مردم، معیشت، امنیت

#امید_فشندی
#یادداشت_153
#جلسه_278
#مشخصات_اسلام

💠 مردم، معیشت، امنیت

نخستین نیاز زیست مادی مردم برقراری معیشت و امنیت است؛ یعنی خوراك و پوشاك، و مكان و محیط امنی برای زنده‌ماندن؛ تأمین آب و هوا و غذا، و محافظت در برابر بیماری‌ها، بلایای طبیعی، حیوانات وحشی و جنگ‌ها و كشتارها، از لوازم اولیه‌ی زندگی است.

اما در نسبت این دو با هم، كدام برتر است؟ معیشت یا امنیت؟ امنیت داخلی یا خارجی؟ آیا اقتصاد مردمی می‌تواند توازن میان امنیت داخلی و خارجی را ارتقا دهد؟

نارضایتی مردم از وضع معیشتی و ناكارآمدی حاكمیت در تأمین نیازهای ضروری موجب خشم و خشونت مردمی و برحران‌های اجتماعی و امنیتی می‌شود.

و هزینه‌های حضور [غالبا نظامی] ایران در منطقه و حمایت از گروه‌های مقاومت نیز گرچه با عنوان تأمین منافع و امنیت ملی صورت می‌گیرد، اما به‌راحتی دست‌خوش تحریف و دوگانه‌نمایی معیشت و امنیت می‌شود.

چه باید كرد؟

همان‌طوركه در پی اقتصاد مردم‌پایه هستیم، امنیت را هم باید مردم‌نهاد كرد، یكی از اصلی‌ترین راه‌كارهای مردمی‌سازی امنیت، مردمی‌سازی اقتصاد است؛ زیرا هرچقدر كه فرآیند تأمین معیشت و اقتصاد جامعه بر دوش اراده‌ی ملی و عموم مردم بچرخد، همان‌قدر هم حفظ فضای امن و آرامش برای تولید و تجارت برای مردم مهم خواهد شد.

تا وقتی كه اراده‌ی دولت میدان‌دار معیشت و اقتصاد باشد، امنیت نیز چهره‌ی سخت و قاهره به‌خود خواهد گرفت و حفظ آن نیز بعضا در تعارض با بهبودی معیشت قرار داده می‌شود.

حاج قاسم، اسطوره مردمی حوزه امنیت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#حاج_قاسم
#امنیت
#مردم_بنیان
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_77
#جلسه_278

 

🔰حاج قاسم، اسطوره مردمی حوزه امنیت🔰

سوال: با اینکه چهره امنیت در ایران الان در سخت ترین چهره خود قرار دارد و اقتصاد اصلا مردمی نیست، پس چگونه شخصیت و هویت حاج قاسم به عنوان نماد مقاومت و امنیت در حرفه ای ترین سطح مردمی قرار دارد ؟!
آیا این بدان معنا نیست که می شود حتی بدون اقتصاد مردمی هم امنیت را مردمی کرد و لزوما تقدم و تاخری با یکدیگر ندارند ؟
هویت حاج قاسم به عنوان نماد امنیت اصلا در چهره سخت و قاهره قرار ندارد. و اساسا به شکل یک فرهنگ نرم و هویت ملی در جامعه قرار دارد.
شاید این بدان معنا باشد که اساسا تقدم و تاخر اقتصاد و امنیت در این مسئله بی معناست. و مسئله بر سر چیز دیگری می باشد. و آن است که می تواند نماد امنیت در ایران را تا این اندازه مردمی و فرهنگی جلوه دهد.
به نظر می رسد برای حل این معضل در جامعه باید این نمونه را به صورت مهندسی معکوس بررسی کرده تا به الگویی در باب اقتصاد نیز دست یابیم. البته در فضای امنیت فی المجلس فقط نماد و اسطوره آن در لایه مردمی و فرهنگی قرار گرفته است و تا تبدیل شدن کل امنیت به یک امر مردمی فاصله ها بسیار است.
به نظر می رسد این که از نماد و اسطوره آن حوزه برای مردم بنیان کردن آن حوزه استفاده کنیم بهترین ایده و راهکار باشد.

روایت_تجربه

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_278
#یادداشت_67
#روایت_تجربه

در تجربه اخیر آن مطلبی که به نظر حقیر ذی قیمت است و نباید این تجربه رابه این زودی فراموش کرد یا از دست بدهیم این است که، نظام معنایی قدری برایمان عینیت پیدا کرد.

بارها شده بود که رهبری عزیز، مطالبی را مطرح می کردند و مباحث و پروژه های جدیدی شکل می گرفت، اما متاسفانه در فضای نخبگانی هیچ یک از این گزاره ها تفصیل و تصویر روشنی نداشت و این نبود تصویر روشن موجب شکل گیری یک فضای شعارزده سنگین حول نگاه‌های رهبری می شود.

همین آسیب موجب شده است که تاکنون نگاه نخبگانی و تاملات دانشی کمتر مورد توجه طراح های حکیمانه رهبر انقلاب شده است و عملا مباحث رهبر انقلاب هنوز در تئوری سازی های لایه دانشی و اندیشه ای نقش ویژه ای نداشته است.

این رسالت را از این جهت که جایگاه رهبر انقلاب کاملا برآمده از یک هویت شیعی است، قطعا با حوزه‌های علمیه است و تمرکز حوزه بر همین نقطه است که می تواند او را فعالانه وارد هدایت فکری و فرهنگی جامعه کند.

مشخصات_اسلام

#امید_فشندی
#یادداشت_154
#جلسه_278
#مشخصات_اسلام

معیشت و امنیت البته نسبت دوسویه دارند، اما شاید بتوان در حوزه‌ی فردی، معیشت را بر امنیت مقدم دانست و در حوزه‌ی اجتماعی و جمعی، امنیت را بر اقتصاد

البته یک امنیت اقتصادی هم داریم که جزوی از امنیت ملی است، چه اینکه حضرت آقا فساد را تهدیدکننده‌ی امنیت اقتصادی می‌داند

اما سردار سلیمانی چگونه نماد امنیت مردمی بود؟ کجا اراده‌ی ملی پشت حضور منطقه‌ای ایران خصوصا در سوریه بود؟

تا چندسال که منکر حضور نظامی ایران در سوریه بودند، بعد هم که گفتند حضور مستشاری، بعدا که کل ملت از رسانه‌های خارجی متوجه داستان شدند، جریان شهدای مدافع حرم شروع شد

از نقاط اختلاف نظر احمدی‌نژاد با سیاست کلان نظام در قبال سوریه هم همین بود؛ او معتقد بود که خود مردم سوریه باید به میدان بیایند و نباید ایران با حضور نظامی در سوریه، اراده‌ی مردم سوری را نادیده بگیرد.

در قضیه‌ی سوریه، ظاهرا حفظ امنیت ملی ما و نیز حفظ و حمایت از محور مقاومت (حکومت بشار اسد) بر عنصر اراده‌ی ملی مردم سوریه مقدم شمرده شد، کمااینکه در انتخابات 1400 نیز ظاهرا ترمیم امنیت اقتصادی کشور و استحکام اقتصاد داخلی و تولید ملی بر مشارکت گسترده و جولان اراده‌ی ملی مقدم داشته شد.

به‌هرحال؛ الگوی کمیته‌های اول انقلاب مثال بهتری برای #امنیت_مردم‌پایه است، اما سپاه و بسیج الآن تقریبا دیگه پشتوانه‌ی محکمی از اراده‌ی مردم نداره، بیشتر تبدیل شدن به یک طبقه … اشراف امنیتی!

مطلب دیگر نسبت #امنیت_و_پیشرفت است!
امنیت اگر پشتوانه‌ی پیشرفت کشور قرار نگیرد، صرفا قوه‌ی قاهری برای توزیع فقر و برقراری طبقه‌ی حاکمان است، چه اینکه پیشرفت علمی و فناوری و صنعتی خودش از عناصر اقتداد و امنیت ملی است.

و مطلب دیگر، نسبت #امینت و #تعامل_با_جهان است؛ ارتباطات گسترده‌ی فرهنگی، اقتصادی و مردمی با کشورهای جهان از عناصر امنیت ملی است، زیرا منافع مشترک میان کشورها کمتر قابلیت تهدیدات گسترده را دارد.

امنیت از زمینه‌های #سرمایه‌گذاری_خارجی هم هست.

فهم رابطه انقلاب اسلامی

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_26
#جلسه_278

فهم رابطه انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی و ظهور، مسئله مهمی است، که کمتر به آن به صورت عمیق پرداخته شده. اینکه نگاه منتظرانه، چه تاثیری در سبک انقلابی گری ما دارد؟ اینکه انتظار ظهور حضرت حجت (علیه السلام) در فعالیت های سیاسی و انتخابات ما چه تاثیری دارد؟ اینکه چه دولتی و با چه شاخصه هایی می تواند موجب تسریع ظهور شود؟ و سوالاتی دیگر از این قبیل، که همگی برای ما خالی از ابهام نیستند.

به نظر می رسد فرهنگ انتظار برای ما از دعای ندبه و دعا برای فرج و سه شنبه های مهدوی تجاوز نکرده و هنوز به صحنه زندگی ما کشیده نشده. اینکه فرموده اند افضل الاعمال انتظار الفرج، یعنی اولا انتظار فرج از حتی جنس عمل است و دوما فرهنگ انتظار، نقش محوری در تقرب جامعه مظهر تام الهی دارد.
حضرت امام(قدس سره) مي فرمايند: «از خداوند تعالی مسألت می كنم كه ظهور ولی عصر(عج) را نزديك فرمايد و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داريم، و بايد در اين انتظار خدمت بكنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا بكند، و مقدمات ظهور إن شاء الله تهيه بشود».

منتظر در میزان تلاش برای تحقق حکم الله تفاوتی با زمان ظهور حضرت ندارد. حضرت صادق(علیه السلام) مي فرمايند: «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ كَالضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) بِالسَّيْف.»؛ وقتی زندگی در فرهنگ انتظار، اینچنین سطح بالا و اینچنین حماسی تعریف می شود، به ما می فهماند که سبک زندگی انسان منتظر چگونه است!؟!

انسان منتظر به دنبال حاکمیت تام اسلام، وسیله حکومت امام معصوم (علیه السلام) است؛ اما تا قبل از تحقق آن، با حاکمیت ولی فقیه به دنبال تحقق اسلام، در بالاترین سطح ممکن است. اگر جبهه انقلاب به این بلوغ برسد، که با این نگاه فعالیت های انتخاباتی خود را انجام دهد و دلیل مردم هنگام ریختن رأی در صندوق، این باشد که نامزد منتخب من، بیشتر به زمینه سازی ظهور کمک می کند، به طور کلی معادلات سیاسی متفاوت می شود و ما را از بسیاری از بازی های کثیف سیاسی عبور می دهد.

رونق تولید داخل

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_182
#جلسه_278

💠 امتداد تأکید بر روی «رونق تولید داخل» به عنوان سخن گفتمانی جبهه انقلاب در فضای مناظرات و گفتگوهای سیاسی و فرهنگی

🔺 از آنجا که مشکلات اقتصادی الان مهم ترین مسئله جامعه ایران است، اگر کسی بخواهد در مورد فضای سیاسی بدون در نظر گرفتن اینکه از ظرفیت های سیاسی چگونه برای حل مشکل اقتصادی استفاده خواهد کرد، به انحراف رفته است. البته حالت بهتر این است که اگر کسی ایده نجات اقتصاد ایران از این مشکلات دارد، باید نشان بدهد که این ایده او چگونه حتی اثراتی دارد که می تواند مشکلات سیاسی و فرهنگی ما را نیز حل کند.
🔺 اگر گفتمان «رونق تولید داخلی و رفع موانع تولید برای رسیدن به تحول اقتصادی» توسط نیروهای انقلابی در صحنه انتخابات مطرح شود، می تواند مبتنی بر همین نقطه مرکزی تأکید، می توان ادعا کرد که این ایده اقتصادی می تواند اثراتی در فضای فرهنگی و سیاسی داشته باشد.
🔺واقع قضیه این است که بیشتر مشکلات فرهنگی و سیاسی ریشه اقتصادی دارد مخصوصا الان که مشکلات اقتصادی کشور زیاد شده است؛ اگر تولید رونق پیدا کند مشکل اشتغال و رکود و کم ارزش بودن پول ملی حل می شد، که اگر این اتفاقات بیفتد بیشتر مشکلات فرهنگی ما حل می شود، اگر ما میخواهیم کشوری داشته باشیم دارای روحیه اعتماد به نفس ملی و عزت نفس، بهترین داروی الان این کشور این است که او را مشکلات اقتصادی رها کنی. اگر می خواهیم انواع و اقسام آسیب های اجتماعی و اعتیاد و فساد اخلاقی را در کشور کم کنیم، مهم ترین عامل ایجاد این آسیب های اجتماعی مشکلات اقتصادی است و با حل مسئله اقتصاد خیلی از این آسیب های اجتماعی کم می شود؛ حتی می توان گفت که بسیاری از مشکلات امنیتی را نیز می توان با ایجاد رونق در تولید داخل و تبدیل فضای کشور به فضای اشتغال و شور و نشاط کاری حل می شود.
🔺واقع قضیه این است که اگر رسیدن به یک کشوری قوی و مقتدر نقطه مطلوب در فضای سیاسی و فرهنگی باشد، این «ایران قوی» زمانی حاصل می شود که ما بتوانیم مهم ترین مشکل حال حاضر کشور یعنی اقتصاد را حل کنیم و ادعا این است که نسخه نجات اقتصاد ایران الان «رونق تولید داخلی و رفع موانع تولید برای رسیدن به تحول اقتصادی» است.
🔺لذا نقطه تأکید در فضای سیاسی به سمت روابط خارجی با اولویت کشورهای همسایه و مسلمان و کسانی که زمینه برای صادرات به آن کشورها فراهم تر است، می رود. اساساً مباحثه در مورد رابطه با کشورهای مستکبر موضوعا از محل بحث خارج است، و مسئله اساسی جامعه ما نیست؛ اگر ما بتوانیم کشوری دارای اقتصادی قوی داشته باشیم، تحریم ها و فشارهای اقتصادی دشمن از اساس بی معنا می شود. و راه خنثی سازی تحریم ها همین توجه به مسئله رونق اقتصادی با رونق تولید داخلی است.
🔺 اینکه گفته می شود «اگر میخواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید» آدرسی غلط است، که هدفش این است که مردم ایران را به این نقطه برساند که «بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است و هیچ کاری از عهده‌ی کسی برای شما برنمی‌آید.»
🔺با پیش برد این دو ذهنیت در این چند سال اخیر اقتصاد کشور نسبت به برداشتن تحریم ها شرطی شده است و مدام حالت منتظره داشته است. باید این دو نکته که راه رفع تحریم ها کوتاه آمدن در مقابل آمریکا است و خودمان هم برای حل مشکلات اقتصادی مان نمی توانیم کاری کنیم، را مردم ایران از ذهن خود دور کنند.
🔺دولت انقلابی دولتی است که راه حل او برای تحریم ها این نیست که دنبال برطرف کردن آن ها از راه مذاکره با دشمنی است که تا الان نشان داده به ساده ترین تعهدات خود نیز عمل نخواهد کرد.
🔺ما باید قوی شویم، و اگر قوی شویم، دشمن از اینکه بتواند با فشار اقتصادی ما را منفعل کند و خواسته های خود را به ما تحریم کند ناامید می شود، و اساساً راه حلی نهایی و تضمینی این است که خودمان را قوی کنیم و الا همیشه باید مدام در حال امتیاز دادن به دشمن مستکبر باشیم؛ راه قوی شدن هم قوی شدن اقتصاد است، و راه قوی شدن اقتصادی این است که دولت موانع را از سر راه تولید بردارد تا مردم وارد شوند و تولید داخلی در سرتاسر کشور رونق داشته باشد.

#رویکرد_چیستی_چرایی برگرفته از کتاب پنج رویکرد مادر با کمی تصرف

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#جلسه_281
#یادداشت_59
#محمد_صحرایی
#رویکرد_چیستی_چرایی برگرفته از کتاب پنج رویکرد مادر با کمی تصرف

رویکرد یعنی زاویه دید و یک عینک خاص با تمرکز بر شناختهای کلیدی و لازم که بصورت آگاهانه طعم فهم ها و تصمیمها و انگیزه های ما را در مسائل مورد نظری که با انها سروکار داریم تغییر میدهد.
رویکردها باب معرفتی جدیدی از موضوع را برای ما می گشایند.
ما در فهم یک اندیشه ناگذیر هستیم رویکرد حاکم بر آن اندیشه را بشناسیم.
وقتی رویکردها شناخته شوند مفاهیم و ربط و پیوندهای مختلف جایگاه خودشان را خواهند یافت.
مثل اینکه مفهوم عبادت زیاد یا عبادت مخلصانه در کلام اقای بهجت ره با مفهوم آنها در کلام یک طلبه معمولی، در منظرکسی که هر دو شخص را میشناسد متفاوت خواهد بود. در مورد رویکرد هم به همین نحو نقش و حاکمیت معرفتی وجود دارد
فهم رویکردهای یک اندیشه در امتداد بخشی به آن اندیشه و یا مقایسه با سایر اندیشه ها بسیار موثر است.
رویکردها گاهی به نحوی هستند که مبنای اصلی یک اندیشه روی آن بسته میشود و با نبودن آن رویکرد فهم از آن اندیشه بکلی خطا خواهد بود که به آن رویکرد مادر گفته میشود.
مثل رویکرد توحیدی و نهادینه کردن عبودیت که پس زمینه همه ی افکار و باید و نبایدها و انگیزه ها و اهداف ترسیم شده و روش های متخذ شده در حاکمیت دینی است.

مكتب امام؛ جوهره و آبشخورها

#امید_فشندی
#یادداشت_157
#جلسه_281
#مشخصات_اسلام

💠 مكتب امام؛ جوهره و آبشخورها

اگر جوهره‌ی اصلی در مكتب امام را #رابطه‌ی_دین_و_دنیا بدانیم (رهبرانقلاب، 84/03/14)، نسبت این جوهره با رویكردهای مادری كه این مكتب شیرخوار آن‌هاست است، چیست؟

كمابیش چیزی از جنس قدرت و سیاست است؛ یعنی #رویكرد_حكومتی!

از میان پاره‌های گوناگونی كه زیستار دنیا را می‎سازد، قدرت قاهری است كه برای سامان كارهای جامعه طرح و برنامه می‌ریزد و سررشته‌ی تولید و توزیع را به‌دست می‌گیرد (یا بر آن نظارت می‌كند.)

حضرت امام كه الله‌قَسَمی اسلام را تماما سیاست می‌داند، منظورش از سیاست همین تدبیر امور جامعه و سررشته‌داری حیات اجتماعی است.

براین‌اساس؛ سلوك توحیدی، تربیت و فرهنگ و تمدن‌سازی هم بر محور عنصر #قدرت به مكتب امام دست می‌دهند.

البته منظور از قدرت می‌تواند لزوما معنای مدرن آن نباشد.

چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_85
#جلسه_281

🔰چرا اقتصاد اولویت یک کشور است؟ (5)

💠 بررسی اولویت تولید ثروت و اقتصاد از نظرگاه آرمان مردمسالاری دینی با تأکید بر رویکرد تربیتی

◀️پرده اول: روایتی میدانی اندر خدمت و خیانت روشنفکران! و اندر احوال اقتصادی مردمان ایران زمین

یکی از معضلاتی که طی ده سال گذشته حضورم در قم به کرات مشاهده کرده ام خسارتهای مالی فراوانی است که طلاّب با اعتماد به فرد یا مجموعه ای اندک سرمایه خویش را واگذاری میکردند به امید اندک سودی؛ اما متاسفانه بارها و بارها مشاهده کردم آن فرد یا مجموعه با به جیب زدن سرمایه های این طلاب ایشان را به خاک سیاه می نشاند.
یا برخی دیگر سعی میکردند چند نفر با همدیگر شوند و سرمایه هایشان را تجمیع کرده و یک کار تولیدی رقم بزنند اما مسئله این شد که کار تولیدی نیز مختصات خاصی دارد که برای به ثمر رسیدنش این مختصات حتما بایستی احراز گردد اما متاسفانه غالب اقدامات اینچنینی نیز کمتر توانست به ثمردهی مطلوب برسد.
یا حالت اخیر آن که طلاب بسیار زیادی با موج افکنی رسانه ای حاکمیت به ورطه بورس افتاده و با افت شاخص بورس سرمایه شان نصف یا یک سوم شد.
آنچه که در این سالها مشاهده کرده ام همه نشان از ضعف عقل اقتصادی ما دارد.
نشان از این دارد که بینش اقتصادی ما ضئیل و بدبخت است!
نشان از این دارد که ما بر دوش تجربه های اقتصادی و هم نسلهای خویش نایستاده ایم.
و این ضعف حاکی از انست که روشنفکران دینی در ارتقای عقل معاش مردم، عقل معاشی که گشوده به سمت عقل معاد باشد،
عقل معاشی که برآورنده مقاصد عقل معاد باشد،
عقل معاشی که در خدمت عقل معاد باشد،
نه تنها روشنفکران دینی بلکه روشنفکران غیر دینی هم متاسفانه این مهم را تمهیدگری نکردند و بدان کاملا بی تفاوت و بی التفات بودند.

این ضعف حاکی از آنست که نه آموزش و پرورش ما و نه آموزش عالی ما هیچکدام نتوانسته وظیفه خویش را در تامین بینش اقتصادی و عقلانیت اقتصادی جامعه ایران به خوبی به انجام برساند.

◀️پرده دوم: مسئله تجارت و ازدیاد عقل
مردمسالاری دینی آرمانی است که انقلاب دنبال کرده، می کند و خواهد کرد. مردمسالاری دینی یعنی امامت امت، مردمسالاری دینی یعنی جمهوری جنود عقل، مردمسالاری دینی یعنی اثاره دفائن عقول، مردمسالاری دینی یعنی تحقق انتم الاعلون…

جامعه ایران بایستی امام دیگر امم شود حتی در ساحت عقل معاش….

جامعه ایران بایستی نبوع و نبوغ خویشتن خویش را در ساحت عقل معاش به رخ جهانیان بکشد…

جامعه ایران بایستی ظرفیت عقل و استعداد آدمی را در ساحت عقل معاش به منصه ظهور بکشاند.

حال در این میان تولید ثروت و تجارت امریست که زمینه ساز ازدیاد عقل معاش است. کما اینکه روایات نیز دال بر این امر می باشد نظیر:

الإمام الصادق (عليه السلام): التجارة تزيد في العقل*

الإمام الصادق (عليه السلام): ترك التجارة ينقص العقل**

الإمام الصادق (عليه السلام): وقد سأل عن معاذ بياع الكرابيس، فقيل: ترك التجارة -: عمل الشيطان، من ترك التجارة ذهب ثلثا عقله، أما علم أن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قدمت عير من الشام فاشترى منها واتجر فربح فيها ما قضى دينه***.

همانطور که مشاهده می شود امر تجارت به عنوان امری که زیادت عقل به ارمغان می آورد معرفی شده و. از سوی دیگر ترک تجارت به عنوان امری که باعث نقصان عقل می شود معرفی میگردد.
ادامه👇👇👇

* الكافي: ٥ / ١٤٨ / ٢.

** الكافي: ٥ / ١٤٩ / ٧ وص ١٤٨ / ١ و ح ٤ و ٦ وص ١٤٩ / ١٠.

***وسائل الشيعة: ١٢ / 8 / 10.
.

دو نوع فعالیت فرهنگ داریم.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_۹6
#جلسه_281

🔰دو نوع فعالیت فرهنگ داریم. یک فعالیت فرهنگ به معنای خاص و صرف کار در حیطه ی مثال فرهنگی مثل فعالیت در زمینه حجاب. یک فعالیت فرهنگی دیگر داریم که فعالیت عام فرهنگی است که نوع نگاه و رویکرد فرهنگی است که به همه ی مسائل میتوان داشت. مثلا ورود فرهنگی به اقتصاد یا سیاست و…..

🔸به نظر میرسد بیان جناب استاد در بحث «پنج رویکرد مادر» در مقوله فرهنگ، از جنس نوع دوم است و ورود فرهنگی در تمام مسائل مد نظر است. با این نگاه است که میگوییم کار اصلی اسلام و انقلاب، کار فرهنگی است. احتمالا مراد از جمله ی «فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را فدایش کنم» نیز در همین حیطه است

❇️نقش رهبر بیش از اینکه یک نقش اداری و حکومتی باشد، در واقع یک نقش فرهنگ ساز به معنای عام آن است. رهبر هادی جامعه است. باید با بصیرت مسیر درست را تشخیص دهد و به سمت آن راهنمایی کند. این راهنمایی ها در اکثر موارد به وسیله ی کارهای فرهنگی و گفتمان سازی انجام میشود. لذا طلبه که در کسوت رهبری اجتماعی است باید بیش از همه به ابزار ها و شگرد های فرهنگی مسلط باشد و گفتمان سازی به روش های مختلف تمرین کرده باشد.

🔻درباره اهمیت رسانه که نیاز به صحبت نیست در همین اندازه که حضرت آقا فرمودند بنده اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را دست می گرفتم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_76
#جلسه_281
#رسانه
#گفتمان_سازی

🔻درباره اهمیت رسانه که نیاز به صحبت نیست در همین اندازه که حضرت آقا فرمودند بنده اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را دست می گرفتم

اما ما الان تقریبا 30 نفر هستیم که در حلقه اندیشه کلامی حضور داریم و درگیر بحث های کلامی انقلابی هستیم اما تنها بروزی که داریم همین گروه 30 نفره است ولاغیر
خیلی از یادداشت هایمان بازخورد واقعی نداریم
ما نمی دونیم مخاطب غیر کلاس از بحث ما چه بازخوردی دارد
نمی دانیم کجا ضعف داریم
صحنه فعالیت مجازی که خیلی حقیقی است را نمی دانیم

♻️ چکار کنیم که به صحنه بزنیم چکار کنیم واقی دیده شویم ❓

خودم تو ذهنم بود درتویتر فعال شوم وآنجا خلاصه یادداشت هام به صورت قالب تویتر بنویسم .

❓حالا چرا #تویتر؟
بین شبکه های موجود بهترین فضا که حالت رسمی ،جدی، نخبگانی،و تاثیر گذار دارد تویتر است
تمام مسئولین اولین واکنش خودشان را در تویتر خود نشان می دهند . ملاک برای ترند شدن یک موضوع همین فضای تویتر است

✅چکنم؟؟؟؟
من پیشنهادم این هست همه دوستان به صورت اجباری حساب تویتری داشته باشیم تا اینکه تو ایتا برا خودمون کانال بزنیم و خودمون و خانممون توش عضو باشند
اینجوری می تونیم :
با حمایت از یادداشت های خودمون فالور خودمون بیاریم بالا و
بیشتر دیده بشیم و
هم حرفمون رو به جامعه مخاطبمون برسونیم و
هم بازخورد های مردم ببینیم
تازه برای همه اتفاقات یه گروه 30 نفره برای گفتمان سازی داریم
که به مرور زمان با راهنمایی های برادر #ظفری که تو این زمینه وارد هستند بیشتر می شیم

#پاسخ_به_نطق_دکترپزشکیان

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_281
#یادداشت_69
#پاسخ_به_نطق_دکترپزشکیان

جناب آقای دکتر پزشکیان در دهم خرداد در نطق خود، سعی داشتند که نامه امیرالمومنین را بمثابه مانیفست عملکرد اصلاح طلبی، شرح و بسط دهند و خودشان را مصداقی از این جریان قرار دهند.
گوشه هایی از این متن گهربار مورد بحث و خطاب ایشان قرار گرفت که البته فصل الخطاب است و دقیق؛ و کلامی بالاتر از انوار هدایت امیرالمومنین نیست و از این رو شاید لازم باشد که بخش های دیگر آن نیز مورد توجه و دقت قرار گیرد.

در فرازی از این نامه، موضوع #شفافیت مسئولان مطرح شده است: «اَلا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب»، «بدانید حقّ شما بر من است که چیزى را از شما جز اسرار جنگ پنهان ندارم»
معنای شفافیت این است که «مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به‌طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد.»
امیرالمؤمنین به فرماندار خود -مالک اشتر- چنین دستور می‌دهد که «هرگاه رعیّت گمان ستمى بر تو ببرد آشکارا عذرت را به آنان ارائه کن، و به اظهار عذر، گمان‌هاى آنان را از خود بگردان.»(1)

به نظر می آید آنچه که جناب پزشکیان از شورای نگهبان به واسطه نامه امیرالمومنین به مالک اشتر توقع دارند قبل از رسیدن به آنجا، سالیان قبل، از زمان وزرات بهداشت دولت اصلاحات و تا نمایندگی مجلس فعلی، باید از خود ایشان به عنوان اصلاح طلبی که معتقد به راهبرد بیان شده در نامه به مالک اشتر است، توقع داشت.

در هفتم فروردین ماه 1400 جناب پزشکیان در مصاحبه ای فرمودند: «باید گفت دلار به‌واسطه شرایط کشور به این سطح «رسید»! و البته عامل آن را هم بیش از تحریم‌های آمریکا، خودداری از پذیرش برنامه‌های گروه ویژه اقدام مالی (FATF) برمی‌شمارد؛ هرچند که پاسخ روشنی هم نمی‌دهد که اگر مشکل از FATF است، پس چرا دقیقا بعد از خروج آمریکا از برجام، دلار چند برابر شد، در حالی که ایران از یک دهه پیش در فهرست سیاه FATF قرار داشته است؟

آیا نباید سوال کرد که: «جناب آقای دکتر! شما که اینگونه معتقد به نامه به مالک اشترید، چرا هنوز بعد از این همه نفاق و خیانت های شکل گرفته در تعاملات بین المللی، که تنها منفعت آن از دست دادن سردار دلها بود و بس، هنوز راه حل معیشت و مشکلات مردم را در دستان اسناد بین المللی کثیفی قرار میدهید که جز بوی خون و ناامیدی چیز دیگری در هوای کشور انتشار نداده است؟ آیا منش مالک و راهبرد امیرالمومنین در حمایت از مظلومین همین نوع شفافیت بود؟!»

جناب پزشکیان در همین مصاحبه صریحا بیان می کنند که: «با شفافیت حقوق و دریافتی‌ مدیران برای همگان و نیز شفافیت آرای نمایندگان در مجلس مخالف است و اعتقاد دارد زیان این میزان از شفافیت، از سود آن بیشتر است.»

شاید فقط به همین دو بند از مصاحبه اخیرشان اکتفا کنیم که روشن شود به چه دلیل شورای نگهبان به عنوان معتقد اصلی به حاکمیت جریان نهج البلاغه بر سیاست های کشور، ایشان را رد صلاحیت کرده است و نیاز به بر نیزه کردن این کتاب و خطبه شریف نباشد.

اوصیکم و نفسی بتقوی الله

(1): https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40814

حیثیات و رویکرد!

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_186
#جلسه_281

💠 حیثیات و رویکرد!

رویکرد را به زاویه نگاه تعریف کردند، به نظرم زاویه نگاه کم است، در زاویه نگاه فاعل شناسا محور است، رویکرد را به این شکل معنا کردن خیلی فضا را به نسبیت نزدیک می کند؛ یعنی بستگی دارد که شمای فاعل شناسا از چه زاویه ای و با چه غرض و غایتی به این حقیقت نگاه کنی، چیزهای متفاوتی خواهی دید.
اما واقع قضیه این است که چون حقایق سرشار از جهات و حیثیات هستند، به فاعل شناسا این امکان را می دهد که از یک جهت و حیثیت خاصی که در خود آن حقیقت هست به او نگاه کند و نگاه از آن جهت آورده های متعددی به او بدهد که از جهت و حیثیت دیگر نگاه کردن این آورده ها را نمی دهد.
در حکمت اسلامی وقتی اصالت وجود را ثابت می کنند، متن حقایق بلکه متن حقیقت یک چیز می شود، آن هم وجود، اما هر وجود حیثیات متعددی دارد که در آن نهفته است، حیثیات را تقسیم می کنند به حیثیت نفادی، اندماجی و شأنی؛
در حیثیت نفادی تمرکز بر تمام شوندگی و سقف دارایی این وجود است، اینکه این وجود کجا ایستاده است و کمالات او جلو نرفته است قید می شود برای این وجود خاص و به ما وجود مقید و محدود را می دهد.
در حیثیت اندماجی این وجود بتمامه و کل متن وجودش دارای صفات و حالاتی است که در دل آن مندمج و فشرده هستند؛ به کل این متن نگاه می کنیم می گوییم معلول است یا واحد است یا …. این حقیقت مرکز فوران حیثیات اندماجی کثیره و بلکه بی نهایتی است که می توان با برش هر یک از آن حیثیات آن را دید و نشست در مورد آن صفت او صحبت کرد.
حیثیت شأنی در واقع دیدن اطوار یک حقیقت دارای مراتب مختلف است، اگر در حیثیت نفادی به سقف دارای وجود می نگریستیم، اگر در حیثیت اندماجی به کل این وجود خاص می نگریستیم، اینجا اصطلاحاً به بخش خاصی از این وجود می نگریم و حکمی مربوط به آن مرتبه و بخش خاص او میدهیم. مثل تحقق این وجود در عالم ماده و مثال و عقل یا خود سه مرتبه ماده و مثال و عقل داشتن کل عالم، و یا ماده و مثال و عقل داشتن نفس انسانی.
اگر وجود اعتباری را نیز در فلسفه به عنوان یکی از اقسام وجود بپذیریم (که ظاهرا اینطور است) کل علوم اعتباری انسانی نیز به عنوان یک حیثیت که شاید اسمش را حیثیت اعتباری بشود نامید، به عنوان قسم چهارم حیثیات مطرح می شود.

رویکرد را باید شبیه به نگاه حیث بینی ترسیم کرد، یعنی در دل آن حقیقت اینقدر حیثیات و جهات متعددی نفاداً و اندماجاً و شأناً و اعتباراً نهفته است که هیچ چشمی (؟!) یارای دیدن همه آن ها را با هم ندارد؛ لذا هر لحظه از جهتی و حیثی در مورد این حقیقتی که همه حقایق دارند از دل او فوران و بلکه انفجار می کنند، بحث می شود؛ که عرفا فرمودند کل اسمٍ فی کل اسم! بلکه شاید بشود بالاتر گفت که کل شیءٍ فی کل شیء (؟!)

تبیین نظریه ی حاکمیتی نوین حضرت امام ره

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_95
#جلسه_280

🔰به نظر میرسد برای تبیین نظریه ی حاکمیتی نوین حضرت امام ره حلقه اندیشه کلامی باید وقت ویژه اختصاص دهد و این از جمله موضوعاتی است که باید به خوبی در ذهن اعضای حلقه بنشیند. اگر این موضوع به خوبی حل شود میتوانیم به صورت ویژه با ذهن جناب استاد ارتباط بگیریم و در مباحث بعدی به خوبی جوشش داشته باشیم. لکن به علت اینکه در وقت محدود به تبیین آن پرداخته شد، سوالات زیادی در ذهن باقی مانده که به تعدادی از آنها در ذیل اشاره میشود:

1- اگر فرهنگ یکی از رویکردهای مادر در مکتب حضرت امام است، دیگر مطرح کردن آن به عنوان یکی از عناصر رکنی قیام لله بی معنی است. رویکرد فرهنگی مثل رویکرد توحیدی باید در همه ی عرصه ها وجود داشته باشد. کما اینکه سایر عناصر رکنی( امر به معروف، مواسات و…) همگی فرهنگی هستند.
2- بین این 5 رویکرد مادر هیچ فرقی نیست؟ همه به یک اندازه در همه ی ساحات حاضرند؟ آیا رویکرد توحیدی بیشترین شمول و رویکرد حکومتی کمترین شمول را ندارد؟ اگر اینگونه است محدوده ی آنها کجاست؟
3- چرا این نظریه ی حاکمیتی به وضوح در بیانات حضرت امام و حضرت آقا بیان نشده است؟
4- این 7 عنصر رکنی با چه روش و معیاری به دست آمده اند؟

اهمیت و جایگاه پیشرفت

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محسن_همت
#یادداشت_53
#جلسه_280
#مقام_مردم

#پیشرفت_در_یک_نگاه

🔹اهمیت و جایگاه پیشرفت
آن مفهومی که میتواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است.

🔹تفاوت مفهوم پیشرفت با مفهوم توسعه در غرب
اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم، نه آن‌چنان ‌که آنها اسم‌گذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربی‌ها خودشان به‌خاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کرده‌اند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کرده‌اند؛ زرق‌وبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم.۱۳۹۷/۰۸/۱۲
پیشرفت در مفهوم اسلامی، با پیشرفت یک بُعدی یا دو بُعدی در فرهنگ غربی متفاوت است؛ چند بُعدی است.

🔹نقد توسعه و پیشرفت غربی
الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه‌ی اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانسته‌اند وعده‌هایی را که درخصوص ارزش‌هایی نظیر «آزادی» و «عدالت» داده بودند، محقق کنند.۱۳۹۵/۰۲/۰۶
این جوامع اگرچه پیشرفت‌هایی نیز داشته‌اند اما پیشرفت‌ها تا اعماق آن جوامع نفوذ نکرده و به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است؛ بنابراین ما باید الگوی پیشرفت بومی خود را متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف و ارائه کنیم.

پیشرفت كشورهای پیشرفته‌ی غربی نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر كند، نتوانست اخلاق انسانی را مستقر كند. اولاً آن پیشرفت بر پایه‌ی ظلم و استعمار و غارت كشورهای دیگر بنا شداینها پایه‌ی تمدن خودشان را با مكیدن خون ملتها شروع كردند؛ بعد هم با پیشرفتهای گوناگون، نه ظلم را در كشورهای خودشان برطرف كردند، نه تبعیض را برطرف كردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بی‌نیازی برسانند؛ می‌بینید امروز هم وضع اقتصاد در این كشورها چه جوری است، وضع اجتماعی چه جوری است، وضع اخلاقی چه جوری است؛ این انحطاط اخلاقی، این لجنزار اخلاق جنسی در غرب. پیشرفت تمدن غربی، یك چنین پیشرفتی است با این خصوصیات؛ این را ما به‌هیچ‌وجه نمی‌پسندیم.
۱۳۹۲/۰۵/۱۵
🔹توصیف پیشرفت
ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم – بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است – این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است. مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.

نظریه حاکمیت نوین حضرت امام

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_68
#جلسه_280
#تکمله_یادداشت_برادرحسن‌زاده

بسیار موافقم که هنوز بحث نظریه حاکمیت نوین حضرت امام در ذهن هم‌چون منی، خیس نخورده و نتوانسته اکمال خودش را به حدی برساند که باعث جوشش و اثاره عقول شود.

لذا از این روست که سوالاتی از جنس 4 سوال بردار حسن زاده در یادداشت مبارکشان پیش می آید.

بنده می خواهم تکمله ای به این یادداشت داشته باشم به این صورت که در بحث شکل گیری هویت تمدنی، می بایست جبهه انقلاب وجه تمایز هویت خودش را با دیگر نظریه‌ها به صورت ملموس و شفاف درک کند، و تا این تفاوت به هویت تبدیل نشود ما در یک افق تمدنی، اندیشه نخواهیم کرد و مرتبا گزاره های تمدنی را در لایه هایی ضعیف و بی افق تفسیر خواهیم کرد.

این آسیب، اولین ضربه مهلکش را به جبهه خودی می زند و جبهه خودی را بی آرمان، بی هویت و منفعل رشد خواهد داد و نتیجه این می شود که دائما در تئوری های منسوخ موجود که البته نتایجی شفاف دارند خودش را بالنده و بزرگ(!) کرده و عملا یک شخصیت اجتماعی التقاطی به صورت هزینه ساز برای جامعه اسلامی زاییده خواهد شد.

تعمق و هویت سازی در مکتب امام، با تامل و درس‌آموزی بسیار متفاوت است؛ قطعا نمی توان توقع داشت که کسی که روزانه تمام کتب و بیانات امامین را مورد مطالعه قرار می دهد او یک زایش از مکتب امام است.

اندیشه کلامی باید راه برون رفت از پژوهش محوری برای هویت سازی را پیش گیرد، وظیفه داریم الگویی تولید کنیم که تسری این الگو در بستر اجتماعی زایش افق های تمدنی کند.

در خاطرم است که حضرت استاد بیان می داشتند که باید روح توحید یک موقف اولی ذهنی برای جامعه ایران باشد و ما از اینکه مردم در چه پلتفرمی(به فارسی می شود سکو) اندیشه می کنند، خیالی آسوده داشته باشیم؛ به عبارتی دیگر تولید سکوهای ذهنی اجتماعی یکی از راه های برون رفت است اما این چرخه قطعا کامل نیست وباید برای آن اندیشه و الگو داشته باشیم.

قبل از اینکه وارد رویکرد های اصلی برای حکومت نوین اسلامی برویم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_75
#جلسه_280

#پنج_رویکرد_مادر
#نگاه_اجتماعی_اسلام

قبل از اینکه وارد رویکرد های اصلی برای حکومت نوین اسلامی برویم
ابتدا باید گزاره های زیرساختی این پنج رویکرد را بررسی کنیم وسپس به سراغ رویکرد ها برویم

اولین گزاره #یادداشت انسان است:
فهم ما از انسان چیست در مکتب شما کدام انسان با چه تعریفی موضوع قرار گرفته
گاهی تفاوت نگاه های غربی با بعضی از تقریر های اسلامی از انسان اشتراک معنوی است و تفاوت جوهری در این دو تقریر از انسان وجود ندارد
لذا اهمیت ارد ابتدا این فهم ها یکسان سازی شود .

گزاره دوم #اجتماع است :
در این گزاره هم تقریر ها متفاوت و به تبع قصد ها و رویکرد های حاصل از هر تقریرمتفاوت است
بعضی برداشتشان از اجتماع هویت فرد فرد افراد بدونه هیچ ارتباطی است اما عده ای این هویت های فردی را که در یک اجتماع جمع شده اند را هویت جدیدی می دانند و برای آن اجتماع نیز یک هویت قائل هستند

به نظر اصلی ترین گزاره ها قبل از بررسی رویکرد های حکومتی تصور صحیح از مبادی تصوریه و یا گزاره های بنیادی است
در این بحث به نظر من انسان و اجتماع دو گزاره اصلی بودند

🔻اینکه چرا از معرفت شناسی و خداشناسی بحث نکردیم و به عنوان گزاره بنیادی نپرداختیم این بود که در نگاه اسلامی وفاق و اجماع بیشتری در تعریف این دو مقوله می باشد

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

#امید_فشندی
#یادداشت_156
#جلسه_280
#مشخصات_اسلام

ما و رویکرد و رویه‌ی امام

مكتب امام را چشمه‌ای به‌شمار بیاوریم كه درباره‌ی جهان و حركت فردی و اجتماعی و سیاسی انسان سخن دارد.

اما كجا بایستیم و به اسلام بنگریم؟
چه سؤالی به پیشگاه دین ببریم و استنطاقش كنیم؟
با كدام عطش به چشمه‌ی حكمت اسلامی برسیم و سیراب شویم؟

ما، یعنی وضعیت و حال و هوا و شخصیت ما
و جایی كه می‌ایستیم، یعنی نظرگاه یا همان رویكرد

دو پیشاورد به محضر اسلام است كه متناسب با این دو، از آن سخن خواهیم شنفت.

چقدر با حضرت روح‌الله، هم‌منظر و هم‌شخصیت هستیم؟

ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

#يادداشت
#گفتمان_انتخابات_1400
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_185
#جلسه_280

💠ستون فقرات جامعه و ستون فقراتِ این ستون فقرات!

قرآن مال را به عنوان چیزی که قوام جامعه به آن است معرفی کرده است:

وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَكُمُ اَلَّتِي جَعَلَ اَللّٰهُ لَكُمْ قِاميٰاً وَ اُرْزُقُوهُمْ فِيهٰا وَ اُكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿النساء، 5﴾

واقع قضیه هم همین است که ستون فقرات یک جامعه برای اینکه بتواند روی پای خودش بایستد اقتصاد است، اگر فرد یا جامعه ای به لحاظ اقتصادی ضعیف باشد، نمی تواند روی پای خود بایستد و حرکت مقتدرانه ای برای پیمودن بقیه مسیری که در نظر دارد، داشته باشد.
جامعه که به لحاظ اقتصادی کمرش شکسته باشد، دچار انواع و اقسام آسیب های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی می شود؛ جامعه ضعیف به لحاظ اقتصادی عزت نفس و اعتماد به نفس ملی را از دست خواهد داد و این جامعه احساس شخصیت نخواهد کرد که حالا بخواهد به لحاظ سیاسی با هویت ها و جوامع دیگر رقابت و تعاملی داشته باشد. جامعه ای که مال که مایه قوامش هست به دست سرمایه دار افتاده و عموم مردم در فقر به سر می برند، و جوانان آن از نعمت شغل بهره مند نیستند، دچار انواع آسیب های اجتماعی و فرهنگی می شود، و هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی این آسیب ها را بگیرد، جوانان یک جامعه اگر بیکار شدند، بی شخصیت و سپس دچار انواع و اقسام فسادها می شوند.

یک معنای ساده اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه جامعه باید به لحاظ اقتصادی قوی باشد، یعنی کمر راست کند و راست قامت حیات اقتصادی خویش را بدون تکیه به عصا به پیش ببرد. اما قوت این اقتصاد و چیزی که کمر همت این جامعه را بسته است، چیست؟
در یک بیان دقیقی رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

«ستون فقرات اقتصاد مقاومتى عبارت است از تقویت تولید داخلى.» ‌بيانات رهبری، ج37، ص246 (۱۳۹۴/۰۲/۰۹)

نقطه محوری در اقتصاد تولید است، اگر تولیدی نباشد اساساً حیات اقتصادی شروع نمی شود، اگر تولید نباشد چیزی نیست که توزیع و سپس مصرف شود؛ لذا کلیدی ترین و حیاتی ترین نقطه در اقتصاد که بناست عامل قوام و به حرکت انداختن کل حیات اجتماعی شود، تولید است و این تولید است که خود عامل قوام و به حرکت انداختن حیات اقتصادی که می خواهد کل حیات اجتماعی را به حرکت بکشاند، می شود.

#انقلاب_و_چالش_قیام_مختار

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#گفتمان_1400
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_51
#جلسه_279
#انقلاب_و_چالش_قیام_مختار
در ابتدای مسیر قیام بر علیه شاه پهلوی گروه های مختلف سیاسی اقدام به مخالفت با شاهنشاهی کردند که به سه دسته بزرگ که هرکدام دارای زیر شاخه های متفاوتی بودند تقسیم شدند
1.اسلام گرایان که شامل شش دسته ی:
1.1.فدائیان اسلام
1.2.حزب ملل اسلامی
1.3. هيئت های مؤتلفه اسلامی
1.4. روحانیت مبارز
1.5. نهضت آزادی
1.6. سازمان مجاهدین خلق و گروه های سوسیالیست اسلام گرا
2.سوسياليسم که شامل سه دسته ی:
2.1. حزب توده
2.2. سازمان چریک های فدایی خلق
2.3. سایر نیروهای مارکسیستی
3. ملی گراهای لیبرال
همانطور که می بینید گروهای متفاوت با نگرش های متفاوت با یک وجه اشتراک آن هم #نه_به_وضع_موجود برعلیه شاه اقدام کردند و مشکل تا زمانی که هدف مشترکی داشتند (نفی شاهنشاهی) پیش نیامد اختلاف بعد از سرنگونی شاه و تشکیل حکومت جدید بود آنجایی که فصل مشترک این گروها از بین رفته بود و حالا هرکدام دنبال نگرش خود بودند اینچنین بود که انقلاب ما به سرنوشت قیام مختار و تشتت بعد از خونخواهی ابا عبدالله دچار شد که این سبب اتفاقات بعدی از ترور های اول انقلاب گرفته تا جنگ تحمیلی شد حالا سوال مهم اینجاست بعد از پاک سازی های اول انقلاب و قدرت گرفتن یک تفکر خاص آنهم تفکر مبتنی بر تشکیل حکومت اسلامی بعنوان مقدمه ظهور قدم بعدی یعنی تشکیل تمدن اسلامی پیش از ظهور سبب اختلاف دوباره و چالش قیام مختاری جدید نمی شود؟؟؟
#درخواست_جواب
@استاد_فلاح