تحول سازوکار فرهنگی

در یادداشت «معنای فرهنگ در سخنرانی ۰۶_۰۶_۱۴۰۰ رهبری» عرض شد که به نظر می رسد فرهنگ در این بیان رهبری، فرهنگ خاص باشد و لذا منظور از تحول ساختار فرهنگ، تحول دستگاه های متولی فرهنگ به معنای خاص است.
لکن اگر به صورت عام به فرمایشات ایشان رجوع شود و بحث فرهنگ را به صورت کلان در نظر ایشان مشاهده کنیم متوجه می شویم که احتمالا منظور ایشان اولا فرهنگ به صورت عام است و ثانیا منظور از تحول ساختار فرهنگی، تحول سازوکار فرهنگ و مهندسی فرهنگی است.
اگر به فرض منظورشان تحول سازمان های فرهنگی باشد نیز تحول سازمان های فرهنگی به شکل مطلوب بدون تحول سازوکار فرهنگی کشور و تحول تراز بروزات فرهنگی و نخبگانی در عرصه فرهنگ و آوردن تراز کنش های فرهنگی از سطح فرهنگ خاص به فرهنگ عام و سرانجام مهندسی فرهنگی کشور، امکان پذیر نیست. بدون اینکه تراز فعالیت فرهنگی مان را تغییر دهیم بر چه اساسی و به چه هدفی میخواهیم سازمان های فرهنگی را متحول کنیم؟ اصلا اشکال چیست که میخواهیم برای رفع آن سازمان ها را متحول کنیم؟ به چه سبکی متحول کنیم؟ چرا ادغام کنیم؟ چرا ادغام نکنیم؟ اساسا این تغییر ساختار ها تحول فرهنگی را رقم می زند یا صرفا تغییراتی را رقم میزند؟

در خود این بیانات نیز می توان شواهدی یافت که منظور صرف بازسازی سازمان های فرهنگی نیست. از جمله اینکه در ابتدا میفرمایند: «بنیانی باید حرکت بشود در عین حال برخاسته ی از اندیشه و حکمت باشد» و بعد مثال هایی میزنند از جمله: (اسراف – تقلید کورکورانه – سبک زندگی – زندگی تقلیدی، تجملاتی و اشرافیگری ) و بعد هم از «فرهنگِ حاکم بر ذهنها» به عنوان نقطه ای که این مشکلات را ایجاد می کند، سخن می گویند. بعد از آن دعوت به مقابله و مبارزه بی رودربایستی با فساد اخلاقی می کنند. و راه درست مبارزه را حمایت از حرکت های صحیح و ایستادن در مقابل حرکتهای غلط می دانند.

لذا میتوان نتیجه گرفت که منظورشان اعم از تحول سازمان های فرهنگی است و منظور تحول سازکار فرهنگی است که تحول سازمان ها را نیز شامل میشود.

امام مردم یا امام نخبگان

بسم الله الرحمن الرحیم

  • در رهبری و هدایت جامعه دو گروه نقش اساسی دارند، یکی مردم و دیگری نخبگان. اما مسئله این است که اساسا امام و رهبر جامعه ، امام کدام یک از این دو گروه هست؟ امام نخبگان و یا امام مردم؟
  • رهبری انقلاب یعنی هدایت جامعه ، اما این هدایت به چه نحوی محقق می شود؟ یعنی امام جامعه با کمک کدام گروه به هدایت جامعه می پردازد؟
  • یکبار می شود این گونه صحنه را تصویر کرد که امام و رهبر جامعه در تعامل با نخبگان و مسئله سازی کردن برای آن ها، یک معضل و مسئله را در نظام فکری آن ها فعال کرده و اساسا این نخبگان هستند که در جامعه سبب حل آن مسئله می شوند .یعنی روش ویژه امام در این مدل برای هدایت، توجه ویژه به نخبگان است. رهبر در این مدل با مسئله سازی برای نخبگان سعی در ایجاد دو پدیده دارد. یکی این که نخبگان قیام کنند برای حل کردن آن پدیده و دوم آن که نخبگان قیام کنند برای ترویج و گفتمان کردن آن پدیده در میان مردم. در این مدل، مسئله سازی برای نخبگان انتخاب راهبردی ولی برای رهبری جامعه است.فلذا در این صورت باید او را امام نخبگان خواند.
  • اما مدل دیگر این است که ولی و رهبر جامعه کار ویژه خود را برای هدایت، توجه به مردم  بداند. او در تعامل با مردم و تبیین سازی برای آن ها، مسئله ها را برای آن ها گفتمان می کند و مردم با مطالبه خویش ، کل جامعه و نخبگان را مجبور به تبعیت می کنند. یعنی مطالبه مردم است که نخبگان را سرخط کرده تا به مسئله هایی بپردازند که رهبر جامعه آن ها را برای مردم تبیین کرده است. اساسا در این مدل رهبر حرکت راهبردی تبیین را انتخاب کرده است و در این حالت او ، امام مردم است.
  • نکته : شاید بتوان این گونه تحلیل کرد که حضرت امام خمینی بیشتر امام مردم بودند و امام خامنه ای بیشتر امام نخبگان. ( البته این یک تحلیل ذوقی می باشد و هیچ گونه ارزش دیگری ندارد!!!! )

عدم توجه به نظام اولویت های قران در بحث دشمن شناسی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت157
#ایده_فرهنگی_مادر
اهمیت دشمن شناسی و طرح دشمن برای مقابله با طرح ولی

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاء رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ

112 انعام

یکی از حربه های دشمن این است که پایه های اصلی خیمه حق را بزنند اصلی ترین پایه جبهه حق در زمان غیبت ولات فقیه است
یعنی قبول رهبری یک فقیه حکیم جامعه ساز
امروز به برکت این اغتشاشات ما نعمت رهبر را حس کردیم دیدیم که چگونه جبهه باطل از تعدد رهبر و تکثر رهبری پاشید بود و مصداق آیه تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ را به عینه دیدیم .
وقتی می بینیم دشمن تمام هجمه خود را علیه رهبری کرده باید بفهمیم که ستون خیمه رهبری و ولایت فقیه است
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ملت ایران درگیر آن است نشناختن دشمنان است دشمن شناسی مسلمین به شدت ضعیف است و از این ناحیه زیاد ضربه خوردیم و خیلی جاها دشمن را دوست پنداشتیم و هنگام مشکلات بهجای استقامت به دامن دشمن فرار کرده ایم
خداوند حکیم در کتاب خود که تبیان لکل شی هست جایگاه دشمن را مشخص کرده ما باید ببینیم آیا حوزه نیز به نظام اولویت قران به آیات قران پرداخته یا نه ؟

قرآن دشمن انسان را معرفی کرده

🔰شیطان : قرآن اولین دشمن انسان را شیطان معرفی می کند.
انَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا
إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِینا
الَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین

🔰مشرکان: دشمن یعدی را قران مشرکین می داند

جِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا…. وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا

🔰یهود:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُود

🔰منافقان:
ی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضا.

🔰کفار:
«إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِینا

🔰بعضی از همسران و فرزندان:
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُم

در بین این اولویت ودشمنی این شش طایفه متفاوت است شاید نزدیک به 1/3 از آیات قران به سرگذشت بنی اسرایل و یهود پرداخته و از دشمنی های این قوم به انبیا الهی می گوید
آیا حوزه علمیه تا الان یک درس یا کرسی دشمن شناسی برگذار کرده و ابعاد این دشمنی را بررسی کرده به هر حال نظام اولویت های قران از طرف پروردگار حکیمی است که راه را نشان داده و چاله ها را نیز نشان داده وقتی اندازه و وزنه دشمنی یهود انقدر زیاد است جا دارد یک بررسی عمیقی صورت بگیرد
الان تمام دنیا بازیچه دست یهود است

حفاظت شده: عز ربوبیت و ذل عبودیت در بندگی جامع انقلاب اسلامی

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

هدف و نقطه مطلوب در بازسازی ساختار فرهنگی

💠هدف و نقطه مطلوب در بازسازی ساختار فرهنگی💠

در سه یادداشت گذشته، به یک بعد بازسازی ساختار فرهنگی پرداختیم که عبارت بود از مفهوم شناسی مفاهیم بازسازی، ساختار و فرهنگ. در این یادداشت می خواهیم به بعد دیگر این بحث یعنی هدف و غرض از بازسازی بپردازیم.

⚫️دوم: هدف و غرض از بازسازی:
🔹برای اینکه بدانیم غرض از بازسازی چیست، باید یک نگاهی به غرض اصلی کل حرکت و قیام داشته باشیم و همچنین جایگاه فرهنگ.
🔻نگاه به این دو به خوبی نشان می دهد که ما اساسا در فرهنگ به دنبال چه بوده ایم. هدف از بازسازی فرهنگ، دقیقا همان چیزی است که در فرهنگ به دنبال آن بوده ایم ولی تا به حال به آن نرسیده ایم. و حتی با توجه به اینکه فرهنگ زیربنایی ترین عنصر جامعه است، می توان گفت هدف از فرهنگ، همان هدف از قیام لله و تشکیل حکومت است. در نگاه الهی، هدف از ارسال رسل و انزال قرآن، اقامه قسط و دستگیری از مردم و هدایت آنها به سمت عبودیت خداوند است. چنانچه قرآن می فرمایند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط» و همچنین «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون».
این هدف پیامبران، هدف پیامبر این قرن یعنی حضرت امام می باشد. انقلاب اسلامی اساسا برای ساخت یک کارخانه آدم سازی و عبادت جمعی مردمی است.
با این توضیحات روشن است که فرهنگ و اقتصاد و سیاست در خدمت این هدف والا است. و به تعبیر دیگر سیاست و اقتصاد در خدمت فرهنگ است. چراکه هدف انقلاب اساسا یک هدف فرهنگی است.
🔻حال به مسأله اصلی خودمان برگردیم. مسأله این است که این ساختار فرهنگی موجود، توان تحقق اهداف انقلاب را ندارد. حال چه تغییری باید در آن رخ دهد تا فرهنگ به جایگاه خودش برسد. البته باید یک قدم جلوتر هم بیاییم و هدف راهبردی را نیز معلوم کنیم. صرف اینکه هدف کلی ما در فرهنگ چه بوده، برای بازسازی کافی نیست.

🔹بر اساس بیانیه گام دوم، اراده ملی محور و سپس لایه میانی مورد اهتمام است. و همچنین می توان برداشت کرد که مردمی سازی فرهنگ و جوان سازی فرهنگ از مطلوبیت های جدی در بازسازی فرهنگی است.
🔻در جلسه ای که بعد از صدور بیانیه گام دوم انقلاب با حضور دانشجویان در محضر رهبر انقلاب برگزار شد، ایشان تاکید کردند که اگر به دنبال حل هر مساله ای باشید، جمع دانشجویی به عنوان افسران جوان و لایه های میانی می توانند بسیاری مسائلی را که دولت نمی تواند حل کند، به راحتی حل کند که رهبر انقلاب در این سخنرانی به چند نمونه نیز اشاره کردند. پدیده هایی به نام جهاد سازندگی، کمیته های انقلاب، سپاه پاسداران و بنیادهای متعدد به وجود آمدند ولی بعد از مدتی به نفع ساختارهای مدرن بازخوانی و مصادره شد. ما فکر می کردیم سیستم مساله را حل می کند در حالی که سیستم اگر موافق اراده افرادی باشد که آن سیستم را ایجاد کرده باشند، در نهایت می تواند به اندازه اراده آنان کار کند. ساختارها دارای چارچوب هایی هستند تا مناسبات را مشخص کنند و لذا افراد، گرفتار همان چارچوب ها هستند. مانند کارمندانی که بر اساس اضافه کار، حق ماموریت و پاداش تلاش می کنند. برخی می خواهند برای حل مشکل، دوباره سیستمی را ایجاد کنند در حالی که همان سیستم، گرفتار چارچوب هایی است که مشکلی را حل نمی کند.

🔹در مجموع مسأله بازسازی ساختار فرهنگی به بحث لایه میانی و مردمی سازی، کاملا مربوط است. لذا به نظر بنده بازسازی ساختار فرهنگی، کار لایه مبانی و یک کار نخبگانی و مردمی است. و نمی توان توقع داشت که ساختار، در خود ساختار های موجود تغییر یابد. استاد سیدعلی موسوی در مصاحبه ای که ایرنا داشته است در این باره می فرمایند: با فکر کردن به خود ساختار، بازسازی صورت نمی گیرد. ما باید حل مشکل هر ساختار را از نقطه بیرون ساختار آغاز کنیم. این نقطه بیرونی نقطه کانونی اراده های جوان و مومن است که در یک لایه میانی گرد هم می آیند و به هم می پیوندد و سپس تصمیم می گیرند. اینها می توانند یک مقر فرماندهی ایجاد کنند. این افراد چه بیرون ساختار باشند، چه درون ساختار، نقطه کانونی قرار گرفتن اراده آنان نباید در داخل ساختار باشد. به عبارت دیگر ساختار نمی تواند خودش را بازسازی کند. چون فاقد اراده است. همچنین ساختار، حاصل مجموعه ای از منافع است. چه بسا لازمه بازسازی ساختار آن باشد که بخش زیادی از افراد جابجا شوند درحالی که مدیران ساختار در برابر تغییر مقاومت می‌کنند.

تلاشی برای روایتی راهبردی از هندسه مسائل ایران با نظر به غائله مهرماه 1401 – بخش سوم

💠بخش سوم

🔸رهبران جنبشهای اجتماعی
در جریان فتنه 88 جریانات سیاسی بودند که رهبری ماجرا را در دست داشتند و طرف حساب حاکمیت بودند اما طی یک دهه اخیر جریانات و احزاب سیاسی از مسند رهبری کنار رفته و جای خود را به سلبریتی ها دادند. کسانی که با وجود شبکه های اجتماعی طرفداران به مراتب بیشتری نسبت به شخصیت های سیاسی به خود جذب کردند؛ تحلیلگر بی بی سی در این باره می نویسد:
«سلبریتی‌ها جایگزین احزاب
وقتی مشارکت در انتخابات به حداقل ممکن می‌رسد، احزاب و گروه‌های سیاسی حتی دارای مجوز، از کار افتاده و نقشی در تحولات سیاسی ندارند و بی‌اثر و ثمر می‌شوند. در این موارد، معمولا گفته‌ها و سخنان سایر گروه‌ها و اقشار مرجع مانند هنرمندان و ورزشکاران با اهمیت‌تر می‌شود»
سلبریتی چیست؟ مقومات ساختاری و نهادی این نقش چیست؟ چه سازوکارهایی سلبریتی پرورند؟ فرهنگ شهرت طلبی مادی در چه مناسباتی پرورانده می شود و چگونه میتوان ریشه آن را خشکاند؟
چگونه مناسبات اجتماعی را مهندسی کنیم تا تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل رقم نخورد؟! چگونه آن کسانی در موقف و موقعیت راهبری سیاسی و اثرگذاری اجتماعی قرار بگیرند که قائم بالعقل باشند و نه قائم بالشهوة؟!

🔹مسئله اعتراض: اعتراض، ماده خام فتنه؟!
در حکومت دینی اعتراض را به رسمیت بشناسیم یا نه؟
اصل 27 قانون اساسی می گوید:
تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. ‏‏
اما اینکه چگونه اجتماعات و اعتراضات که ماده خام فتنه برای نفوذی ها و جاسوسان هستند باید مدیریت شوند مسئله ایست که ما کمتر بدان پرداخته ایم. اگر اعتراض آری آنگاه چگونه؟!
چگونه که مخل به امنیت نباشد. ماده خام فتنه انگیزی دشمنان نباشد. مفید و مثمر ثمر برای مستضعفان و محرومان باشد و …

🔸مسئله سیطره گفتمان امنیتی!
سیطره گفتمان امنیتی بدان جا رسیده که تا کار به سطح امنیتی نرسد سنسورهای حاکمیت به صورت جدی فعال نمی شود و صد البته وقتی مسئله به صورت امنیتی جمع می شود صحنه بدون پاسخگویی واقعی و مؤثر به مسائل به دنبال مشغله های پیشین خود می رود! در این مسئله حوصله شرح قصه نیست!

🔹مسئله زن: زنان محور تغییر؟!
در سند امنیت ملی آمریکا زنان به عنوان عامل اعمال ارزشهای آمریکایی معرفی شده اند: اینجا (https://eitaa.com/Rebbioun/312) و اینجا
(https://eitaa.com/Rebbioun/314)پر واضح است که طی ده سال گذشته جامعه مخاطب هدف نظام سلطه برای پیشبرد نقشه های شوم خویش زنان خصوصا زنان جوان و نوجوان بوده است. زنان جوان رسولان برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی در عصر کنونی هستند.
هویت زن مسلمان انقلابی در چهل سال گذشته گرفتار چالش بوده است و در دهه اخیر این چالش به اوج خود رسیده، با این اوضاع پر واضح است که ما تا مسئله زن و مختصات مربوط بدان را حل نکنیم این مسئله پاشنه آشیل جمهوری اسلامی خواهد شد.

🔸مسئله حجاب: زنجیره ارزش مثبت حجاب
حجاب مسئله ایست که از آموزش پرورش تا صدا و سیما، تا صنف فروشندگان پوشاک زنانه تا تولید کنندگان و واردات کنندگان پوشاک زنانه تا نهادهای سبک زندگی ساز، تا گشت ارشاد همه در تحقق و تثبیت هنجار و ارزش حجاب دخیل هستند نمی شود کل زنجیره معیوب باشد و ما مطالبه کنش فعالانه و تام و تمام از گشت ارشاد داشته باشیم.
سخن متینی حضرت استاد میرباقری می فرمایند:
◀️ بی‌حجابی غربی، پیامدِ نظام اقتصادی غربی است. فقری که در نظام سرمایه‌داری اتفاق می‌افتد، ضلع فرهنگی‌اش همین نوع پوشش غربی است و این دو (فقر طبقاتی و بدحجابی) دو روی یک سکه‌اند. آنها معتقدند همان‌گونه که از نیروی کار باید برای تولید ثروت استفاده کرد، از جاذبه‌های زنانه هم باید برای تولید ثروت استفاده کرد و پوشش نباید مانع این امر بشود.

◀️ حجاب، اصل در “ایمان و کفر” و اصل در “انقلابی و غیرانقلابی بودن” نیست، ولی از فروعات و واجبات دینی و جزئی از سبک زندگی دینی است که غربی‌ها آن را به لبه درگیری تمدنی تبدیل کرده‌اند. حجاب را نباید غیرتمدنی معنا کرد.

◀️ راه اصلیِ مقابله با مُنکَر، مقابله به اقامه‌کنندگان منکر است. شرّ اصلی و منکَر اصلی در هر دورانی، «فرعون و هامان و قارون و بلعم باعورا»های آن دوران هستند.

اگر ما حقیقتا به دنبال مقابله با بی حجابی هستیم باید به فکر مقابله با اقامه کنندگان بی حجابی باشیم.

🔸مسئله حوزه های علمیه: حوزه علمیه عزیز کجایی؟! دقیقا کجایی؟!
مسئله خاموشی و سکون و رکود حوزه ها و فقدان الگوهای بهینه موضع گیری و ایفای نقش رهبری دینی خودشان مسئله ایست که روز به روز بر انزوای حوزه های علمیه می افزاید. در جریان اخیر برخی نسنجیده و عجولانه موضع گیری داشتند و برخی دیگر راه سکوت منفعلانه در پیش گرفتند. این هر دو مذموم است. برای حوزه در حال احتضار یا در حال انعزال باید فکری کرد.

نوشتار اخیر تلاشی بود برای ترسیم هندسه مسائلی که دشمن از آنها استفاده می کند تا ما را اینچنین به چالش بکشد روایت مسئله اولین گام در حل مسئله است.
.

تلاشی برای روایتی راهبردی از هندسه مسائل ایران با نظر به غائله مهرماه 1401 – بخش دوم

💠بخش دوم

🔹مسئله فتنه: فتنه و ما ادراک ما الفتنة!
ما در باب فتنه گرفتار فقر تئوریک مفرط هستیم نه مطالعات تاریخی معتنابه و کارآمدی داریم و نه سابقه ای تئوریک به اسم #فقه_الفتنه داریم – در حالیکه تاریخ شیعه تاریخی انبوه از فتنهای ریز و درشت است – و نه مطالعات جامعه شناختی کافی در این باب داریم.
خلاصه که به خلاف جامعه های بسیط کفر که موقعیتهای بحرانی شان صرفا مربوط به اتفاقات غیر مترقبه طبیعی مثل سیل و زلزله هست و یا اتفاقات دیگری مثل درگیری مسلحانه و … جامعه ایمانی یک موقعیت بحرانی اختصاصی به اسم فتنه دارد. شناخت این موقعیت بحرانی خاص و فهم وظایف و چارچوب تکالیف رفتاری متناسب با موقعیت های فتنه آلود ضرورتی است که برای آن ذخیره دانایی معتنابهی فراهم نکرده و بالتبع برای مردم تبیین نکرده ایم. تنها مستمسک ما در فتنه ها حکمت حضرت امیر ع می باشد که می فرمایند: «کُنْ‏ فِی‏ الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب». این حکمت بایستی به صد خط دانایی و باید رفتاری در ذهن ما مبدل گردد، این حجم از امهال و سهل انگاری اصلا پذیرفته نیست.
فتنه را به عنوان یک کد تحقیقی ویژه باید به رسمیت بشناسیم و فقه الفتنه را به صورت ویژه باید بررسی و دنبال کنیم.

🔸مسئله امر به معروف و نهی از منکر: ا.م و ن.م و حرکت زیگزاگی ما در چهل سال گذشته!
ا.م و ن .م جایگاه رفیعی در اندیشه اسلامی دارد. ا.م و ن.م همانست که در روایت حضرت امام باقر علیه السلام در مورد آن می فرمایند:
ِ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْر

سوال اینجاست که این مقوله عظم القدر در اندیشه اسلامی کنشهای مربوط به نهادینه ساختن آن چقدر از عقلانیت فخیم و ذخیره دانایی متقن برخوردار بوده است؟!
باری یک نفر مسئول ستاد ا.م می شود مسئله اش گشت ارشاد مسئولین است باری دیگر نفر بعدی می آید مسئله اش گشت ارشاد حجاب است. خب این حرکت زیگزاگی و باری به هر جهت نشان از فقر عقلانیت و فقدان ذخیره دانایی متقن نیست؟!
البته که این فقر ذخیره دانایی متقن ریشه در سستی حوزه های علمیه دارد! دروس خارج مربوط به ا.م و ن.م یکی از کم رمق ترین درس خارج های حوزه علمیه قم محسوب می شود و اصلا به مسائل روز مربوط بدان نمی پردازد و اگر هم بپردازد بسیار کم رمق! یعنی حوزه های علمیه حتی مقوله ای به ارجمندی ا.م و ن.م را نیز کما هو حقه به رسمیت نمی شناسد.

🔹مسئله قوه قهریه در حکومت اسلامی
همه در باب سازوکارهای معیوب گشت ارشاد سخن می گویند که البته هم به حق هست اما باید گفت که مسئله قدری عمیق تر است. پلیس یک نهاد وارداتی است که توسط ناصرالدین شاه حسب سفری که وی به اروپا داشت در ایران تأسیس شد با تطوراتی که طی کرد فعلیتی اکنون دارد. اما اینکه پلیس به عنوان مثابه نهاد امنیت بخش به جامعه یا بازوی قوه قهریه در جامعه چه نسبت و تناسبی با دیدگاههای الهیاتی ما دارد پرسشی است که پاسخ واضحی داده نشده است.
اینکه قوه قهریه بر اساس چه الگوریتمی و با چه چارچوب قواعدی باید ترس در جامعه مخاطب هدف ایجاد کند تا هم بازدارندگی داشته باشد و در عین حال انتظام اجتماعی حفظ گردد و نیز خشونت اجتماعی را دامن نزند از دیگر سوالاتی است که پاسخ واضحی ندارد!
همچنین این مسئله که زمانی که ما پلیس نداشتیم، امنیت اخلاقی و اجتماعی در جوامع اسلامی گذشته چگونه تامین می شده است؟ و یا نهادی نظیر حسبه که بازوی قوه قهریه حکومت دینی محسوب می شده نسبتش با پلیس به عنوان بازوی قوه قهریه فعلی چیست؟ اینها پرسش هایی است که جای دقت نظر بوده و مسئله امروزین ماست.
.

تلاشی برای روایتی راهبردی از هندسه مسائل ایران با نظر به غائله مهرماه 1401 – بخش اول

💠بخش اول

غائله مهر 1401 هم در حال جمع شدن است اما اکنون وقت #تحسین_السوال یا #روایت_مسئله است. ما تا وقتی که هندسه مسائل پیش روی مان را بخوبی رؤیت نکنیم نمیتوانیم روایتی چند جانبه از اضلاع و ابعاد مسائل پیش رویمان داشته باشیم.

🔸مسئله قطبیدگی: قطبیدگی جامعه ایران واقعیت یا توهم؟!
یکی از جدی ترین مسائل پیش روی ما در سالیان اخیر را میتوان مسئله قطبیدگی جامعه دانست که گسل های آن به نظر می رسد که به صورت جدی از فتنه 88 فعال شده بود. دولت آقای رئیسی در وضعی بر سر کار آمد که ما با مشارکت 48 درصدی مردم مواجه شدیم و این درصد مشارکت با مشارکت 85 درصدی سال 88 فاصله زیادی دارد. بعضی از خطبا دولت موجود را دولت متدینین خطاب می کنند و به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه این تلقی را القا می سازند گو اینکه دولت موجود دولت 52 درصدی که رای ندادند نیست!
اینکه جامعه ایران در وضعیت قطبیده هست یا نه پرسشی است که حداقل میتواند محل تأمل و بررسی باشد و اگر این احتمال ثابت شود به جد باید برای ایران امروز و فردا چاره ای اندیشید. چرا که جامعه قطبیده به سمت فروپاشی درونی و واگرایی هولناکی خواهد رفت که نتیجه اش چیزی جز جنگ داخلی نخواهد بود.

🔹مسئله حصر تبلیغاتی: فرمان رهبر، حصر تبلیغاتی و ستاد فرماندهی مفقود!

مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم می فرمایند:
««شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این #محاصره‌_تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲

ما در چهار سال گذشته با ساده انگاری و سهل انگاری غیر قابل توجه با مسئله بغرنج حصر تبلیغاتی مواجه شده ایم و و در یک دوران شکست تبلیغاتی مدام در حال تجربه کردن تجربه شده ها هستیم. این درخواست شکست حصر را باید با فرمان حضرت امام ره در شکستن حصر پاوه یا آبادان مقایسه نمود. آیا فرصت چهارساله برای شکستن حصر تبلیغاتی کم بوده است؟ این جنگ نابرابر و نبرد نامتقارن حتی از یک ستاد جنگی نیز متاسفانه بی بهره است. ما برای کرونا که مسئله جسم انسانها بود همه دستگاهها را بسیج ساختیم اما متاسفانه در باب ذهن و روان جامعه ایران اینچنین سهل انگار و بلکه ولنگار عمل میکنیم. حداقل ضرورتی که برای این نبرد نامتقارن باید به رسمیت شناخت وجود یک فرماندهی مشخص برای تحقق اهداف راهبردی معیّن و واضح می باشد. نتیجه فقدان این ستاد فرماندهی را در چهار سال گذشته میتوان به وضوح مشاهده کرد و میتوان ارزیابی نمود ما در شکست حصر تبلیغاتی چقدر موفق بوده ایم؟!

این مسئله به نحو بسیار زیبایی در یادداشت «فرمانده میدان (https://eitaa.com/faslefarhang/178)» توسط حجت الاسلام و المسملین فلاح شیروانی تشریح شده است.

🔸مسئله نسل جدید: بومیان عصر دیجیتال یا نسل زد!

بومیان عصر دیجیتال یا نسل زد چه بخواهیم چه نخواهیم با نسلی متفاوت سر و کار داریم. ما مهاجران عصر دیجیتال نسلی هستیم که دنیای پیش از اینترنت را دیده ایم نظام هنجاری مان نه در جهان فجازی بلکه در جهان دیگری شکل گرفته است. نسل مزبور، نسلی است که جهان فکری فرهنگی اش نه در خانواده و مدرسه بلکه عمده در شبکه های اجتماعی شکل گرفته است و خاصه در مورد ایران پس از فیلتر شدن تلگرام این شبکه های اجتماعی به صورت مصداقی اینستاگرام و واتساپ بوده اند. این بدین معناست آموزش و پروش و مدرسه حتی از مدار تأثیرگذاری حداقلی خود خارج شده است.
نسل کنونی در چند مقوله دچار شکاف و گسست هنجاری با محیط پیرامون شده است؛ بدان معنا که هنجارهای القایی از سمت دین، قانون، حاکمیت، سنت، فرهنگ و خانواده و… (به طور کلی دستگاه‌های هنجارساز) یک رویه ای را دنبال می کنند و از سوی دیگر این نسل با نظام هنجاری کاملا متفاوتی در شبکه های اجتماعی، اینترنت، بازی های رایانه ای و … لمس مجازی می کند! تاب آوری نسل زد در بر خورد با این تضاد هنجاری خیلی بالا نیست و در غائله این اخیر کاملا بروز روشن و واضحی داشت. از همین رو همانطور که مشاهدات میدانی نشان میداد طیف سنی زیر 20 سال یعنی متولدین 80 به بعد حضور چشمگیری در شورش اخیر داشتند؛ بررسی های آماری اولیه نشان میدهد:

1️⃣ ۴۱.۸ درصد از بازداشت شدگان کمتر از ۲۰ سال سن دارند؛

2️⃣ ۴۸.۲ درصد از بازداشتی‌ها در سنین ۲۰ تا ۳۵ سال سن دارند؛

3️⃣ ۱۰ درصد نیز بالای ۳۵ سال سن دارند.

شناخت این نسل و بیم و امیدها و فرصت و تهدیدهای مربوط به این نسل از مسائل مهم و ضروری امروز ماست. اگر علاقه مندید پرونده مروری برنسل جدید در ایران را در اینجا (https://eitaa.com/Cultural_governance/2177) و اینجا (https://eitaa.com/Cultural_governance/2178) ملاحظه کنید.

دو مواجهه جامعه‌شناختی و مجاهدانه با مسائل اجتماعی

مسائل اجتماعی از آن جهت که در بستر تمدن ها خود را جلو برده و هویت می بخشند، قطعا ناظر به کلان پروژه ها و گره های اصلی همان تمدن فهم شده و مورد کنش گری قرار می گیرند.

با این مقدمه می توان اینگونه گفت که هر مسئله اجتماعی را می توان با دو رویکرد و مواجهه مورد نظر قرار داد، رویکرد اول این است که هر مسئله را ذیل همان تمدن فارغ از اینکه به دنبال کنار زدن چه معنا و خطی است و عملا میتوان گفت قدری خنثی مورد توجه قرار داد و رویکرد دوم این است که هر مسئله‌ی اجتماعی را با لوازمش را تحت یک اندیشه مجاهدانه یعنی ذیل یک کانتکست دو طرفه و درگیری محور معنا گردد.

قطعا هر یک از این رویکردها فهم متفاوتی از یک مسئله ایجاد می کند، به فرض اینکه قلب یک مسئله را چه بدانیم، لوازم متناسب این مسئله را چه چیزهایی بگیریم، اولویت تحلیلی مسائل را کدام نقاط در نظر بگیریم، لایه های اثرگذاری یک مسئله چگونه خواهند شد و حتی هدف هر مسئله چه خواهد بود و چه نوع پاسخی دقیق ترین پاسخ به آن مسئله می شود همه و همه در هر یک از این رویکردها متفاوت خواهد شد.

ادعای ایده فرهنگی مادر این است که در دل خود یک درگیری سنگین در افق تمدنی کاشته است که هر چه بسترهای نرم اجتماعی بیشتر استقرار پیدا می کنند این درگیری خود را واقعی تر و پررنگ تر نشان می دهد. لذا بدون یک رویکرد مجاهدانه با این ایده رو به رو شدن ما را از فهم مسائل درون آن دور خواهد کرد.

راهبرد طراحی ها

این که ما بتوانیم با مفاهیم اسلامی و با فرهنگ اسلامی دست به طراحی ساختار مناسب جامعه اسلامی بزنیم تفکری راقیست. مهندسی فرهنگی و مهندسی فرهنگ باید در تمام ساختارهای اجتماعی جامعه حضور و بزور داشته باشد.از فرط عدم درک فرهنگ و اثرات آن بر روی دیگر ساختارها به سمت پیوست های فرهنگی رفته ایم. البته همین را هم نخبگان فرهنگی جامعه انجام می دهند ولی به نظر می رسد باید راهبرد طراحی ها تغییر کند.باید تمام طراحی های ما فرهنگ پایه باشد چرا که ظهور و بروز دین در حوزه فرهنگ بسیار غلیظ تر از دیگر عرصه ها خواهد بود.اگر بخواهیم دقیق تر بیان کنیم فرهنگ جایگاه رتبی بالاتری نسبت به دیگر عرصه ها دارد و علت آن اثراتی است که فرهنگ بر دیگر عرصه ها می گذارد.مثلا اقتصاد فرهنگ پایه خود مساله مهمی است.غیر از این که باید به خود مقوله فرهنگ  رسیدگی شود باید بدانیم که رسیدگی به فرهنگ دیگر ساختارها را دستخوش تغییر قرار خواهد داد.این ادعا در اینجا مطرح می شود که علم اقتصاد می تواند مبادلات مالی را بهینه کند و توان به نمایش کشیدن گزاره های اقتصادی را دارد ولی توان مدیریت کلان اقتصاد را خود علم اقتصاد نخواهد داشت.علت این امر پدیده اقتصاد فرهنگ پایه است و اگر شما بخواهید گزاره های کلان اقتصادی را تغییر بدهید نیازمند تغییر در اذهان مردم هستید و تغییر در اذهان مردم فرهنگ نام دارد.

حفاظت شده: در جستجوهای معنای “بازسازی ساختار فرهنگ

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

دستگاه محاسباتی و تحلیل حوادث جاری1، شهادت حاج قاسم سلیمانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در کشاکش حوادث پس از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، آنگاه که عزاداری های بزرگ بین المللی اتفاق افتاد و تشییع چند میلیونی در چند شهر ایران برگزار شد و بعد از آن ایران به پایگاه عین الاسد حمله کرد و هواپیمای اکراینی هم به اشتباه ساقط شده بود، تظاهرات هایی داخل کشور شکل گرفت و در نقاط مختلفی شروع به اغتشاش های کوچک، پاره کردن عکس های سردار شهید و حضرت آقا کردند.

در این میان اگرچه فرصت زیادی وجود نداشت تا هم حوادث آن طور که لازم است پخته شوند و هم فرصت تحلیل های جامع فراهم آید، اما اهالی رسانه و برخی دیگر از دغدغه مندان انقلاب اسلامی بدون فوت وقت تحلیل های مختلفی را ابراز میداشتند.

به عنوان مثال یکی از علمای اخلاق تحلیل شان این بود که مردم ایران قدر نعمت اتحاد پدید آمده بر اثر خون سردار شهید را نداستند و آنچه امروز ما با آن مواجهیم عذابی است که خداوند بر اثر کفران نعمت اجتماعی بر سر ما آورده است.

اما پس از این حوادث هنوز چند روزی نگذشته بود که از سوی بیت حضرت آقا اعلام شد که جمعه ی پیش رو در تهران نماز جمعه به امامت ایشان اقامه خواهد شد؛ از اینکه حضرت آقا چه خواهند فرمود هم تحلیل های متعددی صورت میگرفت و نیز بصورت گسترده ای چشم های نظاره گران منتظر حضور ایشان و سخنرانی ایشان بودند؛ اما سخنان ایشان آن طوری که خیلی ها و بلکه همگان پیش بینی میکردند نبود، به طوریکه بسیاری از تحلیل گران چنین پنداشتند که ایشن حرف خاصی اصلا نزدند. یادم هست شخصی توییت کرده بود که آقای خامنه ای نشان که اولا چه قدر ظرفیت دارد که همگان را به خط کند تا سخنانش را گوش کنند و در عین حال چقدر ظرفیت دارد که چنین فرصت بزرگی را استفاده نکند!

اما آقا چه فرموده بودند؟

ایشان با اشاره به یک آیه ی شریفه فرمودند:  «یک آیه‌ی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّه‌ی آیات قرآن- در سوره‌ی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید که وَلَقَداَرسَلنا موسیّْ بِئئایـّْتِن‌ـاِّ اَن اَخ‌رِج قَومَکَ مِنَـ الظُّلُمّْتِ اِلَی النّورِ وَذَکِّرهُم بِاَیّامِ ‌الله؛(۱) توصیه میکند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را که «ذَکِّرهُم بِاَیّامِ ‌الله» …..   خب، ایّام الله مهم است؛ بنده میخواهم درباره‌‌ی ایام الله صحبت کنم؛ برای چه کسانی؟ برای مردمی که صبّارند و شکورند. صبّارند یعنی یکپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میکنند. شکورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند، ابعاد پنهان و آشکار نعمت را میبینند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند، یعنی ارزش این نعمت را، وزن این نعمت را، قیمت این نعمت را میدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئولیّت میکنند، بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت میکنند؛ ملّتی، جمعیّتی، قومی که بی‌صبر نیستند، مسئولیّت‌ناشناس نیستند….. آن روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، این یکی از ایّام‌الله است. آنچه اتّفاق افتاد، کار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایّام‌الله است.(۶) ما این دو روز را جزو ایّام‌الله در همین چند روز گذشته، در همین دو هفته‌ی گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ایران مشاهده کردیم؛ اینها روزهای نقطه‌ی عطف تاریخند، روزهای تاریخ‌سازند، روزهای عادّی نیستند اینها.»

در واقع ایشان فرمودند که علت اصلی اینکه ایشان برای ایراد خطبه آمده اند این خطاب الهی است که در ایام الله مردم صبار شکور را تذکر بده!

 

اولین چیزی که در اینجا خودنمایی میکند این است که قضاوت حضرت آقا در مورد حوادث اخیر با تحلیل های عالمان اهل تحلیل و بسیاری از دلسوزان دیگر همخوانی ندارد؛ نگاهشان به ملت ایران، نگاهشان به زمانه و اتفاقات و .. همگی تقریبا صد و هشتاد درجه با برخی از تحلیل ها فاصله دارد.

این تفاوت ها ریشه در دستگاه محاسباتی حضرت آقا دارد.

بحث دستگاه محاسباتی را باید کمی بیش از این و در یادداشتی دیگر پرداخت…

 

دروغ پردازی گسترده دشمن علیه نظام و نیروهای امنیتی در کنار انفعال خواص بسترساز تبدیل فرصت اغتشاشات به تهدید علیه حجاب

وارد شدن مساله ی حجاب به فاز امنیتی در جریان اغتشاشات اخیر با قساوتی که طرف مقابل کف میدان از خود نشان داد و شهید شدن دهها بسیجی و پلیس و انسان بیگناه و مظلوم کف خیابان، بزرگترین فرصت را برای تثبیت مقتدرانه, قانونی و حاکمیتی حجاب فراهم کرد چراکه انعکاس کامل این توحش و تبیین پشت صحنه ی این آشوب کافی بود تا افکار عمومی یعنی آن 99.7 درصدی که کف خیابان نیامدند را برای پذیرش قوانین الزام آور جهت تثبیت این حکم اجتماعی خداوند همراه کند.
اما متاسفانه طرف مقابل با تبلیغات و دروغ بافی گسترده علیه نیروهای امنیتی و نظام و با کمک انفعالی که خواص و مسئولین از خود نشان میدهند در حال مصادره ی این مظلومیت بنفع خودش است..
امروز هر مسئولی چه در موضع قانونگذاری و چه در موضع اجرا فریب فشارهای توخالی رسانه ای را بخورد و از خودش انفعال نشان دهد بداند در مقابل خواست مردم ایستاده و در زمین خوردن یکی از بارزترین واجبات اجتماعی الهی در پیشگاه الهی مسئول خواهد بود.
و بدانیم زمین خوردن این حکم الهی یک گام و یک مقدمه ی بزرگ برای سست شدن موریانه وار پایه های انقلاب در آینده خواهد بود.

 

فقط حرف می زنیم

حضرت آقا وقتی درمورد انقلاب اسلامی صحبت می کنند، مقطع 15 خرداد 1342 را، یک نقطه عطف برای حرکت انقلاب می دانند و معتقدند 15 خرداد باعث شد انقلاب وارد مرحله و مقطع جدیدی شود.
ایشان می فرمایند تا پیش از آن کشتار عظیم و بی سابقه، انقلاب در یک ناپختگی و خامی شدیدی به سر می برد؛ ولی رقم خوردن این اتفاقات باعث شد برخی که ترسو بودند، کنار کشیده و کسانی که خیلی سهل اندیشانه درمورد اعتراضات و انقلاب فکر می کردند، به فکر فرو روند و تصمیم گیران انقلاب به این نتیجه رسیدند، که باید کار فکری بلندمدتی را، آغاز کنند.
اما سوال اصلی بنده در این یادداشت این است که هرکدام از ما طلاب و روحانیون برای تحقق تزها و ایده هایی که مد نظر داریم، چقدر استقامت داریم؟ چقدر پای هزینه های آن می ایستیم؟
اگر انقلاب به پیروزی رسید، بخاطر آن بود که جمعی پای کار آن آمدند و در راه تحقق انقلاب، حتی از کشته شدن هم، باکی نداشتند! اگر پس از کشتار سال 42 همانگونه که تصمیم گیران رژیم فکر می کردند، نیروهای انقلابی صحنه را خالی می کردند، هیچوقت انقلاب به پیروزی نمی رسید!
امروز ما اگر راهی را به عنوان راه اصلاح وضعیت فرهنگی کشور معتقدیم، باید مصرانه پای اجرای آن بایستیم! برای تحقق آن تلاش کنیم! شب و روز نشناسسیم! هزینه کنیم و …
آنوقت است، که مثل رزمندگان دفاع مقدس به درگاه خدا تضرع می کنیم و از خدا برای بهتر خدمت کردن توفیق می خواهیم! چون مسأله داریم! چون درد داریم! چون رنج می کشیم …
تا وقتی اینقدر راحت طلبانه از اصلاح و پیشرفت حرف می زنیم، فقط حرف می زنیم …

نخبه کیست ؟ نخبگی چیست ؟

نخبه کیست ؟ نخبگی چیست ؟
نکته : شنیدن این گزاره خبری از سوی جناب استاد فلاح ” نخبگان ناامید ترین قشر جامعه اند” باعث شد تا در یادداشت قبلی وارد جستجویی آسیب شناسانه حول محور نخبگان شوم.
ابتدا بنا بود در یادداشت بعدی به راهکارهایی پیشنهادی برای کاهش و یا دفع آسیب ها بپردازم اما نظر یکی از دوستان و صخنان مقام معظم رهبری در همین ایام در جمع نخبگان و توصیف ها و توصیه های ایشان در این باب، باعث شد تا این ضرورت احساس شود که ابتدا به معنا و مفهوم نخبگی پرداخته شود.
ثبت العرش اولا ثم انقش !

نخبه از مفاهیم اعتباری است. مفاهیم اعتباری اگرچه مابازاء خارجی ندارند، اما همین جهان خارج و موجودات واقعی هستند که بستر شکل گیری و اعتبار این مفاهیم را میسازند.
اما تقسیم انسان ها به نخبه و غیر نخبه از کجا شروع شد ؟
نخبگی یک خصیصه و یک امتیاز است.
به نظر نگارنده، در عالم ماده و در بستر یک بررسی تاریخی، اولین مرتبه که یک انسان نسبت به دیگری برتری یافت در ماجرایی بود که بین فرزندان حضرت آدم (ع) رخ داد :
واتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
قرآن کریم در آیه شریفه عامل برتری را تقوا معرفی نموده است.
این یک فهم ارزشی از مفهوم برتری است و با برتری هایی که بر محور استعداد ذهنی یا توان جسمی یا درک اجتماعی یا موارد دیگر تعریف میشوند متفاوت است. اگرچه مانعه الجمع هم نباشند.

چرا مسئله حل نمی‌شود؟

در تاریخ ۶ / ۶ / ۱۴۰۰ در نخستین دیدار رئیس‌جمهور (آقای رئیسی) و اعضای هیئت دولت سیزدهم؛ حضرت آقا نیازمندی ساختار فرهنگی کشور به یک بازسازی انقلابی را مطرح می‌کنند؛ “ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد”. و همچنین دو ماه بعد در ۲۳ / ۸ / ۱۴۰۰ در حکم شورای عالی فرهنگی دوباره بر این مشکل و مسئله فرهنگ تاکید می‌کنند و تنها وسیله‌ی مصون‌سازی فرهنگ عمومی کشور در مقابل هجمه‌های فرهنگی دشمن را این بیان می‌کنند که “شاکله و آرایش عمومی فرهنگ در همه‌ی بخش‌های گسترده‌ی آن، نیازمند «نظم» و «محتوای» انقلابی است.”

تا به اینجا را به عنوان یک مقدمه از بنده بپذیرید؛ در ادامه می‌خواهم بپرسم با توجه به گذشت یکسال از مطرح کردن این بیانات از جانب حضرت آقا، چه اتفاقی در عرصه‌ی فرهنگ رخ داده است و چه اقداماتی انجام شده است؟
از آنجایی که بنده چیزی نیافتم و چیزی به چشم بنده نیامده است، به ادامه یادداشت می‌پردازم، ولی اگر شما توانستید پاسخ سوال بالا را بدهید، لازم نیست یادداشت را ادامه دهید و در صدد پاسخ به سوال بعدی برآیید!

سوال این است که مگر بهتر از آقای رئیسی هم داشتیم که رئیس جمهور شود؟ با توجه به شرایط و اقتضائات بهتر از آقای رئیسی چه کسی می‌توانست بر سر کار بیاید؟‌ الان ما در واقع «دولت انقلابی» را بر  سرکار آورده‌ایم و از طرفی هم مجلس انقلابی را همراه با دولت داریم؛ پس مشکل در کجا است که این فرمایش حضرت آقا هنوز روی زمین مانده است؟

شاید پاسخ‌های اجمالی از این قرار باشد:

– ساختار‌ها مشکل دارد.

لذا شما نمی‌توانید با تغییر یک فرد مشکل را حل کنید.

– جایگاه‌ها مشکل‌دارد؛

دولت اسلامی نیاز است، نه رئیس‌جمهور خوب مسلمان!

– سازمان‌ها مانع و مشکل‌ساز هستند!

– خود مسئله فرهنگ، مسئله‌ای سخت و پیچیده‌ است و سخت یاب است.

– بعضی از مسئولین و نخبه‌گان در مسئله فرهنگ ورود نمی‌کنند و آن را کم ارزش می‌پندارند

– نوع حل مسئله مشکل دارد؛

سبک حل مسئله در کشور ما مشکل دارد!

فرهنگ لازمه پیشرفت و توسعه اقتصادی

☘️مفهوم توسعه تا چند دهه گذشته صرفا همراه با رشد اقتصادی همراه بوده است و به عبارتی ملاک در توسعه یافتگی ناظر به رشد شاخص‌های اقتصادی یک کشور محسوب می‍شده است اما با شکست برخی کشورها که فقط توسعه اقتصادی را در برنامه ریزی خود لحاظ کرده بودند صاحب نظرانی به این نتیجه رسیدند که لازمه توسعه و پیشرفت همه جانبه و پایدار از رهگذر رشد فرهنگی جامعه محقق میشود و درخت رشد همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از ریشه رشد فرهنگی تغذیه میکند و پایه همه پیشرفت ها از رهگذر فرهنگ عبور میکند.

انگار نه انگار که حاکمیت دست ماست (درباره اغتشاشات اخیر 2)

برای تحلیل اغتشاشات اخیر کشور گاهی از زاویه فرهنگی می‌شود سخن گفت (که در یادداشت قبل کمی نوشتیم) و گاهی از زاویه حاکمیتی، واقع این است که ما حاکمیت و ابزارهای حاکمیتی را به شوخی گرفتیم، بزرگترین مانع ذهنی برای استفاده از ابزارهای پرقدرت حاکمیتی هم یک  تلقی اشتباه است که این ابزارها را بدیل کار فرهنگی می بینیم، و با یک تصور سطحی از مردم سالاری دینی از این امکان مهم که این همه در طول تاریخ خون دادیم تا به دستش بیاوریم، استفاده متناسب نمی‌کنیم؛ غافل از اینکه بدون استفاده از امکانات اعمال حاکمیت حتی پروژه‌های فرهنگی شما هم پیش نخواهد رفت و آنجا هم عرصه را تحویل دشمن می‌دهیم؛ و نتیجه همین نسلی می شود که می خواستیم مراعات حالشان را بکنیم و با کار فرهنگی سر به راهشان کنیم، ولی دشمن با اعمال حاکمیت در فضای مختلف، فضای فرهنگی ما را هم به دست گرفته است و همان جوان و نوجوانی که از ترس نرمیدن و جلوی ما نایستادن و گاهاً رأی ندادن جرئت نکردیم سخن اسلام را محکم بزنیم، امروز هم رمیده است، و هم جلوی ما ایستاده است و هم رأی نمی‌دهد!

ما حکومت و حاکمیت را می‌خواستیم برای چه؟ بله حکومت مورد نظر اسلام حکومت دیکتاتورانه نیست، اما نباید غایات و اهداف نهایی را چنان به نوک دماغمان بچسبانیم که از مسیر دشواری که باید تا رسیدن به آن غایات و اهداف نهایی طی کنیم غافل شویم. اگر غایات ما اساساً غایات فرهنگی است و در نهایت می خواهیم خود مردم قیام به قسط کنند (لیقوم الناس بالقسط!) پس ابزار حاکمیت نقشش در این به قیام رساندن مردم چیست؟! ما حکومت که چهره سخت پیشبرد اهداف الهی روی زمین است و اگر این نباشد اساساً حاکمیت‌های مسلط رقیب شما اجازه پیشبرد اهداف الهی را به شما نمی دهند، را بعد از به دست گرفتن با یک سابقه ذهنی نایس فرهنگی به شوخی گرفتیم؛ ما در بهترین حالت فکر کردیم که با زور که نمی شود کسی را به بهشت برد، و لذا قدر این ابزار بزرگی که کلی نبی و امام و ولی خدا برایش شهید شد و به دستشان نیامد را ندانستیم! اگر نگوییم بعد از مزه کردن صندلی قدرت به بعضی از ما، بیشتر خواستیم با امیال و خواهش‌های نفسانی مردم که توسط دشمن ضریب داده می‌شد، همراهی کنیم تا مبادا صندلی قدرت ما به خطر بیفتد.

ابزارهای حاکمیتی یعنی قدرت و زور، یعنی شما به جای جلوی دخترکان بزک کرده خیابان ولیعصر به پایین تهران را گرفتن (با بالاتر که کار نداریم) باید اجازه نمی‌دادی لباس‌ها مسیری را طی کنند که یک انسان متدین در حکومت اسلامی هر چه بگردد یک لباس مناسب برای زن و دختر عفیفش پیدا نکند، یعنی باید همان موقع که دشمن دارد قدم به قدم حجاب را عادی می‌کند، نسبت به سطحی از شل حجابی که جامعه هم همراه است که این دیگر نه! برخورد قهری داشته باشی آن هم به این شکل که کسانی که خط مقدم این خط شکنی هستند که عمدتاً پول می‌گرفتند که این کارها را بکنند به شدت برخورد می‌کردی، نه اینکه مثل یک مرده متحرک فقط نگاه نگاه می‌کردیم و نهایت به جای درگیری با ریشه‌ها با سرشاخه‌های خشک درگیر می‌شدیم، و دشمن هم پروژه خودش را گام به گام پیش برد تا شد اینی که هست!

ابزار حاکمیتی یعنی با ایجاد محدودیت‌ها و اعمال مالیات‌ها و برخورد جبری با ریشه‌ها، سرچشمه‌های فسادزا را خشکاندن که بعداً مجبور نباشیم با لجنی که در دشت پخش شده مبارزه کنیم!

 

#یادداشت_332

متن زندگی را رها کردیم (درباره اغتشاشات اخیر 1)

در مورد دوری بخشی از جوانان و نوجوانان از آرمان‌های اسلامی و کار را تا جایی پیش بردن که جلوی نظام اسلامی بایستند و حتی حاضر باشند هر کسی که ظاهر اسلامی داشته باشد را ضرب و شتم و حتی به قتل برسانند، ورودهای متعددی می‌شود داشت، از اینکه دشمنی که حجم فوق تصورات ما دارد خرج می‌کند و این سری هم تلاش کرده که جنگ احزاب‌طور همه نیروها و همه جور ورود را بسیج کند و درست هم هست؛ تا اینکه بسترهای اقتصادی لطمه خورده کشور به خصوص در این سالیان تحریم که از اواخر دولت دهم کشور رها شد و دولت یازدهم و دوازدهم هم که کاش فقط کشور رها میشد، بلکه با یک فهم غلط از مناسبات جهانی زمینه نفوذ در بخش های مختلف کشور و ضربه اساسی خوردن به زیرساختهای اقتصادی کشور فراهم شد، این آسیب‌های اقتصادی در کنار هجمه‌های فرهنگی و رسانه‌ای دشمن بالاخره اثرات خود را خواهد داشت.

اما در این یادداشت می‌خواهیم از زاویه کم‌کاری‌های فرهنگی خودمان و دل خوش کردن به داشتن بخشی از جامعه و توهم داشتن همه جامعه به دلیل برخی کنش‌های مقطعی به مسئله بپردازیم.

واقع قضیه این است که ما نیروهای انقلاب و حاکمیت اسلامی متن زندگی فرهنگی مردم را تا حدی رها کرده ایم، شاید هم ایده‌ای برای این حضور در متن واقعی زندگی جامعه نداریم! جوان‌های ما یک حالت رها شدگی از مدرسه تا محله را دارند، مساجد تقریباً خالی از جوان و نوجوان شده و محل تجمع افراد پا به سن گذاشته، مدارس فاقد یک طرح تربیتی روشنی است و عمده با یک فضای رها شده مواجه است، عمده افراد جامعه فقط در برخی مقاطع خاص مثل دهه محرم یک فضای فرهنگی مذهبی برای حضور و تنفس دارند که این برای اینکه سبک زندگی آن‌ها را در مشت بگیرد کفایت نمی‌کند؛ تجمعات و جمعیت‌های هیئت‌های خاص حزب‌اللهی گولمان زده است و توهم برمان داشته است که همه چیز خوبه! بروزات مقطعی جامعه در فضاهای شعائری مثل اربعین و اعتکاف‌ها و شب‌های قدر و شب‌های محرم و … یک تحلیل صحیح که باطن این مردم با اسلام است را به یک نتیجه‌گیری غلطی رسانده که احساس می‌کنیم اوضاع خوب است! در حالی که متن زندگی مردم و سبک زندگی مردم رها شده است. ما انگار سخنی برای غیر از کسانی که حزب‌اللهی و شاید باید انقلابی هم باشند نداریم، روز به روز شاهد انحرافات عمیق‌تری در جوانان و نوجوانان فامیل و اطرافمان هستیم، و نیروهای متولی فرهنگ کشور به جای پاسخگو بودن به این وضعیت اسفبار، با عَلَم کردن بروزات دینی مقطعی مردم انگار می خواهند سر خود و دلسوزان فرهنگ جامعه را کلاه بگذارند که ما خیلی خوبیم! اوضاع هم خیلی خوب است! و به دروغ این بروزات را حاصل تلاش‌های فرهنگی خود گزارش می‌کنند.

وقتی شما متن زندگی جوان و نوجوان را رها کردی، و او را بی دفاع در فضای مجازی و حقیقی فاسد رها کردی، و از ترس اینکه علیه تو بشورد و یا به تو رأی ندهد، کار فرهنگی پرحجم و با گردن برافراخته سخن اسلام را زدن که هیچ، از ابزاهای حاکمیتی هم برای محدود کردن این محیط های تنفس فاسد استفاده نمی کنی! این بی تقوایی حاکمیتی منجر به آمدن بر سرمان هر چه می ترسیدیم می‌شود! هم به تو رأی نخواهد داد و بلکه اساساً رأی نخواهد داد و هم علیه تو می‌شورد.

 

#یادداشت_331

حفاظت شده: ابتکار در طراحی پلتفرم های آینده

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید: