کلیدواژه های دوره کلام انقلابی2

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_138
#جلسه_377
#کلام_انقلابی
#جلسه_اول
#کلیدواژه

🔰کلیدواژه های دوره کلام انقلابی

🔺ما دو نوع کلیدواژه داریم یکی کلیدواژه های مخصوص فتوت به نوعی تاسیسی هستند
بعضی از کلیدواژه ها مخصوص فتوت نیست ولی معنای که فتوت ازآن واژه اراده می کند با فهم عمومی تفاوت دارد.

1️⃣ انقلاب اسلامی
2️⃣فطرت
3️⃣حوزه مادر انقلاب
4️⃣تبیین( مثلث شناخت و آگاهی)
5️⃣علم کلام( کلام انقلابی)
6️⃣امتداد کلامی( مباحث الاهیات کاربردی)
7️⃣پشتیبانی از حرکت(کتاب اندیشه های پشتیبان انقلاب اسلامی)
8️⃣انبیاء الهی و ماموریت انبیاء
9️⃣ انقلاب امتداد حرکت انبیاء
0️⃣1️⃣ حوزه علمیه مادر انقلاب
1️⃣1️⃣ عقبه تاریخی انقلاب اسلامی( اسلام و تشیع)
2️⃣1️⃣ هویت ویژه مردم ایران

کلیدواژه های دوره کلام انقلابی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_139
#جلسه_377
#کلام_انقلابی
#جلسه_دوم
#کلیدواژه

🔰کلیدواژه های دوره کلام انقلابی

🔺ما دو نوع کلیدواژه داریم یکی کلیدواژه های مخصوص فتوت به نوعی تاسیسی هستند
بعضی از کلیدواژه ها مخصوص فتوت نیست ولی معنای که فتوت ازآن واژه اراده می کند با فهم عمومی تفاوت دارد.

1️⃣مصلح اجتماعی
2️⃣نگاه، بینش، انگاره، نگرش
3️⃣اقامه شریعت
4️⃣حقیقت انقلاب
5️⃣انقلاب مردمی
6️⃣انفعال جبهه انقلاب
7️⃣ انقلاب کم هزینه
8️⃣انقلاب برامده از دل حوزه
9️⃣هویت
0️⃣1️⃣هویت شیعی
1️⃣1️⃣ هویت ایرانی
2️⃣1️⃣توسعه، اندیشه توسعه

نعمت انبیاء الهی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_136
#جلسه_376
#کلام_انقلابی
#جلسه_دوم
#گزاره_نویسی

 

🔹 بزرگترین نعمت خداوند بعد از حیات نعمت انبیاء الهی است که در طول تاریخ بشریت برای هدایت جامعه از دل خود مردم مبعوث می کرده
انبیای که به علت پاکی فطرت و نخبگی ودغدغه مندی خود وظیفه هدایت هم از جانب خداوند به آنها واگذار شده است.

#پیامبران

🔹ما منتصب به این جریان نورانی هستیم ،جریانی که مصلحان اجتماعی دوره زندگی خود بوده اند.

🔹نگاه اسلامی این نعمت را ویژه
می داند و در قران کریم هم اگر مشاهده کنیم بیشتر آیات بیان فعالیت این بزرگواران است
قران مفصل به زندگی حضرت موسی کلیم الله و بنی اسرائیل می پردازد
سختی های که حضرتش در راه اقامه شریعت الهی کشید
قران دارد برای ما ارزش این نعمات را مشخص می کند
ببینید چه حجمی از قران درباره این نبی الهی است.
این یعنی یک مسلمان که قران را کتاب الهی می داند به زندگی و مطالعه انبیاء بپردازد و این امر را مهم بشمارد

🔹متاسفانه در حوزه علمیه مطالعه تاریخ انبیاء و به طور کلی انبیاء پژوهی خیلی جدی گرفته نمی شود.

🔹انقلاب اسلامی یک انتخاب بود که مردم ایران آن را پذیرفت

🔹حقیقت انقلاب اسلامی ادامه راه انبیاء است
انقلاب اسلامی مردم را به پروژه زمین مانده انبیاء دعوت کرد.
و مردم ایران با هزینه کردن از جان و مال خود این دعوت را لببک گفتند.

🔹باید به انقلاب واقعه بینانه نگاه کرد
این انقلاب یک انقلاب مردمی است
انقلاب اهدافی را برای خود ترسیم کرد و برای این اهداف جنگید و کوتاه نیامد ،انقلاب از ابتدا تا کنون دعوت خود را تغییر نداد ،آرمان ها و شعار های خود را تغییر نداد.
(نیاز به رفرنس تاریخی دارد که ایرانی ها اسلام را به زور قبول نکردند)

🔹اگر جامعه ما الان این برداشت را ندارد یعنی ما در تبیین ضعیف عمل کردیم ، جهاد تبیین جهاد برای روایت این صحنه است

🔹ما باید انقلاب های دنیا را مطالعه کنیم آیا انقلاب فرانسه، الجزایر، و… به اهداف خود و شعار های خود پایبند بودند .اصلا چقدر توانستند دوام بیاورند .

🔹دشمن از این انفعال تبیین به خوبی استفاده می کند با ساخت فیلم ومستند و نوشتن کتاب واقعیت را چیز دیگری تبیین می کند این حرکت شروعی است برای ناامیدی مردم و دورکردن مردم از این کلان پرژوه .

🔹 انقلاب اسلامی ایران نسبتا یک انقلاب کم هزینه است نسبت به انقلاب های دیگر در تعداد شهید ،خسارت مالی و …
(یکم شاهد مثال بیشتر نیاز است)

🔹انقلاب پژوهان جهان در مطالعه و تحلیل انقلاب دو الگو بیشتر نداشتن و قائل به اتفاقی بودن انقلاب ها بودن تا وقتی که انقلاب ایران رقم خورد؛
این انقلاب واقعا برنامه ریزی شده است
همچنین این انقلاب خیلی منظم برنامه ریزی شده بود و کم کم به نتیجه رسید.

🔹به تعبیر حضرت امام انقلابی ما زیر سایه فقه ایجاد شد.
(این متن را نتواستم پیداکنم)

🔹 یکبار دیگر آبشخور های انقلاب را بررسی کنیم به نظر این انقلاب شکوه‌مند دو آبشخور دارد.

یک: این انقلاب از دل حوزه علمیه بیرون آمده از دل شریعت و تاریخ اسلامی
(نهاد های متراکم دینی) .

دو: هویت شیعی ایرانی مردم ایران

🔹مردم ایران با این هویت وارد یک انقلاب شدند با هویت #شیعی #ایرانی به اسم انقلاب اسلامی

🔹اندیشه توسعه در تضاد با این انتخاب مردم ایران است بر خلاف اسلام و تشیع است.
(کلام ابهام دارد)

🔹امام در مصاحبه ای در نوفل‌لو شاتو در جواب خبرنگار که امام را بی خبر از علوم سیاسی و جامعه شناسی و شناخت مردم ایران می داند
پاسخ می دهند که ما الگوی دیگری برای اداره جامعه داریم
(پیدا کردن متن اصلی)

🔺شاید داستان (شیخ لبنانی که با امام درباره انقلاب در لبنان صحبت می کند و امام می فرمایند شاه باید برود) بیان شود بد نباشد.

🔹امام نسبت به مردم ایران خوش بین است ، امام مردم ایران را مردم ویژه ای می داند ،امام از مردم ایران تحلیل متفاوتی دارد.

🔹به طور خلاصه مردم ایران اسلام را آزادنه انتخاب کردند و بعد از اسلام مذهب شیعه را با هوشمندی انتخاب کردند و در امتداد این دو انتخاب ارزشمند انقلاب اسلامی را هم در ادامه انتخاب های قبلی خود انتخاب کردند.

🔹این یعنی مردم ایران در امتداد حرکت انبیاء قرار گرفتن

🔸کلیدواژه ها
#نبوت
#هوبت_ایرانی_اسلامی
#الگو_اسلامی_ایرانی_پیشرفت

برخی از فرازهای مهم جلسه دوم دوره مجازی :

#یادداشت
#دوره_مجازی
#مهدی_اعلایی
#یادداشت _85
#جلسه_376

🔰 برخی از فرازهای مهم جلسه دوم دوره مجازی :

۱. تفسیر انقلاب معمولا با دو الگوی كمونیستی و لیبرالیستی انجام می شود؛ درحالیکه انقلاب ایران یک خیز امانیستی نیست كه بتوان با آن دو الگو به تفسیر آن پرداخت.

۲. ویژگیهای انقلاب ایران : سریع ، مردمی ، كاملا متفاوت ، كاملا موفق ، كم هزینه ، مدیریت شده و بسیار منضبط
انقلاب اسلامی مثل دیگر شورش‌ها نیست و از تراث عقلی، قلبی و هویت شیعی تغذیه می کند. این قوم سال‌ها تحت تربیت بوده‌اند.

۳. یکی از اموری كه جامعه‌شناسان ما لحاظ نمی‌كنند، انتخاب های بزرگی است كه مردم
ایران در طول تاریخ كرده‌اند : انتخاب اسلام، انتخاب تشیّع و انتخاب انقلاب اسلامی ایران

۴. برنامه‌های توسعه همه تحمیل بوده است؛ نه رشد. شاهد آن هم همین انقلاب است.

قالب های شروع سخنرانی و ارائه

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_135
#جلسه_375
#کلام_انقلابی
#جلسه_اول
#مباحث_روشی

🔹قالب های شروع سخنرانی و ارائه

نکاتی برای شروع بحث:
در ارائه 60 ثانیه اول زمان طلایی ارائه است که اگر دقیق و حرفه ای طراحی شود مخاطب را تا آخر ارائه میخکوب می کند
این 60 ثانیه باید به این پرداخته شود که بحث جذاب و مهمی داریم برای شما مخاطبین ویژه .
مثلا با یک سوال شروع شود
دوستان به نظر شما رسالت اصلی حوزه علمیه چیست و ظیفه طلبه به عنوان کسی که برای اهداف انبیاء تربیت شده چیست؟
اصلا ابر پروژه پیامبر اکرم چه بوده و ما الان ادامه دهنده کدام پروژه هستیم؟
این سوالی است که به عون الله قرار است در این جلسات به آن بپردازیم

یعنی هرف نهایی را خودمان نزنیم جوری مسیر طراحی شود که حرف خودمان از زبان مخاطب شنیده شود و مخاطب خود به این نتیجه برسد.

نکته دیگر پایان خوب است
پایان هرجلسه باید به یک سوال یا گزاره ای مهم برسیم و توضیح آن را به جلسه بعد موکول کنیم یعنی انتهای هر جلسه وعده ای بدهیم برای جلسه بعد و آغاز جلسه بعد با موضوع وعده داده شده شروع شود تا انگیزه ای باشد برای پیگیری های مخاطب و ادامه دادن بحث

کرنش کردن در برابر حق و حقیقت

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_134
#جلسه_374
#کلام_انقلابی
#جلسه_اول
#گزاره_نویسی

مضمون حدیث: کرنش کردن در برابر حق و حقیقت

🔹انسان در زندگی دنیا به دنبال فهم حقیقت است به دنبال فهم هستی است .

🔹شریعت های الهی در هر زمانی به دنبال فهم و تبیین حقایق هستی به مردم بوده اند همچنین شریعت اسلام هستی شناسی و حقیقت یابی را به مخاطبان خودش توصیه می کند.

🔹 خداوند در سوره مبارکه ملک می فرماید: مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ

🔹شاهد دیگر این ادعا خط کاری و ماموریت انبیاء الهی است .

🔹انبیاء چه کسانی بودند: انبیا نخبه ترین ،دلسوزترین، دغدغه مند ترین، دردمندترین، و پرکار ترین افراد عصر خود بودند که از جانب الهی و نظام شایسته سالاری الهی انتخاب شدند نظامی که هیچ کس نمی تواند اشکال و یا ایرادی از انتخاب هایش بگیرد .

🔹مرتبه بعد ائمه معصومین هستندکه در تمام این مولفه ها قوی تر انجام وظیفه کردند و جریان هدایت را پیش بردند که در این موضوع بحث ها فراوان و مصادیق متعدد است.

🔹انقلاب اسلامی امتداد جریان انبیاء و ائمه علیهم السلام است .

🔹این ادعا که انقلاب امتداد حرکت انبیاء است را باید از جنس دغدغه ها متوجه شد
دغدغه انبیا چه بود ؟
آیا چیزی غیر از هدایت و دستگیری و سعادت بشر بود
حضرت امیر کار انبیاء را اینگونه توضیح می دهد:
فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَهُ وَ واتَرَ اَلَيْهِم اَنْبيائَهُ لِيَستَادُوهُمْ ليَستَادُوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وِ يُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ العُقُولِ.
پس خداوند پيامبرانش را در ميان انسانها مبعوث کرد و رسولان خود را پى در پى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از آنان مطالبه کنند و نعمتهاى فراموش شده الهى را به آنان يادآورى نمايند و با ابلاغ دستورهاى خدا، حجّت را بر آنها تمام نمايند و گنج هاى پنهانى عقلها را براى آنان آشکار سازند»

🔹ماموریت انبیاء:

1️⃣نخست مطالبه پيمان فطرت
2️⃣نعمتهای فراموش شده الهى را به ياد او آورند
3️⃣ از طريق استدلالات عقلى (علاوه بر مسائل فطرى) بر آنها اتمام حجّت کنند و تعليمات آسمانى و فرمان هاى الهى را به او برسانند.
4️⃣ گنجينه هاى دانش که در درون عقلها نهفته است براى او آشکار سازند .

🔹معلوم است جریان نبوت و در ادامه حرکت اهل بیت علیهم اسلام ماموریت ویژه ای داشتند و آن هم چهار موردی است که حضرت امیر به آن اشاره کردند.

🔹انبیاء همه یک پرژه و خط کاری را پیگیری کردند شبیه تقریر انسان 250 ساله در حرکت ائمه علیهم السلام.

🔹جان های همه انبیاء یکی است
همه انبیاء به زندگی امیدوار ،راضی هستند.

🔹حرکت انقلاب به دنبال اقامه این چهار ماموریت است
ماموریت انقلاب یک ماموریت الهی و پیامبرانه است.

🔹وظیفه اصلی برای اقامه این وظایف حوزه های علمیه هستند
حوزه علمیه مادر انقلاب است .

🔹اگر جریان انقلابی نتواند پشتوانه های تاریخی و الهی خود را تقریر کند و برای بشریت تبیین کند دشمن ما این‌کار را خواهد کرد همانطور که خودش می خواهد .
ومثال های از این تقریرات تحریف شده از تاریخ خود داریم که نباید بگذاریم این ضعف معرفی و تقریر تکرار شود.

🔹از اینجا مظلومیت علم کلام هم مشخص می شود
اینکه امتداد های کلامی این جریان الهی و پیامبرانه را که انقلاب است پشتیبانی نمی کند .
کلام فقط توحید و نبوت و اثبات خدا نسیت
کلام هم باید مثل فقه پوبا شود و به مسائل جدید بپردازد
چه مسئله ای مهم تر از انقلاب اسلامی
که ریشه در تاریخ انبیاء و ائمه دارد.
که امتداد جریان انبیاء است .

🔹این وظیفه علم کلام است که از این جریان پشتیبانی و تقریر کند.

🔹انقلاب حاصل درد های پیامبرگونه بود .

🔹نادیده گرفتن این عقبه تاریخی و دینی از انقلاب یک تجریف بزرگ است
انقلاب ابر پرژه انبیا و ائمه بوده
ما باید به این نعمت مباهات کنیم و قدر این نعمت را بدانیم و حقش را ادا کنیم

🔹لذا در خط اول این حرکت طلاب و روحانیت است که پرچمدار حرکت انبیاء است

🔹اگر طلبه ما به این فهم نرسد یه این ماموریت نرسد این یعنی در زیست طلبگی اش یک ضعف و نارسایی است
یعنی نظام تعلیم و تربیت حوزه مشکل دارد و معیوب است و نمی تواند برای این هدف بزرگ والهی نیرو تربیت کند.

🔹حرف انقلاب حرف فطرت است و حرف فطرت همیشه تازه است

🔹ما باید بدانیم و به طلبه های خود و مردم ایران بفهمانیم که برای ماموریت بزرگی آفریده شده ایم

🔹انقلاب اسلامی قوی ترین و ریشه دار ترین حرکت بشری است
که منجر به حکومت اسلامی شد.

همرزمان ما

#اميد_فشندي
#يادداشت_220
#جلسه_374
#مشخصات_اسلام

🔰 همرزمان ما

چندی پیش متنی را نوشته بودم كه با بحث امروز استاد تناسب دارد، به اشتراك می‌گذارم:

نهاد حوزه و روحانیت دینی در امتداد رستاخیز توحیدی پیامبران و اولیای بزرگ الهی، رسالت هدایت و راهبری مردم را برای «قیام لله» و اقامه‌ی دین و قسط بر عهده داشته، پاك و پویا و پیوسته، همواره كانون امید و انتظار، الهام‌بخش و آرمان‌زا، آبشخور اعتقاد و فرهنگ مردم، و پرچم‌دار ویرایش‌های فاخر فرهنگی و سیاسی به‌‌ویژه در دوران معاصر – از نهضت مشروطه تا انقلاب اسلامی – بوده ‌است.

هویت، امنیت و منافع آینده‌ی ایران عزیزی كه سودای آفرینش جهانی نو را از رهگذر الگوسازی نظام جمهوری اسلامی در سر می‌پروراند، با سودا و سوگیری و سودمندی جامعه‌ی حوزوی گره خورده است.

پیروزی انقلاب و تشكیل نظام جمهوری اسلامی كه خود از میوه‌های پربركت درخت پاك و پربار حوزه بود، گشایشی فراگیر برای ظهور و حاكمیت دین رقم زد و درعین‌حال، گستره‌ی عظیمی از نیازها و انتظارات را روانه‌ی نهاد دین كرده و كه چالش محوری نیز در همین افق قابل تقریر است: مقوله‌ی حكمرانی.

جمهوری اسلامی به‌راستی كه برساخت سیاسی خواست تاریخی مردم ایران برای حاكمیتی آزاد و مستقل و اسلامی است كه از سوی روحانیت حكیم و به‌روز و ربّانی به آن یادآور شدند و با راهبری ایشان، به نام خدا برخاستند و اندیشه و انگیزه‌ی خویش را به‌سوی ویرایشی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به‌كار بستند و وارد دوران نوینی از حیات تاریخی خود شدند؛ حیاتی به‌شدت توحیدی و شریعت‌گرا كه دین را آبشخور مهندسی و معماری‌های كلان اجتماعی می‌خواهد.

حوزه‌ی امروز اما دچار گسست‌های اساسی از متن این حیات نوین، و درگیر نارسایی‌های تاریخی خسارت‌زایی نسبت به مقوله‌ی حاكمیت و حكمرانی است كه كندی در پیوست به این قافله‌ی رسالت‌مند تمدنی – حیات امروز ایرانی –، و كوتاهی در رسایی به تراز حكمرانی، كارآمدی و الهام‌بخشی جمهوری اسلامی را دچار چالش‌های اساسی خواهد كرد.

برخی از فرازهای مهم جلسه اول دوره مجازی :

#یادداشت
#دوره_مجازی
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_84
#جلسه_374

🔰 برخی از فرازهای مهم جلسه اول دوره مجازی :

۱. ما برای حوادث مهمی پای در اين دنیا گذاشته ايم. تعلیمات اسلامی به ما میگويد از همۀ اموری که تحقیرت میکند خود را جدا کن.

۲. ویژگی های پیامبران : باهوش‌ترین، دردمندترین، پای‌کارترین، متعادل‌ترین، خوش‌دل‌ترین، متواضع‌ترین و مردمی‌ترین انسان‌ها بوده‌اند و در عین حال با خدا در ارتباط بوده‌اند. نگاه احترام‌آمیزی به انسان داشته‌اند، نسبت به جهان خوشبین بوده‌اند، نشاط کاملی داشته‌اند، از زندگی راضی بوده‌اند، نسبت به هستی توجیه بوده‌اند، امور مهمی را انتظار می‌کشیده‌اند.

۳. شب بهر خانه چراغی می‌نهند / تا به نور آن ز ظلمت میرهند
آن چراغ این تن بود نورش چو جان / هست محتاج فتیل و این و آن
جان حیوانی ندارد اتحاد / تو مجو این اتحاد از روح باد
گر خورد این نان نگردد سیر آن / ور کشد بار این نگردد او گران
جان گرگان و سگان هر یک جداست / متحد جانهای مردان خداست
جمع گفتم جان‌هاشان من به اسم / کان یکی جان صد بود نسبت به جسم
همچو آن یک نور خورشید سما / صد بود نسبت به صحن خانه‌ها
چون نماند خانه‌ها را قاعده / مؤمنان مانند نفس واحده

۴. جریان تاریخی پیامبران جذاب‌تر از هر حقیقتی است که دربارۀ انسان قابل گفتن شمرده می‌شود. ما خود را به اين جريان تاريخی متصل میکنیم. ما عقبه‌دارترين جريان تاريخ معاصر هستی

فساد مالی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_133
#جلسه_372
#یادداشت
#فساد_مالی

رسول خدا(ص) فرمود:
إنّ الدینار و الدرهم أهلکا من کان قبلکم و هما مهلکاکم

دینار و درهم، کسانی را که پیش از شما بودند، نابود کرد و آن دو شما را هم به نابودی می‌کشند».

پیامبر اکرم یک پیشبینی برای امت خویش دارند واینکه این امت را پول و فساد مالی نابود می کند
اینکه چطور درهم دینار باعث نابودی می شود تطبیق و تصویرش سخت نیست
ربا
کسب حرام
احتکار
دزدی
هر فسادی که علت آن کسب مال باشد می شود نابودی با درهم و دینار
البته پیامبر یک تعبیر بالاتری هم دارند که می فرمایند هر امتی سامری دارد و سامری امت من درهم و دینار است.
یعنی این امت پول را پرستش می کنند همانطور که بنی اسرائیل گوساله سامری را پرستیدن امت من هم بنده درهم و دینار می شوند

امام صادق علیه السلام در روایتی می فرمایند:
«ابلیس ملعون می‌گوید: در مورد بنی آدم، هر چه مرا خسته و ناتوان کند، یکی از این سه چیز مرا در برابر آدمی‌زاد ناتوان نمی‌کند: یکی به دست آوردن مال از راه غیر حلال، و دیگری جلوگیری کردن او از پرداخت واجب مالی، و سوم، مصرف کردن آن در راه ناروا و حرام».
این هم سخن دشمن ترین دشمن انسان که خود به این نقطه ضعف بنی آدم اشاره می کند که وسوسه های او بیشتر از کدام نقطه است
و از طرف دیگر اسلام هم تمام قالب ها و روش های اکتساب حرام را بیان کرده است.

این تحول است یا رِفُرم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یادداشتی در بازتقریر چند بحث از استاد و نهایتا طرح یک سوال مهم

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_84
#جلسه_371
#بازتقریر ؟

عنوان : این تحول است یا رِفُرم؟

جناب استاد امروز در ذیل بحث نسبتا مفصلی پیرامون نظام آموزشی، به تبعات منفی تربیتی الگوی آموزشی حوزه ها و مدارس ابتدایی تا دبیرستان پرداختند. اشاره ای هم داشتند به گفتگویشان با برخی دانشجوبان عدالتخواه و تناقضی که میان مطالبه ی مردمسالاری و مسئولیت ناپذیری ما -که یکی از آبشخورهای آن، الگوی آموزشی ماست- وجود دارد و ایشان آن را گوشزد کرده اند.

در جملات انتهایی بحث شان – و ظاهرا ناظر به راهکار – مطلبی را با عنوان « صیرورت الگوی آموزشی » مطرح کردند و خیلی گذرا اشاره فرمودند که : « ممکن است سوال شود که این آیا همان رِفُرم نیست؟ و با مطالبه ی حضرت آقا مبنی بر لزوم تحول منافاتی ندارد؟ پاسخ این است که من تحول را هم اینگونه میفهمم. » و تمام.

در درجه ی اول باید بگویم فارغ از اینکه این مبنا و نظر ایشان را بپذیریم یا نپذیریم اصل موضوعی که ایشان در همین یک جمله متعرض اش شدند بسیار بسیار مهم و کلیدی است. و یکی از گلوگاه هایی است که اگر مجموعه ی ما از روی بصیرت نسبت به آن نظری نداشته باشد بسیاری از فعالیت های بلند مدتش در معرض تهدید و آسیب جدی است.

در برخی یادداشت های اخیر و در مقام بازتقریر فرمایشات استاد اشاره کرده بودیم که آنچه تمام تلاش های اساسی ما را در پاسخ به مطالبات و نیازهای اساسی جبهه ی انقلاب اسلامی (یا همان – حداقل – کاندیداهای حلقه ی اول یاران حضرت آقا به عنوان امام ما ) ناممکن و یا “قطعی الاَبتَریه” می کند، نبود پایگاهی تعلیم و تربیتی است که نیروی پشتیبانی آن فعالیت های اساسی را تربیت کند.

از طرفی می دانیم تکلیف احراز وظایف این پایگاه بر دوش حوزه های علمیه به عنوان مرکز تربیت بدنه ی رهبری دینی است. و در ضمن نارسایی فاحش این نهاد از این وظیفه ی خطیر را الگوی تعلیم و تربیت این نهاد تحلیل میکنیم.

سابقا در جلسات تبیین راه در ذیل مباحث مربوط به مدرسه ی تمدن ساز – حداقل به صورت کلی – تبیین شده بود که منظور حضرت آقا از تحول چیست و چرا ایشان این تحول را ضروری میدانند و نبودش را به معنای مرگ یا انزوای قطعی حوزه قلمداد می فرمایند. (شاید بتوان گفت دال مرکزی آن توضیح مساله ی “تناسب خروجی و فرآیند” بود، که در ضمن مثال دوره های آموزشی دوران دفاع مقدس و رویکردهای سختگیرانه و سهل گیرانه توضیح خوبی از آن بیان شده بود.) به این بیان که برای دستیابی به آمادگی های لازم برای افق جدید وظایف نهاد پرورش عالمان دین باید فکری اساسی کرد تا بتوان آن افق را احراز کرد، افق جابجا شده و ارتقا یافته است اما سازوکارهای تعلیم و تربیتی همچنان متناسب با افق پیشین اند.

اینجاست که اهمیت آن فرمایش یک خطی جناب استاد بیشتر خودنمایی میکند، چرا که با همه ی توضیحات بالا سوال اساسی ای که باقی می ماند این است که «چه باید کرد؟»، و آن فرمایش جناب استاد بخشی از پاسخ این سوال است، که در آن به مفهوم «صیرورت» اشاره شده است.

بنده ضمن اینکه مایل به پذیرش نظر جناب استاد در مقام ارائه ی نسخه ی کلی تحول هستم، اما برایم یک سوال مطرح است و آن هم اینکه آیا می توان در طراحی روال کلی حرکت به سمت این مطلوب استثنائاتی قائل شد؟

به عنوان مثال – کما اینکه چندی پیش نیز در یادداشتی در استقبال از فرمایش دیگری از جناب استاد به آن اشاره کرده بودم – اگر ما بخواهیم حلقه ی اولی برای این حرکت تحولی داشته باشیم، آیا می توانیم در تعلیم و تربیت آن حلقه ی اول تن به ساختارهای تعلیم و تربیتی برآمده از صیرورت بدهیم؟

یا حتی اگر بتوان الگوهایی را در ذهن داشت که در ضمن آنها این مساله (تن دادن به ساختارهای برآمده از صیرورت در تعلیم و تربیت حلقه ی اول حرکت تحولی) نیز پذیرفته بشود، آیا مدل مطلوب تر برای ما همین مدل است؟ یا ترجیح میدهیم در فرآیندی هرچه شبیه تر به مدل مطلوب این مهم را به انجام برسانیم؟

در پیاده سازی مدلی هرچه شبیه تر به مدل مطلوب نهایی، هم فرصت های بسیار مهمی هست که گذر کردن از آنها کار راحتی نیست، و هم تهدیدهای بسیار مهمی هست که همچنان اند. فرصت هایی از قبیل اینکه کادر تربیت شده در این مدل تصویری بسیار روشن از نقطه ی مطلوب و فواید آن دارند، و در فاعلیت خودشان غایتی واضح دارند. و تهدید هایی از قبیل رمیدن نوعِ طلاب و جامعه ی مخاطب از حضور یا ادامه دادن این مسیر به دلیل استیحاشی که از این امر جدید و نا مانوس دارند.

اما آیا قضاوت نهایی در مورد این بخش از مخاطبین هم پیروی از مدل صیروت مدار است؟

البته به صورت کلی پیاده سازی مدلی هوشمند مرکب از مدل های صیرورت مدار و غیر صیرورت مدار، بر حسب ظرفیت مخاطبین نیز شدنی و قابل فرض است، منتها در این شکل از کار بسیار حاجتمند خواهیم بود به شخصی هوشمند که بخش زیادی از اوقات خودش را صرف رصد و تامین این هوشمندی در صحنه ی تعلیم و تربیت بکند. (که با یک زبانی حتی شاید بتوان گفت وقت خودش را در چنین کاری تلف بکند، البته تلف کردنی مقدس)
خاصیت چنین رویکردی دستیابی به فرصت ها در عین پرهیز از تهدیدهاست، منتها آفت آن این است که احتمالا به قدری به هوشمندی و اِعمال آن نیاز دارد که امکان احراز صد درصدی آن نیست، و بواسطه ی نوسانات استیحاش در عین میل به افق های بزرگ موجب تلفاتی در استعداد نیروی انسانی میشود. (که البته ممکن است در قضاوتی، این تلفات پذیرفته بشود، هرچند تصمیم راحتی نیست)

نقدی بر مشخصات

#جلسه_371
#مشخصات_اسلام
#محمد_امامی
#یادداشت_85
#نقدی_بر_مشخصات
#جلسه_371

🔰چند وقت قبل نقدی درباب این که کتاب مشخصات اسلام حامل منطقی خاص و و آشکار نیست نوشتم ، و هر چه خواننده بیشتر به دقت و کاوش می پردازد، این سوال بیشتر با او همراه است، چرا شهیداین بحث را مطرح کرد؟ شهید کجا را هدف گرفته و آن هدف چه مختصاتی دارد.؟

همان طور که قبلا نوشتم این کتاب بیشتر فهرستی از شاخص های اسلام است و اصلا بر ای این نیامده که مایز شاخصه های اسلام را پژوهش کند. اما حتی اگر فرض بگیریم که با فهرستی از مشخصات مواجه هستیم، میتوان نقد های دیگری هم کرد.

1. اگر بنا داریم فهرستی از مشخصات را بنویسیم، باید گزاره های ایدئولوژیک را به گونه ای تقریر کنیم که چسبیده و مماس با نظریه سازی باشد. و نه این که صرفا توصیفی از گزاره ها ایدلوژیک بکنیم. ربا، رشوه، احتکار، کار، اشتغال و حرفه از سوی شهید صرفا توصیف شد و اصلا به خواننده کمک نمی کرد که نظریه اسلامی در آن گزاره را بدست بیاورد. مثلا در احتکار و رشوه فرصت مناسبی بود تا با استفاده از همین احکام فقهی اشاره ای به به نحوه نسبت حکومت و بازار کند. نظریه ای که به عنوان نظریه رقیب بازار آزاد مطرح میشود . یا در مثال ربا شهید به خود ربا اشاره کرد واما هیچ اشاره ای به عقد دین نکرد، تا ذهن خواننده را به نظریه اسلامی در باب شروع کار نزدیک کند.

2. کتاب مشخصات اسلام ما را با یک کل منطبق بر هم آشنا نمی سازد. انگار جهان بینی اسلام سویه ای دارد و گزاره های ایدئولوژیک اسلام سویه ای دیگر. گزاره های ایدئولوژیک اسلام صورت جهان بینی نیست و جهان بینی اسلام دقیقا مشخص نیست از چه صحنه ای پیشتیبانی میکند.درحالیکه در کتاب روح توحید نفی عبودیت غیر خدا این منطق منطبق برهم را بیشتر لمس و شهود میکنیم.

احتکار در روایات

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_132
#جلسه_371
#یادداشت
#احتکار_در_روایات

🔹ویژگی احتکار کنندگان از منظر روایات:

لا يَحْتَكِرُ إلاّ الخَوّانونَ

لا يَحْتَكِرُ إلاّ خاطئٌ

الاحْتِكارُ شِيمَةُ الفُجّارِ

الاحْتِكارُ رَذيلَةٌ

المُحْتَكِرُ مَلْعونٌ

المُحْتَكِرُ مَحرومٌ نِعْمتَهُ

المُحتَكِرُ في سُوقِنا كالمُلْحِدِ في كِتابِ اللّه

المُحتَكِرُ آثِمٌ عاصٍ

🔹آثار مال اکتساب شده از راه احتکار:

كُلُّ حُكْرَةٍ تَضُرُّ بالنّاسِ و تُغْلي السِّعْرَ علَيهِم فلا خَيرَ فيها
هر احتكارى كه به مردم زيان رساند و نرخها را بالا برد خير و بركتى ندارد.

🔹سیمای محتکر در روز قیامت:

يَقومُ المُحتَكِرُ مَكْتوبٌ بَينَ عَيْنَيهِ : يا كافِرُ ، تَبَوّأْ مَقْعدَكَ مِن النّارِ
در قيامت بر پيشانى محتكر نوشته شده است: اى كافر! جايگاهت دوزخ باد!

يُحْشَرُ الحَكّارونَ و قَتَلَةُ الأنْفُسِ إلى جَهَنّمَ في دَرَجةٍ .
محتكران و آدم كشان در جهنم هم درجه اند .

المُحتَكِرُ البَخيلُ جامعٌ لمَن لا يَشْكُرُهُ ، و قادِمٌ على مَنْ لا يَعْذِرُهُ
محتكرِ بخيل براى كسى (وارث) گرد مى آورد كه از او تشكر نمى كند و به سوى كسى (خداوند) مى رود كه عذرش را نمى پذيرد.

مَنِ احْتَكَرَ فَوقَ أربَعينَ يَوما ، فإنَّ الجَنّةَ تُوجَدُ رِيحُها مِن مَسيرَةِ خَمسِمائةِ عامٍ ، و إنّهُ لَحَرامٌ علَيهِ .
هر كس بيش از چهل روز احتكار كند، بوى بهشت ، كه از مسافت پانصد سال به مشام مى رسد ، بى ترديد بر او حرام است

مدار توسعه ی معنایی

بسم الله الرحمن الرحیم

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_86
#جلسه_371

عنوان : مدار توسعه ی معنایی

در جلسه ی امروز مطرح شد که آیا می توان همان گونه که در مورد رشوه توسعه ی معنایی ایجاد کردیم در مورد احتکار نیز این کار را کرد یا خیر، و مباحثی پیرامون پذیرش یا رد این مساله مطرح شد و همچنین کاستی هایی که در ساحت فقهی وجود دارد.

در این رابطه چنین به ذهن میرسد که اولا توسعه ی معنایی اساسا و به نحو اولی در همه ی مفاهیم امری بلامانع است. لذا می توان در هر معنایی توسعه ای ایجاد کرد و فرع بر آن توسعه احکامی را مبتنی بر تمثیلی که مبنای این توسعه است ایجاد یا بیان نمود و یا حدس زد یا پیشنهاد کرد.

بعنوان مثال در عرف ما معنای گوشت کوب توسعه داده شده و به هر چیز یوغوری که بر اثر کوبیده شدن آسیبی نمیبیند اطلاق گوشت کوب میشود، در حالی که گوشت کوب به نحو اولی بر شیئ مشخصی دلالت می کند.
و از این قبیل تصرفات…

لذا در مورد احتکار، به نظر میرسد از این منظر هیچ مانعی وجود ندارد و ما بر هر نوع حبسی که منجر به کمتر شدن بهره ی دیگران از محبوس، و یا بالاتر رفتن سود حبس کننده میشود، می توانیم اطلاق احتکار کنیم.

مثلا به اندیشمندی که آراء و نظریه های متعددی را در مورد مسائل مبتلا به جامعه تولدی کرده و حتی صحتش را آزموده اما در اختیار جامعه قرار نمیدهد بگوییم او اندیشه را احتکار کرده است.

مانعی وجود ندارد.

اما در این مقام آنچه باید محل بررسی اصلی ما قرار بگیرد لزوم یا فایده ی این توسعه است. لزوم و فایده ای که مبتنی بر اصول، قابل پذیرش و یا امضا باشد. و یا مبتنی بر تکوین و … قابل دستیابی باشد.

مثلا فرض کنید می توان چنین ادعا کرد که فایده ی توسعه ی معنایی عنوان احتکار از موارد مربوط به طعام به کالاهای مصرفی اصلی، این است که می توان علاوه بر بسط یدی که در مدیریت ارزاق ایجاد میشود در سایر کالاهای اساسی هم بسط ید ایجاد کرد و صحنه را به نفع کمتر برخورداران مدیرت نمود و از سودجویی سودجویان جلوگیری کرد.اما سوال اینجاست که آیا موازین شرعی اجازه ی چنین حکمی را مبتنی بر توسعه ی معنایی میدهد؟

یا فرض کنید چنین ادعا شود که میتوان احتکار را از معنای مذکور به احتکار در اندیشه و .. نیز توسعه داد. سوال ایجاد میشود که اگر فایده ی مد نظر برای این توسعه این است که مثلا شخص محتکر اندیشه را وادار به نشر اندیشه نمود، چنین چیزی اساسا دائر مدار بسط ید است؟ و کسی می تواند مبتنی بر بسط ید و با استفاده از عامل قدرت کسی را وادار کند که از احتکار اندیشه اش دست بردارد؟ تکوینا شدنی است؟

لذا صرف توسعه ی معنایی بما هو توسعه ی معنایی نمیتواند از مطلوبیت خاصی برخوردار باشد، و صرف آن ظاهرا تنها به درد ورزش ذهن خواهد خورد، اما توسعه ی معنایی مفید و مطلوب را باید از دل نیاز و مبتنی بر دایره ی امکان ترتب فایده بر توسعه ی معنایی جستجو کرد، نه از دل امکان معانی مخیله ی مرتبطه. و این مساله نیازمند مقدمات قابل توجهی از قبیل شناخت احکام، مبانی، و شناخت دایره ی موضوعات و امکان وقوعشان است.

خدای_بازار

#مشخصات_اسلام
#یادداشت_86
#محمد_امامی
#جلسه_371
#خدای_بازار

🔰خدا در بازار کجاست؟ در قلب های مبادله کنندگان؟ در نیت خرید و فروش کالا؟ یا خدا هست اما منفعل. به انتظار فعلی یا قولی یا سیره ای از عقلا در بازار نشسته که گاهی رد کند و گاهی امضا کند؟

✅ تو گویی خدا هیچ حرفی برای اقتصاد و بازار ندارد. این تصویری است که از خدای سر کلاس های فقهی گرفته ایم که قدرت احیای تراث را ندارد. مکاسبی که خط به خط کلمه به کلمه خوانده ایم. در حالیکه مکاسب به دنبال رد پای خدا در بازار است… در بازار آزاد انسان خداست، اوست که عرضه وتقاضا را مشخص می کند، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد… خدای بازار انسان است، با مطلق اختیارات…. اما خدای مکاسب، خدایی است که در بازار است و با بازار نسبت برقرار می کند، و دولت به عنوان نماینده اقتدار خدا بر روی زمین است…

۱. عرضه و تقاضا در بازار اسلامی به انسان سپرده نشده، بلکه این خداست که مشخص می کند چه باشد و چه نباشد. مکاسب محرمه برای این آمده تا عرضه و تقاضا را به دست خدا معین کند، دولت ضلعی از بازار است برای نظارت،نه جزئی از بازار برای مشارکت.

۲. خدا در بازار جلوه قاهره دارد آن گاه که احتکار جای ابتکار را می گیرد. آن جا که احتکار عدالت مصرفی اشیا را تحت شعاع قرار می دهد و آن گاه که احتکار دست به انتحار زندگی انسانی می زند. وطیفه دولت اسلامی است که وارد شود. و اجناس را بدون رضایت محتکر بفروشد..

شاید بتوان نسبت های دیگری و مجراهای دیگری از ورود خدا در بازار بشماریم…

✅تعریف اصطلاحی احتکار و فلسفه حرمت آن؛

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_17
#جلسه_371
#احتکار
#تقریر

✅تعریف اصطلاحی احتکار و فلسفه حرمت آن؛

🌿اِحتِکار نگهداری کالای ضروری در صورت کمیاب شدن آن در بازار با هدف فروختن آن به بهای بیشتر است. مشهور فقیهان شیعه احتکار را حرام و مربوط به کالاهای ضروری، به‌ویژه مواد خوراکی دانسته‌اند. البته برخی از فقیهان دایره حکم احتکار را گسترش داده و معتقدند احتکار همه کالاهای مورد نیاز جامعه را دربرمی‌گیرد.

🌿فلسفه حرمت احتکار، جلوگیری از اختلالِ نظام و ایجاد عسر و حرج برای مردم ذکر شده است.

🌿برای مقابله با احتکار به عنوان یک عامل مهم در کاهش عرضه و افزایش قیمت، از جانب شارع مقدس اهتمام ویژه ای صورت پذیرفته است چرا که این موضوع مستقیما با نظام اقتصادی اسلام و معیشت مسلمین عجین است و لذا حکم به حرمت این فعل اقتصادی مینماید که هم مجازات دنیوی برای آن لحاظ شده است و هم عقوبت اخروی

⬅️بنابراین احتکار یک مسئله در باب مکاسب محرمه محسوب میشود که ریشه در یک زذئله اخلاقی حرص و ولع به کسب مال بیشتر دارد

توسعه احتکار توسط بشر مدرن

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_150
#جلسه_371

⭕️توسعه احتکار توسط بشر مدرن

احتکار در گذشته به معنای انبار کردن احتیاجات ضروری مردم و نفروختن آنها به منظور افزایش قیمت آن و سود بیشتر بود. در این روز‌ها که بشر مدرن برای رسیدن به نفس و تمایلات نفسانی‌اش از هر ابزاری استفاده می‌کند و پایه تکنولوژیش براساس نفسانیت است، احتکار را آنقدر توسعه داده است که اگر واقعا بخواهیم احتکار را از جامعه برچینیم و نگذاریم ضروریات جامعه بازیچه اغنیا و سرمایه‌داران شود، نباید صرفا با یک مصداق احتکار که انبار کردن و نفروختن است، برخورد کنیم و مانع آن شویم؛ هر چند با همین مصداق هم به درستی برخورد نمی‌شود.
در ادامه اشاره‌ای می‌شود به مواردی که امروزه می‌تواند مصداق احتکار باشد:

۱. از بین بردن کالا:
گاها پیش می‌آید که عرضه بیشتر از تقاضا است و این باعث پایین آمدن قیمت‌ها می‌شود و در این هنگام بسیار به نابود کردن کالا روی می‌آورند تا عرضه را کم کنند و قیمت‌ها افزایش یابد؛ اخبار ریختن گندم در دریاها توسط آمریکا را حتما شنیده‌اید؟ از این اتفاقات در جامعه‌ی غربی رواج دارد در حالی که در همین کره‌ی خاکی افرادی هستند که دچار فقر غذایی هستند. و متاسفانه گاها اخبار غیر رسمی از این قبیل امور در کشور خودمان هم به گوش می‌رسد. در این مواقع واقعا جای برخورد با این افراد است؛ البته اگر بتوان از قبل این اقدام را شناسایی کرد و مانع آن شد. و الا اگر کالا نابود شده باشد در اینجا باید فقها علاوه بر حکمی که برای محتکر دارند، یک حکم تعذیری هم استنباط کنند.

۲. ایجاد تقاضای کاذب:
این مورد شاید در بورس مصداق‌های زیادی داشته باشد، که با به راه انداختن صف‌های خرید و فروش طولانی به خالی کردن جیب خرده سرمایه‌گذران بورسی می‌پردازند.
در اینگونه موارد هم لازم است حاکم ورود کند. حاکم اگر واقعا می‌خواهد مانع احتکار شود و جلو پرشدن جیب‌های سرمایه‌داران از طریق خالی کردن جیب مردم را بگیرد باید مانع از این قبیل مصادیق احتکار بشود.

۳. ایجاد نیاز کاذب:
بشر مدرن با تسلطی که بر رسانه دارد، با تبلیغات آن قدر روی افکار جامعه کار می‌کند که کالاهایی که هیچ احتیاجی به آن‌ها نیست و بود ونبودشان تاثیری ندارد، را به عنوان نیاز ضروری مبدل می‌کند. نه تنها کالا‌های غیر ضرور را به نیاز ضروری تبدیل می‌کند بلکه گاها چیز‌های مضر را هم به ضروریات تبدیل می‌کند. حال چه از طریق تبلیغ مستقیم و یا حتی از طریق کار روی ناخودآگاه مخاطبان رسانه‌ها.
این هم نمونه‌ی دیگری از اعمال احتکارگونه‌ی است که سرمایه‌داران به وسیله‌ آن جیب مردم را خالی می‌کنند و در واقع کنترل بازار را کاملا در دست خود می‌گیرند.
🌺

تسری حکم احتکار به مصادیق جدید احتکار

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_151
#جلسه_371

⭕️تسری حکم احتکار به مصادیق جدید احتکار

در یادداشت قبل سعی شده بود که در معنای احتکار و مصادیق آن توسعه داده شود و احتکار در معنای امروزین آن معنا شود.
نکته‌ای که در اینجا لازم توجه است، احتکار فقهی نامیدن این گونه موارد است. بله به این گونه کار‌ها بد هستند ولی آیا می‌توان حکم محتکر را به آن‌ها هم تسری داد؟ حتی اگر حکم محتکر را تسری بدهیم، در بعضی از موارد، مانند نابود کردن کالا، دیگر کالایی نیست که بخواهیم محتکر را مجبور به فروش آن کنیم و یا مثلا در ایجاد نیاز کاذب، محتکر مانعی از فروش ندارد.
و همچنین بیشتر فقها حکم احتکار را در خصوص بعضی از کالا‌های ضروری مطرح کردند که معمولا مواد غذایی باشد؛ مانند: گندم، جو، خرما و کشمش و معمولا در غیر این موارد را تنها گفته شده است که احتکار کار خوبی نیست و به نظر می‌رسد با این حکم، کنترل بازار تنها در قسمت مواد غذایی توسط حاکم صورت می‌گیرد، و دیگر بر روی کلیّت بازار کنترلی ندارد.
البته هرچند که روایاتی در مصادیق توسعه احتکار نداشته باشیم، اما فقیه می‌تواند قاعده‌ی لاضرر را در این قسمت جریان دهد؛ در مواردی که این گونه امور جنبه ضرر و زیان برای مردم داشته باشد، طبق قاعده لاضرر حاکم می‌تواند مانع آن شود.

نقد

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_156
#جلسه_371
#نقد

✨مشخصات اسلام
هرچه جلو تر میرویم بیشتر به این نظر مایل میشوم که مرحوم شهید مطهری ره در کتاب وزین مشخصات اسلام،‌ دنبال این نبوده که لزوما مشخصات اسلام بنویسد بلکه بیشتر دنبال این بوده که در دعوای موجود در جامعه نظرات و مرز بندی اسلام را مشخص کند. شاید بهتر باشد اینطور بگوییم که به دنبال این بوده اند مشخصات اسلام بنویسد لکن در متن درگیری روز،‌ لذا شاید گاهی از عنوان خارج شده و به جای یک گزاره که بتواند به عنوان مشخصه اسلام مطرح شود،‌یک گزاره مطرح کرده اند که در درگیری آن روز خطوط قرمز اسلام را مشخص کند و مرز بندی ها روشن تر سازد.

لذا حجم گزاره های اقتصادی در این کتاب به شدت زیاد شده و در برخی زمینه های مهم دیگر اصلا بحثی صورت نگرفته است. می توان اینطور گفت که اگر شهید میخواست مشخصات اسلام را به صورت مطلق و بدون در نظر گرفتن درگیری های روز بنگارد،‌ یقینا بعضی از این گزاره ها را مطرح نمی کردند و بعضی گزاره هایی که اینجا مطرح نشده است را یقینا مطرح می کردند.

🔸اخیرا توفیق شد کتاب «شیعه در اسلام » که نگاشته علامه طباطبایی ره است را خواندم. ظاهرا علامه این کتاب را به درخواست عده ای، به منظور معرفی مذهب شیعه به جامعه غرب تالیف نموده اند. گزارش هایی از عطش مردم غرب به اسلام به ایشان داده شده و گفته شده که مذهب شیعه غریب است و اثری وجود ندارد که بتوان با آن مذهب شیعه را به این مردم معرفی کرد و به عطش های آنان پاسخ گفت و علامه بزرگوار با همین انگیزه اقدام به تالیف این کتاب کرده اند. لذا عطش بنده هم برای خواندن این کتاب خیلی زیاد شد.

🔸لکن با مطالعه این کتاب حقیقتا بهت زده شدم. اصلا انتظار نداشتم که برای معرفی شیعه به مردم مظلوم غرب این مباحث مطرح شود. بسیار بی روح و خشک بود. من که شیعه بودم اصلا به این مباحث جذب نشدم چه برسد به غیر شیعه. با ارتکاز های قبلیم در مورد معرفی اسلام ناب اصلا سازگار نبود. با اسلوب حضرت امام ره و مقام معظم رهبری حفظه الله در معرفی اسلام و تشیعه که اصلا سازگاری نداشت. واقعا برای معرفی شیعه و جذب مردم به مذهب شیعه باید استدلالت عقلی و بعضی روند های تاریخی خشک راجع به شاخه های مختلف شیعه را شرح داد؟!

(البته اصلا قصد بی انصافی در مورد ایشان را ندارم. در واقع اینقدر زده شدم که کتاب را تا انتها نخواندم. ممکن است اصلا قضاوتم در مورد کتاب صحیح نباشد. لذا لطفا اسم کتاب و نویسنده را فراموش کنید و فقط به اصل اشکال دقت کنید. هدف این بود که در مورد سبک ارائه و معرفی اسلام قدری بیشتر تعلم کنیم. شاید در فرصتی دیگر قسمت انتهایی آن را هم خواندم.)

خانه داری در افق علامگی

#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_151
#جلسه_371
#خانه_داری
#کار
#معنای_کار

🔰 خانه داری در افق علامگی

امروز خانه داری شغل محسوب نمی شود. بلکه زن خانه دار در پیش خویش محقر است. احساس هویت نمی کند. بلکه در جامعه این ناهنجاری شدیدتر بوده و خانه داری مساوق امّلی و بی سوادی و عقب ماندگی است.

در حالیکه زن قیّم و ربّ مدبّر خانه و خانواده است و اگر ربّ از مدار ربوبیت خویش خارج گشت چه بر سر مربوبین خواهد آمد؟!

دیدگاه ما نسبت به خانه و خانواده به عنوان پایگاه عزم و اراده و آن نقطه کانونی ویرایشگر حیات و سبک زندگی مان نیازمند تحول می باشد.

کما اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها این مقوله را تذکر داده اند:

«زن بودن، برای زن یک نقطه‌ی امتیاز است، یک نقطه‌ی افتخار است. این افتخاری نیست برای زن که او را از محیط زنانه، از خصوصیات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنیم. خانه‌داری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بیاوریم. فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد.» ۱۳۹۱/۰۴/۲۱

«بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی کار کنند؛ نه، اشکالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد که ما به خانه‌داری به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانه‌داری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آینده‌ساز.» ۱۳۹۲/۰۲/۱۱

اگر زنی بخواهد خانه و خانواده خویش را عالمانه اداره کند نیاز به چه تخصص هایی دارد؟

زن به عنوان پرورش دهنده جهان فکری فرهنگی و عقیدتی فرزندان نیاز به تخصص هایی دارد.
به طور مثال

آشنایی با زبان و ادبیات فارسی (مجموعه آثار اصیل مشتمل بر هویت و حکمت فارسی)

الهیات و معارف اسلامی

علوم قرآن و حدیث

تاریخ ایران

تاریخ اسلام

مربیگری عقیدتی

علوم تربیتی

مدیریت فرهنگی هنری

مدیریت کسب و کارهای کوچک

مشاوره

مطالعات خانواده

اقتصاد خرد

کاردانی علوم ورزشی

کاردانی آموزش ابتدایی

کاردانی بهداشت عمومی

کاردانی بهداشت محیط

بهداشت مواد غذایی

کاردانی امور زراعی و باغبانی

کتابداری

علوم تغذیه

روانشناسی

آمار

صنایع دستی

نقاشی و گرافیک

کاردانی طراحی پوشاک

نمایش عروسکی

هنر دکوراسیون

هنر آشپزی

هنر خیاطی

هنر آرایشگری

و…

در یک فحص اولیه می بینیم خانه داری اگر بخواهد عالمانه و هنرمندانه تحقق پذیرد بیش از 20 رشته کارشناسی و کاردانی و نیز چندین فن و مهارت لازم دارد.

اما متاسفانه مواجهه نابخردانه و ناآگاهانه ما با مقوله مادری و خانه داری خلاف سنت حکمی ما که تدبیر منزل یکی از شاخه های اصلی و رکین حکمت عملی محسوب می گردد ما را بدین وضع کشانده که آن شغلی که در افق علامگی است اکنون مساوق بی سوادی و بی عرضگی و امّلی مطرح می گردد.

ما متاسفانه مقهور پارادایم غربی در تعریف زن و مختصات نقش آفرینی زن شده ایم. ما متاسفانه مقهور پارادایم غربی در تعریف کار و شغل گشته ایم.
غرب حقیقتا به طغیان علیه مفهوم #خانه و #بیت برخاسته است.
غرب حقیقتا علیه جهان معنایی و فرهنگی مادری عصیان کرده است.
و این عصیان و طغیان را در جهت کالا انگاری زن و استثمار و بهره کشی وی سودهی نموده است.

در یک جامعه ایمانی خانواده هسته و سلول حیات بخش جامعه است و چه کسی بیش از همه مظهر حیّ قیّوم عنصر خانواده است؟! بلاشک زن و مادر در خانواده این نقش حساس، جامعه پرداز و تمدن ساز را بر عهده دارد.

مادرانگی را ارج بنهیم. خانه داری را قدر بدانیم و ارزش و منزلت درخور اجتماعی برای آن قائل شویم. خانه و خانواده را کما هو حقه بدان التفات و توجه داشته باشیم.

پ.ن:
*مقاله فاخر و زیبای مادرانگی؛ گوهر مفقود عصر (https://farhikhtegandaily.com/news/67237/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%9B-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%82%D9%88%D8%AF-%D8%B9%D8%B5%D8%B1/) نوشته جناب دکتر سید مهدی ناظمی را بخوانید.
.

رشوه

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_131
#جلسه_370
#رشوه

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لَعَنَ اللّه ُ الراشيَ و المُرتَشِيَ و الرائشَ الذي يَمشِي بَينَهُما .

خدا لعنت كند رشوه دهنده و رشوه گيرنده و واسطه بين آن دو را .

اولین اثر رشوه دوری از نعمت خداست
و در این روایت حضرت هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده و هم واسطه بین آنها را مورد لعن قرار داده
یعنی تمام افرادی که این در این مصیبت شریک هستند

🔹رشوه و گسترش فساد ساختاری

اگر به صورت کلان و فرایندی رشوه را در یک ساختار بررسی کنیم علت حرمت و حساسیت شریعت را متوجه می شویم
در یک نهاد کارمند وظیفه حل مشکل ارباب رجوع دارد
حال اگر فردی بخواهد به این کارمند رشوه بدهد که تحت عنوان شیرینی هم گفته می شود چند حالت دارد؟

یا این کارمند در مقابل گرفتن این پول باید کار غیر قانونی انجام بدهد که این عمل باعث ترویج بی قانونی و تبعیض بین فقیر و غنی می شود

یا این کارمند کار قانونی انجام می دهد ولی ترتیب اثری در سرعت کار رشوه دهنده ایجاد می شود
در این حالت نیز اگر کارمند توانایی انجام آن کار را در زمان کمتری دارد این پول باعث تنبلی و توقع به گرفتن رشوه برای کاری که وظیفه او هست می شود
علاوه بر این این پول حرمتش این است که این کارمند دارد ار بیت المال بابت این کارش پول دریافت می کند و این رشوه باعث اخلال در نظام اداری می شود.

در روایت دیگر رشوه را همان کفر محض می شمارند:
إيّاكُم و الرّشوَةَ ؛
فإنّها مَحضُ الكُفرِ و لا يَشُمُّ صاحِبُ الرّشوةِ رِيحَ الجَنَّةِ .

از رشوه گرفتن دورى كنيد ؛
كه آن كفر محض است و رشوه گير بوى بهشت را استشمام نمى كند .

یعنی رشوه علاوه بر تاثیرات فرهنگی و اقتصادی که بر جامعه دارد در عقاید و خداشناسی رشوه دهنده و رشوه گیرنده تاثیر سوء دارد.
شاید اینطور بشود تفسیر کرد که
در ذهن این افراد این مفهوم جاباز می کند که آن چیزی که کار من را حل می کند این پول دادن است و خدا را نادیده بگیرند.