نرم افزار #حلقه_اندیشه_کلامی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_64
#جلسه_269

🔸نرم افزار #حلقه_اندیشه_کلامی

حضرت استاد امروز در کلاس درباره صحبت دوستان و جلسه کلاسی درباره مسائل حلقه رو مطرح کردند
آقای شرافت گفتند ظاهرا رفقا صحبتی دارند

واقعا صحبت درباره ضرورت تعهدات بعد از چندماه و چند جلسه جمعی
وکلی توضیح و تبیین حضرت استاد اصلا
جای بحثی نداره
و واقعا خیلی رو میخواد که کسی در این باره بخواهد حرفی بزنه

🔵میدان

درباره عملیات و وارد میدان شدن هم که
هم نشست های میدان برقرار بود
برای وصل شدن به صحنه از بعد نظر
که با استقبال خوب دوستان رو به رو نشد متاسفانه
هم جدیدا دوستان به انتخاب خودشون (حداکثری) انتخابات را به عنوان یک پروژه عملیاتی قبول کردند والان در حال فعالیت هستند
لذا در این باب هم بحثی برای گفتگو نیست

در انتهای کلاس هم استاد فرموند :
دنبال‌ یک جمع پا بکار هستم که این نرم افزار را جلو ببرند
کسی هم نتوانست در حلقه دوم هستند

به نظر تا یک ماه همه ما مثل آدم نتوانیم به تعهدات:
#مطالعه
#یادداشت
#فیش
#نشست
عمل کنیم
برگزاری هرجلسه ای با هر موضوعی کار درستی نیست
واقعا روسیاه هستیم یپش روی استاد

#شرمندگی

دغدغه های ملی

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم

#یادداشت_57
#مقام_مردم
#میرزا_علی_کرانی
#جلسه_269

دغدغه های ملی

مواجهه با مساله ی دغدغه های ملی، بسته به میزان هشیاری و اطلاعات ما میتواند سطوح متفاوتی پیدا کند.

از طرفی میتواند در لایه ی عمق مختلف باشد، به عنوان مثال مرحوم آیت الله مصباح یزدی در مورد مواجهات فکری شان در دهه ی ۷۰ میفرمودند من تشخیصم این بود که اینهایی که خشونت را میزنند و علم مبارزه با خشونت را بر دست گرفته اند در واقع غیرت دینی را هدف گرفته اند ولی در پوشش مبارزه با خشونت خودشان‌را پنهان کرده اند، لذا ایشان ایستادند و تمام قد از مساله ی خشونت در اسلام دفاع کردند، که موضوع مناظره ی معروفشان‌با اقای حجتی کرمانی هم همین بحث بود.

اینکه شما تشخیص بدهید یک دغدغه ی ملی از کجا ناشی شده است، چه تبعاتی دارد، در زیر پوست خود به سمت چه دغدغه ای میکشد و… نکته ی مهمی است.

از طرف دیگر‌ میتواند در لایه ی اهمیت باشد، مثلا تشخیص این مطلب که آیا پرداختن به مثلا مساله ی پاپ یک انتخاب درست است؟ یا به دغدغه ی دیگری باید پرداخت؟

و…

شاخص دوم [مکتب امام]، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_49
#جلسه_269

#مقام_مردم
#مکتب_امام
#اقتصاد_مردم_بنیاد

«شاخص دوم [مکتب امام]، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم كرامت انسان، هم تعيين ‏كننده بودن اراده‏ ي انسان. در مكتب سياسي امام، هويت انساني، هم ارزشمند و داراي كرامت است، هم قدرتمند و كارساز است. نتيجه ‏ي ارزشمندي و كرامت داشتن اين است كه در اداره‏ ي سرنوشت بشر و يك جامعه، آراء مردم بايد نقش اساسي ايفا كند. لذا مردم‏سالاري در مكتب سياسي امام بزرگوار ما- كه از متن اسلام گرفته شده است- مردم‏سالاريِ حقيقي است؛ مثل مردم‏سالاري امريكايي و امثال آن، شعار و فريب و اغواگريِ ذهنهاي مردم نيست. مردم با رأي خود، با اراده‏ي خود، با خواست خود و با ايمان خود راه را انتخاب مي‏كنند؛ مسئولانِ خود را هم انتخاب مي‏كنند.»

چند بار دیگر هم اگر دلتان خواست جملات بالا را تامل کنید.

🔸این جملات به انسان قدرت فهم می دهد. خارج از فضای متعفن سیاهی که مدرنیته درست کرده. که اجازه نمی دهد برای هویت انسانی ارزش قائل شوی. که تا بخواهی بگویی مردم حق تعیین سرنوشت دارند، فورا به ذهنت می رسد، «اگر مردم، باطل و نامشروع خواستند چه؟!» چه بلایی سرمان آمده که حتی نمی توانیم چند ثانیه به هویت انسانی، همان طور که هست بیندیشیم.

🔹جملات بالا کمی انسان را از تسلط پارادایمی که انسانش گرگ است، خارج می کند و اجازه اندیشیدن می دهد. مطالعه این جملات انسان را به پرواز در می آورد. گویی از قفس رها می شوی. بارها و بارها خواندنش ذهن را می برد در فضایی خواستنی و مطلوب. آزاد و رها. شبیه آسمان، آبی و بی کران. چیزی شبیه شعرهای زلال سهراب. شبیه «بی گمان آنجا آبی، آبی است». مدت هاست رنگ ها دیگر برایمان رنگی ندارد. صداها صدایی ندارد. می بینیم و نمی بینیم. می شنویم و نمی شنویم و این بلایی است که پارادایم غرب سر ما آورده.
اما
«شب سرودش را خواند، نوبت پنجره هاست…»

🔸درس فقه حکومتی استاد موسوی، معمولا هم افزایی زیادی با محتوای حلقه دارد. یک فقه پویای نبریده از عرفان و فلسفه و اخلاق و مستحبات و به شدت مکتب امامی، اتفاقا دیروز در بحث ربا، واژه «یتخبطه الشیطان» بررسی شد. به یک معنا از دست رفتن توان تحلیل انسان است. یعنی ربایی که لازمه سرمایه است و اساس اقتصاد غربی است، هویت ارزشمند و دارای کرامت انسان را تخریب می کند. آنجاست که دیگر رنگ ها از رونق می افتند.

🔹اقتصاد مردم بنیان تنها در مکتب امام فهم می شود. مردم سالاری اقتصادی نیز. اقتصاد مقاومتی هم. سراغ اقتصاددان رفتن خطاست. حتی ابتدائا سراغ اقتصاد اسلامی‌دان رفتن هم خطاست. باید اول سراغ مکتب امام‌دان برویم. بعد می توان به اقتصاد تطبیقش داد. اصلا خود اقتصاد مقاومتی تطبیق مکتب امام بر اقتصاد است. به شرطی که مکتب امام را پذیرفته باشیم و قبل تر مکتب امام را فهمیده باشیم.

➖بیشتر دوست می داشتم به جای این یادداشت، تلاشی می کردم تا گزاره های ناب مکتب امام در رابطه با مردم را در فضای اقتصادی تطبیق دهم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مردم بالادست چه صفایی دارند!
چشمه هاشان جوشان ، گاوهاشان شیرافشان باد!
من ندیدم دهشان
بی گمان پای چپرهاشان جا پای خداست
ماهتاب آن جا ، می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست چینه ها کوتاه است
مردمش می دانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ، آبی است
غنچه ای می شکفد ، اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد!
کوچه باغش پر موسیقی باد!
مردمان سر رود ، آب را می فهمند
گل نکردنش ما نیز
آب را گل نکنیم

اگر میلتان کشید، «پشت دریاها شهری است» را هم بخوانید.

تبلیغ دسته جمعی محرم

#یادداشت
#حلقه_اندیشه_کلامی
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_21
#جلسه_269

حلقه اندیشه کلامی موضوع بسیار ارزشمندی است برای کسی که دغدغه های نیروهای کف صحنه را درک کرده باشد. کسی که با مشکلات و معضلات کف صحنه دست و پنجه نرم کرده باشد و دست خالی خود و نیروهای انقلابی را در میدان دیده باشد، به خوبی متوجه می شود که مباحثی که در حلقه مطرح می شود، چقدر ارزشمند است. دست نیاز نیروهای انقلابی به سمت حوزه دراز است و حوزه نیز، همچنان این نیازها را بی پاسخ می گذارد. حلقه اندیشه کلامی عصاره دغدغه های آقای فلاح است؛ ایشان آمادگی دارند خود را به تمامه خرج این حلقه و اعضای فعال این حلقه کنند.
در دفترک معرفی حلقه اندیشه کلامی از برنامه های غیر الزامی حلقه این موارد بیان شده:
نقد یک رمان الهیاتی در ماه
نقد مستند یا فیلم (هفتگی یا ماهانه)
تبلیغ دسته جمعی محرم
ارائه مقاله به جشنواره علامه حلی
نشست و کرسیهای آزاداندیشی
کارگاه مهارت افزایی (فیشبرداری، نویسندگی، روش تحقیق، نرم افزارهای کاربردی ورد؛ پاورپوینت؛
تایپ؛ پرزی و …)
اردوی معرفتی
دوره انبوه خوانی دو هفته ای در سال
نهضت مصاحبه
اما بنده که پس از ۶ ماه پیگیری از دبیر محترم، پس از گذشت ۲۴۶ جلسه از حلقه، توفیق حضور در این جمع را یافته ام، چنین برنامه هایی را، ندیده ام و همچنان دغدغه اصلی استاد و دبیر، ارائه یادداشت توسط دوستان است.
واقعاً کسی که دغدغه مشکلات کف صحنه انقلاب را داشته باشد، می تواند اینچنین بی خیال باشد؟ کسی که در اتمسفر فعلی حوزه منفعل نشده باشد و دغدغه مکتب امام و تمدن اسلامی را، همچنان در ذهن دارد، می تواند به حلقه اهمیت ندهد؟
بنده تا کنون ۹۰ جلسه از جلسات قبلی حلقه را، گوش داده ام و واقعا از مباحث مطرح در آن، لذت می برم. خیلی عجیب است که چندین بار تا کنون، استاد معظم طرح فتوت و جایگاه حلقه را در آن مطرح کرده اند، اما همچنان دوستان نسبت به حلقه ابهام دارند. یک بار وقت گذاشتن، برای فهمیدن جایگاه و رسالت حلقه و تعهدات خود در قبال حلقه، کافیست! پیشنهاد می شود دوستان با مشکلات موجود بیشتر آشنا شوند، تا جایگاه خود را بهتر متوجه شوند. و الا، صحبت کردن در مورد حلقه اندیشه کلامی، همچنان فایده ای ندارد.

پ.ن : صحبت های بنده در این یادداشت، برداشت های شخصی بوده و قصد بی احترامی به عزیزان نداشتم. از همه سروران عذرخواهم.

سیاست عُدّه و اقتصاد مردم‌پایه

#امید_فشندی
#یادداشت_145
#جلسه_269
#مشخصات_اسلام

💠 سیاست عُدّه و اقتصاد مردم‌پایه

#آیةالله_شاه‌آبادی ریشه‌ی مشكلات جامعه را جهل به #مرام_اسلام (قرآن و سنت) معرفی می‌كنند و #دو_اصل (خیط ولایت و خیط اخوت) و #دو_سیاست (عِدّه و عُدّه) برای عمل به مرام اسلام مشخص می‌كنند.

#سیاست_عُدّه را می‌توان همان منابع و امكانات و سرمایه‌های ملّی دانست كه راه دست‌یابی (تولید) به آن را #إعانه (لا عُدّة إلّا بالإعانة) بر اساس #نیكی و #خویشتن‌بانی (تعاونوا علی البرّ و التقوی) می‌دانند.

اگر #اقتصاد را چرخه‌ی تولید (محصولات و خدمات) و توزیع و مصرف یك جامعه بدانیم، مردم‌پایگی آن به چیست؟

#نیاز_طبیعی
یكی به نیازی است كه پیشران چرخه‌ی تولید و توزیع و مصرف است. نیاز باید برآمده از واقعیت‌های حیات بشری باشد، نه كاذب و برساخته‌ی تولیدكنندگان!

معروف است كه مردم در نظام سرمایه‌سالار، دیگر صرفا خریداران محصولات و خدمات نیستند، بلكه خود به كالاهایی برای شركت‌های بزرگ اقتصادی تبدیل شده‌اند.

چرا آقای شاه‌آبادی راه تحصیل عُدّه را اعانت (هم‌كاری و معاونت) می‌داند؟ با دو مقدمه:

1. نیاز (به دین و دنیا)
2. ناتوانی از رفع آن نیاز (دلایل: هیولویت، تزاحم فعلیات عالم، تزاحم دین و دنیا، تزاحم حاجت و راحت، تزاحم حاجت و غیرت)

حالا می‌فرماید كه معاونت برای رفع این نیاز، اصولی دارد (كه همان پایه‌های اقتصاد می‌شود):
1. زراعت
2. صناعت
3. تجارت
4. إدانه (قرض‌الحسنه)
5. إعانت (یاری‌رسانی، بخشش)

عرض بنده این است كه گرچه خود نظام و ابزار تولید و توزیع و مصرف، عرصه‌ی سوداگری حرص و طمع و سرمایه‌سالاری است، اما ابتنای اقتصاد بر #نیاز های حقیقی و طبیعی انسان نیز از عوامل مردم‌بنیادی اقتصاد است.

مردم‌پایگی در نیاز، تولید و توزیع

#امید_فشندی
#یادداشت_144
#جلسه_268
#مشخصات_اسلام

💠 مردم‌پایگی در نیاز، تولید و توزیع

آیا از ساحات مردم‌پایگی اقتصاد این نیست كه علاوه‌بر چرخه‌ی تولید و توزیع، نیازها هم مردم‌پایه شود؟ یعنی نیازها و مسائل واقعی و طبیعی خودم مردم محور تولید قرار گیرد، نه نیازسازی‌های كاذب برای فروش هرچه بیشتر كالا و خدمات.

💠 سطح دخالت حاكمیت در نسبت انسان با ثروت و قدرت

از جمله #اركان_اخوت كه آیةالله شاه‌آبادی در شذرات‌المعارف از حدیث معصوم استفاده می‌كند این است كه ثروت‌داری و قدرت‌مندی برادرت موجب تغییر رفتار او با تو نشود! (و الثالثة: أن لا یغیره علیك مال و لا جاه) سؤال این است كه چه سطحی (و با چه معیاری) از ثروت و قدرت، انسان را از حالت طبیعی ارتباطات انسانی و تعاملات اجتماعی خارج می‌كند؟ و حاكمیت به چه میزان می‌تواند در تعیین این سطح دخالت كند؟

سوال‌های اقتصادی که در محضر فقها می‌رود همه در زمین اقتصاد‌های غربی است

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_66
#جلسه_268

سوال‌های اقتصادی که در محضر فقها می‌رود همه در زمین اقتصاد‌های غربی است. اقتصادی که اگر فقها مبانی آن را بدانند نه تنها به آن سوال پاسخ نمی‌دهند بلکه اصل تنفسی که در آن فضای اقتصادی غربی شکل گرفته را نفی می‌کنند.

این گونه سوال پرسیدن‌ها و جواب گرفتن این سوال‌ها نشان از آن دارد که مبانی این اقتصاد برای فقهای ما روشن نیست. به عنوان مثال بورس برای فقها روشن نیست که وقتی سوال از بورس نزد ایشان برده می‌شود، به راحتی حکم به جواز می‌کنند. اگر بورس و مبانی اقتصادی آن برای فقها روشن بود اصلا درگیری برای جواب دادن به این سوالات به وجود نمی‌آمد و اصلا این چنین سوالی برای یک فقیه نمی‌رفت. مانند آن که امروز کسی از یک فقیه نمی‌پرسد چگونه دزدی کنیم؟

یک سوالی که اینجا مطرح است، این است که آیا پرداختن به این مبانی وظیفه خود فقیه نیست؟ آیا خود فقیه نباید در باب اقتصاد اسلامی نظریه‌ای داشته باشد که بتواند سوالات فقهی اقتصادی را جواب بدهد؟
یا اینکه باید اقتصاد دان این مبانی را برای فقیه روشن کند و فقیه طبق نظر کارشناسی شده‌ی اقتصاد‌دان این فتوای بدهد؟
آیا این گونه مسائل در حیطه فتوا دادن هست یا نه؟ آیا ما به فقیه و مرجع اقتصاد دان نیاز داریم؟

اصل جنگ اقتصادی و درگیری در چه وضعیتی قرار گرفته است؟

#یادداشت
#مقام_مردم
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_62
#جلسه_268

به نظر حقیر انچه که در ارائه الگوی عملیاتی و اجرایی اقتصاد مقاومتی برای ورود اراده و سرمایه های مردمی، مغفول واقع شده این است که:
اصل جنگ اقتصادی و درگیری در چه وضعیتی قرار گرفته است؟
و ایران به عنوان پیشنهاد دهنده راهبرد ورود مردمی در «جنگ» را چه نقطه یا نقاطی را هدف این درگیری می بیند؟

به نظر می آید اگر کسی بتواند یک وضعیت شناسی درست و جامع از صحنه درگیری اقتصادی ارائه کند روشن خواهد شد چه طرحی را برای اقدام اولیه ورود مردمی و بسیج محور، باید پیش برد.

سوالی که مطرح کردید مانند این است که در جنگ سخت با اینکه فی الجمله روشن است که دشمن کیست و چه هدف کلانی را مد نظر دارد اما بدون شناسایی، نقشه عملیاتی ارائه کنیم. مطمئنا هر الگویی هر چه قدر خلاقانه و مورد فکر و اندیشه عالمان باشد اما به دلیل نداشتن صحنه درگیری و وضعیت دشمن، محکوم به شکست است.

به فرض اگر پارامترهای واحد اطلاعات عملیات این درگیری اقتصادی را #نفت، #دلار، #بانک_جهانی، #طلا بدانیم:

آیا روشن است ما در درگیری اقتصادیمان با جامعه کفر چه میزان توانسته ایم هیمنه دلار را در سطح موثر بشکنیم؟(به صورت دقیق) و چه میزان پیشروی دیگر تا پایان عملیات نیاز است؟

آیا روشن است خودکفایی نسبت به نفت کدام نقطه از جبهه اقتصادی کفر را هدف گرفته است و تاکنون چه ضرباتی خورده و زده ایم و تا پایان عملیات چه میزان پیشروی مانده؟

همین سوالات نسبت به شاخصه های دیگر شناسایی طرح میگردد.

به نظر می آید الگوی اجرایی مردم سالار اقتصاد مقاومتی زمانی قابل عرضه و تحقق است که واحد شناسایی چابکی با راهبرد زیر تشکیل گردد:

«دشمنان ما فهمیده‌اند و دانسته‌اند که در جنگ سخت نظامی طرْفی نخواهند بست… این را می‌دانند که اگر وارد درگیری و برخورد سخت و نظامی با ما بشوند، پایشان گیر می‌افتد. بله، به ما ضربه می‌زنند، امّا خودشان ممکن است چند برابر ضربه بخورند؛ این را فهمیده‌اند… امروز آنچه مطرح است برای دشمنان ما، جنگ اقتصادی است. اتاق جنگ آمریکا علیه ما عبارت است از وزارت خزانه‌داری آمریکا که همان وزارت اقتصاد و داراییشان است؛ آنجا اتاق جنگ با ما است.»(۱۳۹۷/۰۲/۱۰)

همراهی اقتصاد با معنویت

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_67
#جلسه_268

⭕️همراهی اقتصاد با معنویت

به نظر می‌رسد آنچه باعث می‌شود اقتصادی همراه با عدالت نداشته باشیم و اقتصاد امری ضد معنوی به نظر برسد و همراهی اقتصاد با معنویت امری دور از ذهن باشد، روحیه فردگرایی است که در غرب جریان دارد. فردگرایی که عامل دوگانگی‌ها و تنفرها شده است. فرد گرایی که نه تنها اصالت را به نفس داده بلکه خودخواهی را آن چنان گسترش داده است که حتی نمی‌تواند گوشه چشمی هم به انفاق و یا حتی مواسات و عدالت داشته باشد.
و از آنجایی که اقتصاد ما از غرب آمده است و آنچه در جامعه به عنوان اقتصاد جریان دارد، جز نشخوار غرب، چیزی نیست؛ پس نمی‌توان از این اقتصادی هم که در جامعه ما جریان دارد توقع معنویت و عدالت نمی‌توان داشت و وقتی وارد کار‌های اقتصادی می‌شویم احساس می‌کنیم که به مشغول به دنیا شده‌ایم و نیاز به استغفار داریم تا کمی از ظلمات‌مان کم شود.

اگر روحیه‌ای مقابل این روحیه فردگرایی ایجاد شود؛ شاید بتوان به اقتصادی همراه با معنویت و عدالت هم رسید. روحیه‌ای که حقیقت را آنقرر گسترده می‌داند که که خود را نسبت به سرنوشت دیگر انسان ها مسئول بداند. در این صورت است که می‌توان اقصادی همراه با معنویت و عدالت را تصور کرد و هنگامی که وارد کار اقتصادی شدیم، احساس ورود به وادی ظلمات نکنیم.

این روحیه را در مکتب امام می‌توان یافت. اخلاق مکتب امام، فرا زمانی و فرا مکانی است. یعنی آن قدر عمیق که حتی نسبت به انسان‌های آینده هم احساس مسئولیت داشته باشیم.

اقتصاد مقاومتی

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_20
#جلسه_268

اقتصاد مقاومتی شعاری است، که چند سال است مکرر از جانب رهبر انقلاب مطرح می شود . ضرورت آن توسط ایشان بیان شده . حس خودباوری در راستای امکان دستیابی به آن در عموم مردم ایجاد شده و سیاست های کلی آن نیز، ابلاغ شده.
اما اکنون، خرداد ۱۴۰۰ می تواند نقطه عطفی باشد در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی؛
برای دستیابی به اقتصاد مردم سالار، باید در ابتدا، عبور از جریان غربگرا را کلیک زد. مردم در سال های ۸۴ و ۸۸ نشان دادند که وقتی کاندیدایی را، کاندیدای خود بدانند، حمایتی بی سابقه از او رقم می زنند و احمدی نژاد را بر هاشمی و میرحسین، که دو سبک از جریان غرب گرایی در کشور بودند، ترجیح می دهند.
اما آنچه در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد، درسی را به جبهه انقلاب داد. برای تحقق اهداف انقلاب، باید برنامه داشت و کاندیدا هم، ذیل آن برنامه تعریف شود. در آن صورت، خروج رئیس جمهور از آن برنامه نیز، موجب اصلاح او خواهد شد؛ نه تحریف برنامه. ترسی که همچنان بر پیکره جریان انقلابی لرزه انداخته، ترس از تحقق احمدی نژادی دیگر است. آنچه به عنوان راه حل این خطر بزرگ به نظر می رسد، ایجاد گفتمان مردمی، پیش از قطعی شدن کاندیداهاست. باید گفتمان مطلوب در میان مردم مطرح و فراگیر شود. آنگاه، کاندیدایی که این حرف را می زند و برای تحقق آن،برنامه قوی تر و واقعی تری دارد، آن کسی است که مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت.
پس برای تحقق اقتصاد مقاومتی، گفتمانی فراگیر از جانب نخبگان نیاز است و برنامه عملیاتی از جانب کاندیداهای انقلابی. چنانچه کاندیدایی برای تحقق اقتصاد مردم سالار برنامه نداشته باشد، امیدی به او نیست.
اگر نخبگان انقلابی به سراغ مردم نروند و همچون دوره های قبل، چشمشان به ورود زید و بکر و … در انتخابات باشد و دغدغه وحدت یا عدم وحدت داشته باشند، نمی توان به آینده خوشبین بود.

سؤالاتی در مورد مردم بنیاد بودن اقتصاد مقاومتی!

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_172
#جلسه_268

💠 سؤالاتی در مورد مردم بنیاد بودن اقتصاد مقاومتی!

1️⃣ اقتصاد مردم بنیاد یعنی چه؟ چگونه می توان اقتصاد را مردمی کرد؟ چالش های ورود مردم در اقتصاد چیست و راهکار حل این چالش ها چه چیزی است؟
🔺 مثلاً اگر سرمایه ها خُرد شود و دست همه مردم باشد اولا امکان کارهای بزرگ اقتصادی پایین می آید چون نیاز به تجمیع سرمایه دارد ثانیاً باز هم در نهایت با سازوکارهایی سرمایه داران این سرمایه های خُرد را به نفع خود جمع خواهند کرد چون مردم قدرت و امکان نظارت بر سرمایه های تجمیع شده را ندارند.
🔺یا یکی دیگر از چالش ها خصوصی سازی است، خصوصی سازی نیاز به سرمایه های بزرگ دارد که معمولا سرمایه داران بزرگ وارد عرصه می شوند؛ اگر خصوصی سازی راهی برای مردمی سازی بوده است، اینجا هم که اتفاقی نیفتاده است.

🔺 یا یک راهکار دیگر بورس است که مردم سهام دار شرکت ها باشند، اینجا هم در واقع سر مردم کلاه می رود و مردم به عنوان سهامداران جزء و خُرد امکان نظارت بر کارخانه ها و واحدهای تولیدی را نخواهند داشت؛ و معمولا عده ای سرمایه دار که درصد بالایی از سهام را توانستند بخرند، تعیین کننده هیئت مدیره و … می شوند که همین باعث رانت خواری هم در ورودی به کارخانه و هم در محصولات آن می شود؛ شرکت های اقماری مربوط به این افراد و خانواده ها و دوستان آن ها به قیمت زیاد مواد اولیه می فروشند و به قیمت ناچیز محصولات را می خرند! حالا پاداش های هیئت مدیره هم به کنار!

2️⃣ با این همه رانت و امتیازهای متعددی که هر کاری هم بکنی وجود دارد (حداقلش رانت ها و امتیازهای اطلاعاتی است) چه تصوری از امکان حضور مردم در اقتصاد مقاومتی به نحو عمده و پر تعداد وجود دارد؟

3️⃣ اینکه تأکید رهبری در این سال ها به این است که اقتصاد مقاومتی هم مردمی است و هم درون نگر، توجه به درون وقتی که الگوهای روشنی نداشته باشد، مردم نمی توانند این سخن را فهم و به تبع آن اعتماد کنند. ما چه الگوهای روشنی برای تاکید بر نیروی داخلی کشور و نقش آفرینی مردم در اقتصاد مقاومتی داریم؟

4️⃣ نظام ارزشی اسلام با تاکید بر مفاهیمی چون زهد و اقتصاد در معیشت و ساده زیستی و … جامعه حزب اللهی را از ورود جدی در اقتصاد باز داشته است و اگر هم کسی وارد می شود آنجا حس معنوی ندارد.

5️⃣ جنگ تمام عیار اقتصادی که آقا مطرح کرده است در سطوح بسیار کلان وراهبردی اتفاق می افتد، ورود مردمی در این سطوح چطوری متصور است؟

6️⃣ حوزه علمیه به عنوان نهاد دین چه نقشی در مردم بنیاد کردن اقتصاد مقاومتی می تواند داشته باشد؟

7️⃣ نقش دولت ها و حاکمیت در اقتصاد مقاومتی که بناست بنیاد مردمی داشته باشد چیست؟ آیا دادن نقش های عمده و کلان باعث نمی شود که با رانت هایی که ایجاد می شود، مانع نقش آفرینی مردمی در اقتصاد شود؟

8️⃣ سیاست های کلی ابلاغی اقتصاد مقاومتی چقدر روی زمین می تواند اقتصاد را جا به جا کند که این همه رهبری روی آن ها تأکید ویژه دارند و تقریباً سخنشان این است که راه حل تمام مشکلات کشور این است که سیاست های اقتصاد مقاومتی اجرا شود، اگر اجرا شود همه مسائل اقتصادی ما حل می شود.

#مقام_مردم

#یادداشت
#مقام_مردم

#حامد_خواجه
#یادداشت_68
#جلسه_268

در یادداشت قبل اشاره شد که برای داشتن اقتصادی عدالت محور و همراه با معنویت، روحیه‌ای در مقابل روحیه فرد‌گرایی غرب لازم است. روحیه‌ای که گستردگی حقیقت را تا مسئولیت در قبال سرنوشت دیگر انسان‌ها وسعت دهد. فرازمانی و فرامکانی.

این روحیه با آمدن انقلاب اسلامی تا حدودی به ظهور آمده است. روحیه که در مبارزات انقلابی بود و بعد از انقلاب هم ادامه داشت و در دفاع مقدس، بیشترین نمایش را داشت. آن عالَمی که انقلاب اسلامی به بشریت پیشنهاد می‌دهد، تفاوت ماهوی دارد با عالَمی که فرهنگ مدرنیته به میان آورده است.
این عالَم انقلاب اسلامي است که حقايقي در افق روح انسان آشکار می‌کند تا گستردگی حقیقت را در حد احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت دیگر انسان‌ها می‌یابد و به کلی از روحیه فردگرایی فاصله می‌گیرد. اگر کمی در جریانات قبل و بعد از انقلاب و به خصوص در تظاهراتی که در حین انقلاب مردم رخ می‌داد دقت شود و کمی حالات آن زمان مردم بررسی شود، این احساس مسئولیت در قبال سرنوشت دیگر انسان‌ها را به راحتی می‌یابد؛ و البته نه فقط در قبال مردم ایران یا مسلمانان، بلکه در قبال تمام بشریت. چيزي که در افق عالَم انسان غرب‌زده به‌کلي ناپديد شده است.

راه برون رفت از نیست‌انگاری دوران که اقتصاد را هم تحت الشعاع خودش قرار داده است، با انقلاب اسلامی گشوده شده است. انقلابی که خداوند متعال بر قلب امام متجلی کرد. با این انقلاب بشریت می‌تواند به عالَمی نزدیک شود که در آن عالَم؛ عرفان و معرفت و حماسه و عبودیت را یکجا به بشریت هدیه می‌دهد.🌺

دو اسلام نه صرفا دو نگاه در اداره کشور یا اقتصاد

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_170
#جلسه_267

💠 دو اسلام نه صرفا دو نگاه در اداره کشور یا اقتصاد

🔺مقام معظم رهبری در سخنرانی 1 فروردین 94 از #دو_نگاه_در_پیشبرد_اقتصاد نام بردند که یکی بر استفاده از ظرفیتهای درون کشور و مردم تأکید می کند و یکی بر استفاده از کمک بیرون از مرزها؛ ولی واقعیت این است که این دو نگاه صرفاً دو نگاه در پیشبرد اقتصاد کشور نیستند، بلکه دو نگاه در اداره کشور هستند.
در #يادداشت_169 توضیح داده شد که این دو نگاه صرفاً دو نگاه در پیشبرد اقتصاد نیست بلکه دو نگاه در اداره کشور است؛ کسانی که قائل به استفاده از کمک بیرون از مرزها برای حل مشکل اقتصادی هستند، برای حل مشکلات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیز قائل به همین هستند، لذا این دونگاه در اداره کشور است نه صرفاً بخش اقتصادی.

در اینجا باید گفت که این دو نگاه صرفاً دو نگاه در اداره کشور هم نیست، بلکه دو نگاه به اسلام و بلکه دو اسلام است.
نگاهی که آمده رسیده به هضم در جامعه جهانی و پذیرفته که باید تیزی عناصر هویتی خودمان را در تعامل با تمدن غرب بگیریم تا بتوانیم توسعه یافته شویم، امتداد یک نگاهی به اسلام است، در این نگاه اساساً اسلام یک دین حداقلی است که برای عرصه های متعدد و پیچیده حیات اجتماعی انسان سخنی از خود ندارد، لذا باید تبدیل شود به یک دینی که یا به حوزه فردیات و روابط شخصی من با خدا مختص شود و یا نهایتاً بشود اسلام رحمانی که تعاملش با دنیا ولو ددمنش، ولو مستکبر، ولو ظالم باید با چهره رحمت باشد و نظم استکباری امروز جهان را به خاطر اینکه نهایت تلاش بشری می دانند باید پذیرفت، با همه لوازمی که دارد.

در مقابل نگاهی که قائل به تکیه به توان داخل و درون زایی است؛ معتقد است که اسلام یک دین حداکثری است، دینی که برای حوزه های متعدد و پیچیده حیات اجتماعی سخن دارد بلکه اساساً این سخن اسلام است که سخن نو و تازه ای است که می تواند بشر را از این منجلابی که برای خود درست کرده و در حال غرق شدن در آن است نجات دهد. در این نگاه رحمت برای بینهم و شدت برای کفار است؛
أَشِدّٰاءُ عَلَى اَلْكُفّٰارِ رُحَمٰاءُ بَيْنَهُمْ ﴿الفتح‏، 29﴾

حقیقت این است که ما از دو اسلام حرف می زنیم؛ اسلامی که خود را اسلام ناب محمدی می داند و مبتنی بر مکتب امام است؛ و اسلامی که خود را اسلام رحمانی می داند و مبتنی بر مکتب امام نیست.

کلید واژه اسلام رحمانی کد مهمی است برای معرفی یکی از این دو نگاه؛ آقای روحانی در همان سال 92 در اولین جلسه یعنی مراسم تنفیذش این پیام را به شکل زیر به همگان مخابره کرد، که او دعوای قرائت از اسلام با رهبری دارد:
🏷 بگذاریم که فضا و فرصت خدمت برای همه ایرانیانی که دل در گرو این مرزوبوم دارند، باز شود. بگذاریم که شایستگان، به ملت خدمت کنند. بگذاریم که سینه‌ها از کینه‌ها پاک شود. بگذاریم که آشتی به‌جای قهر، و دوستی به‌جای دشمنی بنشیند. بگذاریم که اسلام با چهره رحمانی‌اش، ایران با چهره عقلانی‌اش، انقلاب با چهره انسانی‌اش و نظام با چهره عاطفی‌اش هم‌چنان حماسه بیافرینند.
http://www.president.ir/fa/70471
بعدها نیز پر تکرار ایشان این کلید واژه را به کار بردند که در فیشی که در ادامه پست خواهد آمد مواردی اشاره می شود.
این پرتکرای باعث شد که رهبری در دیدار دانشجویی سال 94 واکنش نشان بدهند و اسلام رحمانی را کلید واژه ای برای معارف نشئت‌گرفته‌ى از ليبراليسم بخوانند و این اسلام را نه اسلام و نه رحمانی بدانند.
(فیش این مطلب در پست بعدی جداگانه خواهد آمد)

اینکه سال 92 حسن روحانی با سوء استفاده از یک دوگانه اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی که شهید مطهری در تقابل با گروه انحرافی فرقان (که بعدها تئوریسین و رهبر فکری شان شد جزو بزرگان اصلاح طلب) درست کرده بود، اسلام انقلابی را قاتل شهید مطهری معرفی کرد و بعدها در سال 95 نیز آن را تکرار کردند؛ نیز در همین قالب قابل معنا است که او اسلام انقلابی یعنی اسلامی که مقابل اسلام رحمانی است که او تصویر می کند که در واقع اسلام انقلابی در اینجا همان اسلام امام خمینی است، را قبول ندارد. (در یادداشتی در همان سال 92 به این بحث پرداختم http://tt-ej.ir/post/363)

خط گفتمانی انتخابات 1400 و خطر افتادن در دام حریف

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_171
#جلسه_267

💠 خط گفتمانی انتخابات 1400 و خطر افتادن در دام حریف

در تبیین بیانی که مقام معظم رهبری در 1 فروردین 94 داشتند و #دو_نگاه_در_پیشبرد_اقتصاد را تقریر فرمودند، طی یادداشت های گذشته هم بر تبیین خواسته رهبری در این دعوت، هم بر توسعه این دو نگاه به #دوـدیدگاهـدرـادارهـکشور و سپس به دعوا در سطح #دو_اسلام پرداختیم؛ دعوای ما با جریان لیبرال اساساً به دو اسلام که از آن دو نگاه در اداره کشور و از آن به دو نگاه در پیشبرد اقتصاد تولید می شود؛ بر می گردد و این کلان ترین و اساسی ترین کارزار گفتمانی جریان انقلابی با جریان لیبرال است.

اگر می خواهیم فضای انتخابات، تبدیل به فضای گفتمانی شود، باید این دو نگاه را در هر سه سطحش به کارزارهای انتخاباتی بکشنایم؛ باید برای مردم تبیین شود که دو نگاه در پیشبرد اقتصاد، بلکه دو نگاه کلان در اداره کشور وجود دارد که این دو نگاه ناشی از دو اسلام است؛ دعوا اصلی انقلاب اسلامی با جریان لیبرال درون انقلاب در این سطح است، که خود این هم سه سطح اقتصادی، کلان و نگاه به اسلام دارد؛ تا کنون جریان لیبرال از اینکه دعوای اصلی اش تبدیل به ویترینش شود با زرنگی فرار کرده است، و همیشه با اتهام به اینکه اقتصاد درون زا و مقاومتی همان اقتصاد ریاضتی است و نگاه کلان به اداره کشور که می گوید تکیه به توان درون همان افراطی گری و بسته عمل کردن و کاسبی تحریم راه انداختن است، و اسلام مقابل اسلام رحمانی همان اسلام داعش و تروریسم است؛ از اینکه دعوای اصلی را به ویترین مقابله بکشاند فرار کرده است.

حال که جریان لیبرال به خاطر عملکرد ضعیفی که در 8 ساله دولت حسن روحانی داشته است، از همیشه ضعیف تر است؛ و این استعداد و امکان را برای انقلاب فراهم کرده است که یک بار برای همیشه از شر این جریان مرموز که مثل موریانه تمام این سال ها مشغول جویدن ریشه و ساقه و برگ و میوه انقلاب بوده است، خلاص شود؛ به نظر باید راهبرد جبهه انقلاب در انتخابات پیش رو، تکیه بر همین دو نگاه متفاوت در اقتصاد و اداره کشور و اسلام باشد؛ که اگر مردم با بالا بودن این خط گفتمانی، گفتمان انقلاب را انتخاب کنند، معنای بسیار عمیقی در عبور از جریان لیبرالی در کشور خواهد داشت و این خود هم دست دولت بعدی برای انقلابی عمل کردن را باز می کند، هم دست نیروهای انقلاب برای فشار گفتمانی بر دولت بعدی برای انقلابی عمل کردن را باز می کند.
و الا اگر باز در همین پارادایم موجود انتخابات که هیچ کس حتی رهبری جرئت نمی کند مذاکره را نفی کند، بلکه با پیش فرض گرفتن اصل مذاکره، تلاش می کند بگوید بهتر هم می شود مذاکره کرد یا باید در داخل هم کار کرد که در مذاکرات دستمان پر باشد؛ باز هم مردم رأی به جریانی می دهند که صادقانه و مطلقانه معتقد به مذاکره است و طرف مقابل مذاکره را نیز تا عمق وجود باور دارد. وقتی ایده اصلاح وضع موجود همچنان مذاکره باشد، قطعا جریان انقلابی نماد مذاکره نیست و مردم با همه گندهایی که این دولت زده است ادامه آن را بهترین راه حل بر حل مشکلات کشور از طریق مذاکره می دانند.
خطرناک ترین خط محتوایی که در فضاهای مختلف حزب اللهی و در بیان کاندیداهای حزب اللهی وجود دارد، خطی است که سعی می کند بدون نفی مذاکره، سعی کند با در چشم آوردن گندها و خطاهای دولت رأی مردم را بخرد، و چون نظرسنجی ها می گوید که مردم هنوز از مذاکره ناامید نشدند، همه می ترسند که این غده سرطانی را نفی کنند و با پذیرش آن سناریو انتخاباتی خود را می چینند و این یعنی حریف شکست خورده همچنان امکان این را دارد که با یک جوسازی نزدیک انتخابات کلاه گشادی بر سر ملت ایران بگذارد و این بار ما واقعاً از حریف شکست خورده هم شکست بخوریم.

#اقتصادـمردمـبنیاد

سم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقامـمردم
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_86
#جلسه_267
#اقتصادـمردمـبنیاد

سوال
1- تصویر اقتصاد مردم بنیاد یه چه صورت است و نقش و جایگاه دولت چیست؟
2- واگذار کردن کار به دست مردم، ناخودآگاه منجر به جلوداری نخبگان میشود. چه تضمینی در اقتصاد مردم بنیاد وجود دارد که افراد نخبه همه فرصت ها نربایند و و تبدیل به قله های سرمایه داری نشوند و الگوی مردم بنیاد به سمت سرمایه داری منحرف نشود؟
3- تخصصی و حرفه شدن امور چگونه با واگذاری کارها به عموم مردم جمع میشود؟ ……

#اقتصاد_مردم_بنیاد

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مقام_مردم
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_41
#جلسه_267
#اقتصاد_مردم_بنیاد
بنده اقتصاد نخوندم ولی خب این رو میدونم که دو مدل بزرگ اقتصادی داریم مدل دولت محور کمونیستی و مدل مردم محور سرمایه داری
هر دو مدل ضعف هایی دارن ضعف مدل دولت محور این هست که مالکیت با مردم نیست گرچه توزیع ثروت عادلانه تر هست
و از اون طرف مدل سرمایه داری که خب دست نخبگان رو رای غارت و چپاول مردم باز میذاره
گرچه موضوع بحث اقتصاد مردمی هست ولی من هرچه فکر میکنم اقتصاد دولت محور با همه ی ضعف هاش منطقی تر هست
چرا که ما حتی در زمان امیر المومنین، پیامبر و حضرت موسی نمونه هایی از سرکشی اقتصادی رو می‌بینیم که تا اونجا پیش میره برای نفع اقتصادی در تدارک دسیسه و توطئه بر علیه رهبر جامعه میشن
پ ن: با عرض پوزش من این دو ماه اخیر به شدت مشغول تعمیرات خونه ام و گاها میرم شهرستان مثل امروز این باعث شده از این وظیفه مهم(یادداشت نویسی) غافل بشم ضمن اینکه باعث شده دوباره هنر نوشتن رو فراموش کنم و نتونم اون چه که در ذهنم هست رو به تحریر در بیارم انشالله اگر فردا فرصت شد به صورت مجازی در بحث شفاهی شرکت میکنم

اقتصاد مردم بنیاد آیا یک آنارشیست اقتصادی است ؟!

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#اقتصاد_مردم_بنیاد
#آنارشیست_اقتصادی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_68
#جلسه_267

🔰اقتصاد مردم بنیاد آیا یک آنارشیست اقتصادی است ؟! 🔰

تصاویری که در نگاه اول از اقتصاد مردم بنیاد ارائه می شود صحنه را به سمت بی ساختاری و عدم وجود نظام منسجم اقتصادی می برد و این به معنای عدم توجه به مرحله دولت سازی و مقوله ساختار و سخت افزار اقتصادی است.
چرا که طرح ها و ایده هایی چون تعاونی ها فقط به حذف دولت از ساختار اقتصادی فکر کرده و به کوچک کردن صحنه اداره اقتصاد انجامیده و اساساً مزیت نسبی برای این داستان ارائه نمی شود
اقتصاد به معنای کلان در ذیل علم سیاست و مدن قرار دارد و باید سیاست ها و راهبرد های کلان اقتصادی و اداره اقتصادی کشور را ارائه کند.
این بی توجهی ها به مقوله کلان اقتصاد و گنجاندن همه چیز در صحنه تعاونی ها یعنی یک آنارشیست اقتصادی.
در غیر اینصورت تصویری از اقتصاد مردم بنیاد در ذهن حقیر نیست.
یا این را باید تایید کرد و یا تصویری دیگر از اقتصاد مردم بنیاد بیان شود.

تصویر بنده از اقتصاد مردم بنیان

#یادداشت
#مقام_مردم
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_19
#جلسه_267

تصویر بنده از اقتصاد مردم بنیان

مردم سالاری دینی گفتمانی است که رهبر معظم انقلاب، بسیار بر آن تاکید فرموده اند. این گفتمان، در همه عرصه های حکمرانی تاثیر خود را می گذارد. در عرصه اقتصاد نیز، تاثیر گذاشته و تفاوت های زیادی با اقتصاد لیبرالی یا سوسیالیستی ایجاد می کند. در اقتصاد مردم سالار، مردم امیر هستند نه اسیر! شاید سوال شود که مگر در اقتصاد لیبرال یا سوسیال، مردم اسیرند؟ پاسخ به این سوال مثبت است؛ در اولی مردم اسیر سرمایه دارند و در دومی مردم اسیر دولت. در اقتصاد مردم سالار، مردم بر پایه کرامت انسانی اسیر نیستند و نان خور سرمایه دار یا دولت محسوب نمی شوند.
دولت مطلوب در اقتصاد مردم سالار، دولتی است که زمینه را برای اثرگذاری ویژه مردم در اقتصاد فراهم می کند.‌ دولتی که به پول افشانی در میان مردم، یا پولدار تر کردن سرمایه دار نمی پردازد. بلکه با ایجاد ساختارهای لازم، از فعالیت های اقتصادی توده مردم حمایت می کند و به مردم این حق را می دهد که بتوانند به فراخور توانایی و علاقه خود، به فعالیت های اقتصادی بپردازند.
اما در این میان، سرمایه داران انحصار طلب نقش ویژه ای پیدا می کنند. کسانی که به دلیل داشتن پول، اعتبارات زیاد دیگری از جمله اصالت خانوادگی، شهرت، جایگاه اجتماعی، نفوذ و … پیدا کرده اند. این زالو صفتان که هیچ سنخیتی با مردم شریف ایران ندارند، فقط به دنبال پر کردن جیب های خود و جذب پول های سرگردان در جامعه هستند. دولت جمهوری اسلامی باید بتواند به کمک قوانینی که مجلس وضع می کند، ساز و کاری ایجاد کند که این سرمایه داران نتوانند مردم را اسیر خود کنند و سلاطینی بشوند در عالم اقتصاد، که طبیعتا بر سایر شؤون حکمرانی نیز، تأثیر می گذارند‌. قوه قضائیه نیز، به عنوان قوه قاهره نظام اسلامی با خلاف قانون عمل کردن های این موجودات خبیث، بدون هیچ ملاحظه ای برخورد می کند.
نحوه ارتباط و تعامل با خارج از کشور نیز، برون گرا (ارتباط فعالانه) و در عین حال درون زا (بدون وابستگی به خارج) می باشد. لذا دیگر پایین و بالا بردن قیمت نفت، یا کم و زیاد نمودن تحریم ها تاثیری بر پیشبرد اقتصاد کشور نخواهد داشت. چرا که قلب تپنده اقتصاد، مردم هستند و در داخل کشور و لذا دشمنان نیز، فایده ای بر این موضوع مترتب نمی بینند و از این حربه نیز، ناامید خواهند شد.

#راست_سنتی و #اقتصاد_مردم‌پایه

#امید_فشندی
#یادداشت_143
#جلسه_267
#مشخصات_اسلام

💠 #راست_سنتی و #اقتصاد_مردم‌پایه

حزب مؤتلفه‌ و جامعه روحانیت مبارز
داستان دین و ثروت و قدرت
وجوهات یا مالیات؟

جریان موسوم به #راست_سنتی تقریبا نیروهای اصیل و سنتی و معتقد به مبارزه در دوران نهضت بودند که پس از پیروزی انقلاب، از حوزه (جامعه‌ی روحانیت مبارز) و بازار (حزب مؤتلفه‌ی اسلامی) به میدان سیاست هم وارد شدند و با رویکرد محافظه‌کاری و حفظ نسبت سنّتی #دین_و_ثروت به #قدرت گرده خورده و تاکنون خدمات متقابلی با جمهوری اسلامی داشته‌اند.

تقریبا به بازار آزاد سنّتی اعتقاد دارند و از اول با اقتصاد دولتی و دخالت حاکمیت در بازار و متغیرهای اقتصادی و نسبت کارفرما-کارگر مخالف و در برابر #چپ_سنتی قرار می‌گرفتند که مجلس و دولت را در دست داشت، گرچه #شورای_نگهبان و تفاسیرش از قانون اساسی به راست‌ها گرایش داشت، تاجایی که چالش‌ها بر سر قانون کار در سال ۶۶ بالا گرفت و سرانجام به استعفای دبیر شورای نگهبان انجامید.

حتی برخی، توصیفات حضرت امام از سرمایه‌داران زالوصفت به‌عنوان مصادیق #اسلام_آمریکایی را بر جامعه‌ی روحانیت تطبیق می‌کردند.

به‌هرحال؛ بازاریان مذهبی و سنتی بیش‌تر برای تقدیم وجوهات به روحانیت انگیزه دارند نه مالیات به دولت، چه‌این‌که روحانیت سنتی – برخلاف دولت – در کار بازار دخالت نمی‌کند.

اقتصاد مردمي و رفع انحصار

#يادداشت
#مقام_مردم
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_171
#جلسه_267

💠 اقتصاد مردمي و رفع انحصار

🔺يكي از مؤلفه هاي مهم در تعريف اقتصاد مقاومتي مردم بنيان بودن آن است، سؤال اين است كه معناي اين مردم بنيان بودن چيست؟ با صرف مردم مردم كردن كه مردمي شدن اقتصاد محقق نخواهد شد، سرمايه داران هميشه يك دستگاه مكنده بسيار بزرگ دارند و سرمايه ها را از كف جامعه جمع مي كنند، شما اگر براي مردمي كردن اقتصاد سرمايه ها را بين مردم تقسيم كنيد، سرمايه داران و ثروتمندان جامعه به راحتي اين سرمايه هاي پخش شده را مي مكند و دوباره همه را تجميع مي كنند، و بر انبان خود مي افزاند.
🔺اما الگوي مردمي كردن اقتصاد به نحوي كه باز با مردم مردم كردن به نام مردم و به كام سرمايه داران نشود چيست؟ حقيقتش اين است كه روي زمين شايد هنوز الگوي موفقي وجود نداشته باشد، اقتصاد ما كه با غلظت دولتي بودن در اوايل انقلاب شروع كرد، كم كم كه فضا براي خصوصي سازي باز شد، باز اتفاقي كه روي زمين افتاد اين بود كه يا سرمايه داران آمدند و ثروت هاي دولتي كه در واقع ثروت تمام مردم بود را به ثمن بخش خريدند و در واقع بالا كشيدند يا مثلا در جايي كه يك امر اقتصادي كه در اختيار دولت بوده به مردم واگذار شده مثلا سهام آن به مردم داده شده است، باز هم آن بنگاه اقتصادي توسط يك هيئت مديره اي كه مردم توان نظارت بر آنان را ندارند (مخصوصاً اينكه با شكستن سرمايه هر فرد سرمايه اندكي در آن بنگاه اقتصادي دارد) و همين فضا باعث شده است كه اين هيئت مديره با ترازنامه مالي سازي و ظاهرسازي سرمايه مردم را بچاپند و عملاً با تأسيس شركت هايي كه مال خود و اطرافيانشان است، هم ورودي هاي آن بنگاه و هم خروجي هاي آن را به نفع خود مصادره كنند.
🔺ما بعد از يك مرحله استحكام و استقلال اقتصادي كه در ابتداي انقلاب طي كرديم و به آن نياز هم داشتيم لذا غلظت بالاي دولتي بودن توجيه داشت، بعد از اينكه كم كم ناكارآمدي و رانت و كم بازدهي اقتصاد دولتي خود را نشان داد به سمت خصوصي سازي رفتيم، ولي واقعيت اين است كه باز رانت ها و امتيازهاي انحصاري و همچنين عدم توانايي مردم در خريد بنگاه هاي اقتصادي بزرگ باعث شد كه ثروت هاي دولتي به كام سرمايه داران بشود.
🔺آن چيزي كه باعث شده مسير ورود مردمي به فضاي اقتصاد مسدود باشد، انحصار است؛ حال يا رانت، يا امتياز بهره برداري انحصاري، اگر مي خواهيم زمينه ورود مردم به اقتصاد فراهم شود و الگوهايي خلق شود تا آرام آرام بتوانيم از مردمي بودن اقتصاد تصوير داشته باشيم، بايد انحصارهايي كه مانع كنشگري و حضور نيروي مردمي در عرصه هاي متنوع اقتصادي است شكسته شود.
🔺اصل ايده رفع انحصار براي حضور مردم در اقتصاد مربوط به استاد سيد علي موسوي است؛ در اين يادداشت نتوانستم خوب تبيين كنم؛ ان شاء الله بشود باز اين بحث را با دقت بيشتري تقرير كنم.