابل پذیرش نیست:

2️⃣ شما وقتی یک برنامه رسمی در صدا و سیمای ملی پخش می کنی برای نقد سقیفه خیلی معنا دار است. حتی اگر استاد قنبریان بخواهند در آن جا ساختار سیاسی سقیفه را بررسی کنند.
این برنامه اگر در صفحه اینستاگرام شخصی بود اصلا این بحث ها مطرح نبود. اگر منبر عادی بود اصلا مطرح نبود و… مساله صدا و سیمای رسمی نظام است.
واقعا این که جمهوری اسلامی در این 40 سال از تریبون صدا وسیما رسما و علنا و با تابلو وارد این دعوا نشده ( ولو علمی ولو در حد شیخ محسن قنبریان) ناشی از یک تحلیل عاقلانه برخاسته از ذهن رهبرانش است. تحلیلی که بیان می کند موقف تاریخی ما و عمق و پیچیدگی این فتنه ( سقیفه ) که بیش از 1000 سال در تمام مویرگ های 90 درصد مسلمانان نفوذ کرده به گونه ای است که تو نمی توانی نام سقیفه و هویت سنی و این تابلو را از تریبون رسمی نظامت نقد کنی. چرا که نقد رسمی و واضح و مودبانه همانا و شروع یک جدال بی پایان با اکثریت قاطع یک امت همانا…
دقت بفرمایید الان مساله ما نقد رسمی و با اسم سقیفه است و الا اگر منظور نقد اندیشه و گفتمان بدون نام بردن باشد به گونه ای که اهل سنت احساس نکنند شیعیان دارند مذهبشان را نقد می کنند تا خودشان را اثبات کنند خیلی هم خوب است ( ولی متاسفانه خیلی کم انجام می شود و اساسا آدم های کمی داریم که بتوانند غدیر و سقیفه را در تراز یک نظریه ی سیاسی بفهمند و تحلیل کنند).
جمهوری اسلامی اگر در این 40 سال در تریبون صداوسیما این بحث حساس را حتی عالمانه هم مطرح نکرده به خاطر عاقل بودنش است. بحث عالمانه محیط عالمانه می طلبد. بنده به استاد قنبریان بزرگوار عرض می کنم هر وقت این بحث های عالمانه را توانستید در یک جمع عالم سنی مطرح کنید و کار نهایتا به دعوا نکشید می توان به صدا وسیما هم فکر کرد.
بنده موافق بحثهای عالمانه در محیط های علمی هستم. (البته به عنوان یک جزئ از یک طرح گسترده) ولی عزیزان عالم و فاضل ما باید بتوانند بروند با فضاهای علمی آن طرف مدتی نشست و برخاست کنند و بتوانند 4 کلمه با طرف مقابل صحبت کنند بدون این که دعوا بشود و الا نقد عالمانه در صداسیما که کاری ندارد … اگر به همین سادگی می شد با بحث های عالمانه در محیط های عمومی این ماجرا را جمع کرده که 1000 سال شیعه در اقلیت محض نمی ماند!
فضای صدا وسیما حتی با فضای الغدیر هم متفاوت است… الغدیر کتاب علمی است که یک عالم نوشته و از مذهبش دفاع کرده. الغدیر تریبون رسمی نظامی نیست که میلیون ها نفر شهروند سنی دارد که آن ها هم خودشان را در همه ی امکانات کشور سهیم می دانند و همین الانش هم که تو سقیفه را نقد نکردی ، سخت معتقدند که در این 40 سال به اندازه درصد جمعیتشان از صدا و سیما بهره نداشتند ( حتی در حد شبکه های استانی و نه ملی )….
روضه شهادت در فاطمیه گرفتن و از تریبون رسمی پخش کردن هم با نقد مستقیم سقیفه در تریبون رسمی خیلی متفاوت است. آن روضه یعنی این که علی رغم وحدت و همه ی لوازمش من شیعه هستم و از شیعه بودنم هم کوتاه نمی آیم شهادت هم میگیرم و نه وفات که این خودش یعنی ما اوضاع را آن طور که شما میگویید گل و بلبل نمی دانیم ولی نقد سقیفه یعنی حمله مستقیم… دوستان نگویید دلالت التزامی شهادت یعنی نقد سقیفه چرا که در ساحت جامعه و حوادث کلان بین دلالت التزامی و مطابقی زمین تا آسمان متفاوت است

نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله (بخش سوم و پایانی)

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_96
#جلسه_365
#نقد ناظر به متن استاد قنبریان حفظه الله (بخش سوم و پایانی)

اما همه ی سخنان یادداشت قبل به این معنا نیست که با پخش این مدلی برنامه سوره موافق باشم
باید عرض کنم که اینن فرمایش ح قنبریان هم قابل پذیرش نیست:

3️⃣ از همه ی این ها مهم تر این که شما برای اقامه ی کلمه ی توحید و برافراشتن پرچم ولایت و عالم گیر کردن معارف اهل بیت طرحی داری که یکی از اجزای مهم این طرح همین امت اسلام است که متاسفانه مبتلا به سقیفه شده. امتی که بنا داشتی با آن ها و روی دوش آن ها و با دست و بازوی آنها و با مال و جان و حیات آنها یک پروژه جهانی را جلو ببری و روشن کردن شعله ی این جدال همه ی آن طراحی تاریخی را به فنا می دهد…. طرحی که طراح آن خود مولا امیرالمونین است
طرحی که سنی های ناصبی و اموی و عثمانی را تبدیل می کند به اکثریت صوفی که همه محب اهل بیت هستند و حتی برخی فقط نمازشان دست بسته است و الا چیز دیگری از سنی بودن ندارند

طرحی که 4 نفر روز سقیفه را تبدیل می کند به حضور الحاضر روز مرگ عثمان
و به هزاران قلم به دست روز سلسله الذهب
و به کرور کرور شیعه روز اول غیبت کبری
و به یک کشور رسمی شیعه در زمان علمای صفویه
و به یک ملت قیام کرده و یک نظام مقتدر شیعی در عصر حاکمیت استکبار.
این در حالی است که تمام دنیای اهل سنت در این چهار دهه در حسرت یک حکومت اسلام گرای سنی می سوزد و با غبطه به شمای شیعه نگاه می کند که چه طور مشت آمریکا را در سوریه خواباندی ، از حرمت دفاع کردی
و اساسا بعد از انقلاب اسلامی شما بود که شیعیان در عالم اسلام عزت گرفتند و در لبنان و عراق و… برای خودشان کسی شدند و در همین حال این شما هستی پرچم دار مساله فلسطینی و قصد داری وحدت اسلامی در مقیاس امت واحده را ایجاد کنی و برای دست یابی به همین مهم است که در تمام طول دوران بعد از انقلاب به دنبال این نبودی که با مناظرات کلامی راه انداختن یکی یکی بروی و سنی ها را شیعه کنی و اتفاقا همین عقلانیت باعث می‌شود که سنی های دنیای اسلام به شما اعتماد کرده و از پروژه شما نترسند.

بله مساله اصلی این است که ما باور کنیم که دستگاه ولایت طرحی دارد و این طرح نه تنها راهبردی بلکه تاریخی است و ما باید ظرفیت حضور و نقش آفرینی در این طرح را داشته باشیم.

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_281
#جلسه_364

💠 دوگانگی سودمندی و بیکاری و آزاردهندگی هویتی طلاب!

شهید مطهری فلسفه «کار کردن» را سه چیز می داند،
1. کار بهترین عامل سازنده فرد و جامعه و بیکاری عامل فساد (فعال بودن / مبارزه با بی تحرکی)
2. بهره دادن به جامعه در مقابل بهره هایی که از جامعه می گیریم. (سودمندی / مبارزه با بیهودگی)
3. سربار و کَلّ بر جامعه نبودن (امرار معاش – مبارزه با بیکاری)

چون معنای اول مطلق فعالیت را مد نظر قرار داده است، هر مصداقی از فعالیت که آورده شود معنای اول حاصل می شود، و چون فعلاً این دو مورد استقرائاً برایمان مطرح است و اقسام و انواع کارها را می شود ذیل این ها قرار داد، باید گفت که 2و3 مصداق 1 هستند، لذا نقطه تمرکز را بر این دو مورد می بریم. البته ممکن است مصادیق اختصاصی برای مورد 1 نیز بتوان در نظر گرفت، آن هم در حالتی است که یک فعالیت کاملاً شخصی و برای رشد و نشاط شخصی خود فرد انجام می شود، که هم در این بحث نگاه ما به فضای اجتماعی است و هم می توان همان را تمهیداتی برای سودمندی برای جامعه دانست.

به نظر می رسد حالت مطلوب این باشد که که مسیر امرار معاش با مسیر سودمندی برای جامعه یکی باشد. یعنی همان فعالیتی که بهره دادن به جامعه در مقابل بهره گرفتن از آن است، راه امرار معاش شخص نیز باشد.
اکثر افراد جامعه به همین صورت هستند، مثلاً معلم، پزشک، مهندس، قاضی و … هم سودمندی شان برای جامعه همین خدماتی است که ارائه می دهند، و هم مسیر امرار معاششان از همین طریق است.
وضعیت فعلی طلاب به این شکل است که این دوگانه در زندگی اکثر آن ها مستقر شده است، مسیرهایی که برای سودمندی آن ها در جامعه دیده شده است به نحو عمده مسیر امرار معاششان نمی شود.

اگر این دو مسیر از هم جدا شوند در جهات متعددی دشواری می آفرینند.
1️⃣ دشواری ناشی از کمبود زمان
اولین دشواری این است که معمولاً هر دو طرف وقت مکفی می طلبد، مخصوصاً وقتی که یکی از آن ها تفنن و فوق برنامه نباشد؛ و شخص در جمع کردن بین این دو به سختی زیادی مبتلا می شود.
2️⃣ دشواری جمع کردن بین دو فضا
سختی بعدی این است که هر شخصی نمی تواند، بین این دو فضا جمع بزند؛ هر فضایی اقتضائات خاص خودش را دارد و انسان را به سمتی می کشد، لذا به شکل عمده موفق نمی شوند، یا به سمت یکی از این ها می کشند که به معنای خداحافظی نسبت به بخشی از هویت یا نیاز خویش است؛ یا دائماً در حال رفت و برگشت بین این دو هستند که معمولاً بعد از مدتی خستگی و افسردگی ایجاد می کند.
3️⃣ ایجاد مشکلات هویتی
اگر در این دوگانه شخص به سمت فعالیتی برای امرار معاش کشیده شود، زندگی تخصصی او که هویت خود را با آن تعریف کرده است، از او فاصله می گیرد و بعد از مدتی هم در فضای شخصی و هم اجتماعی ملطوم واقع می شود و دچار بحران های هویتی و شخصیتی می شود. مگر اینکه به صورت کامل با آن هویت طلبگی خود خداحافظی کند که معمولاً اینطور نمی شود و لا اقل آن بحران های شخصیتی تا آخر آزارش خواهد داد.
4️⃣ ایجاد مشکلات معیشتی
اگر در این دو گانه شخص هویت طلبگی خود را محکم نگه بدارد و بخواهد از همین مسیر برای جامعه سودمندی داشته باشد، به مشکلات معیشتی و عدم توانایی تأمین عائله خود گرفتار می شود؛ و معمولاً این انفعال که دائماً یک عزت سوزی و سرکوب شدن شخصیتی را با خود به همراه دارد باعث می شود که در همان بخش طلبگی خود هم نتواند به اندازه کافی سودمندی داشته باشد.

❇️ به نظر می رسد این مشکل به صورت عمده لاینحل باقی می ماند و یکی از عوامل اساسی انفعال روحانیون و طلاب در جامعه را شکل داده است.
عمده افراد در یک رفت و برگشتی بین این دوگانه باقی خواهند ماند، و هم وجهه خانوادگی و اجتماعی شان دچار خدشه می شود، و هم خودشان به لحاظ شخصی و شخصیتی منفعل و سرخورده می شوند.

پیوند کار با رزق

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_143
#جلسه_364

⭕️پیوند کار با رزق

وقتی تامین سرمایه و پول را به کار پیوند می‌زنیم و تنها به یک نگاه درآمدزایی به پیشه و حرفه داریم، دیگر به راحتی نمی‌توان آن‌ را مقدس دانست. شغلی که در آن تنها کسب درآمد ملاک است و تمام تلاش و اگر اضافه‌کاری هم باشد، فقط برای پول و حقوق بیشتری است، نمی‌تواند تقدس داشته باشد. همانگونه که شغل را در غرب رنج گریز ناپذیر می‌دانند. اما برعکس در فرهنگ اسلامی تفریح مومن را کارش می‌باشد.
در غرب نگاه به آسمان قطع شده است و رسیدن رزق و روزی الهی را باور ندارند و تمام تلاش خود را برای یافتن بیشتر پول به کار می‌گیرند و دائما در حال تلاش بیشتر برای رسیدن به ثروت بیشتر هستند. امّا در فرهنگ اسلامی، رزق و روزی هر شخصی مشخص است و کار تنها یک مجرایی است برای به دست آوردن رزق و روزی و در واقع، کار یک درخواست عملی رزق از خداوند متعال است و در اسلام برای افزایش رزق، به کار بیشتر توصیه نمی‌شود بلکه اموری دیگر چون بیداری بین‌الطلوعین و یا بعضی مستحبات و یا دوری از بعضی مکروهات توصیه می‌شود که در ظاهر شاید هیچ ربطی به زیاد شدن رزق نداشته باشد و مشکل از همین‌جا است که ما گرفتار ظاهری هستیم که تعریف کار غربی برای‌مان ایجاد کرده است؛ حتی بعضی از خوبان‌مان هم اینکه در بین‌الطلوعین بنشینی و قرآن بخوانی را کار به حساب نمی‌آورند تا جایی که خود شخص هم احساس می‌کند کاری نکرده است، حتی کار به همان معنای اول که در مقابل بی‌فعالیتی است.
لذا می‌توان گفت بحث کار پیوند عمیقی دارد با مبحث رزق و روزی.

شغل و معیشت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_144
#جلسه_364

⭕️شغل و معیشت

اگر کسی به لحاظ معیشتی تامین باشد به هر طریقی، حال باید باز هم به دنبال شغل و پیشه‌ای باشد برای کسب درآمدی؟ یعنی ملاک بی‌کار نبودن این است که از کارش درآمد کسب کند؟
چه بسیار فعالیت‌های اجتماعی که برای جامعه لازم است و اگر نگوییم ذات این فعالیت استغنای از کسب درآمد از آن پیشه را طلب می‌کند حداقل تاثیرگذاری آن به شرط عدم چشم داشت مالی به آن پیشه است؛ حال با این وجود آیا باز هم می‌توان کار را تنها در این دانست که درآمدی در آن باشد؟
نمونه نزدیک آن امر تبلیغ دینی است، اگر به تبلیغ دینی به عنوان یک محل ارتزاق نگاه شود، تا چه حد این تبلیغ تاثیرگذار است؟ حال اگر مبلغی به لحاظ معیشتی و مالی تامین باشد، او را باید بی‌کار خواند؟
بزرگ‌ترین ظلم به زنان همین است که خانه‌داری را کار به محسوب نکردیم و درآمدزایی را شغل به حساب آوردیم و اگر نگوییم همین اتفاق برای طلاب به خصوص طلاب در حال تحصیل در رقم خورده است، در حال رخ دادن است و یک فکری در حال شکل‌گیری است که درس خواندن طلاب اصلا کاری به حساب نمی‌آید و اگر طلبه‌ای بگوید مشغول به درس است، سوالی که از او می‌شود این است که خوب چه کاری می‌کنی؟

چند نکته در باب کار

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_147
#جلسه_364

✨چند نکته در باب کار

🔹اگر کار را به عنوان مطلق فعالیت و عمل انسان بگیریم، آنگاه میتوانیم بگوییم از نظر اسلام علاوه بر اینکه بی عملی و بی کارگی پذیرفته نیست، مطلق کار و عمل هم پذیرفته نیست بلکه اهداف و نیات از نیز در ارزش کار موثر هستند.

🔹از طرفی قرآن می فرماید «لیس الانسان الا ما سعی» یعنی تمام آنچه که برای انسان می ماند و ارزش شخص انسان را مشخص میکند،‌ تلاش و کوشش های اوست که در چه جهتی بوده و او را به سمت چه مقصودی کشانده است. در واقع اینکه انسان به سمت جه مقصودی سعی و تلاش و فعالیت کرده است تمام زندگی او را تشکیل می دهد و ارزش انسانی به همین مطلب است. این هم موید این مطلب است که هدف و نیت در ارزش کار و فعالیت دخیل است. «انما الاعمال بالنیات»

🔹حتی گفته میشود اینکه این فعالیت او را به نتیجه مراد می رساند یا نیز اهمیتی ندارد؛‌بلکه مهم این است که فرد هدف درستی را اراده و نیت بکند و برای دستیابی به آن هدف اقدام و فعالیت و سعی کند، همین مقدار ارزشمند و مقدس است. همانگونه در که در روایت آمده است «نیة المؤمن خیر من عمله و نیة الکافر شر من عمله»
و «النیه الحسنه تدخل صاحبها الجنه»

🔹حتی ممکن است فرد هدف مقدسی را اراده و نیت کند و برای آن فعلی انجام دهد و سعی و کوشش کند لکن آن چه که در خارج محقق میکند یک چیز بسیار مضر و نا مطلوب باشد. در اینجا نیز هرچند آنچه در خارج محقق شده مبغوض شارع است لکن این فرد به علت حسن فاعلی کار ارزشمندی انجام داده و پاداش میگیرد. این همان مسئله ای ست که در فقه با عنوان انقیاد مطرح میشود.

نقش سازمان ها در زندگی ما

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_81
#جلسه_364
#بازتقریر

🔰 نقش سازمان ها در زندگی ما

در جهان مدرن، سازمان ها نقش اساسی دارند و برای انواع و اقسام بخش های مختلف زندگی انسان، سازمان های مختلف و متعددی تأسیس شده
سازمان هایی که خودشان مشکلات زیادی برای حیات انسان ایجاد کرده اند.
گسترش این سازمان ها، به نحوی است که حتی برای ما، تعیین تکلیف هم می کنند. مثالی که جناب آقای محجی امروز زدند، از همین قبیل بود. سازمان اسنپ، مشخص می کند که مسافر، چه میزان به راننده بپردازد و حق کمیسیون خود را هم، به صورت خودکار، از حساب راننده برداشت می کند.‌ همیشه فرم دهی سازمان ها به زندگی انسان، به همین وضوح نیست و گاهی، برای نقش سازمان ها در زندگی خود، باید دقت بیشتری به خرج داد. ضمن اینکه سازمان ها، ارتباطات ما را محدود می کنند و ما انسان ها را، از همدیگر جدا می کنند. مثلا بیمه ما را اینگونه شکل داده، که با کوچکترین تصادفی، منتظر باشیم پلیس بیاید، کروکی بکشد و از بیمه خسارت خود را بگیریم و دیگر حتی با شخصی که با ما تصادف کرده، کاری نداریم.
با افزایش زیست مجازی پس از ظهور کرونا، این سازمان ها گسترش یافته اند و مجالات بیشتری از زندگی و ارتباطات ما را، اشغال کرده اند.
به عنوان مثال، اسنپ هم اکنون خدمات سوپرمارکت، رستوران، مشاوره پزشکی، روانشناسی، رزرو هتل و … ارائه می کند.

اندیشه نواب

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_148
#جلسه_364

✨اندیشه نواب

🔸در نشست دیروز گزارش خوبی از سیر زندگی شهید نواب( سید مجتبی میر لوحی) ارائه شد. هیچ وقت پیرامون زندگی شهید نواب و اسوگی و رهبری که او در زمان خودش برای قشر حزب اللهی داشت اینگونه نشنیده بودم. عبارات عجیبی از شیفگی انسان های بسیاری، که قبلا نظیر آن را فقط در مورد امام شنیده بودم، بیان شد. مثل اینکه شخصی از شدت حب شهید نواب، بعد از این همه سال هنوز که هنوز است سخنرانی های شهید نواب را حفظ است و با همان لحن اجرا میکند و یا اینکه شخصی سبک اذان شهید نواب را حفظ کرده بود و به سبک او اذان میگفت. اینها دلالت بر شدت کاریزما و نفوذ او بر دلها داشت. ضمنا مطالب بسیاری نیز بیان شد ناظر به اینکه جنس حرکت شهید نواب بسیار عالمانه و مبتنی بر اسلام راستین و مبتنی بر اندیشه اصلاحی بوده و تصویری که از فدائیان اسلام برای ما ساخته اند و آنها را تفنگ به دستانی تصور میکنیم که فقط در فکر حذف فیزیکی بوده اند مطابق واقع نیست. بلکه حذف فیزیکی افراد را به شدت قلیل و در مرحله ای که چاره ی دیگری نبوده، دنبال میکردند.

🔰لکن نکته ای که در جلسه مغفول بود( البته ظاهرا دلایلی داشت) این بود که با #اندیشه_نواب آشنا نشدیم. اینکه نواب و فدائیان اسلام دقیقا چه فکری میکردند و به عنوان یک مصلح اجتماعی اندیشه شان برای ساخت جامعه توحیدی چه بود و چه مولفه هایی در ذهنشان نقش محوری داشت.

🔸تنها با اطلاع داشتن از این موارد است که می توان مقایسه صحیحی بین حرکت شهید نواب و سایر جرایانات معاصر داشت و نقاط قوت و ضعف هریک را کشف کرد.

❓به عنوان مسائل فرق حرکت شهید نواب با حرکت امام خمینی ره چه بود که آن حرکت منجر به انقلاب شد و این یکی شکست خورد؟

❇️در پاسخ ممکن است وجوه مختلفی بیان شود:

1️⃣هیچ کدام ضعفی نداشتند و هرکدام در زمان خود بهترین حرکت بودند. حرکت شهید نواب در زمان خودش به عنوان بهترین حرکت بود و اگر حرکت شهید نواب آن زمان انجام نمی شد، حرکت امام خمینی ره نیز امکان پذیر نبود یا با شکست مواجه میشد. لذا حرکت شهید نواب مقدمه حرکت حضرت امام ره بود.

2️⃣ از حیث نظری که هردو حرکت مبتنی بر اسلام و اندیشه توحیدی بودند. لکن برتری حرکت حضرت امام ره ناظر به بعد مردمی بود. نهضت انقلاب اسلامی به هیچ قشر خاصی تعلق نداشت و عموم مردم را درگیر می کرد. حضرت امام ره با صراحت با مردم صحبت میکرد و قیام همگانی را مهم ترین راهبرد برای تحقق جامعه توحیدی می دانست.

3️⃣فرق حضرت امام و نواب در اندیشه اصلاحی شان بود. حضرت امام ره رشد فکر جامعه را برای اصلاحات لازم میدانست ولی نواب حذف افرادی که نماینده طواغیت هستند را برای حرکت به سمت اصلاحات لازم میدانست.

4️⃣هر دو حرکت درست بود و هردو به مردم نیز عنایت داشتند. هرکدام متناسب با شخصیت رهبرانشان با داشته هایشان اقدام کردند. حضرت امام یک شخصیت برجسته حوزوی و مرجع تقلید بود و طبیعتا می توانست بدنه حوزه و بالتبع عموم مردم را با خود همراه کند. لکن نواب علی رغم هوش و علم بسیار زیاد، مرجع تقلید نبود و جایگاه حوزوی بالایی نداشت. لذا باید شهر به شهر میرفت و سخنرانی میکرد تا بتواند عده ای را با اندیشه خود آشنا کند و به مرور مردم را به قیام برساند.
(ادامه دارد…)

✨اندیشه نواب «ادامه یادداشت قبل»

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_149
#جلسه_364

✨اندیشه نواب
«ادامه یادداشت قبل»

🔰ممکن است یک یا چند مورد از این پاسخ ها صحیح باشد.

❇️حضرت آقا در مورد نهضت انقلاب اسلامی سه عنصر محوری را ذکر میکنند که از ابتدای مبارزه و تا انتهای آن وجود داشته و روز به روز تقویت شده است:
🔸«نهضت با سه خصوصیت بارز به رشد خود ادامه داد.
1- خصوصیت اول، جهت گیری دینی بود. صد در صد با هدف های دینی، با شعارهای دینی، با انگیزه های دینی پیش می رفت.
2- خصوصیت دوم، حضور عمومی مردم بود. منظورم از حضور عمومی، این نیست که همه آحاد مردم در آغاز نهضت شرکت داشتند و حضور داشتند. بلکه منظورم این است که مخصوص قشر خاصی نبود، طبقات مختلف مردم شرکت داشتند.
3- خصوصیت سوم، یک رهبری بی نظیر و قاطع بود، با خصوصیاتی که ما از پیغمبران الهی و رهبری پیغمبران در قرآن مشاهده می کنیم. رهبری نهضت ما از آغاز دنباله روی نهضت پیامبران بود، دارای همان خصوصیت ها بود. امید، قاطعیت، گستاخی اقدام، اعتماد زیاد به عامه و توده های مردم، بی اعتمادی به طبقات ممتازه و تسلیم در مقابل خدا و نیندیشیدن به پیروزی ظاهری، بلکه بیشتر اندیشیدن به حرکت و اقدام.
• این سه خصوصیت در نهضت ما بود. البته با همه اینها، با همه نقاط مثبت و ریشه های حیات بخشی که در جنبش اسلامی و حرکت انقلابی ما وجود داشت، این جنبش جوان بود، با همه خصوصیات جوانی. حتی نپختگی.»

❇️لکن آنجایی که ایشان در باب امتیاز نهضت حضرت امام ره صحبت میکنند به چند مورد اشاره میکنند:

🔸«هیچکدام از اینها{جریانات مبارز از ابتدای حکومت پهلوی} قدرت بسیج توده‌ها را نداشت و نتوانست مبارزه را از جمع های کوچک و خواص، به جمع عظیم مردم بکشاند. راز پیروزی امام هم این بود که توانست این هنر بزرگ و این معجزه بزرگ را انجام دهد و مبارزه را به سطح مردم بکشاند.»
🔸«اما علّت تفاوت امام چه بود؟ برخی از این علل، به خصوصیّات شخص امام بزرگوارمان برمیگردد که آن ها را هم عرض خواهم کرد؛ لیکن عمده علت، عبارت بود از این که امام در موضع یک روحانی والا مقام و مورد اعتماد، از اسلام حرف میزدند. اسلام، باور عمومی مردم بود و هست. این، خاصیت حرکت دینی و خاصیت انگیزه دینی است.»

🔸«البته عرض کردم که خصوصیّات شخصِ امام خیلی دخیل بود. امام به معنای حقیقی کلمه، مردی با اراده و عزم پولادین بودند؛ شخصی بودند صددرصد مؤمن به راه خود؛ همان‌ طور که در قرآن نسبت به پیامبر آمده که «امن الرسول بما انزل الیه من ربّه»(بقره: 285). ایشان به راه خود ایمان کامل داشتند؛ مردی بودند صادق و صریح؛ اهل سیاست بازی و سیاست کاری نبودند؛ مردی بودند بسیار هوشمند و آینده‌ نگر. هوشمندی امام، آینده‌ نگری امام و قدرت تشخیص قدم های بعدی، در امام بسیار بالا بود. ایشان پیگیر و خستگی ناپذیر بودند. بد نیست به‌یاد بیاورید که امام این مبارزات را در سن شصت و سه سالگی شروع کردند. یادم هست که در همان سال چهل و یک ایشان در سخنرانی خود گفتند که من امسال شصت و سه سال دارم، که اگر مرا بکُشند، تازه در سنّی از دنیا رفته‌ام که پیامبر و امیرالمؤمنین در این سن از دنیا رفتند. مرد شصت و سه ساله، جوانان را گرم می کرد و به آنان نیرو و نشاط میداد. ایشان وقتی که وارد تهران شدند و وقایع روزهای دوازده بهمن به بعد و حادثه پیروزی انقلاب اتّفاق افتاد، مردی نزدیک هشتاد ساله بودند. ببینید پیرمردی در این سن – که وقت بازنشستگی و خستگی و بیکارگی است – این‌گونه با نشاطِ جوانان وارد میدان می شوند. بنابراین، خصوصیّات شخصی امام بسیار مؤثّر بود؛ مسأله تکیه به اسلام و دین و ایمان و باور مردم هم که وجود داشت.»

🔰آن چه مسلم است این است که ما نیاز داریم نسبت به اندیشه این مصلحان اجتماعی اطلاعات کافی داشته باشیم تا بتوانیم حرکت های آنان را قضاوت کنیم و از آن الگو بگیریم. با توجه به فرمایشات حضرت آقا و اطلاعاتی که لازم ست از حرکت شهید نواب به دست آوریم میتوان قضاوت خوبی راجع به این پرسش داشت.

#تقریر 1جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔺شرح چهل حدیث
اینکه خوف و رجا باید با هم باشد گاهی به رانندگی مثال می زنند. شما در رانندگی اگر کلا رجا باشید، باید در بیابان رانندگی کنید! اما آن کسی که خوفی هم هست، یک انضباطی قائل است، جاده و جوب را می شناسد و … می ترسد که سرعت را خیلی کم بکند و می ترسد که سرعت را خیلی زیاد بکند. شما اسم این را نباید ترس بگذارید. ترس اینجا مانند عقل است، اما جوهره اش ترس است.
التحفظ بقدر الخوف. انسان به هر میزانی که خوف دارد، مراعات می کند. البته اگر خوف هم زیاد باشد آدم اصلا سوار ماشین نمی شود.
این تعادل را در مسیر الهی ترسیم می کنند و می گویند کسی که می خواهد شتاب بگیرد، هم خوفش باید شتاب بگیرد و هم رجایش. شبیه آن کسی که می خواهد سریع تر براند و احساس می کند که باید دقتش را خیلی بیشتر بکند در عین حال باید خوفش را هم کمتر بکند.

🔰کار

یکی از عزیزان هست که روی یک تزی دارد کار می کند و به تئوری کار محوری رسیده است. یک ذائقه ی اجتماعی دارد و یک ذائقه ی فیلسوفانه ای هم دارد. رشته ی ایشان هم جامعه شناسی است. خیلی چیزها را تحلیل و جمع بندی می کند و به نقش محوری کار می رسد. احساس می کنم که خیلی خوب بود که ایشان یک ارائه داشته باشند.
کار ایشان در حوزه ی اندیشه ی اجتماعی محسوب می شود ولی کاملا روشن است که کسی در حوزه ی اجتماعی اندیشه اش این باشد در حوزه ی راهبردی چگونه عمل خواهد کرد.

🔺16. [كار]
16. كار: اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى است. انسان به حكم اينكه از جامعه بهره مى‏گيرد و بهره مى‏برد و به حكم اينكه كار بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع و بيكارى بزرگترين عامل فساد است، بايد كار مفيد انجام دهد. اسلام انگل بودن و «كلّ» بر جامعه بودن را در هر شكل مورد ملعنت قرار داده است «ملعون من ألقى كلّه على النّاس» .

🔺معانی کار
➖مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی
➖مطلق سودمندی(فعالیت اجتماعی) ≠ بیهودگی
➖پیشه و امرار معاش(شغل) ≠ بیکاری

1️⃣مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی
این مقوله ی حساسیت نسبت به بیکاری از نقطه ی بی تحرکی شروع می شود. بی تحرکی یعنی خود را سپردن به حوادث، در واقع سپردن به هیچ. اسلام از این نقطه بدش می آید و نفس اینکه شما این صحنه را به هم بزنید، برای اسلام خیلی مطلوب است. این را باید به عنوان یک پایه در نظر گرفت. فلذا می شود گفت که بر اساس این قاعده آن چیزی که اسلام می خواهد این است که انسان دائما مشغول یک چیزی باشد. مانند اباحه ی اقتضایی، اگر هم دارد استراحت می کند، برنامه ی استراحت داشته باشد. یعنی اگر هیچ کاری نمی کند، هیچ کاری نکردن برنامه اش است. نه اینکه رها شده است.

این خیلی نکته ی مهمی است، همین طور که بدن روشن است و انرژی می سوزاند و اگر انرژی نسوزاند ما مرده محسوب می شویم، همین طور آن چیزی که معلوم است، اسلام از منظر روان شناختی و از منظر سعادت و از منظر احساس باخودی و نه بی خودی، از این منظر که ضرورت انسانی است و انسان به آن احتیاج دارد، چیزی که دنبال می کند، کار است. این که انسان فعالیت داشته باشد و خودش را مشغول بکند.

یک قاعده ای را هم اساتید اخلاق مطرح می کنند، این است که می گویند باید نفس را مشغول بکنید، اگر مشغولش نکنید، مشغولت می کند. شما از همینجا می توانید استفاده کنید، مجموع توصیه ها و ارزش گذاری هایی که اسلام انجام داده است، مجموعه ی این ها را که نگاه بکنید، تا حدودی معلوم می شود که با یک نگاه پیچیده ای اسلام به مقوله ی فعال بودن انسان نگاه می کند و انسان موقعی که نافعال است، اسلام نگران می شود. می گوید که او مستعد بدفهمی است.

من دیده ام افرادی را که بی تحرک شدند و طرز فکر این ها عوض شده است. آدم گاهی احساس می کند که به معنای منفی خیلی فیلسوف شده اند و خیلی دقتشان بالا رفته است. آدم قشنگ می بیند که این دقت نیست، وسواس است. علت این بیکاری است.
هنوز به کار به معنای حرفه و پیشه نرسیده ایم.
1️⃣

#تقریر 2جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰کار
1️⃣مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی(ادامه از قبل)
جالب است که ما در زندگی کارمندی، عملا انسان ها را گرفتار این قضیه می کنیم. یعنی افراد به نیت کار می آیند و به بیکاری می رسند. البته مجموعه ی فرهنگ و نظام مدیریت و … با هم یک همچنین شرایطی را فراهم میکند. این بسیار آثار بدی دارد.

بین تمام کسانی که سازمان اداره می کنند، معروف است که می گویند اگر نیرو بیکار باشد، انواع مشکلات فرهنگی را دچار می شود. در واقع در سازمان فتنه درست می شود. حضرت آقا هم به بچه های سپاه می گفتند که بچه ها را نخوابانید، می گفت عملیات کنید، ولو می دانید در آن عملیات شکست می خورید! ایشان می فرمود که شما نمی دانید که اگر نیروها بیکار باشند چقدر برای شما ضرر دارد. این ها آدم هستند، فشنگ که نیستند!

این یک حکم فقیهانه است از یک فقیه اجتماعی که جرئت می کند و حکم می کند. بالاخره شما در عملیات که شکست می خورید یک سری نیرو از دست می دهید! منتها می گوید که عملیات بکنید، این برای جنگیدن آمده است. این بدون عملیات بماند، احساس بی معنایی می کند و مشکلاتی ایجاد می شود. یک تعبیراتی هم داشتند شبیه به این تعبیر که این ها اگر بیکار بمانند با هم درگیر می شوند. گفتند همین بچه های مقدس با هم درگیر می شوندو مشکلات اخلاقی پیدا می کنید در گردان!

2️⃣مطلق سودمندی(فعالیت اجتماعی) ≠ بیهودگی
این بحث کلی بود. اما خصوصا یک بحثی است در مورد کار و پیشه و شغل و سود رساندن به جامعه. اینکه بشود پرسید که شما برای جامعه دارید چه کاری انجام می دهید؟

معمولا اینگونه است، که سود رساندن به جامعه کلاسش خیلی بالاتر از این کار به معنای مطلق است به ما می گوید که شما باید در موقف سودمندی باشید، همانطور که از جامعه دارید بهره مند می شوید، باید به جامعه بهره و سود برسانید.

خیلی ها در این کار وارد می شوند. ولو کسانی هم که معیشت به معنای بحث های مالی شان از این راه نیست. بعضی از دوستان ما پدرانشان که بازنشسته شدند، یک مصیبتی پیدا کردند که بیکار شدند تا اینکه در مسجد محل کاری پیدا می کردند یا صندوقی در فامیل پیدا می کردند!

3️⃣پیشه و امرار معاش(شغل) ≠ بیکاری
رتبه ی سوم هم بحث تأمین مالی است. کلیدی بودن این هم کاملا معلوم است. که طرف از رهگذر یک فعالیتی یک مجرایی برای رزق الهی در زندگی اش باز می کند.

کار به این سه معنا، باید گفت که نگاه اسلام به کار بسیار مثبت است.
آیا این تعبیر را می شود به کار برد که کار در اسلام بسیار مقدس است.

🔺سخت کوشی
یک جور دیگر هم می شود به قضیه نگاه کرد، آن هم اینکه اسلام طرفدار کوشیدن است. اسلام طرفدار سخت کوشی است. البته طرفدار استراحت هم هست و می گوید که اگر استراحت و تفریح را درست انجام ندهی، سخت کوشی هم کلا از بین می رود.

حضرت امام ره، از ظهر پنجشنبه تعطیل می کردند و کسی که جمعه درس می خواند، یک تعبیر حالبی داشتند و می گفتند که این معلوم است که خودش را خسته نکرده است که می تواند پنجشنبه عصر هم درس بخواند. اگر درست و حسابی درس می خواند، پنج شنبه تمام می شد. این را آقای فیاضی می فرمودند.

این کار خیلی با حدیث هم جور در می آید. همه ی این ها را باید با همدیگر دید.

#تقریر 3جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰رسیدگی به فرهنگ کار

ما به فرهنگ های مختلفی باید رسیدگی کنیم، بنظر من فرهنگ هایی که الان موجود است، همه را باید بر اساس یک پارادایمی که باید با هم درست بکنیم، باید بازخوانی بکنیم.

🔺تنبلی
بحث تنبلی هم واقعا جای رسیدگی دارد، ما به دلایل متعددی که باید رسیدگی شود، جامعه ی اهل سخت کوشی نداریم. جامعه ای که از کوشیدن طمع و امید داشته باشد که به یک چیزی برسد. این یک نکته ای است که انصافا درمورد بچه هایی که در سختی بزرگ شده اند، پیشفرضشان این است که باید زور بزنیم تا به یک چیز برسیم، بچه هایی که در نعمت بزرگ شده اند، پیشفرشان این است که باید جور شود و نباید زحمتی بکشیم! این چیز خطرناکی است که ما گرفتار این مسئله هستیم.

🔺کار بدون پول
کار بانوان، این ها بخش عمده ی کاری که انجام میدهند برای پول نیست. در حالی که بسیار حرفه ای است و بسیار ضروری است ولی برای پول نیست. اگر اینگونه شود که در بحث پول درآوردن بدمیم، این تیره و طایفه احساس عاطل و باطل بودن می کنند.

یکی از اساتید می گفتند که زمانی رسیده بود که طلبه ها گرایش پیدا کرده بودند که پول دربیاورند. می گفت که من هم از صبح تا شب کار علمی می کردم. یک شب خانواده ی ما گفت که شما نمی خواهید کار کنید؟! گفتم که به شما فشار که نمی آید، ما هم بنا را بر این گذاشته بودیم که زندگی ساده ای داشته باشیم. ایشان می گفت آن موجی که آمد خیلی ها را از دور خارج کرد. خیلی شرایط خوبی بود برای عالم شدن، ولی آن موجی که آمد، خیلی ها را از دور خارج کرد، همین طور گرفتار شدند و … .

🔺فرهنگ تحصیل طولانی و نظری؛
آیا درست است؟ 12 سال درس می خوانیم! خیلی زیاد است. دانشگاه و حوزه هم همین طور است. این واقعا باید مطالعه شود که از کجا آمده است.

🔺فرهنگ بیمه؛ این حال بیمه ای ما … حاج آقای طاهرزاده به بیمه انتقاد تلخی داشتند.

🔺سربازی؛ طرف همین قدر که می داند سربازی در پیش است، از همین الان شل کرده است! بعضی ها معتقداند که این یک طرح استعماری بوده است.

🔺کارمندی؛ شاید کارمندی قداست کار را نداشته باشد.

🔺فرهنگ تفریح؛

🔺فرهنگ ورزش؛ آقای تبریزیان می گفتند که شما مگر بی عقل هستید که 20 دقیقه در پارک ورزش کنید! باید این نیاز را به صورت دیگری تأمین کنید. ایشان می گوید که ما اینقدر راکد نبوده ایم، می گوید که ما اگر برگردیم و کل زندگی امروز را بر اساس اسلام بازسازی کنیم، اصلا شهرنشینی اینطور درست نمی کنیم. یک کاری می کنیم که فعالیت بدنی حذف نشود. یا اینکه مثلا برنامه ی غذایی شما را تنظیم می کند که مجبور نشوید اینقدر چربی ها را بسوزانید.
3️⃣

#تقریر 4جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰جایگاه طب اسلامی

عرض من این است که علت اینکه این ها را با بیل خاموش می کنند این است که این ها خیلی جری هستند. من مطمئن هستم که شما از این ها تصویر راهبردی ندارید. این ها یک بمب منفجر شده هستند، این ها بحث اصلی شان سبک زندگی است و تغییر نگاه به زندگی است. مفصل هم حرف دارند و اصلا هم حرف هاشان مزخرف نیست. اگر این ها حرفشان مزحرف باشد تمام مستحبات و مکروهات که در ذهن شما است باید مزخرف باشد. اصلا اینطور نیست.

این را می خواهید قبول کنید یا نکنید، نظام پزشکی ایران واقعا مسموم است و قطعا یک نقطه ی استکباری است. در دنیا هم همین طور است. من واقعا داشتم شاخ درمی آوردم که آقای رئیسی که سر کار آمدند بحث از واکسن اجباری کردند! هیچ کسی در دنیا اینقدر بی عقل نیست. البته اصل اینکه در واکسن بدمند کار عاقلانه ای بود، چون می دانستند که با چه دژخیم هایی طرف است. بنده هم بودم همین کار را می کردم، حضرت آقا هم اگر بود همین کار را می کرد.

نگاه کنید که چقدر طراحی قشنگ است. معطل کردن های آقای روحانی، بعد هم دولت جدید که آمد، همه چیز به پای دولت جدید نوشته شد! خیلی طراحی ها دقیق تر از آن چیزی است که فکر می کنید. این را یادتان باشد که مردم را ما واکسن زدیم و آقای روحانی واکسن نزد! ولی مجبور شدیم، کار درستی هم کردیم. ولی اینکه واکسن اجباری را مطرح می کنند خیلی اشتباه است.

آقای بهجت می گفت که اگر این غربی ها را بشناسید، جیب هایتان را سفت می چسبید، چون طوری جیبتان را خالی می کنند که خودتان هم باورتان نمی شود. ایشان به لحاظ اجتماعی خیلی آدم باهوشی بودند.
بچه های طب اسلامی خیلی زنده تر از بچه های طب سنتی هستند، فاصله شان زیاد است. هرچند که طب سنتی ما خیلی پر مفاخره است. ولی بچه های طب اسلامی خود وحشی هستند! این خیلی پر معنا بود که آقای تبریزیان را زدند.

البته من شذوذات آقای تبریزیان رامی شناسم. درمان های این ها هم روی خود من خیلی سودی نداشته است. ولی پدیده ای که جلوی چشم من است دارم روایت می کنم.

ساده برخورد نکنید، باور کنید که مردم پناهگاهی جز شما ندارند. این را قبول کنید. من زمانی که دیدم حوزه در برابر کرونا انفعال نشان داد، ناله ام درآمد. آن نوشته ای که 1 اسفند 98 نوشتم، در دلم برای مردم ایران گریه می کردم، احساس کردم که مردم ایران دیگر پناهی ندارند. وقتی حوزه در برابر کرونا انفعال نشان می دهد، دیگر نمی شود به این مردم خدمت کرد و کاری نمی شود کرد. یک مقداری عمیق تر به مسائل نگاه بکنید، ما واقعا یک کشور مستضعفی هستیم، اصلا فکر نکنید که انقلاب کرده اید و از استضعاف بیرون آمده اید. اصلا مفهوم استضعاف را نمی دانید، استضعاف را به صورت انضمامی هم نمی شناسید!

الان دارند ضربه های سنگین به ما می زنند. جلوی چشم ما در قضیه ی جمعیت ما را شکست دادند، همین طور داریم نگاه می کنیم! واقعا داریم در بحث جمعیت تمام می شویم! حالا اگر کسی را قبول نداریم، حضرت آقا که دارد می گوید دهشتناک. الان قشنگ داریم می بینم که در قضیه جمعیت هزیمت خورده ایم باز هم داریم نگاه می کنیم! این همان خصلتی است که عرض کردم که احساس نمی کند من باید مراقب باشم و تلاش کنم تا به یک چیزی برسم. همه اش خوش بینی!…
4️⃣

نقد ناظر به متن آقای محسن حسام مظاهری در مورد مساله #وحدت و برنامه سوره

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_93
#جلسه_364
#نقد ناظر به متن آقای محسن حسام مظاهری در مورد مساله #وحدت و برنامه سوره

بنده چه آن زمان که به صورت یک مقدار جدی تر در زمینه وحدت فعالیت داشتم و چه اکنون که هوادار و مبلغ گفتمان وحدت اسلامی هستم به رفقای انقلابی فعال در این عرصه توصیه کرده ام که باید حسابمان را از
گفتمان #وحدت_سکولار جدا کنیم.
به عنوان مثال این جناب مظاهری هم یکی از مصادیق روشن قائلین به وحدت سکولار است.
وحدت سکولار وحدتی است که معتقد است دعوای گفتمان غدیر و گفتمان سقیفه برای امروز انسان مسلمان فایده ای ندارد.
وحدتی است که راه حل وحدت را تضعیف هویت دینی و مذهبی شیعه و سنی می داند و نه تعمیق هویت دینی و مذهبی.
وحدتی که به طراحی و عقلانیت راهبردی حضرات معصومین و بزرگان شیعه در طول تاریخ اعتقادی ندارد
وحدتی که از دین داری برنخاسته ! بلکه از شل دینی برخاسته
این وحدت اساسا با انقلاب اسلامی نسبتی ندارد. چرا که آمده است تا حضور مکتب و دین را در مناسبات سیاسی اجتماعی حذف کند. آمده است تا برای فرار از تکفیر ما را به کفر بکشاند.
لذا جریان انقلابی باید مراقبت کند تا فریب این جریان و تحلیل های جامعه شناختیش را نخورد.
در عمل هم ما نباید به صورت ناخواسته مبتلا به حرف ها و کنش های این جریان بشویم. اگرچه که در بسیاری از موارد و مصادیق ممکن است حرف های این ها به ما شباهت پیدا کند ولی در نهایت سو گیری های متفاوتی دارد که برای اهل نظر قابل فهم است.
بنده کاملا معتقدم که مساله ی امروز ما همان مساله ی غدیر و سقیفه و فاطمیه است و شیعه تا زمانی که نتواند در این پیچیدگی ها به تحلیل درستی از سیره معصومین ع دست پیدا کند نمی تواند نقش آفرینی صحیحی داشته باشد.
جامعه شیعه به شدت نیاز مند است که غدیر و سقیفه را در لایه ی فلسفه سیاسی و گفتمان بفهمد و از تاریخ تحلیل داشته باشد. در مرتبه ی نخست هم خود جامعه شیعه به این فهم و تحلیل نیاز دارد فارغ از این که ما چه نسبتی با اهل سنت بخواهیم برقرار کنیم…
نمونه اش کار آقا در انسان 250 ساله

مراد شهید مطهری از «کار»

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_146
#جلسه_363
#تقریر

✨نکات مطرح شده در جلسه امروز

🔹در جلسه امروز بحثی پیرامون مراد شهید مطهری از «کار» در گرفت.
🔸برادر رضا نسب می فرمودند که مراد شهید، فعالیتی ست که در مقابل آن پول دریافت میشود که قرینه شان هم این بود که فرد نباید کَل جامعه باشد.

🔹لکن حقیر عرض میکردم که آن چیزی که از مشخصات اسلام و اسلام مخالف آن است، بی مصرف بودن و زیست بی فایده برای خود و دیگران است. فرد ممکن است کارهای بسیار مفیدی برای اجتماع انجام دهد و بارهای بسیار سنگینی را از دوش اجتماع بلند کند، لکن در مقابل آن ها مزدی دریافت نکند در نتیجه در نیاز های زندگی خود نیازمند به کمک دیگران از جمله خانواده خود باشد. به چنین فردی کَل اجتماع نمیگویند بلکه چه بسا او از دلسوز ترین و پرتلاش ترین افراد برای بشیریت است. چه بسا اگر جامعه در وضعیت مطلوب خود از حیث ارزش ها قرار داشت او را تکریم میکردند و از بیت المال برای او رزق مشخص تعیین میکردند. لکن بنا به دلایلی او ناچار است نیاز های اساسی جامعه را رفع کند و در مقابل مزدی هم دریافت نکند و طبیعتا در زندگی مادی خود نیازمند باشد.

🔸نکته ای دیگر را برادر امامی فرمودند که این متن اصلا در گیر و دار این مباحث نیست. شهید مطهری در شرایط مبارزاتی آن روز این مباحث را مطرح کرده و در تقابل با جریان سرمایه داری که سرمایه اصل میداند و موجه میداند که انسان گوشه ای بنشید و بدون هیچ فعالیتی فقط از سرمایه خود ارتزاق کند، به اهمیت کار اشاره کرده اند و این با قرینه دیگر مطالب، مثل ربا و.. که مطرح کرده اند،‌مسلم است. اگر امروز میخواستند این مباحث را بنویسند،‌ به جای ارزش کار، به ارزش تولید اشاره میکردند.

🔹در جواب ایشان عرض شد که ضمن درست بودن این مطلب که شهید ناظر به دعوای روز بوده اند لذا از بین تمامی خصوصیات و مشخصات اسلام، این موارد را برگزیده اند، باید این دید را نیز داشت که در هر صورت این موارد از مشخصات ایدولوژی اسلامی هستند و به میتوان آنها را به صورت مستقل و فارغ از دعوای آن روز مورد بررسی قرار داد. لذا مباحثه حول این موضوع که «منظور از کاری که در اسلام محترم است و بی کاری که ضد ارزش حساب میشود، چیست» موجه است.
.

اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_92
#جلسه_363
#نقد و #تقریر

متن مشخصه :
” كار: اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى است. انسان به حكم اينكه از جامعه بهره مى‏گيرد و بهره مى‏برد و به حكم اينكه كار بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع و بيكارى بزرگترين عامل فساد است، بايد كار مفيد انجام دهد. اسلام انگل بودن و «كلّ» بر جامعه بودن را در هر شكل مورد ملعنت قرار داده است «ملعون من ألقى كلّه على النّاس» ”

🔹 ظاهرا استاد شهید در این گزاره در صدد بیان اهمیت موضوع کار و مذمت بیکارگی هستند. و از این متن چیزی در مورد نسبت مفاهیم اقتصادی مثل کار و سرمایه و دعوای چپ و راست اقتصادی و موضع اسلام در این دعوا چیزی بدست نمی آید.
البته این نکته نیز قابل انکار نیست که اصل توجه به مفهوم کار و ضریب گرفتن این مفهوم در نظر استاد شهید تا حد یک مشخصه ایدئولوژیک کاملا متاثر از بستر تاریخی نگارش متن است که در آن دعوای سرمایه و کار به شدت در جامعه دیده می شود.

🔹 و از همین رو است که استاد شهید می خواهند نظر اسلام را در مورد یک مفهوم مهم و چالش برانگیز بیان نموده و جایگاه آن را در نظام اندیشه اسلام مشخص نمایند. و این اظهار نظر در مورد یک مفهوم چالشی مانند کار به نوعی از مقدمات اظهار نظر و موضع گیری در دعوای اقتصادی کار و سرمایه خواهد بود.