نگاهی از آینده به حلقه‌ی کلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_28
#جلسه_219

🔭📚نگاهی از آینده به حلقه‌ی کلامی

حلقه‌ی اندیشه‌ی کلامی دریچه‌ای به سوی امیدواری آینده‌ی انقلابی ایران است.
ان‌شاءالله اعضای این حلقه از چشمه‌های موثر معارف انقلابی آینده ایران‌اند.
در مورد اهداف و عملکرد این حلقه آیندگان با احترام و تجلیل یاد خواهند کرد و از حرکت و مجاهدت‌های تک تک شما عزیزان الهام خواهند گرفت.
در تاریخِ جریان‌های مختلف حوزوی خواهد آمد که عده‌ای ذیل فیلسوف انقلاب و رهنمود‌های آن بزرگ به دنبال تحقق حیات انقلابی و نجات ایران در دل خمودی‌ها و انفعال‌های سیستم‌های موجود بوده‌اند.
ان‌شاءالله نام مجاهدان مخلص این حلقه در تاریخ به عنوان سرداران جبهه‌ی فرهنگی و تمدن سازی ثبت خواهد شد، باید چنین امکان‌ها و فرصت‌هایی را قدر دانست و مغتنم شمرد. آیندگان چشم به راه چنین اقداماتی هستند. ضرورت دارد که رسالت عصری خود را به نحو احسنت فهمید و محقق کرد.
“وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ”

 

(آیا فکر کرده‌ایم که کجای تاریخ ایستاده‌ایم)

مسائلی برای رهبر دوم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_28
#جلسه_219

#نشست

مسائلی برای رهبر دوم

در کتاب همرزمان حسین (ع) که مجموعه ی سخنرانی های حضرت آقا در سال 51 است وقتی از امیرالمومنین ع سخن یه میان می آید، یکی از سرفصل هایی که مورد بررسی قرار می گیرد «وظایف رهبر دوم یک انقلاب» است، همان نقشی که خودشان 17 سال بعد عهده دارش می شوند.

فارغ از اینکه ایشان در آن جا به چه نکات مهمی اشاره میکنند، کلا استعاره ی لطیفی است وقتی آقا از وظایف و مصائب مولا علی ع سخن می گویند. از منظر پیشامد ها و برخی افت و خیز ها شباهت هایی هست بین دوران حکومت مولا علی ع و حضرت آقا.
یکی از مسائل آن است که پس از فتح و پیروزی و استقرار دولت اسلامی، آن گاه که چالش ها سخت تر می شود و حضور فعالانه ی مردم بیش از پیش لازم می آید، کم کم مردم عزم هایشان می شکند و کم کم حضورشان کمرنگ تر از سابق و آنچه باید می شود.

رهبر که خودش دورانی مبارز بوده است و خودش دورانی ماموم یک امام بوده است و جان بر کف هر چه داشته در طبق اخلاص گذاشته و برای او به میدان آورده است ، اینک یک نگاه به مامومین خودش می کند و یک نگاه به گذشته ی خویش، مقایسه می کند بین دوران مبارزاتی خودش و این دوران مبارزه، و یارانی چون یاران گذشته را در دل آرزو می کند و بر زبان هم آن فضا را به عنوان الگو ترسیم می کند و از آن موفقیت برای امت خویش « عبرت » بیان می کند.

امیرالمومنین (ع) ، نهج البلاغه ،خطبه 56

لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً .

حضرت آقا، بیانات در تاریخ 1 / 3 /98 :

بایستی خودجوش و خودکار باشید؛ مثل مبارزات مبارزین زمان طاغوت. خب، اگر باور می‌کنید ما هم یک وقتی هم‌سنّ شما بودیم، یک زمانی در همین دوره [بودیم]. اتّفاقاً در این سنین دوران مبارزات بود. واقعاً‌ آن روز ماها خودجوش حرکت می‌کردیم. نمیخواهم حالا من راجع به خودمان حرف بزنم امّا یک واقعیّتی است. آن روز -در آن سالهای مبارزه- کسی بالای سر ما نبود؛ نه حزبی بود، نه سازمانی بود، ‌نه جمعیّتی بود؛ [تنها] امام بزرگوار بود [آن هم] در نجف یا در ترکیه. گاهی اوقات یک پیامی از امام می‌آمد، یک اعلامیّه‌ای می‌آمد، خونی در رگهای ما به جریان می‌انداخت و ما را هدایت میکرد. خب موانع هم زیاد بود؛ هم کتک بود، هم زندان بود، هم موانع پولی بود، هم گرسنگی کشیدن بود، از این چیزها هم بود امّا در عین حال حرکت می‌کردیم، پیش می‌رفتیم. جوانها امروز باید این جوری حرکت کنند؛ مثل مبارزات مبارزین دوران طاغوت.

جا دارد در خود بیاندیشیم، با دل امام مان همنوا باشیم، و درد و مساله ی دل او را بدانیم و برای آنکه نهالی که او کاشته سبز شود حتی اگر شده با آباء و ابنائمان بجنگیم تا نگذاریم بار دیگری رهبری حسرت یارانی چون خودش را بخورد و بگوید « کجایند آن ها که پیمان جانبازی بستند؟ »

فردا چه خبر است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_29
#جلسه_219

فردا چه خبر است؟

امروز در نشست طرح راهبردی رهبری بیان شد که طبق یک آمار تنها 2 درصد از مردم ایران بیانیه ی گام دوم را خوانده اند و تنها 12 درصدشان از صدور این پیام مطلعند!
حالا این پیام چیست؟
صدور یک فرمان است، فرمان قیام امت!
اما گو آنکه این پیام آن طور که باید و شاید دریافت نشده است!
مشکل از کجاست؟
چه کسی مقصر است؟
چه کسی باید کاری را می کرده که نکرده؟
اساسا چه کسی می توانسته این کار را بکند؟

حضرت آقا 25 / 12 / 94:
یک‌وقتی در سال اوّل انقلاب -چند ماه بعد از پیروزی انقلاب- که سالگرد مرحوم آقا مصطفی، فرزند بزرگوار امام عزیزمان بود و در قم مجلس ترحیم گرفته بودند، از من خواستند که من بروم آنجا صحبت کنم؛ رفتم آنجا، امام هم داخل مسجد اعظم حضور داشتند. بنده یک صحبتی آنجا کردم و این آیه‌ی شریفه را مطرح کردم: وَ اَوحی‌ رَبُّکَ اِلَی النَّحلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الجِبالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعرِشونَ * ثُمَّ کُلی مِن کُلِ‌ الثَّمَرت فَاسلُکی سُبُلَ رَبِّکَ؛(۲) خطاب به امام گفتم این زنبورهای عسل، همان طلبه‌ها بودند که نشستند این شهد را -حرف شما را- مکیدند، بعد منتشر شدند در اطراف کشور و در جاهای مختلف و این شهد را به کام مردم ریختند؛ آنجایی هم که لازم بود نیش زدند؛ نیش هم زدند! طلبه‌ها این کار را کردند، حوزه‌ی قم این کار را کرد. اگر حوزه‌ی قم نبود، اگر امام بزرگوار مثلاً در جایی مثل تهران یا یک جایی که حوزه‌ی علمیّه‌ای وجود نداشت این حرکت را شروع میکرد، معلوم نبود به این موفّقیّت برسد؛ این حرکت در قم بود که توانست به این موفّقیّت برسد و تبدیل بشود به یک انقلاب.

رفقا!
رهبری فرمان داده است.
و باید این فرمان به گوش امتش برسد!
و باید این فرمان امتثال شود!
و باید صحنه به سمت اجرای این فرمان هدایت شود!
همین برایمان بس نبوده است که رهبری مجبور شده است خودش عمار خودش باشد؟ و خودش بیاید و فرمان خودش را شرح کند؟
باید آستین ها را بالا بزنیم و نقش مان را با جان و دل ایفا کنیم!
باید به این صحنه مدد برسانیم و کار اقا را پیش ببریم!
شوخی نیست!
من فکر می کنم اصلا عاقبت به خیری ما بسته به این است که در قبال این صحنه چه کنیم
همه جای صحنه ما را به سوی همین قیام می خواند!

فکر میکنم هیچ بهانه ای نمی تواند ما را از کوتاهی در این صحنه معذور بدارد!
فرهیختگی هایی تجمیع شده است، تحلیل هایی به ما هدیه شده است، بسته ای از اقدامات طراحی شده و پیشنهاد شده اند.
زیر بارشان باید برویم
باید برایشان زحمت بکشیم
شاید اگر امروز استان گلستان و لرستان سیل می آمد خیلی هایمان راهی می شدیم
بیل به دست می گرفتیم
راحتِ جان رها می کردیم و زیر آفتاب عرق میریختیم
تا بلکه به خلق خدا خدمتی بکنیم و ناممان را در گوشه ی دفتر مجاهدان ثبت کنیم

اما آیا ماموریت پیش روی ما سزاوارترین ماموریت برای سختی کشیدن و عرق ریختن نیست؟
آیا اگر ذیل آن مجاهدتی بکنیم ماجورتر و مقرب تر نخواهیم بود؟

من گمان میکنم فردا قرار است به یک عملیات دعوت شویم
قرار است از شوخی پنداشتن کار دست بکشیم
قرار است قرار بگذاریم که دیگر حرف ها را « حرف برای حرف » نبینیم
و بلکه ببینیم که «حرف برای عمل» است

اگر این گمان درست باشد، فردا روز بعثت حلقه ی اندیشه ی کلامی است
و اگر فردا این حلقه مبعوث شود
از بعد از آن
صبح ها باید به این نیت از خواب بیدار شویم که راهیِ پادگانیم
و در حلقه به گونه ای آرایش بگیریم که درگیر جنگ باشیم

مسئله ی انفعال فکری جریان حزب الله ( که استاد عزیز بارها و بارها فرموده اند) بسیار جدی است.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_62
#جلسه_219
🔰 بزرگی میفرمود: « اگر من اینجا، وسط این شهر، شروع به روضه خواندن کنم، صد ها نفر جمع میشوند و حسابی گریه میکنند و به سر و سینه میزنند. لکن اگر فریاد بزنم و بگویم بیایید بنشینیم و برای انقلاب فکر کنیم شاید به تعداد انگشتان دست هم جمع نشوند.» این را با درد میگفت و می سوخت.

🔰مسئله ی انفعال فکری جریان حزب الله ( که استاد عزیز بارها و بارها فرموده اند) بسیار جدی است.

❇️غالب جبهه ی حزب الله عافیت طلب نیست. حاضر است پای فرامین ولی خودش را فدا کند. حاضر است برای اسلام و انقلاب هزینه بدهد و ایثار کند. حاضر است از جان و مالش بگذرد.
لکن نمیفهمد که کجا باید خودش را هزینه کند. نمیفهمد که فرمان ولی چیست؟ نمیفهمد که اهم و مهم کدام است؟ نمیفهمد که ولی در کجا ایستاده و بر چه چیز تمرکز کرده است؟ نمیتواند با سخنان ولی تعامل کند.
گیج است و سردر گم. از چپ و راست به او حمله میشود و او مات و مبهوت نگاه میکند. لذا بیشترین کاری که از دستش بر میاید این است که برود و در نبرد فیزیکی شرکت کند و……..

❇️لذا وقتی حضرت آقا سخنرانی میکند، چند جمله ی زیبا و یا نهایاتا چند جمله ی حماسی از ایشان پررنگ میشود و به خورد جامعه داده میشود. جملات مبنایی و کلیدی حضرت آقا(حفظه الله) که مسیر را مشخص میکند، اصلا دیده نمیشود و به آرامی از کنارش عبور میشود.

❇️لذا عدم توجه به بیانیه گام دوم، نه از سر عافیت طلبی و تنبلی و…. بلکه از سر عدم فهم است. چون پارادایم (اگر کسی از دوستان معادل فارسیش رو میدونه بفرماید استفاده کنیم) ذهن ولی را نمیداند، اصلا نمیتواند ارتباط بگیرد. همان طور که با سخنرانی ها و پیام های دیگر حضرت آقا ارتباط نمیگیرد. بیانه را به منزله ی یک متن که دارد مسائل تکراری را از اول انقلاب مطرح میکند میبیند. نه یک متن که دارد مسائل اساسی را حل میکند. لذا به آن بی توجه است.

✅هنوز زیر بنایی ترین اندیشه مان، یعنی اندیشه توحیدی، که قریب به 50 سال است توسط اندیشمندانمان مطرح شده است را به خورد جامعه نداده ایم. چه برسد به کارهای دیگر. این بسیار غم انگیز است.

ای کاش حلقه کلامی بتواند خیلی زود وارد یادداشت هایی چنین بشود

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_75
#جلسه_218

ویژه بود
هم محتوا که بابی از

یادداشت جذابی بود
جدا از محتوا
اینکه در زمانی خاص و ناظر به دعوا و مساله ای واقعی نگاشته شده بود ارزش و جذابیت محتوای آن را دو چندان کرده است

ای کاش حلقه کلامی بتواند خیلی زود وارد یادداشت هایی چنین بشود

یعنی بتواند از اندوخته های خویش در وسط حادثه ها استفاده کند و تحلیل هایی ناظر به حوادث و چالش های ذهنی صحنه تولید کند
و از طرفی آن را در محیطی با مخاطبی درگیر با آن چالش ها به اشتراک بگذارد
که خب برخی از دوستان یادداشت هایشان دارد به این سمت کشیده میشود و این خیلی امیدوار کننده است
مثل یادداشت حوزه نجف برادر سجاد توکلی

اما در محتوا
آنچه به ذهن من میرسد این است که مولفه های هویتی اساسا منبعث از اندیشه ها و عقاید و ایدئولوژی ها و فرهنگ ها هستند
اما در لایه طراحی راهبردی و پیش برد صحنه ، طبیعتا پای امورات دیگری نیز باز میشود
یعنی پای یک عقلانیت ابزاری در میان می اید
عقلی که میگوید وقتی عقبه نداری در سوریه و لبنان باید احمد متوسلیان برگردد
عقیل که میگوید وقتی حیثیت سیاسی یا حجم عظیمی از ثروت یا حجم زیادی نیروی انسانی یا هر منفعت دیگری از این دست در یک راه فوت میشود باید دنبال راهی جایگزین گشت تا حجم تلفات کم تر شود

عقل ابزاری اگر چه کاملا از عقل هویتی و ایدئولوژیک تغذیه میکند و وابستگی هایی به آن دارد
اما خود نیز از شخصیتی مستقل برخوردار است و معیار های خودش را دارد

اگر چه کلیت متن را خیلی پسندیدم به نظرم آمد بین فضای هویتی و فضای ابزاری دارد یک خلطی اتفاق می افتد
و مولفه های فضای ابزاری دارد با مولفه های هویتی مخلوط میشود

امام در قصه جنگ کاملا منبعث از یک فضای هویتی است
اما پیشبرد جنگ طبیعتا باید طوری باشد که پیروزی را به ارمغان بیاورد ، لذا در طراحی حتما باید به دنبال ابزاری بهینه گشت
هر چند که باز مفهوم بهینگی در این عقلانیت ابزاری به شدت از فضای هویتی تغذیه میکند.

تغذیه از مکتب امام

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_76
#جلسه_218

ممنون از دوستانی که تلاش میکنند پای دیگر صاحبان اندیشه را از هر طیف و گروهی به این جمع باز کنند

خیلی دوست دارم بتوانم متنی بنویسم و در آن شباهت های ذهنی استاد فلاح و جناب جلیلی را به تصویر بکشم

برخی اوقات این مشابهت ها برایم اعجاب آور است
مشابهت در مفاهیمی که آن ها را در نقطه ثقل تمرکز قرار میدهند
مشابهت در کلیدواژگانی که چتر اندیشه خود را به کمک آنها باز میکنند

به نظر ریشه این همخوانی و همجواری در فضای اندیشه
به تغذیه های اصلی و مادر این دو بزرگوار بر میگردد
تغذیه های هویت ساز مشترک

تغذیه از مکتب امام
در دانشگاه که بودیم تنها کسی که مساله اش مکتب امام بود و راه نجات در تمام عرصه های انقلاب را بازگشت به مکتب امام معرفی میکرد و مهمترین منبع مطالعاتی را حضرت امام عنوان مینمود و مکتب امام را چون لباسی از هویت بر اندام دانشجویان و مخاطبینش میپوشاند وحید جلیلی بود

او که در قامت سردبیری نشریه سوره
در قامت پدر یا برادر بزرگتری مهربان در تشکل های دانشجویی

هم دغدغه فرهنگ و هنر و فرهیختگی انقلاب را در دل دانشجویان شعله ور میساخت
هم از رهبر انقلاب بیش از رهبری سیاسی ، رهبری فرهنگی و فکری را تلقی کرده و معرفی میکردند
هم منبعث از مکتب امام بر روی عدالت جویی و مبارزه بی امان با مستکبرین سرمایه داری لجام گسیخته دست میگذاشت
هم تولید و توزیع محصولات فرهنگ را در خدمت این مبارزه بی امان و ابزاری برای هویت بخشی انقلابی به جبهه انقلاب تعریف می نمود
هم مبتنی بر آموزه های رهبری ، جوانان را به قیام برای تحقق مطالبات رهبری رهنمون میشدند
قیامی که اگر چه خیلی اوقات صبغه ای سیاسی یا چهره ای سخت و شبه شورشی علیه اشخاص و ساختار ها پیدا میکرد اما ریشه هایی عمیقا فرهنگ بینان داشت و در بسیاری موارد قالب ها نیز کاملا فرهنگی و مردمی بود ، از شب شعرهای عدالت که در مساجد برگزار میشد تا نشریات و امثالهم
هم در دغدغه ولایت فقیه و اجابت فرهنگی رهبر انقلاب میسوخت و هم عمیقا و حقیقتا جمهوریت را چون درِّی گرانبها ارج مینهاد و در منظومه گفتمانی خویش این دو را یک سنگ و هم آهنگ و در کار هم و مکمل هم معرفی مینمود.

هم ذهنی کاملا راهبردی و طراح داشتند هم تلاش داشتند در حد بضاعت فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق علیه السلام آنچه میفهمند و ارائه میدهند در سایه سار مکتب نورانی امام ، اصیل و قرآنی باشد

متاسفانه جنبش عدالتخواه نتوانست آن تغذیه لازم را در معیت ایشان به شکل حداکثری در خود تعریف کند و لذا علی رغم خدمات فراوان و علی رغم شخصیت های وزین و خدوم خود بعضا به بیراهه ها کشیده شد

در سال 88 در یک طرح پیشتاز که متاسفانه جبهه انقلاب به جهت دوری از مکتب امام و واقعیت های تاریخی صحنه نتوانست با آن همراهی کند ، جناب جلیلی تلاش داشت تا دعوای با سبزها را مبتنی بر مکتب امام رنگ و جهت ویژه ای ببخشد. او تلاش کرد نشان بدهد که دعوای سبزها اولا نه دعوا با اسلام و امام حسین و ولایت فقیه بلکه اصل دعوای ایشان دعوای با جمهوریت و مردم است
آن ها مردم را مانع پیشبرد جریان سرمایه داری در ایران دیده اند و اگر با ولایت فقیه سر ستیزه دارند از این جهت است که او جایگاه مردم را پاسبانی میکند ، او مردم را علیه سرمایه داری خونریز مستبد داخلی و خارجی میشوراند
او فتنه تقلب را کودتایی علیه مردم معرفی میکرد و رهبر انقلاب را اصلی ترین حافظ جمهوریت نظام

که خدا میداند اگر این طرح و این ایده اصیل و حقیقی توسط جبهه جذب و به گفتمان تبدیل شده بود ، جناح لیبرال تنها شعار و نقاب خود را از دست میداد و به تاریخ می پیوست

 

حوزه که آمدیم
بعد از مدت ها در به دری استاد فلاح را یافتیم
که مساله شان از اساس مکتب امام است
و راه نجات را بازگشت و خوانش اصیل مکتب امام معرفی میکنند
اینده حوزه علمیه را مکتب امام میدانند
قلب مکتب امام را مردمسالاری قلمداد میکنند
قیام جوانان و اراده عمومی مردم و حرکت توده ملت را ، راه اصیل حل مشکلات و پیشبرد انقلاب میفهمند
با کلام حضرت امام و اقا را نه به عنوان رهبری سیاسی ، بلکه چون منبعی الهام بخش و اصیل و به سان مفسر و قرآنی ناطق مینگرند

شباهت ها بسیار است
هر چند که تفاوت ها هم روشن است ، استاد فلاح نمونه ای حوزوی از دلباختگان مکتب امام هستند با تمام غنا ها و دارایی هایی که از یک استاد پر عیار حوزوی انتظار است
حضرت ایشان را فضای دانش ها و اندیشه های حوزوی در فقه و فلسفه و عرفان و شوق سعادت انسان ها و نجات انسان به سوی مکتب امام رهسپار ساخته است
و جناب جلیلی نمونه ای از آنها که در کف صحنه و رزم و جهاد در میدان فرهنگ و هنر و رسانه و فتانت های مومنانه و مجاهدانه به وادی مکتب امام شان کشانیده.

امروز
مساله هویت ،
مساله پیشرفت ،
مساله مردم سالاری دینی،
مساله انفعال جبهه انقلاب ،
مساله بازگشت به مکتب امام ،
مساله فرهنگ به مثابه قوی ترین و اصیل ترین ابزار ،
مساله ذهن پروری جامعه
برای هر دو بزرگوار بسیار کلیدی است و در مرکز ثقل اندیشه اصلاحی ایشان قرار دارد.

از این رو بسیار شایق و امیدوارم که این دو استاد عزیز ، #استاد_فلاح و جناب #وحید_جلیلی در آینده ای بسیار نزدیک بتوانند معاشرت ها و گفتگوهای موثری داشته باشند چه در میدان اندیشه های مکتب امامی چه در وادی طراحی های راهبردی برای پیشبرد جبهه انقلاب
تا از قبل این امر به #هم_آوایی و #هم_آهنگی و #هم_افزایی بیشتری در میدان اندیشه و اقدام دست یابند .

به توفیق الهی و دعا و کمک دوستان

گفتمان هویت، بازتاب گذشته یا زاینده‌ی آینده؟

#امید_فشندی
#جلسه_218
#یادداشت_95

❕ گفتمان هویت، بازتاب گذشته یا زاینده‌ی آینده؟

گفتمان هویت‌یابی و هویت‌جویی بیشتر رو به گذشته دارد، نه آینده … بیشتر در تب و تاب حفظ میراث گذشته است نه آفرینش آینده … دل در دیروزها بسته نه سر در فرداها

#گفتمان_هویت اگر به‌معنای توجه به ارزش‌ها و میراث مادی و معنوی بشر است و برای ساختن آینده خود را به آن نیازمند می‌بیند، خوب است؛

اما اگر به‌معنای احیای گذشته‌ی فراموش‌شده و بازسازی دیروز در نقش فردای نو باشد، بعید است كه زاینده‌ی #گفتمان_پیشرفت شود!

رابطه هویت با اراده و تمدن

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_132
#جلسه_218

💠 رابطه هویت با اراده و تمدن

☑️ #معرف_یادداشت: در جلسات اخیر که بحث #گفتمان_هویت مطرح بوده است، یک نسبتی بین اینکه «هر چه هویت غنی تر باشد، اراده های غنی تری از آن خواهد جوشید» توسط جناب #استاد_فلاح بیان گردید، در این یادداشت به این بحث توجه می شود.

🔺 تمدن یک کنش انسانی است، یعنی کنش های انسان در سطح بسیار کلان رقم زنده یک تمدن متفاوتی خواهد بود؛ لذا اگر قرار است یک تمدن جدیدی خلق شود باید انسانی با تعریفی متناسب با آن تمدن پا به عرصه بگذارد؛ انسان دیگر یعنی انسانی که هم یک نحوه بودن دیگری را اثبات می کند و هم این نحوه بودن هایی که منجر به شکل گیری تمدن فعلی شده است را نفی می کند؛ این اثبات و این نفی یک #انسان_جدید متولد می کند با یک #هویت_جدید؛
🔺 اساساً هویت نیز همین اثبات بودنی دیگر و نفی بودن های موجود است؛ هویت یعنی من فرد یا جامعه وضعیت مطلوب دیگری تصویر می کنم، که خلاف وضعیت موجود است؛ آن وضعیت مطلوب که وضعیت آرمانی من است را شدنی می دانم؛ این یک احساس در من ایجاد می کند و آن هم این است که #من_می_توانم یا #ما_می_توانیم؛ و این وضعیت، وضعیت اراده و حرکت است؛ لذا بعد از این دیگر اراده کردن است و حرکت و قیام مبتنی بر این اراده.
🔺 هویت به مجموع این تصویر وضع مطلوب و احساس شدنی بودن آن، و احساس اینکه من می توانم آن وضع مطلوب را رقم بزنم گفته می شود. یعنی فرد یا جامعه ای که آرمانی دارد و احساس می کند که توانمندی رقم زدن آن آرمان را دارد؛ یک هویت و شخصیت جدیدی یافته است.
🔺 حال هر چه که آن مطلوب راقی تر باشد و هر چه آن احساس ما می توانیم محکم تر و عمیق تر باشد؛ اراده ای که برای رقم خوردن آن شکل خواهد گرفت نیز غنی تر خواهد بود. لذاست که می گوییم غنای اراده تابع غنای هویت و شخصیت است.
🔺 اگر فرد یا جامعه ای مطلوبی در حد رقم زدن تمدنی متفاوت در خود احساس کرد و آرمان خود را #تمدن_نوین مطرح کرد، این یعنی مطلوبی کلان و پر غنا برای خود تصویر کرده است مطلوبی که می خواهد تمام ابعاد حیات فردی و اجتماعی را دارای یک معنای دیگری کند؛ و بعد هم «ما می توانیمی» در حد و اندازه این مطلوب بزرگ در خود احساس کرد؛ دارای یک #هویتی_بزرگ_و_غنی خواهد شد که طبعاً اراده هایی که از جامعه ای که به چنین هویتی رسیده است صادر خواهد شد، اراده هایی متناسب با این وضعیت جدید خواهد بود که می توان آن را #اراده_تمدنی نام نهاد.
🔺 پس #تمدن_خواهی باعث شکل گیری #هویتی_نوین می شود و هویت نوین باعث شکل گیری #اراده_تمدنی.
.

سخن از هویت بخشی است یا زنده کردن و اثاره‌ی هویت؟

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_42
#جلسه_218

⁉️سخن از هویت بخشی است یا زنده کردن و اثاره‌ی هویت؟

⭕️وقتی می‌گوییم اثاره‌ي هویت، یعنی هویتی را که دفن شده است قرار است زنده کنیم. در اینجا دارایی مطرح است که از آن غفلت شده است و این غفلت سبب مدفون شدن آن هویت و شخصیت شده است. در واقع این هویت جزء دارایی هاست و به خاطر نارسایی‌های اندیشه‌ای متوجه آن نیستیم. بنابراین وقتی سخن از هویت جدید و نو می‌شود، منظور آن نیست که چیزی به دارایی‌ها اضافه شود، این هویت مدفون که باید اثاره شود، خود جزء دارایی‌هاست.

❓همچنین قبل از این مقام می‌توان سوالی مطرح کرد که اساسا هویت بخشی امکان دارد؟ یعنی هویت افزودنی هست یا نه هویت باید زنده شود؟ به عبارت دیگر هویت‌ها قابل تغییر هستند؟ یا آنکه هویتی که هست را تنها می‌توان زنده کرد و یا سلب کرد، دیگر قابل تغییر نیست؟

⭕️گمان نگارنده بر آن است که هویت قابل تغییر نیست و ما تنها با بی‌هویتی و اثاره‌ی هویت مواجه هستیم. و اگر بتوانیم این بحث هویت را با مبحث فطرت پیوند بزنیم، می‌توان ادعا کرد هویت همگانی است. یعنی اگر فطرت انسانی را نکشته باشیم، می‌توانیم یک هویت مشترک داشته باشیم.

💡لذا وقتی چند ضمیمه به هویت می‌زنیم، مثل ایرانی یا اسلامی یا انقلابی، می‌توان آن را در حصه‌ی خاصی تعمیم داد. مثلا هویت اسلامی – انقلابی را می‌توان در جامعه انقلابی به صورت همگانی احیا و اثاره کرد.
🌺

موقف وحدت بخشی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_18
#جلسه_218

♦️موقف وحدت بخشی

▫️بسم الله الرحمن الرحیم
🔸در دو یادداشت گذشته برخی از ویژگی های راهبردی #سازه و #سامانه حلقه اندیشه کلامی را مورد بررسی قرار دادیم. در این یادداشت نیز میخواهیم در رابطه با یکی دیگر از ویژگی مهم و حیاتی آن یعنی خاصیت #وحدت_بخشی، اندکی قلم بزنیم.

🔸سازه و سامانه ای که میخواهد نقش ویژه ای در #تولید_اندیشه و #عزم_انقلابی ایفا کند و در نتیجه به #خارج_شدن_از_موضع_انفعال جبهه انقلاب کمک رساند، میبایست در یک #موضع_و_موقف_وحدت_بخش واقع شود و نقش آفرینی کند.
همانطور که امروز یکی از مشکلات اصلی جبهه انقلاب #واگرایی نیروهای خودی و عدم تفاهم آن ها در فهم ها و اقدامات متناسب با آن هاست؛ یقینا برای رقم زدن یک حرکت رو به جلو ، ما به یک #همگرایی و وحدت رویه خوب میان طیف های دغدغه مند انقلاب نیازمندیم. لذا پدیده ای که میخواهد به رفع این نارسایی کمک کند، باید حتما دارای خصلت بسیار مهم، پیچیده، باظرافت و راهبردی وحدت بخشی باشد.
🔸حال میخواهیم بررسی کنیم که که مولفه های قوام بخش یک موضع وحدت بخش چه چیزهایی میتواند باشد:
▫️اول اینکه از پایگاه #دین و #حوزه_علمیه باشد.
انقلاب ما با یک دغدغه کاملا دینی و اسلامی نضج یافته و مهمترین دغدغه جبهه انقلاب به صورت لبی و در یک کلام «#اقامه_دین» میباشد. لذا وقتی پایگاهی نسبت وثیقی با دین و شریعت و نمایندگی آن، که حوزه علمیه باشد، داشته باشد، برای جبهه #وجیه تر و #ملهم تر از سایرین میباشد.
▫️دوم اینکه #عقبه_تئوریک قوی هم داشته باشد.
یعنی صرف اینکه بگوید از پایگاه دین است کافی نیست و میبایست نشان دهد که اتصال قوی به #تراث_علمی_اصیل_اسلامی داشته و راقی ترین قرائت ها را از دین مبین اسلام دارد.
▫️سوم اینکه نشان دهد حرف او غیر از غنای علمی و دانشی؛ از #غنای_راهبردی بالایی نیز برخوردار است. و اندیشه ای #معطوف_به_صحنه_اقدام و واقعیات امروزین با تمام انضباط ها و هوشمندی های بالا ی مورد نیاز برای پیشرفت حقیقی فراهم آمده است.

🔻این یادداشت ادامه دارد…

برای رقم زدن تمدنی نوین

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_41
#جلسه_217

⭕️ برای رقم زدن تمدنی نوین، نیاز به انسانی است با شخصیت و هویتی نوین. این هویت و شخصیت است که عزم و اراده‌ي ساخت یک تمدن را ایجاد می‌کند. انسانی که شخصیت ندارد و یا اینکه شخصیت دارد ولی احساس شخصیت نمی‌کند، نمی‌تواند کاری انجام دهد.

⭕️ این انفعال محضی که در این دوران با آن مواجه هستیم، به خاطر بی‌هویتی است. این نارسایی شخصیت و هویت، باعث می‌شود که ما نسبت به تمام پیرامون‌مان منفعل باشیم. وقتی به خاطر این نارسایی هویتی، سرمایه‌های خود را نمی‌شناسیم و تمام سرمایه‌ها را از دست می‌دهیم؛ تمام آنچه از آن ماست را از چنگ ما بیرون می‌کشند و ما تنها نگاه می‌کنیم. در جلسه مثال شعر و فردوسی زده شد؛ حتی بالا‌تر از آن، یعنی هنر را از ما گرفته‌اند و تمام هنر را که داعیه اصلی آن را باید ما داشته باشیم به صورت کامل از ما گرفته‌اند. و ما هم تنها نگاه کردیم و اصلا احساس نکردیم که در باب هنر ما حرف داریم، اصلا این ما هستیم که باید از هنر دم بزنیم.

⭕️ بنابراین این‌انفعال شدید، ریشه در انفعال هویتی دارد. و هویت از اندیشه و عقلانیت تغذیه می‌کند. یعنی شخصیت و هویت ما در گرو آن اندیشه و فلسفه حیاتی است که ما داریم. وقتی نارسایی هویتی داریم، یعنی نارسایی در اندیشه و عقلانیت ما وجود دارد که خود را در شخصیت و هویت ما نشان داده است و به تبع آن انفعال را برای ما پدید آورده است.

⁉️ امّا راه‌حل چیست؟ برای بیرون آمدن از این انفعال باید چه‌ کرد؟ چگونه می‌توان این انفعال زجرآور را از بین برد؟‌
💥اگر همین سیر را معکوس کنیم و مشکل را ریشه‌ای نگاه کنیم؛ برای حل مشکل انفعال، باید هویت و شخصیت جامعه را تامین کنیم و شاید هم گوش زد. و هویت از اندیشه تغذیه می‌کند و این اندیشه و عقلانیت است که پشتیبان هویت است؛ لذا برای رفع مشکل، باید روی این عقلانیت تمرکز کرد. پس ویرایش و ترمیم اندیشه راه حلی است که می‌تواند ما را از انفعال رهایی بخشد. باید به نارسایی‌های اندیشه سامان داد تا این اندیشه بتواند از هویت اسلامی – انقلابی ما پشتیبانی کند و ما را از این انفعال خارج کند.
🌺

نجات از سردرگمی هویتی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_17
#جلسه_217

♦️نجات از سردرگمی هویتی

▫️بسم الله الرحمن الرحیم
🔸در یادداشت قبل، به ٣ ویژگی ممتاز در «#طراحی_راهبردی_حلقه_اندیشه_کلامی برای #برون_رفت از وضعیت #انفعال_هویتی و شخصیتی» اشاره کردیم. در این یادداشت نیز سعی داریم تا یک ویژگی مهم دیگر آن را مورد بررسی قرار دهیم.
🔸حضرت استاد، در توصیف یکی از ویژگی های این سازه و موقعیت استراتژیک فرمودند که «ما باید نشان دهیم که چطور میتوان در قم مشغول #درس_و_بحث بود، اما با #دغدغه_صحنه و نسبت گرفتن با آن میتوان کار بزرگی را برای کشور انجام داد.» و گزاره دوم اینکه «اگر شما وارد صحنه شوید، یکی از همان آدم های صحنه میشوید و دیگر این کارایی را ندارید، شما باید #خارج_از_صحنه و در یک #نقطه_وحدت_بخش قرار بگیرید.»
🔸بنظر این توصیف راهبردی خیلی تأمل برانگیز است. از طرفی میبایست #متصل_به_صحنه و #واقعیات آن و درصدد #درک_نیازهای حقیقی آن باشیم و از طرفی هم #نباید یکی از آدم های صحنه بشویم.
در وهله اول واقعا درک این موقف دشوار بنظر می رسد، چون دارای پیچیدگی و ظرافت خاصی در نقش آفرینی است.
🔸ظاهرا نسبت این سازه با صحنه چیزی شبیه «#داخل_فیه_لا_بالممازجة_و_خارج_عنه_لا_بالمفارقة»است!
🔸اما اینجا سوال هایی به ذهن میرسد از جمله اینکه:
▫️چرا اگر یکی از افراد صحنه شویم دیگر کارآیی لازم را نداریم؟
▫️آیا فاصله گرفتن از صحنه و نخوردن خاک آن، موجب عدم شناخت مناسب ما از واقعیات و نیازها و ضرورت های آن نمیشود؟
▫️چقدر افراد صحنه گوششان بدهکار حرف افراد این موقف است؟ آیا افراد ایستاده در این موقف را آدم های توهمی و صرفا تئوریک قلمداد نمیکنند؟
▫️چطور میشود این #حد_تعادل را با این ظرافت ایجاد کرد که نه آلوده به صحنه شد و نه از فهم های صحنه بی بهره ماند؟
▫️و…
ان شاءالله در یادداشت بعد به بررسی موضع #وحدت_بخشی این سازه خواهیم پرداخت و آن را از حیث راهبردی مورد کنکاش قرار می دهیم.

#انسان_هون

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#یادداشت_20
#جلسه_217
#انسان_هون

📌در ادبیات دینی شاید نزدیک ترین کلمه ای که میتوان به مرتبط به بحث شخصیت دانست، #کریم بودن است ، انسان با کرامت. و در مقابل آن انسانی که خود را به زبونی و خواری کشانده به تعبیر #هانت_علیه_نفسه به کار رفته است. در ایات قرانی که در ایه 18 سوره حج : مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ ..کرامت بخشی و عزت خواهی و در مقابل آن سبک شدن و ذلت هر انسانی را به خداوند نسبت داده است .

 

در ادامه روایاتی آورده می شود که اشاره به انسان و افرادی دارد که شخصیت خود را پایمال و لگد کوب کرده اند :
📍 منْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ كَبُرَتِ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ.

انسانی که برای خود شخصیت مستقلی ندارد ، نظام اررزشی متفاوتی دارد، به شدت دنیا گراست، خود را چون ذره ای دربرابر دنیا می بیند. اسیر بندها و اسارت های دنیاست.#التهابی_درونی برای ا ز دست دادن دنیا را دارد. و از آن جهت که فلسفه مستقلی رای زندگی ندارد، سعی بر این دارد که خود را هماهنگ با نظام دنیایی کند.

📌 من هانت علیه نفسه فلاتامن شره
من هانت علیه نفسه فلاترج خیره

انسان خوار وزبون به علاوه بر آن که در تعامل به دیگران قرار نمی گیرد، و در مواجه فعال مثبت با پیرامون خود نیست، به #امنیت دیگران نیز دست درازی می کند، و با حیات مضطرب خود ، زندگی دیگران را نیز ملتهب کند .
چون خود از ازادی درونی ندارد، دائما به دنبال دست برد به ازادی دیگران است .

📍هانت علیه نفسه من امر علیه لسانه

انسان بی شخصیت و غیر مستقل ، از زبان و لسان خود #تغذیه می کند، نه از عقل و شعور . و زبانی که حکم مادری را برای او داشت ، بعد از مدتی او را به #بندگی و #بردگی می کشد. و به جای تعمیق رفتارها کثرت آنان در انسان زبون مشاهده میشود.

مبانی اندیشه ی مردم سالاری در مکتب امام(ره)

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_60
#جلسه_217
❇️مبانی اندیشه ی مردم سالاری در مکتب امام(ره)- بخش دوم
🔰 از دیدگاه امام بزرگوار عکس این گزاره این نیز صادق ست. یعنی هر چیزی که مظهر همه ی اسمای الهی باشد انسان است
لذا در انسان شناسی حضرت امام(ره) 4جور انسان داریم:
۱- انسان صغیر( انسان معروف)
۲- انسان کامل (اولیاء الهی)
۳- انسان مکتوب (قرآن؛ مظهر همه ی اسماء است)
4- انسان کبیر (همه ی ما سوی الله( کیهان و کائنات) است)
بنابراین کل عالم هستی. چون مظهر همه ی اسماء الهی است، انسان است. انسان کبیر
🔰 نحوه ی وجود انسان کبیر به نحو منتشره است
یعنی مقداری از بدن انسان کبیر در هر شئی موجود است. مثلا علم انسان کبیر، مقداری از آن در ذهن من و مقداری از آن در ذهن دیگری و….. است. باقی اسما و صفات او نیز به نحو منتشره در موجودات مختلف موجود است.
🔰 اراده ی انسان کامل نیز به همین نحو به صورت منتشره در بین موجودات مختلف وجود دارد. مقداری دست من و مقداری دست دیگری و…. است. بنابراین هر موجود ذی اراده ای مقداری از اراده ی انسان کبیر را دارد.
.

حضرت آقا هم ظاهرا اشاره‌ای به این مهم دارند:

#امید_فشندی
#جلسه_217
#یادداشت_94

اگر راهبردی‌ترین مشكل جبهه‌ی انقلاب را #انفعال بدانیم، خوب است كه نسبت این انفعال را با #هویت_شیعی مردم ایران بسنجیم.

به‌گمانم باور «فعلی» ما شیعیان به مقولاتی مانند عصمت، ولایت، مهدویت و ظهور از جمله #عناصر_انفعال‌خیز هویت شیعی مرسوم ماست.

حضرت آقا هم ظاهرا اشاره‌ای به این مهم دارند:

همه‏ی #عقاید_سازنده، مورد #تهاجم_دشمن قرار گرفته است. برادران و خواهران عزیز! این نكته‏ی بسیار مهمّی است. توجّه بفرمایید كه ما امروز چقدر باید هوشیار باشیم! دشمنان سراغ مجموعه‏ی احكام و مقرّرات اسلام رفتند هر عقیده، هر توصیه‏ای از شرع مقدّس كه در زندگی و سرنوشت آینده‏ی فرد و جماعت و امّت اسلامی تأثیر مثبتِ بارزی داشته است و به نحوی با آن كلنجار رفتند، تا اگر بتوانند، آن را از بین ببرند؛ اگر نتوانند، روی محتوایش كار كنند… روی عقاید دنیای اسلام، از این‏گونه كارها خیلی شده است. روی عقیده‏ی #توحید، عقیده‏ی #امامت و اخلاقیات اسلامی معنای #صبر، معنای #توكّل، معنای #قناعت كار كرده‏اند! همه‏ی این‏ها نقاط برجسته‏ای هستند كه اگر ما مسلمانان درست به حقیقتشان توجّه كنیم، تبدیل به یك #موتور_حركت‏دهنده‏ی جامعه‏ی اسلامی می‏شود؛ ولی وقتی روی آن كار كردند و آن را خراب و معنای آن را عوض كردند و در ذهنها به صورت دیگری جا انداختند، همین موتور محرّك‏، به یك #داروی_مخدّر و خواب‏آور تبدیل می‏گردد. این‏گونه است! (76/09/25)

حضرت آیةالله #شاه‌آبادی هم چندچیز را از اسباب ممرضه‌ی مسلمین می‌داند: غرور به حقانیت و شفافیت، یأس از سعادت، افتراق مسلمین و نداشتن بیت‌المال. (شذرات‌المعارف)

غربت_بیانیه_گام_دوم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_33
#جلسه_217

#غربت_بیانیه_گام_دوم
#قیام_حوزه
مخاطب بیانیه کیست؟
مردم؟ جوانان؟ مسوولین؟ نخبگان؟
مسیر انتقال مطالب بوسیله نوشتن بیانیه فقط برای نخبگان انتخاب درستی ست؟ یا فقط برای شروع مناسب است!
مردم بیانیه را خوانده اند؟ اصلا مردم ما اهل خواندن هستند؟
جوانان ما بیانیه را خونده اند؟ اصلا جوان ما چقدر اهل خواندن است؟
مسئولین چطور؟ برایشان مهم است؟
تنها قشری که امید می رود بیانیه را خوانده باشد نخبگان آن هم از نوع انقلابی شأن است.
چرا این قشر هدف اول قرار می گیرد، اما پیام امام امتداد نمیابد؟
این یعنی زنبور های عسل(طلاب) بعد از انقلاب و بویژه امام دیگر از شهد ولایت نمی نوشند؟ انگار زنبور های عسل بیکار شده اند، گویی از ساختن عسل ناامید شده اند.
باید حوزه را بیدار کرد… اما تنها با نامه و یادداشت و نشریه؟ نمی‌شود!
باید با طلاب انقلابی کاری را از آب درآورد

🔹 تا حوزه بفهمد اگر بلند شود می تواند عملیات کند…
🔹تا حوزه بفهمد هنوز مردم به وی پشت نکرده‌اند…
🔹تا حوزه بفهمد با وجود راه اندازی تمام رسانه های سمعی و بصری هنوز که هنوز است دل مردم روحانی باسواد و خوش‌اخلاق و اهل عمل را می خواهد…
🔹تا حوزه بفهمد مخاطبش بخاطر پیام آوری از جانب خدا و معصومین قلب های مردم است…
🔹تا حوزه بفهمد که هنوز شعله قیام در وجود ایران زنده ست…
🔸تا حوزه آماده قیام شود…
.
#قیام_حوزه_قیام_مردم
.
.
.
تا حوزه بیدار نشود هیچ عملیات کلان فرهنگی موفق نمی شود.

در ستایش بی شخصیتی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#ایمان_نیک_گفتار
#شخصیت
#یادداشت_23
#جلسه_216

⭕️ در ستایش بی شخصیتی

🔸 می گویند شخصیت از علم بالاتر است و هر کمبودی قابل اصلاح است مگر بی شخصیتی.

🔸اما بی شخصیتی خوبی هایی هم دارد:
بی شخصیت ها همچون آب اند ، صاف و روان؛ در هر ظرفی جا می گیرند ، با همه می نشینند و به هر قیمتی کارآمدند
او اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا می کند،
اگر با آتش تماس بگیرد آن را خاموش می کند،
اگر با ناپاکی برخورد کند آنرا تمیز می کند،
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ می کند،
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد می شود
بی شخصیت ها دائم در حرکت اند، قرار ندارند، سیالند و راه خود را پیدا می کنند
بی شخصیت ها ناظم اند نه منظم
عادت گریزند نه عادت زده
خلاق اند نه اهل کلیشه
بی زمان اند نه زمان دار
ساده اند نه پیچیده
شخصیت آنها بی شخصیتی شان است و خود بینی شان ندیدن خود.
.

در گفتمان توحید برای اثاره‌ي اراده نیاز به هویت داریم

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_40
#جلسه_216

⭕️ در گفتمان توحید برای اثاره‌ي اراده نیاز به هویت داریم. از آنجایی که نظریه پایه ما روی اراده مردم قرار دارد، برای اثاره‌ی این اراده باید روی هویت سرمایه‌گذاری کنیم.
هویت فرد یا جامعه را نباید تک بعدی دید، باید تمام جوانب را در نظر گرفت. هویت همان شخصیت است از منظر جامعه‌شناسی. شخصیت هم همان هویت است از حیث روانشناختی و فردی.

⭕️ شخصیت یک فرد، تک بعدی نیست؛ شخصیت افراد متشکل از افکار و اندیشه‌ها، گرایش‌ها، عادات و … می‌باشد. پس هویت هم که همان شخصیت است از حیث جامع‌شناختی، تک بعدی نیست و هویت جوامع ابعاد گوناگونی دارد.

⭕️ هویت شیعی که برای اثاره‌ي اراده‌ی مردمی ایران نیاز داریم ابعاد مختلفی دارد؛ از جمله: افکار و گرایش و حتی عادات. لذا وقتی قرار است از هویت شیعی برای اثاره‌ی اراده‌ی مردم ایران استفاده کنیم، باید به تمام این ابعاد توجه داشته باشیم.

🧷
⭕️وقتی گفته می‌شود اصلی‌ترین منبع و کانون قدرت انسانی، شخصیت است. این یعنی هویت یک جامعه اصلی‌ترین منبع قدرت آن جامعه است. یعنی دقیقا برای اراده‌ی ملی، که حرکت جامعه و مردم است، نیاز به هویت است. یک هویت غنی، که هویت شیعی مردم ایران از غنای بالایی برخوردار است و امکان خلق اراده‌های عظیم را داراست؛ چنانچه در انقلاب این اتفاق افتاد و با اراده‌ای عظیم و معجزه‌آسا، انقلابی رقم زد که انگشت به دهان شرق و غرب عالم ماند.

ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_131
#جلسه_216

💠 ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟! (2)

☑️ #معرف_یادداشت: در یادداشت #جلسه_215 به این بحث پرداختم و می خواستم در ادامه این بحث را به رسالتی که سازه ای مثل #حلقه_اندیشه_کلامی در جهت نحوه اتصال حوزوی ما به صحنه عملیات بر عهده گرفته است، بپردازم که در این یادداشت به این بحث توجه می شود.

🔺اگر #تحلیل_پایه مواجه بودن با یک #خلأتئوریک برای پیشروی نهضت اسلامی به سمت آرمان خویش یعنی #تمدن_اسلامی باشد؛ سؤال بعدی نحوه پر شدن این خلأ است؛ حوزه علمیه خود را یک نهاد دانشی تعریف کرده است و از اثر یک پدیده مهم و مؤثر و کار راه انداز مثل اندیشه غافل شده است؛ اندیشه یعنی در یک موقفی ایستادن و آبگیری درست کردن که هم همه #تراث_دانشی در آن می ریزند، هم #تجربیات_اجتماعی فردی و اجتماعی؛ و هم تلاش های #مصلحان_اجتماعی ما قبل؛ هم وصل بودن همین الان به #عینیت_اجتماعی؛ هم درگیر شدن واقعی و مستقیم با #مسئله_های_واقعی_اجتماعی و در کار #حل_مسئله و #جاری_کردن اسلام رفتن؛ دانش های اسلامی علاوه بر اینکه محل تأمل است که آیا با خود دانش به تنهایی می شود این خلأ ها را پر کرد؛ اساساً در چنین افق های حل مسئله ای قرار نگرفته بودند و دانشمندان ما در چنین دردی زیست نکردند که بخواهند مسئله اول دانشی آن ها پر کردن #خلأتئوریک یک نهضت بزرگ اجتماعی اسلامی باشد، آن هم در وضعیتی که یک #تمدن_شیطانی بر جهان سلطه پیدا کرده است و با تمام وجود کمر بر دشمنی این انقلاب اسلامی الهی برداشته است.
🔺 #حلقه_اندیشه_کلامی در افق اندیشه بسته شده است، افقی که با توجه به توضیحات بالا بدون تنفس در این افق، بلکه زیستن در این افق و اهل این افق شدن؛ سودای #پشتیبانی_تئوریک از انقلاب اسلامی معلوم نیست چقدر مصیب باشد.
🏷 حلقه اندیشه کلامی قطعه‌ای از دستگاه تعلیمی ـ تربیتی مورد نظر مؤسسه فتوت است که کارویژه آن #پرورش_اندیشه و عقلانیت اسلامی ـ انقلابی با محوریت مکتب امام و توسعۀ این اندیشه با مشارکت اعضای حلقه است. این حلقه به صورت یک کارگاه پژوهشی برگزار می‌شود و به دنبال #جوشش_اندیشه و دریافت رویکرد توحیدی توسط اعضای حلقه و شکل‌گیری شخصیت فکری ـ عقیدتی آنها بر این پایه می‌باشد.
حلقۀ اندیشۀ کلامی خود را موظف می‌داند که نگاه خویش را به #ذهن_جامعۀ_انقلابی ایران اسلامی بدوزد و دغدغه جوهری خویش را #معماری_ذهن_برتر اسلامی ـ انقلابی و تربیت اعتقادی مبتنی بر آن قرار دهد. این حلقه به دنبال آن است که تقریری توحیدی از مفاهیم زندگی‌ساز حیات انقلابی به صورت متماسک(نظام‌وار)، انضمامی(عینیت‌گرا) و اصیل(قرآنی) ارائه نماید.
دفترک اول حلقه اندیشه کلامی (معرفی و تعهدات)
🔺 اگر #رسالت_حوزوی ما در این عصر پر کردن این #درد_بزرگی است که انقلاب خمینی که همان انقلاب رسول الله است را می آزارد؛ اگر قرار است ما حامل میراث انبیاء باشیم و میراث انبیاء هم فقط کتاب نیست بلکه به گفته امام میراث انبیاء به دست گرفتن حاکمیت الهیه است برای تحقق خلافت الهیه؛
🏷 إنّ مقتضى كون الفقهاء ورثة الأنبياء- و منهم رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، و سائر المرسلين الذين لهم الولاية العامّة على الخلق انتقال كلّ ما كان لهم إليهم، إلّا ما ثبت أنّه غير ممكن الانتقال، و لا شبهة في أنّ الولاية قابلة للانتقال، كالسلطنة التي كانت عند أهل الجور موروثة خلفاً عن سلف.
كتاب البيع (للإمام الخميني)، ج‌2، ص: 645‌
🔺 آن گاه باید بدانیم که تحقق #حاکمیت_الله صرفاً به رفتن در عملیات های اجرایی حکومتی نیست، بلکه وظیفه اصلی علماء این است که در ظرف موجود که ما حکومت الهی را تشکیل داده ایم، آن نرم افزارهای #زیست_الهی و #حیات_طیبه را از منابع اصلی دین تأمین کنند، تا حکومت الله را از ننگ اداره شدن با نرم افزارهایی که توسط #علوم_انسانی غربی شیطانی نجات دهند؛ علومی ذاتاً مسموم که با مبناهای مادی و الحادی و بی خدایی پایه ریزی شده است و خدا می داند این ننگ در روز قیامت بر پیشانی همه عالمانی که در عصر #جمهوری_اسلامی زندگی کرده اند و در این مسیر گامی بر نداشته اند، چسبیده خواهد بود.

بی هویتی را چگونه کشف کنیم؟

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_صحرایی
#تعریف_هویت
#ظهور_هویت
#جلسه_216
#یادداشت_20

بی هویتی را چگونه کشف کنیم؟
برای این منظور ابتدا باید هویت را تعریف کنیم تا شاخصه های هویت را بدانیم.
در مقاله ای با عنوان هویت ملی از دیدگاه شهید مطهری تعاریف و شاخصه های هویت چنین آورده شده است:
معانی مختلف برای هویت:
1- هویت یعنی ماهیت و حقیقت
2- در فلسفه: هویت همان حقیقت جزئیه یعنی ماهیتی که با تشخص لحاظ و اعتبار شود.
3- مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی،فرهنگی،روانی،زیستی و تاریخی یک گروه خاص

4-در تعریف هویت گفته اند هویت یک پدیده سیال و متغیّر و چند وجهی است که حاصل فرایند مستمر تاریخی و محیطی است.
– در تعیین هویت مرز با “غیر” بعنوان یک متغیّر مهم است بنابراین هویت زمانی ظهور و بروز میکند که انسان یا جامعه با “غیر ” مواجه شود.

بر اساس این تعاریف:
هویت با متغیّرهای، تمایز،تشخص،سیالیت،غیر و ماهیت خارجی تعریف میشود.
بنابراین اگر نتوان برای یک پدیده، محدوده ی هویتی تعیین کرد آنگاه می توان از بحران هویت حرف بمیان آورد.
درحال حاضر حوزه وجه تمایز و نقطه قوت و توانمندی خود را و نقطه کارایی خود را نمی داند و لذا دچار بحران هویت شده است.
این سردرگمی بخاطر دوری حوزه از رسالت اصلی اش است و او با توجه به تغییرات زمانه و نیازها،ناخودآگاه یا خودآگاه میفهمد که نیست آنچه که باید باشد.

انشاءالله در یادداشت بعدی درباره هویت و منشا فطری آن در انسان صحبت خواهم کرد و ریشه های بحث را از کتاب شذرات واکاوی خواهم کرد تا با تحلیل فطری از انسان، رابطه بین احساس عدم هویت و انفعال، بررسی و کشف شود.