بازتقریر

بسم الله الرحمن الرحیم

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_76
#جلسه_357
#بازتقریر ؟

یکی از کارهای بسیار بسیار گیرا و جذب کننده ی استاد که گاه گداری اتفاق می افتد و تاب این را دارد که عقل و صبرم بِبَرد و طاقت و هوش.. این است که ایشان گاهی مفاهیم تنقیح شده ی ضریب بالا داری را که میانمان رواج یافته و شاید گاه مبانی دین اش را هم خوب شنیدیم و ای بسا فهم هم کرده ایم در ادبیات دینی مان جایش را نشان میدهند. و مثلا میگویند فلان بحث بود که چند سال راجع به آن صحبت میکردیم و هر جا رسیدیم چکش کاری اش کردیم و … این همان فلان مفهوم دینی ماست.

مثلا امروز و دیروز در مورد « مردمسالاری » این کار را کردند، یک بار از آن تعبیری کردند که برای ذهن من موجب ارتقای زیاد بحث شد و تصوراتم از عمق مردمسالاری بالا رفت و تازه فهمیدم چققققدر بحث مهم و عمیقی بوده است. و از آن به « ولایت مومنین » تعبیر کردند.

البته نه اینکه سابقا هم به همین میزان کاربردی بودن مفهوم ولایت را درک میکردم، و یا تعین یافتگی مفهوم ولایت مومنین را در ساختار حکمرانی متوجه میشدم، و حالا که فهمیدم منظور از مردمسالاری همان ولایت مومنین است صرفا برایم مردمسالاری عمق پیدا کند بلکه ولایت مومنین هم برایم روشن تر شد، سابقا میفهمیدم که یکی از مفاهیم بلند و عمیق و اساسی اندیشه ی سیاسی اجتماعی اسلام ولایت مومنین است، که اگر ما روزی بتوانیم خوب چارچوب ها را از فضای مدرن خلاص کنیم میتوانیم آن را تحقق ببخشیم و آن وقت چه ها که شووووود… همین قدر.

و از مردمسالاری هم یک ایده ی ناب حکمرانی میفهمیدم که اگر جلو برود اکثر و بلکه همه ی مقاصد اسلامی را میتواند محقق کند و چه میکند و چه میکند و اجمالا چه تفاوت هایی دارد با اندیشه های حکمرانی دولتی مدرن و …
ولی الآن وقتی هر دو مفهوم در فضای اختصاصی خودشان قدری برایم خیس خورده بودند و ناگهان استاد پرده از این مساله برداشتند که این همان است، ناگهااااان جرقه ها بود که در ذهنم زده میشد، احساس میکردم سلسه چراغ های ریسه واری که خاموش بودند دارند روشن میشوند. و همه اش با همین جمله : مردمسالاری که همان « ولایت مومنین » است…

یا مثلا یک بار در بحث رهبری ( که البته باز رهبری هنوز آنقدر هم در ذهنمان مفهوم دین زدوده ای نیست ) ایشان میگفتند رهبری همان امامت و ولایت است و ما وقتی میگوییم رهبری داریم جایگاه را تنزل میدهیم و تنزل یافته هم با آن برخورد میکنیم….

خب این مساله الفاظش در ذهن ما چیز جدیدی نبود ولی وقتی خوب به تفاوت دو نگاه فکر میکنم میبینم خیلی تفاوت ایجاد میکند و حتی کرده است. این که ما سید علی خامنه ای ( دام ظله الشریف ) را یک امام و نائب الامام بدانیم و این منصب را هم در دستگاه مترقی اسلامی تقریرش کنیم و نه صرفا یک امر نا معلوم مقدس ( که البته مقدس هم هست حتما ) می تواند اساسا ساخت مناسبات ما با ایشان را تغییر دهد، و اینکه این نگاه کمرنگ شده است هم پیامدهای منفی ای داشته است.

یادداشتی گذرا بر ماهیت ربا

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#ازنظرایدئولوژی
#سیدمرتضی_شرافت
#جلسه_357
#یادداشت_73
#تقریر

🔰یادداشتی گذرا بر ماهیت ربا
#بخش_اول

ربا از ریشه ربو به معنای رشد و نمو است.
این تعبیر بسیار دقیق انتخاب شده است.
بعدتر به این عنوان خواهم پرداخت.

🔸پذیرش مالکیت و آزادی اقتصادی در اسلام
همان طور که پیش تر در مشخصات اسلام گفته شد، اسلام مالکیت افراد و همچنین آزادی اقتصادی را می پذیرد.
آنچه مشهود است این است که در اسلام ابزاری برای کنترل انباشت ثروت و اختلاف طبقاتی و همچنین فروپاشی های اقتصادی در نظر گرفته شده است که یکی از آنها ربا است.

🔸ریسک سرمایه گذاری
اسلام ریسک اقتصادی متوسط را می پذیرد. ریسک اقتصادی بسیار بالا، جایی که غرر رخ می دهد، نظیر قمار را ممنوع می داند. همچنین ریسک اقتصادی پایین برای سرمایه گذاری را نمی پذیرد و بر این اساس ربا را حرام اعلام می کند. اما ریسک متوسط نظیر مضاربه و مساقات و مزارعه و … که هم امکان سود و هم امکان ضرر عقلایی و قابل اندازه گیری دارد را می پذیرد.

🔸اما ربای فقهی چیست؟
به طور کلی در فقه دو نوع ربا مطرح است: ربای قرضی و ربای معاملی.

🔸ربای قرضی
ربا از متفرعات قرض است. یعنی جایی که کسی پولی را قرض دهد و بخواهد بیش از آنچه داده است پس بگیرد.
در این ربا دو نکته مهم مطرح است:
اول- ماهیت قرض، ماهیت قرض انتقال ملکیت است. یعنی فردی ملکیت مالش را به دیگری بدهد و در ازایش ضمان بگیرد یا نگیرد. و وقتی هم که ملکیت منتقل شد، دیگر نمی توان نسبت به مال دیگری ادعای انتفاع و منفعت داشت.

دوم- زمان. در قرض زمان مطرح است. یعنی وقتی کسی پولی را می گیرد، به مدتی زمان احتیاج دارد تا بتواند پس بدهد.

🔸ربای معاملی.
ربای معاملی را مشهور در مکیل و موزون می دانند. به این صورت که در مکیل و موزون اگر ثمن و مثمن از یک جنس بودند، زیاده نباید باشد.
ربای معاملی در نگاه اولی، حکم عجیبی است. و به نظر خلاف عرف است. یعنی عرف می پذیرد که یک کیلو از یک نوع برنج مرغوب، معادل دو کیلو از یک برنج نامرغوب ارزش دارد. اما چرا اسلام اصرار دارد وقتی می خواهیم این دو نوع برنج را معامله کنیم، هر چقدر از نوع مرغوب دادیم، همان مقدار از نوع نامرغوب دریافت کنیم؟!!

سوال اینجاست که چه داعیه ای بر چنین معامله ای وجود دارد؟ چرا خرید و فروش انجام نمی دهند و معامله کالا به کالا صورت می دهند. آنچه در بررسی های تاریخی مشهود است، این نوع معامله نوعی فرار از ربای قرضی بوده است. فرار از ربای قرضی، که از آن با عنوان حیل ربا هم تعبیر می کنند، هم راه های شرعی دارد و هم غیر شرعی.
به این صورت که کسی می خواهد مثلا ۱۰۰ میلیون قرض بگیرد، معادلش ۳۰ کیسه برنج می گیرد. قرض دهنده می گوید یک سال دیگر که می خواستی برنج مرا پس دهی، ۵۰ کیسه پس می دهی.

اما نکته ای که مشهود است این است که در ابواب دیگر فقهی نیز از ربا بحث شده است. مثلا در بیع سلف، یا در اجاره، یا در بیع صرف یا در مضاربه و… . که اتفاقا بخش عمده ای از روایات مربوط به ربا، در این ابواب است.

🔸معاملات ربوی
تا اینجا از ربای قرضی و ربای معاملی صحبت شد. اما از مشاهده همه آنچه در ابواب فقهی مشاهده می شود، به عنوان دیگری دست می یابیم به نام معاملات ربوی.

یعنی ربا فقط در قرض نیست. در هر نوع معامله ای ربا می تواند جاری بشود. کما این که روایات بر این مسئله تصریح دارند و فقها نیز در ابواب مختلف تصریح کرده اند که تخلصا من الربا.

🔸نظر به ربا به عنوان معنا و روح
در ابعاد اجتماعی نقش صورت معاملی و شکل ظاهری قوانین اهمیت ویژه ای دارد و سامان دهنده معاملات اجتماعی است. حال سوال این است که ربا هم یک صورت معاملی است؟
در این نوع نگاه، ربا را یک صورت معاملی در عرض سایر صور معاملی قرار نمی دهیم. بلکه ربا یک معنا و یک روح است که می تواند در همه صور معاملی جاری شود. و هر نوع معامله ای را ربوی و حرام کند.

🔸جنگ با خدا و هویت زیرساختی و محوری ربا
آنچه حرمت ربا را موکد می کند، هویت زیرساختی آن است. یعنی اگر ربا وارد جامعه ای شود، فورا محور همه معاملات و زیر ساخت اقتصاد قرار می گیرد.
همان طور که اعراب می گفتند انما البیع مثل الربا. یعنی ربا محور قرار گرفته و بیع را نیز با ربا می سنجند.
همان طور که در نظام اقتصادی سرمایه داری، معیار بررسی کارآیی و بهره وری یک پروژه، نرخ بهره است. یعنی برای این که ببینند پروژه ای سودآور است یا زیان ده، میزان سودی که کسب کرده را با نرخ بهره مقایسه می کنند و در صورتی که پایین تر از نرخ بهره باشد، آن پروژه صرفه اقتصادی ندارد.

حیل ربا

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#ازنظرایدئولوژی
#سیدمرتضی_شرافت
#جلسه_357
#یادداشت_73
#تقریر

#بخش_دوم

🔸حیل ربا
اما سوال این است که اگر ربا این قدر مخرب است، چرا در روایات حیل تخلص از ربا وارد شده است؟!
آنچه در حیل ربا مشهود است، رعایت دو نکته است:
1. قرار دادن ما به ازای واقعی و عینی برای سود است. در این حالت، اگر معامله به نحوی باشد که عرف نپذیرد، معامله سفهی است.
2. بین دو معامله الزام نباشد. یعنی اگر معامله اول صورت گرفت، مشتری و یا بایع بتوانند، معامله دوم را انجام ندهند.

با این دو قید عملا با بخش عمده ای از ربا، مقابله شده است. و سودی هم اگر قابل تصور باشد، به مرور زمان به حداقل خواهد رسید.

🔸ربا و اکل مال به باطل
ربا، سود بدون ما به ازا است. یعنی در ربا تفاوتی ندارد که یک معامله چقدر سود بدهد یا حتی ضرر بدهد. سود در ربا ثابت است و توجهی به شرایط واقعی اقتصادی ندارد. حال این چنین معامله ای را ضرب در جامعه کنید.
فرض کنید در جامعه ای نرخ بهره 10 درصد باشد. حال اگر سود میانگین معاملات اقتصادی مثلا 7 درصد باشد، 3 درصد باقی مانده نرخ بهره، از کجا باید تامین شود؟!
این 3 درصد اضافی را تولید کننده باید از جیب بدهد. اما وقتی در ابعاد اجتماعی بررسی شود، امکان پرداخت چنین سودی برای تولید وجود ندارد. لذا با پدیده ای به نام خلق پول و تورم مواجه خواهیم شد.
در حیل ربا قید اول مانع چنین سود اضافه ای می شود.

🔸بانک و فرمول ثابت ربا
بانک ها فرمول ثابت قرض، زمان، سود ثابت و جریمه تاخیر را دارند. اما چرا فقها بانک را پذیرفتند؟
وقتی ربا را به عنوان یک صورت معاملی بدانیم که تنها در قرض و معاملات مکیل و موزون جاری باشد، با تغییر صورت معاملی دیگر از ربا در امانیم. این بلایی است که بر سر ما آمده است.
اگر ربا به عنوان یک معنا فهم می شد، چنین اتفاقی نمی افتاد. و عملا نظام بانکی نمی توانست از ربا بهره بگیرد.
می توان به مسئله خلق پول نیز اشاره کرد. خلق پولی که بدون ضابطه و ترجیح خاصی به بانک های خصوصی داده شده است.
این مسئله ضرب در پول دیجیتال شده است. نگاهی آماری به میزان پول خلق شده توسط بانک های خصوصی وحشت آفرین است. که البته احتیاج به یادداشت مفصلی دارد.

می توان به آثار مخرب اقتصادی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و تمدنی ربا پرداخت.

➖پ.ن: بخش عمده ای از مطالب بالا برگرفته از مباحث فقه استاد موسوی است.

راهکار نبودن پول طلا برای جلوگیری از ربا!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_276 (بخش 1)
#جلسه_357

💠 راهکار نبودن پولطلا برای جلوگیری از ربا!

یکی از ایده هایی که اخیراً برخی از صاحبنظران اقتصاد اسلامی دنبال می کنند و تصورشان این است که با این کار به اقتصاد اسلامی نزدیک می شویم، ایده #پولطلا است؛ این ایده در واقع بازگشت به #پول_اسلامی است، با این تصور که در مورد مسئله پولی که درهم و دینار باشد دیگر پول اعتباری و خلق پول مطرح نخواهد بود و به این واسطه جلوی ربا را می گیریم و اساساً ربا به خاطر همین ماهیت اعتباری پول است که دارد ایجاد می شود.

به نظر می رسد که این تصور صحیح نباشد، یکی از بحث های پر دامنه در روایات صرف این دراهم و دینارهای مغشوش است، یعنی بخش عمده اعتبار پول اعتبار دولت و بازار است. اگر ارزش پول به اندازه طلا و نقره داخل سکه باشد می برند آب می کنند طلایش را می فرموشند و بالاترین لطمه ها را مخالفین به این شکل به دولت ها بزنند و با مشکلات اقتصادی براندازی می کنند.
طلای سکه امامی حدود 8 گرم است قیمت سکه 13 میلیون است (تازه نقد رایج هم نیست)
در روایات ما این بحث هست که تغییر ارزش یک دینار از حدود 7 درهم به 12 درهم اتفاق افتاده است یعنی حدود 70 درصد تورم وجود داشته است، و این تصور که اگر پول به صورت درهم و دینار باشد دیگر تورم ندارد تصوری خام است.

«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُتْبَةَ الْهَاشِمِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ عِنْدَهُ دَنَانِيرُ لِبَعْضِ خُلَطَائِهِ فَيَأْخُذُ مَكَانَهَا وَرِقاً فِي حَوَائِجِهِ وَ هُوَ يَوْمَ قُبِضَتْ سَبْعَةٌ وَ سَبْعَةٌ وَ نِصْفٌ بِدِينَارٍ وَ قَدْ يَطْلُبُ صَاحِبُ الْمَالِ بَعْضَ الْوَرِقِ وَ لَيْسَتْ بِحَاضِرَةٍ فَيَبْتَاعُهَا لَهُ‏ الصَّيْرَفِيُّ بِهَذَا السِّعْرِ وَ نَحْوِهِ ثُمَّ يَتَغَيَّرُ السِّعْرُ قَبْلَ أَنْ يَحْتَسِبَا حَتَّى صَارَتِ الْوَرِقُ اثْنَيْ عَشَرَ بِدِينَارٍ هَلْ يَصْلُحُ ذَلِكَ لَهُ وَ إِنَّمَا هِيَ بِالسِّعْرِ الْأَوَّلِ حِينَ قَبَضَ كَانَتْ سَبْعَةٌ وَ سَبْعَةٌ وَ نِصْفٌ بِدِينَارٍ قَالَ إِذَا دُفِعَ إِلَيْهِ الْوَرِقُ بِقَدْرِ الدَّنَانِيرِ فَلَا يَضُرُّهُ كَيْفَ كَانَ الصُّرُوفُ فَلَا بَأْسَ.»
وسائل الشيعة ؛ ج‏18 ؛ ص183

مشکل اصلی این است که نیاز به نقدینگی رو به تزاید است، جامعه نیاز به سرمایه گذاری دارد مخصوصا در وضعیت الان با این ساخت و سازها و … حجم طلا و نقره همیشه کم است لذا همیشه با مشکل کمبود نقدینگی مواجه می شوی. عدم توان تأمین نقدینگی بازار تورم بالایی ایجاد می کند.
قدیم هم همینطور بوده، نیاز به نقدینگی ایجاد میشده حکومت در ضرب های جدید اگر نقره 72 گندم یا 18 نخود وزنش بوده، 2 گندم را کم می کرده، کم کم لو می رفت، بعد به جای 2 گندم سه چهار گندم کم می کردند یکی دو نخود سرب می زدند. کم کم با سنگ محک این ناخالصی ها را می فهمیدند.
جنگ می شد حاکمیت نقدینگی زیادی لازم داشت. باز هم ناخالصی را زیاد می کردند، و با سنگ محک لو می داد.
از یک زمانی به بعد درهم ستوق می زدند (سه توی) لایه های رویین را خالص می زدند و با لحیم کاری یک لایه مس یا سرب یا حتی خاک داخلش می گذاشتند. با این حالت حتی با سنگ محک هم نمی فهمیدند.

راهکار نبودن پول طلا برای جلوگیری از ربا!

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_276 (بخش 2)
#جلسه_357

💠 راهکار نبودن پولطلا برای جلوگیری از ربا!

لذا نیاز به تامین نقدینگی به سمت ضرب پول می رفت.
فقط هم تقلب نبود. هر جا حاکمیت زورش زیاد می شد و اعتبارش زیاد بود می توانست این اعتبار را اعمال کند به این سمت می رفت که ناخالصی ها را زیاد کند و با اعتبار خودش آن را جا بیندازد. تا زمان امیرالمؤمنین یا بعضی نقل ها عمر ضرب سکه آنچنانی نداشتیم، سکه رومی و ایرانی بود خالص هم بودند، چون اگر کسی ناخالصی می زد رقیب او بازار را به دست می گرفت، از زمان اواخر بنی امیه با مشورت و اصراری که حضرت امام باقر ع می کنند عبدالملک بن مروان سکه اسلامی ضرب می کنند؛ کم کم به این سمت می رویم که ناخالصی سکه ها زیاد می شود دلیلش هم ضعف نیست، بلکه قوتی است که اسلام دارد که توانسته بود امپراتوری های ایران و روم را شکست بدهد، لذا حاکمیت هر چه دلش می خواهد ناخالصی می زند.
از مجموع روایات آدم اینطوری می فهمد که اولا تورم زیاد آنجا هست، ثانیا نیاز به نقدینگی زیاد بعلاوه اعتبار و قدرت حاکمیت باعث افزایش ناخالصی در سکه ها می شود. الان شما سکه امامی می زنی با خلوص 900 از 1000 ولی اینطور نمی ماند شما نتوانید نقدینگی را تأمین کنید مجبور هستید به افزایش ناخالصی تن بدهید.
در قدیم صراف ها حواله داشتند، در روایات هم بحث حواله آمده (حتی بحث چک هم از عربی رفته، صک بوده و شده چک) صراف می دید حواله هایی که می دهد هیچ وقت به همان میزان طلایی که دارد حواله به سمتش نمی آید که طلایش را پس بدهد، لذا مثل الان که بانک ها دارند خلق اعتبار می کنند صراف ها خلق اعتبار می کردند، یعنی بیش از آن چیزی که طلا ذخیره داشت حواله می داده است؛
بعد حاکمیت می دیده چرا همه پول ها را این صراف های پدرسوخته بخورند، خود حاکمیت می آمده وسط و حواله می داد و حواله های حاکمیت هم اعتبارش بیشتر بود و هیچ وقت هم حاکمیت به اندازه ای که حواله می داده طلا ذخیره نداشته است.
مثل الان که بانک ها یک ذخیره قانونی دارند، باید 20 درصد پولی که شما سپرده می گذاری را نگه دارند بقیه را می توانند وام بدهند، همین نقدینگی وحشتناکی درست می کند. نقدینگی الان در جامعه نقدینگی ایجاد شده توسط بانک مرکزی نیست، بلکه بانک ها دارند ایجاد می کنند. 80 درصد سپرده شما را وام می دهد دوباره 80 درصد آن وام را هم می تواند وام بدهد و همنیطور یک اعتبار روی اعتبار وحشتناکی ایجاد می شود.
در فضای حواله هایی که صراف های قدیم می دادند هیچ وقت به اندازه 100 کیلو طلا که حواله داده بود، درخواست نداشته با تجربه به دست می آورد که همیشه به اندازه مثلا 40 کیلو حواله ها بر می گردد لذا به اندازه 60 کیلو طلا حواله اضافه بدون پشتوانه می دادند.

در دوران معاصر هم آمریکا معاهده برتون وودز که می گفت باید به اندازه پول هایی که چاپ می شود باید طلا ذخیره داشته باشند، را لغو می کند، دلیلش هم این بود که نمی توانم به اندازه دلارهایی که چاپ می کنم طلا ذخیره کنم، حاکمیت ها هم از خدایشان بود و استقبال کردند؛ دیگر پشتوانه پول طلا نیست.

لذا پول کاغذی را به پول طلا تغییر بدهیم مشکل را حل نمی کند.
.

نگاه کلان در فقه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_76
#جلسه_357
#قالب ؟

🔰 نگاه کلان در فقه
آنچه به عنوان روش استنباط در احکام و حیطه فقه معهود و معمول است، اینست که مستنبط به قصد کشف یک حکم شرعی خاص، به بررسی ادله اربعه (بیشتر روایات و آیات و با تکیه بر اجماع یا شهرت یا اقوال موجود) می پردازد و نتیجه می گیرد که حکم شرعی در این مورد، کذاست.
سوالی که مطرح می شود، اینست که نگاه کلان و نظام واره به یک باب از ابواب فقهی و یا یک عنوان از عناوین فقهی، در استنباط احکام شرعی و یا به عبارتی دیگر، در فهم بهتر دین اسلام در حوزه رفتار، تاثیری ندارد؟
مثال مشخصی به نظر بنده نمی رسد، ولی فکر می کنم در مسائلی مثل ربا که بسیار عرفی است و به انحاء مختلف در همه زمان ها وجود داشته، فهم دقیق کارکرد سرمایه و بازار کار، می تواند به فهم بهتر نگاه اسلام به ربا تاثیر داشته باشد و از فتواهای منفعل خارج شویم و بتوانیم راه فقهی برون رفت از این شرایط که ربا تبدیل به یک سیستم در نظام جمهوری اسلامی شده را، بیابیم. نوع نگاه نظام واره شهید مطهری که خودشان فقیه و مجتهد هم بودند، می تواند در این زمینه به ما کمک کند.
اینکه ما بدانیم اینکه مثلا قبح ربا تا حد جنگ با خدا بالا رفته و این همه نهی در این زمینه وارد شده، در واقع شارع می خواهد در تعامل سرمایه و بازار، چه اتفاقی نیفتد، باعث می شود که دقیق تر و با نگاهی متفاوت به آیات و روایاتی که در این زمینه هست، بنگریم؛ مشابه آنچه از نحوه ورود استاد موسوی در دوره فقه حکومتی در باب زکات در فقه اقتصاد، یا در باب امر به معروف و نهی از منکر در فقه سیاست دیدیم.
البته، این نوع ورود به فقه، مرز باریکی با تحمیل عقیده خود بر شرع دارد، که باید به خوبی کرانه های این مرزها شناخته و بررسی شود.

رموز و اسرار پیشرفت

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_137
#جلسه_357
#اندیشه_شورا / #اندیشه_مشورت
#باز_تقریر

🔰رموز و اسرار پیشرفت:
◀️مشورت پیامبر (صلی الله علیه و آله) یکی از رموز پیشرفت سریع مسلمین

💠رهبر مقام معظم رهبری با رمزگشایی از اسرار پیشرفت سریع و بی سابقه مسلمین در آغاز تاریخ اسلام، امر شورا و مشورت را یکی از این رموز قلمداد نموده اند:
“تشکیل مجالس مقننه به شکل فعلی در کشورهای اسلامی در یک قرن اخیر رایج شده ولی در اصل، اسلام منادی و پیشرو برپایی حکومتهای مردمی و شورایی در چهارچوب وحی و قوانین الهی است. پیامبر گرامی اسلام به فرمان الهی «و شاورهم فی‌الامر»(۱) در مهمات حکومتی اسلام مشورت می‌فرمودند و حتّی در صورت غلبه رأی جمع بر نظر مبارک ایشان، در مواردی به نظر اصحاب عمل می‌کردند. شاید بتوان گفت که این امر یکی از رموز پیشرفت سریع و بی‌سابقه مسلمین در آغاز تاریخ اسلام بوده است.”

۱۳۷۸/۰۳/۲۵- پیام به کنفرانس بین‌المجالس اسلامی‌

اینکه نبی ختمی در صورت غلبه رأی جمع بر نظر مبارک شان در چارچوب شریعت در مواردی عمل به نظر اصحاب کرده اند خود نشان دهنده جایگاه والا و رویکرد مترقی اسلام نسبت به امر مشورت و شورا می باشد.

چه امر شورا و مشورت را فناوری ای در جهت نیل به حق و حقیقت و وجه حقانی امور بدانیم و چه سازوکاری تربیتی برای تربیت امت اسلامی و چه فناوری اجتماعی فرهنگی در جهت اثاره دفائن عقول و برپایی کارخانه انسان سازی و چه راهی در جهت نیل به مرتبت عقلانیت تمدن به غایت برپایی تمدن اسلامی و چه یک چارچوب حقوقی برای سامان حکومت و حکمرانی مردمی همه نشانگر این مطلب می باشد که امر شورا و مشورت یک ضرورت انکار نشدنی برای تحقق حیات طیبه اسلامی می باشد.

مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_357
#تقریر
جلسه357-14000914

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

یکی از آفاتی که در اجرای اخلاق اسلامی و پیش گرفتن رویه ی مردم سالاری وجود دارد، که همان رویه ی تکریم است این است که افراد مختلف هستند و یکی از فضاهای مستعدی هم که بشود افراد باطن خودشان را بهتر ببینند همین فضای تکریم است.

در فضای تحقیر افراد مخفی می شوند، اما در فضای تکریم اندازه های ظروف انسان ها بهتر معلوم میشود، بعضی ها خیلی خوب از فضای تکریم استفاده می کنند و رشد می کنند. بعضی ها هم می بینید که دچار توهمات و خیلاء می شوند.

ما این را در رفتار انسان حکیمی مانند حضرت آقا با اطرافیانشان می بینیم که مثلا حضرت آقا را دوست دارند ولی دچار یک نخوت نخبگی هم شده اند و با ایشان درگیر هم می شوند! البته درگیر شدن خیلی مشکل ندارد اما اینکه در طرف یک حالی ایجاد شود و بادی او را بگیرد، یکی از آسیب های فضای کریمانه است.

این ها قسمت های فاخر حیات شیعی ما است. اینکه شما در مدار کرامت تعامل کنید.

ما در تعامل با حضرت آقا واقعا خوب درخشیدیم؛ اما نمی شود این را به همه نسبت داد. اینجا باید رفتارهای خام را تذکر داد و جلوگیری کرد. ما چقدر در این چهل سال به این مسئله رسیدگی کردیم؟ نحوه ی تعامل با ولی، ما خیلی راحت استراحت می کنیم! این در قرآن هم منعکس شده است، و تعامل با رسول اکرم ص را تذکر داده است. رعایت نکردن این نکته هزینه های زیادی درست می کند. اینکه شما بخواهید وقت های حضرت آقا را منحرف بکنید.

حوزه باید متوجه حیات نوین خود بشود و روی این دست مسائل باید کار فقاهتی بکند. یک بخشی می شود تعامل با ولی جامعه، شبهاتی که مطرح می شود را پاسخ دادن و تبدیل کردن به یک منشور اخلاقی و یک شیوه نامه مترقی، که کسانی که نزدیک هستند یا دور هستند با ایشان چگونه باید برخورد بکنند که یک رفتار بهینه محسوب شود.

🔰ربا

شهید مطهری به بحث ربا زیاد پرداخته اند.

🔺فلسفه ی حرمت ربا
➖حرمت ربا از زاویه ی برده داری.
ایشان ریشه های برده داری را مورد بررسی قرار می دهند: روحیه ی به استخدام درآوردن؛ افکار تبعیضی؛ مالکیت و عدم توان ادای دین، از اینجا یک نقبی به قرض ربوی می زنند و می گویند که قرض ربوی معمولا اینگونه است که قرض گیرنده از سر نداری مجبور است و گاهی از اوقات توان پرداخت سودهای سنگین را هم ندارد و تن به برده شدن می دهد.
این طبیعت تعامل ربوی است.

حتی بعضی از ربا دهندگان سود حاصل از معامله ی ربوی را نمی خواهند، آن قسمت برده داری را مطالبه می کنند. این ها می بینید که فیلسوف تر هستند که مسائل مالی برایشان مطرح نیست!

🔺بانک های ربوی.
ایشان می فرماید که این پول عینیت دارد. زمانی که پول را تبدیل به قرض می کنیم، این را تبدیل به یک امر اعتباری می کنیم و در ضمه می باشد و هیچ دسترسی به آن نیست و کاملا از همه ی آفات مصون است. ایشان می فرماید که این خیلی آسیب زا است.

➖قرض ربوی از نظر طبیعت حقوقی
قبل از اینکه بررسی کنیم که شریعت ربا را حرام کرده است یا خیر، بیایید طبیعت این قرض ربوی را بررسی کنیم.

قرض ربوی را مقایسه می کنند با اینکه شما منزل خود را به یک مستمند بدهید! اینجایی که شما قرض می دهید و از او سود می خواهید اسلام جلوگیری می کند ولی خانه را که به آن مستمند می دهید و از او کرایه می خواهید، اسلام فقط نصیحت اخلاقی می کند.

❓ این بحث ها کلامی است؟
• به یک معنا می شود گفت که همه ی بحث های اخلاقی و هستی شناسی و فقهی تان از یک زاویه ی نگاهی کلامی است. کلام مدافع است و می خواهد از گزاره های دینی دفاع کند و باید یک زبان برون دینی را استخدام کند. برای پی بردن به حقانیت گزاره های دینی شما نمی توانید از گزاره های دینی استفاده کنید. کلم الناس علی قدر عقولهم، همین جا معنا پیدا می کند. شما باید با همین زبان و در همان موقف عقلی که او قرار دارد، صحبت بکنید. اگر او رشد کرده باشد و به قلمرو دین رسیده باشد، عقل نوین پیدا کرده است و باید به گونه ای دیگر با او سخن بگویید.(یعنی اگر عقل او به اندازه ای رشد کرده بود که شریعت را عقلانی دانست، حتی شمامی توانید با از ادبیات قرآنی و فقهی هم برای اثبات گزاره های دینی استفاده کنید).

آزاد_اندیشی

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_357
#یادداشت_104
#آزاد_اندیشی

بنظر میرسد آنچه پشتیبان اصلی در مساله ی آزاد اندیشی است در جانب کسی که میخواهد آزاد اندیش باشد احساس هویت و عزت نفس است.
این احساس عزت و ارزشمندی شخص است که به او اجازه ی تفکر و اندیشیدن در همه ی آن چیزهایی که به او القا کرده اند میدهد.
فردی که احساس هویت نمیکند دائما در تبعیت و همراهی اندیشه ی غالب جامعه و یا جوسازی ها، بدنبال کسب هویت و ارزش است.
و اما در جانب کسی که میخواهد مخاطبِ آزاد اندیشی و مروج آن در جامعه باشد بیش از هر چیزی به حق خواهی و حق طلبی و کرنش در برابر حق نیاز دارد و در اولویت دوم سعه ی صدر و صبوری در برابر حرفهای غیر حقّی که ممکن است به او زده شود.
شخصی که میخواهد بستر آزاد اندیشی را فراهم کند به هیچ وجه نگران نتیجه ای که افراد به آن میرسند نیست زیرا اولا خودِ آزاد اندیشی را یک هدف مهم و بخشی از رشد و تکامل افراد میداند و ثانیا خودش بدنبال حق است و نگران حرف حقی که او را زیر سوال ببرد یا به ضرر خودش باشد نیست و ثالثا سعه ی صدر کافی برای شنیدن سخنان نابحق را در خود ایجاد کرده است…
امیرمومنان علی علیه السلام در نامه ای که به مالک می نویسند می فرمایند:
… و تجلس لهم(توده ی مردم ضعیف) مجلسا عامّا فتتواضع فیه لله الذی خلقک(در برابر حضرت حق متواضع باش) و تقعد(باز دار)عنهم جندک و أعوانک … حتی یکلّمک متکلمهم غیر متتعتع(بدون اضطراب در سخن گفتن)، فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی غیر موطن: لن تقدس(رستگار نمیشود) أمّة لا یوخذ للضعیف فیها حقّه من القوی غیر متتعتع(مساله ی رستگاری أمت است.)
ثم احتمل الخرق منهم و العیّ(درشتی و سخنان ناهموار انان را بر خود هموار کن) و نحّ عنهم الضیق و الأنف(تنگ نظری و خود بزرگ بینی را از خود دور ساز) یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمته و یوجب لک ثواب طاعته و أعط ما اعطیت هنیئا وامنع فی احمال و إعذار(باز داشتن هایت با پوزش همراه باشد)

سود سرمایه در اسلام

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سود_سرمایه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_133
#جلسه_356
#سوال

🔰سود سرمایه در اسلام🔰

در اقتصاد غربی، چیزی به نام سود سرمایه وجود دارد. یعنی هر میزان سرمایه یک مقدار سود دارد و این مقدار را نظام سرمایه داری مشخص می کند. برای مثال وقتی یک محصول توسط تولید کننده تولید می شود، در حین قیمت گذاری علاوه بر سود و حق الزحمه تولید، سود سرمایه ای که برای کار خوابنده است را نیز محاسبه می کند. و بر روی قیمت نهایی محاسبه می کند.
اما سوال در فضای اقتصاد اسلامی این است که آیا این سود سرمایه در اسلام نیز وجود دارد؟ یعنی آیا در فضای معاملات چیزی به عنوان سود سرمایه باید محاسبه شود؟
علی الظاهر با توجه به قرارداد های اسلامی مانند مضاربه و … این سود مورد پذیرش اسلام قرار گرفته است. اما مسئله اصلی این است که این سود را چه کسی باید تعیین کند؟ و نکته بعدی این که حتی در همان مضاربه، صاحب سرمایه سود سرمایه خویش را می گیرد و یا در سود زحمت آن شخص شریک می شود؟
شاید بتوان این گونه ادعا کرد که بررسی مسئله سود سرمایه از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه ربا می باشد؟!

قبله ی قلوب قبله ی عقول

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_136
#جلسه_356
#اندیشه_قبله
#باز_تقریر

🔰#قبله_قلوب – #قبله_عقول

قبله از ریشه قبل می آید. در معجم مقاییس اللغة این ریشه و به تبع آن کلمه قبله اینچنین توصیف گشته است:

(قَبَلَ) الْقَافُ وَالْبَاءُ وَاللَّامُ أَصْلٌ وَاحِدٌ صَحِيحٌ تَدُلُّ كَلِمُهُ كُلُّهَا عَلَى مُوَاجَهَةِ الشَّيْءِ لِلشَّيْءِ
وَالْقِبْلَةُ سُمِّيَتْ قِبْلَةً لِإِقْبَالِ النَّاسِ عَلَيْهَا فِي صَلَاتِهِمْ،

انسان مشتمل بر جهان عقاید و عواطفی است. اینکه این جهان رو به چه سویی دارد به تعبیر دیگر اینکه عقل و قلب انسان اقبال به چه امری دارد و چه چیز را متولی جهان عقاید و عواطف خویش ساخته است در سرنوشت آدمی بسیار مهم است.

به تعبیر دیگر قبله جهت عبودیت را مشخص میکند. جهت اطاعت و مودت و معیت را مشخص میکند. قبله قلوب و قبله عقول همان جهتی است که انسان سرسپردگی اش بدان سوست. همان جهتی که میل و گرایش انسان بدان جهتست. همان جهتی است که انسان جهان حب و بغض انسان بر مدار آن جهت شکل میگیرد. همان جهتی است که جهان ارتباطی و اخوتی و معیتی انسان بنا بر آن شکل میگیرد.

در حدیث قدسی آمده است:

قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً.
امام باقر عليه السلام فرمود: خداي تبارك و تعالي فرموده است: هر آينه عذاب ميكنم هر رعيتي را كه در اسلام با پيروي از امام ستمگري كه از جانب خدا نيست دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت باعمال خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه در ميگذرم از هر رعيتي كه در اسلام با پيروي از امام عادل از جانب خدا دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت بخود ستمگر و بدكردار باشد.

شاید یک وجه این مطلب تاکید چندین باره بر عذاب رعیت مسلمان که پیروی از امام ستمگر میکنند از آن رو باشد که آن امام ستمگر یک قبله اجتماعیست که هر چند هم حسن فعلی اجتماعی آن اجتماع داشته باشد اما چون جهت و قبله این فعل به سوی باطل است تعذیب ایشان قطعی و حتمی است.

یا در حدیثی دیگر حضرت امیر علیه السلام می فرمایند:
یستدل على ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بالفروع (بالغرور) و تقدیم الاراذل و تإخیر الافاضل.

شاید یک وجه این مطلب که تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل سبب استحاله و شکست دول میگردد این باشد که وقتی اراذل مقدم شدند، مرتبت و رفعت یافتند اینان قبله اجتماعی جامعه را معماری میکنند و نتیجه معماری قبله اجتماعی به دست ارذلون چیزی جز شیوع دنائت و رذالت نخواهد بود.
.

ربا، مشاركت در سود و زیان و واقعیت بازار

#امید_فشندی
#یادداشت_211
#جلسه_356
#مشخصات_اسلام
#بازتقریر

🔰 ربا، مشاركت در سود و زیان و واقعیت بازار

پرداخت‌ها مالی میان مسلمان در جامعه‌ی اسلامی را از جهت نسبت پرداخت‌كننده با مال پس از پرداخت، می‌توان به دو نوع كلی تقسیم كرد:

الف) غیرمشاركتی:

1- یك‌طرفه: یعنی پرداخت‌كننده تعهد یا مطالبه‌ای نسبت به سرنوشت مال پرداخت‌كرده ندارد و پس از پرداخت، نسبت او با مال قطع می‌شود؛ مانند: هبه، انفاق، صدقه، زكات، خمس

2- دوطرفه: یعنی نسبت پرداخت‌كننده با مالی كه پرداخت كرده قطع نمی‌شود و پس از مدت معین، با صرف‌نظر از كاركرد و چرخش آن سرمایه در بازار، اصل مال بازپرداخت می‌شود: قرض حسنه (بازپرداخت بدون افزوده)

ب) مشاركتی: یعنی پرداخت‌كننده به شرط سهم‌بری از چرخش مال پرداخت كرده در بازار سرمایه، قرض می‌دهد.

محل نزاع معامله‌ی ربوی بر سر این نوع از نسبت است. واقعیت بازار این است كه تضمینی برای سودآوری نیست و سودوزیان محتمل است، پس اگر شرط مشاركت فقط در سود حاصل باشد، به دور از واقعیت بازار و امری غیرواقعی و برساختی وهمی است و درنتیجه برهم‌زننده‌ی نظم بازار و گردش طبیعی سرمایه.

بنابراین مشاركت در سود و زیان را می‌تواند مانع اصلی ربوی‌شدن تعاملات مالی دانست. (البته این غیر از مشاركت مباشرتی در تجارت است كه شراكتی سرمایه می‌گذارند و هریك هم كار مشخصی برعهده می‌گیرند.)

آثار ربا

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_126
#جلسه_356
#یادداشت
#آثار_ربا

امام رضا علیه السلام فرمود: «عِلَّةُ تَحْرِیمِ الرِّبَا بِالنَّسِیئَةِ لِعِلَّةِ ذَهَابِ الْمَعْرُوفِ وَ تَلَفِ الْأَمْوَالِ و َرَغْبَةِ النَّاسِ فِی الرِّبْحِ و َتَرْکهِمُ الْقَرْضَ و َالْقَرْضُ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ و َلِمَا فِی ذَلِک مِنَ الْفَسَادِ و َالظُّلْمِ و َفَنَاءِ الْأَمْوَالِ»؛

علت تحریم ربا این است که: خوبی ها از میان جامعه می رود، ثروت های مردم تلف می شود، انسان ها به دنبال افزون طلبی در سود و منفعت می روند، به سبب رایج شدن ربا کسی به دیگری وام نمی دهد و موجب فساد و ظلم و ستم در اجتماع می شود.

🔸ربا شاید مبغوض ترین فعل برای خداوند باشد فعلی که جنگ با خدا حساب می شود
و مثال های دیگری که در روایات در باب ربا بیان شده

لذا باید حساسیت برانگیز باشد برای ما که این کار چه اثری در فرد و جامعه دارد که به این شدت مبغوض و منفور خداوند است .

حضرت رضا علیه السلام در این روایت علت حرمت این فعل را به صورت کلی از بین بردن خوبی ها در جامعه

با ترویج ربا مردم دیگر به دادن قرض الحسنه تشویق می شوند
وقتی ربا یک کار سودآور حساب شود
کار واقعی وتولید تعطیل می شود
ربا مردم را بر جمع آوری و مال اندوزی حریص می کند
فردا ربا گرفته برای پس دادن پول شاید مجبور شود از راه غیر شرعی این پول را تامین کند چون اگر داشت که ربا نمی گرفت
همچنین ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه
ایجاد مشکلات فردی و خانوادگی
از این روست که ربا چون به ویرانی یک جامعه و خانواده و فرد منتهی می شود مورد مذمت خداوند است

تقریر جلسه356-14000913

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_356
#تقریر
جلسه356-14000913

بسم الله الرحمن الرحیم

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

برخوردهای کریمانه باید بین ما فرهنگ شود.

ما یک ایده را در ذهنمان ثبت کردیم و آن هم اینکه نقطه ی اوج حیات اجتماعی ما رسیدن به حیات مردم سالاری دینی است. البته این واژه باید تغییر بکند و بگوییم ولایت ایمانی، این واژه خیلی قدرتمندتر از مردم سالاری دینی است.

مردم سالاری دینی چهره ی مترقی حیات اجتماعی است که ما هدف گرفته ایم.

پایه ی اساسی مردم سالاری احساس کرامت است. انسان ها باید احساس کرامت کنند و الا مردم سالاری واقعا منتفی است و لذا اگر جایی دیدیم که دغدغه ی کرامت انسان را نداریم، فکر نکنیم که دغدغه ی مردم سالاری داریم.

مردم سالاری یک چهره ی ظاهری دارد مثل انتخابات، حق رای، شوری و… ولی اگر یک مقدار بخواهیم دورخیز داشته باشیم از کرامت انسان شروع می شود. اگر ما به دنبال این هستیم که انسان ها احساس کرامت کنند، باید برخورد کریمانه کنیم. این برخورد هم گاهی با موانعی مواجه است. موانعی از درون که عملا مردم برخورد کریمانه را نمی پذیرند و موانعی در بیرون که می بینید آن تکریم با یک سری آفت هایی همراه می شود و ملطوم می شود.

اینجا تأمل هایی لازم است. تکریم میکنید اما نتیجه ای که می دهد احساس کرامت نیست. در احادیث ما اینطور است که اگر انسان احساس کرامت بکند، اصلا دنبال زشتی ها و رفتار بد نمی رود. اگر تکریم کردید و دیدید که طرف مغرور شد، آن کرامت اتفاق نیفتاده است. یعنی اگر تکریم کردید، باید متواضع شود. اگر این تواضع اتفاق نیفتاد، این تکریم اشکالاتی داشته است.

مشغله ی ما باید این باشد، تکریم بین خود و تکریم بین مردم. از شکل های ساده ی تکریم هم باید عبور کنیم و مانند یک ریشه ی کلفت باید مقوله ی این خلق تکریم درما جان بگیرد، البته به طور کامل.

🔰12. حرمت ربا
12. سرمايه به صرف اينكه از جريان عملى و فعّاليّت و معرض كاستى و نابودى خارج شد و صورت «ذمّه» و قرض به خود گرفت، عقيم و نازا و سترون مى‏گردد و هيچ سودى به آن تعلّق نمى‏گيرد، هر چه از اين راه گرفته شود «ربا» و حرام مؤكّد است (حرمت ربا).

🔺چند جور تقریر از ربا وجود دارد.
🔺آیا مشکل اقتصاد امروز ربا هست یا نه؟
یک بنده خدایی می گفت که الان در غرب هم ربا نیست! بعضی هم البته تحلیلشان این است که اصلا اقتصادشان ربوی است.
آقای شاه آبادی نظرشان این است که اگر ربا و رقابت را از تمدن بگیرید، این تمدن متلاشی می شود! در برابر این دو اصل هم اگر مقاومت بکنید دیوانه وار با شما می جنگند.
تقریر شهید مطهری از ربا این است که ربا اصلی ترین مشکلش این است که سرمایه روئین می شود. نتیجه ای که این دارد “دولت سرمایه” است. سرمایه به دولت می رسد. سرمایه باید در معرض کاستی باشد و صاحب سرمایه نباید به این تضمین برسد که به سرمایه اش آسیبی نمی خورد.
.

اندیشه_تبلیغ

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_135
#جلسه_355
#اندیشه_تبلیغ
#سوال

🔰امت ابلیس اکبر
ما یک ملت هستیم؟ یا یک امت؟ یا دو امت در دل یک ملت؟ امت جنود عقل و امت جنود جهل؟ امت ابلیس اکبر و امت امام حق؟

اگر اینگونه باشد به تعبیر برادر فاطمی صدر ‏امریکا یک ملت نیست، یک امت است؛ هم‌آن کرباس که سرش در واشنگتن و لندن است و تهش در بیروت و طهران…

ما در دل ایران با امت ابلیس اکبر مواجهیم یا با ملت ایران؟ ما بیش از آنکه یک ملت باشیم دو امتیم؟!

در وضع قطبیده کنونی، در قطبیدگی جامعه جهت تمییز خبیث از طیب و غربال امت ابلیس اکبر از امت امام حق می بایست بدمیم یا نه همبستگی ملی را نشانه رفته و آن را ترمیم کنیم؟!

اگر ثلث مدینه صدر اسلام موافق بودند الگوی راهبردی مواجهه نبی ختمی ص با امت ابوجهل در دل مدینه چگونه بود؟

پاردایم منافع امت را اصل قرار دهیم یا پارادایم منافع ملت را؟

همبستگی ملّی را نشانه بگیریم یا غربال و تمییز خبیث از طیب ولو به بهای قطبیدگی جامعه؟!

اصالت_خیر در معاملات

#یادداشت
#حمزه_وطن_فدا
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_113
#جلسه_355
#موضوع_جزیی : #اصالت_خیر در معاملات
#نوع_یادداشت: طرح پرسش

💠 مرور آیات ناهی از اکل مال به باطل و طرح دو پرسش:

▫️در نظر استاد مطهری یکی از مشخصات ایدئولوژی اسلامی این است که گردش مالی بین افراد یک جامعه دور از بیهودگی ها و مبتنی بر انتقال خیر مادی و معنوی باشد و اگر داد و ستدی از این اقتضاء به دور بود مصداقی از باطل یا اکل باطل است.
ودر تبیین این ادعا به آیه و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل استناد میفرمایند.

▫️عنوان باطل به تعبیر تفسیر المیزان هم در عقاید هم در اخلاق و هم در رفتار استعمال دارد و وقتی در حوزه اعمال مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از عملی که غرض صحیح و عقلایی نداشته باشد.
و در تفسیر نمونه از اکل مال به باطل به تصرفاتی در اموال مردم اشاره شده است که یا هدف صحیحی را دنبال نمی کنند یا پایه و اساس عقلایی ندارند یا از غیر طرق صحیح و به ناحق انجام میشوند.

▫️حال در برخورد با این مشخصه اسلام و آیه مورد اشاره ما با دو سوال رو به رو هستیم؛

1- معنای اکل مال بالباطل چیست❓
یعنی مناط و معیار بطلان یک اکل (که در واقع مجاز از تصرف مالکانه است ) چیست؟

2- چرا با این تعریف و ملاک و معیار ، اکل مال بالباطل مورد نکوهش و مردود است ❓
یعنی از چه زاویه ای و با چه نگاهی این جنس از اکل را برای امت اسلامی ممنوع ساخته اند؟

▫️شاید برای گشایش بابی از تفکر در این میدان خوب باشد در ابتدا آیاتی از قرآن که تعبیر اکل مال بالباطل در آنها استفاده شده است را از نظر بگذرانیم؛

آ. سوره بقره آیه 188
وَ #لاتَأْكُلُوا_أَمْوالَكُمْ_بَيْنَكُمْ_بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَريقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (188)

ب. سوره نساء آیه 29
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا #لاتَأْكُلُوا_أَمْوالَكُمْ_بَيْنَكُمْ_بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً (29)

ج.سوره نساء آیه 161
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ #أَكْلِهِمْ_أَمْوالَ_النَّاسِ_بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَليماً (161)

د. سوره توبه آیه 34
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ كَثيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ #لَيَأْكُلُونَ_أَمْوالَ_النَّاسِ_بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ (34)

تقریرجلسه14000909 مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_355
#تقریر
جلسه355-14000909

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

مردم سالاری را باید یک حادثه ی خیلی بزرگی بدانیم. یک حادثه ی انسانی بزرگ که البته اجتماعی هم هست. برای اینکه به مردم سالاری برسیم باید انسان ها را تکریم کنیم. تکریم غذای روح انسان ها است و انسان ها باید از کرامت تغذیه کنند ولی این تکریم گاهی آفاتی دارد. هم اصل تشویق خودمان به تکریم را از یک طرف باید داشته باشیم و هم از یک طرف توجه به اینکه تکریم ها آفاتی دارند. این هم معضلات و مداقه هایی در دست فرمان ما ایجاد می کند و هم توجهاتی در خود ما ایجاد می کند که روش اسلامی که اسمش را انقلابی می گذاریم، بنا بر تکریم است. این را باید در تعامل با عموم مردم و کسانی که مسئولیتی را قبول می کنند، در تعامل با نیروها و .. خیلی برجسته کرد.

این یکی از حرف های ویژه ای است که مکتب انقلاب دارد. این را در دست فرمان حضرت آقا مشاهده می کنیم. ایشان برخورد کریمانه ای دارند با اطرافیان خودشان و انواع بروزات اینجا اتفاق افتاده است. حضرت آقای مؤمن می گفتند که در کوران مسائل دوم خرداد که یک پایه از اتهام خود حضرت آقا بوده، جلسه ای درخواست کردند و من خدمت حضرت آقا رسیدم و ایشان یک نکته ای را بحث کردند و در کل نیم ساعتی که نزد ایشان بودم، فقط همان مطلب را گفتند در حالی که به شدت ایشان زیر فشار بودند، هیچ درخواستی مبنی بر اینکه از من دفاع کنید، نگفتند. می گفت من در کل صحبت منتظر بودم که ایشان این مطالبه ی حق را مطرح کنند.

ما از امثال حضرت آقا خیلی می توانیم بیاموزیم. یکی از آموخته ها هم برخوردهای کریمانه ی ایشان است. کسانی هم که خاطرات می نویسند هم خیلی عینک های رشد یافته ای ندارند. با عطش های خیلی ساده با بزرگان ارتباط می گیرند و خیلی از سؤالات خط مقدم پیشبرد انقلاب نزد این مصاحبه گر نیست! این ها خیلی اشتباه است.

حرف من این بود که شما اگر دنبال مردم سالاری هستید باید برخورد کریمانه کنید. این هم صد ها جلوه دارد ولی آفاتی هم دارد. این پیچیدگی ها را باید یاد بگریم که چه بکنیم که همه ی این ها با همدیگر باشد. هم شما که موظف به برخورد کریمانه هستید و هم آن کسی که دارد تغذیه می کند برخورد کریمانه را، یعنی زیست مردم سالارانه تکریم درش جدی است. حالا تکریم کننده و تکریم شونده باید بدانند که نسبت به برخورد کریمانه چگونه باید برخورد کنند.

بعضی اساتید اخلاق می گفتند که این برخوردهای کریمانه ای که روایات از ما خواسته است، منتهی می شود به متهم شدن. انسان متهم به کندی و مونگلی و بی تدبیری می شود. ولی نباید این اتهامات را جدی کرد و باید ادامه داد. مطمئن باشید خود حضرت آقا هم زیر این فشارها هست. کسانی که به ایشان نزدیک می شوند اگر نگاه کنید متوجه می شوید که بعد از یک مدتی حال اینگونه دارند، آخرین ورژن هم مهدی نصیری که خاطراتش را دارد می نویسد. ایشان می گفت که من بحث عدالت خواهی را نزد حضرت آقا بردم و دیدم که ایشان در پیگیری حق سست است! حدس من این است که یک مراتبی از برخورد را آدم هایی که روح های کوچکی دارند درک نمی کنند اصلا. گفتنی ها اینجا زیاد است.

واقعا پیشنهادم به جمع این است که تبدیل شویم به مجموعه ای که هوای این ها را دارد. دانه دانه این ها را به کلوپ رسیدگی خود اضافه می کند و هوای این ها را داشته باشد. آن نهضت مصاحبه ای که پیشنهاد می کنم یک مدلی در همین راستا است و خیلی از مدل های دیگر که در فتوت داریم. کل فتوت باید برای این ضرورت یک فکری بکنیم.

🔰[11. اصالت خير در مبادلات]
11. اصالت خير در مبادلات: گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن بايد از هر نوع بيهودگى مبرّا باشد. در مقابل هر نقل و انتقالى بايد يك خير مادّى و يا معنوى در كار باشد وگرنه گردش مال به باطل است و ممنوع‏ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ‏ .
نقل و انتقال ثروت از طريق قمار، مصداق اكل مال به باطل است و حرام است.

انواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی اسلامی

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_355
#تقریر

این بحث دارد یک مقدار به مبادلات و معاملات محدود می شود.
زمانی که هدیه می دهید یا هدیه می گیرید، این رفتار سفیهانه به نظر می رسد! اما چون یک خیر معنوی مد نظر است این کار سفیهانه نیست و انجام ندادنش سفیهانه است.
ما یک خانواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی داریم. اگر یکی از دوستان روی این یادداشت داشته باشد خوب است.

🔺خانواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی اسلامی

مثلا منتفی بودن ضرر؛ اصالة فایده؛ اصات خیر در مبادلات؛ معامله از روی آگاهی؛ ضدیت با ضدعقل و ضداراده؛ کار و قداست شغل و حرفه؛ ممنوعیت استثمار و اسراف و تبذیر و رشوه و احتکار؛
یا حتی تشویق به توسعه در زندگی؛ درآمد بر پایه ی مصحلت نه مطلوبیت. قداست دفاع از حقوق؛ اصلاح جویی و مبارزه با فساد؛ و .. .
اگر این ها یک بار فهرست شود، یک خانواده ی نورانی و مشعشعی خواهد بود.

اگر ارزش های اسلامی کنار هم قرار بگیرند و مطالعه شوند، به ویژه از زاویه ی تمدنی، معلوم می شود که اسلام دارد ما را به کدام سمت می برد.

اصالت فایده کلی تر از اصالت خیر در مبادلات نیست؟
آیا اختصاص به ذکر اینجا دارد اتفاق می افتد؟ آیا ویژه ای اینجا هست؟ غیر از ویژگی در قلمرو.
طبعا خیر در مبادلات معنای فردی صرف ندارد، هرچند معنای فردی صرف دارد!
دسته ای از این باید و نبایدها می تواند نظام سرمایه سالاری را با مشکل جدی مواجه کند حتی متلاشی کند!

نظام کاپیتالیستی قمار را هم احتیاج دارد! مصرف بیهوده و دیوانه وار را هم احتیاج دارد. و … . این چرخه از تعادل و عقل و توحید که می خواهد خارج شود، این به هم ریختگی را احتیاج دارد. شما ده جا باید رفتار سفیهانه انجام دهید تا یک جا خیلی عاقل به نظر برسید! بعد هم نوک دماغ آدم ها را روی همان یک نقطه بگذارید و بگویید که اینجا را درست کرده ایم! ببینید که صد ساختیم، ببینید که کارخانه درست کردیم، ببینید که تراز مالی الان چقدر بالا رفته است، ببینیدکه الان مثلا یک کشور صنعتی محسوب می شویم و … . اصلا بشریتی نمانده است!…

🔺نگاه های توصیه ای ما مبتنی بر نگاه های توصیفی است.

یکی از الگوهای ثابت این است که جهان به سمت خدا است.(توصیف) تو هم به سمت خدا باش.(توصیه)
عالم اراده می خواهد بر عالم تکوین منطبق باشد. اگر اراده بر تکوین منطبق نباشد، بحران را در درون خودت ایجاد می کنی.

ما معتقد هستیم که نظام تشریع بر نظام تکوین استوار است در پهنه ی شریعت. اینجا اصالت خیری هم که داریم می گوییم، مبتنی بر اصالت خیری است که در نظام هستی شناسی داریم. اصالت خیر یک اصل هستی شناختی اسلامی است. مثلا اصالت رحمانیت الهی.

خیر یک حقیقت است در هستی و چون اصالت بر رحمانیت الهی است فلذا از شرور هم تفسیر خیرآمیز صورت می گیرد. از شر هم تفسیر خیر آمیز می کنند. می گویند که اگر به شر نگاه کنید که عدم است و اگر مقایسه ای نگاه کنید در قطعه ی محدود و کوتاه شر معنا داشته باشد و نسبت به خیلی های دیگر خیر باشد.

مبتنی بر همین اصل می گوییم که تو هم در زندگی باید اصل را بر خیر بگذارید و در کارهایی که انجام میدهید باید خیر وجود داشته باشد. البته اینجا بحث را محصور به معاملات کرده است. خیر به معنای سودمندی است.
2️⃣

اصالت خیر در معاملات

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_125
#جلسه_355
#اصالت_خیر_در_معاملات
#باز_تقریر

🔰شهید مطهری ره در این گزاره قصد دارند چند نکته را بیان کنند :

1️⃣در اقتصاد اسلامی در تمام معاملات و تراکنش‌های مالی باید یک خیر مادی و یا معنویی در کار باشد
این یعنی اسلام با #درجازدگی و رکود و توقف حتی در فضای اقتصاد هم مخالف است یعنی مومن یا باید دنبال سود مالی باشد یا معنوی و یک رشدی در معامله خود داشته باشد .
یعنی یک ثروت مقدسی توسط مومنین خلق شود که منشا خیرات و احیا و تعظیم شعائر دینی باشد .

2️⃣در منظومه اقتصادی اسلام احکام و دستوراتی هستند که با حساب کتاب سکولاری چیز جز ضرر ندارد
#خمس #زکات #صدقه #نذر #عهد(مالی)
در این موارد یک مومن با رعایت این موارد به حسب ظاهر دنیاپرستان فق یک مالی را از دست می دهد و
ولی وقتی این گزاره را کنار
#اصالت_خیر
#رحمانیت_خدا
#رازقیت_الهی
#من_حیث_لا_یحتسب
قرار بدهیم
متوجه می شویم که با نگاه تربیتی
این احکام به ما می آموزد که اولا بدانیم حساب کتاب الهی همیشه 2.2=4 نمیشه و در بعضی از مواقع بیشتر از 4تا می شود
مومن باید بداند روزی از ناحیه دیگری تقسیم می شود و رازق اصلی کیست وخیلی به سلطان محمود های اطراف نباید توجه کرد
از طرفی این احکام به ما می آموزد که خیلی نباید وابسته و دل بسته این اموال شد

3️⃣از طرفی این رفتار ها یک نوع میزان وامتحان است که میزان ایمان مومین را میتوان سنجید
برای عده ای هزینه کردن از جان راحت تر از مال است

اما شعار اصلی این گزاره پیشرفت و حرکت رو به جلو است

استاندارد قانون

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#آزاد_اندیشی
#یادداشت_144
#جلسه_355
#توضیح

✨استاندارد_قانون

🔰با توجه به فرمایش جلسه قبل جناب استاد پیرامون فرق قانون و استاندارد، مقداری فحص کردم و گفتم به بهانه نشست امروز به عزیزان به اشتراک بگذارم.

یکی از نکاتی که در فرق قانون و استاندارد مطرح میشود این است که استاندارد بیشتر ناظر به خروجی ست ولی قانون بیشتر ناظر به فرآیند است.

مثلا قانون میگوید که باید اینگونه عمل کنی و این کار ها را نیز حق نداری انجام دهی و اگر خلاف عمل کنی جرم است.
لکن استاندارد به نحو پسینی میگوید که خروجی کار شما باید این مشخصات را داشته باشد و اگر نداشت خروجی شما مردود است و مشخص میشود که به قوانین به پرستی عمل نکرده ای.

لذا استاندارد در مقام عمل بسیار مفید تر است و از کارایی بیشتری برخورد دار است.

مثلا یکی از موارد این است که افراد می توانند قوانین را به طرق مختلف اجرایی کنند. بعضی از طرق عملا دور زدن قانون است. یعنی فرد در عین اینکه حداقل هایی را رعایت کرده ولی عملا به نحو کار را جلو برده که هدف قانون محقق نشده است. لکن نمی شود او را متهم کرد که خلاف قانون عمل کرده ای ولی از حیث خروجی به راحتی می توان مچ او را گرفت. زیرا محصول او یقینا استاندارد لازم را نمی آبد و اهداف را محقق نمیکند.( البته به شرط تدقیق در وضع استاندارد)

در مورد نشست ها هم اگر یک قانون خوب و بعد یک استاندارد مطلوب تعریف شود به راحتی میتوان کیفیت مطلوب را ارزیابی کرد.

مثلا ممکن است مجری مدعی باشد که از قوانین اجرای نشست پیروی کرده و مدعو را توجیه کرده است لکن مدعو خودش گیرایی اش پایین بوده، و یا موضوع نشست را به خوبی انتخاب کرده، لکن مخاطبین نفهمیدند.

لکن به نحو پسینی و بر اساس استاندارد او موظف است مدعو و مخاطبین را توجیه کند و ارزیابی کند اگر این امر محقق نشده از طرق دیگری اقدام کند تا افراد توجیه شوند. ولو اینکه مخاطبین از لحاظ ذهنی مشکل داشته باشند.