ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_130
#جلسه_215

💠 ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟!

☑️ #معرف_یادداشت: ما حوزه را به عنوان نقطه ای که می شود از آن #مهمترین خدمات را به انقلاب داد انتخاب کردیم، اصلاً اکثر ما به عشق #امام_خمینی به حوزه آمده ایم، احساس اینکه از این پایگاه می شود رسالتی مهم تر برای اکنون نهضت اسلامی بر عهده بگیریم طلبه شده ایم؛ یا اگر چنین نبوده الان با این دردها در #فتوت دور هم جمع شده ایم. اما همیشه این سؤال بر دوش مان سنگینی می کرد که با این کارهایی که می کنیم به چه درد پیشبرد نهضت اسلامی می خوریم یا لا اقل خواهیم خورد؟! در این یادداشت به مناسبت بحثی که امروز جناب #استاد_فلاح ذیل بحث #نیاز_صحنه_به_دعوتی_پایدار داشته اند، کمی به این دغدغه همیشگی مان می پردازم.

🔺 یک #تحلیل_پایه این است که خیلی از مشکلاتی که ما الان در صحنه پیشبرد نهضت اسلامی با آن مواجه هستیم ناشی از #خلأتئوریک است؛ خلاء تئوریک یعنی ما برای اینکه بخواهیم به #تمدن_اسلامی برسیم، باید توان حل #مسئله_های_تمدنی خودمان را داشته باشیم؛ مسئله های تمدنی هم یعنی مسئله های کلان اجتماعی که بناست نرم افزارهای اسلامی شدن آن ها را از اسلام با فصل اخیر #مکتب_امام ی آن؛ را طراحی و سپس اجرا کنیم؛ لذا گام اول و شاید مهم ترین گام این است که این نرم افزارهای #حیات_متمدنانه_اسلامی یا به قول حضرت آقا #حیات_طیبه به صورت واقعاً اسلامی طراحی شوند.
🔺 از آنجا که این امکان به صورت انحصاری در اختیار علمای دین است؛ لذا مزیت نسبی که ما به عنوان کسانی که سالک طریق عالم دین شدن هستیم این است که اگر مجاهدت کنیم و اگر واقعاً عالم دین خدا شویم (آن هم به معنای گسترده مکتب امامی آن) توان گره گشایی و مؤثر بودن در این مرحله از نهضت اسلامی در حرکت خود به سمت تمدن اسلامی را پیدا خواهیم کرد.
🔺 این نکته مهم را ببینیم که اگر شما برای اداره ابعاد مختلف حیات اجتماعی نظریات اسلامی تولید نکردید، نظریات دیگری می آیند و اداره نظامات اجتماعی جامعه انقلابی ایران را به دست می گیرند، کما اینکه با تمام وجودمان داریم این معضل را لمس می کنیم.
🔺 این رسالت یعنی #رسالت_پیشتیانی_تئوریک_از_نهضت_اسلامی امروز مهم ترین و فوری ترین وظیفه ای است که بر عهده نهاد دین و حوزه های علمیه است؛ ما با اراده الهی و با قیام عمومی ملت ایران و با رهبری افسانه ای حضرت امام توانستیم وسط آتشی که مدرنیته به خرمن انسانیت زده است، یک منطقه مهمی به نام ایران را از زیر چنگال های نظام سلطه بیرون بکشیم؛ حال این مردم این است که ما ایستادیم و هزینه دادیم و شهید دادیم و انتخاب کردیم اسلام را، شما ای علمای اسلام نظامات زیست اسلامی را برای اداره حیات اجتماعی بر اساس اسلام عرضه کنید و نگذارید ما ملت انقلابی را نظامات غیر انسانی و ضد خدایی غربی بیاید قبضه کند؛ و ما همچنان عافیت طلبانه یا چنان در لای کتاب ها گم شده ایم که فقط صدای ناله ی ضعیفی از دور می شنویم (اگر بشنویم) یا اگر درد اجتماعی داریم فکر می کنیم ما هم باید مثل همان جوانان مخلص انقلابی در صحنه که دارند هزینه می دهند، برویم و وارد عملیات های بعضا خُرد شویم؛ غافل از اینکه این همه فشاری که روی آن انسان انقلابی است ناشی از کم کاری هایی است که در فضای تولید نظریات اسلامی اداره حیات انقلابی ایران ما داریم انجام می دهیم.
🏷 آن حقيقت اول كه گفتيم نظام، مستظهر به حوزه‌هاى علميه است، به دلیل اين است كه نظريه‌پردازى سياسى و نظريه‌پردازى در همۀ جریان‌های ادارۀ يک ملت و يک كشور، در نظام اسلامى به عهدۀ علماى دين است. آن کسانی می‌توانند در باب نظام اقتصادى، در باب مديريت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربيتى و مسائل فراوان ديگرِ نظر اسلام را ارائه بدهند كه متخصص دينى باشند و دين را بشناسند. اگر جاى اين نظريه‌پردازى پر نشد، اگر علماى دين اين كار را نكردند، نظريه‌هاى غربى، نظريه‌هاى غيردينى، نظريه‌هاى مادى جاى آن‌ها را پر خواهد كرد. هيچ نظامى، هيچ مجموعه‌اى در خلأ نمی‌تواند مديريت كند؛ يک نظام مديريتى ديگرى، يک نظام اقتصادى ديگرى، يک نظام سياسى ديگرى كه ساخته و پرداختۀ اذهان مادى است، مى‌آيد جايگزين می‌شود؛ همچنان كه در آن مواردى كه اين خلأها محسوس شد و وجود داشت، اين اتفاق افتاد….
بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم (29/07/1389).
🔺 کلمه #این_اتفاق_افتاد گزارش دردناک یک رهبر الهی است که با دغدغه #بسط_توحید سکان این انقلاب در دستش است. این عبارت بر خلاف ظاهرش که در سیاق حمایت از حوزه های علمیه است، سخت ترین نقد به حوزه های علمیه است و مهم ترین جایی که کم کاری کردند را دارد به رخشان می کشد.
.

چرا تنها روی گفتمان برای برانگیختن اراده و اراده سازی تمرکز شده است؟

#یادداشت

#حامد_خواجه
#یادداشت_39
#جلسه_215

⁉️سوالی در جلسه مطرح شد که چرا تنها روی گفتمان برای برانگیختن اراده و اراده سازی تمرکز شده است؟ یکی از مواردی که برای عزم و اراده سازی خوب است، الگو می‌باشد. با ساختن یک الگو برای مردم می‌توان اراده‌ها را برانگیخت.

💡برای ایجاد الگو هم ناچاریم به گفتمان پناه ببریم. الگوها تابع گفتمان موفقیت هستند. باید گفتمان موفقیت را تغییر دارد تا الگو‌ها هم تغییر کند.

تا وقتی موفقیت در نگاه جوانان، غربی شدن است، نمی‌توان شهدا را برای جوانان به عنوان الگو پیشنهاد داد؛ باید گفتمانی دیگر از موفقیت در جامعه به وجود بیاد تا بتوان الگویی متعالی معرفی کرد.حتی نمی‌توان ادعا کرد در میان خود اعضای جبهه هم گفتمان موفقیت کاملا صحیح است.🌺

سطح مردم سالاری در تحقق دولت اسلامی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مردم_سالاری
#دولت_اسلامی
#جامعه_اسلامی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_42
#جلسه_215
#نصرت_جوهری

🔴سطح مردم سالاری در تحقق دولت اسلامی🔴

برای تحقق دولت اسلامی هم مانند دو مرحله قبل نیاز به اراده ملی و حضور مردم داریم، و این حضور مردم و اراده ملی فقط با ادبیادت مردم سالاری محقق می شود. اما مسئله این است که سطح مردم سالاری در دولت اسلامی چه میزان است؟!

مردم سالاری باید دو ظیفه را بر دوش مردم بیندازد و این همان تحقق دولت اسلامی به وسیله مردم سالاری است.
🔸1-اولین وظیفه این است که مردم باید با از بین بردن فضای موجود انتخابات که یک الگوی کاملا غربی است، فضای انتخابات را از تخریب رقبا به فضای گفت و گو بر سر ساختن ایران ببرند.
انتخابات موجود صحنه درگیری جناح های مختلف بر سر قدرت است و مردم در این صحنه به کسی رای می دهند که قدرت تخریب بیشتری دارد.
فضای انتخابات باید به سمت گفتمان پیشرفت و ساختن ایران برود. یعنی کسی بتواند در انتخابات پیروز شود که طبق این گفتمان صحبت می کند و طرح و برنامه دارد.
لذا این گفتمان دولت را مجبور می کند تا به سمت تحقق ایران ساخته شده قدم بردارد که این اولین گام برای حرکت به سمت دولت اسلامی است.
🔸2-وظیفه دوم مردم این که از حالت انفعال و مصرف گرایی بیرون بیایند. جامعه ای که مردم آن مصرف گرا باشند هیچ گاه نمی توانند دولت اسلامی را در کشور خود ببینند.
بازوی اصلی دولت اسلامی، مردم هستند. یعنی دولت اسلامی زمانی می تواند معیار های خودش را رعایت کند که مردم با او همراهی می کنند و این همراهی به حضور فعال مردم بالاخص جوانان بر سر مسائل کشور است.

لذا میتوان ادعا کرد سطح مردم سالاری در تحقق دولت اسلامی به این دو مولفه می باشد. ایجاد گفتمان ساختن ایران تا دولت موظف به کار شود. و دوم حضور فعال مردم و جوانان در عرصه ساختن ایران.

تشکر از اقا عقیل بابت توجه شان به یادداشت بنده…

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#معجزه_قیام_ملی
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_11
#جلسه_215

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟(۵)

🔸اراده ملی که آمد، عزم جمعی که ایجاد شد، قیام جوانان اگر رخ داد، «معجزه» میشود. می پرسند معجزه به چه معنا؟ یعنی دقیقا چه اتفاقی می افتد؟
🔸به طور خلاصه و مختصر، یکی از معناهای معجزه در اینجا این است که، همین انبوه مسائلی که شما با آن مواجه بودی و احساس میکردی که تا تک به تک برای آن ها پاسخی نداشته باشی عملا نمیتوانی حرکت کنی، یکدفعه همگی به سمت حل شدن و پاسخ گرفتن پیش می روند.
اگر شما میخواستید همین مسایل را در نظام آموزشی و آکادمیک علمی پیش ببرید و برایشان پاسخی بیابید، شاید ده ها سال و بلکه قرن ها به طول می انجامید و شاید هم هیچ وقت برایش پاسخی پیدا نمیشد. اگر در مدیریت کلان اجتماعی به دانش و پویش خلق اراده ملی به عنوان اولویت قطعی و اصلی توجه نکردیم و بیشتر توجهات و منابع را به سمت مثلا کار پژوهشی برای پاسخ گوی به فلان مساله های علمی و یا اسلامی سازی علوم انسانی توسط چند پژوهشگر قهار و…بردیم، باید مطمئن باشیم که یا آن کار ابتر خواهد ماند و یا با کندی غیرمعقولی پیش خواهد رفت. ولی اگر قبل از این، به این فکر کردیم و در این جهت حرکت کردیم که چگونه می‌توان روح قیام برای حل مسأله و پیشرفت را در مردم ایجاد کرد، با اینکه شاید در ابتدا کار پیچیده تر و دشوارتری هم باشد، اما وقتی در ریل خود قرار گرفت و جواب داد، معجزات آن به یکباره در همه جا به وضوح قابل رؤیت می‌شود.
پس در وهله اول این مهم نیست که ما برای هزاران سوال پیش روی نهضت پاسخی نداریم، مهم این است که ما مجهز به یک ابر پاسخ و توصیه ای هستیم که اگر آن را بتوانیم عملی کنیم تمامی سوالات و مسایل به صورت معجزه آسایی به سمت حل شدن پیش میرود و همه قفل ها با این شاه کلید باز خواهند شد. این یک وعده الهی و قطعا یک انتخاب عاقلانه راهبردی خواهد بود.

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#معجزه_قیام_ملی
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_12
#جلسه_215

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟(۶)

🔸معنای دیگری که میتوان از رخ دادن معجزه یاد کرد، شاید این باشد که وقتی اراده جمعی آمد و محیط پر از انگیزه های قیام لله شد، رشد و تکامل انسان ها با سرعت خارق العاده ای جلو میرود. در این محیط تربیت علمی و معرفتی فوق العاده آسان تر و پر بازده تر میشود. فهم ها و درک ها به مراتب بالاتر میرود و حجاب های عقلانیت رخت برمی بندد. دیگر در این جامعه گام های سخت وطولانی سلوک الی الله، به طرز معجزه آسایی مختصر و قریب الوصول می شود و برای قرب الی الله دیگر نیازی به آنچنان ریاضت ها و عبادت های طاقت فرسا نیست.
مگر نه اینکه امام حکیم و بزرگوار ما در توصیف فضای دفاع مقدس و مقامات معنوی شهدای بزرگوار فرمودند که «این جوانان ره صدساله را یک شبه پیمودند.» مگر نه اینکه با آن لحن خاص، به علما و عرفا توصیه کردند که پنجاه سال عبادت خدا را کردید، یک بار هم وصیت نامه این شهیدان را بخوانید. امام(ره) که اهل غلو و سخن نسنجیده نبودند. چه ویژگی خاصی داشت آن فضا که انسان ها میتوانستند معجزه وار مسیر صدساله یک عارف را در یک شب طی کنند و به آن کمالات ویژه دست یابند؟ آیا جز این بود که آن محیط پر از اراده ها و انگیزه های خالص جمعی قیام لله بود؟ در این محیط چه بسا انسان هایی که فرسنگ ها با این روحیه و معارف فاصله داشتند، اما در مغناطیس سنگین آن به یکباره از این رو به آن رو شدند …
سرجمع این مطلب را خواستم بیان کنم که یکی دیگر از معجزات خلق اراده جمعی، ایجاد کارخانه انسان سازی در آن محیط است. کارخانه انسان سازی که در اتمسفر آن انسان ها هم از جهت کیفی میتوانند به غنای بالایی رسیده و هم از جهت سرعت با شتاب بالایی مراتب را طی کنند و هم از جهت کمی فراگیری بالایی در تربیت و تکامل نفوس انسانی دارد.
دستگاه تعلیم و تربیت از این کارآمدتر؟

توجه بیش از اندازه به نقش مردم در تحقق دولت اسلامی، یک خطای راهبردی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مردم_سالاری
#دولت_اسلامی
#جامعه_اسلامی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_43
#جلسه_215
#نصرت_جوهری

 

🔴توجه بیش از اندازه به نقش مردم در تحقق دولت اسلامی، یک خطای راهبردی🔴

در یادداشت 42 خویش به وظیفه مردم در تحقق دولت اسلامی اشاره کردم. اما نکته ای که حائز اهمیت می باشد، این است که نباید طوری مردم سالاری را چاق کنیم که همه بار تحقق دولت اسلامی بر دوش مردم باشد.
همان طور که در یادداشت قبل به آن اشاره کردم، در تحقق دولت اسلامی مردم فقط دو وظیفه همراهی با گفتمان پیشرفت و کمک به دولت برای تحقق دولت اسلامی و ساختن ایران است.
اما وظیفه اصلی این پدیده بر عهده کارگزارن نظام می باشد.
همان که حضرت آقا فرموده اند دولت اسلامی یعنی:

منظور از دولت اسلامی این است که بر اساس آنچه که در دوره‌ی تعیین نظام اسلامی به وجود آمد، یک قانون اساسی درست شد؛ نهادها و بنیانهای اداره‌ی کشور و مدیریت کشور معین شد. این مجموعه‌ی نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است. در اینجا منظور از دولت، فقط قوه‌ی مجریه نیست؛ یعنی مجموع دستگاه‌های مدیریتی کشور که اداره‌ی یک کشور را برعهده دارند؛ نظامات گوناگون اداره کننده‌ی کشور.
۱۳۹۰/۰۷/۲۴
بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه

لذا این را باید دانست که تحقق عملیاتی دولت اسلامی به دست کارگزاران نظام می باشد و آن ها هستند که دولت اسلامی ( نهاد مدیریتی کشور ) را محقق می کنند.
پس در تحقق دولت اسلامی، فی ما بین دولت و مردم، یک تکلیف دو سویه وجود دارد. که یک سو آن متوجه مردم هست که سبب ایجاد گفتمان دولت اسلامی می شود. و سوی دیگر آن متوجه خود دولت یا همان کارگزاران نظام هست که باید شرایط را برای همراهی مردم و حضور فعال مردم برای تحقق دولت اسلامی که اداره کشور بر اساس شیوه حکمرانی اسلامی هست، ایجاد کند.

لذا نادیده گرفتن نقش کارگزاران در دولت اسلامی و چاق کردن بیش از اندازه نقش مردم در تحقق آن، خطایی راهبردی است.

اراده‌ی_ملّی_یا_امّی؟

#امید_فشندی
#جلسه_215
#یادداشت_89

#اراده‌ی_ملّی_یا_امّی؟ (4)

در #یادداشت_88 در مورد گرایش سیاست #امّی جمهوری اسلامی در زمان حضرت امام به سیاست #ملّی در زمان حضرت آقا اشاره شد؛ حتی زمان امام فراتر از اسلام، به #جبهه‌ی_جهانی_مستضعفین هم می‌اندیشیدیم، محور بیم‌وامیدهای اسلام‌گرایان جهان اسلام بودیم، مناسك و سنت‌های اصلی اسلامی مثل حج و نماز جمعه و … محور جماعات بود و حتی حجّ الگوی جامعه‌ی مطلوب اسلامی معرفی می‌شد.

اما به‌مرور از هویت فراگیر و برون‌گرای اسلامِ توحیدی به هویت خلوص‌گرای شیعی ولایی گرایش پیدا كردیم و بر طبل هیئت‌مسلكی كوبیدیم و شعارهای خاصّ شیعی را شناسنامه‌ی جمهوری اسلامی كردیم و حتی این اواخر هم از زایش تمدن نوین اسلامی در دامان اربعین سخن‌ها گفتیم.

شاید با تكیه بر همین هویت شیعی و عاشورایی و مهدوی مردم ایران بتوان اراده‌ی ملّی را اثاره كرد، اما اراده‌ی امّت اسلامی را با لحاظ مؤلفه‌های هویتی خود آن باید اثاره كرد، مؤلفه‌هایی كه غالبا متفاوت از هویتی شیعی و بعضا در تضاد و حتی تناقض با آن است.

مبانی اندیشه ی مردم سالاری در مکتب امام(ره)

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_59
#جلسه_215
مبانی اندیشه ی مردم سالاری در مکتب امام(ره)- بخش اول

❇️برای فهم اندیشه ی امام باید هستی شناسی او را شناخت. باید بررسی کرد که نگاه ایشان به هستی و عالم به چه نحو است که منتج به اصولی مثل مردم سالاری میشود.
یکی از ویژگی های مکتب امام(ره) این است که مبانی ایشان به اصول و راهبردها و برنامه های نهضت ایشان اتصال دارد. لذا برای فهم صحیح از برنامه و اصول حاکم بر اندیشه ی سیاسی و اجتماعی ایشان نظیر مردم سالاری، باید در لایه ی اندیشه بنیادین امام بزرگوار دنبال ریشه های این اصول گشت تا خدای ناکرده به فهم ناصحیح یا ناقص از آنها دچار نشویم.

❇️نوع نگاه حضرت امام(ره) به عالم و هستی شناسی ایشان، هستی شناسی اسمائی است. از نگاه حضرت امام(ره) کل عالم مظهر اسماء الهی است. هستی شناسی اسمائی یعنی هرچیزی را اسمی از اسماء الهی دیدن. یعنی هرچیزی را جلوه ای از خدا دیدن.

❇️در اندیشه ی حضرت امام(ره)، به تصریح قرآن کریم «و علم آدم الاسماء کلها…» بقره-31 انسان مظهر همه ی اسماء الهی ست و همه اسماء الهی در او جلوه گر است.

واژه ی گفتمان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_19
#جلسه_215

واژه ی گفتمان از آن دسته کلماتی است که چند معنا و کاربرد مختلف دارد، و این مساله زمینه ی ابتلا به مغالطه ی اشتراک لفظی را پدید می آورد.

معانی ای از قبیل : مباحثه و گفتگو، پارادایم و جهان معنایی، راه و روش و…

مثلا گفته می شود:

+ لازمه ی دستیابی به اشتراک فکری این است که با یکدیگر گفتمان کنیم. ( معنای اول )

+ در گفتمان اصلاحات، گرایش به دموکراسی غربی بسیار پررنگ است. ( معنای دوم )

و یا به عنوان شاهدی بر معنای سوم، کتابی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده است با عنوان « گفتمان مصباح » که در آن به بیان زندگی آیت الله مصباح یزدی پرداخته و در بستر نقل های تاریخی نقاط برجسته ی زندگی ایشان را بررسی کرده است.

اما آن معنایی که در مباحث ما از عنوان گفتمان اراده میشود، هیچ کدام از این معانی نیست، بلکه معنایی بسیار خاص و دقیق است که حکایت از یک پدیده ی عینی فرهنگی می کند.

تبیین دقیق مراد ما از این لفظ ( که بر گرفته از فرمایشات حضرت آقا می باشد ) یکی از چالش هایی است که ما با نوع مخاطبین خود داریم؛ نوعا مخاطبین ما با درک دقیق این معنا فاصله دارند و با توجه به سوابق ذهنی ای که از لفظ گفتمان دارند به راحتی به مراد ما منتقل نخواهند شد ( چه در مقام تعلیم و چه در مقام ترویج ) .

با عنایت به جایگاه صنعت گفتمان در طرح راهبردی رهبری و لزوم گفتمان سازی « نهضت گفتمان سازی مکتب امام » از طرفی، و تجربه ی تلاش های صورت گرفته برای انتقال این مساله به دیگران – حتی به انسان های قریب الافق با ما – از طرف دیگر، لازم است رسیدگی خوبی به این مساله بشود.

مراد ما از گفتمان

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_20
#جلسه_215

در پی آنچه در یادداشت قبل بیان شد باید گفت که مراد ما از گفتمان هیچ کدام از معانی پیش گفته نیست بلکه گفتمان در مباحث ما دلالت بر یک صناعت خاص فرهنگی میکند؛ این صناعت دارای چند شاخصه ی مهم است که بدون هر کدام از آن ها اطلاق گفتمان بر پدیده ی فرهنگی از منظر ما درست نیست.

در توضیح گفتمان در مبحث نهضت گفتمان سازی مکتب امام آمده است:
گفتمان آن ذهنیتی است که به صورت فراگیر تبدیل به مطالبه شده باشد (یعنی به لایه ی عواطف رسوخ کرده و هیجانی را رقم زده باشد) و بر سر زبان ها افتاده باشد.

در باز تقریر این بیان می توان چنین گفت : گفتمان فراگیری زمزمه و مطالبه ی یک ذهنیت است.

که در این بیان چهار شاخصه ذکر شده است:
1- ذهنیت بودن ( یا مبتنی بر ذهنیت بودن )
2- فراگیری
3- مطالبه بودن ( پیوند خوردگی با لایه ی عواطف )
4- زمزمه شدن و بر سر زبان ها افتادن

معتقدیم این پدیده دارای اقتدارات مهمی است که منجر به اولویت داشتن این صناعت فرهنگی نسبت به سایر تدابیر راهبردی می گردد.

بر این اساس اگر مساله ای تبدیل به مطالبه و زمزمه ی عمومی بشود اما مبتنی بر یک ذهنیت مشخص یا مشترک نباشد، گفتمان نیست و از اقتدارات آن نیز برخوردار نخواهد بود.

از همین قبیل اند:

ذهنیت عمومیت یافته ی بر سر زبان آمده ای که تبدیل به مطالبه نشده است ( به لایه ی عواطف رسوخ نکرده است ).
مطالبه ی ( امر راسخ عاطفیِ)عمومی مبتنی بر ذهنیتی که تبدیل به زمزمه نگشته است.
مطالبه ی (امر راسخ عاطفیِ) مبتنی بر ذهنیتی که زمزمه میشود ولی فراگیر نیست.

البته همه ی این چهار مورد با توجه به اینکه ظرفیت ارتقا به گفتمان را دارند می توانند فرصت محسوب شوند لکن گفتمان نیستند و از اقتدارات آن بهره ای ندارند.

مبتنی بر آنچه بیان شد دو نکته و یک نقد و یا ابهام به ذهن می رسد.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_21
#جلسه_215

مبتنی بر آنچه بیان شد دو نکته و یک نقد و یا ابهام به ذهن می رسد.

نکته ی اول این که: چنین به نظر می رسد که در گفتمان بودن یک مساله، حقانیت یا بطلان آن ذهنیت تاثیری در اصل صدق گفتمان نخواهد داشت، لذا ممکن است ما گفتمان هایی داشته باشیم که باطل اند و گفتمان هایی داشته باشیم که حق اند.

و نکته ی دوم این که: به نظر می رسد می توان گفتمان را به صورت نسبی نیز مطرح کرد، و این بستگی دارد که جامعه ی مورد مطالعه ی خود را چه جامعه ای در نظر بگیریم.

به عنوان مثال می توانیم بگوییم : فلان مساله در بین اهالی این محله گفتمان است.
و همچنین با لحاظ جوامعی مضیق تر و یا موسع تر

و نقدو ابهام این است که گویی تکلیف ماهیت گفتمان مشخص نیست، که جنس آن از قبیل ذهنیت است یا از قبیل سخن است.

این ابهام در دو موقف از تبیینات پیش گفته مشخص است:

1- در بیان شاخص ها، آن جا که گفته میشود : ذهنیت بودن ( یا مبتنی بر ذهنیت بودن )
که التزام به هر یک از این موارد ( خود ذهنیت یا امری مبتنی بر ذهنیت ) جنس گفتمان را تغییر میدهد

2- در بیان آن چه که گفتمان نیست، آن گاه که عنصر ذهنیت حذف میشود یا آن گاه که عنصری از قبیل سخن حذف میشود

اهمیت رفع این اشکال صرفا از باب سخت گیری علمی نیست بلکه قطعا این تهافت منجر به ابهامات ذهنی برای مخاطبین خواهد شد و آن ها را از به کار گیری دقیق این راهبرد عاجز خواهد ساخت

چرا این همه گفتمان؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_44
#جلسه_215
#سوال؟

🔺چرا این همه گفتمان؟
🔺اینکه برای هر حرکتی یک گفتمان به اول آن اضافه کنیم این خودش یک بازدارندگی و یک نوع تقابل ایجاد نمی کند؟

🔹اینکه در دل یک گفتمان به اسم گفتمان جامع که در این گفتمان هرم اولویت ها و ارزش های نظام منظم و دقیق دیده شده وخودش یک هدف میانی حساب می شود چگونه می خواهیم دو گفتمان دیگر راه بیاندازیم
#گفتمان_پیشرفت
#گفتمان_هویت
اگر برای راه اندازی هر گفتمان نیاز به عقبه های داشته باشیم راه اندازی هم زمان 3گفتمان شاید خیلی از نیرو وتوان مردم و حاکمیت را بگیرد
اگر کسی هم بگوید این گفتمان ها در طول هم هستند باز درجواب می گویم
هرچند این گفتمان ها به صورت کلی طولی هستند اما تمام این سه مرحله یک حالت هم پوشانی دارند وبه صورت ناچار این گفتمان ها باهم تداخل دارند.

روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_22
#جلسه_215

امروز در حلقه ی اندیشه ی کلامی صحبت از لزوم و حدت بخشی شد، اینکه باید امری در میان باشد تا بتواند واگرایی ها را به همگرایی تبدیل کند، تا آرایش صحنه تغییر کند و بر اثر تمرکز قوا اقتداراتی برای جبهه ی انقلاب پدید آید.

همچنین عواملی به عنوان عوامل وحدت بخش بر شمرده شدند:

– حوزه ی علمیه به عنوان پایگاه دین
– سخن آقا
– این که نشان داده شود که سخن ما دارای پشتوانه ی تئوریک است
– غنای راهبردی داشتن => عقل عاقلان این را خواهد پسندید
– موقف بی تکلفی، موقف صداقت و اخلاص => ما برای خودمان کیسه ای ندوخته ایم
– موقف وحدت گرایی => اگر دیده شود که صاحب دعوت همه را طرد می کند و فقط خودش را مطرح می کند، تصمیم پیوستن به او سخت خواهد شد.
– و…

جا دارد نیم نگاهی به عرصه ی امروز جامعه بیاندازیم و همین چند موردی را که برشمرده شده است ارزیابی کنیم و ببینیم تا چه میزان به موقف مطلوبمان نزدیک هستیم، وضعیت هر کدام از این موارد در جبهه ی انقلاب به چه صورت است؟ و …

تقریر_و_تطبیق_مصداق_سوالات_جلسه_امروز

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_43
#جلسه_215
#تقریر_و_تطبیق_مصداق_سوالات_جلسه_امروز

بحثی که امروز استاد مطرح کردند چند سوال را نیز در بر داشت
اینکه جبهه آیا می داند شاخصه های ارزیابی نقاط و قوت و ضعفش چیست؟
اساسا ایا نقاط و قوت و ضعف و تهدیدی خود را می شناسد؟
آیا می تواند به این نقاط ضریب دهی کند و وزن هریک را بسنجد؟

به نظر می آید که بعضی از این ارزیابی مصداق بارز تعلیق هویتی باشد از این جهت که در یک فضای بسیط و خلا ارزیابی ها در حال مطرح شدن است.

معنای_راهبردی_هویت

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_44
#جلسه_215
#معنای_راهبردی_هویت

در یادداشت قبل توضیح داده شد که به نظر می رسد تا کنون معنای راهبردی از کلیدواژه هویت ارائه نشده و از این رو به دنبال این معنا شروع به تحقیق کردیم.

در یادداشت قبل گذشت که آن تعریف مشهوری که اکثر کسانی که در این موضوع کار کرده اند می پذیرند این است: «هویت آن پاسخ ایجابی است که در مقابل سوال کیستی داده می شود که می توان برای شخص، اقوام، ملیتها اجتماع ها و حتی اندیشه ها در نظر گرفت» و مهم ترین المانی که در این مفهوم باید مورد توجه واقع شود این است که هویت باید یک ترسیمی جامع و مانع از غیریت مقابلش داشته باشد و این المان راهبردی بودن معنا را به عهده دارد. به عبارتی دیگر در هر برهه تاریخی باید هویت یک جریان ابتدا بر غیریت خود مسلط شود و ترسیم هویتی اش کاملا بر تقابل جامع و مانع از غیریت خودش قرار دهد.

این نکته به وضوح بیان می کند که چرا شناخت اندیشه غرب و تصور واضح و دقیق از این غیریت در برهه امروز اهمیت و ضرورت پیدا می کند.
قبل توضیح داده شد که این ترسیم نیز قطعا بر پایه اصلهایی قرار خواهند گرفت.

با توضیحات فوق می خواهم گریزی نیز به یادداشتی که با عنوان «هویت تمدنی فردا» در گروه منتشر شد بزنم؛ دراین یادداشت بحث از هویت با شخصیت گره خورده که هویت شخصی را با شخصیت یکی دانستند و شخصیت اجتماعی را همان هویت اجتماعی در نظر گرفتند.

در این نقطه سوالی که مطرح می شود این است که آیا در بحث هویت شیعی باید بحث از هویت اجتماعی کنیم یا هویت یک اندیشه؟ اگر بپذیریم هویت اندیشه فارغ از مصادیق و افرادش به ترسیم شاخصه های هویتش می پردازد این مسئله باید در این متن و یادداشت پررنگ شود وتماز این دو مشخص گردد و هم چنین رابطه هویت اجتماعی و هویت اندیشه را باید با یکدیگر مشخص کنیم.

سوال دیگر این است که به نظر می آید انچه که در بحث هویت تمدنی فردا توضیح داده شده است بحث نظری و هویت کلی و چه بسا نظریه مادر و پایه هویت شیعی است نه معنای راهبردی آن، به این توضیح که اگر بنا باشد یک معنای راهبردی از هویت شیعی ارائه دهیم باید بتوانیم اضلاع تمایز از نقطه مقابل خود به صورت جامع و مانع ارائه کنیم و این تمایز بر یک نظریه مادر استوار است که در متن هویت تمدنی به ان اشاره شده است مانند فطری بودن و قابلیت بین المللی داشتن و…؛ آیا این برداشت را اساسا درست میدانیم

ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_131
#جلسه_216

💠 ورود حوزوی به عملیات یا ورود عملیاتی به عملیات؟! (2)

☑️ #معرف_یادداشت: در یادداشت #جلسه_215 به این بحث پرداختم و می خواستم در ادامه این بحث را به رسالتی که سازه ای مثل #حلقه_اندیشه_کلامی در جهت نحوه اتصال حوزوی ما به صحنه عملیات بر عهده گرفته است، بپردازم که در این یادداشت به این بحث توجه می شود.

🔺اگر #تحلیل_پایه مواجه بودن با یک #خلأتئوریک برای پیشروی نهضت اسلامی به سمت آرمان خویش یعنی #تمدن_اسلامی باشد؛ سؤال بعدی نحوه پر شدن این خلأ است؛ حوزه علمیه خود را یک نهاد دانشی تعریف کرده است و از اثر یک پدیده مهم و مؤثر و کار راه انداز مثل اندیشه غافل شده است؛ اندیشه یعنی در یک موقفی ایستادن و آبگیری درست کردن که هم همه #تراث_دانشی در آن می ریزند، هم #تجربیات_اجتماعی فردی و اجتماعی؛ و هم تلاش های #مصلحان_اجتماعی ما قبل؛ هم وصل بودن همین الان به #عینیت_اجتماعی؛ هم درگیر شدن واقعی و مستقیم با #مسئله_های_واقعی_اجتماعی و در کار #حل_مسئله و #جاری_کردن اسلام رفتن؛ دانش های اسلامی علاوه بر اینکه محل تأمل است که آیا با خود دانش به تنهایی می شود این خلأ ها را پر کرد؛ اساساً در چنین افق های حل مسئله ای قرار نگرفته بودند و دانشمندان ما در چنین دردی زیست نکردند که بخواهند مسئله اول دانشی آن ها پر کردن #خلأتئوریک یک نهضت بزرگ اجتماعی اسلامی باشد، آن هم در وضعیتی که یک #تمدن_شیطانی بر جهان سلطه پیدا کرده است و با تمام وجود کمر بر دشمنی این انقلاب اسلامی الهی برداشته است.
🔺 #حلقه_اندیشه_کلامی در افق اندیشه بسته شده است، افقی که با توجه به توضیحات بالا بدون تنفس در این افق، بلکه زیستن در این افق و اهل این افق شدن؛ سودای #پشتیبانی_تئوریک از انقلاب اسلامی معلوم نیست چقدر مصیب باشد.
🏷 حلقه اندیشه کلامی قطعه‌ای از دستگاه تعلیمی ـ تربیتی مورد نظر مؤسسه فتوت است که کارویژه آن #پرورش_اندیشه و عقلانیت اسلامی ـ انقلابی با محوریت مکتب امام و توسعۀ این اندیشه با مشارکت اعضای حلقه است. این حلقه به صورت یک کارگاه پژوهشی برگزار می‌شود و به دنبال #جوشش_اندیشه و دریافت رویکرد توحیدی توسط اعضای حلقه و شکل‌گیری شخصیت فکری ـ عقیدتی آنها بر این پایه می‌باشد.
حلقۀ اندیشۀ کلامی خود را موظف می‌داند که نگاه خویش را به #ذهن_جامعۀ_انقلابی ایران اسلامی بدوزد و دغدغه جوهری خویش را #معماری_ذهن_برتر اسلامی ـ انقلابی و تربیت اعتقادی مبتنی بر آن قرار دهد. این حلقه به دنبال آن است که تقریری توحیدی از مفاهیم زندگی‌ساز حیات انقلابی به صورت متماسک(نظام‌وار)، انضمامی(عینیت‌گرا) و اصیل(قرآنی) ارائه نماید.
دفترک اول حلقه اندیشه کلامی (معرفی و تعهدات)
🔺 اگر #رسالت_حوزوی ما در این عصر پر کردن این #درد_بزرگی است که انقلاب خمینی که همان انقلاب رسول الله است را می آزارد؛ اگر قرار است ما حامل میراث انبیاء باشیم و میراث انبیاء هم فقط کتاب نیست بلکه به گفته امام میراث انبیاء به دست گرفتن حاکمیت الهیه است برای تحقق خلافت الهیه؛
🏷 إنّ مقتضى كون الفقهاء ورثة الأنبياء- و منهم رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، و سائر المرسلين الذين لهم الولاية العامّة على الخلق انتقال كلّ ما كان لهم إليهم، إلّا ما ثبت أنّه غير ممكن الانتقال، و لا شبهة في أنّ الولاية قابلة للانتقال، كالسلطنة التي كانت عند أهل الجور موروثة خلفاً عن سلف.
كتاب البيع (للإمام الخميني)، ج‌2، ص: 645‌
🔺 آن گاه باید بدانیم که تحقق #حاکمیت_الله صرفاً به رفتن در عملیات های اجرایی حکومتی نیست، بلکه وظیفه اصلی علماء این است که در ظرف موجود که ما حکومت الهی را تشکیل داده ایم، آن نرم افزارهای #زیست_الهی و #حیات_طیبه را از منابع اصلی دین تأمین کنند، تا حکومت الله را از ننگ اداره شدن با نرم افزارهایی که توسط #علوم_انسانی غربی شیطانی نجات دهند؛ علومی ذاتاً مسموم که با مبناهای مادی و الحادی و بی خدایی پایه ریزی شده است و خدا می داند این ننگ در روز قیامت بر پیشانی همه عالمانی که در عصر #جمهوری_اسلامی زندگی کرده اند و در این مسیر گامی بر نداشته اند، چسبیده خواهد بود.

مردم سالاری، راه فرار از دولت اسلامی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مردم_سالاری
#دولت_اسلامی
#جامعه_اسلامی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_40
#جلسه_214

 

❌مردم سالاری، راه فرار از دولت اسلامی❌

مردم سالاری در بیان برخی تبدیل به یک راه فرار از دولت اسلامی شده است . تقریری سطحی از مردم سالاری می تواند خطری تئوریک برای تحقق دولت اسلامی باشد.
اکثر تقریرها و بیانات در باب مردم سالاری، ادبیاتی است در حوزه جامعه اسلامی و دخل چندانی به دولت اسلامی ندارد.
این را باید دانست که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در موقف دولت اسلامی می باشد و تحقق دولت اسلامی غیر از تحقق جامعه اسلامی می باشد.
دولت اسلامی یعنی قواعد حکمرانی کشور، یعنی در لایه حکمرانی از کلان ترین سطح ها گرفته تا خرد ترین سطح ها به چه نحوی قرار است مدیریت و راهبری شود.
ادبیات مردم سالاری در نگاه برخی ها تبدیل به یک حیاط خلوت برای روشنفکری های نخبه فریبانه شده است . ادبیاتی که توجه نمی کند قرار است یک کشور عریض و طویل اداره شود.
مردم سالاری در دولت اسلامی یعنی چه ؟ اقتصاد مردمی یعنی چه ؟ روابط بین الملل مردمی یعنی چه ؟
تقریری که می گوید اقتصاد باید در دست مردم باشد به دنبال چیست ؟ تقریری که اداره اقتصادی کشور را با مدیریت اقتصادی یک کارگاه اشتباه می گیرد، این سخن را می زند.
در لایه حکمرانی و دولت اسلامی مهم ترین مسئله، نحوه اداره کشور آن هم در سطح کلان هست . برای نمونه در بحث بودجه کشور به چه نحوی قرار است مردم سالاری محقق شود؟
نکته: بنده در صدد رد مردم سالاری و یا در صدد تایید تفکرات مارکسیستی برای تحقق یک دولت طویل و مقتدر نیستم. فقط سعی در روشن کردن صحنه دارم .
صحنه اداره کشور بسیار پیچیده تر از آن است که ما فکر می کنیم. و این را باید دانست . بسیاری از تقریرها از مردم سالاری در دولت اسلامی، نهایتا به یک کشور بی ساختار و بی دولت و آنارشیست ختم می شود مدت زیادی است که این مسئله ذهن بنده را درگیر کرده است، خوشحال می شوم دوستان با یادداشت هایشان مسئله ذهنی بنده را پاسخ دهند.

✅هل من ناصر ینصرنی…✅

گفتمان پیشرفت و هویت شیعی

#امید_فشندی
#جلسه_214
#یادداشت_89
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#معیار_ارزیابی_ادعای_توحید

✅ گفتمان پیشرفت و هویت شیعی

مقوله‌ی #پیشرفت از عناصر مفهومی مهمّی تغذیه می‌كند ازجمله #آینده ؛ البته آینده نه به‌معنای ظرفی از زمان كه حالا نیست و آناتی پس از الآن است، بلكه به‌معنای منازل و مقاصد پی‌درپی‌ای است كه – در یك حركت پیوسته – بر انسان یا جامعه‌ی انسانی می‌گذرد.

عنصر #انتظار و باور به #مهدویت – و حتی رجعت – از اجزای سازنده‌ی #هویت_شیعه است و این انتظار و مهدویت نیز با آینده گره خورده است.

بنابراین سه مقوله‌ی #پیشرفت و #شیعه و #آینده در نسبت تنگاتنگی با هم قرار دارند، اما چرا جامعه‌ی علمی و عامّی شیعی در عمل، كم‌تر از بسیاری از كشورهایی كه از چنین اقتدارات مفهومی و معنایی خاصی برخوردار نیستند، به آینده و پیشرفت و بازیابی و جانمایی نقش خود در ساختن آینده نمی‌پردازد؟

در یك كلام باید گفت كه #آینده‌ی_مهدوی_شیعی از دالان #اراده ی شیعیان نمی‌گذرد تا ایشان را در موضع فعّال و سازنده نسبت به آینده قرار دهد!

نه در غیبت برای خود سهمی می‌بینیم و نه در ظهور، نقشی و در این انفعال، بسیار سخت است كه هویت شیعی زایای یك اراده‌ی معطوف به پیشرفت شود!

چرا قيام؟ چرا اراده؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#درگیری_شعار_توحید_با_استکبار
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_9
#جلسه_214

♦️چرا قيام؟ چرا اراده؟ (٣)

🔸همانطور که مشخص بود، اشکال مطروحه سطحی نبود و ضمن همراهی هایی عمده ای با اندیشه ما، در نهایت اشکالات جدی به این نگاه وارد می‌کند. عمدتا این جنس از اشکالات را در فکر و زبان برخی از بچه های خودی خوش فکر و درگیر صحنه یافت میکنیم. خب همانطور که اشکال سطح بالاست، جوابش هم تا حدی سخت و غامض است.
🔸واقعیت این است که ما هم روش حل مساله ای را که این عزیزان مطرح میکنند قبول داریم ولی مساله اینجاست که این پیشنهاد در لایه روش مطرح هست و ما احساس میکنیم که مشکل اصلی حتی قبل از این است که ما از حیث روشی دارای نقصان هستیم. مساله این است که اساسا شما چه طور میخواهید آدم ها را پای کار این صحنه بیاورید تا اینکه حالا چه آرایش و تاکتیکی را برای بازی کردن به آن ها بدهید و بیاموزید. آیا همین تعداد بسیار اندک پای کار فعلی برای پاسخگویی به این حجم از نیازهای پیش روی انقلاب اسلامی کافی است؟ اگر کسی یک دور مختصر در میان مجموعه های های دغدغه مند انقلابی در سطح استان ها و کشور زده باشد به وضوح درک میکند کچلی مطلق نیرو انسانی را. عزیزی میگفت ما کلا ٩ نفر هستیم که به اعتبارهای مختلف در ١٧ تشکل و مجموعه و سازمان انقلابی داریم فعالیت میکنیم!
آیا لازم نیست که حداقل لشکری چندبرابر میزان فعلی، از جوانان خوش استعداد کشور دغدغه مند پیشرفت حقیقی ایران اسلامی شوند و پای کار مساله های واقعی کشور بیاید و با روحیه جهادی از میان همه سنگلاخ ها و صعوبت ها راهی را بگشایند؟ خب چطور میشود این لشگر عظیم را برای پیشرفت کشور مهیا کرد؟ این مهم محقق نخواهد شد جز با تمرکز بر روی خلق و معماری عزم و اراده ای نو که بتواند جوانان ایران را با خود همراه ساخته و آن ها را به میدان بکشاند. این آن مرکز ثقلی است که میتواند روحی تازه در پیکره این این ملت بدمد و موجب تسریع حرکت آن به سمت آرمان های انقلاب اسلامی شود.

نصرت_جوهری

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمزه_وطن_فدا
#یادداشت_74
#جلسه_214

#نصرت_جوهری
اینجا سخنانی هست و سخن دانانی
ادعاهایی هست و انتقاداتی و ابهاماتی
و واژهایی که قدری بی صاحب رها شده اند

مردم سالاری چیست که میتواند رقیب دولت اسلامی باشد
دولت اسلامی چیست که میتواند بدون مردمسالاری حتی محقق شود
جامعه اسلامی چیست که باید بعد از دولت اسلامی باشد و تکوینش نیازمند دولت اسلامی است
و حالا مردم سالاری دوره دولت سازی چه تفاوتی با مردم سالاری دوره جامعه سازی دارد

یا اینکه
مردمسالاری اصلا همان جامعه سازی است
و ما بعد از دولت اسلامی باید به مردم سالاری فکر کنیم
و در مرحله دولت سازی صرفا به همین حد از ورود مردم که در ساحت انتخابات تبلور دارد بسنده کرد

یا اینکه
مردم سالاری اگر محقق بشود تازه میشود به یک دولت اسلامی فکر کرد
یعنی مرحله مردم سالاری یک مرحله است خودش و دولت اسلامی خودش مرحله ای دیگر

یا اینکه
دولت اسلامی صیرورت و حاصل مصدر یک مردم سالاری است
و جامعه اسلامی صیرورتی دیگر از این مردم سالاری

آیا در مکتب امام باید با همین الگوی موجود به دولت اسلامی نگاه کرد
یا مردمسالاری اساسا معنای دولت اسلامی را نیز تغییر میدهد

یا حتی آیا
آنارشیسم چیز بدی است
آیا آنارشیسم همین هرج و مرجی است که در اذهان شکل گرفته است
یا میتوان الگویی مردمسالار و بدون دولت مدرن را و البته عاقلانه و منضبط را نشانه گرفت
ایا از حرکت نبوی و علوی باید خوانشی مونارشیستی داشت یا آنارشیستی
از حرکت مهدوی چه طور؟

و حالا در تمام این سوالات ، نگاه امام چیست ، نگاه رهبری چیست ؟
استناد هر یک از این تقاریر به امام و رهبری چگونه است ؟

تقریر های متفاوتی هست
حاج آقای فلاح نگاهی دارند
حاج آقای موسوی نگاهی دارند
و دیگران و دیگرانی

اینجا و با این سوالات داریم به شکل واقعی وارد بحث میشویم
و از این جهت این متن و این سوالات مغتنم است

#نصرت_جوهری در گام اول این است که این واژه ها را بیشتر نمایان و شفاف کرد
نظرات و ایده ها و تقریر ها را کامل و خوب شناخت
و بعد سوالات را شفاف و تیز نمود
و آنها را پی گرفت

——————————————————————————————-
در کلاس فقه استاد موسوی خیلی از این دعوا ها روشن و تیز به میدان کشیده میشود و میتواند در کنار کلاس حلقه کلامی باب اندیشیدن در این میدان را فراهم تر سازد.