آیا آزاداندیشی باید گفتمان عمومی شود؟
حضرت آقا می فرمایند:«آزاداندیشی جایش توی تلویزیون نیست؛ آزاداندیشی جایش توی جلسات تخصصی است. مثلاً فرض کنید در زمینهی فلان مسئلهی سیاسی، یک جلسهی تخصصىِ دانشجوئی بگذارید؛ دو نفر، پنج نفر، ده نفر بیایند آنجا با همدیگر بحث کنند؛ این میشود آزاداندیشی. همین جور، بحث سر معارف اسلامی است؛ همین جور، بحث سر تفکرات مکاتب گوناگون جهانی است؛ همین جور، بحث سر یک مسئلهی علمی است. بنابراین جلسه باید جلسهی تخصصی باشد؛ والّا توی جلسات عمومی و در صدا و سیما دو نفر بیایند بحث کنند، آن کسی که حق است، لزوماً غلبه نخواهد کرد؛ آن کسی غلبه خواهد کرد که بیشتر عیّارىِ کار دستش است و میتواند بازیگری کند؛ مثل قضیهی عکس مار و اسم مار. گفت: کدام یکی مار است؟ مردم با اشاره به عکس مار گفتند: معلوم است، مار این است. بنابراین آزاداندیشی در جلسات تخصصىِ متناسب با هر بحثی باید باشد؛ در محیطهای عمومی جای آن بحثها و مناظرهها نیست.» (بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان1389/05/31)
سؤالی که به نظر بنده می رسد، اگر مد نظر آقا و ما این است که آزاداندیشی و آزادی بیان مختص محیط های تخصصی است و نه محیط عمومی جامعه، آیا باید آزاداندیشی گفتمان عمومی شود؟ بخصوص که معمولا عوام جامعه اولا – همانطور که حضرت آقا فرمودند – توان کافی برای تشخیص حق و باطل در گفتگوهای تخصصی و مناظرات علمی را، ندارند.
دوما بین نظریه و علم به راحتی نمی توانند تفکیک قائل شوند.
سوما مغالطات را در استدلال به خوبی نمی شناسند و کشف نمی کنند.
لذا، اگر آزاداندیشی را گفتمان عمومی کنیم، زمینه برای سوء استفاده و شانتاژ عمومی و بازی های رسانه ای به خوبی فراهم شده و اتفاقا حق طلبی و حق گرایی به شدت در جامعه تحت الشعاع قرار می گیرد.