تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش دو (مفاد گفتمان جامع)

مفاد گفتمان جامع باید ارکان هویت شیعی را نشانه بگیرد.

از این حیث اخوت عمیقا در این تراز است. اخوت، مواسات و ولایت.

ولایت رکن اصلی هویت شیعی است. این گزاره را مجموعه اعتقادات و همچنین آیات و روایات متواتری به بیان های مختلف تبیین کرده اند. از آثار ولایت، توجه به انسان کامل به عنوان تعریف انسان و پیوند با او است.

پیوند اجتماعی با ولی، ذیل اخوت شکل می گیرد. از این منظر هرچه معنای عمیق تری از اخوت در ذهن و اندیشه جامعه شکل بگیرد، به اتصال عمیق تری با ولی دست می یابیم.


حق جویی، حق خواهی و حق طلبی رکن دیگر هویت شیعی است. ظلم ستیری و عدالتخواهی، روی دیگر این حق خواهی است. در نگاه قاهر و مسیطر توحیدی، آزاداندیشی یعنی حق خواهی. و آزاداندیشی می تواند تامین کننده این حق جویی و حق طلبی باشد.


جوهر اصلی در مکتب امام، رابطه دین و دنیاست. اساسا اسلام حقیقی به دنبال سلوک در دل دنیا و رسیدن به آخرت از دنیاست. شاید لا رهبانیة فی الاسلام و رهبانیة امتی الجهاد توجه به همین معنا باشد. نه نفی دنیا و نه توجه صرف به دنیا مورد تایید اسلام نیست. بلکه اسلام به دنبال ساخت دنیا و آباد کردن آخرت انسان است. به همین معنا دنیا مزرعه آخرت است. این نگاه علاوه بر توجه به آخرت، دنیا را نیز ارزشمندتر می کند. و بعدی معنوی و در مرتبه ای بالاتر به دنیا می دهد. زندگی گرایی یک نگاه پایه در اندیشه اسلامی است.

گذشته از آن که در زندگی گرایی می توان رئوس سبک زندگی اسلامی را جستجو کرد.

 

حفاظت شده: نسبت چرخه پیشرفت فرهنگی با بازسازی ساختارهای فرهنگی

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

مفهوم زهد و نُصح و نقش و نسبت آنها با علم ورزی(در بیان نسبت سبک زندگی دینی و تولید علم)

در یادداشت سابق به اهمیت علم در اسلام پرداخته شد و به دعای معروف امام زمان عج الله و طلب علم و معرفت و نسبت معرفت و علم اشاره شد..

در نوشتار حاضر به بخش دیگری از دعای حضرت در حق علماء که نوعی از لوازم طرفینی علم و سبک زندگی دینی را نشان میدهد میپردازیم..

حضرت در ادامه ی دعای شریف اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ….  فرموده اند …وتَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِيحَةِ….

اینکه حضرت از میان اینهمه صفات در حق علماء روی این دو صفت دست گذاشته اند نشان از نقش ویژه ی این صفات در مسیر علم دارد.

در مورد اینکه زهد چه نسبتی با حکمت و علم دارد میتوان از سایر روایات استفاده کرد.

در حدیثی از حضرت رسول خطاب به اباذر آورده شده که فرموده اند:

يَا أَبَاذَرٍّ، مَا زَهِدَ عَبْدٌ فِي الدُّنْيَا إِلَّا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ، وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ الدُّنْيَا وَ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا، وَ أَخْرَجَهُ مِنْهَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ. .(کافی جلد2 صفحه 128)

از امام صادق نقل شده است که فرمودند:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن زَهِدَ في الدنيا ، و لم يَجزَعْ مِن ذُلِّها ، و لَم يُنافِسْ في عِزِّها ، هَداهُ اللّه ُ بغَيرِ هِدايَةٍ مِن مَخلوقٍ ، و عَلَّمَهُ بغَيرِ تَعلِيمٍ ، و أثبَتَ الحِكمَةَ في صَدرِهِ و أجراها على لِسانِهِ .(کافی جلد2 صفحه 128)

در این روایات به بخشی از ارتباط وجودی زهد و إفاضه ی علم إشاره شده است.

شهید مطهری زهد را شرط اصلی علم افاضه ای میدانند و معتقدند ایندو پیوند ناگسستنی با هم دارند.

در مورد معنای زهد البته چند معنا در روایات و لسان علماء وجود دارد که همه قابل بازگشت به یک روح معنا هستند.

برخی از روایات زهد را دوری از حرامهای دنیوی دانسته اند.

برخی از علمای اخلاق به ترک دنیا  و برخی به دل کندن از دنیا تفسیر کرده اند.

امام خمینی ره زهد بمعنای اول را یک فعل جوارحی و زهد بمعنای دوم را یک فعل جوانحی و قلبی میدانند.

در حديثي از امام علي عليه السلام نقل شده که فرموده اند: زهد به معناي اجتناب و دوري از حرام دنيا است.

همچنين در حديث ديگري مي فرمايند: زهددر دنيا به ضايع نمودن مال و يا حرام نمودن حلال بر خود نيست، بلكه زهد در دنيا آن است كه به چيزي كه در دست دارى مطمئنتر نباشى از آنچه در دست خداوند ّعزوّجل است.

 

بعد از صفت زهد، صفت دیگری که حضرت آنرا برای علماء ضروری دانسته اند و آنرا از خداوند مسألت نموده اند صفت نصیحت است.

نُصح در لغت بمعنای خلوص تام است و در روایات هم بمعنای اخلاص و هم بمعنای خیرخواهی به کار رفته است.

 

بنابراین اگر علماء از دوصفت زهد و اخلاص . خیرخواهی در پرداختن به علم بی بهره و دلبسته به دنیا باشند و در مسیر تعلیم و تربیت اخلاص نداشته باشند نمیتواند تاثیر شگرفی در مسیر تولید علم بگذارند و یا تاثیرات مخرّبی خواهند گذاشت.

 

 

گام های پیشرفت امام 3

حلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
د و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی خیلحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش یک (اثاره هویت شیعی)

مبتنی بر شناخت واقعی از مردم ایران، و سه انتخاب بزرگ و تاریخی این ملت، یعنی اسلام، تشیع و انقلاب، یک راهبرد انتخاب می شود: اثاره هویت شیعی

این هویت در ملت ایران و حتی جهان اسلام ریشه های تاریخی دارد. و عمیقا فطری است. فطرتی که با شریعت اسلامی، با اخلاق و احکام و با سنت ها و شعائر دینی و مذهبی هدایت شده، رشد و کمال یافته تا به امروز رسیده است. بی توجهی به این سرمایه بزرگ یک خسارت بزرگ است.

مردمی که صدها سال است در فرهنگ و آیین و آداب و رسومشان، اسم و رسم اهل بیت، یعنی انسان های کامل آرمانی نهادینه شده. ظلم ستیزی، عدالتخواهی، حق جویی، وفاداری، شجاعت، سخاوت، دستگیری از محرومین و مظلومین، اخوت و برادری، انفاق و ایثار و مواسات، خدمت رسانی، احترام به بزرگترها، علما، والدین، اساتید و …، احترام به انسان، رحمت دانستن زنان و دختران، توجه و احترام عمیق به خانواده و… ریشه های تاریخی در نسل های متعدد این مردم دارد. این مردم رشد یافته و تربیت شده یک مکتب اعجاز آمیز الهی هستند.

رویکردهای توحیدی و تربیتی و فرهنگی، اثاره هویت شیعی را پشتیبانی می کنند.

و هویت شیعی، است که می تواند حکومت و تمدن را تامین کند.

راستی ارکان هویت شیعی چیست؟

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش صفر

پیش از پرداختن به ایده فرهنگی و چرخه پیشرفت فرهنگی، کمی ذهنیت های اولیه و سطحی ام را مرور می کنم:

ایده اصلاحی باید بر اساس مزیت ها و نقاط قوت مبتنی بر جهان بینی توحیدی، فطری، تربیتی، فقهی، حکومتی و با الگوی شریعت شیعی وطرح ائمه و جریان سازی ایشان باشد.

راه حل قطعی و ضروری کدام است؟ ابتدا باید سمت و سو ها و مطلوبیت ها و اهداف را معین کرد.

واقعا هدف ما چیست؟

بعد از تعیین تکلیف هدف، باید تعیین کرد کدام مسیر یا راه ها برای این هدف وجود دارد و هر کدام چه مزیت هایی دارند؟

در مرحله بعد از بین راه ها اولویت بندی کرد و یک مسیر واحد یا ترکیبی برای رسیدن به این هدف مشخص شود.

در نهایت باید تکلیف را مشخص کرد و بر اساس ایده اصلاحی اقدام کرد.