اینکه در هر عصر و مصری چه پیام و اندیشه ای باید در صدر قرار بگیرد،

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_182

اینکه در هر عصر و مصری چه پیام و اندیشه ای باید در صدر قرار بگیرد، قطعا از شئون رهبری است.

در واقع مهندسی فرهنگ، کار رهبر جامعه است.
اوست که باید مختصات زمانه را بشناسد و با ارزیابی ظرفیت ها و تهدیدها، خط مشی کلی جامعه را تعیین کند.

گسترش اندیشه و کاربست پیام و مهندسی فرهنگی، قطعا از شئون رهبری به معنای یک فردنیست.
اینجاست که باید پیوستار رهبری داشته باشیم.
باید عده ای در افق فهم رهبری باشند تا از فهم های او پشتیبانی کنند و صحنه را در افق درک او قرار دهند.

اگر نگاهی منصفانه به عینیت جامعه بیندازیم، به سرعت متوجه می شویم که رهبر کنونی به اندازه یک فرد، از تمام صلاحیت ها و دارایی های لازم رهبری برخوردار است. اما پیوستاری از نخبگان پشت خط مشی های کلی ایشان قرار نمی گیرد و منویاتشان در عرصه نظر باقی می ماند و ترجمه عینی نمی شود.

گواه این مطلب، بیانات تکراری رهبری و حتی گلایه های ایشان از روی زمین ماندن توصیه هایشان است.

چه باید کرد؟
چه چیزی نداریم؟
آیا ولایت بسنده ایم؟
آیا توان فهم رهبر را نداریم؟
آیا بی عرضه ایم؟

رقم زدن یک قیام و عزم اجتماعی کار ساده ای نیست. اما واجب است، نیاز است، رهبر امت اسلامی برای برداشتن گام های پیشرفت منتظر این است.

یکی از راهکارهایی که استاد فلاح ارائه فرمودند، گفتمان سازی است.
گفتمان سازی، تنها راه مهندسی فرهنگی نیست ولی سریع ترین و کارآمدترین هست.

اما همین گفتمان سازی هم اراده می خواهد، اندیشه می خواهد، کار نهضتی می خواهد، محتوای گفتمانی می خواهد.

خلق محتوای گفتمانی هم کار ساده ای نیست، تقریرهای اصیل و فهم های راقی از رهبری و ولایت شیعی می خواهد. نیاز به پایگاه شناخت گسترده و فهم های نو و متصل به اندیشه و در دایره ولایت دارد.

این دست از شناخت و تقریر را باید در حوزه بیابیم. اگر نگوییم این تمام وظیفه ای است که بر گردن حوزه و طلاب علوم دینی است، حداقل بخشی از آن است.

برای برآوردن این حاجت، جمعی می شناسیم؟ کاری کرده ایم؟ آیا اصلا قبول داریم که در این زمینه وظیفه ای به عهده داریم؟
.

استقلال هویتی_فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
#جلسه_182
#چالش_یادداشت
#قله_هرم_گفتمان
#فیش

🔰استقلال تام در تمام شئون و عرصه‌ها (فردی، اجتماعی، بین الملی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و…)

🔴استقلال هویتی_فرهنگی
هیچ ملتى نمی‌‏تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه‏ خودش‏، خودش را بفهمد. مادامى که ملت‌ها خودشان را گم کردند و دیگران را به جاى خودشان نشاندند، استقلال نمی‌‏توانند پیدا کنند. کمال تأسف است که کشور ما که حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است. همچو غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده است که گمان مى‏‌کنند غیر از غرب هیچ خبرى در هیچ جا نیست. و این وابستگى فکرى، وابستگى عقلى، وابستگى مغزى به خارج، منشأ اکثر بدبختیهاى ملتهاست و ملت ماست.[صحیفه امام، ج12، ص4]

🔴استقلال اقتصادی
اگر چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاق‌مان‏ به خارج، این وابستگى براى ما اسباب این می‌‏شود که در امور سیاسى هم وابسته باشیم. و ما باید وابستگی‌مان را از اجانب و غرب و شرق قطع کنیم. اگر ما بخواهیم که مملکت‌مان یک مملکت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این امورى که مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ کشور است، خودمان فعالیت کنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند.[صحیفه امام،‌ ج10، ص373]

🔴زمینه‌های لازم برای کسب و بقاء استقلال

در میان بیانات گسترده امام خمینی(س) فرازهای بلندی وجود دارد که می‌توان از آن به پیشنهادها یا راهکارهای ایشان برای کسب استقلال و حفظ آن یاد کرد. بررسی تفصیلی این راهکارها را به فرصتی دیگر وا می‌گذارم و فقط برخی از آنها را به اختصار یادآور می‌شوم.
🔼1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی: برای کسب و حفظ استقلال همه جانبه کشور می‌باید نیروی انسانی مناسبی تربیت شود که هویت ایرانی- اسلامی خویش را به خوبی شناخته و به توانمندی‌های خویش ایمان آورده باشد و در عین حال که از برترین پیشرفتهای عملی و دستاوردهای روز دنیا بهره می‌برد مرعوب صنعت یا رشد تکنولوژی در دنیا نشده و بکوشد تا کشور خود را از وابستگی‌های مختلف برهاند.
🔼2- توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی: ملتی که هویت خویش را باور کرده باشد و به توانایی‌های علمی و عملی خویش ایمان بیاورد می‌تواند با تکیه بر علم و تحقیق و پژوهش راه دشوار پیشرفت و استقلال را هموار کند. امام خمینی(س) توسعه مراکز علمی، تحقیقاتی را برای وصول به خودکفایی علمی و عملی و بهره‌مندی از استعدادهای نهفته کشور ضروری می‌دانند.
🔼3- عزم ملی، اعتماد به نفس و تحمل مشقات: مسیر کسب استقلال در جمیع شئون آن مسیر آسانی نخواهد بود چرا که منافع مختلف قدرتهای استثمارگر موانع متعددی را فرا روی ملتی که استقلال و آزادی خویش را مطالبه می‌کند به وجود خواهد آورد. عبور از این مرحله نیازمند عزم و تصمیم آحاد مردم و باور به توانمندی‌های داخلی و صبوری در برابر راه دشواریهاست.
🔼4- وحدت و عوامل مذهبی: تفرقه و از هم گسیختگی، عزم ملی را هدف می‌گیرد و جامعه را به مجموعه‌ای از “تن‌ها”یی بدل می‌کند که تنها مانده و همواره به منافع شخصی یا دست بالا منافع گروهی و صنفی خویش نظر می‌کنند. از این روی هر قدر وحدت و انسجام جامعه بیشتر حفظ شود زمینه رشد اقتصادی و استقلال همه جانبه نیز بیش از پیش تأمین خواهد شد.
افزون بر این که باور به اسلام و تعالیم عالیه اسلام، به ویژه آموزه‌های مذهب اهل بیت (علیهم السلام) که وابستگی مسلمانان در چنگ غیر مسلمانان را ممنوع و مطرود دانسته است انگیزه مضاعفی برای کسب و حفظ استقلال خواهد بود.
🔼5- سیاستگزاری‌ها و قوانین: حقیقت آن است که سیاست‌های اتخاذ شده توسط مسئولین و قوانین برآمده از آن اگر بر مبنای تعالیم اسلامی بوده و با تدبیر و خرد و تکیه بر دانش و تجربه وضع شود می‌تواند راه نیل به خودکفایی و استقلال را در تمام شئون همواره کند همان‌طور که قوانینی برآمده از سوء تدبیر و بی توجهی به دانش و تجربه‌های موفق، نه تنها گرهی از این کلاف باز نمی‌کنند بلکه بدل به قید و بندهایی خواهد شد که راه تلاشگران عرصه خودکفایی و تولید را دشوار خواهند کرد.

ویژگی_انتخاب_راهبرد

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_18
#جلسه_182
#چالش_یادداشت

#ویژگی_انتخاب_راهبرد

💎#پشتوانه_وحیانی
آن ارزشی که باید در رأس کارهای راهبردی قرار بگیرد از طرفی باید از پشتوانه ای وحیانی، جامع و نظام مند برخوردار باشد و از طرفی از آبشخور تراث شیعه سیراب باشد، یعنی مورد تایید علماء و فحول شیعه باشد و همچنین باید وجه ریشه ای هم داشته باشد یعنی با رسیدگی به آن بسیاری از مشکلات رنگ ببازد تا اولویت آن نسبت به سایر ارزش ها روشن باشد.
💎#حقیقت_متن
از طرفی باید نگاهی عمیق و همه جانبه به عصر امروز و مسئله های واقعی امروز داشته باشد. (باید از پشتوانه راهبردی برای فهم مسائل برخوردار بود.) تا اصلی ترین مسئله را از متن جامعه اصطیاد کند نه از داخل کتاب ها. از #عینیت_جامعه نه از #مفهوم_جامعه. یعنی صدرای وجودش را به صحنه بیاورد.
💎#هنر_امام
هنر امام این بود که با فلسفه و عرفان، هستی و پدیده های آن را آنگونه که هست شناخت نه آنگونه که می نماید. با #عرفان_عملی مسیر را شناخت و پیمود. حالا برای زدن به دلِ صحنه مبارزه؛ روح #سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت علیهم السلام را فهم کرده. #روح_شریعت را دارایی خود کرده. او از منازل السائلین به خوبی دریافته بود که منزل اول سلوک فردی و اجتماعی یقظه و بیداری است. از طرفی او موقف ایران را می دید (نه اینکه مطالعه می کرد). از طرفی دارایی ها ایران را می شناخت. برای زدن به صحنه #امتداد_صدرا_در_فقه را تهیه و تدارک کرد. لذا با تمام این پشتوانه ها پیشنهادش این است: #قیام_لله
«ان تقوموا لله مثنی و فردی

وجود انسان یک وجود ربطی ست.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_صحرایی
#یادداشت_3
#جلسه_182
#چالش_یادداشت
☘️

وجود انسان یک وجود ربطی ست.
بنابراین رشد و حرکت و احساس هویت او ذیل نسبتش با وجود حقیقی و کمال محض تفسیر میشود.
او کشش و عشق به کمال دارد.
اما معشوقهای دروغین بیرونی و درونی رهزن او می شوند و در تشخیص مصداق اشتباه میکند.

اولين رهزن درونی که انسان آنرا به شهود می یابد، نفس انسان است و انسان عاشق خودش می شود.
مرحوم شاه آبادی راه رهایی از این معشوق دروغین را که نقطه شروع حرکت فطری است را فهماندن ذلت و ضعف و نیازمندی انسان به خودش است.
تا دل از این معشوق دروغین کنده شود و به سمت معشوق حقیقی حرکت کند.

همین نسبت بین جامعه و افراد جامعه با شیاطین بیرونی جاریست.
مانع بیرونی حرکت جامعه(انسان ها) کمال دیدن قدرت‌ها و طاغوتها و در نتیجه استخفاف در مقابل آنهاست.
راهکار خروج از این مانع، افشای ضعف و زبونی قدرت‌های پوشالی ست.
این مرحله، مرحله شکل گیری عزت ملی است و زیر شاخه های آن جهاد علمی، عملی، رونق تولید، رونق اقتصادی و تلاش برای قطع وابستگی ست.

این احساس عزت و هویت که در راس هرم چنین جامعه سرخورده ایست احساس عزت در مقابل مستکبرین و جنود شیطان است نه احساس عزتی که از جنس نفسانیت باشد.
این احساس عزت در مسیر ذل عبودیت است.

بحمدالله جامعه ما از این مرحله عبور کرده و عزت ملی در آن شکل گرفته است.
مرحله «لا اله» طی شده و دارد وارد مرحله «الاالله» میشود.
این مرحله از جنس حرکت است. حرکتی توحیدی و تمدنی، برخلاف مرحله قبل که از جنس رفع مانع بود.

در اندیشه امام و رهبری اولین مرحله برای هر حرکت کمالی، شکل گیری عزم و اراده است.
عزم و اراده برای یک جهش تمدنی.
در مرحله و گام دوم انقلاب، راس هرم، تولید عزم و اراده برای یک حرکت تمدنی ست.
شکل گیری عزم و اراده ملزوماتی دارد:
1- تصور
2-تصدیق
3-شوق و امید
4-در دسترس و ممکن دیدن هدف

در مرحله شوق تمرکز بر مساله مهدویت بسیار راهگشاست.
باور به امکان با افزایش توانمندی ها و موفقیت های اقتصادی و سیاسی و نظامی و تولیدی ممکن است.
با توجه دادن به موفقیتهای سابق و مسیر پر از اعجاز و امدادهای الهی که در مسیر 40 ساله انقلاب طی شد.

بنابراین #قله_هرم_گفتمان انقلاب در دهه جدید ایجاد عزم و اراده و امید برای جهشی تمدنی و بلند است.
از زیر شاخه های این #راس هرم،
تداوم تاکید بر رونق تولید و اقتصاد و رشد علمی،
تقویت باور به امدادهای الهی،
ارائه قرائتی نو از مساله مهدویت و هر آنچه که زمینه ساز شکل گیری عزم و اراده و امید ملی برای حرکتی بزرگ است می باشد.
رهبری در بیانیه گام دوم با مرور بر تاریخ انقلاب و یادآوری موفقیتها و حرکت های معجزه وار و یادآوری توانمندی ها و استعدادها و امداد الهی و در نهایت دعوت جوانان به حرکتی بزرگ،
شکل گیری #قله_هرم_گفتمان یعنی عزم و اراده را دنبال کردند.

هرم‌ مندی و اولویت بندی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_12
#جلسه_182

هرم‌ مندی و اولویت بندی، دغدغه ی کسانی است که تحقق بخشی برایشان موضوعیت دارد.
وقتی دست به تحقق زده میشود محدودیت ها خودشان را نمایان میکنند، و تزاحم‌ پیش می آید و در این هنگام ناگزیر از انتخاب خواهیم بود.

حال اگر منابع محدود باشند، فرصت ضیق باشد و اهداف بزرگ، خردمندانه ترین راه انتخاب مقرون به صرفه ترین اقدام است، چیزی که در قیاس با دارایی ما بیشترین نتیجه را بدهد.

این‌ انتخاب به این معناست که باید از برخی مطلوبات گذر کرد. اما نه مطلوباتی که لزوما تحققشان شدنی، و یا در این برهه عاقلانه است. بلکه مطلوباتی که تا پا به میدان تحقق ننهاده ای در لیست الزامات میدانستی شان.

و به این معناست که باید در صحنه باشی، هست ها را بدانی ، نیست ها را بدانی، آنچه میتواند باشد و آنچه نمی تواند باشد را بفهمی، آنچه باید باشد تا صحنه پیش برود را از آنچه باید باشد تا الزامات روی کاغذت درست بشود تمییز بدهی.

هرم مندی کار عاقلان است، کار کسانی است که در واقعیت اند اما سکون برایشان درد است، کسانی که در آرمان هایند اما رویا پرداز و توهم زده نیستند.

سوالات، ابهامات و اتخاذ راهبردهای اندیشه ای، چه مقدار در #میدان جدی است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_33
#احمد_قوی
#جلسه_182
#یادداشت_میدان

✅ سوالات، ابهامات و اتخاذ راهبردهای اندیشه ای، چه مقدار در #میدان جدی است؟

اصل حرف :
ظاهرا کم و کیف ورود به صحنه یکی از مسائل جدی ما در حلقه کلامی است! این را از مباحثات شفاهی و کتبی دوستان هم می توان به راحتی متوجه شد که ما در این موضوع به جمع بندی شفافی نرسیده ایم و یا اینکه جمع بندی های متفاوتی در بین ما وجود دارد و همین معرکه ی ارا و اقوال را پدید آورده است.

شاید یکی از مولفه هایی که به ما در اتخاذ موقف صحیح کمک کند، شناخت و رصد دقیق مساله های جدی صحنه باشد؛ به گونه ای که بدانیم دقیقا در خط مقدم عرصه های گوناگون سوالات و تصمیم گیری های ویژه برچه پایه هایی استوار است و نواقص و نیازها در چه سطحی قرار دارد؟

🔸 معرفی یک نمونه :
هفته پیش بعد از چندماه که در مشهد نبودم توانستم در جلسه هفتگی #تشکل_طلبگی_ربیون شرکت کنم!
موضوع جلسه به مناسبت #هفته_بسیج عبارت بود از ” ارائه مدلی مطلوب از فعالیت میدانی بسیج محلات با محوریت مساجد ” ؛ با حضور یکی از پژوهشگران اندیشکده بسیج و نهادهای مردمی.
یکی از مهم ترین پروژه هایی که اخیرا در این اندیشکده به مرحله مکتوب و خروجی رسیده همین پروژه “بسیج مطلوب” است.
بحثهای فراوانی در این جلسه با محوریت فضای موجود و مطلوب در بسیج مطرح شد ولی یکی از راهبردهای اساسی که این دوستان به عنوان وضعیت مطلوب در بسیج به آن رسیده اند لزوم تغییر رویکرد بسیج از #تربیتی به #اجتماعی است. خوب طبیعتا برای این پیشنهاد راهبردی مطالعات زیادی کتابخانه ای و میدانی زیادی انجام شده و حتی تاریخچه بسیج از ابتدای شکلگیری مورد بررسی قرار گرفته و در آن تجربه های موفق و ناموفق زیادی دیده شده است. خصوصا در دهه 60 که به نوعی این حضور اجتماعی بسیج پررنگ تر از سالهای بعد روایت می شود.

اما با این همه تغییر رویکرد یک نهاد در حد و اندازه بسیج ( مثلا از نظامی به فرهنگی یا از فرهنگی به اجتماعی) مساله بسیار مهم و حیاتی محسوب می شود که طبیعتا مبتنی بر گزاره های اساسی فراوانی در حوزه های مختلف اندیشه دینی و انقلابی ما است . و احتمالا بسیاری از #پیش_فرض ها مورد بحث و چالش مبنایی و اجتهادی قرار نگرفته است! حتی ممکن است بسیاری از سنگ بناهای این تصمیمات راهبردی اساسا مورد التفات تصمیم گیران و تصمیم سازان قرار نگرفته باشد (که البته این امر طبیعی است. چرا که جنس این سنخ پژوهش ها از اساس برای این بررسی ها طراحی نشده است).

🔸 فلذا به نظر می رسد که مسائل و تصمیماتی از این دست و در این سطح می بایست که در فضاهایی مورد بررسی قرار بگیرند که توانایی فهم مساله با ابعاد گوناگون و متنوع آن در لایه های مختلف (از فردی تا تمدنی) را داشته و بتوانند بر اساس شریعت به حل و فصل این ها بپردازند.

حوزه بی خاصیت؛ حوزه با خاصیت!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_39
#جلسه_181

🔰حوزه بی خاصیت؛ حوزه با خاصیت!

نویسنده مدعی می شوند: توحيد از ديدگاه عملى، قواره و قالبى است براى اجتماع و شيوه‌ای است براى زندگى؛
و این معنا از توحید با طرح شعار خویش با دو واکنش متضاد مواجه می شود:
با تعرض و انكار و ستيزه از سوى مستكبران و گرايش و قبول حمايت از سوى مستضعفان.

💠 بوته سنجش طرح شعار توحید
بر همین اساس میتوان به ارزیابی نهادهای مختلف پرداخت خاصتا حوزه علمیه که به یک معنا متولی نهاد دین می باشد پرداخت. حوزه امروز چقدر مورد تعرض و انکار و ستیز مستکبران داخلی و خارجی هست؟
و چقدر مورد قبول و گرایش مستضعفان؟ چه مستضعفان داخلی؟ چه منطقه غرب آسیا؟ چه جهان؟

حوزه امروز هر چقدر که اینگونه نیست میتوان گفت که همان مقدار یک حوزه بد سگال است. یک حوزه ددمنش است. یک حوزه بی خاصیت است. یک حوزه است که توحید را نفهمیده است و در جان خویش نهادینه نکرده است.

اما هر مقدار که حوزه امروز در جذب گرایش و قبول و التفات مستضعفان ایران و منطقه و جهان موفق بوده است یک حوزه باتقواست. یک حوزه با فضیلت است. یک حوزه اولوالعزم است. یک حوزه نهضت آفرین و تمدن ساز است.

یک کلاس درس مانند کلاس درس امام خمینی ره همانند موسس مکتب جعفری امام صادق علیه السلام بسان صاعقه ای بر فرق رژیم پهلوی فرود آمد و مستکبران داخلی و خارجی را از این سرزمین راند اما همان زمان کلاسهای درس دیگری نیز برگزار می شد که هیچ اثری نداشتند.

طرح مباحث توحیدی ما چگونه است؟ قرار است بی ثمر و بی خاصیت و مدرسی باشد یا قرار است مبارزه جو و حیات آفرین و فضیلت بخش باشد؟

حوزه های علمیه امروز طلبه را برای کدام توحید آماده می سازند؟ توحید بی خاصیت یا توحید با خاصیت؟

طبعا این معیار، یک معیار متین و پایه میتواند باشد برای ارزیابی کلیت حوزه های علمیه و نیز برای ارزیابی تک تک دروسی که در حوزه های علمیه برگزار می گردد.

خون شهید، موثرتر از علم شهید

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت
#انتقام
#شهید_فخری_زاده
#خون_شهید
#علم_شهید
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_19
#جلسه_181

خون شهید، موثرتر از علم شهید

بزرگترین اثر شهادت دانشمند عزیز شهید فخری زاده تعجیل در نابودی طاغوت ( آمریکا و اسرائیل ) می باشد.
اما چگونه؟!
چند گزاره در کنار هم این مهم را فراهم می سازد. البته که هر کدام از این گزاره ها نیازمند تفصیل و تبیین می باشد.

1-بزرگ ترین انتقام، ایجاد یک تنفر عمومی و عزم و اراده عمومی برای انتقام و خروج آمریکا و اسرائیل از منطقه است.
2-حضرت امام خمینی ( ره ) فرمودند: با ریختن خون عزیز ما، تایید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید
3-همچنین سید شهیدان اهل قلم، آقا مرتضی آوینی فرمود: در عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود.

جمع بندی : برای ایجاد عزم و اراده ملی، نیاز است که پرده از راز های این عالم برداشته شود تا همه امت در کنار هم با یک اراده، انتقام خود را از طاغوت و مستکبران بگیرند. و این راز به سبب خون شهیدان و عزیزان ماست که فاش می شود. و این یعنی توحید موثر که در هر حالتی بروز می کند، چه در علم شهید و چه در خون شهید و شاید توحید در خون او، غلیظ تر از توحید در علم او باشد.

جایگاه کارآمدی در منظومه فکری ما

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حامد_خواجه
#یادداشت_8
#جلسه_181

🔴 جایگاه کارآمدی در منظومه فکری ما:

آیا کارآمدی فهم‌ما، می‌تواند ملاک صحت گذاره‌ باشد؟
می‌خواهیم ببینیم که فهم ما از اسلام درست است یا نه، آیا می‌توانیم برای این سنجش به کارآمدی فهم خود نگاه کنیم؟
بعضی می‌گویند: این توقعی که از اسلام دارید، بی‌جا است و در واقع شما اسلام را با این توقع ضایع می‌کنید. وقتی برای این عرصه ها حرفی ندارد و شما حرف‌هایی به اسلام می‌چسبانید که در آن عرصه سخیف و دست‌پایین به حساب می‌آید، در واقع شما اسلام را ضایع می‌کنید. مثل همان مثال دانشمندی که به عنوان دروازبان قرار می‌گیرد!
در اینجا گفته شده است که فهم‌تان از اسلام ناقص است که کارآمدی لازم را در آن نمی‌بینید.
مسئله و سوال همین است؛ که آیا می توان از این ملاک برای سنجش صحت فهم استفاده کرد یا نه؟ آیا کارآمدی فهم ما می‌تواند دال بر صحت گذاره و ناکارآمدی آن دال بر اشتباه باشد؟

نگاه وجودی به رویکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_11
#جلسه_181

🔰نگاه وجودی به رویکرد

اینکه بیان شده است که مکتب امام ره پنج رویکرد مادر دارد منظور چیست؟ به عبارت دیگر وقتی یک معنایی از حضرت امام تجسد و فعلیت پیدا می‌کند محل اجتماع و لحاظ آن رویکردها بوده است؟ و ما فقط در مقام توصیف و تحلیل آنها را افراز می‌کنیم؟ برای مثال اینکه حضرت امام دستور به تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی می‌دهند بسیج تجلی و ظهور آن پنج رویکرد نیز می‌باشد؟ حال اگر چنین فرض کنیم باید در مقام شناخت و توصیف واقعیت بسیج این پنج رویکرد را لحاظ کرد و الا چیزی که توصیف می‌شود حقیقت تام بسیج نیست؟
اساسا آیا در مقام تحلیل و توصیف گفته می‌شود پنج رویکرد یا اینکه یک رویکرد و زاویه دید است که بقیه در آن به صورت اندماجی قرار دارند؟
اگر چنین باشد که کلا یک رویکرد است ولی با معانی اندماجی در خود، باید گفت که چنین زاویه دیدی در تمام تصمیمات و افعال شخص واجد رویکرد، باید سریان داشته باشد. لذا نمی‌تواند تصمیمی اتخاذ کند که خالی از نگاه توحیدی، تربیتی، فرهنگی، تمدنی و حکومتی باشد. در این فرض اگر تصمیم خالی از نگاه “تربیتی” یا “توحیدی” باشد یعنی شخص هنوز رویکرد تربیتی و توحیدی و به عبارت دقیق‌تر هنوز رویکردی مانند امام ندارد و مالک و صاحب اندیشه‌ی امام نشده و افعال او تجلی مکتب امام نیست و انقلابی‌گری او ناقص است.

#پنج‌رویکرد‌مادر
#توحیدی
#تربیتی
#فرهنگی
#تمدنی
#سیاسی‌وحکومتی

صحت گزاره های اصلی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_6
#جلسه_181

🔴 بسم الله الرحمن الرحیم
🔸استاد محترم در جلسه امروز 3 گانه ای را برای ارزیابی یک مکتب بیان نمودند. این 3 مولفه عبارتند از:
1. صحت گزاره های اصلی
2. سازواری و انسجام گزاره ها
3. کارآمدی و سودمندی
اگر ایشان این ملاک ها را به عنوان ابزار یک محقق برون دینی مطرح میکنند که قاعدتا چنین است، احساس میشود که سوالات جدی در مورد آن مطرح است که چندتایی را بطور خلاصه مینویسم.
1. در مورد صحت گزاره ها، ملاک ارزیابی صحت چیست؟ واقعیت داشتن گزاره ها و علمی بودن آن ها را با سنجه کدام مکتب میخواهید مشخص کنید؟ ابزار عقل؟ ابزار تجربه؟ ابزار وحی؟ و یا…؟ خود این موضوع یکی از اصلی ترین چالش های تاریخ علم و دین بوده است.
2. چه کسی گفته سازواری و انسجام گزاره ها از مولفه های برتری یک مکتب است؟ آن هم با قرائتی که شما از سازواری دارید. اگر ادعا شود که مکتبی بر اساس نسبی گرایی قائل به حضور درون مکتبی اندیشه های مختلف حتی با گزاره های کاملا مخالف است و اتفاقا همین را موجب رشد علمی و اندیشه ای خود میداند، بدون آنکه صدق و کذبی بر روی هریک از گزاره ها بگذارد چه باید گفت؟
3. ملاک ارزیابی کارآمدی چیست؟ فرق این کارآمدی را با خروجی جریان هایی مثل اینسترومنتالیسم و پراگماتیسم که هردو در نتیجه توجه به سودمندی و کارآیی عینی و خارجی است را چه میدانیم؟
و در نهایت آیا این سوال که آیا اساسا میتوان ملاک متقن قابل پذیرش و بین الاذهانی را برای سنجش یک مکتب به میان آورد؟
و السلام

کارآمدی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_37
#جلسه_181

#کارآمدی
• راستش تقریری که جناب استاد در کلاس امروز در مورد کارآمدی داشتند و دعوایی که در آن تصویر کردند، به طور کامل برایم واضح نشد. لکن اینطور که بیان فرمودند محل نزاع این است که آیا میتوان با ملاک کارآمد بودن به سراغ گزاره ها رفت و گزاره هایی که کارآمدی لازم متناسب با اهداف را ندارند، در صحت شان تردید نمود.
• لکن در اینجا سوالی پیش میاید که اساسا ملاک برای کارآمدی و ناکارآمد بودن چیست؟ طرف مقابل دعوا نیز برای گزاره های خود میتواند فوایدی را تصویر کند و ارائه کند؟ این کارآمدی مطلوب ما را ندارد، دلیل بر رد میشود؟ و یا اینکه در گزاره های شرعی به چه نحو میتوان ناکارآمد بودن یک گزاره را ثابت کرد. کما اینکه مثالی برای امر به معروف در کلاس زده شد و بیان شد که تذکر لسانی کارآمدی لازم را ندارد و همان جا یکی از حاضرین اشکال کرد که اتفاقا تکرار لسانی خیلی کارآمد است!

#فقه_امام

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_38
#جلسه_181

#فقه_امام
#کارآمدی

یکی از فرق های بارز حضرت امام(ره) با بعضی از فقها در ورود به یک مسئله ی فقهی، این است که حضرت امام غایت و هدف یک حکم شرعی را میبیند و آن را در نظر میگیرد و از دریچه ی آن به روایات و آیات آن موضوع می نگرد و آن ها را تحلیل میکند یا رویاتی که به ظاهر با آن غایت سازگاری ندارند را تاویل میبرد. یعنی وقتی غایت را میبند، بر اساس آن تحلیل میکند که شارع چه حکمی باید بکند که بتواند آن غایت را محقق کند.
به طور مثال در بیع مجسمه که روایات بسیار تندی دارد، بسیاری از فقها حکم به حرمت بیع مجسمه کرده اند. لکن حضرت امام با توجه به روایات باب و فضای کلی حاکم بر آن باب، کشف میکند که وقتی شارع با این شدت مقابله کرده و مجازات شدیدی در نظر گرفته است، در مقابل باید عمل شنیع و بسیار زشتی باشد. در حالی که فروش مجسمه بالذات چنین وضعیتی ندارد. لذا با توجه به قرائن دیگر کشف میکنند که این روایات در فضایی بوده که جامعه ی اسلامی با فرهنگ مشرکین و بت پرستی درگیر بوده و بیع مجسمه و نگهداری از آن، از فرهنگ مشرکین بوده و در مقابل فرهنگ جامعه توحیدی بوده است لذا حکم حرمت را منحصر میکنند به آن زمان و شرایط و در جامعه ی امروزی که خرید و فروش مجسمه با این اهداف مشرکانه انجام نمیشود، حکم به حرمت نمیکنند. سپس تمامی روایات باب را با این نگاه تحلیل میکنند و یا تاویل میبرند.

کارآمدی حقیقی عمل نشانه‌ی صحت معرفت و اندیشه و میزان رشد

سم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_12
#جلسه_181

🔰کارآمدی حقیقی عمل نشانه‌ی صحت معرفت و اندیشه و میزان رشد

بزرگی فرموده است که انسان همان‌گونه که نان می‌خورد همان‌طور بندگی می‌کند. توضیح آنکه؛ عمل انسان، بدن و تجسد اعتقاد و افکار اوست (همان‌طور که تمدن، بدنِ فرهنگ است و فرهنگ روح و معنای تمدن). اگر آدمی در عرصه‌ی عمل، کارآمد باشد این تاثیر حاکی از صحت مبانی و معرفت اوست. آن بزرگ چنین توضیح داده است که اگر هر کاری با اصول و روش صحیح آن انجام نشود بلکه از روی سهل‌انگاری و تنبلی و جهالت صورت گیرد، دال بر این است که چنین شخصی هنوز نسبت به ضرورت و تمرین مراقبه برای حرکت، حساس و ملتفت نشده و پی به این نبرده است که افعال، سخنگو و آینه‌ی باطن است. ایشان بیان کرده بودند که اگر انسان در امور روزانه‌ و زندگی عرفی خود با قاعده عمل نکند دقیقا با همان بی‌قاعدگی به استقبال بندگی می‌رود که البته نتیجه‌ی چنین کاری را می‌توان حدس زد.
مثال‌هایی برای زندگی بی روش و ناکارآمد: غذای سرد نوش جان کردن، میوه نشسته خوردن، بدون برنامه غذا خوردن، به طعام خود اهمیت ندادن و هر چیزی پیشاید میل کردن ولو در رژیم غذای نباشد، ماشین را تمییز نکردن، بی‌تفاوتی نسبت به امور شخصی و…
به طور کلی می‌توان گفت کارآمدی و تاثیر در اشخاص غالبا نسبی است یعنی در هر امری، اگر اعتقاد صحیح یا فهم صحیح از اعتقاد، باشد بروز آن موثر و راه‌گشاست است و اگر تاثیر و تحول در او نباشد نشانه‌ی آن است که زحمات و تلاشش‌ کارآمد نیست و باید به دنبال ویرایش فهم یا اعتقاد خود باشد و فقط اوحدی از انسان‌ها هستند که در همه‌ی شئون موثراند.
بنابراین کارآمدی و تاثیرات یک عمل می‌تواند سنجه‌ی صحت فهم ما باشد.
البته توصیف تاثیرات و نتایج و کارآمدی یک حکم می‌تواند به ما در فهم صحیح و جلوگیری از تلقی سطحی کمک کند. برای مثال، با توجه به آثاری که برای ربا بیان کرده‌اند نباید از ربا یک تلقی سطحی داشت و آن را فقط زیاده‌ای پنداشت بلکه باید ربا را طوری تقریر کرد که آن آثار و توصیفات در قواره‌ی او باشد و…

وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْض (رعد/17)

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_58
#جلسه_181

وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ‏ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْض (رعد/17)

هرآنچه براي توده‌ی مردم سودمند باشد در زمين پايداري دارد و دولتی باقيست، اما آنچه اساسا سودي ندارد يا صرفا براي يك گروه خاص سودآور است، درنگي در زمين ندارد و پس از چندی جولان، از بين مي‌رود.

تقریر وحشتناک یک شبهه ساده!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_23
#جلسه_181
#کارآمدی
#توحید_موثر

😈تقریر وحشتناک یک شبهه ساده!

🌸راستی معیار اثر گذاری توحید را باید در دشمنی دیگران بدانیم؟
❓از ابتدای شروع این مقاله، دوگانه سلبی یا ایجابی بودن توحید خود نمایی می کرد که کدام یک اصیل و دیگری به تبعیت از اولی می آید. آیا روح توحید؛ عبادت و اطاعت خداوند است یا نفی عبودیت غیر خداوند؟!
رد پای این سوال تا اینجا هم ادامه می یابد.
❓آیا کارآمدی توحید در دشمن تراشی و دشمن یابی است؟ این نگاه که چون من دشمن دارم پس یعنی بر حقم و مسیرم را درست می روم چقدر اصالت دارد؟
‼️اگر این حرف را ما بزنیم، یهودیان هم بزنند، داعش هم بزند، طالبان و القاعده هم بزنند همه هم دشمنان خود را استکبار و طاغوت و شیطان بدانند، آن وقت جهان چه شکلی می شود؟ تصور ما از توحید حقیقی این گونه است؟ توحید بنا بود چنین دنیایی برای ما پدید بیاورد؟
‼️اگر گفتیم جنگ احزاب معیار حرکت توحیدی انقلاب اسلامی است، آیا کره شمالی هم می تواند چنین حرفی را برای خودش بزند؟ چطور می توانیم کارآمدی توحید را در انزوای کامل بدانیم؟ این چه نحوه کارامدی ای است؟!

❓راستی چرا معیار اثرگذاری توحید را وحدت همه جوامع ندانیم؟ که تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم… . یا چرا معیار را بر سلوک جمعی یک جامعه ندانیم؟ مثلا تعداد شهدا و عرفای یک جامعه، یا بررسی منازل سلوک اجتماعی و…؟

شهادت_هنر_مردان_خداست

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_24
#جلسه_181
#شهیدفخری‌زاده
#شهادت_هنر_مردان_خداست

▫️توحید واقعی، آن توحیدی است که طاغوت و شیطان آن را بر نمی تابد. اعتقادی که آزادی و رشد و سعادت و کمال و همه خوبی ها را به همه انسان ها هدیه می کند.
▫️توحید واقعی، آن توحیدی است که تمام دشمنان خدا، داخلی و خارجی را در صف مقابل ما قرار می دهد. توحیدی که امضایی است بر حقانیت این راه چهل ساله. بر صراط مستقیم انقلاب اسلامی با همه سختی ها و خیانت ها و نفوذها و کارشکنی ها و دشمنی ها. تاییدی بر رهبری الهی این دو مرد بزرگ خدا.

▫️اما یک سوال ذهن من طلبه را آزار می دهد. چرا دشمنی دشمنان معطوف به نیروهای نظامی ماست؟ چرا اگر به سراغ دانشمندان ما می آیند، دانشمند هسته ای و مهندسی ما را هدف می گیرند؟
▫️راستی چرا اوایل انقلاب مطهری ها و بهشتی ها و باهنرها و مفتح ها، اهداف دشمن بودند و چرا دیگر در لیست روحانیت یا روحانیون مبارز، نامی نمی یابیم؟

▫️این قضاوت درست است که رهبران فکری از ابتدای انقلاب از اندیشمندان حوزوی به منبری ها تغییر کردند و در دهه اخیر منبری ها جایشان را به مادحین داده اند؟! اگر بله که خوشا به سعادت مداحان. و البته وای بر ما.

▫️اما شهادت شهید فخری زاده، روزنه نوری در دلهای ماست. اگر طالب علمیم. اگر مسیر اصلی مقابله با دشمنی ها را در حوزه جستجو می کنیم، حقیقتا می توان مسیر شهادت را در طلبگی جستجو کرد و انتهای شیرین آن را نظر به وجه الله دانست.

▫️ما را از چه می ترسانند؟ آنها باید بترسند. وقتی همه ما اوج آرزو و هدف متعالی مان را چنین شروعی می دانیم. که شهادت، شروع ماست. و این بزرگترین انتقام سخت از دشمنان است.
▫️در کسوت طلبگی، همه تلاشمان را می کنیم تا به جایگاهی برسیم که لایق شهادت بشویم. تا به جایگاهی برسیم که دشمنان خدا، ما را نیز دشمن خود بدانند.
▫️چه خوش فرمود امام ما و چقدر حکیمانه است این سخن جاودانه که «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود». و البته ما بیدارتر می شویم تا شهید این قوم برگزیده بشویم ان شاءالله.

کارآمدی_دین_در_جمهوری_اسلامی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_29
#جلسه_181
#کارآمدی_دین_در_جمهوری_اسلامی

استاد علامه مصباح در سال 1389 مباحثی در موضوع کارآمدی دین در جمهوری اسلامی دارند که این مبحث به صورت مقاله نیز درآمده که قابل استفاده است.

در این مقاله چند نکته مطرح می شود که برای بررسی کارآمدی دین در جمهوری اسلامی بسیار حائز اهمیت است.

1. آیا مفاهیم دینی فی نفسه قابلیت بررسی کارآمد بودن یا ناکارآمدن بودن دارند؟ یا اینکه باید این مفاهیم از سمت جامعه مورد پذیرش و کنش گری قرار گیرد تا بتوان نسبت به کارآمدی آن نظر داد؟

2. برای بررسی کارآمدی دین باید حوزه و گستره دین را تعریف کرد و مشخص کرد در چه سطح، عمقی بناست این کارآمدی بررسی گردد. مثلا درحوزه قلب و باور های شخصی، یا حوزه رفتارهای اجتماعی و…

3. معیار کارآمدی دین چیست؟ به عبارت دیگر این معیار یک سنجه درون دینی است یا یک شاخص برون دینی است؟

سوالات فوق را میتوان مبادی تصوریه یا اصول موضوعه مبحث کارآمدی دین در جمهوری اسلامی دانست.

دین باید سودمند باشد و الا…

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_181
#کارآمدی_دین

🔰دین باید سودمند باشد و الا…

اولاد آدم فطرتا به دنبال کمال و منفعت حداکثری است.
باید دید که این حاجت تا چه حد در زندگی مؤمنانه تأمین می شود.

1️⃣اولین گام، تعیین معیار کارآمدی و سودمندی است.

هر شریعتی که برای زندگی به بشر پیشنهاد شده است، تعریف خاصی از زندگی ارائه داده است و معیارهای خاص خود را برای تأمین سودمندی دارد.

بنابراین بررسی کارآمدی دین عمیقا بسته به این است که شما چه چیزی را ارزش می دانید و اصلا پایگاه ارزش شما کجاست.

به نظر می رسد، دوری در مقام وجود دارد که با ارائه تقریر فطری از دین شاید قابل حل باشد.

2️⃣دومین گام، اثبات نظری کارآمدی است.

مثلا راهکاری که شریعت برای رسیدن به عدالت یا آزادی ارائه می دهد، باید عقلا و منطقا شدنی باشد. و اصطلاحا ضمانت اجرا داشته باشد.

3️⃣سومین گام، اثبات عملی است.

شخصی می گفت که اعمال خودم را در طول عمرم مورد محاسبه قرار دادم، دیدم با هر دینی که حساب می کنم، آخر به سمت عذاب و جهنم باید بروم!

عرصه ی عمل و نتیجه خیلی بی رحم است. چون روی زمین همه چیز پیدا است.

کارآمدی را در چند لایه می توان مورد بررسی قرار داد:

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#جلسه_181

#کارآمدی

کارآمدی را در چند لایه می توان مورد بررسی قرار داد:
در لایه #هستی_شناسانه و توحیدی، کارها همه به اراده اوست «فلله عاقبت الامور» پس هر آنچه را که او جعل کند بعنوان شریعت، نمی تواند کارآمد نباشد. او که در زمان نیست تا منتظر کارآمدی بماند. او قادر مطلق، حکیم مطلق است.

درلایه #تکلیف‌گرایی
ابتدا باید تعریفی روشن از کارامدی در ادبیات دینی ارائه داد تا معنای آن بخوبی واضح شود. کارآمدی یعنی #نتیجه_بخشی؟ یعنی #پیروزی و موفقیت؟ یعنی #اثربخشی؟
از طرفی می دانیم اَبر پروژه جهان در نهایت به پیروزی حق بر باطل ختم شود و می شود.
اما در باره #نتیجه_گرایی، اسلام ما را بیشتر به #تکلیف_گرایی دعوت می کند. این بدان معنا نیست نتیجه اهمیتی ندارد اتفاقا چون نتیجه دارای اهمیت است مقوله تکلیف گرایی مطرح می شود که نزدیک ترین راه برای رسیدن به نتیجه است.
نکته: کارآمدی یک نظریه چند بال دارد. یک نظریه علاوه بر متقن بودن و مطابقت با واقع، نیاز به عواملی دارد که ابتدا او را بخوبی فهم و بعد بخوبی اجرا کنند.
🤲