مهندسی فرهنگ آری یا خیر؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حامد_خواجه
#یادداشت_10
#جلسه_183
🔴مهندسی فرهنگ آری یا خیر؟

🔺قبل از ورود به جا دارد سوالی مطرح شود که اساسا مهندسی فرهنگ آری یا خیر؟ آيا این کار که یک ارزش را در راس هرم قرار دهیم و دیگر ارزش‌ها را بر اساس آن مهندسی کنیم، کاری صحیح است؟ آیا در سنت پیامبر صلی الله علیه و آله هم به همین شکل فرهنگ را مهندسی می‌شد؟ یعنی ارزشی در قله هرم قرار می‌گرفت و هندسه دیگر ارزش‌ها، بر اساس همین قله چینش پیدا می‌کرد؟ آیا سیره اهل‌بیت علیه‌السلام نیز این چنین بوده است؟ یا نه برعکس ارزش‌های اسلامی در یک صفحه‌ی فلت و صاف هرکدام جایگاه خود را داشته‌اند و هندسه‌ی آن‌ها به همین صورت فِلَت و صفحه‌ای شکل می‌گرفت، نه به صورت هرمی.

🔺یکی از ادعا‌هایی که در جلسه امروز مطرح شد، این بود که فقهای ما هم مهندسی فرهنگ می‌کردند و شاهد آن هم این که در هر دوره‌ای یک باب یا کتاب از فقه برجسته شده است و در تطور تاریخی فقه این برجستگی ابواب فقه به چشم می‌خورد.

🔺اگر ما بتوانیم شواهدی از سنت رسول الله صلی الله علیه و آله و همچنین سیره ائمه علیهم السلام برای این امر بیاوریم،‌ آنگاه با اطمینان بیشتری وارد وادی مهندسی فرهنگ خواهیم شد.

🔺بعد از قبول مهندسی فرهنگ، سوالی که هست این است که این مهندسی کار چه‌کسی است؟ چه کسی اجازه دارد مهندسی فرهنگ کند و قله هرم را تشخیص داده و هندسه‌ي ذیل آن را طرح ریزی کند؟ یکی از شرایط مطرح شده در جلسه قبل، اجتهاد بود. یعنی مجتهد است که باید مشغول مهندسی شود، امّا ظاهرا هر مجتهدی توانایی مهندسی فرهنگ را ندارد. اجتهاد شرط لازم هست ولی کافی نیست.

🔺از آنجایی که شناخت زمانه در این مهندسی بسیار مهم است و در واقع رکن اساسی این مهندسی است. باید این شرط را هم داشته باشد؛ البته این زمانه شناسی ظاهرا کار آسانی نباشد، زمان شناسی که در اصطلاح عرفا به «ابن الوقت» تعبیر شده است لازمه‌ي مهندسی فرهنگ است. باید دید که در زمانه‌ي ما خدا با چه اسمی ظهور کرده است تا بتوان مهندسی فرهنگ صحیحی داشته باشیم.
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق/نیست فردا گفتن از شرط طریق

#علوم_ذاتا_مسموم

#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#جلسه_183
#یادداشت_22
#سعید_خورشیدی
#شهید_فخری_زاده
#علوم_ذاتا_مسموم
بعد از شهادت شهید عزیز فخری زاده واکنش ها نسبت به این واقعه متعدد بود و متنوع
در این میان، نوشته ای توجه مرا به خود جلب کرد.
نویسنده به خداوند متعال شکوه کرده بود که چرا ما دانشمندان علوم انسانی! را هیچوقت ترور نکردند و نمیکنند و چرا ما از فیض شهادت بوسیله ترور بی بهره ایم ؟
بلافاصله بعد از مطالعه این توئیت، یاد نقلی افتادم و بنظرم آمد شاید مناسب باشد شما را هم به آن توجه بدهم :
یکی از شاگردان شیخ انصاری می گوید: «در دورانی که در نجف اشرف نزد شیخ انصاری به تحصیل مشغول بودم، شبی شیطان را در خواب دیدم که بندها و طناب های متعددی در دست داشت. از شیطان پرسیدم: “این بندها برای چیست؟” پاسخ داد: “اینها را به گردن مردم می اندازم و آنها را به سوی خویش می کشم و به دام می افکنم. دیروز، یکی از طناب ها را به گردن شیخ انصاری انداختم و او را از اتاقش تا اواسط کوچه ای که منزل شیخ در آن است، کشیدم، ولی افسوس که بر خلاف زحمات زیادم، شیخ از قید رها شد و بازگشت”.
هنگامی که شیطان این ماجرا را نقل کرد، از او پرسیدم: “اکنون که طناب ها را در دست داری، طناب مرا نشان بده”. شیطان لبخندی زد و گفت: “امثال تو نیازی به طناب ندارد و خودشان به دنبال من می دوند !”

خواستم انتقادی به فرض رفقا داشته باشم.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_40
#جلسه_183

❌در بحث های جلسه امروز، رفقا مفروض گرفته بودند که بحث نظام ارزشی را همه مسلط هستند و مشخص است. حال اکنون بیایم و بحث کنیم که ضرب این نظام ارزشی در عنصر زمان و مکان (مهندسی فرهنگ) برای جامعه به چه نحو است.
❇️خواستم انتقادی به فرض رفقا داشته باشم. اتفاقا یکی از نقاط ضعف ما این است که حتی به هرم نظام ارزشی اسلامی نیز تسلط نداریم. درست است که با تلاش هایی که مجموعه ی حوزه و انقلاب و استاد فلاح انجام داده اند، کاملا درک کرده ایم که راس این نظام ارزشی باید توحید باشد لکن در دامنه ی این قله به ترتیب چه ارزش هایی قرار میگیرند و ارتباط انها به چه نحو است، محل خدشه و نزاع است.
⏪همین مشکل است که وقتی جناب استاد قنبریان به جمع ما دعوت میشود، عمده ی وقت جلسه به اثبات ارزش والای عدالت در ساختار نظام ارزشی اسلامی صرف میشود و اساسا به این بحث که در جامعه ای ایران اسلامی در سال 1399، عدالت در کجای مهندسی فرهنگی ماست پرداخته نمیشود.
و نکته ی جالب تر اینکه از فضای جلسه حس میشد که از استدلالت جناب استاد قنبریان کاملا متاثر شده و انگار اولین بار است که به جایگاه عدالت در مجموعه ی معارف اسلامی آشنا میشود.
✅لذا بحث کردن از مهندسی فرهنگی و قله هرم آن در زمان حاضر، بدون تسلط بر نظام معرفتی و ارزشی اسلامی، میتواند به انحراف بینجامد.

شهيد_مطهري در مقدمه كتاب #انسان_و_سرنوشت از #دغدغه‌ی_محوري خود مي‌گويد كه تصميم گرفته عمر خود را صرف آن كند!

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#معيار_ارزيابي_ادعاي_توحيد
#اميد_فشندي
#يادداشت_60
#جلسه_183

#شهيد_مطهري در مقدمه كتاب #انسان_و_سرنوشت از #دغدغه‌ی_محوري خود مي‌گويد كه تصميم گرفته عمر خود را صرف آن كند!

اين جانب درست به ياد ندارد كه از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمين آشنا شده است و از چه زماني شخصا به بحث و تحقيق در اين مسأله علاقه‏مند گرديده و درباره آن فكر مي‏كرده است؛ ولي مي‏تواند به طور يقين ادّعا كند كه متجاوز از بيست سال است كه اين مسأله نظر او را جلب كرده و كم و بيش در اطراف آن فكر مي‏كرده و يا نوشته‏هاي‏ ديگران را در اين زمينه مي‏خوانده است. از آن زمان تاكنون هر وقت به گفته يا نوشته‏اي در اين موضوع برمي‏خوردم، با علاقه مي‏خواندم و يا گوش مي‏كردم، و خيلي مايل بودم رأي و نظر گوينده يا نويسنده را دريابم‏ … اينجا بود كه به گستردگي و دامنه وسيع اين مبحث پي بردم. فهميدم كه اگر بنا شود تحقيقي كافي و عالمانه در اين مطلب بشود، بايد موضوعات فراواني مورد بحث و تحقيق قرار گيرد، و بررسي همه آنها از عهده يك فرد خارج است و يا لااقلّ سالها وقت لازم دارد. مع هذا در نظر گرفتم مقدّمتاً مطالب مربوطه را كلاسه و خلاصه كنم و بعضي از موضوعات را به طور نمونه و آزمايش مورد بحث و گفتگو قرار دهم و سررشته را به دست ديگران بدهم، شايد به اين ترتيب نوعي همفكري و همكاري در يك بحث مهمّ اجتماعي اسلامي صورت بگيرد و يك سلسله بحثهاي منظّم و مفيد انجام يابد.

نظام ارزشی اسلام، سازوار است و عمل به شریعت انسان و جامعه موحد بار می آورد.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_183

نظام ارزشی اسلام، سازوار است و عمل به شریعت انسان و جامعه موحد بار می آورد.

اما این نظام ارزشی در هر عصری توسط توسط عوامل مختلف به چالش کشیده می شود و مورد تهدید قرار می گیرد.

اینجاست که نیاز به پیام واحد و انسجام بخش احساس می شود.
درواقع نمایان کردن یک پیام یا ارزش اسلامی اقتضای زمانه است نه اقتضای مسلمانی.
مسلمان به همه ی ارزش های اسلامی اعتقاد دارد و همین اعتقاد و عملش او را به سمت توجید پیش می برد. ولی همین مسلمان اگر به طرق مختلف اعتقاداتش مورد هجمه قرار گیرد، شروع به نظام بخشی ارزش ها و اولویت بندی آن ها می کند تا بتواند پایگاه ارزشی خود را حفظ کند و استحکام بخشد.

امروز امت اسلامی با جهان غرب مواجهه ی تمدنی دارد و بقای اسلام بسته به پیروزی در این تقابل است.

اگر این گزاره درست است، باید دید در این جنگ تمام عیار، نقاط آسیب پذیر دشمن و نقاط قوت ما کجاست.
پاسخ به این سؤال است که نوک هرم گفتمانی ما در کار فرهنگی مشخص می کند و اگر درک درستی از این مواجهه نداشته باشیم، قادر به تعیین هندسه تهدید ها و انتظام پایگاه ارزشی خود نیستیم.

نظام ارزشی اسلامی که براساس وحی وعقل شکل گرفته دارای ارزش های مطلق( توحید، عدالت) وارزش های مقیدی است که جلوه از ارزش های مطلق می باشد .

#یادداشت
#یادداشت_روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی
#طرح_سوال
#یادداشت_16
#جلسه_183

دو جلسه پیش استاد بعد از تعریف نظام ارزشی، طرح واره ای از مهندسی فرهنگی تصویر نموده اند که براساس نظام ارزشی و اقتضایات زمان و مکان، ارزشی در قله هرم قرار میگیرد وسایر ارزش ها یال وکوپال ودامنه أن را شکل می دهند

در ادامه این سوال که چرا باید مهندسی فرهنگی از جنس هرم باشد؟ سوال دیگری طرح میشود، که قبل از ا
آن به ذکر یک مقدمه می پردازم:

نظام ارزشی اسلامی که براساس وحی وعقل شکل گرفته دارای ارزش های مطلق( توحید، عدالت) وارزش های مقیدی است که جلوه از ارزش های مطلق می باشد .

اما ایا مهندسی فرهنگی هم چنین شکل هرم گونه ای باید به خود بگیرد؟ آیا نمیتوان براساس نظام ارزشی در مهندسی فرهنگی در برهه های مختلف ضریب پررنگ کردن هریک از ارزش ها را متفاوت کرد؟

زیراتنها ارزش های مطلق هستند که قابلیت قرار گرفتن در راس هرم و توان کشاندن سایر ارزش ها را در تحت پوشش معنایی خود دارند.

مثلا در مهندسی فرهنگی اگر کرامت انسانی را در راس هرم قرار دادیم چه قدر توانمند خواهد بود تا معانی چون عدالت، ، تواضع،اطاعت و… را به معنای دقیق کلمه را به دنبال خود بکشد؟ و قله ای باشد برای این دامنه های معنایی؟

شارع مقدس، اتفاقا در تشریع شریعت اسلامی، تمام آنچه گفته شد را دارد.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_13
#جلسه_183

پیرو یادداشت قبلی

🔰شارع مقدس، اتفاقا در تشریع شریعت اسلامی، تمام آنچه گفته شد را دارد.

↘️↖️به چند نکته نسبتا پراکنده خوب است توجه کنیم:

✳️ اگر هرم‌ مندی یک‌ کمال است، و ما آن را از کامل هایمان سراغ میگیریم، پس بروز این کمال را در ائمه ی اطهار (ع)، پیغمبر اکرم (ص) و شریعت مقدس اسلامی باید بیشتر از سایرین توقع داشته باشیم، و به دنبالش باشیم.
(لیحق الحق و یحققه ) ( محقق لما حققتم ) : دغدغه ی تحقق

🔰=>ثمره: هرم‌ مندی در سیره قابل ردیابی دست، نه تنها قابل ردیابی هستند بلکه بالاترین مراتب ممکنه ی آن ها قابل ردیابی است

🔰=> یکی از ثمرات: در تحلیل احادیث، در موضوع شناسی رفتاری اهل بیت (ع)، در تناسب حکم و موضع در روایات، در ظهور گیری، در رفع تعارضات بین احادیث (خصوصا اگر از دو امام باشند ) … تاثیر بسزایی دارد.

📚=> این نوع برخورد با ادله در اثار رهبری که مربوط به تحلیل سیره ی ائمه (ع) است به شدت بروز دارد، و قابل تعلم است.

✳️اگر هرم‌مندی برآمده از فهمی اجرایی است، برآمده از دغدغه ی تحقیق (محقق کردن) است، حتما باید سرنخ های آن را در علم فقه بیابیم ( یا میتوان گفت هر جا از علوم اسلامی آن را یافتیم، باید بدانیم آنجا دستی بر آتش تحقق دارد )

📚بنظر میرسد در علم فقه در مسائلی از قبیل واجبات و مستحبات، بحث تزاحم و مرجحات تزاحم، بحث اصول عملیه و… ردپای این مساله هست. هر چند ضمن وجود اصل عقلانیت آن در به کار بستن آن و فهم مکانت های مختلف آن به نظر میرسد کاستی وجود دارد.

✳️در معارف دینی هم به اصل این معنا اشاره شده است:

– الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و آتواالزکات، و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ( پر پیداست که این موارد مواردی اجرایی هستند)
– اذهب الی فرعون

به کارآمدی باید در چند لایه نگریست وگرنه از مسئله فرار کرده ایم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_19
#جلسه_183
#کارآمدی_دین

به کارآمدی باید در چند لایه نگریست وگرنه از مسئله فرار کرده ایم

#اندیشه_بنیادین_محض
در این لایه سعی می شود که هستی و تمام پدیده های آن را به درستی فهم کنیم و جایگاه هر یک را در نظام هستی تشخیص دهیم. برای ارزیابی دین در این لایه بخوبی در می یابیم حق تعالی هرآنچه را که اراده و جعل کند عین کارآمدیست. در این لایه کارامدی و ناکارآمدی معنا ندارد. اوست که ورای همه کارها را می داند.
#اندیشه_بنیادین_کاربردی
در این لایه باید رابطه توحید را با تمام ارزش ها به درستی فهم کنیم، مثلا رابطه ریشه و درخت است یا رابطه نخ و تسبیح و یا …
مثلا به این نتیجه هم رسیدیم که مانند روح در کالبد تمام شریعت حضور دارد.
در این لایه هم می شود کارآمدی را جاری ساخت. اینکه اندیشمند، توحید را تا چه عرصه هایی می تواند ببیند؟ آیا فقط در کلیات می بیند یا حضور توحید را در جزئی ترین اعمال دینی می بیند؟(یا فقط شعار میدهد!) در این لایه بسیار دارای اهمیت است که نگرش ما در باره دنیا و آخرت چیست؟
#اندیشه_راهبردی
اگر ما #نظام_ارزشی را تدوین کردیم حالا نوبت به این می رسد با توجه به حضور توحید از سر تا ذیل نظام ارزشی، بالاخره یکی از ارزش ها را که دارای اولویت زمانی و مکانی است ( که البته از دل واقعیت جامعه اصطیاد کردیم) باید اتخاب کنیم. در این لایه هم کارآمدی راه دارد که آیا راهبرد درست انتخاب شده است یا نه؟
.
.
.
.
دین بماهو دین کارآمد است اما فهم ما از دین چطور؟
#ادامه_دارد
⁦☘️⁩

مشغولیت های درسی و زندگی چون پیله چنان روزها ولحظه ما را در اغوش گرفته است

#یادداشت
#جلسه_182
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_امامی_15
#قفسه_کتابخانه

📌مشغولیت های درسی و زندگی چون پیله چنان روزها ولحظه ما را در اغوش گرفته است که امکان جنبشی فراتر از زمان با توجه به ضعف های ما نمی دهد .
📚کوچکی ظاهر کتابخانه موسسه کمی گول زننده است، اما اگر سرکی به کتاب های آن بکشیم، قطعا حکم به غنی بودن آن خواهیم داد.
کتاب هایی که هرکدام برای راهبری اجتماعی وفرهنگی ناچار از مطالعه آن ها هستیم.
هر بار که نگاهی به قفسه کتاب ها می اندازم آهی از سر حسرت می کشم و حدیث نفس میکنم: کاش می شد کتاب ها را امانت گرفت، تا الاقل در روزهای تعطیل مجالی برای مطالعه آن ها داشته باشم.
بحثی که دیروز از جانب استاد درباب مهندسی فرهنگی، معماری فرهنگی و هرم ارزش های فرهنگی مطرح شد،انگیزه داد تا ‌دوباره سری به یکی از قفسه ها زدم تا بیشتر با بعضی از کتاب های این موضوع آشنا شوم.
در این یادداشت صرفا به نام بردن بعضی از کتاب های قفسه ۵۳ کتابخانه به نام مهندسی فرهنگی اشاره میکنم:

1. مبانی والگوی مهندسی فرهنگی :‌علیرضا پیروزمند

2. مجموعه مقالات مهندسی فرهنگی :چند جلد آبی رنگ

3. ایده پردازی برای فرهنگ سازی :‌حسین بنیانیان

4. فرهنگ شناسی :‌چنگیز پهلوان

5. فرهنگ از منظر مقام معظم رهبری

به امید روزی که زمان و قوانین کتابخانه اجازه دهد، تا بتوانیم به مطالعه این کتب بپردازیم.
#وقت
#قوانين_كتابخانه
#مهندسی_فرهنگی
#قفسه_53

اینکه در هر عصر و مصری چه پیام و اندیشه ای باید در صدر قرار بگیرد،

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حسین_علیمردانی
#جلسه_182

اینکه در هر عصر و مصری چه پیام و اندیشه ای باید در صدر قرار بگیرد، قطعا از شئون رهبری است.

در واقع مهندسی فرهنگ، کار رهبر جامعه است.
اوست که باید مختصات زمانه را بشناسد و با ارزیابی ظرفیت ها و تهدیدها، خط مشی کلی جامعه را تعیین کند.

گسترش اندیشه و کاربست پیام و مهندسی فرهنگی، قطعا از شئون رهبری به معنای یک فردنیست.
اینجاست که باید پیوستار رهبری داشته باشیم.
باید عده ای در افق فهم رهبری باشند تا از فهم های او پشتیبانی کنند و صحنه را در افق درک او قرار دهند.

اگر نگاهی منصفانه به عینیت جامعه بیندازیم، به سرعت متوجه می شویم که رهبر کنونی به اندازه یک فرد، از تمام صلاحیت ها و دارایی های لازم رهبری برخوردار است. اما پیوستاری از نخبگان پشت خط مشی های کلی ایشان قرار نمی گیرد و منویاتشان در عرصه نظر باقی می ماند و ترجمه عینی نمی شود.

گواه این مطلب، بیانات تکراری رهبری و حتی گلایه های ایشان از روی زمین ماندن توصیه هایشان است.

چه باید کرد؟
چه چیزی نداریم؟
آیا ولایت بسنده ایم؟
آیا توان فهم رهبر را نداریم؟
آیا بی عرضه ایم؟

رقم زدن یک قیام و عزم اجتماعی کار ساده ای نیست. اما واجب است، نیاز است، رهبر امت اسلامی برای برداشتن گام های پیشرفت منتظر این است.

یکی از راهکارهایی که استاد فلاح ارائه فرمودند، گفتمان سازی است.
گفتمان سازی، تنها راه مهندسی فرهنگی نیست ولی سریع ترین و کارآمدترین هست.

اما همین گفتمان سازی هم اراده می خواهد، اندیشه می خواهد، کار نهضتی می خواهد، محتوای گفتمانی می خواهد.

خلق محتوای گفتمانی هم کار ساده ای نیست، تقریرهای اصیل و فهم های راقی از رهبری و ولایت شیعی می خواهد. نیاز به پایگاه شناخت گسترده و فهم های نو و متصل به اندیشه و در دایره ولایت دارد.

این دست از شناخت و تقریر را باید در حوزه بیابیم. اگر نگوییم این تمام وظیفه ای است که بر گردن حوزه و طلاب علوم دینی است، حداقل بخشی از آن است.

برای برآوردن این حاجت، جمعی می شناسیم؟ کاری کرده ایم؟ آیا اصلا قبول داریم که در این زمینه وظیفه ای به عهده داریم؟
.

استقلال هویتی_فرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
#جلسه_182
#چالش_یادداشت
#قله_هرم_گفتمان
#فیش

🔰استقلال تام در تمام شئون و عرصه‌ها (فردی، اجتماعی، بین الملی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و…)

🔴استقلال هویتی_فرهنگی
هیچ ملتى نمی‌‏تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه‏ خودش‏، خودش را بفهمد. مادامى که ملت‌ها خودشان را گم کردند و دیگران را به جاى خودشان نشاندند، استقلال نمی‌‏توانند پیدا کنند. کمال تأسف است که کشور ما که حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است. همچو غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده است که گمان مى‏‌کنند غیر از غرب هیچ خبرى در هیچ جا نیست. و این وابستگى فکرى، وابستگى عقلى، وابستگى مغزى به خارج، منشأ اکثر بدبختیهاى ملتهاست و ملت ماست.[صحیفه امام، ج12، ص4]

🔴استقلال اقتصادی
اگر چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاق‌مان‏ به خارج، این وابستگى براى ما اسباب این می‌‏شود که در امور سیاسى هم وابسته باشیم. و ما باید وابستگی‌مان را از اجانب و غرب و شرق قطع کنیم. اگر ما بخواهیم که مملکت‌مان یک مملکت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این امورى که مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ کشور است، خودمان فعالیت کنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند.[صحیفه امام،‌ ج10، ص373]

🔴زمینه‌های لازم برای کسب و بقاء استقلال

در میان بیانات گسترده امام خمینی(س) فرازهای بلندی وجود دارد که می‌توان از آن به پیشنهادها یا راهکارهای ایشان برای کسب استقلال و حفظ آن یاد کرد. بررسی تفصیلی این راهکارها را به فرصتی دیگر وا می‌گذارم و فقط برخی از آنها را به اختصار یادآور می‌شوم.
🔼1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی: برای کسب و حفظ استقلال همه جانبه کشور می‌باید نیروی انسانی مناسبی تربیت شود که هویت ایرانی- اسلامی خویش را به خوبی شناخته و به توانمندی‌های خویش ایمان آورده باشد و در عین حال که از برترین پیشرفتهای عملی و دستاوردهای روز دنیا بهره می‌برد مرعوب صنعت یا رشد تکنولوژی در دنیا نشده و بکوشد تا کشور خود را از وابستگی‌های مختلف برهاند.
🔼2- توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی: ملتی که هویت خویش را باور کرده باشد و به توانایی‌های علمی و عملی خویش ایمان بیاورد می‌تواند با تکیه بر علم و تحقیق و پژوهش راه دشوار پیشرفت و استقلال را هموار کند. امام خمینی(س) توسعه مراکز علمی، تحقیقاتی را برای وصول به خودکفایی علمی و عملی و بهره‌مندی از استعدادهای نهفته کشور ضروری می‌دانند.
🔼3- عزم ملی، اعتماد به نفس و تحمل مشقات: مسیر کسب استقلال در جمیع شئون آن مسیر آسانی نخواهد بود چرا که منافع مختلف قدرتهای استثمارگر موانع متعددی را فرا روی ملتی که استقلال و آزادی خویش را مطالبه می‌کند به وجود خواهد آورد. عبور از این مرحله نیازمند عزم و تصمیم آحاد مردم و باور به توانمندی‌های داخلی و صبوری در برابر راه دشواریهاست.
🔼4- وحدت و عوامل مذهبی: تفرقه و از هم گسیختگی، عزم ملی را هدف می‌گیرد و جامعه را به مجموعه‌ای از “تن‌ها”یی بدل می‌کند که تنها مانده و همواره به منافع شخصی یا دست بالا منافع گروهی و صنفی خویش نظر می‌کنند. از این روی هر قدر وحدت و انسجام جامعه بیشتر حفظ شود زمینه رشد اقتصادی و استقلال همه جانبه نیز بیش از پیش تأمین خواهد شد.
افزون بر این که باور به اسلام و تعالیم عالیه اسلام، به ویژه آموزه‌های مذهب اهل بیت (علیهم السلام) که وابستگی مسلمانان در چنگ غیر مسلمانان را ممنوع و مطرود دانسته است انگیزه مضاعفی برای کسب و حفظ استقلال خواهد بود.
🔼5- سیاستگزاری‌ها و قوانین: حقیقت آن است که سیاست‌های اتخاذ شده توسط مسئولین و قوانین برآمده از آن اگر بر مبنای تعالیم اسلامی بوده و با تدبیر و خرد و تکیه بر دانش و تجربه وضع شود می‌تواند راه نیل به خودکفایی و استقلال را در تمام شئون همواره کند همان‌طور که قوانینی برآمده از سوء تدبیر و بی توجهی به دانش و تجربه‌های موفق، نه تنها گرهی از این کلاف باز نمی‌کنند بلکه بدل به قید و بندهایی خواهد شد که راه تلاشگران عرصه خودکفایی و تولید را دشوار خواهند کرد.

ویژگی_انتخاب_راهبرد

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محسن_همت
#یادداشت_18
#جلسه_182
#چالش_یادداشت

#ویژگی_انتخاب_راهبرد

💎#پشتوانه_وحیانی
آن ارزشی که باید در رأس کارهای راهبردی قرار بگیرد از طرفی باید از پشتوانه ای وحیانی، جامع و نظام مند برخوردار باشد و از طرفی از آبشخور تراث شیعه سیراب باشد، یعنی مورد تایید علماء و فحول شیعه باشد و همچنین باید وجه ریشه ای هم داشته باشد یعنی با رسیدگی به آن بسیاری از مشکلات رنگ ببازد تا اولویت آن نسبت به سایر ارزش ها روشن باشد.
💎#حقیقت_متن
از طرفی باید نگاهی عمیق و همه جانبه به عصر امروز و مسئله های واقعی امروز داشته باشد. (باید از پشتوانه راهبردی برای فهم مسائل برخوردار بود.) تا اصلی ترین مسئله را از متن جامعه اصطیاد کند نه از داخل کتاب ها. از #عینیت_جامعه نه از #مفهوم_جامعه. یعنی صدرای وجودش را به صحنه بیاورد.
💎#هنر_امام
هنر امام این بود که با فلسفه و عرفان، هستی و پدیده های آن را آنگونه که هست شناخت نه آنگونه که می نماید. با #عرفان_عملی مسیر را شناخت و پیمود. حالا برای زدن به دلِ صحنه مبارزه؛ روح #سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت علیهم السلام را فهم کرده. #روح_شریعت را دارایی خود کرده. او از منازل السائلین به خوبی دریافته بود که منزل اول سلوک فردی و اجتماعی یقظه و بیداری است. از طرفی او موقف ایران را می دید (نه اینکه مطالعه می کرد). از طرفی دارایی ها ایران را می شناخت. برای زدن به صحنه #امتداد_صدرا_در_فقه را تهیه و تدارک کرد. لذا با تمام این پشتوانه ها پیشنهادش این است: #قیام_لله
«ان تقوموا لله مثنی و فردی

وجود انسان یک وجود ربطی ست.

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_صحرایی
#یادداشت_3
#جلسه_182
#چالش_یادداشت
☘️

وجود انسان یک وجود ربطی ست.
بنابراین رشد و حرکت و احساس هویت او ذیل نسبتش با وجود حقیقی و کمال محض تفسیر میشود.
او کشش و عشق به کمال دارد.
اما معشوقهای دروغین بیرونی و درونی رهزن او می شوند و در تشخیص مصداق اشتباه میکند.

اولين رهزن درونی که انسان آنرا به شهود می یابد، نفس انسان است و انسان عاشق خودش می شود.
مرحوم شاه آبادی راه رهایی از این معشوق دروغین را که نقطه شروع حرکت فطری است را فهماندن ذلت و ضعف و نیازمندی انسان به خودش است.
تا دل از این معشوق دروغین کنده شود و به سمت معشوق حقیقی حرکت کند.

همین نسبت بین جامعه و افراد جامعه با شیاطین بیرونی جاریست.
مانع بیرونی حرکت جامعه(انسان ها) کمال دیدن قدرت‌ها و طاغوتها و در نتیجه استخفاف در مقابل آنهاست.
راهکار خروج از این مانع، افشای ضعف و زبونی قدرت‌های پوشالی ست.
این مرحله، مرحله شکل گیری عزت ملی است و زیر شاخه های آن جهاد علمی، عملی، رونق تولید، رونق اقتصادی و تلاش برای قطع وابستگی ست.

این احساس عزت و هویت که در راس هرم چنین جامعه سرخورده ایست احساس عزت در مقابل مستکبرین و جنود شیطان است نه احساس عزتی که از جنس نفسانیت باشد.
این احساس عزت در مسیر ذل عبودیت است.

بحمدالله جامعه ما از این مرحله عبور کرده و عزت ملی در آن شکل گرفته است.
مرحله «لا اله» طی شده و دارد وارد مرحله «الاالله» میشود.
این مرحله از جنس حرکت است. حرکتی توحیدی و تمدنی، برخلاف مرحله قبل که از جنس رفع مانع بود.

در اندیشه امام و رهبری اولین مرحله برای هر حرکت کمالی، شکل گیری عزم و اراده است.
عزم و اراده برای یک جهش تمدنی.
در مرحله و گام دوم انقلاب، راس هرم، تولید عزم و اراده برای یک حرکت تمدنی ست.
شکل گیری عزم و اراده ملزوماتی دارد:
1- تصور
2-تصدیق
3-شوق و امید
4-در دسترس و ممکن دیدن هدف

در مرحله شوق تمرکز بر مساله مهدویت بسیار راهگشاست.
باور به امکان با افزایش توانمندی ها و موفقیت های اقتصادی و سیاسی و نظامی و تولیدی ممکن است.
با توجه دادن به موفقیتهای سابق و مسیر پر از اعجاز و امدادهای الهی که در مسیر 40 ساله انقلاب طی شد.

بنابراین #قله_هرم_گفتمان انقلاب در دهه جدید ایجاد عزم و اراده و امید برای جهشی تمدنی و بلند است.
از زیر شاخه های این #راس هرم،
تداوم تاکید بر رونق تولید و اقتصاد و رشد علمی،
تقویت باور به امدادهای الهی،
ارائه قرائتی نو از مساله مهدویت و هر آنچه که زمینه ساز شکل گیری عزم و اراده و امید ملی برای حرکتی بزرگ است می باشد.
رهبری در بیانیه گام دوم با مرور بر تاریخ انقلاب و یادآوری موفقیتها و حرکت های معجزه وار و یادآوری توانمندی ها و استعدادها و امداد الهی و در نهایت دعوت جوانان به حرکتی بزرگ،
شکل گیری #قله_هرم_گفتمان یعنی عزم و اراده را دنبال کردند.

هرم‌ مندی و اولویت بندی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_12
#جلسه_182

هرم‌ مندی و اولویت بندی، دغدغه ی کسانی است که تحقق بخشی برایشان موضوعیت دارد.
وقتی دست به تحقق زده میشود محدودیت ها خودشان را نمایان میکنند، و تزاحم‌ پیش می آید و در این هنگام ناگزیر از انتخاب خواهیم بود.

حال اگر منابع محدود باشند، فرصت ضیق باشد و اهداف بزرگ، خردمندانه ترین راه انتخاب مقرون به صرفه ترین اقدام است، چیزی که در قیاس با دارایی ما بیشترین نتیجه را بدهد.

این‌ انتخاب به این معناست که باید از برخی مطلوبات گذر کرد. اما نه مطلوباتی که لزوما تحققشان شدنی، و یا در این برهه عاقلانه است. بلکه مطلوباتی که تا پا به میدان تحقق ننهاده ای در لیست الزامات میدانستی شان.

و به این معناست که باید در صحنه باشی، هست ها را بدانی ، نیست ها را بدانی، آنچه میتواند باشد و آنچه نمی تواند باشد را بفهمی، آنچه باید باشد تا صحنه پیش برود را از آنچه باید باشد تا الزامات روی کاغذت درست بشود تمییز بدهی.

هرم مندی کار عاقلان است، کار کسانی است که در واقعیت اند اما سکون برایشان درد است، کسانی که در آرمان هایند اما رویا پرداز و توهم زده نیستند.

سوالات، ابهامات و اتخاذ راهبردهای اندیشه ای، چه مقدار در #میدان جدی است؟

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_33
#احمد_قوی
#جلسه_182
#یادداشت_میدان

✅ سوالات، ابهامات و اتخاذ راهبردهای اندیشه ای، چه مقدار در #میدان جدی است؟

اصل حرف :
ظاهرا کم و کیف ورود به صحنه یکی از مسائل جدی ما در حلقه کلامی است! این را از مباحثات شفاهی و کتبی دوستان هم می توان به راحتی متوجه شد که ما در این موضوع به جمع بندی شفافی نرسیده ایم و یا اینکه جمع بندی های متفاوتی در بین ما وجود دارد و همین معرکه ی ارا و اقوال را پدید آورده است.

شاید یکی از مولفه هایی که به ما در اتخاذ موقف صحیح کمک کند، شناخت و رصد دقیق مساله های جدی صحنه باشد؛ به گونه ای که بدانیم دقیقا در خط مقدم عرصه های گوناگون سوالات و تصمیم گیری های ویژه برچه پایه هایی استوار است و نواقص و نیازها در چه سطحی قرار دارد؟

🔸 معرفی یک نمونه :
هفته پیش بعد از چندماه که در مشهد نبودم توانستم در جلسه هفتگی #تشکل_طلبگی_ربیون شرکت کنم!
موضوع جلسه به مناسبت #هفته_بسیج عبارت بود از ” ارائه مدلی مطلوب از فعالیت میدانی بسیج محلات با محوریت مساجد ” ؛ با حضور یکی از پژوهشگران اندیشکده بسیج و نهادهای مردمی.
یکی از مهم ترین پروژه هایی که اخیرا در این اندیشکده به مرحله مکتوب و خروجی رسیده همین پروژه “بسیج مطلوب” است.
بحثهای فراوانی در این جلسه با محوریت فضای موجود و مطلوب در بسیج مطرح شد ولی یکی از راهبردهای اساسی که این دوستان به عنوان وضعیت مطلوب در بسیج به آن رسیده اند لزوم تغییر رویکرد بسیج از #تربیتی به #اجتماعی است. خوب طبیعتا برای این پیشنهاد راهبردی مطالعات زیادی کتابخانه ای و میدانی زیادی انجام شده و حتی تاریخچه بسیج از ابتدای شکلگیری مورد بررسی قرار گرفته و در آن تجربه های موفق و ناموفق زیادی دیده شده است. خصوصا در دهه 60 که به نوعی این حضور اجتماعی بسیج پررنگ تر از سالهای بعد روایت می شود.

اما با این همه تغییر رویکرد یک نهاد در حد و اندازه بسیج ( مثلا از نظامی به فرهنگی یا از فرهنگی به اجتماعی) مساله بسیار مهم و حیاتی محسوب می شود که طبیعتا مبتنی بر گزاره های اساسی فراوانی در حوزه های مختلف اندیشه دینی و انقلابی ما است . و احتمالا بسیاری از #پیش_فرض ها مورد بحث و چالش مبنایی و اجتهادی قرار نگرفته است! حتی ممکن است بسیاری از سنگ بناهای این تصمیمات راهبردی اساسا مورد التفات تصمیم گیران و تصمیم سازان قرار نگرفته باشد (که البته این امر طبیعی است. چرا که جنس این سنخ پژوهش ها از اساس برای این بررسی ها طراحی نشده است).

🔸 فلذا به نظر می رسد که مسائل و تصمیماتی از این دست و در این سطح می بایست که در فضاهایی مورد بررسی قرار بگیرند که توانایی فهم مساله با ابعاد گوناگون و متنوع آن در لایه های مختلف (از فردی تا تمدنی) را داشته و بتوانند بر اساس شریعت به حل و فصل این ها بپردازند.

حوزه بی خاصیت؛ حوزه با خاصیت!

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_39
#جلسه_181

🔰حوزه بی خاصیت؛ حوزه با خاصیت!

نویسنده مدعی می شوند: توحيد از ديدگاه عملى، قواره و قالبى است براى اجتماع و شيوه‌ای است براى زندگى؛
و این معنا از توحید با طرح شعار خویش با دو واکنش متضاد مواجه می شود:
با تعرض و انكار و ستيزه از سوى مستكبران و گرايش و قبول حمايت از سوى مستضعفان.

💠 بوته سنجش طرح شعار توحید
بر همین اساس میتوان به ارزیابی نهادهای مختلف پرداخت خاصتا حوزه علمیه که به یک معنا متولی نهاد دین می باشد پرداخت. حوزه امروز چقدر مورد تعرض و انکار و ستیز مستکبران داخلی و خارجی هست؟
و چقدر مورد قبول و گرایش مستضعفان؟ چه مستضعفان داخلی؟ چه منطقه غرب آسیا؟ چه جهان؟

حوزه امروز هر چقدر که اینگونه نیست میتوان گفت که همان مقدار یک حوزه بد سگال است. یک حوزه ددمنش است. یک حوزه بی خاصیت است. یک حوزه است که توحید را نفهمیده است و در جان خویش نهادینه نکرده است.

اما هر مقدار که حوزه امروز در جذب گرایش و قبول و التفات مستضعفان ایران و منطقه و جهان موفق بوده است یک حوزه باتقواست. یک حوزه با فضیلت است. یک حوزه اولوالعزم است. یک حوزه نهضت آفرین و تمدن ساز است.

یک کلاس درس مانند کلاس درس امام خمینی ره همانند موسس مکتب جعفری امام صادق علیه السلام بسان صاعقه ای بر فرق رژیم پهلوی فرود آمد و مستکبران داخلی و خارجی را از این سرزمین راند اما همان زمان کلاسهای درس دیگری نیز برگزار می شد که هیچ اثری نداشتند.

طرح مباحث توحیدی ما چگونه است؟ قرار است بی ثمر و بی خاصیت و مدرسی باشد یا قرار است مبارزه جو و حیات آفرین و فضیلت بخش باشد؟

حوزه های علمیه امروز طلبه را برای کدام توحید آماده می سازند؟ توحید بی خاصیت یا توحید با خاصیت؟

طبعا این معیار، یک معیار متین و پایه میتواند باشد برای ارزیابی کلیت حوزه های علمیه و نیز برای ارزیابی تک تک دروسی که در حوزه های علمیه برگزار می گردد.

خون شهید، موثرتر از علم شهید

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت
#انتقام
#شهید_فخری_زاده
#خون_شهید
#علم_شهید
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_19
#جلسه_181

خون شهید، موثرتر از علم شهید

بزرگترین اثر شهادت دانشمند عزیز شهید فخری زاده تعجیل در نابودی طاغوت ( آمریکا و اسرائیل ) می باشد.
اما چگونه؟!
چند گزاره در کنار هم این مهم را فراهم می سازد. البته که هر کدام از این گزاره ها نیازمند تفصیل و تبیین می باشد.

1-بزرگ ترین انتقام، ایجاد یک تنفر عمومی و عزم و اراده عمومی برای انتقام و خروج آمریکا و اسرائیل از منطقه است.
2-حضرت امام خمینی ( ره ) فرمودند: با ریختن خون عزیز ما، تایید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می‌کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از مرگ نمی‌ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید
3-همچنین سید شهیدان اهل قلم، آقا مرتضی آوینی فرمود: در عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود.

جمع بندی : برای ایجاد عزم و اراده ملی، نیاز است که پرده از راز های این عالم برداشته شود تا همه امت در کنار هم با یک اراده، انتقام خود را از طاغوت و مستکبران بگیرند. و این راز به سبب خون شهیدان و عزیزان ماست که فاش می شود. و این یعنی توحید موثر که در هر حالتی بروز می کند، چه در علم شهید و چه در خون شهید و شاید توحید در خون او، غلیظ تر از توحید در علم او باشد.

جایگاه کارآمدی در منظومه فکری ما

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#حامد_خواجه
#یادداشت_8
#جلسه_181

🔴 جایگاه کارآمدی در منظومه فکری ما:

آیا کارآمدی فهم‌ما، می‌تواند ملاک صحت گذاره‌ باشد؟
می‌خواهیم ببینیم که فهم ما از اسلام درست است یا نه، آیا می‌توانیم برای این سنجش به کارآمدی فهم خود نگاه کنیم؟
بعضی می‌گویند: این توقعی که از اسلام دارید، بی‌جا است و در واقع شما اسلام را با این توقع ضایع می‌کنید. وقتی برای این عرصه ها حرفی ندارد و شما حرف‌هایی به اسلام می‌چسبانید که در آن عرصه سخیف و دست‌پایین به حساب می‌آید، در واقع شما اسلام را ضایع می‌کنید. مثل همان مثال دانشمندی که به عنوان دروازبان قرار می‌گیرد!
در اینجا گفته شده است که فهم‌تان از اسلام ناقص است که کارآمدی لازم را در آن نمی‌بینید.
مسئله و سوال همین است؛ که آیا می توان از این ملاک برای سنجش صحت فهم استفاده کرد یا نه؟ آیا کارآمدی فهم ما می‌تواند دال بر صحت گذاره و ناکارآمدی آن دال بر اشتباه باشد؟

نگاه وجودی به رویکرد

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_11
#جلسه_181

🔰نگاه وجودی به رویکرد

اینکه بیان شده است که مکتب امام ره پنج رویکرد مادر دارد منظور چیست؟ به عبارت دیگر وقتی یک معنایی از حضرت امام تجسد و فعلیت پیدا می‌کند محل اجتماع و لحاظ آن رویکردها بوده است؟ و ما فقط در مقام توصیف و تحلیل آنها را افراز می‌کنیم؟ برای مثال اینکه حضرت امام دستور به تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی می‌دهند بسیج تجلی و ظهور آن پنج رویکرد نیز می‌باشد؟ حال اگر چنین فرض کنیم باید در مقام شناخت و توصیف واقعیت بسیج این پنج رویکرد را لحاظ کرد و الا چیزی که توصیف می‌شود حقیقت تام بسیج نیست؟
اساسا آیا در مقام تحلیل و توصیف گفته می‌شود پنج رویکرد یا اینکه یک رویکرد و زاویه دید است که بقیه در آن به صورت اندماجی قرار دارند؟
اگر چنین باشد که کلا یک رویکرد است ولی با معانی اندماجی در خود، باید گفت که چنین زاویه دیدی در تمام تصمیمات و افعال شخص واجد رویکرد، باید سریان داشته باشد. لذا نمی‌تواند تصمیمی اتخاذ کند که خالی از نگاه توحیدی، تربیتی، فرهنگی، تمدنی و حکومتی باشد. در این فرض اگر تصمیم خالی از نگاه “تربیتی” یا “توحیدی” باشد یعنی شخص هنوز رویکرد تربیتی و توحیدی و به عبارت دقیق‌تر هنوز رویکردی مانند امام ندارد و مالک و صاحب اندیشه‌ی امام نشده و افعال او تجلی مکتب امام نیست و انقلابی‌گری او ناقص است.

#پنج‌رویکرد‌مادر
#توحیدی
#تربیتی
#فرهنگی
#تمدنی
#سیاسی‌وحکومتی

صحت گزاره های اصلی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#مهدی_خداپرست
#یادداشت_6
#جلسه_181

🔴 بسم الله الرحمن الرحیم
🔸استاد محترم در جلسه امروز 3 گانه ای را برای ارزیابی یک مکتب بیان نمودند. این 3 مولفه عبارتند از:
1. صحت گزاره های اصلی
2. سازواری و انسجام گزاره ها
3. کارآمدی و سودمندی
اگر ایشان این ملاک ها را به عنوان ابزار یک محقق برون دینی مطرح میکنند که قاعدتا چنین است، احساس میشود که سوالات جدی در مورد آن مطرح است که چندتایی را بطور خلاصه مینویسم.
1. در مورد صحت گزاره ها، ملاک ارزیابی صحت چیست؟ واقعیت داشتن گزاره ها و علمی بودن آن ها را با سنجه کدام مکتب میخواهید مشخص کنید؟ ابزار عقل؟ ابزار تجربه؟ ابزار وحی؟ و یا…؟ خود این موضوع یکی از اصلی ترین چالش های تاریخ علم و دین بوده است.
2. چه کسی گفته سازواری و انسجام گزاره ها از مولفه های برتری یک مکتب است؟ آن هم با قرائتی که شما از سازواری دارید. اگر ادعا شود که مکتبی بر اساس نسبی گرایی قائل به حضور درون مکتبی اندیشه های مختلف حتی با گزاره های کاملا مخالف است و اتفاقا همین را موجب رشد علمی و اندیشه ای خود میداند، بدون آنکه صدق و کذبی بر روی هریک از گزاره ها بگذارد چه باید گفت؟
3. ملاک ارزیابی کارآمدی چیست؟ فرق این کارآمدی را با خروجی جریان هایی مثل اینسترومنتالیسم و پراگماتیسم که هردو در نتیجه توجه به سودمندی و کارآیی عینی و خارجی است را چه میدانیم؟
و در نهایت آیا این سوال که آیا اساسا میتوان ملاک متقن قابل پذیرش و بین الاذهانی را برای سنجش یک مکتب به میان آورد؟
و السلام