نمازجمعه در چهارشنبه ها!

علمای اسلام!
مراجع تقلید!

فعالان فرهنگی! نخبگان!
متدینین!
شیعیان!
غیور مردمان!
آزادگان!

برخی مردم چهارشنبه ها نمازجمعه میخوانند! کاری نباید کرد؟

«مردى از اهالى كوفه- در بازگشت از نبردهاى صفين- سوار بر ستورى به دمشق آمد، مردى دمشقى به او آويخت كه اين، ماده شترمن است كه در اثناى جنگ صفين از من گرفته اند. دعوايشان را بر معاويه عرضه داشتند مرد دمشقى براى اثبات مدعاى خويش پنجاه شاهد گذراند بر اين كه آن ماده شتر از آن وى است. در نتيجه، معاويه راى عليه مرد كوفى صادر كرد و دستور داد آن ستور را به مرد دمشقى تحويل دهد. مرد كوفى گفت: آن، شتر نر است نه ماده شتر. معاويه گفت: اين رائى است كه صادر شده. و چون از حضورش برفتند مخفيانه كسى را به دنبال آن مرد كوفى فرستاد تا بيامد و از او پرسيد ستورش بچند ميارزد. و دو برابر بهاى آن را به وى پرداخت و به او نيكى نمود و خوش رفتارى و گفت: به على بگو من با يكصد هزار سپاهى با وى روبرو خواهم شد كه يكيشان بين شتر نرو ماده فرق نمى گذارد. و چندان فرمانبردار معاويه بودند و سر براهش كه وقتى آنها را به صفين مى برد در راه روز چهارشنبه با آنها نماز جمعه خواند. و بهنگام جنگ سر براهش نهاده بودند واو را بر بالاى سر خويش مى برند و سخن عمرو بن عاص را باور داشتند كه گفت: على است كه عمار ياسر را با كشاندنش به يارى خود به كشتن داده و كشته است. و كار سر سپرد گيشان به معاويه بدانجا كشيد كه لعنت فرستادن بر على را سنت و رويه اى مستمر ساختند و از كودكى به آن مى پرداختندو تا پيرى و مرگ ادامه مى دادند.»

جنگ شناختی، تبلیغات، پروپاگاندا، وارونه نمایاندن حقایق، و مدیریت درک و فکر مردم، همواره یکی از پر ثمر ترین راهها برای سلطه جویان بوده است، آن ها از این طریق دریافت حقیقت که منجر به نابودی آن ها و منافعشان میشود را غیر ممکن میکنند، و کاری میکنند که همگان همه چیز را طوری ببینند و بفهند که آنها میخواهند.

فکر و ذهن انسان ها، بر همه ی تصمیمات و رفتارهای آنها تاثیر میگذارد و اگر شما بتوانید فکر یک ملت را از راهها و موجبات پیشرفت منصرف کنید میتوانید جلوی حرکت پیش رونده ی آن ها را بگیرید.
در برابر یک ملت
اگر عوامل امید بخش را به کلی وارونه جلوه دهید و یا حداقل کتمان کنید
اگر نقاط ضعف و چالش های مسیر را چندین برابر بزرگتر از آنچه واقعا هستند نشان دهید
اگر بدخواه را دوست، و خیرخواه را دشمن نشان دهید
اگر هویت و خود انگاره ی این ملت از خودش را تضعیف کنید و تحقیر کنید
اگر وجود دشمن را انکار کنید و حتی او را دوست نشان دهید
اگر انتهای مسیری شکست خورده را بزک کنید و آن را راهی به سمت سعادت نشان دهید
و …

شما خواهید توانست جلوی این ملت در مسیر پیشرفت را بگیرید و اگر آنها مانعی بر سر راه منافع شما و یا غارت همین ملت هستند، این مانع را با کمک خود آنها و به دست خود آنها از سر راه خود بردارید.

حال آیا چنین کاری با ملت ایران در حال پیگیری است؟

خوب است به شواهد زیر دقت کنید:

. …

انشاالله در فرصتی این شواهد را هم خواهم نوشت
هرچند خیلی اش بارز است

تحلیلی از صحبت های 19 دی رهبری

چیزی که از صحبت های 19 دی رهبری برداشت میشود که ایشان یک هشدار سنگین در صحبت هایشان دارند. مطالباتشان همان مطالبات قبلی است. همان جهاد تبیین که بارها گفته اند. همان مطالبه کنش در پیچ تاریخی که در چند سخنرانی قبلی و بعدی هم به آن مفصل اشاره کرده اند. در آبان ماه در دیدار دانش آموزان تغییرات جهان را توضیح دادند و خطوط مختصات آن را بیان نمودند و امتیازات ملت ایران را نیز برشمردند و مطالبه کردند که در این موارد فکر کنید و بر آن بیفزاید. در دیدار با مداحان نیز در زمینه پیچ تاریخی صحبت کردند.
در دیدار 19 دی نیز فرمودند: « اتّفاقاً دورۀ ما دورۀ حسّاس و مهمّی هم هست. این دوره‌ای که من و شما داریم در آن زندگی میکنیم، بخصوص شما جوانها [باید] به این دوره خیلی اهمّیّت بدهید؛ این دوره، دورۀ حسّاس و مهمّی است. از این سنّت‌های الهی خیلی باید بهره ببرید. خب، پس اهمّیّتِ حادثه این است.
در خودِ حادثۀ نوزدهم دی هم درسهایی هست. بنده غالباً به بعضی از این حوادث، در این صحبت‌هایی که با مردم عزیز قم داشتم، یک اشاره‌ای کرده‌ام امّا اگر کسی یک نگاه جامع بکند به این حادثه، [میفهمد] حادثۀ خیلی عجیبی است؛ این حادثه متضمّن درسهایی است.»
در اینجا هم دوباره اشاره شده به موقعیت حساس جهان و تغییراتی که جهان در آن قرار دارد و بعد بیان کرده اند برای این موقعیت های حساس باید از خود 19 دی درس بگیریم و پنچ نکته را که می شود از قیام 19 دی درس گرفت برشمرده اند:
1.سرعت عمل
2.قبول خطر
3.حرکت به هنگام
4.پشت گرمی های غلط
5.ناکامی جریان های بی ریشه از نفوذ در حرکت

و بعد از این نیز به دشمنی های دشمن پرداخته اند و مهم ترین وسیله دشمنی را تبلیغات معرفی کرده اند.
و بعد از آن نیز دو کار مهم را مطالبه کردند: ۱.جهاد تبیین ۲. کار تحولی بزرگ

لذا با توجه به مجموع سیاق این سخنرانی و بررسی سخنرانی های قبل و بعد ایشان می توان اینطور فهمید که مطالبه اصلی همان جهاد تبیین و کار تحولی برای ساختن کشور است تا بتوانیم در تغییرات جهانی نقشی درستی ایفا کنیم. لکن در اینجا انذار می دهند که خیلی دیر شده و اگر نجبید کار از کار میگذرد و این موقعیت از دست می رود.
?