#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_333
#نگاه_توحیدی
🔺حرکت از کثرت به وحدت
چگونه می توانیم عالم را یک واحد ببینیم.
عقاید اسلامی و خصوصا فلسفه ی اسلامی این نگاه را به صورت مستدل به ما ارائه می کند اما از آنجا که پیچیده ی در این کثرات هستیم و انس با آن ها داریم، مدام از این نگاه فاصله می گیریم و قلب ما نسبت به وحدت بینی تأبی مدام دارد.
در اینکه واقعیت عالم، وحدت دارد و یک کل منسجم و فعال است که تمام قطعاتش از هم متأثرند، شک نداریم. شهود عرفا هم به صورت مدام همین گزارش را به ما ارائه می کند. با این حال، باز هم انس با وحدت نداریم و گویا چنین است که کثرت دیدن را انتخاب کرده ایم.
مشکل کحاست…
شاید اولین چیزی که به ذهن می رسد، عتاب های شخصی باشد که ای وای بر من… اگر آدم بودم حتما می توانستم به گونه ای زندگی کنم و طور دیگری عالم را مشاهده کنم…!
هر چند این دغدغه مقدس است اما مشکل اصلی این نیست.
اگر به رسم حوزویان بخواهیم تحلیل کنیم، ریشه ی تمام مشکلات یا لقمه است یا در نطفه!
نطفه ی ما که حداقل با عقد شرعی بسته شده است… اما لقمه…
از شوخی گذشته، حقیقتا طعام درستی برای نهادینه کردن این دست ارزش ها به ما نرسیده است.
کلام اسلامی متکفل این دیدگاه است و باید نیرومندترین نظریات را در حوزه ی وحدت بخشی به این عالم و حتی به نظام درآوردن سایر علوم داشته باشد.
متأسفانه متکفلین این علم اسلامی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده اند و در این باره سخن و اندیشه ی نو به میدان نیاورده اند. به خاطر همین ساختارهای اجتماعی-سیاسی ما مدام در حال دمیدن در کثرت و فردگرایی است.
حتی صدقه دادن هم -که از وحدت سرچشمه می گیرد و ملکیت فردی را نفی می کند- تبدیل به کاری فاخر شده است که به نیت دفع بلا انجام می شود.
اگر یگانگی این جهان را انتخاب کرده ایم و توحید را، باید از در و دیوار جامعه ی ما توحید ببارد تا این عینک روی چشم های ما قرار بگیرد و طور دیگری ببینیم. تا قبل از این اتفاق باید برای توحید دیدن مدام مشغول عوض کردن کانال تلویزیون باشیم تا در حد یک پیام بازرگانی به یاد خدا بیفتیم و یادمان بیاید که از کجا آمده ایم و در کجا زندگی می کنیم.