نقش قواعد در فضاهای پیچیده
#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_265
#جلسه_347
💠 نقش قواعد در فضاهای پیچیده
وقتی گفته می شود «قاعده این است که در تزاحم حق فرد و جامعه حق جامعه مقدم است.» این نکته به ذهن خطور می کند که در موارد مصداقی پیچیدگی های بیشتری از این قاعده وجود دارد و واقعاً نیاز به بررسی سر صحنه و موردی هست.
این سخن درست است اما نباید از نقش ارزشمند قواعد برای انتظام بخشیدن به حیات انسانی غفلت کرد، وقتی قبل از ورود در کثرات و جزئیات یا با استفاده از لایه های بنیادین و سرریز شدن آن به لایه ایدئولوژی و یا با انتزاع از کف صحنه بایدها یک قاعده کلی استخراج می شود، این قاعده نقش مهمی به سامان دادن آن عرصه دارد. این قاعده بالای سر همه استنباط های ما قرار می گیرد و برداشت های ما از همه منابع را رنگ خواهد زد، در تعارضاتی که در هنگام ظهورگیری از منابع مختلف ایجاد می شود نجات بخش ما خواهد بود، و در نهایت هم اگر نتوانستیم به استنباط احرازی برسیم، در هنگام تعیین یک عمل برای بلاتکلیف نماندن، قاعده اصل عملی را جهت دهی ویژه می کند.
از یک برش دیگر قاعده حتی در هنگام امتثال نیز راهگشا خواهد بود، در موارد شک قاعده تکلیف را معین می کند، مثلاً در مواردی که شک بین مقدم داشتن حق فرد و حق جامعه ایجاد می شود، قاعده می آید و ما را از این شک خارج می کند و تقدم حق جامعه را ثبیت می کند.
ضمن اینکه در ما نحن فیه یعنی «قاعده تقدم حق جامعه بر فرد عند التزاحم» استاد شهید مطهری یک تبصره را اضافه کرده اند که ما را از وارد کردن این قاعده با وجود پیچیدگی های مصادیق آن نمی ترساند، آن هم این است که ایشان می فرمایند: «حاكم شرعی در اين موارد تصميم میگيرد.» [1] این یعنی وارد کردن یک عنصر پایان دهنده به نزاع در موارد پیچیده عملیاتی شدن این قاعده را تسهیل می کند.
[1] مجموعه آثار شهيد مطهري (وحى و نبوت)، ج2، ص: 242