تامین معاش عزتمندانه در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_16
#جلسه_370
#گسترش_زندگی
#تقریر

✅ تامین معاش عزتمندانه در اسلام

✳️وقتی #آیت_الله_جوادی_آملی می فرماید کشور را #کمیته_امدادی اداره نکنیم، یعنی اولویت اول این است مردم از کار خودشان درآمدی #عزت_مندانه داشته باشند. دادن یارانه آخرین گام است.

✅ از نگاه اسلامی اولویت‌های تامین معاش مردم به ترتیب زیر است:
1️⃣ توانمندسازی مردم برای کسب درآمد کافی از کار و تلاش
2️⃣ تامین مالی سرمایه فعالیت اقتصادی به روش مشارکتی
3️⃣ اعطای قرض الحسنه
4️⃣ دادن صدقه (یارانه)

🌿بنظر میاید براساس مراحل مطرح شده ضروریست با یک شیب ملایم یارانه ها به سمت توانمندسازی مردم سوق پیدا کند یعنی به گونه ای مهندسی معکوس شود و خوب است متولیان اقتصادی و سیاستگذاران ضمن ارائه راهکارهای کوتاه مدت جهت کاهش فشار اقتصادی مردم به ویژه قشر کم درآمد جامعه، زمینه را برای تولید ثروت پایدار و درآمد کافی را هم فراهم نماید چرا که توزیع درآمد به تنهایی نمیتواند مانع فقر شود بلکه میبایستی به سمت تولید ثروت با مالکیت عموم مردم حرکت نماییم.انشااالله

سیاست ، فرهنگ و چالشهای امروز انقلاب

#حسین_کلاتی

#یادداشت_12

#مشخصات_اسلام

#جلسه_

370 #سیاست_فرهنگ

#تمدن_غرب منتظرِ چه هستیم؟

سیاست ، فرهنگ و چالشهای امروز انقلاب بسم الله انقلاب اسلامی پس از 40 و اندی سال و با انبوهِ دستاوردهای چشم نوازش (که محلِ بحثِ این نوشته نیست نه این که محلِ توجه نویسنده نباشد) امروز در چند مسئله اساسی که اتفاقاً محوری ترین نقاطِ نزاع تمدنی ما با غرب هم هستند، دچارِ چالشِ اساسی است که شاید مهمترینِ آنها چالشِ عدالت و خانواده باشد.
خانواده به عنوانِ نقطه ی کانونیِ فروپاشیِ تمدّن غرب، امروز مردمان مؤمن و انقلابی ما را دچارِ بحران کرده است و ما در سیری نزولی در حالِ باختنِ قافیه در نقطه ای هستیم که نوکِ پیکانِ هجومِ ما به تمدن غرب بوده است و از قضا مزیتِ ما در پهنای تاریخِ ایران حتی قبل از اسلام نیز بوده است.
بزرگترینِ سوغات غرب برای بشر، آزادی با تمامِ معانی خودش در منظومه اندیشه مادی بوده است و عمومِ مردمِ جهان حتی بخشِ زیادی از مردمِ ما از این سوغاتِ مسموم و مشوب به هزار فساد و آفت، استقبال کرده اند امّا عدالت پاشنه آشیلِ اساسی غرب است که موجب شده است بغضِ فروخفته ای در دلِ مردمانِ مستضعف ذخیره شود و نهضت های عریض و طویلی از جمله در خودِ کشور های غربی و در دلِ آمریکا همچون جنبش 99 درصدی بیافریند.
مقوله عدالت در گذشته ی نه چندان دور مدّعیانی همچون بلوک شرق داشت که از هم پاشید و انقلاب اسلامی را به عنوانِ مدّعیِ بی رقیب در عرصه عدالت در جهان باقی گذاشت امّا روندِ کند رشد عدالت و یا عقبگرد در برهه هایی، خود عاملِ اعتراض مردمِ انقلابی به نظام شده است و مشروعیتِ نظام را در اذهان عمومی کمرنگ می کند و موجب این شده است که عملاً بسیاری نظام اسلامی را از انقلاب اسلامی جدا کنند و آن را نسخه ای رقیق شده و غیر انقلابی و دچارِ آفاتِ سرمایه داری ببینند؛ این مسئله چیزی است که جامعه در تأمین عادی ترین نیازهای زندگی روزمره اش مدام با آن دست و پنجه نرم می کند چه بخواهیم و چه نخواهیم. چه آن را به حزب و جریانِ خاصی در کشور نسبت بدهیم یا ندهیم…

و امّا فرصتی که امروز برای جریان انقلابی فراهم شده است بی نظیر است. عناصرِ گفتمان ساز و فرهنگ سازِ اصلی در جامعه در مشتِ جریانِ انقلابی و گفتمانی و مکتب امامی است؛ از جمله صداو سیما و سازمانِ تبلیغات که تقریباً به تمامِ تریبون های کشور دسترسی دارند و هیچ قدرتی با آنها در امرِ گفتمان سازی نمی تواند رقابت کند.

دولت و مجلس هم معتقد به انقلاب اسلامی است و میخواهد کشور را در مسیرِ آرمانهای انقلاب پیش ببرد (با وجودِ این که ممکن است ترازِ انقلابی گری و درکِ اندیشه ای اش ضعیف تر باشد) و به این دو مقوله (یعنی عدالت و خانواده) توجهِ جدی دارد.

سوال این جاست که ما برای حلِ معضلاتِ اساسی مان و تحوّل در این عرصه ها چه چیز کم داریم و منتظرِ چه هستیم؟؟؟

حد توسعه در زندگی چقدر است؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_148
#جلسه_370

حد توسعه در زندگی چقدر است؟
تا چه اندازه تلاش برای دستیابی به رفاه برای خانواده مجاز و ممدوح است؟ اینکه این حد آن جایی است که به از برده شدن حقی و اسراف و تبذیر و یا ترک تکلیف و وظیفه کشیده نشود می‌تواند حد خوبی باشد؟
در اینجا اگر به دو نکته توجه شود، به نظر می‌رسد که می‌تواند حد خوبی برای توسعه در زندگی باشد.
اولا اینکه باید به تکلیف و وظیفه توجه داشت؛ وظیفه شامل وظایف اجتماعی که بر دوش آدمی است هم می‌شود، به عنوا نمونه از جمله وظایف اجتماعی روشنگری و تبیین حق است و یا یک وظیفه اجتماعی برای مسلمانان تبلیغ اسلام است. و همچنین وقتی گفته می‌شود تکلیف، نباید فقط ذهن به سمت واجبات برود، در سیر الی الله برای بعضی، ترک مستحبات هم جایز نیست.

ثانیا وقتی گفته می‌شود اسراف، نه فقط منظور این باشد که اسراف در رفاهی که به دست آمده است، بلکه منظور زیادروی در به‌دست آوردن رفاه هم هست.
🌺

ناروا بودن رشوه به چه نحوی مشخصه‌ای از مشخصات اسلام است؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_149
#جلسه_370

ناروا بودن رشوه به چه نحوی مشخصه‌ای از مشخصات اسلام است؟
بدی و ناروایی رشوه نه‌تنها در دیگر ادیان بلکه بی‌دین‌ها هم بدی رشوه را می‌فهمند پس چگونه می‌توان آن را مشخصه‌ی اسلام دانست؟ در حالی که شهید بزرگوار بیان و تقریر متفاوتی از رشوه در اینجا بیان نفرمودند.

شاید بتوان گفت رشوه‌ای که در اسلام ناروا شمره می‌شود، بسیار اعم‌تر از آن رشوه‌ای است که صرفا در آن حق کسی از بین می‌رود و ظلم در آن واضح است. یعنی اگر در رشوه حق هیچ ‌کسی از بین نرود و به هیچ کسی ظلم نشود و رشوه دهنده هم راضی باشد، آیا در این فرض هم رشوه ناروا است و ممنوعیت دارد؟

ناروا بودن رشوه، صرفا به خاطر پایمال شدن حق دیگری نیست، بلکه باید با یک نگاه اجتماعی به آن نگاه کرد، اینکه قدرت سرمایه و پول حتی در نظامات اجتماعی هم خود را نشان بدهد و ثروت حتی قدرت خود بر قانون هم تحمیل کند، ناروا است و ظلمی است که نباید در جامعه ترویج پیدا کند و لذا نباید هیچ مجالی برای قدرت‌نمایی ثروت در جامعه به وجود بیاید؛ همانگونه با تحریم ربا، در مقابل زایش ثروت و سرمایه ایستادگی شده است، باید با مقابله با رشوه هم مانع اعمال قدرت و نفوذ پول شد.

اندر مضرات رشوه و پارتی بازی!

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_370

🔰اندر مضرات رشوه و پارتی بازی!

به منظور کاویدن بخشی از آثار سوء فردی این رذائل اخلاقی خواستم چند خطی در موردشان بنویسم.

➖بی ثمر دانستن تلاش ها

کسی که با رشوه کاری را جلو می برد یا با پارتی بازی منصبی به دست می آورد به صورت طبیعی باید از تلاش و سخت کوشی دست بکشد.
بعد از این او دیگر تبدیل به یک انسان دیگر شده است. کسی که یادگرفته بدون تلاش و رنج کشیدن هم می توان کار را جلو برد و به مناسب بالا رسید، دیگر انگیزه ای برای کوشیدن نخواهد یافت.

➖بدبین شدن به افراد موفق

کافر همه را به کیش خود پندارد! از نظر او هر کسی که موفقیتی به دست آورده حتما یا رشوه داده یا پارتی داشته!

➖توقع بیجا از اطرافیان

این طبع آلوده دائما طلب کار است. هر کسی که با او اندک رابطه ای داشته باشد یا باید کاری برایش انجام دهد یا حقی را به نفعش ناحق بکند. طبیعتا به مرور زمان دور همچنین آدمی خلوت خواهد شد و دیگران از او فاصله خواهند گرفت.

➖نهایتا تباهی عمر و عدم رشد و تعالی

کسی که تلاش کردن را راه رسیدن به موفقیت تلقی نکند، نه تنها موفق نمی شود بلکه به هر موفقیت ظاهری هم که دست پیدا کند، جز پوچی و تباهی چیزی عایدش نخواهد شد.

راضی کردن، یا رعایت حقوق؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_83
#جلسه_370

🔰 راضی کردن، یا رعایت حقوق؟

زمانی که به تازگی ازدواج کرده بودم، به واسطه توصیه های مکرر، کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را با دقت و اشتیاق مطالعه کردم.
خلاصه از نظر حقیر این بود، که مردان و زنان تفاوت های بسیار زیادی با هم دارند. تا آنجا که آنجا که انگار مردان از یک سیاره آمده اند و زنان از سیاره ای دیگر. حال که این دو موجود کاملا بیگانه قرار است در کنار هم زندگی کنند، باید نکاتی را رعایت کنند، تا بتوانند مسالمت آمیز و بدون درگیری زندگی خود را بگذرانند.
در نگاه اول، این نکات کاملا صحیح است؛ ولی مسأله کلیدی که اخلاق زناشویی غربی (مادی) را، از نگاه زناشویی اسلامی جدا می کند، این نکته است که در منطق اسلام آنچه اهمیت دارد، رعایت حقوق همسر است؛ اما در نگاه غربی آنچه اهمیت دارد، راضی کردن همسر است.
برای روشن تر شدن بحث، مثالی می زنم؛ اگر مردی یکی از حقوق همسر خود را رعایت نکند، ولی به نحوی زن را راضی کند به وضع موجود، در نگاه غربی هیچ اشکالی ندارد؛ ولی در نگاه اسلامی، مرد به زن جفا کرده و به او مدیون است.

شریعت اولوالعزم پرور

#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_149
#جلسه_370
#اولوالعزم
#شریعت_اولوالعزم_پرور

🔰شریعت اولوالعزم پرور
حضرت امام (ره) در کتاب چهل حدیث خود می‌فرمایند:
«بعضى از مشايخ ما(یت الله شاه آبادی قدس سره) ، أطال اللّه عمره، مى‏فرمودند كه «عزم» جوهره انسانيت و ميزان امتياز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است.»
می‌توان گفت که از همین روست که سرداران توحید را انبیاء اولوالعزم نامیده‌اند؛ چرا که ایشان قلّه درجات انسانیت را در نوردیده اند تا آنجا که ایشان میزان و معیار اعمال امت خویش هستند.
مرتبت و منزلت عزم به عنوان جوهره انسانیت آنقدر عزیز است که در دعای شب مبعث عزم برترین زاد و توشه راحل الی الله معرفی شده است:
«وَ قَدْ عَلِمْتُ انَّ افْضَلَ زادِ الرَّاحِلِ‏ الَيْكَ‏ عَزْمُ إِرادَةٍ يَخْتارُكَ بِها،
وَ قَدْ ناجاكَ بِعَزْمِ الإِرادَةِ قَلْبِي‏»

در یادداشتهای پیشین مطرح شد که اولوالعزم بودن به معنای آنست که انسان در طلب معالی امور باشد(ِنّ اللهَ تعالي يحِبُّ مَعالي الاُمورِ و أشرافَها و يكرَهُ سَفسافَها). خداوند این مهم را با فطرت عشق به کمال آدمی و تنفر از نقص در جوهره جان و جهان آدمی مفطور ساخته است. هر انسانی در پی بی نهایت و ابدیت است. اما ما آدمیان شوربختانه مصادیق دروغین را پاسخی به این ندای فطری قرار میدهیم.

با استمداد از بیانی از امام صادق علیه السلام مطرح شد که در این مسیر طلب معالی امور موانعی هست:
ثَلَاثٌ يَحْجُزْنَ الْمَرْءَ عَنْ طَلَبِ الْمَعَالِي قَصْرُ الْهِمَّةِ وَ قِلَّةُ الْحِيلَةِ وَ ضَعْفُ الرَّأْي‏. تحف العقول، ص318

خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله منتهای عزم و اراده آدمی را به منصه ظهور گذاشتند و شریعت ختمی مأموریت اش آنست که امتی اولوالعزم برای تحقق آرمان و ارزشهای نبی ختمی صلوات الله علیه و آله بپروراند.

فلذا بر این اساس میتوان همه دین را با این رویکرد بازخوانی کرد. همه لایه های دین حقیقت، طریقت و شریعت همه برای پرورش امتی اولوالعزم است.
و اولوالعزم بودن لوازمی دارد:
قوة الرأی
کثرة الحیلة
و علوّ الهمّة
فلذا لایه های مختلف دین برای آنست که این لوازم را برای ما تدارک سازند. لایه حقیقت دین ما را از قوّة الرای برخوردار ساخته، لایه طریقت ما را با کثرة الحیلة و کثرة الطرق نیل به اهداف و آرمانهای الهی آشنا می سازد و نهایتا شریعت ختمی ما را از دون همّتی و قصر الهمّة می رهاند.

به طور مثال در نماز
در تک تک اجزا و توصیه های مربوط به آن میتوان رگه هایی از تقویت عزم را دید.
در اصل به توصیه 51 رکعت نماز واجب خواندن
در توصیه به خواندن نافله های نماز
در توصیه به خواندن نماز در مسجد
در توصیه به خواندن نماز به صورت جماعت
در توصیه به خواندن نماز در اول وقت
در توصیه به خواندن نماز با تعقیبات
و …

همه و همه اصل تقویم و تقویت عزم در آن به صورت جدی مشهود می باشد.

بر همین اساس میتوان با این عینک خوانشی متفاوت از لایه های مختلف دین ختمی داشته باشیم.

🔰 رشوه و نظام اداری

#امید_فشندی
#یادداشت_218
#جلسه_370
#مشخصات_اسلام
#بازتقریر

🔰 رشوه و نظام اداری

رشوه در ساحت فردی معنا ندارد و جایی قابل تصویر است كه امكانی عمومی (حقوق عامه/بیت‌المال) در اختیار شخصی باشد كه مسئول اختصاص آن بر اساس ضوابظ و معیارهای قانونی است.

خود این مسئول نیز در قبال این خدمت، حقوق و مزایایی از بیت‌المال یا نهاد و جایگاه قانونی مربوطه، دریافت می‌كند، یا گاهی ممكن از هزینه‌ی این خدمت را از خود متقاضی دریافت كند.

اما مهم این است كه ضوابط استحقاق و إعطای حقوق و خدماتی كه مراجعه‌كنندگان از این مسئول مربوطه دارند، مشخص باشد.

حال اگر این مسئول در قبال إعطای حق مورد مطالبه، چیزی بیش از كارمزد تعریف‌شده‌ی خویش طلب كند، یا بخواهد در قبال دریافت چیزی، چیزی بیش از حق متقاضی به وی بدهد، #رشوه می‌شود.

اصل رشوه موجب اختلال در نظام اداری و خدمات عادلانه است، و البته زاییده‌ی نارسایی‌هایی نظام و قوانین موجود هم هست.

عدالت‌محوری قوانین و شفافیت در اجرای آن‌ها، از پیش‌گیرهای اصلی آفت شوم رشوه است.

13 دی 1400

بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 1) توسعه به همه ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) به وسیله تأکید بر مناط

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_287 (بخش اول)
#جلسه_370

💠 بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 1) توسعه به همه ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) به وسیله تأکید بر مناط

شهید مطهری در بحث مشخصات اسلام از منظر ایدئولوژی یکی از این مشخصات را #حرام_بودن_احتکار می دانند و می فرمایند:
«گردآوری ارزاق عمومی و نگه‌داشتن آنها به منظور بالا رفتن‏ قيمتها و گران‌تر فروختن، حرام و ممنوع است، حاكم شرعی علی‏رغم ميل و رضای مالك، آنها را به بازار عرضه [كرده] و به قيمت عادلانه به فروش‏ می‏رساند.» مجموعه آثار شهيد مطهري (وحى و نبوت)، ج‏2، ص: 245

ایشان نقطه تأکید را روی #ارزاق_عمومی می برند، اما در فضای فقهی ما این تعمیم داده نشده و تأکید بر موارد محدودی برده شده است؛ مثلا حضرت امام خمینی (ره) در کتاب تحریر الوسیله می فرمایند:
«مسأله 23- احتكار حرام است؛ و آن عبارت است از اينكه طعام را حبس و جمع كند و انتظار بكشد كه گران شود در حالى كه مسلمين به آن احتياج دارند و براى آن‏ها ضرورى است و كسى هم نيست كه به قدر كفايتشان، براى آن‏ها بذل نمايد. و اقوى آن است كه احتكار تحقق پيدا نمى‏كند مگر در غلّات چهارگانه (گندم و جو و خرما و كشمش) و روغن (حيوانى) و روغن زيتون. البته جمع كردن مطلق آنچه كه مردم به آن نياز دارند، امرى است كه از آن اعراض شده است (و مطلوب نيست). و ليكن براى غير آنچه كه ذكر شد، احكام احتكار ثابت نيست.» تحرير الوسيلة(ترجمه فارسى)، ج‏1، ص: 571
کسانی که در فقه احتکار را حرام می دانند تقریباً اجماع بر غلات و روغن دارند؛ (برخی ها اصل احتکار را مکروه می دانند نه حرام!)

به نظر می رسد که با محدود کردن حرمت احتکار در این موارد محدود در طول گذر زمان و تغییر سبک زندگی جوامع و همچنین در همان موقع تشریع نیز در غیر از شبه جزیره این حکم به درستی اجرا نخواهد شد. به دو شکل می شود مشکل حصر در موارد محدود گفته شده در فقه را حل کرد

1️⃣ توسعه به همه ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) به وسیله تأکید بر مناط

به نظر می رسد که مناط در حرام کردن احتکار در غلات و روغن روی نیاز عموم مردم به آن می باشد، و روایات هم این مناط را بیان می کنند.
مثلا در صحیحه حماد از حلبی چنین می آید:
22901- 2- وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَحْتَكِرُ الطَّعَامَ وَ يَتَرَبَّصُ بِهِ هَلْ يَصْلُحُ‏ ذَلِكَ قَالَ إِنْ كَانَ الطَّعَامُ كَثِيراً يَسَعُ النَّاسَ فَلَا بَأْسَ بِهِ وَ إِنْ كَانَ الطَّعَامُ قَلِيلًا لَا يَسَعُ النَّاسَ فَإِنَّهُ يُكْرَهُ أَنْ يَحْتَكِرَ الطَّعَامَ وَ يَتْرُكَ النَّاسَ لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ.
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 424
همانطور که می بینیم در این روایت بر قلیل بودن طعام و عدم دستری مردم به عنوان مناط احتکار بیان شده است. البته در این روایت فقط طعام بیان شده است و انحصار به موارد ذکر شده نیامده است.

یا در صحیحه حذیفه بن منصور از امام صادق علیه السلام روی تمام شدن طعام تأکید شده و می فرماید:
22916- 1- مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: نَفِدَ الطَّعَامُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَأَتَاهُ الْمُسْلِمُونَ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ نَفِدَ الطَّعَامُ وَ لَمْ يَبْقَ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ إِلَّا عِنْدَ فُلَانٍ فَمُرْهُ بِبَيْعِهِ قَالَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا فُلَانُ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ ذَكَرُوا أَنَّ الطَّعَامَ قَدْ نَفِدَ إِلَّا شَيْ‏ءٌ عِنْدَكَ فَأَخْرِجْهُ وَ بِعْهُ كَيْفَ شِئْتَ وَ لَا تَحْبِسْهُ.
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 429

بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 1) توسعه به همه ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) به وسیله تأکید بر مناط

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_287 (بخش دوم)
#جلسه_370

💠 بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 1) توسعه به همه ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) به وسیله تأکید بر مناط

پس می توان گفت که مناط احتکار نیاز عمومی مردم به آن کالا می باشد، و اگر چنین کالایی را کسی در انبار نگه دارد، چون باعث از بین رفتن تعادل بازار می شود، این کار او مصداق احتکار و حرام است.
حتی در صحیحه حناط که محور پرسش و پاسخ گندم است، حضرت امام صادق علیه السلام وقتی می خواهند پاسخ بدهند عنوان عام طعام را می آورند،
22915- 3- وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِي الْفَضْلِ سَالِمٍ الْحَنَّاطِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا عَمَلُكَ قُلْتُ حَنَّاطٌ وَ رُبَّمَا قَدِمْتُ عَلَى نَفَاقٍ وَ رُبَّمَا قَدِمْتُ عَلَى كَسَادٍ فَحَبَسْتُ قَالَ فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكَ فِيهِ قُلْتُ يَقُولُونَ مُحْتَكِرٌ فَقَالَ يَبِيعُهُ أَحَدٌ غَيْرُكَ قُلْتُ مَا أَبِيعُ أَنَا مِنْ أَلْفِ جُزْءٍ جُزْءاً قَالَ لَا بَأْسَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ- يُقَالُ لَهُ حَكِيمُ بْنُ حِزَامٍ- وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ الطَّعَامُ الْمَدِينَةَ اشْتَرَاهُ كُلَّهُ فَمَرَّ عَلَيْهِ النَّبِيُّ ص فَقَالَ يَا حَكِيمَ بْنَ حِزَامٍ إِيَّاكَ أَنْ تَحْتَكِرَ.
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 428

فقط می ماند توجیه روایاتی که بر انحصار تأکید می کند، مثل روایت صحیحه غیاث از ابی عبدالله علیه السلام:
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَيْسَ الْحُكْرَةُ إِلَّا فِي الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ وَ السَّمْنِ.
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 425
یا روایت ابی البختری که جناب حمیری در قرب الاسناد نقل می کنند:
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ‏ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَنْهَى عَنِ الْحُكْرَةِ فِي الْأَمْصَارِ فَقَالَ لَيْسَ الْحُكْرَةُ إِلَّا فِي الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِيرِ وَ التَّمْرِ وَ الزَّبِيبِ وَ السَّمْنِ.
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 426

با توجه به اینکه محور را روی مناط بردیم، این روایات هم به عنوان اینکه در این موارد نیز چون آن مناط صدق می کند و در زمان صدر اسلام ارزاق عمومی مردم که به عنوان طعام مورد نیازشان می شد عموماً همین موارد بودند، پس این موارد از باب کالاهای اساسی یا ارزاق عمومی ذکر شده اند.

ایده دیگری نیز وجود دارد که در یادداشت بعد خواهم پرداخت ان شاء الله.

بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 2) توسعه به وسیله حکم حکومتی

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_288 (بخش اول)
#جلسه_370

💠 بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 2) توسعه به وسیله حکم حکومتی

در یادداشت قبل بحث امکان توسعه احتکار از موارد محدودی که برای آن ذکر شده به همه کالاهای اساسی را بررسی کردیم و ایده ای مبنی بر توسعه بر اساس تأکید بر مناط ارائه شد، اما مهم ترین مانع جلوی آن ایده این است که تقریباً اجماع فقها مقابل آن توسعه قرار دارد و روایاتی که بر انحصار تأکید می کند نیز چنان صریح هستند که به سختی می توان آن ها را به عنوان مصداق کالای اساسی یا ارزاق عمومی حساب کرد.
واقع این است که روایاتی که بر عنوان عام طعام و یا مناط نیاز عمومی به یک کالا تأکید می کند عام هستند و روایاتی که حصر در موارد محدودی را بیان می کند خاص هستند و آن روایات را تخصیص می زنند.

لذا علی رغم اینکه ایده توسعه به واسطه مناط می تواند ایده مقبولی باشد و به این اشکالات هم می توان جواب هایی داد، مثل اینکه اجماع شکل گرفته اجماعی که حجت شرعی باشد نیست، روایاتی انحصار هر چه هم تأکید داشته باشند می تواند به واسطه اینکه مناط اساسی در این حکم را نیاز عمومی دانستیم به مصداق انحصاری این عنوان در آن زمان تأویل برده شود، و یا اینکه با تأکید بر مناط و مصداق دانستن موارد محدود ذکر شده جلوی تخصیص روایات حاوی مناط به وسیله روایات خاص شویم؛ ولی از این قلت و ان قلت ها می گذریم و ایده دیگری برای توسعه موارد احتکار که با فتوای مشهور هم درگیر نشود ارائه می دهیم.

2️⃣ توسعه به وسیله حکم حکومتی

با توجه به اینکه هر گونه احتکار در غیر از طعام هایی که در روایات ذکر شده (گندم و جو و خرما و كشمش و روغن) باعث اخلال در اقتصاد جامعه و به تبع اخلال در نظام و هرج و مرج می شود و حتی ممکن است باعث فروپاشی و براندازی حکومت اسلامی شود؛ واضح است که باید راهی برای جلوگیری از این احتکارها در اختیار حکومت اسلامی باشد تا بتواند از این مفاسد اقتصادی جلوگیری کند.

اگر حکومت را اهمّ احکام الهیه بدانیم و بر جمیع احکام شرعیه الهیّه مقدم بدانیم، حکومت فقط در دایره احکام فرعیه الهیه دارای اختیار نیست، بلکه خود حکومت از احکام اولیّه است و بر تمام احکام فرعیه مقدم است؛ لذا حاکم اسلامی می تواند بر مبنای مصالح اسلام حتی احکام اولیه مثل نماز و روزه و حج را موقتاً تعطیل کند!
و برای عصر غیبت نیز ولایت فقیه در لایه تشریع را شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله ص بدانیم؛

آنگاه باید گفت که حکومت اسلامی می تواند برای جلوگیری از اخلال در اقتصاد و اخلال در زندگی اجتماعی و در نتیجه هرج و مرج و آشوب و براندازی؛ در ارزاق عمومی (کالاهای اساسی) بلکه در همه اقسام طعام و بالاتر در همه کالاها احتکار را ممنوع اعلام کند و به واسطه حکم حکومتی حاکم الهی موارد احتکار را توسعه می دهد و با هر نوع احتکار هر نوع کالایی برخورد قانونی می کند و این حکم به واسطه اینکه ذیل نظام ولایی دارد انجام می شود، شرعیت دارد.
.

بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 2) توسعه به وسیله حکم حکومتی

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_288 (بخش دوم)
#جلسه_370

💠 بررسی فقهی امکان توسعه موارد احتکار (ایده 2) توسعه به وسیله حکم حکومتی

به این صورت با دشواری که در روایات برای توسعه وجود دارد درگیر نمی شویم، و با توجه به اینکه روایات حصر راه را برای توسعه از غیر طریق مناط گیری که اکثر فقها به دلیل اینکه معتقد هستند این قیاس است، همراهی نمی کنند؛ نمی دهند، با مشهور فقها نیز درگیر نمی شویم و حکم همانطور که خود حضرت امام خمینی ره که قائل به توسعه از این طریق هستند، در کتاب فقهی خود بر اقوی بودن حصر فتوا می دهند؛ حکم را همان موارد محدود می دانیم ولی به واسطه دستگاه حکومتی حاکم اسلامی در مواردی که نیاز به برخورد با محتکران غیر از (گندم و جو و خرما و كشمش و روغن) است با آن ها برخورد می کنیم.

حضرت امام خمینی در نامه معروفی که بعد از یکی از خطبه های نماز جمعه آیت الله خامنه ای برای ذکر حدود اختیارات حکومت اسلامی به ایشان می زنند این ایده را تقریباً تصریح می فرمایند:
«از بيانات جنابعالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مى‏شود كه شما حكومت را كه به معناى ولايت مطلقه‏اى كه از جانب خدا به نبى اكرم- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- واگذار شده و اهمّ احكام الهى است و بر جميع احكام شرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمى‏دانيد. و تعبير به آنكه اين جانب گفته‏ام حكومت در چهارچوب احكام الهى داراى اختيار است بكلى بر خلاف گفته‏هاى اين جانب بود. اگر اختياراتِ حكومت در چهارچوب احكام فرعيه الهيه است، بايد عرضِ حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضّه به نبى اسلام- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- يك پديده بى‏معنا و محتوا باشد و اشاره مى‏كنم به پيامدهاى آن، كه هيچ كس نمى‏تواند ملتزم به آنها باشد: مثلًا خيابان كِشيها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا حريم آن است در چهارچوب احكام فرعيه نيست. نظام وظيفه، و اعزام الزامى به جبهه‏ها، و جلوگيرى از ورود و خروج ارز، و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا، و منع احتكار در غير دو- سه مورد، و گمركات و ماليات، و جلوگيرى از گرانفروشى، قيمت گذارى، و جلوگيرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد، و صدها امثال آن، كه از اختيارات دولت است، بنا بر تفسير شما خارج است؛ و صدها امثال اينها.»
صحيفه امام، ج‏20، ص: 452

همچنین در حضرت امام خمینی ره [حكم به آقاى مهدى بازرگان جهت تعيين هيأت پنج نفره در مناطق نفتى] احتکار را حتی در مورد مواد نفتی نیز مطرح می کنند:
«ارتش و نظاميان حق احتكار مواد نفتى را كه براى مصرف داخلى تهيه مى‏شود ندارند و از آن بايد جلوگيرى شود.»
صحيفه امام،ج‏5، ص: 303

این ایده به یک معنا توسعه موارد احتکار نیست و ملتزم به همان فتوای مشهور در فقه می شود، ولی به واسطه اینکه واضح و بین است که حکومت اسلامی برای حفظ مصالح اسلام نیاز به برخورد با احتکار در همه طعام ها بلکه در همه کالاها (حسب مصلحت) دارد؛ از یک قاعده عام که حکومت برای حفظ کیان اسلام دستش برای توسعه و تضییق در احکام شرعی باز است، توسعه را جواز داده است.
.

زندگی کارمندی قاتل عزم و اراده

#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_150
#جلسه_370
#زندگی_کارمندی
#زیست_کارمندی

🔰زندگی کارمندی قاتل عزم و اراده
💠 تبیینی از مختصات جامعه شناختی و روانشناختی زندگی کارمند
ما تصوری دقیق و روشن و با وضوح بالا از آثار و مصائب زندگی کارمندی نداشته و نداریم و الّا زود به فکر یک انقلاب اداری می افتادیم! برخی از مختصات جامعه شناختی و روانشناختی زیست کارمندی جهت تصویرسازی از این جرثومه ای که بدان مبتلا و گرفتاریم لیست شده است:

🔸زیستی پیرو مکتب روزمرّگی
کارمند فلسفه مستقلی برای حیات و زیستن خویش ندارد. جهان عقیدتی وی در یک زندگانی روزمرّه رنگ باخته و همه چیز تبدیل به عادت می شود. روزمرّگی همه چیز را در نوردیده، مومنتوم تغییر را در وجود آدمی به صفر رسانده و سرانجام کارمند تبدیل به ربات و ماشینی برای تکرار کارهای روزمرّه مبدل میگردد.
روزمرّگی ابتدائا طراوت و نشاط را از آدمی گرفته و نهایتا هویت و شخصیت وی را متلاشی می سازد. انسان کارمند انسانی بی هویت و بی شخصیت است.
انسان روزمرّه بی هدف است برایش مهم نیست از کجا آمده، در کجا قرار دارد و به کجا رهسپار است.

🔸زیستی در افق حیوانیت
روزمرّگی آدمی را از وادی جنود عقل دور ساخته و به ورطه جنود جهل می اندازد. آأمی به واسطه گرفتار شدن در گرداب روزمرّگی از افق انسانیت دور گشته و گام به گام در منجلاب حیوانیت فرو می رود.
انسان کارمند کار میکند که حقوق بگیرد و حقوق میگیرد که نیازهای اولیه مادی خویش را برطرف سازد و بلکه سعی میکند با ترفندهایی که ممکن است هم اخلاقی و شرعی نباشند مراتب ترقی در نردبان زیست کارمندی را در نوردیده تا با در آمد بیشتر نیازهای اولیه مادی خویش را بهتر بر طرف سازد.
کارمندی انسان را به تفکر و تعقل دعوت نمی کند بلکه دعوت میکند که اگر میخواهی مراتب ترقی در نردبان این زیست را طی کنی فکر نکن! بره ای سر به زیر و رام چوپان گله باش!

🔸کارمندی و مقوله کاستن از توکل
مرحوم آ.حائری شیرازی این مطلب را اینچنین توضیح میدهند:
«شخصیت انسان، در رابطه‌ی بین تلاش او برای تولید ارزش اضافی و حق مصرفی که دارد، تبلور پیدا می‌کند. حال اگر دولت آمد و این رابطه را برهم زد، باعث می‌شود که فرد ادامه‌ی حیات خودش را در «تلاش خود» نبیند، بلکه در این ببیند که «دولت» او را بپذیرد و «استخدامش» کند. در صورتی که شخصیت فرد موقعی تبلور پیدا می‌کند که او «کار» خودش را در «نانش» مشاهده کند و کسی را در آن، «واسطه» نبیند. کسی که «ماهیانه» می‌گیرد و خودش را به دولت می‌فروشد و با آن ارتزاق می‌کند، چشمش به دست دولت است، نه خدا. این فرد چطور می‌تواند با تمام وجود، چشمش به دست خدا باشد؟ اما وقتی که ثمره‌ی کار خودش را دید، از خدا می‌خواهد که به او توفیق کار بیشتر بدهد. می‌گوید من تلاش می‌کنم این نخواست، یکی دیگر. اما کسی که می‌گوید اگر دولت نخواست برای او کار بکنم، بعد چه می‌شود؟ چنین فردی از نظر اعتقادات تحلیل می‌رود. پس برای رسیدن به شخصیت مستقل، فرد باید راهی برای «استقلال در روابط تولیدش» پیدا کند.»

🔸دیار کارمندی، دیار بی آرمانی
کارمند فردی بی آرمان است. چون شخصیتش متلاشی شده، چون قدرت تفکر و تعقل از او گرفته شده، چون پیرو مکتب زندگی روزمرّه شده است.
دیار کارمندی مذبح آرمان های والای انسانیست. کارمند دلیلی برای آرمانخواهی ندارد. چرا باید برای آرمانجویی هزینه بدهد؟!
دیار کارمندی آرمانخواهی را حماقت و بلاهت میداند و از این رو دیار کارمندی را میتوان دیار قاعدین دانست. قاعدینی که به ولیّ خدا می گویند: انت و ربّک فقاتلا! انا هاهنا قاعدون!

🔸زیستن در بی زمانی؛ بیهودگی سرمایه عمر
برای کارمند زمان مهم نیست. چون آرمانی ندارد که بخواهد زودتر بدان برسد. کارمند یک ماشین عادتمند روزمرّه است فلذا زمان برایش مهم نیست. تلاش مضاعف برای زودتر انجام شدن کارها بی معنیست. مشقت و تعبی است که هیچ ما بازای معناداری برایش دریافت نمیکند. فلذا هر چه بیشتر ارباب رجوع در کمبود وقت جلز ولز میکند کارمند غرق در بی زمانی همه چیز برایش ساکن و راکد است.

🔸تعطیل فکر
در زیست کارمندی چون همه چیز ساکن و راکد است. بی زمان است فلذا فکر و تعقل هم راکد میگردد. دلیلی برای فکرکردن جهت استفاده بهینه از زمان وجود ندارد. دلیلی برای بهینه ساختن فرآیندها وجود ندارد. همین است که فکر منعطل و راکد میگردد.

البته موارد بیشتری را میتوان ذکر کرد.
.

ایجاد احساس بی هویتی شاهراه استعمار برای استثمار

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_369
#یادداشت_112

شاهراه استعمار برای استثمار یک ملت، ایجاد احساس بی هویتی در آن ملت و به تدریج نفوذ فرهنگی و سپس برده کردن آن ملت است.
حال اگر بخشی از نخبگان این ملت بیدار شدند و خواستند جلوی این چپاول را بگیرند چه باید بکنند؟
راههای مختلفی ممکن است پیشنهاد شود اما در همه ی پیشنهادها باید توجه شود که مادامیکه در موضع دفاع باشند اصلاح أمر به سختی ممکن است.
برای جامعه ای که بخش زیادی از مردمش نسبت به فرهنگ و تمدن غرب خودباخته و منفعلند از همین حس بی هویتی میتوان بعنوان ابزاری برای ایجاد هویت استفاده کرد.
چگونه؟
وقتی ما همیشه در لاک دفاعی باشیم بالاخره غرب از روزنه هایی راهی برای خود باز میکند و همیشه هم در داخل آغوشهایی آماده و باز برای استقبال از آنها وجود دارد.
وقتی معیار ارزش بخشی، غرب باشد باید با صادرات فرهنگ فطری خود به آن دیار که با استقبال طیف وسیعی از مردمیکه بر فطرت خود باقی مانده اند مواجه خواهد شد غنای فرهنگ خود را اثبات کرد.
بخش خاکستری جامعه باید شریعت خود را در آغوش غرب ببیند تا ارزش و هویت خود باز یابند تا به تدریج جایگاه قبله گاهی غرب رو به أفول بگذارد.

در صنعت خودروسازی، صادرات و حضور در بازارهای جهانی برای حفظ بازار داخلی یکی از سیاستهای مشخص و پذیرفته شده است.

توحید و نگاه انقلابی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_155
#جلسه_369

🔰نگاه انقلابی صرف(به معنای مبارزه ای) به عالم نشات گرفته از نگاه تنزیهی به توحید است. جریاناتی که راهبردشان در عالم صرفا بر اساس نفی عبودیت غیر خدا و از بین دشمنان خدا و مظاهر آنان تدوین شده است، در عمل چیزی جز خرابی به بار نمی آورند. بعد از جنگ و کشتار و تصرف سرزمین ها،‌ وقتی نوبت به سازندگی می رسد حرفی برای گفتن ندارند. نمی توانند از مواهبت خداوند متعال به درستی استفاده کنند و روابط بین پدیده ها را کشف کنند و مرز های علم و فن آوری را گسترش دهند. سرانجام چون به کار زندگی دنیایی انسان نمی آیند، نابود میشوند و سرنوشتی جز داعش و القاعده نخواهند داشت. این انحراف به شدت جریانات انقلابی ما را در معرض خطر قرار داده است.

🔸در مقابل نیز جریاناتی هستند که تهی از نگاه انقلابی و تنزیهی اند و نگرش صلح کل را برای خود نهادیه کرده اند. اینان بر اساس این بینش که همه عالم آیات الهی است،‌ همه چیز را قبول کرده اند و راه برای جولان بی نهایت طواغیت و دشمنان الهی باز کرده اند و الگو هایی نظیر کشور امارات را پدید آورده اند.

✅لکن نگاه اسلام هر دو جنبه است. اسلام زندگی انسان را دو ساحتی می بیند و برای هر دو ساحت ارزش و اعتبار قائل است. هردو ساحت را در زندگی بشیریت ضروری می شمارد و تعالی مطلوب زندگی انسانی را در هر دو ساحت تعریف میکند. هم معنویت و توجه به خدا و مبارزه با دشمنان خدا، و هم زندگی سازی و توجه به دنیا و رفاه انسان ها.

نگاه تنزیهی صرف با ساخت زندگی برای انسان و رفاه او سازگار نیست و نگاه تشبیهی صرف سرانجام به بی دینی و دوری از خدای متعال گرفتار خواهد شد.
صراط مستقیم توجه به هر دو ساحت است. دین آباد و دنیای آباد.
✨اصلا برای تنزیه نیز تشبیه نیاز است. بدون پیشرفت نمی توان دست طواغیت عالم را قطع کرد.

🔸«دين اگر دين اسلام است، كه ما امروز طرف‏دار آن هستيم، دينى است كه انقلاب مى ‏كند؛ دينى است كه براى ميدان ها سرباز درست مى ‏كند؛ دينى است كه به علم دعوت مى‏ كند. اصلًا علت اينكه مسلمانان توانستند براى مدت چند قرن مشعل علم را در دنيا به دست بگيرند، همين توجه اسلام به علم و دانش بود.»

🔸«اساس نگاه اسلامی به پیشرفت بر اساس نگاهی به انسان است. این پایه همه مطالبی است که در باب پیشرفت باید در نظر گرفته شود. اسلام انسان را یک موجود دو ساحتی می داند. دارای دنیا و اخرت. شاخص و فارق عمده این است. اگر یک تمدن،‌فرهنگی و آیینی انسان را تک ساحتی دانست، خوشبختی انسان را فقط در زندگی مادی دنیایی به حساب آورد، در منطق او پیشرفت تبعا به کلی متفاوت خواهد بود با پیشرفت در منطق اسلام که انسان را دو ساحتی میداند. کشور ما و جامعه اسلامی آن وقتی پیشرفته است که نه فقط دنیای مردم را آباد کند بلکه آخرت مردم را هم اباد کند. پیغمبران این را میخواهند. دنیا و آخرت
نه دنیای انسان باید مغفول عنه واقع شود به توهم دنباله گیری از آخرت، نه آخرت باید مغفول عنه واقع بشود به خاطر دنبال گیری از دنیا آن پیشرفتی که در جامعه اسلامی مورد نظر این چنین پیشرفتی است.»

استثمار

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#جلسه_369
#محمد_صحرایی
#استثمار_نوین
#یادداشت_113

استثمار یعنی طوری هویت یک جامعه را نابود کنند که جرأت فکر کردن و اندیشیدن و استفاده از سرمایه ها و تراث را از آن جامعه بگیرند. شلوار نو را پاره بخرند و اگر پاره نیست پاره کنند و بعد بپوشند

استثمار یعنی در حالیکه هر روز بر تعداد آبرومندانی که سر در سطل های زباله میکنند و از میان زباله های گندیده قوت روزانه شان را فراهم میکنند افزوده میشود، هر روز بر بانکهای خصوصی که حق چاپ پول و خلق اعتبار دارند افزوده شود(الان 36 تا بانک خصوصی داریم) تا با این اعتبار خلق شده بنگاه داری کنند و آن چند پول سیاه جیب آن زباله گرد را چپاول کنند.

استثمار یعنی در حالیکه در حاشیه ی شهرها، صدها هزار هکتار زمین قابل سکونت وجود دارد و شرعا مال امام زمان است شیعیان امام زمان توسط حاکمیت شیعه از داشتن یک حیات کوچک که بچه شیعه های امام زمان در آن بازی کنند و تربیت شوند و مادرشان چند قدمی در آن راه برود تا از خطر فراگیر افسردگی در أمان بماند محروم شوند.

استثمار یعنی عقلانیتی از سوی دانشگاه با بودجه ی نفتی که مال امام زمان است به جامعه ی شیعه تزریق شود که بخشی از شیعیان در عین اعتقاد به شریعت اسلام، عقلانیت دینی را به سخره بگیرند. مفهوم برکت و روزی رسانی در عین تجربه شدن در صحنه به سخره گرفته شود.
در اقتصاد مفاهیمی همچون “و من یتقل الله یجعل له مخرجا”، “و من یتوکل علی الله فهو حسبه”، “ان الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شیء قدرا” خنده دار باشد و در نظام سلامت و درمان مفاهیم توسل و شفا گرفتن به سخره گرفته شوند.

استثمار یعنی شیعیان امام زمان سند 2030 را که پرورده و عصاره ی نظام تربیت کفر حربی است را با سرمایه ی امام زمان اجرا کنند و برای نظام کفر سرباز تربیت کنند.

استثمار یعنی همه ی برنامه ی شبکه ی قرآن با محوریت لحن و صوت و پخش قرائتهای درخواستی بچرخد بطوریکه حال مخاطب غیرقاری از این شبکه بهم بخورد.

استثمار یعنی پیش چشم همه، هزاران بیمار کرونایی را با کمتر از یک درصد تلفات، با طب بومی خود درمان کنیم و جلوی چشمانمان هزاران عزیزمان که وضعیت مطلوبی هم داشتند چند روزه در بیمارستان با داروها و تجویزات سازمان بهداشت جهانی کشته شوند و سپس مثل مردمی که دنبال خر دجال میدوند و فضولات آن را میخورند بدنبال دستورات و توصیه ها و واکسنهای هدیه شده از نظام سلطه بدویم.

استثمار یعنی آنقدر کوتاهی کنیم و در فضای انتزاعی فلسفه روی فلسفه و فقه روی فقه تولید کنیم که حالا بعد از گذشتن 1400 سال از پایمال شدن تمدن روم توسط تمدن اسلام در تنها کشور اسلامی جهان هر روز ساختمان بزرگ و بزرگتری با نماد رومی سربرآورد و ما یا کلا نفهمیم که چه اتفاقی دارد می افتد و یا اگر بفهمیم افسوسکی بخوریم و بخاطر قطع نشدن همان شهریه ی فقیرانه ی خود دنباله ی کار حوزوی خودمان که همان سیر قبلی هاست را پی بگیریم.

ضدیّت هویت با استثمار

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_147
#جلسه_369

⭕️ضدیّت هویت با استثمار

بی‌هویت کردن، مقدمه‌ی استثمار است.
وقتی قرار است استثماری رخ دهد، اگر نگوییم لازمه‌ی استثمار، گرفتن هویت است، حداقل می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین تسهیل کننده‌های استثمار، بی‌هویت‌کردن است. و معمولا هم در طول تاریخ کسانی استثمار شدند که هویت خود را از دست داده‌اند، حال چه در استثمار‌های فردی و یا اجتماعی که یک ملت به استثمار کشیده شده است. والبته با کمی دقیق شدن در تاریخ شاید بتوان ریشه‌هایی یافت که طواغیت زمانه، موجب این بی‌هویتی بودند تا بتوانند بهتر بهره‌کشی کنند. و حتی این استثمار جهانی که در عصر حاضر وجود دارد، پیوند عمیقی دارد با بی‌هویتی ملت‌ها؛ لذا به راحتی می‌توان رابطه مستقیم بی‌هویتی با استثمار را یافت.

از همین پیوند عمیق،‌ می‌توان یکی از شاه‌راه‌های مقابله با استثمار را کشف کرد؛ هویت. بازشناسی هویت فردی، ملی، مذهبی برای مقابله با استثمار، نقش کلیدی دارد. اگر هویت بازیابی شود و احساس هویت زنده شود، دیگر به راحتی کسی نمی‌تواند بهره‌کشی کند.

پیشکش شیطانی

#محمد_امامی
#یادداشت_84
#مشخصات_اسلام
#جلسه_369
#پیشکش_شیطانی

❇️ رشوه پدیده ای است پنهان و آرام، سیرتی است از صورت های اجتماعی که محور مناسبات اجتماعی را هدف گرفته است.رشوه نقطه تلاقی فساد سیاسی با فساد اقتصادی است.

❇️بهره روی و تعاملات اجتماعی در جامعه از خدمت_خدمت به پول_خدمت تبدیل میشود؛ و هرچه گستره اش را بیشتر کند این مبادله ساده به بازاری در زیر پوست نظام اداری تبدیل میشود. حاکمان سیاسی، مردم، و کارچاق کن ها عناصر تشکیل دهنده این بازار هستند.

❇️از سوی دیگر رشوه بهای قدرت است، بهای ملک طلق حکمرانان است، مظهر جدی فساد حاکمان سیاسی است،تجاوزی است به حقوق عامه مردم که قدرتی برای احقاق حقوق ندارند. رشوه وقتی تجلی می کند که مسولین سیاسی کار خود را محصول قدرت بدانند که در بازار به خدمت حراج می گذارند. رشوه آفتی است که اعتماد ها را می زداید.تلاش جامعه را برای احقاق حق به رکود می کشاند.

✅ قدم های اولیه دولت سازی را باید محکم برداشت،رشوه مانع جدی دولت سازی است، هم حاکمان را به فساد می کشد، وهم رفتار سازمانی را تغییر میدهد. باید دربرابر این پیشکش شیطانی قد علم کرد…

از ماست که بر ماست !

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_97
#جلسه_369
#نقد

از ماست که بر ماست !

صحبت های نقویان برای بنده هیچ جای تعجب نداشت. اصلا هم لازم نیست که فکر کنیم یک توطئه ای در کار است که در ظرف چند روز نقویان و زیبا کلام این مزخرفات را بلغور کنند.
توطئه اصلی وادادگی حوزه های علمیه است!
توطئه اصلی زمانی رقم خورد که طی یک پرسه در طول بیش از یک قرن ابهت شریعت ختمی در چشم این مردم به بهانه های مختلف شکسته شد!
قبل انقلاب می گفتند “می بخور منبر بسوزان مردم آزاری نکن”
بعد ها گفتند ظواهر دین بدون اندیشه و روشنفکری ارزشی ندارد!
بعد ها شروع کردند در برنامه های صدا وسیما زهر ماری قاطی کردند تا مردم ماهواره نبینند!
یکم بعد تر گفتیم اصلا مخاطب صدا و سیما باید مخاطب خاکستری ( عملا متمایل به سیاه) باشد تا در نظر سنجی ها درصد بینندگانمان بیشتر بشود. ( همین دیشب یکی از برادران انقلابی و عمیق و مردم سالاری فهم ما که معمولا سردبیر بنگاه های رسانه ای معروف نظام است داشت از برنامه زوجی نو تعریف می کرد که چقدر خوب مباحث خانوادگی را به گوش مخاطب منتقل می کند!)
تمام سالهای دوران کودکی و نوجوانی ما در دهه هفتاد و هشتاد با فیلم های مهران مدیری و امثال او گذشت که یک بار اسم خدا در یک سریال 90 قسمتی برده نمی شد! اصلا انگار این فیلم ها را در کفرستان می سازند و انگار نه انگار که این مردم مسلمان هستند
بعد ها گفتند حکومت از زور استفاده نکند!
بعد ها گفتند اگر حتی از این ظواهر صحبت کنید مردم زده می شوند از دین!
بعد ها هم از مطلوبیت اسلام لبنانی و تساهل حزب الله لبنان گفتند که ببینید چقدر سید حسن مهربان است که حتی جولیا پطرس هم می آید برایش می خواند! ( خودمان هم چار چشمی کنسرت هایش را نگاه کردیم و گفتیم جل الخالق ببین عجب موردهایی را برادران حزب الله برای اسلام تور کرده اند)
بعد ها هم که آقا و حاج قاسم گفند این دختران بی حجاب بچه های خودمان هستند یقین کردیم که کلا باید شل کنیم تا اسلام در قلوب بیشتر نفوذکند!

مشکل اصلی آن موقعی بود که ما میخواستیم یک اسلام نایس به ملت ارائه بدهیم که بیایند در آغوش اسلام ولی غافل از این که خودمان داریم به آغوش پروژه عرفی سازی دین و پرتستانیسم اسلامی می رویم.
خوب است نگاهی به حال و روز جهان اسلام بیندازیم تا ببینیم آن کسانی که قبل از نقویان ها و امثال او میخواستند اسلام نایس ارائه بدهند چگونه تبدیل شده اند به سگ دست آموز آمریکا و اسرائیل .
بیچارگی ما این است که خمینی و خامنه ای در حوزه فقط در حد عکس مانده اند و نه بیشتر.