تاثیر معنای صحیح گزاره در رفع شبهات

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#جلسه_333
#محمد_صحرایی
#یادداشت_86

یکی از نتایج تشبیه نسبت بین عناصر و اجزای عالم هستی به اجزای یک بدن، این است که هر یک از این اجزاء در نسبت با سایر اجزاء معنا میشوند.
مثلا انگشت کوچک دست با همه ی قابلیت ها و اهمیتی که در تکمیل دست برای کسب میلیاردها قابلیت دارد اگر بدون نسبت با سایر اجزا دیده شود یک تکه گوشت است یا مثلا عضوی ست که نسبت به انگشتان دیگر در حقش ظلم شده چون از نظر اندازه و برخی قابلیتها ضعیفتر از مثل انگشت شصت است.
چقدر این گزاره میتواند در رفع شبهات و گره های ذهنی بشر امروز راهگشا باشد.
مثلا مفهوم آزادی زن و مرد بدون در نظر گرفتن نسبتشان با عالم و و فرزندانشان و حتی نیازهای فطری شان تفسیر میشود.
و به همین نحو مفاهیمی همچون سعادت،عدالت، پیشرفت،حیات و حتی مفاهیم اخلاقی .
مثلا معنا یافتن اخلاق در حوزه بیشتر در نسبت با رفتارهای فردی و عبادی است و نسبتش با عناصری همچون تامین معیشت خانواده یا روحیه ی جهادی و انقلابی گری چندان لحاظ نشده است.

حرکت از کثرت به وحدت

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_333
#نگاه_توحیدی

🔺حرکت از کثرت به وحدت

چگونه می توانیم عالم را یک واحد ببینیم.

عقاید اسلامی و خصوصا فلسفه ی اسلامی این نگاه را به صورت مستدل به ما ارائه می کند اما از آنجا که پیچیده ی در این کثرات هستیم و انس با آن ها داریم، مدام از این نگاه فاصله می گیریم و قلب ما نسبت به وحدت بینی تأبی مدام دارد.

در اینکه واقعیت عالم، وحدت دارد و یک کل منسجم و فعال است که تمام قطعاتش از هم متأثرند، شک نداریم. شهود عرفا هم به صورت مدام همین گزارش را به ما ارائه می کند. با این حال، باز هم انس با وحدت نداریم و گویا چنین است که کثرت دیدن را انتخاب کرده ایم.

مشکل کحاست…

شاید اولین چیزی که به ذهن می رسد، عتاب های شخصی باشد که ای وای بر من… اگر آدم بودم حتما می توانستم به گونه ای زندگی کنم و طور دیگری عالم را مشاهده کنم…!

هر چند این دغدغه مقدس است اما مشکل اصلی این نیست.

اگر به رسم حوزویان بخواهیم تحلیل کنیم، ریشه ی تمام مشکلات یا لقمه است یا در نطفه!
نطفه ی ما که حداقل با عقد شرعی بسته شده است… اما لقمه…

از شوخی گذشته، حقیقتا طعام درستی برای نهادینه کردن این دست ارزش ها به ما نرسیده است.

کلام اسلامی متکفل این دیدگاه است و باید نیرومندترین نظریات را در حوزه ی وحدت بخشی به این عالم و حتی به نظام درآوردن سایر علوم داشته باشد.

متأسفانه متکفلین این علم اسلامی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده اند و در این باره سخن و اندیشه ی نو به میدان نیاورده اند. به خاطر همین ساختارهای اجتماعی-سیاسی ما مدام در حال دمیدن در کثرت و فردگرایی است.

حتی صدقه دادن هم -که از وحدت سرچشمه می گیرد و ملکیت فردی را نفی می کند- تبدیل به کاری فاخر شده است که به نیت دفع بلا انجام می شود.

اگر یگانگی این جهان را انتخاب کرده ایم و توحید را، باید از در و دیوار جامعه ی ما توحید ببارد تا این عینک روی چشم های ما قرار بگیرد و طور دیگری ببینیم. تا قبل از این اتفاق باید برای توحید دیدن مدام مشغول عوض کردن کانال تلویزیون باشیم تا در حد یک پیام بازرگانی به یاد خدا بیفتیم و یادمان بیاید که از کجا آمده ایم و در کجا زندگی می کنیم.

آداب_انقلابی

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_104
#جلسه_332
#آداب_انقلابی

در آخرین یادداشت استاد محترم با محبتشان دو سوال مطرح فرموند:
1- آداب انقلابی هم داریم؟
2- یعنی انقلاب هم حقیقت و عقلانیت نوینی به میان آورده است که باعث آداب نوینی نیز بشود؟
در پی فهم این دوسوال بخشی از بیانات اقا را مورد بررسی قرار دادم که آنچه بیشتر مورد تاملات قرار گرفت در اینجا ضمیمه می کنم:

رهبر انقلاب سه سلامت را توأمان برای جوانان واجب می دانند:(23/09/95)
سلامت جسمی: ورزش و تغذیه
سلامت معنوی: یاد شهدا، توسل و دعا
سلامت فکری: کتاب خوانی
اینکه یاد شهدا را در کنار یاد خدا و توسلات و ادعیه در بسته سلامت معنوی میدانند، از برکات انقلاب است و هم چنین اینکه سلامت فکری را در گروه کتاب خوانی بدون لحاظ کردن قیدی مطرح می کنند این نیز در خور توجه است.

در جایی دیگر می رابطه جهاد و علم را مطرح می کنند:
مجاهد فی سبیل‌اللَّه تولید کننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم.۱۳۸۵/۰۱/۰۱
من جوانان عزیز را به یك مجاهدت حقیقی دعوت می‌كنم. مجاهدت فقط جنگیدن و به میدان جنگ رفتن نیست. كوشش در میدان علم، اخلاق، همكاریهای سیاسی و تحقیق نیز برای مردم جهاد محسوب می‌شود.۱۳۸۱/۱۲/۰۶

هم چنین اینکه یکی از آداب دیگر جدی شدن علم آموزی و کسب معرفت در میان خود بانوان است:
این مسأله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدّی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند.۱۳۷۶/۰۷/۳۰

علم چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_112
#جلسه_332

🔺علم چیست؟

قَالَ الصَّادِقُ ع لَيْسَ الْعِلْمُ بِكَثْرَةِ التَّعَلُّمِ وَ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ تَعَالَى فِي قَلْبِ مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَه‏

ابن عبّاس گفت: مرد عربى از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: اى رسول خدا! به من نكات غريب و مشكل علم را بياموز، فرمود: تو در مورد اصل علم چه مى‏دانى كه از مشكلات آن مى‏پرسى؟ اعرابى گفت: اى رسول خدا! اصل علم چيست؟ فرمود: شناخت خدا آن طور كه حقّ شناخت اوست. اعرابى گفت: شناخت واقعى و حقيقى خداوند چگونه است؟ فرمود:
به اين است كه: خدا را بدون مثل و شبيه و همتا بشناسى، و اينكه او يگانه و يكتاست، در ظاهر و باطن وجود دارد، آغاز است و فرجام، نه همتا دارد و نه مانندى، اين است حقّ شناخت او

اگر حقیقت علم نور توحید است
وعلم حقیقتی است که باید خداوند به انسان ببخشد و مسیر علم مسیر هدایت و رشد است
پس این چیز های که ما به اسم علم می خوانیم چیست؟
واقعا این علوم هدایت کنند هستند ؟

آیا ریاضیات ،شیمی، فیزیک، آناتومی، طب و … علم هستند.

واقعا یک فرد متعبد و متشرع از خواندن این علوم احساس می کند که نورانی تر شده احساس می کند با درس خواندن در مسیر هدایت است؟

اگر علم بودن یک مطلب را بخواهیم با ادبیات دینی بسنجیم و مشخص کنیم میزان توحید است

یعنی آقا این مطلبی که شما می فرمائید اگر به توحید برمی گردد اگر به توحید شما کمک می کند اگر فهم توحیدی شما را تعمیق می دهد بله این علم است . والا قیل و قال است .

پس یکبار شما #محتوای را
می سنجی می گویم اگر به توحید نرسد و بویی از توحید درونش نباشد علم نیست .
ولی یکبار یک محتوای را به دونفر می دهیم یکی حس توحید می گیرد یکی الحاد.

مثلا یک جراح قلب هست که وقتی بدن انسان را نگاه می کند ظرافت های قلب را می بیند می گوید:
الله اکبر ، سبحان الله چه دقتی چه هنری چه ظرافتی
واقعا با دیدن این صحنه توحیدش پر رنگ تر می شود.
ولی یک جراح دیگر همین ظرافت همین هنر و همین قلب را می بیند و جراحی می کند ولی اصلا بویی از خدا ندارد .هیچ ارتباطی با صانع این قلب نمی گیرد.
حالا ما به این باید بگویم علم یا نه
اگر علم را محتوا و فن بدانیم هر دو در یک سطح هستند ولی اگر علم را نور توحید دانستیم
جراح اول این نور را دریافت کرده ولی جراح دوم خیر

شاید این سوال سوال خوبی باشد حقیقت علم یک حقیقت ثابتی است یا بر اساس افراد و بینش آنها به آن محتوای علم یا غیر علم بودن آن مشخص می شود؟

علم طبیعیات در قبل از دوران مدرنیته

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_116
#جلسه_332

علم طبیعیات در قبل از دوران مدرنیته هم وجود داشته است و حتی براساس آن ابزار هم برای زندگانی بشر ساخته می‌شده است و اتفاقا در کنار الهیات مطرح بوده است، در خود غرب فلسفه به معنای اعم داشته‌اند که طبیعیات، ریاضیات، الهیات در کنار هم بوده‌ است و در حوزه‌های علمیه هم در کنار معارف و فلسفه و کلام از طبیعیات و ریاضیات و هیئت و … بحث می‌شد؛ امّا چه اتفاقی افتاده است که در دوران مدرن دیگر مباحث طبیعی و تجربی از دیگر معارف جدا شده است و دیگر تاب تحمل دیگر معارف را ندارد؟ چه شده است که در علوم جایی برای خدا نیست و اگر خدا بیاید باید بساط این علوم جمع شود؟

به نظر می‌رسد از زمانی که علم مصطلح خود را از فلسفه بی‌نیاز دانست و از فلسفه و جهان‌بینی راهش را جدا کرد و الهیات و حکمت را بیگانه دانست، دچار این بلا شده است. آیت الله جوادی حفظه الله در کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی می‌فرمایند: علم دوران مدرن مانند علم دوران گذشته باورمند و معتقد به نظام علّی و معلولي است. با اين تفاوت که چون خود را از فلسفه الهی و دین جدا کرده است، به علت فاعلی و علت غایی عالم کاری ندارد و دایره نظام علّی را در حصار تنگ حس و تجربه محدود می‌سازد.

کرامت بافتنی یا کرامت یافتنی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#علم
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_112
#جلسه_332

🔰کرامت بافتنی یا کرامت یافتنی🔰

انسان همیشه به دنبال سعادت خویش بوده است . و اساسا تمامی مکاتب بشری در صدد ارائه طرحی برای سعادت بشری هستند.
شاید می توان ادعا کرد که مهم ترین بعد در کرامت بشری نسبت او با حقیقت عالم است. دعوا اسلام و غرب در کرامت بشری بر روی نسبت انسان با حقیقت هست.
اسلام و پایگاه توحید، انسان را موجودی می داند که اساسا توانایی درک حقیقت را دارد. مکتب توحیدی، مدعی است که حقیقت امری است ثابت و انسان به میزان تلاش و فهم خود می تواند آن را یافت کند.
اما پایگاه تمدنی غرب مدعی است که این نگاه اسلام به انسان سبب ذلت و خواری انسان شده است. و اساسا پایگاه دین با این شیوه در صدد استخفاف انسانیت هست. آن ها معتقدند که حقیقت چیزی جز بافت های انسان نیست. و ارزش ها و حقایق را به ساخته های انسانی تبدیل می کنند. با این حساب عالم محوریتی جز انسان نخواهد داشت و لذا هویت اصلی مکتب غرب که اومانیست است شکل می گیرد.
اما بر خلاف آن در مکتب توحیدی اسلام، محوریت عالم با حقیت عالم می باشد. که این حقیقت چیزی جز وجود حق تعالی نیست. و این است که توحید در مکتب اسلام به عنوان روح و محور عالم شناخته می شود.
اما در مقایسه این دو مکتب باید به یک پاسخ در باب کرامت انسان دست پیدا کرد. که کدام یک از این دو مکتب، کرامت حقیقی به انسان عطا کرده است.
ادعای ما این است که اساسا این اسلام و توحید است که به بشر کرامت حقیقی را عطا کرده است چرا که او را صاحب توانایی کشف و یافت حقیقت عالم دانسته است. و اجزای درک عالم را به او داده است.
اما مکتب غرب وقتی در فضای شکاکیت به عدم توانایی و عجز در فهم حقیقت عالم دچار می شود. برای رهایی و فرار از این منجلاب، ایده بافت حقیقت را مطرح می کند. و اساسا این تمدن غرب هست که به دنبال استخفاف انسانیت می باشد. چرا که انسان مدرن می خواهد با غالب کردن بافت های خود به عنوان حقیقت ، انسانیت و عالم را تحت سیطره خود در آورده و آن ها را به بردگی بکشاند. اما اسلام در حقیقت به دنبال رساندن انسان به سعادت و یافت حقیقی است.

علم_مقدس

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_332
#علم_مقدس

بسط گفتمان توحید، فرهنگ و اندیشه ی توحیدی پدید می آورد.
اندیشه ی توحیدی، زمینه ی شکل گیری علوم توحیدی را فراهم می أورد.
این علوم توحیدی منجر به خلق تمدن اسلامی می شوند.

ما می توانیم(بلکه وظیفه داریم) با تمرکز بر اندیشه ی کلامی مکتب امام ره و استفاده از ابزارهای فرهنگ سازی مانند گفتمان سازی و … زمینه ی شکل گیری یک پارادایم علمی متفاوت و اسلامی را فراهم کنیم.
.

حرکت از باطن به ظاهر

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_332
#علم_مقدس

🔰حرکت از باطن به ظاهر

پدیده ای به نام علم، در واقع پاسخ به حاجت متراکم و مشترک یک جامعه است که عقول جامعه آن را تدارک دیده اند.
این نیاز و حاجت برآمده که اراده ی انسان به او تعلق گرفته، برآمده از میل باطنی او است.
این امیال هم متناسب با شناخت و جهان بینی انسان است و خبر از اعتقادات قلبی او می دهد.

در واقع علوم ظاهری خبر از باطن یک جامعه می دهد. و با اصلاح اعتقادات و تلقی های یک جامعه از هستی و انسان و کرامت انسانی، می توان مسائلی متفاوت و علومی دیگر را پدید آورد.
.

چند عبارت کلیدی در بیان حضرت امام

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_332
#یادداشت_84

چند عبارت کلیدی در بیان حضرت امام بود :
1- دقت در موجودات این عالم با منطق خرد روشن میکند که همه ی آنچه در چشم انسان مستقل جلوه میکند در پناه واقعیت دیگری است که واقعیت می نمایند و در زیر پرتو آن واقعیت دیگر است که پیدا و هویدا شده اند.
2- و آن واقعیت تنها خداست که در پناه هستی او عالم رنگ هستی به خود میگیرد
3- پس خیمه ی هستی انسان مثل حبابی در چشمش فرو میخوابد و هویت هر کدام در چشم انسان میشود دریچه ای که دارد باندازه ی ظرفیت خود ماوراء خود را که جهان أبدیت است را نشان میدهد.
4- آنوقت است که انسان اصالت و استقلال و اصالت را از خود به صاحب حقیقی اش رد میکند و دل از همه جا کنده و به خدای یگانه می پیوندند و سر تعظیم جز در مقابل عظمت و کبرایی او پایین نمی آورد(دل بستن به خداوند).
5- پس تحت ولایت خداوند قرار میگیرد، هر چه را بشناسد با خدا می شناسد و با هدایت و رهبری خداوند به آیین فطرت و شریعت الهی متلبس میگردد(پذیرش ولایت الهی)

در ادامه مرحوم امام با عبارتی نزدیک به این مضمون می فرمایند کسی که با موهبت الهی به غایت این مقام که بالاترین درجه کمال انسانی است برسد انسان کامل است و دیگرانی که از راه اکتساب به این مقام برسند با اختلاف درجاتی که دارند پیروان واقعی امام خواهند بود.
سپس از این عبارت نتیجه گیری میکنند که:
خداشناسی و امام شناسی هرگز از هم جدا نمیشوند.
و این جدا ناپذیری را همانند جدا ناپذیری خود شناسی و خداشناسی میدانند.
در باب ملازمه خودشناسی و خدا شناسی میفرمایند شناخت هستی مجازی خود ملازم است با شناخت هستی حقیقی خداوند بی نیاز.
اما در باب ملازمه خداشناسی و امام شناسی توضیح بیشتری ذکر نفرمودند.
به نظر میرسد که ملازمه از این باب است که : وقتی هستی حقیقی در این عالم درک شد جایگاه و مرتبت کسی که این حقیقت را در حدّ اعلای آن درک میکند هم شناخته خواهد شد.
به این ترتیب شناخت امام أمری نسبی است و میزان شناخت انسان ها از امام به میزان خداشناسی آنها است و تنها کسی میتواند امام را بطور کامل بشناسد که خداشناسی اش در مرتبه ی امام باشد.

دوستان اگر تبیینی در این خصوص دارند بفرمایند استفاده کنیم.

ما همواره گرفتار خدای وهمی هستیم

#یادداشت_مشخصات_اسلام
# محمد_صحرایی
#جلسه_332
#یادداشت_85

ما همواره گرفتار خدای وهمی هستیم.
همانطور که در فلسفه همواره گرفتار وجود توهمی هستیم، وجودی که در مقابل ماهیت سر بر می آورد و ما همیشه در دوراهی وجود و ماهیت قرار میدهد.

همیشه وقتی از علم اسلامی سخن میرود مثالهایی یخ زده میشود.
مثالهایی از این جنس که مدام قرار است آنچه در صحنه دیده میشود با تلاش ذهن معلول ما به خدای وهمی پینه و چفت و بست زده شود.
وقتی از علم و تمدن اسلامی حرف میرود یاد شعر خواندن سر صحنه های مختلف میفتیم…
یاد احیاء یک فاز ذهنی و حالی، به موازات آنچه که در بیرون هست…

آخر این چه تجلی ای است یا بهتر بگوییم این چه خدایی است که باید با تلاش امثال حقیری چون من به تجلیاتش گره زده شود.

می رویم در طب، یک فرد را با ماهیات مخلوق خداوند درمان میکنیم…
بعد سائلی پیش میآید که پس خدایش کو؟ ..
باز میگردیم دنبال چفت و بست پیدا کردن با خدا و با همه ی نخبگی هایمان پاسخ میدهیم:
خب وسط کار توجه کن که این خداست که خالق این داروهاست…
خداست رساننده ی اثر دارو به این اعضاست…
خداست که مبدأ علم طب را توسط انبیاءش بما آموخت…
خب خداست که….
خلاصه با خدای وهمی مان روز و شب می‌گذرانیم و خوشیم…
بعد به این میگوییم اسلامی شدن علوم.

و حال آنکه باید با خدا ببینیم.
اصلا راه شناخت معلول از شناخت علت میگذرد.

سیلی به استکبار

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#استکبارستیزی
#حسین_حافظی_نژاد
#یادداشت_6
#جلسه_331

❇️ چنان بر آمریکا و #استکبار سیلی زنید که برق آن چشمان #استکبار را کور کند.

♦️امروز ایران کربلاست حسینیان آماده باشید (جهزوا انفسکم بالصلاح و السلاح) نهراسید که نمی هراسید کمربندهاتان را محکم کنید.آزادگان و احرار به پا خیزید!

🔹قدرت های بزرگ شرق و غرب می خواهند شما را در زیر چکمه ها و چنگال های کثیف و خونین خود خرد کنند که حتی آخ هم نگویید.

🔸امروز روز مقاومت است چنان بر صدام و آمریکا و استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند.

#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور جلد ۲۰ صفحه ۱۹۵
پیام امام خمینی (ره) به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی
مورخ: ۱۳۶۷/۰۱/۱۱
چقدر این پیام امام روح الله برای این روزهای ما قابل استفاده است.
امروز روز مقاومت اقتصادی است چنان بر #آمریکاو استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان مستکبرین همچون#اسرائیل#فرانسه#انگلیس و…را کور کند.
می بینیم که از شرق خبری نیست و ایران روز بروز قوی تر و قوی تر می شود و نزدیک است دیدن روزهای بدون #آمریکا_مستکبر(#افول_آمریکا)(#اسرائیل_بیست_و_پنج_سال_آینده_را_نخواهد_دید).

#سوژه_سخن_طنز

باقالی فروش برای فروشش داد میزنه؛ باقالی!باقالی …

اما هیچ جواهر فروشی برای فروشش داد نمیزنه : جواهر !جواهر …

 

در کل خواستم بگم خوب که باشی نیازی به سر و صدا نیست مردم خودشون چشم دارن ✌️
#حرف_حق

خسارت_حذف_آداب_علم_آموزی2

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_103
#جلسه_331
#خسارت_حذف_آداب_علم_آموزی2

در باب خسارت هایی که با حذف آداب علم آموزی به بشر عصر حاضر رسیده است مطالبی را نزد استاد احمد عابدی دریافت کرده بودم که به نظر می آید در این مأمن می توان مطرح کرد:

در نگاه کلامی شیعه، ملائک عقل کل به حساب می آیند، ایشان مجبور به عاقل بودن اند و امکان جهل از آنها برداشته شده است. ملک های اصلی عوالم جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل هستند که میکائیل ملک روزی است یعنی هر روزی که درعالم به هر موجودی می رسد از طریق این ملک با لشکریانش هست و عزرائیل ملک موت به این معنا که هر موتی درعالم اتفاق می افتد از طریق ایشان است و اسرافیل ملک حیات است و هر حیاتی در عالم است به ایشان و لشکریانش منتسب است و نهایتا جبرئیل ملک علم است یعنی هر معرفتی که به وجود می آید و هر معرفتی که انتقال میابد از طریق جبرئیل و لشکریانش اتفاق می افتد(رحمه الله علیهم).

مثالی که در اینجا مطرح می شد تا نشان دهد که کتاب، معلم، قلم و…. اسباب کسب معرفت اند و نه منشأ آن، این بود که زمان هایی پیش می آید که شاگردی که بناست یک مطلب را از استاد بیاموزد با اینکه نسبت به آن مطلب هیچ سخنی تا به حال نشنیده ممکن است اشکالی کند یا مطلبی را در همان کلاس علم آموزی بیان کند که استاد تا به حال به گوشش نرسیده باشد و در آن لحظه از همان شاگردی که هیچگاه آن علم را نداشته، بیاموزد؛ از این دست اتفاقات نشان می دهد که معرفت منشأیی غیر از اسباب مادی دارد.

این مطلب در نگاه علمای قدیم آن قدر برجسته و پررنگ است که استاد عابدی می فرمودند که علما برای حل گره های علمی و حتی فهم مطالب پیچیده توسلات سنگینی به حضرت جبرئیل پیدا می کردند.
از آن جهت که ملائک عقل کل هستند لذا جنود جهل تماما در ضد و مقابل این ملائک قرار می گیرد و هر صفتی از جنود جهل و شیطان به انسان عارض شود قطعا موجب فاصله گرفتن از امثال حضرت جبرئیل خواهد شد و هرچه این فاصله بیشتر می گردد، به دست آوردن معرفت به شدت سخت و نهایتا غیرممکن می شود لذا رعایت آدابی که امثال شهید ثانی‌ها به عناوینی مثل منیه المرید مطرح می فرمایند، از آن جهت است که کم توفیقی از کسب معرفت را مهم و وادی بسیار نزدیک به ابتلا و پرخطری می دانستند.

هم چنین اینکه یکی از دلایل این بحث را می توان آیه شریفه قُلْ إِنَّمٰا أَعِظُكُمْ بِوٰاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنىٰ وَ فُرٰادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا﴿سبإ، 46﴾ دانست که در این آیه شریفه می فرمایند قیام لله کنید(مثنی و فرادی) سپس تفکر کنید و نشان می دهد که قیام لله مقدم است به تفکر، لذا نمی توان به آداب علم اموزی به عنوان مقدمه واجب قبل از علم آموزی بی توجه بود.به نظر می آید دقت و بازبینی آداب علم آموزی در سنت و علما و اولیای گذشته باید اتفاق بیافتد و مجددا این مسیر برای کسب معرفت های حقیقی بازگشایی گردد.

پیام معنوی شیعه به جهانیان

#یادداشت_191
#امید_فشندی
#جلسه_331
#مشخصات_اسلام

🔰 پیام معنوی شیعه به جهانیان، یك جمله بیش نیست

چه گزاره‌ی راهبردی و افتخارآمیزی

اینكه شیعه #پیام دارد
اینكه پیام #معنوی دارد
اینكه برای #جهانیان هم پیام معنوی دارد
اینكه این پیام را می‌توان در #یك_جمله خلاصه كرد

و اینكه پیام معنوی شیعه برای جهانیان: خدا را بشناسید!

اما این تقریر حضرت علامه از پیام شیعه، بی‌شك نه مشهور كه در اقلیت و مظلومیت به‌سر می‌برد.

دستگاه تبلیغ دینی ما محتوایی غیر و بلكه در تقابل با این پیام را منتقل می‌كند.

چه باید كرد كه این تقریر از تشیع، مبنای دین‌داری و سیاست‌ورزی قرار گیرد؟

به‌نظر می‌رسد كه الگوی رفتار اعتقادی بزرگانی هم‌چون آیةالله شاه‌آبادی، علامه حسن‌زاده آملی و استاد یزدان‌پناه – كه در مسجد و منبر و تخاطب عمومی با مردم – راهگشا باشد.

19 مهر 1400

خداشناسی از انسان شناسی و امام شناسی جدایی ناپذیر است

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_111
#جلسه_331

خداشناسی از انسان شناسی و امام شناسی جدایی ناپذیر است

از اينجا روشن مى شود كه خداشناسى و امام شناسى هرگز از هم جدا نمى شوند چنانكه خداشناسى و خودشناسى از هم جدا نمى شوند؛ زيرا كسى كه هستى مجازى خود را بشناسد، هستى حقيقى خداى بى نياز را شناخته است.

حضرت علامه درانتها فرمودند پیام شیعه اینست که ای جهانیان خدا را بشناسید.

با متن بالا
اگر بخواهیم به این هدف برسیم سه راه داریم

🔹از خود شناسی به خداشناسی برسیم.

🔹از امام شناسی به خداشناسی برسیم

🔹و یا اینکه مستقیم از خداشناسی شروع کنیم

حضرت علامه حسن زاده در نمط سوم اشارات فصل اول در بحث نفس می فرمایند اولین راه و آخرین راه خودشناسی است واینکه انسان دفتر وجود خود را ورق بزند.

معرفت الهی هدف طراحی‌های اسلامی است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_115
#جلسه_331

تعالیم اسلامی برای شناخت خداوند متعال آمده‌اند و معرفت الهی هدف طراحی‌های اسلامی است و حتی شناخت‌‌های حصولی هم مقدمه‌ی معرفت به خداوند است. به عبارت دیگر شناختن واقعیات و آن‌ها را با ارتیاضات علمی و عملی وارد قلب کردن.

دانایی‌های ما باید دارایی‌مان شود و صرف دانایی کافی نیست و این دانایی باید جزئی از وجود ما شود و الا از صرف این دانایی‌ها آن نتیجه لازم گرفته نمی‌شود و حتی ممکن است ناامیدی و سرخوردگی از این دانایی‌ها هم بیاورد.

همانگونه که صرف این دانایی‌ها کافی نیست، باید توجه داشت که این دانایی لازم است؛ درست است که صرف دانایی کافی نیست ولی بدون این معرفت‌های حصولی نمی‌توان راه به جایی برد همانگونه که حضرت امام رحمة الله علیه فرمودند نیاز است که وارد حجاب اکبر شد تا آن را خرق کرد و یا اینکه علوم بذر مشهادات است و بدون دانایی خلاف سیر طبیعی است.

در پایان یادداشت قصد معرفی کتابی از استاد طاهرزاده تحت عنوان «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی (https://lobolmizan.ir/book/245)» که در آن در تلاش می‌شود دانایی‌ها به دارایی تبدیل شوند و به تعبیری که د رمقدمه این کتاب آمده است؛ کتاب در تلاش است راه‌هاي عملي ورود به عالم قلب را نشان دهد تا از طريق قلب بتوان به عوالم غيب و ملکوت نزديک شد و از انوار آن عالم بهره‌مند گشت.

دمی_با_مولوی_بهزاد

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جلسه_331
#دمی_با_مولوی_بهزاد

دیدار با مولوی مناطق تلفیقی از برنامه هایی است که در سفرهای تبلیغی انجام میدهیم.دو سال پیش در تایباد به دیدار مولوی #بهزاد_فقیهی رفتیم. قبل از دیدار فرصت نشد که عکسی از او ببنیم، تصورمان این بود که احتمالا با همان تصویر همیشه خود ساخته از مولوی های اهل سنت رو به روشویم. وقتی وارد اتاق شد بوی خوش عطرش عجیب در اتاق پیچید. خیلی خوش تیپ و خوش هیکل بود. بحث را که شروع کردیم گله ای داشت، از این که چرا حتی در همین تایباد با جمعیت 80 درصد اهل سنت دست به روی اختلافات می گذارید، گله داشت که چرا یکی از هیئت های شهر، دهه محرم را روی قبر یکی مولوی های اهل سنت برگزار می کند…

کمی که ارام شد، گفت : من شعرهای زیادی برای حسین بن علی دارم، وچند باری هم در عاشورای حسینی شعر خوانده ام. خودش میگفت : تمام بحث های شهید مطهری و کتاب های حسن رحیم پور را خوانده است؛ و قبل از این که طرح کلی در انتشارات صهبا چاپ شود، این بحث را مطالعه کرده است. چندباری هم در لابه لای حرف ها به گونه ای استناد به مباحث شهید مطهری می کرد که نشان از تسلطش بر این مباحث بود.

حدودا یک ساعت ونیم صحبت کردیم، دیرش شده بود، گفت : اگر اجازه میدهید به کلاس برسم، بنا بود به رسم دوشنبه شب ها در کنار یکی از میدان های اصلی شهر، شرح مثنوی بگوید.

علم_مقدس

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_331
#علم_مقدس

دل هر ذره را که بشکافی، آفتابیش در میان بینی؛
الا اینکه بخواهی آفتاب را نبینی!

علوم از آن جهت که تلاشی در کشف حقایق این عالم هستند
و از آنجا که حقیقت این عالم خدا است
به صورت طبیعی ماهیتی از اویی دارند و باید ایمان ما به خدای متعال را تقویت کنند.

امان از اختیار…
مختاریم، یعنی می توانیم دانسته هایمان را انکار کنیم و حقیقت را بپوشانیم، هر چند از این جهت در عذاب باشیم.

پس باید راهی برای رسوخ این دانش ها به قلب خود باز کنیم. و به دانسته ها عمل کنیم تا هم تزکیه کرده باشیم و هم ظرفیت معرفت جدید پیدا کنیم.
.
.
ما را به جبر هم که شده سربه راه کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
.

تاثیر مفاهیم و گزاره های اسلامی در مسیر سلوک الی الله

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_57
#جلسه_331
.
برخی از مفاهیم و گزاره های اسلامی است، که وقتی اندکی به آن توجه می کنیم، می بینیم ظرفیت دارد تقرب ویژه ای در مسیر سلوک الی الله ایجاد کند.
.
گزاره ای مانند «أنتم الفقراء إلی الله و الله هو الغنیّ الحمید» از این دست است‌‌.
خیلی عجیب است که ما می توانیم این درمورد امثال این آیه سخنرانی هم بکنیم، ولی در اکثر اوقات، هیچ توجهی به مفاد آن نداریم.
.
خیلی برای بنده عجیب است که چقدر در مفاهیم حصولی گیر افتاده ایم، که از رابطه حضوری با حقیقت خود بیگانه ایم.
.
اصلا مگر ما قرار بود اینچنین درگیر این علوم شویم، که احساس گم گشتگی کنیم؟!؟ چه تفاوتی است، میان علم آموزی یک طلبه، با علم آموزی دانشجوی فلان رشته؟!؟
.
«ثمّ رددناه أسفل سافلین»
.
بشنو از نی چون حكايت می كند
از جدايی ها شكايت می كند
كز نيستان تا مرا ببريده اند
از نفيرم مرد و زن ناليده اند
سينه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگويم شرح درد اشتياق
هر كسی كو دور ماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش
سرّ من از ناله ی من دور نيست
ليك چشم و گوش را آن نور نيست
تن ز جان و جان ز تن مستور نيست
ليك كس را ديدِ جان دستور نيست

زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_58
#جلسه_331
.
حضرت آقا می فرمایند:«مسئله‌ی امامت و مسئله‌ی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئله‌ی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئله‌ی غدیر میتواند وحدت‌آفرین باشد.» ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
.
چرا ما در زمینه تبلیغ و ترویج شیعه هنر گذشتگان خود را نداریم و اصرار داریم خود را از تراث عظیمی که داریم، محروم کنیم؟!؟
.
مگر جز اینست که شیعه همواره در دوره های مختلف، به شدت و ضعف، در جایگاه تقیه بوده و در همین مقام تقیه تا کنون شیعه پیش آمده؟!؟ و چه خوب رشد کرده … !! ؟
.
قشری گرایی و ظاهرگرایی تا چه حد؟!؟ ما به دنبال ترویج اسم اهلبیت علیهم السلام هستیم، یا فرهنگ ایشان؟!؟
.
امروز، سنی که به دنبال نابودی رژیم صهیونسیتی است و هویت خود را، تقابل با غرب و آمریکا تعریف کرده، به فرهنگ اهلبیت علیهم السلام نزدیک تر است، یا شیعه ای که فقط از تشیع، به ظاهر برخی از مناسک ملتزم است و هیچ هویت تمدنی برای شیعه قائل نیست؟!؟
.
چرا ما نمی توانیم تقریر دلچسبی از اسلام و تشیع داشته باشیم، که به زبان اهل تسنن و حتی غیر مسلمانان به آنان ارائه کنیم و آنها را با حقیقت اهلبیت علیهم السلام آشنا کرده و به فرهنگ ایشان متصل و به مطلوب ایشان ملتزم نماییم؟!؟
.
منکر اهمیت قبول کردن ولایت اهلبیت علیهم السلام در زبان هم نیستیم و ما یک تمایزات فکری با اهل سنت، با مسیحیت، با یهودیت و با دیگر ادیان داریم، اما اگر در یک جبهه قرار گرفتیم، در حکم آیه‌ی شریفه‌ی «تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إلاّ اللَّه وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا»(۲) هستیم.
.
کسی که شیعه‌ی امیرالمؤمنین است و تشیع را حقیقت اسلام می‌داند، باید پیرو اهل بیت باشد و باید دلش بتپد برای این که افراد دیگری را هم به این مکتب اضافه کند.

معیار فقر و غنای فرهنگی در جامعه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جامعه
#فرهنگ
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_106
#جلسه_330

🔰معیار فقر و غنای فرهنگی در جامعه🔰

فرهنگ در یک حالت به معنای متفاهم عمومی تعریف می شود. حال با این تعریف از فرهنگ باید فقر فرهنگی را معنا کرد.
فقر فرهنگی را از دو جهت می توان مورد بررسی قرار داد. یکبار فرهنگ را به ما هو فرهنگ و بدون در نظر گرفتن متعلق آن مراد هست و یکبار با متعلق خود مد نظر است. فقر فرهنگی در حالت دوم که متعلق آن در نظر گرفته شده است به معنای دوری و یا نزدیکی آن فرهنگ به به صراط حق است. به هر میزان که فرهنگ آن جامعه از مسیر حق دور باشد آن جامعه در فقر فرهنگی بیشتری به سر میبرد.
اما فقر فرهنگی را طوری دیگر نیز می شود معنا کرد و آن توجه به فرهنگ به ما هو فرهنگ بدون متعلق آن هست.
اگر به همان معنای فرهنگ توجه شود می توان فهمید که چه جامعه ای دچار فقر فرهنگی شده است .
فرهنگ سه پارامتر دارد. عمق معانی متفاهم شده ، کثرت معانی متفاهم شده و میزان عمومیت آن ها، این سه پارامتر میزان فقر و یا غنای فرهنگی را در یک جامعه تعیین میکند.
جامعه ای درگیر فقر فرهنگی است که عمق معانی متفاهم آن و تعداد آن معانی و همچنین شمولیت و عمومیت آن ها در گستره جامعه اش کم باشد. و جامعه ای غنای فرهنگی دارد که عمق و تعداد معانی متفاهم آن زیاد بوده و همچنین گستره آن در جامعه به وسعت کل جامعه باشد.