#تقریر 2جلسه 358-14000915

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_358
#تقریر
جلسه 358-14000915

🔰ربا(ادامه از قبل)
باید ببینیم که خودمان چقدر می توانیم به سمت آن اقتصادی که بعدا می خواهیم توصیه کنیم، حرکت کنیم. مثلا می گویید که شما بعضی از مختصات تمدنی را ندارید. مثلا شما به حاکمیت وصل نیستید، شما جمع بسیار محدودی هستید، حتی یک شهر هم نیستید و… .

علاقمند بودم که دوستان به این مسئله فکر کنند که جمع ما می تواند یک تعهدی بر دوش خودش احساس بکند که ما با این نیت به این سمت حرکت بکنیم که اقتصاد این جمع کاملا حل شود.

ما موظف هستیم که از رزاقیت الهی استفاده کنیم و به سمت یک اقتصاد شکوفا در زندگی خودمان حرکت کنیم. خود این چه وزنی دارد؟ من احساس میکنم که ادبیات و رویکرد اقتصاد مقاومتی از این استقبال می کند. به خصوص یک جمعی که همه ی این جمع باید چاره اندیش باشند. جمع ما همه باید چاره اندیش باشند و به امور اقتصادی فکر کردن، خیلی آدم را به کف صحنه متصل می کند. از این جهت کارمندی اصلا چیز خوبی نیست. کارمند بخشی از عقلش تعطیل می شود. اما اینکه شما دائما دارید به این فکر می کنید که به چه صورتی یک رزق حلالی به دست بیاورید و بعد هم تا رزقی به دست می آید ” و فی اموالهم حق معلوم لالسائل و المحروم” هنوز لذت اینکه یک درآمدی به دست آوردید را کاملا نمی چشید، این را جدا می کنید و انفاق می کنید، این ها چقدر صحنه ی جذابی است. این ها را دوستان فکر بکنند.

اجمالا دارد به این ها فکر می شود. من فکر می کنم که خیلی فردی دارد به قضیه فکر می شود. حتی جمعی دارد فکر می شود ولی باز هم فردی است. مثلا ما بیشتر از زاویه ی رفع مشکلات دوستان داریم به این قضیه فکر می کنیم. خودتان هم می دانید که دست و پا هم زیاد زده شده است. منتها دعوت من این بود که این احتمالا کم است. شما برای اقتصاد مسئولیت دارید ولی در غالب کار خودتان.

دعوت می کنم دوستان در مورد اقتصاد تأملی بکنند و بفرمایند که می شود ما اینطور به مسئله فکر کنیم؟

یک راه این است که شما به گفتمان اقتصاد پاک فکر کنید، شما وظیفه دارید این گفتمان را ترویج بکنید، خودتان اول باور کنید که بدون بانک و ربا میشود، بدون وحشی گری و رقابت می شود و … بدون همه این چیزهایی که الان غرب در زندگی های ما پدیده های بسیار معمولی کرده است، می شود زندگی کرد و چیز متفاوتی فهمید.

مثلا الان شما درک امور معنوی را از دست داده اید! اینقدر در حرص قرار داده اید! الان همه ی طلبه ها را به سمت بورس سوق داده اند، الان چیز خوبی شده است؟ خیلی طلبه ها محاسبه گر شده اند، تا یک پولی دستش می آید سریع به این فکر می کند که کجا سرمایه گذاری کند، به این فکر نمی کند که یک کسانی باید مشکلاتشان برطرف شود.
ما ظاهرا خیلی منفعلانه داریم عمل می کنیم. طلبه ها هم دارند از دست می روند.

آیا می توانیم به همچنین چیزی فکر بکنیم؟ 1- کار گفتمانی در مورد اقتصاد پاک. 2- یک کار عملی در حوزه ی اقتصاد. اینکه یک فکری بکنند تا اقتصادشان تأمین بشود. الان تقریبا مدل ما کارمندی است. یا شهریه است یا حق الزحمه.

باید به سمت اقتصاد مقاوم حرکت بکنیم. درست است که ما نمی توانیم اقتصاد کلان ارائه کنیم ولی واقعا نمی شود اقتصاد خرد ارائه کرد؟ یک اقتصاد خرد مقاوم ارائه بکنیم. مثلا فرض کنید، ما رفع حوائج بکنیم، حتما که نباید پول دربیاوریم. همین را شروع به داد زدن می کنیم. رفع حوائج را باید هدف گرفت و همین فرهنگ هایی که جدی نمی گرفتید باعث شده است که فکر کنید که من باید بروم پول دربیاورم که آبرومندانه زندگی بکنم! اگر رفع حوائج را هدف بگیرید، آن اصرار روی پول درآوردن خیلی تغییر می کند. مثلا همین قدر که من شما را مهمان بکنم و این سنت ها را زنده بکنید، رفع حوائج در همین ها بوده است. بعد چقدر همه چیز ساده میشود. یک حاجت هم برطرف نمی شود. چند حاجت در یک حرکت برآورده می شود.

یک عقلی به اسم عقل معاش دارد می رود. عقل معاش، عقل اقتصادی نیست. عقل زیستن است.

باید زندگی های خودمان را غنی بکنیم، مثلا ما فیلم نمی بینیم و همین طور کتاب نمی خوانیم، این ضعف و تنک مایگی زندگی ما است. شما چرا فکر می کنید که این به اقتصاد شما ربطی ندارد. ما طرح یک زندگی غنی شده را بریزیم، آقای یامین پور می گفت: اگر ما بچه حزب اللهی ها یاد بگیریم که چگونه زندگی کنیم کسی نمی تواند جلودار ما باشد و رسما در این مملکت امپراطوری می شویم.
2️⃣

تقریر جلسه 358-14000915

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_358
#تقریر
جلسه 358-14000915

🔰ربا(ادامه از قبل)
باید ظرفیت هایمان را بیشتر کشف کنیم. یعنی من طلبه خیلی می توانم بهینه تر زندگی بکنم. ولی فقه متأسفانه فقه راکد است. فقه ما از واقعیت های جامعه چندید دهلیز عقب است. فقه یعنی شریعت. شریعت یعنی راه.

فقه باید همین ها را بحث کند. حالا یک جایی نمی خواهد واجب بگوید، حداقل مستحب بگوید، من که می فهمم اجمالا ثواب دارد ولی وقتی فقیه می گوید فرق می کند.

فقیه را بدجور معرفی می کنند. اصلا اجتهاد این نیست. اجتهاد یعنی اینکه جرئت کند و بگوید که موبایل نخرید! البته حرام نیست. الان فقهای ما رزمنده نیستند، حافظ تراث هستند، فقیه باید خط مقدم راهیابی باشد، فقیه یعنی کسی که راهیابی می کند، فقیه باید به شدت شخصیت راهبردی داشته باشد، به شدت باید تسلط بر همه ی دین داشته باشد و توصیه کند که چه کار بکنیم.

الان حضرت آقا تنها مانده است. مثلا از ایشان درمورد ورزش بانوان می پرسند بعد ایشان فکر می کنند و پاسخ می دهند. فقه ما باید جلوتر از این حرف ها باشد، مثلا بگوید که بانوان باید ورزش بکنند و … .

الان این بحث ها جرئت می خواهد، به خصوص با این سیستمی که فقیه تربیت می کنیم که واقعا فقهای ما متدین هستند، این آدم متدین باید جرئت کند و بگوید که بروید و سینماها را پر کنید. اگر این اتفاق بیفتد، حضرت آقا با آسودگی رهبری می کند. ولی الان همه ی فشارها روی حضرت آقا است. الان خود حضرت آقا هم با احتیاط جلو می آید، اگر یک مقدار بیش از این ها شریعت ورزی کند خود ایشان لطمه می بیند.

دعوت اصلی بنده این است. دوستان به فکر یک زندگی مترقی برای خودشان باشند، بعد ببینند که جامعه چه می شود. بنده تضمین می دهم که اگر زندگی خودتان را درست کنید و رفقا دست به دست هم بدهند و زندگی خودشان را یک زندگی مترقی امروزی مؤمنانه و نورانی تبدیل بکنند و سبک زندگی مترقی درست کنند، مثلا می بینید حتی مشکلاتی که همسران شما دارند حل می شود و … .

ربا نشانه هلاکت است

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_127
#جلسه_358
#سوال
🔆امام صادق علیه السلام:
اذا اراد الله بقوم هلاکاً ظهر فیهم الربا

ربا نشانه هلاکت است
یعنی وقتی مردم جامعه نسبت به این حرام امر به معروف نکنند و ربا در جامعه ظاهر شود
ظاهر شود یعنی واقعا زیاد باشد درصدش یعنی ازادانه مردم ربا می دهندو می گیرند
روایت می فرماید اگر ربا ظاهر شد یعنی این جامعه مسیر هلاکت و تباهی خودش را شروع کرده

آیا می توانیم علت اصلی این وضع اقتصادی کشور را ربا بدانیم
ربای که تمام بانک های جمهوری اسلامی با بهره های بالا به مردم می دهند و هیچ خانواده ای نیست که تا به حال وام نگرفته باشه
اصلا زندگی کردن و رشد خیلی از افراد کشور بدون وام گرفتن ممکن نیست
و دربرابر این حرام فقط چند نفر از مراجع صحبت های داشته اند و نهی از منکر کرده اند
به نظر شما ما چقدر شرایطمان مثل روایت فوق است.

هشتگ پیشنهادی ذیل بحث گونه های یادداشت

#حمزه_وطن_فدا
#جلسه_358
#یادداشت_116
#نوع_یادداشت: #تدبیر_حلقه

🔷 هشتگ پیشنهادی ذیل بحث گونه های یادداشت

به نظر میرسد خوب است برخی عناوین دیگر را نیز به انواع یادداشت اضافه کنیم تا یادداشت ها از جامعیت بیشتری برخوردار گردند.

🎗#تدبیر_حلقه
◼️پیشبرد بهینه و فعال حلقه نیازمند مشارکت همه دوستان است
▫️بخشی از این مشارکت صورت عملی و اجرایی دارد که تحقق مطلوب نرم افزار حلقه را موجب میشود ، از جدی گرفتن این حلقه تا حضور فعال و با نشاط و پرسخن سر کلاس تا تاملات و مطالعات و یادداشت ها تا هوای رفقای حلقه را در انجام این امور داشتن ‌و هویت جمعی حلقه را پاس داشتن تا برای این حلقه دعا کردن و توسل کردن تا …

▫️اما بخشی از این مشارکت صورت نظری دارد ، فکر کردنی درجه ۲ به خود حلقه ، معنای این حلقه را فهمیدن ، این معنا را ارتقا بخشیدن ، نرم افزار حلقه را درک کردن و در ارتقاء آن کوشیدن ، و این دریافت ها را با یکدیگر به اشتراک گذاشتن ، نسبت به نرم افزار حلقه و نحوه اجرای و اتفاقات حلقه بازخورد دادن ، جدا از نگاه ، حس خود را از حلقه انتقال دادن ، برای پیشبرد حلقه و بهتر شدن امور پیشنهاد دادن
کما اینکه حضرت استاد در برخی جلسات میبینیم که به فراخور در این وادی گفت و گوهای ویژه ای دارند.

✅شاید اگر بخواهیم برای این جنس تاملات هشتگی را در نظر بگیریم ، مسامحتا هشتگ #تدبیر_حلقه مناسب باشد .

گزارش_عملیات

#حمزه_وطن_فدا
#جلسه_358
#یادداشت_117
#نوع_یادداشت: #تدبیر_حلقه

🔷 هشتگ پیشنهادی ذیل بحث گونه های یادداشت

🎗#گزارش_عملیات

🔶برخی از رفقای حلقه، امروز بیرون یا درون فتوت مشغول خدماتی هستند که با جنس محتوایی و کنشی حلقه همخوانی بسیاری دارد ، یعنی میتوان ان را نوعی خروجی آماتوری و اولیه از کنشگری حلقه کلامی در فضای اجتماعی به حساب اورد .
🔸روایت کنش دوستان و درگیری های ایشان در فضای جامعه میتواند در ارتقاء ذهنی و عملی دوستان حلقه مفید واقع شود و آرام آرام زمینه های کنشگری عمومی و جمعی حلقه را فراهم آورد.
🔸چه کارهای تبلیغی دوستان ، چه کارهای تربیتی ، چه کارهای فکری و اندیشه ای ، چه پروژه های پژوهشی ، چه حتی فعالیت های خدماتی و به طور کلی هر است اقدام عینی که در محیط اجتماعی یا تخصصی مشغول پیگیری است و به نحوی با ساخت ذهن جامعه ارتباط دارد ، میتواند یادداشت هایی را به خود اختصاص بدهد.
🔸و جدا از مطلوبیت های مهم مذکور ، هدف خواستنی دیگری را نیز این جنس یادداشت محقق میسازد که عبارت از آشنایی تفصیلی حلقه نسبت به اعضای خویش است. (محمد امامی با عنوان تعارف در اردوی خاوه به این مهم اشاره داشت)

🔸حلقه خیلی دوست دارد بداند
جریان مدرسه علم و عمل #امید_فشندی در تهران چیست.
فضای دبیرخانه اقتصاد مقاومتی #مجتبی_امیری در چه حال است
بچه های مشهد، #امامی و #قوی و #کلاتی در مجموعه #ربّیون چه میکنند
#شب_بویی در قرارگاه حوزه انقلابی مشغول چیست، پروژه های پژوهشی که کار میکند چیست
#حمید_فتحی در معاونت فرهنگی سازمان سر کی را میتراشد
#محسن_همت در معنا و مبنا دنبال چه اثری است
#جوهری و #خداپرست و #ایمان و #رضوی و شفیعی در #مسجد_محمدیه چه جهادی دارند
#صحرایی در انواع و اقسام کارها از خیریه تا تجارت و تبلیغ
حتی قدری نزدیک تر
#عقیل در معاونت تعلیم و تربیت
#حسن_زاده و #کرانی در کارگروه روح توحید پژوهشکده
#سید_مدرس در قصه #پیشرفت و #طرح_رهبری و #حلقه_های_میانی
حتی خود #استاد_فلاح در میدان های گوناگون، در قرب ، در
و رفقای دیگر با کارهای دیگر که کمتر آفتابی شده اند

🔸برخی یادداشت ها میتواند در این فضا پروژه های کلان و مجموعه های دوستان را به تصویر بکشد
🔸و برخی نیز به نمایش خود عملیات های دوستان و یافت ها و نکات ایشان بپردازد .

✅شاید هشتگ #گزارش_عملیات عنوان بدی نباشد برای این جنس از یادداشت ها.
2⃣

ربا؛ مشروعیت و مصلحت

#امید_فشندی
#یادداشت_212
#جلسه_358
#مشخصات_اسلام
#بازتقریر

🔰ربا؛ مشروعیت و مصلحت

نهادهای اقتصادی – مانند سایر نهادها – در جمهوری اسلامی مشروعیت خود را نه از حوزه می‌گیرند و نه از رضایت مردم، بلكه از اساس قانون اساسی و سازوكارهای تصویب و اجرای قوانین در آن می‌گیرند.

هر قانون و رویه‌ای كه مراحل مندرجه در قانون اساسی و نهادهای وابسته را طی كرده باشد، مشروع است؛ چون مورد تنفیذ قانون و ولایت فقیه است.

این، اصل ماجراست.

در چنین سازوكاری، هر صدایی از #حوزه یا #مردم كه بخواهد قوانین و سازوكارهای قانونی كشور را به‌بهانه‌ی #مشروعیت_دینی یا #مقبولیت_مردمی به چالش بكشد، برخلاف مصالح ملّی و موجب تشویش روانی و آشوب اجتماعی جامعه خواهد شد.

در جمهوری اسلامی، نه #مجتهد_دینی می‌تواند از پایگاه دین نظام را به چالش بكشد و نه #فعال_اجتماعی از پایگاه مردم؛ مشروعیت و مقبولیت هر دو ذیل مصلحت نظام تعریف و توجه می‌شوند و باید گفت:
آنچه در راستای #مصالح نظام اسلامی باشد، مشروع است و باید مقبول هم واقع شود.

20 آذر 1400

چند گزاره ی مهم در مورد عقل فطری در نظر علامه طباطبایی:

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_358
#یادداشت_101

چند گزاره ی مهم در مورد عقل فطری در نظر علامه طباطبایی:
چیستی:
عقل فطرى آن حقيقتى در انسان است كه به وسيله آن خير از شر در امور عملى(صلاح از فساد) و حق از باطل در امور نظرى تشخيص داده مى شود .
عقل فطری انسان در حالتی فعلیت پیدا میکند که انسان در حالت تعادل قوای فطری باشد یعنی جانب شهوت یا غضب و سایر قوا از حیطه ی فطری خود خارج نشده باشند.
عصمت عقل فطری:
عقل فطری انسان معصوم از خطا و اشتباه است زیرا محال است تکوین عالم، عقل فطری را برای تشخیص حق از باطل در انسان به ودیعه بنهد در حالیکه قبلش بین عقل(موجود) و خطا(معدوم) رابطه برقرار کرده باشد.
و اینکه گاهی میبینیم که عقل انسان خطا میکند بدلیل خارج شدن قوای غضب و خشم و شهوت از حالت فطری و اعتدال است که در چنین حالتی دیگر عقل فطری نیست زیرا عقل مورد نظر در قران عقلی است که در حالت سلامت فطرت به انسان دست میدهد.

تقسیم عقل به عقل نظری و عملی
در انديشه علّامه عقل فطرى به عنوان حقيقتى معرفى شده كه به وسيله آن خير از شر در امور عملى و حق از باطل در امور نظرى تشخيص داده مى شود، مى توان گفت عقل انسانى دو گونه فعاليت مى تواند داشته باشد: فعاليت ادراكى و فعاليت عملى. و به اعتبار همين فعاليت هاى دوگانه، عقل به دو قسم نظرى و عملى قابل تقسيم مى باشد.
الف. عقل نظری
علامه حيطه كاركرد عقل نظرى را تشخيص حقيقت هر چيز مى داند و نه حكم به بدى و خوبى چيزى و رفتارى، از این رو موطن عمل عقل نظرى معانى حقيقى و غيراعتبارى است،
چون اين گونه مدركات عقلى براى خود ثبوت و تحققى مستقل از عقل دارند، و ديگر براى عقل در هنگام ادراك آنها عملى باقى نمى ماند جز اخذ و حكايت، و اين همان ادراك است و بس، نه حكم و قضاء
ايشان همچنين در خصوص منشأ عقل نظرى معتقداست:علوم كلى وفكرى كه همچون بديهيات عقلى نه ربطى به اعمال خوب و بد انسان دارد و نه ربطى به خواص اشيا، بلکه وديعه اى الهى است كه با تسخير و اعطا نصيب انسان شده است.

ب. عقل عملى
عقل عملى از ديدگاه علّامه عقلى است كه به حسن و قبح حكم مى كند، و براى ما مشخص مى كند چه عملى حسن و نيكو، و چه عملى قبيح و زشت است
ايشان موطن عمل عقل عملى را عمل آدمى دانسته است، آن هم عمل نه از هر جهت، بلكه از جهت اينكه آيا صحيح است يا نه، جايز است يا باطل، و هر معنايى كه از اين قبيل باشد امورى اعتبارى خواهد بود كه در خارج تحقق و واقعيتى ندارد، تنها محل تحققش همان موطن تعقل و ادراك است، و همين ثبوت ادراكى بعينه فعل عقل است و قائم به خود عقل، و معناى حكم و قضا همين است

علّامه طباطبائى منشأ علوم عملى را مانند علوم عقلى الهام از ناحيه حق تعالى مى داند. ايشان با استناد به آياتى همچون فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (شمس: 8) و فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيها (روم: 30) معتقد است: درستى و نادرستى افعال به وسيله عقل نظرى و يا حس قابل كشف نيست، بلكه خداوند آن را در فطرت و قلوب انسان ها قرار داده است

آفات تکریم

#یادداشت
#یادداشت_96
#مشخصات_اسلام
#جلسه_357
#سعید_خورشیدی
#تقریر

#آفات_تکریم

یکی از آفات اجرای اخلاق اسلامی و رویه مردمسالاری، که همان رویه تکریم است، این است که افراد مختلف اند و بازخوردهای متفاوتی بروز میدهند.
یکی از فضاهای مستعدی که در آن ممکن است افراد باطن خودشان را بهتر ببینند، فضای تکریم است.
در فضای تحقیر معمولا انسان ها پایین نگه داشته میشوند اما در فضای تکریم اندازه های ظروف انسان ها معلوم میشود . بعضی افراد خیلی خوب از فضای تکریم استفاده میکنند اما بعضی اینطور نیستند و در این فضا دچار خیلا و توهماتی میشوند. مقتضای برخورد تربیتی این است که گاهی فتیله تکریم را پایین بکشیم ! این کار و مانند آن، تقلاهایی است که برای جلوگیری از آفات تکریم یا هر عمل اخلاقی لازم است. البته نقیضه ای که باید از آن جلوگیری شود هم جدی است!
زمینه هایی وجود دارد که موجب میشود فرد مورد تکریم قرار رفته، چون تکریم را نمی فهمد و متوجه آن نیست، طرف مقابل را احمق تلقی کند ! مثل اینکه به او خرما تعارف شود و او در ذهن خودش بگوید : طرف مقابل از روی حماقت پول خودش را به خرما داده و بصورت رایگان به من میدهد !
( البته بای دتوجه داشت که با انگیزه های متفاوتی میشود به سراغ تکریم رفت و از آن استفاده کرد. )
یکی از آسیب های فضاهای کریمانه این است که در طرف حال خاصی ایجاد میشود و بادی او را میگیرد !
این آسیب را باید در محیط خودمان واگویه کنیم، برایش ادبیات سازی و فرهنگ سازی کنیم، تا بتوانیم جلوی آن را بگیریم و بیشترین بهره را از فضای تکریم ببریم.
این که تعامل ما در یک فضای کریمانه باشد و همه بده بستان ها در این بستر شکل بگیرد، جزء بخش های فاخر فرهنگ و تفکر اسلامی و شیعی ماست. جوامع علمی و حوزه های علمیه نسبت به این پدیده موظف هستند.
لازم است با ابزار فقاهت آسیب های هر دو جهت را مشخص کرده و راهکار جلوگیری از آن را نیز ارائه کنیم.
ما تکریم و آفات آن را در رفتار انسان حکیمی مثل حضرت آقا هم میبینیم.
ما افرادی را مشاهده میکنیم که نسبت به ایشان محبت دارند اما گرفتار یک نخوت نخبگی شده اند و در اثر همین نخوت، گاهی با ایشان درگیر هم میشوند که البته این درگیری به اندازه آن نخوت بد نیست !

رابطه ربا و تورم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_138
#جلسه_357

⭕️رابطه ربا و تورم

شهید بزرگوار می‌فرمایند که اگر سرمایه از جریان عملی خارج شود و در معرض کاستی و نابودی نباشد و صورت ذمّه به خود بگیرد، هیچ سودی به آن تعلق نمی‌گیرد و آن سودی که از این راه گرفته شود را ربا و حرام می‌دانند.
با این سخن اگر کسی ۱۰ سکه طلا امسال قرض بدهد و سال آینده همان ۱۰ سکه طلا را مطالبه کند، نه قیمت زمانی که قرض داده شده، این مطالبه ربوی به حساب می‌آید. چرا که با توجه به وجود تورم، به خصوص در طلا و سکه، افزایش قیمت اینجا وجود داشته است. و سودی است که بدون هیچ عمل و تلاشی است و سرمایه نه تنها در معرض کاستی نیست بلکه در معرض افزایش خود به خودی هم هست. و این باعث می‌شود که سنت قرض دادن آنقدر سخت و سنگین شود که کمتر کسی به سمت آن برود.
ولی اگر مشکل ربا را به گونه‌ای حل کنیم که اینکه به فرض مثال یکسال ۱۰۰ گرم طلا قرض داده است و در موعد باز پرداخت قرض، ۱۰۰ گرم طلا در ذمه او است، حال ممکن است نرخ تورم منفی بوده باشد و ارزش این ۱۰۰ گرم کمتر هم شده باشد و یا رشد تورم کم بوده باشد و تفاوت قیمت قابل توجهی نداشته باشد. و تا حدودی نوعی ریسک پذیری در آن هست البته این در جامعه‌ی کنونی ما کمتر قابل تصور است که با نرخ تورم بالایی روبه‌رو هستیم و گاها با قرض دادن طلا ممکن است چندین برابر آنچه در ربا مرسوم است، سوددهی داشته باشد.
در مسئله ربا، مسئله تورم نقش کلیدی دارد و تورم پدیده‌ی نوظهوری نیست بلکه از زمانی که پول وجود داشته است این مسئله قابل تصور است و شواهد آن در روایات ما هم وجود دارد.

بازتقریر

بسم الله الرحمن الرحیم

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_76
#جلسه_357
#بازتقریر ؟

یکی از کارهای بسیار بسیار گیرا و جذب کننده ی استاد که گاه گداری اتفاق می افتد و تاب این را دارد که عقل و صبرم بِبَرد و طاقت و هوش.. این است که ایشان گاهی مفاهیم تنقیح شده ی ضریب بالا داری را که میانمان رواج یافته و شاید گاه مبانی دین اش را هم خوب شنیدیم و ای بسا فهم هم کرده ایم در ادبیات دینی مان جایش را نشان میدهند. و مثلا میگویند فلان بحث بود که چند سال راجع به آن صحبت میکردیم و هر جا رسیدیم چکش کاری اش کردیم و … این همان فلان مفهوم دینی ماست.

مثلا امروز و دیروز در مورد « مردمسالاری » این کار را کردند، یک بار از آن تعبیری کردند که برای ذهن من موجب ارتقای زیاد بحث شد و تصوراتم از عمق مردمسالاری بالا رفت و تازه فهمیدم چققققدر بحث مهم و عمیقی بوده است. و از آن به « ولایت مومنین » تعبیر کردند.

البته نه اینکه سابقا هم به همین میزان کاربردی بودن مفهوم ولایت را درک میکردم، و یا تعین یافتگی مفهوم ولایت مومنین را در ساختار حکمرانی متوجه میشدم، و حالا که فهمیدم منظور از مردمسالاری همان ولایت مومنین است صرفا برایم مردمسالاری عمق پیدا کند بلکه ولایت مومنین هم برایم روشن تر شد، سابقا میفهمیدم که یکی از مفاهیم بلند و عمیق و اساسی اندیشه ی سیاسی اجتماعی اسلام ولایت مومنین است، که اگر ما روزی بتوانیم خوب چارچوب ها را از فضای مدرن خلاص کنیم میتوانیم آن را تحقق ببخشیم و آن وقت چه ها که شووووود… همین قدر.

و از مردمسالاری هم یک ایده ی ناب حکمرانی میفهمیدم که اگر جلو برود اکثر و بلکه همه ی مقاصد اسلامی را میتواند محقق کند و چه میکند و چه میکند و اجمالا چه تفاوت هایی دارد با اندیشه های حکمرانی دولتی مدرن و …
ولی الآن وقتی هر دو مفهوم در فضای اختصاصی خودشان قدری برایم خیس خورده بودند و ناگهان استاد پرده از این مساله برداشتند که این همان است، ناگهااااان جرقه ها بود که در ذهنم زده میشد، احساس میکردم سلسه چراغ های ریسه واری که خاموش بودند دارند روشن میشوند. و همه اش با همین جمله : مردمسالاری که همان « ولایت مومنین » است…

یا مثلا یک بار در بحث رهبری ( که البته باز رهبری هنوز آنقدر هم در ذهنمان مفهوم دین زدوده ای نیست ) ایشان میگفتند رهبری همان امامت و ولایت است و ما وقتی میگوییم رهبری داریم جایگاه را تنزل میدهیم و تنزل یافته هم با آن برخورد میکنیم….

خب این مساله الفاظش در ذهن ما چیز جدیدی نبود ولی وقتی خوب به تفاوت دو نگاه فکر میکنم میبینم خیلی تفاوت ایجاد میکند و حتی کرده است. این که ما سید علی خامنه ای ( دام ظله الشریف ) را یک امام و نائب الامام بدانیم و این منصب را هم در دستگاه مترقی اسلامی تقریرش کنیم و نه صرفا یک امر نا معلوم مقدس ( که البته مقدس هم هست حتما ) می تواند اساسا ساخت مناسبات ما با ایشان را تغییر دهد، و اینکه این نگاه کمرنگ شده است هم پیامدهای منفی ای داشته است.

یادداشتی گذرا بر ماهیت ربا

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#ازنظرایدئولوژی
#سیدمرتضی_شرافت
#جلسه_357
#یادداشت_73
#تقریر

🔰یادداشتی گذرا بر ماهیت ربا
#بخش_اول

ربا از ریشه ربو به معنای رشد و نمو است.
این تعبیر بسیار دقیق انتخاب شده است.
بعدتر به این عنوان خواهم پرداخت.

🔸پذیرش مالکیت و آزادی اقتصادی در اسلام
همان طور که پیش تر در مشخصات اسلام گفته شد، اسلام مالکیت افراد و همچنین آزادی اقتصادی را می پذیرد.
آنچه مشهود است این است که در اسلام ابزاری برای کنترل انباشت ثروت و اختلاف طبقاتی و همچنین فروپاشی های اقتصادی در نظر گرفته شده است که یکی از آنها ربا است.

🔸ریسک سرمایه گذاری
اسلام ریسک اقتصادی متوسط را می پذیرد. ریسک اقتصادی بسیار بالا، جایی که غرر رخ می دهد، نظیر قمار را ممنوع می داند. همچنین ریسک اقتصادی پایین برای سرمایه گذاری را نمی پذیرد و بر این اساس ربا را حرام اعلام می کند. اما ریسک متوسط نظیر مضاربه و مساقات و مزارعه و … که هم امکان سود و هم امکان ضرر عقلایی و قابل اندازه گیری دارد را می پذیرد.

🔸اما ربای فقهی چیست؟
به طور کلی در فقه دو نوع ربا مطرح است: ربای قرضی و ربای معاملی.

🔸ربای قرضی
ربا از متفرعات قرض است. یعنی جایی که کسی پولی را قرض دهد و بخواهد بیش از آنچه داده است پس بگیرد.
در این ربا دو نکته مهم مطرح است:
اول- ماهیت قرض، ماهیت قرض انتقال ملکیت است. یعنی فردی ملکیت مالش را به دیگری بدهد و در ازایش ضمان بگیرد یا نگیرد. و وقتی هم که ملکیت منتقل شد، دیگر نمی توان نسبت به مال دیگری ادعای انتفاع و منفعت داشت.

دوم- زمان. در قرض زمان مطرح است. یعنی وقتی کسی پولی را می گیرد، به مدتی زمان احتیاج دارد تا بتواند پس بدهد.

🔸ربای معاملی.
ربای معاملی را مشهور در مکیل و موزون می دانند. به این صورت که در مکیل و موزون اگر ثمن و مثمن از یک جنس بودند، زیاده نباید باشد.
ربای معاملی در نگاه اولی، حکم عجیبی است. و به نظر خلاف عرف است. یعنی عرف می پذیرد که یک کیلو از یک نوع برنج مرغوب، معادل دو کیلو از یک برنج نامرغوب ارزش دارد. اما چرا اسلام اصرار دارد وقتی می خواهیم این دو نوع برنج را معامله کنیم، هر چقدر از نوع مرغوب دادیم، همان مقدار از نوع نامرغوب دریافت کنیم؟!!

سوال اینجاست که چه داعیه ای بر چنین معامله ای وجود دارد؟ چرا خرید و فروش انجام نمی دهند و معامله کالا به کالا صورت می دهند. آنچه در بررسی های تاریخی مشهود است، این نوع معامله نوعی فرار از ربای قرضی بوده است. فرار از ربای قرضی، که از آن با عنوان حیل ربا هم تعبیر می کنند، هم راه های شرعی دارد و هم غیر شرعی.
به این صورت که کسی می خواهد مثلا ۱۰۰ میلیون قرض بگیرد، معادلش ۳۰ کیسه برنج می گیرد. قرض دهنده می گوید یک سال دیگر که می خواستی برنج مرا پس دهی، ۵۰ کیسه پس می دهی.

اما نکته ای که مشهود است این است که در ابواب دیگر فقهی نیز از ربا بحث شده است. مثلا در بیع سلف، یا در اجاره، یا در بیع صرف یا در مضاربه و… . که اتفاقا بخش عمده ای از روایات مربوط به ربا، در این ابواب است.

🔸معاملات ربوی
تا اینجا از ربای قرضی و ربای معاملی صحبت شد. اما از مشاهده همه آنچه در ابواب فقهی مشاهده می شود، به عنوان دیگری دست می یابیم به نام معاملات ربوی.

یعنی ربا فقط در قرض نیست. در هر نوع معامله ای ربا می تواند جاری بشود. کما این که روایات بر این مسئله تصریح دارند و فقها نیز در ابواب مختلف تصریح کرده اند که تخلصا من الربا.

🔸نظر به ربا به عنوان معنا و روح
در ابعاد اجتماعی نقش صورت معاملی و شکل ظاهری قوانین اهمیت ویژه ای دارد و سامان دهنده معاملات اجتماعی است. حال سوال این است که ربا هم یک صورت معاملی است؟
در این نوع نگاه، ربا را یک صورت معاملی در عرض سایر صور معاملی قرار نمی دهیم. بلکه ربا یک معنا و یک روح است که می تواند در همه صور معاملی جاری شود. و هر نوع معامله ای را ربوی و حرام کند.

🔸جنگ با خدا و هویت زیرساختی و محوری ربا
آنچه حرمت ربا را موکد می کند، هویت زیرساختی آن است. یعنی اگر ربا وارد جامعه ای شود، فورا محور همه معاملات و زیر ساخت اقتصاد قرار می گیرد.
همان طور که اعراب می گفتند انما البیع مثل الربا. یعنی ربا محور قرار گرفته و بیع را نیز با ربا می سنجند.
همان طور که در نظام اقتصادی سرمایه داری، معیار بررسی کارآیی و بهره وری یک پروژه، نرخ بهره است. یعنی برای این که ببینند پروژه ای سودآور است یا زیان ده، میزان سودی که کسب کرده را با نرخ بهره مقایسه می کنند و در صورتی که پایین تر از نرخ بهره باشد، آن پروژه صرفه اقتصادی ندارد.

حیل ربا

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#ازنظرایدئولوژی
#سیدمرتضی_شرافت
#جلسه_357
#یادداشت_73
#تقریر

#بخش_دوم

🔸حیل ربا
اما سوال این است که اگر ربا این قدر مخرب است، چرا در روایات حیل تخلص از ربا وارد شده است؟!
آنچه در حیل ربا مشهود است، رعایت دو نکته است:
1. قرار دادن ما به ازای واقعی و عینی برای سود است. در این حالت، اگر معامله به نحوی باشد که عرف نپذیرد، معامله سفهی است.
2. بین دو معامله الزام نباشد. یعنی اگر معامله اول صورت گرفت، مشتری و یا بایع بتوانند، معامله دوم را انجام ندهند.

با این دو قید عملا با بخش عمده ای از ربا، مقابله شده است. و سودی هم اگر قابل تصور باشد، به مرور زمان به حداقل خواهد رسید.

🔸ربا و اکل مال به باطل
ربا، سود بدون ما به ازا است. یعنی در ربا تفاوتی ندارد که یک معامله چقدر سود بدهد یا حتی ضرر بدهد. سود در ربا ثابت است و توجهی به شرایط واقعی اقتصادی ندارد. حال این چنین معامله ای را ضرب در جامعه کنید.
فرض کنید در جامعه ای نرخ بهره 10 درصد باشد. حال اگر سود میانگین معاملات اقتصادی مثلا 7 درصد باشد، 3 درصد باقی مانده نرخ بهره، از کجا باید تامین شود؟!
این 3 درصد اضافی را تولید کننده باید از جیب بدهد. اما وقتی در ابعاد اجتماعی بررسی شود، امکان پرداخت چنین سودی برای تولید وجود ندارد. لذا با پدیده ای به نام خلق پول و تورم مواجه خواهیم شد.
در حیل ربا قید اول مانع چنین سود اضافه ای می شود.

🔸بانک و فرمول ثابت ربا
بانک ها فرمول ثابت قرض، زمان، سود ثابت و جریمه تاخیر را دارند. اما چرا فقها بانک را پذیرفتند؟
وقتی ربا را به عنوان یک صورت معاملی بدانیم که تنها در قرض و معاملات مکیل و موزون جاری باشد، با تغییر صورت معاملی دیگر از ربا در امانیم. این بلایی است که بر سر ما آمده است.
اگر ربا به عنوان یک معنا فهم می شد، چنین اتفاقی نمی افتاد. و عملا نظام بانکی نمی توانست از ربا بهره بگیرد.
می توان به مسئله خلق پول نیز اشاره کرد. خلق پولی که بدون ضابطه و ترجیح خاصی به بانک های خصوصی داده شده است.
این مسئله ضرب در پول دیجیتال شده است. نگاهی آماری به میزان پول خلق شده توسط بانک های خصوصی وحشت آفرین است. که البته احتیاج به یادداشت مفصلی دارد.

می توان به آثار مخرب اقتصادی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و تمدنی ربا پرداخت.

➖پ.ن: بخش عمده ای از مطالب بالا برگرفته از مباحث فقه استاد موسوی است.

راهکار نبودن پول طلا برای جلوگیری از ربا!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_276 (بخش 1)
#جلسه_357

💠 راهکار نبودن پولطلا برای جلوگیری از ربا!

یکی از ایده هایی که اخیراً برخی از صاحبنظران اقتصاد اسلامی دنبال می کنند و تصورشان این است که با این کار به اقتصاد اسلامی نزدیک می شویم، ایده #پولطلا است؛ این ایده در واقع بازگشت به #پول_اسلامی است، با این تصور که در مورد مسئله پولی که درهم و دینار باشد دیگر پول اعتباری و خلق پول مطرح نخواهد بود و به این واسطه جلوی ربا را می گیریم و اساساً ربا به خاطر همین ماهیت اعتباری پول است که دارد ایجاد می شود.

به نظر می رسد که این تصور صحیح نباشد، یکی از بحث های پر دامنه در روایات صرف این دراهم و دینارهای مغشوش است، یعنی بخش عمده اعتبار پول اعتبار دولت و بازار است. اگر ارزش پول به اندازه طلا و نقره داخل سکه باشد می برند آب می کنند طلایش را می فرموشند و بالاترین لطمه ها را مخالفین به این شکل به دولت ها بزنند و با مشکلات اقتصادی براندازی می کنند.
طلای سکه امامی حدود 8 گرم است قیمت سکه 13 میلیون است (تازه نقد رایج هم نیست)
در روایات ما این بحث هست که تغییر ارزش یک دینار از حدود 7 درهم به 12 درهم اتفاق افتاده است یعنی حدود 70 درصد تورم وجود داشته است، و این تصور که اگر پول به صورت درهم و دینار باشد دیگر تورم ندارد تصوری خام است.

«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُتْبَةَ الْهَاشِمِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ عِنْدَهُ دَنَانِيرُ لِبَعْضِ خُلَطَائِهِ فَيَأْخُذُ مَكَانَهَا وَرِقاً فِي حَوَائِجِهِ وَ هُوَ يَوْمَ قُبِضَتْ سَبْعَةٌ وَ سَبْعَةٌ وَ نِصْفٌ بِدِينَارٍ وَ قَدْ يَطْلُبُ صَاحِبُ الْمَالِ بَعْضَ الْوَرِقِ وَ لَيْسَتْ بِحَاضِرَةٍ فَيَبْتَاعُهَا لَهُ‏ الصَّيْرَفِيُّ بِهَذَا السِّعْرِ وَ نَحْوِهِ ثُمَّ يَتَغَيَّرُ السِّعْرُ قَبْلَ أَنْ يَحْتَسِبَا حَتَّى صَارَتِ الْوَرِقُ اثْنَيْ عَشَرَ بِدِينَارٍ هَلْ يَصْلُحُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنَّمَا هِيَ بِالسِّعْرِ الْأَوَّلِ حِينَ قَبَضَ كَانَتْ سَبْعَةٌ وَ سَبْعَةٌ وَ نِصْفٌ بِدِينَارٍ قَالَ إِذَا دُفِعَ إِلَيْهِ الْوَرِقُ بِقَدْرِ الدَّنَانِيرِ فَلَا يَضُرُّهُ كَيْفَ كَانَ الصُّرُوفُ فَلَا بَأْسَ.»
وسائل الشيعة ؛ ج‏18 ؛ ص183

مشکل اصلی این است که نیاز به نقدینگی رو به تزاید است، جامعه نیاز به سرمایه گذاری دارد مخصوصا در وضعیت الان با این ساخت و سازها و … حجم طلا و نقره همیشه کم است لذا همیشه با مشکل کمبود نقدینگی مواجه می شوی. عدم توان تأمین نقدینگی بازار تورم بالایی ایجاد می کند.
قدیم هم همینطور بوده، نیاز به نقدینگی ایجاد میشده حکومت در ضرب های جدید اگر نقره 72 گندم یا 18 نخود وزنش بوده، 2 گندم را کم می کرده، کم کم لو می رفت، بعد به جای 2 گندم سه چهار گندم کم می کردند یکی دو نخود سرب می زدند. کم کم با سنگ محک این ناخالصی ها را می فهمیدند.
جنگ می شد حاکمیت نقدینگی زیادی لازم داشت. باز هم ناخالصی را زیاد می کردند، و با سنگ محک لو می داد.
از یک زمانی به بعد درهم ستوق می زدند (سه توی) لایه های رویین را خالص می زدند و با لحیم کاری یک لایه مس یا سرب یا حتی خاک داخلش می گذاشتند. با این حالت حتی با سنگ محک هم نمی فهمیدند.

راهکار نبودن پول طلا برای جلوگیری از ربا!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_276 (بخش 2)
#جلسه_357

💠 راهکار نبودن پولطلا برای جلوگیری از ربا!

لذا نیاز به تامین نقدینگی به سمت ضرب پول می رفت.
فقط هم تقلب نبود. هر جا حاکمیت زورش زیاد می شد و اعتبارش زیاد بود می توانست این اعتبار را اعمال کند به این سمت می رفت که ناخالصی ها را زیاد کند و با اعتبار خودش آن را جا بیندازد. تا زمان امیرالمؤمنین یا بعضی نقل ها عمر ضرب سکه آنچنانی نداشتیم، سکه رومی و ایرانی بود خالص هم بودند، چون اگر کسی ناخالصی می زد رقیب او بازار را به دست می گرفت، از زمان اواخر بنی امیه با مشورت و اصراری که حضرت امام باقر ع می کنند عبدالملک بن مروان سکه اسلامی ضرب می کنند؛ کم کم به این سمت می رویم که ناخالصی سکه ها زیاد می شود دلیلش هم ضعف نیست، بلکه قوتی است که اسلام دارد که توانسته بود امپراتوری های ایران و روم را شکست بدهد، لذا حاکمیت هر چه دلش می خواهد ناخالصی می زند.
از مجموع روایات آدم اینطوری می فهمد که اولا تورم زیاد آنجا هست، ثانیا نیاز به نقدینگی زیاد بعلاوه اعتبار و قدرت حاکمیت باعث افزایش ناخالصی در سکه ها می شود. الان شما سکه امامی می زنی با خلوص 900 از 1000 ولی اینطور نمی ماند شما نتوانید نقدینگی را تأمین کنید مجبور هستید به افزایش ناخالصی تن بدهید.
در قدیم صراف ها حواله داشتند، در روایات هم بحث حواله آمده (حتی بحث چک هم از عربی رفته، صک بوده و شده چک) صراف می دید حواله هایی که می دهد هیچ وقت به همان میزان طلایی که دارد حواله به سمتش نمی آید که طلایش را پس بدهد، لذا مثل الان که بانک ها دارند خلق اعتبار می کنند صراف ها خلق اعتبار می کردند، یعنی بیش از آن چیزی که طلا ذخیره داشت حواله می داده است؛
بعد حاکمیت می دیده چرا همه پول ها را این صراف های پدرسوخته بخورند، خود حاکمیت می آمده وسط و حواله می داد و حواله های حاکمیت هم اعتبارش بیشتر بود و هیچ وقت هم حاکمیت به اندازه ای که حواله می داده طلا ذخیره نداشته است.
مثل الان که بانک ها یک ذخیره قانونی دارند، باید 20 درصد پولی که شما سپرده می گذاری را نگه دارند بقیه را می توانند وام بدهند، همین نقدینگی وحشتناکی درست می کند. نقدینگی الان در جامعه نقدینگی ایجاد شده توسط بانک مرکزی نیست، بلکه بانک ها دارند ایجاد می کنند. 80 درصد سپرده شما را وام می دهد دوباره 80 درصد آن وام را هم می تواند وام بدهد و همنیطور یک اعتبار روی اعتبار وحشتناکی ایجاد می شود.
در فضای حواله هایی که صراف های قدیم می دادند هیچ وقت به اندازه 100 کیلو طلا که حواله داده بود، درخواست نداشته با تجربه به دست می آورد که همیشه به اندازه مثلا 40 کیلو حواله ها بر می گردد لذا به اندازه 60 کیلو طلا حواله اضافه بدون پشتوانه می دادند.

در دوران معاصر هم آمریکا معاهده برتون وودز که می گفت باید به اندازه پول هایی که چاپ می شود باید طلا ذخیره داشته باشند، را لغو می کند، دلیلش هم این بود که نمی توانم به اندازه دلارهایی که چاپ می کنم طلا ذخیره کنم، حاکمیت ها هم از خدایشان بود و استقبال کردند؛ دیگر پشتوانه پول طلا نیست.

لذا پول کاغذی را به پول طلا تغییر بدهیم مشکل را حل نمی کند.
.

نگاه کلان در فقه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_76
#جلسه_357
#قالب ؟

🔰 نگاه کلان در فقه
آنچه به عنوان روش استنباط در احکام و حیطه فقه معهود و معمول است، اینست که مستنبط به قصد کشف یک حکم شرعی خاص، به بررسی ادله اربعه (بیشتر روایات و آیات و با تکیه بر اجماع یا شهرت یا اقوال موجود) می پردازد و نتیجه می گیرد که حکم شرعی در این مورد، کذاست.
سوالی که مطرح می شود، اینست که نگاه کلان و نظام واره به یک باب از ابواب فقهی و یا یک عنوان از عناوین فقهی، در استنباط احکام شرعی و یا به عبارتی دیگر، در فهم بهتر دین اسلام در حوزه رفتار، تاثیری ندارد؟
مثال مشخصی به نظر بنده نمی رسد، ولی فکر می کنم در مسائلی مثل ربا که بسیار عرفی است و به انحاء مختلف در همه زمان ها وجود داشته، فهم دقیق کارکرد سرمایه و بازار کار، می تواند به فهم بهتر نگاه اسلام به ربا تاثیر داشته باشد و از فتواهای منفعل خارج شویم و بتوانیم راه فقهی برون رفت از این شرایط که ربا تبدیل به یک سیستم در نظام جمهوری اسلامی شده را، بیابیم. نوع نگاه نظام واره شهید مطهری که خودشان فقیه و مجتهد هم بودند، می تواند در این زمینه به ما کمک کند.
اینکه ما بدانیم اینکه مثلا قبح ربا تا حد جنگ با خدا بالا رفته و این همه نهی در این زمینه وارد شده، در واقع شارع می خواهد در تعامل سرمایه و بازار، چه اتفاقی نیفتد، باعث می شود که دقیق تر و با نگاهی متفاوت به آیات و روایاتی که در این زمینه هست، بنگریم؛ مشابه آنچه از نحوه ورود استاد موسوی در دوره فقه حکومتی در باب زکات در فقه اقتصاد، یا در باب امر به معروف و نهی از منکر در فقه سیاست دیدیم.
البته، این نوع ورود به فقه، مرز باریکی با تحمیل عقیده خود بر شرع دارد، که باید به خوبی کرانه های این مرزها شناخته و بررسی شود.

رموز و اسرار پیشرفت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_137
#جلسه_357
#اندیشه_شورا / #اندیشه_مشورت
#باز_تقریر

🔰رموز و اسرار پیشرفت:
◀️مشورت پیامبر (صلی الله علیه و آله) یکی از رموز پیشرفت سریع مسلمین

💠رهبر مقام معظم رهبری با رمزگشایی از اسرار پیشرفت سریع و بی سابقه مسلمین در آغاز تاریخ اسلام، امر شورا و مشورت را یکی از این رموز قلمداد نموده اند:
“تشکیل مجالس مقننه به شکل فعلی در کشورهای اسلامی در یک قرن اخیر رایج شده ولی در اصل، اسلام منادی و پیشرو برپایی حکومتهای مردمی و شورایی در چهارچوب وحی و قوانین الهی است. پیامبر گرامی اسلام به فرمان الهی «و شاورهم فی‌الامر»(۱) در مهمات حکومتی اسلام مشورت می‌فرمودند و حتّی در صورت غلبه رأی جمع بر نظر مبارک ایشان، در مواردی به نظر اصحاب عمل می‌کردند. شاید بتوان گفت که این امر یکی از رموز پیشرفت سریع و بی‌سابقه مسلمین در آغاز تاریخ اسلام بوده است.”

۱۳۷۸/۰۳/۲۵- پیام به کنفرانس بین‌المجالس اسلامی‌

اینکه نبی ختمی در صورت غلبه رأی جمع بر نظر مبارک شان در چارچوب شریعت در مواردی عمل به نظر اصحاب کرده اند خود نشان دهنده جایگاه والا و رویکرد مترقی اسلام نسبت به امر مشورت و شورا می باشد.

چه امر شورا و مشورت را فناوری ای در جهت نیل به حق و حقیقت و وجه حقانی امور بدانیم و چه سازوکاری تربیتی برای تربیت امت اسلامی و چه فناوری اجتماعی فرهنگی در جهت اثاره دفائن عقول و برپایی کارخانه انسان سازی و چه راهی در جهت نیل به مرتبت عقلانیت تمدن به غایت برپایی تمدن اسلامی و چه یک چارچوب حقوقی برای سامان حکومت و حکمرانی مردمی همه نشانگر این مطلب می باشد که امر شورا و مشورت یک ضرورت انکار نشدنی برای تحقق حیات طیبه اسلامی می باشد.

مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_357
#تقریر
جلسه357-14000914

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

یکی از آفاتی که در اجرای اخلاق اسلامی و پیش گرفتن رویه ی مردم سالاری وجود دارد، که همان رویه ی تکریم است این است که افراد مختلف هستند و یکی از فضاهای مستعدی هم که بشود افراد باطن خودشان را بهتر ببینند همین فضای تکریم است.

در فضای تحقیر افراد مخفی می شوند، اما در فضای تکریم اندازه های ظروف انسان ها بهتر معلوم میشود، بعضی ها خیلی خوب از فضای تکریم استفاده می کنند و رشد می کنند. بعضی ها هم می بینید که دچار توهمات و خیلاء می شوند.

ما این را در رفتار انسان حکیمی مانند حضرت آقا با اطرافیانشان می بینیم که مثلا حضرت آقا را دوست دارند ولی دچار یک نخوت نخبگی هم شده اند و با ایشان درگیر هم می شوند! البته درگیر شدن خیلی مشکل ندارد اما اینکه در طرف یک حالی ایجاد شود و بادی او را بگیرد، یکی از آسیب های فضای کریمانه است.

این ها قسمت های فاخر حیات شیعی ما است. اینکه شما در مدار کرامت تعامل کنید.

ما در تعامل با حضرت آقا واقعا خوب درخشیدیم؛ اما نمی شود این را به همه نسبت داد. اینجا باید رفتارهای خام را تذکر داد و جلوگیری کرد. ما چقدر در این چهل سال به این مسئله رسیدگی کردیم؟ نحوه ی تعامل با ولی، ما خیلی راحت استراحت می کنیم! این در قرآن هم منعکس شده است، و تعامل با رسول اکرم ص را تذکر داده است. رعایت نکردن این نکته هزینه های زیادی درست می کند. اینکه شما بخواهید وقت های حضرت آقا را منحرف بکنید.

حوزه باید متوجه حیات نوین خود بشود و روی این دست مسائل باید کار فقاهتی بکند. یک بخشی می شود تعامل با ولی جامعه، شبهاتی که مطرح می شود را پاسخ دادن و تبدیل کردن به یک منشور اخلاقی و یک شیوه نامه مترقی، که کسانی که نزدیک هستند یا دور هستند با ایشان چگونه باید برخورد بکنند که یک رفتار بهینه محسوب شود.

🔰ربا

شهید مطهری به بحث ربا زیاد پرداخته اند.

🔺فلسفه ی حرمت ربا
➖حرمت ربا از زاویه ی برده داری.
ایشان ریشه های برده داری را مورد بررسی قرار می دهند: روحیه ی به استخدام درآوردن؛ افکار تبعیضی؛ مالکیت و عدم توان ادای دین، از اینجا یک نقبی به قرض ربوی می زنند و می گویند که قرض ربوی معمولا اینگونه است که قرض گیرنده از سر نداری مجبور است و گاهی از اوقات توان پرداخت سودهای سنگین را هم ندارد و تن به برده شدن می دهد.
این طبیعت تعامل ربوی است.

حتی بعضی از ربا دهندگان سود حاصل از معامله ی ربوی را نمی خواهند، آن قسمت برده داری را مطالبه می کنند. این ها می بینید که فیلسوف تر هستند که مسائل مالی برایشان مطرح نیست!

🔺بانک های ربوی.
ایشان می فرماید که این پول عینیت دارد. زمانی که پول را تبدیل به قرض می کنیم، این را تبدیل به یک امر اعتباری می کنیم و در ضمه می باشد و هیچ دسترسی به آن نیست و کاملا از همه ی آفات مصون است. ایشان می فرماید که این خیلی آسیب زا است.

➖قرض ربوی از نظر طبیعت حقوقی
قبل از اینکه بررسی کنیم که شریعت ربا را حرام کرده است یا خیر، بیایید طبیعت این قرض ربوی را بررسی کنیم.

قرض ربوی را مقایسه می کنند با اینکه شما منزل خود را به یک مستمند بدهید! اینجایی که شما قرض می دهید و از او سود می خواهید اسلام جلوگیری می کند ولی خانه را که به آن مستمند می دهید و از او کرایه می خواهید، اسلام فقط نصیحت اخلاقی می کند.

❓ این بحث ها کلامی است؟
• به یک معنا می شود گفت که همه ی بحث های اخلاقی و هستی شناسی و فقهی تان از یک زاویه ی نگاهی کلامی است. کلام مدافع است و می خواهد از گزاره های دینی دفاع کند و باید یک زبان برون دینی را استخدام کند. برای پی بردن به حقانیت گزاره های دینی شما نمی توانید از گزاره های دینی استفاده کنید. کلم الناس علی قدر عقولهم، همین جا معنا پیدا می کند. شما باید با همین زبان و در همان موقف عقلی که او قرار دارد، صحبت بکنید. اگر او رشد کرده باشد و به قلمرو دین رسیده باشد، عقل نوین پیدا کرده است و باید به گونه ای دیگر با او سخن بگویید.(یعنی اگر عقل او به اندازه ای رشد کرده بود که شریعت را عقلانی دانست، حتی شمامی توانید با از ادبیات قرآنی و فقهی هم برای اثبات گزاره های دینی استفاده کنید).

آزاد_اندیشی

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_357
#یادداشت_104
#آزاد_اندیشی

بنظر میرسد آنچه پشتیبان اصلی در مساله ی آزاد اندیشی است در جانب کسی که میخواهد آزاد اندیش باشد احساس هویت و عزت نفس است.
این احساس عزت و ارزشمندی شخص است که به او اجازه ی تفکر و اندیشیدن در همه ی آن چیزهایی که به او القا کرده اند میدهد.
فردی که احساس هویت نمیکند دائما در تبعیت و همراهی اندیشه ی غالب جامعه و یا جوسازی ها، بدنبال کسب هویت و ارزش است.
و اما در جانب کسی که میخواهد مخاطبِ آزاد اندیشی و مروج آن در جامعه باشد بیش از هر چیزی به حق خواهی و حق طلبی و کرنش در برابر حق نیاز دارد و در اولویت دوم سعه ی صدر و صبوری در برابر حرفهای غیر حقّی که ممکن است به او زده شود.
شخصی که میخواهد بستر آزاد اندیشی را فراهم کند به هیچ وجه نگران نتیجه ای که افراد به آن میرسند نیست زیرا اولا خودِ آزاد اندیشی را یک هدف مهم و بخشی از رشد و تکامل افراد میداند و ثانیا خودش بدنبال حق است و نگران حرف حقی که او را زیر سوال ببرد یا به ضرر خودش باشد نیست و ثالثا سعه ی صدر کافی برای شنیدن سخنان نابحق را در خود ایجاد کرده است…
امیرمومنان علی علیه السلام در نامه ای که به مالک می نویسند می فرمایند:
… و تجلس لهم(توده ی مردم ضعیف) مجلسا عامّا فتتواضع فیه لله الذی خلقک(در برابر حضرت حق متواضع باش) و تقعد(باز دار)عنهم جندک و أعوانک … حتی یکلّمک متکلمهم غیر متتعتع(بدون اضطراب در سخن گفتن)، فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی غیر موطن: لن تقدس(رستگار نمیشود) أمّة لا یوخذ للضعیف فیها حقّه من القوی غیر متتعتع(مساله ی رستگاری أمت است.)
ثم احتمل الخرق منهم و العیّ(درشتی و سخنان ناهموار انان را بر خود هموار کن) و نحّ عنهم الضیق و الأنف(تنگ نظری و خود بزرگ بینی را از خود دور ساز) یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمته و یوجب لک ثواب طاعته و أعط ما اعطیت هنیئا وامنع فی احمال و إعذار(باز داشتن هایت با پوزش همراه باشد)

سود سرمایه در اسلام

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سود_سرمایه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_133
#جلسه_356
#سوال

🔰سود سرمایه در اسلام🔰

در اقتصاد غربی، چیزی به نام سود سرمایه وجود دارد. یعنی هر میزان سرمایه یک مقدار سود دارد و این مقدار را نظام سرمایه داری مشخص می کند. برای مثال وقتی یک محصول توسط تولید کننده تولید می شود، در حین قیمت گذاری علاوه بر سود و حق الزحمه تولید، سود سرمایه ای که برای کار خوابنده است را نیز محاسبه می کند. و بر روی قیمت نهایی محاسبه می کند.
اما سوال در فضای اقتصاد اسلامی این است که آیا این سود سرمایه در اسلام نیز وجود دارد؟ یعنی آیا در فضای معاملات چیزی به عنوان سود سرمایه باید محاسبه شود؟
علی الظاهر با توجه به قرارداد های اسلامی مانند مضاربه و … این سود مورد پذیرش اسلام قرار گرفته است. اما مسئله اصلی این است که این سود را چه کسی باید تعیین کند؟ و نکته بعدی این که حتی در همان مضاربه، صاحب سرمایه سود سرمایه خویش را می گیرد و یا در سود زحمت آن شخص شریک می شود؟
شاید بتوان این گونه ادعا کرد که بررسی مسئله سود سرمایه از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه ربا می باشد؟!

قبله ی قلوب قبله ی عقول

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_136
#جلسه_356
#اندیشه_قبله
#باز_تقریر

🔰#قبله_قلوب – #قبله_عقول

قبله از ریشه قبل می آید. در معجم مقاییس اللغة این ریشه و به تبع آن کلمه قبله اینچنین توصیف گشته است:

(قَبَلَ) الْقَافُ وَالْبَاءُ وَاللَّامُ أَصْلٌ وَاحِدٌ صَحِيحٌ تَدُلُّ كَلِمُهُ كُلُّهَا عَلَى مُوَاجَهَةِ الشَّيْءِ لِلشَّيْءِ
وَالْقِبْلَةُ سُمِّيَتْ قِبْلَةً لِإِقْبَالِ النَّاسِ عَلَيْهَا فِي صَلَاتِهِمْ،

انسان مشتمل بر جهان عقاید و عواطفی است. اینکه این جهان رو به چه سویی دارد به تعبیر دیگر اینکه عقل و قلب انسان اقبال به چه امری دارد و چه چیز را متولی جهان عقاید و عواطف خویش ساخته است در سرنوشت آدمی بسیار مهم است.

به تعبیر دیگر قبله جهت عبودیت را مشخص میکند. جهت اطاعت و مودت و معیت را مشخص میکند. قبله قلوب و قبله عقول همان جهتی است که انسان سرسپردگی اش بدان سوست. همان جهتی که میل و گرایش انسان بدان جهتست. همان جهتی است که انسان جهان حب و بغض انسان بر مدار آن جهت شکل میگیرد. همان جهتی است که جهان ارتباطی و اخوتی و معیتی انسان بنا بر آن شکل میگیرد.

در حدیث قدسی آمده است:

قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً.
امام باقر عليه السلام فرمود: خداي تبارك و تعالي فرموده است: هر آينه عذاب ميكنم هر رعيتي را كه در اسلام با پيروي از امام ستمگري كه از جانب خدا نيست دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت باعمال خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه در ميگذرم از هر رعيتي كه در اسلام با پيروي از امام عادل از جانب خدا دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت بخود ستمگر و بدكردار باشد.

شاید یک وجه این مطلب تاکید چندین باره بر عذاب رعیت مسلمان که پیروی از امام ستمگر میکنند از آن رو باشد که آن امام ستمگر یک قبله اجتماعیست که هر چند هم حسن فعلی اجتماعی آن اجتماع داشته باشد اما چون جهت و قبله این فعل به سوی باطل است تعذیب ایشان قطعی و حتمی است.

یا در حدیثی دیگر حضرت امیر علیه السلام می فرمایند:
یستدل على ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بالفروع (بالغرور) و تقدیم الاراذل و تإخیر الافاضل.

شاید یک وجه این مطلب که تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل سبب استحاله و شکست دول میگردد این باشد که وقتی اراذل مقدم شدند، مرتبت و رفعت یافتند اینان قبله اجتماعی جامعه را معماری میکنند و نتیجه معماری قبله اجتماعی به دست ارذلون چیزی جز شیوع دنائت و رذالت نخواهد بود.
.