چند عبارت کلیدی در بیان حضرت امام

#یادداشت_مشخصات_اسلام
#محمد_صحرایی
#جلسه_332
#یادداشت_84

چند عبارت کلیدی در بیان حضرت امام بود :
1- دقت در موجودات این عالم با منطق خرد روشن میکند که همه ی آنچه در چشم انسان مستقل جلوه میکند در پناه واقعیت دیگری است که واقعیت می نمایند و در زیر پرتو آن واقعیت دیگر است که پیدا و هویدا شده اند.
2- و آن واقعیت تنها خداست که در پناه هستی او عالم رنگ هستی به خود میگیرد
3- پس خیمه ی هستی انسان مثل حبابی در چشمش فرو میخوابد و هویت هر کدام در چشم انسان میشود دریچه ای که دارد باندازه ی ظرفیت خود ماوراء خود را که جهان أبدیت است را نشان میدهد.
4- آنوقت است که انسان اصالت و استقلال و اصالت را از خود به صاحب حقیقی اش رد میکند و دل از همه جا کنده و به خدای یگانه می پیوندند و سر تعظیم جز در مقابل عظمت و کبرایی او پایین نمی آورد(دل بستن به خداوند).
5- پس تحت ولایت خداوند قرار میگیرد، هر چه را بشناسد با خدا می شناسد و با هدایت و رهبری خداوند به آیین فطرت و شریعت الهی متلبس میگردد(پذیرش ولایت الهی)

در ادامه مرحوم امام با عبارتی نزدیک به این مضمون می فرمایند کسی که با موهبت الهی به غایت این مقام که بالاترین درجه کمال انسانی است برسد انسان کامل است و دیگرانی که از راه اکتساب به این مقام برسند با اختلاف درجاتی که دارند پیروان واقعی امام خواهند بود.
سپس از این عبارت نتیجه گیری میکنند که:
خداشناسی و امام شناسی هرگز از هم جدا نمیشوند.
و این جدا ناپذیری را همانند جدا ناپذیری خود شناسی و خداشناسی میدانند.
در باب ملازمه خودشناسی و خدا شناسی میفرمایند شناخت هستی مجازی خود ملازم است با شناخت هستی حقیقی خداوند بی نیاز.
اما در باب ملازمه خداشناسی و امام شناسی توضیح بیشتری ذکر نفرمودند.
به نظر میرسد که ملازمه از این باب است که : وقتی هستی حقیقی در این عالم درک شد جایگاه و مرتبت کسی که این حقیقت را در حدّ اعلای آن درک میکند هم شناخته خواهد شد.
به این ترتیب شناخت امام أمری نسبی است و میزان شناخت انسان ها از امام به میزان خداشناسی آنها است و تنها کسی میتواند امام را بطور کامل بشناسد که خداشناسی اش در مرتبه ی امام باشد.

دوستان اگر تبیینی در این خصوص دارند بفرمایند استفاده کنیم.

ما همواره گرفتار خدای وهمی هستیم

#یادداشت_مشخصات_اسلام
# محمد_صحرایی
#جلسه_332
#یادداشت_85

ما همواره گرفتار خدای وهمی هستیم.
همانطور که در فلسفه همواره گرفتار وجود توهمی هستیم، وجودی که در مقابل ماهیت سر بر می آورد و ما همیشه در دوراهی وجود و ماهیت قرار میدهد.

همیشه وقتی از علم اسلامی سخن میرود مثالهایی یخ زده میشود.
مثالهایی از این جنس که مدام قرار است آنچه در صحنه دیده میشود با تلاش ذهن معلول ما به خدای وهمی پینه و چفت و بست زده شود.
وقتی از علم و تمدن اسلامی حرف میرود یاد شعر خواندن سر صحنه های مختلف میفتیم…
یاد احیاء یک فاز ذهنی و حالی، به موازات آنچه که در بیرون هست…

آخر این چه تجلی ای است یا بهتر بگوییم این چه خدایی است که باید با تلاش امثال حقیری چون من به تجلیاتش گره زده شود.

می رویم در طب، یک فرد را با ماهیات مخلوق خداوند درمان میکنیم…
بعد سائلی پیش میآید که پس خدایش کو؟ ..
باز میگردیم دنبال چفت و بست پیدا کردن با خدا و با همه ی نخبگی هایمان پاسخ میدهیم:
خب وسط کار توجه کن که این خداست که خالق این داروهاست…
خداست رساننده ی اثر دارو به این اعضاست…
خداست که مبدأ علم طب را توسط انبیاءش بما آموخت…
خب خداست که….
خلاصه با خدای وهمی مان روز و شب می‌گذرانیم و خوشیم…
بعد به این میگوییم اسلامی شدن علوم.

و حال آنکه باید با خدا ببینیم.
اصلا راه شناخت معلول از شناخت علت میگذرد.

سیلی به استکبار

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#استکبارستیزی
#حسین_حافظی_نژاد
#یادداشت_6
#جلسه_331

❇️ چنان بر آمریکا و #استکبار سیلی زنید که برق آن چشمان #استکبار را کور کند.

♦️امروز ایران کربلاست حسینیان آماده باشید (جهزوا انفسکم بالصلاح و السلاح) نهراسید که نمی هراسید کمربندهاتان را محکم کنید.آزادگان و احرار به پا خیزید!

🔹قدرت های بزرگ شرق و غرب می خواهند شما را در زیر چکمه ها و چنگال های کثیف و خونین خود خرد کنند که حتی آخ هم نگویید.

🔸امروز روز مقاومت است چنان بر صدام و آمریکا و استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند.

#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور جلد ۲۰ صفحه ۱۹۵
پیام امام خمینی (ره) به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی
مورخ: ۱۳۶۷/۰۱/۱۱
چقدر این پیام امام روح الله برای این روزهای ما قابل استفاده است.
امروز روز مقاومت اقتصادی است چنان بر #آمریکاو استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان مستکبرین همچون#اسرائیل#فرانسه#انگلیس و…را کور کند.
می بینیم که از شرق خبری نیست و ایران روز بروز قوی تر و قوی تر می شود و نزدیک است دیدن روزهای بدون #آمریکا_مستکبر(#افول_آمریکا)(#اسرائیل_بیست_و_پنج_سال_آینده_را_نخواهد_دید).

#سوژه_سخن_طنز

باقالی فروش برای فروشش داد میزنه؛ باقالی!باقالی …

اما هیچ جواهر فروشی برای فروشش داد نمیزنه : جواهر !جواهر …

 

در کل خواستم بگم خوب که باشی نیازی به سر و صدا نیست مردم خودشون چشم دارن ✌️
#حرف_حق

خسارت_حذف_آداب_علم_آموزی2

#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_103
#جلسه_331
#خسارت_حذف_آداب_علم_آموزی2

در باب خسارت هایی که با حذف آداب علم آموزی به بشر عصر حاضر رسیده است مطالبی را نزد استاد احمد عابدی دریافت کرده بودم که به نظر می آید در این مأمن می توان مطرح کرد:

در نگاه کلامی شیعه، ملائک عقل کل به حساب می آیند، ایشان مجبور به عاقل بودن اند و امکان جهل از آنها برداشته شده است. ملک های اصلی عوالم جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل هستند که میکائیل ملک روزی است یعنی هر روزی که درعالم به هر موجودی می رسد از طریق این ملک با لشکریانش هست و عزرائیل ملک موت به این معنا که هر موتی درعالم اتفاق می افتد از طریق ایشان است و اسرافیل ملک حیات است و هر حیاتی در عالم است به ایشان و لشکریانش منتسب است و نهایتا جبرئیل ملک علم است یعنی هر معرفتی که به وجود می آید و هر معرفتی که انتقال میابد از طریق جبرئیل و لشکریانش اتفاق می افتد(رحمه الله علیهم).

مثالی که در اینجا مطرح می شد تا نشان دهد که کتاب، معلم، قلم و…. اسباب کسب معرفت اند و نه منشأ آن، این بود که زمان هایی پیش می آید که شاگردی که بناست یک مطلب را از استاد بیاموزد با اینکه نسبت به آن مطلب هیچ سخنی تا به حال نشنیده ممکن است اشکالی کند یا مطلبی را در همان کلاس علم آموزی بیان کند که استاد تا به حال به گوشش نرسیده باشد و در آن لحظه از همان شاگردی که هیچگاه آن علم را نداشته، بیاموزد؛ از این دست اتفاقات نشان می دهد که معرفت منشأیی غیر از اسباب مادی دارد.

این مطلب در نگاه علمای قدیم آن قدر برجسته و پررنگ است که استاد عابدی می فرمودند که علما برای حل گره های علمی و حتی فهم مطالب پیچیده توسلات سنگینی به حضرت جبرئیل پیدا می کردند.
از آن جهت که ملائک عقل کل هستند لذا جنود جهل تماما در ضد و مقابل این ملائک قرار می گیرد و هر صفتی از جنود جهل و شیطان به انسان عارض شود قطعا موجب فاصله گرفتن از امثال حضرت جبرئیل خواهد شد و هرچه این فاصله بیشتر می گردد، به دست آوردن معرفت به شدت سخت و نهایتا غیرممکن می شود لذا رعایت آدابی که امثال شهید ثانی‌ها به عناوینی مثل منیه المرید مطرح می فرمایند، از آن جهت است که کم توفیقی از کسب معرفت را مهم و وادی بسیار نزدیک به ابتلا و پرخطری می دانستند.

هم چنین اینکه یکی از دلایل این بحث را می توان آیه شریفه قُلْ إِنَّمٰا أَعِظُكُمْ بِوٰاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنىٰ وَ فُرٰادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا﴿سبإ، 46﴾ دانست که در این آیه شریفه می فرمایند قیام لله کنید(مثنی و فرادی) سپس تفکر کنید و نشان می دهد که قیام لله مقدم است به تفکر، لذا نمی توان به آداب علم اموزی به عنوان مقدمه واجب قبل از علم آموزی بی توجه بود.به نظر می آید دقت و بازبینی آداب علم آموزی در سنت و علما و اولیای گذشته باید اتفاق بیافتد و مجددا این مسیر برای کسب معرفت های حقیقی بازگشایی گردد.

پیام معنوی شیعه به جهانیان

#یادداشت_191
#امید_فشندی
#جلسه_331
#مشخصات_اسلام

🔰 پیام معنوی شیعه به جهانیان، یك جمله بیش نیست

چه گزاره‌ی راهبردی و افتخارآمیزی

اینكه شیعه #پیام دارد
اینكه پیام #معنوی دارد
اینكه برای #جهانیان هم پیام معنوی دارد
اینكه این پیام را می‌توان در #یك_جمله خلاصه كرد

و اینكه پیام معنوی شیعه برای جهانیان: خدا را بشناسید!

اما این تقریر حضرت علامه از پیام شیعه، بی‌شك نه مشهور كه در اقلیت و مظلومیت به‌سر می‌برد.

دستگاه تبلیغ دینی ما محتوایی غیر و بلكه در تقابل با این پیام را منتقل می‌كند.

چه باید كرد كه این تقریر از تشیع، مبنای دین‌داری و سیاست‌ورزی قرار گیرد؟

به‌نظر می‌رسد كه الگوی رفتار اعتقادی بزرگانی هم‌چون آیةالله شاه‌آبادی، علامه حسن‌زاده آملی و استاد یزدان‌پناه – كه در مسجد و منبر و تخاطب عمومی با مردم – راهگشا باشد.

19 مهر 1400

خداشناسی از انسان شناسی و امام شناسی جدایی ناپذیر است

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_111
#جلسه_331

خداشناسی از انسان شناسی و امام شناسی جدایی ناپذیر است

از اينجا روشن مى شود كه خداشناسى و امام شناسى هرگز از هم جدا نمى شوند چنانكه خداشناسى و خودشناسى از هم جدا نمى شوند؛ زيرا كسى كه هستى مجازى خود را بشناسد، هستى حقيقى خداى بى نياز را شناخته است.

حضرت علامه درانتها فرمودند پیام شیعه اینست که ای جهانیان خدا را بشناسید.

با متن بالا
اگر بخواهیم به این هدف برسیم سه راه داریم

🔹از خود شناسی به خداشناسی برسیم.

🔹از امام شناسی به خداشناسی برسیم

🔹و یا اینکه مستقیم از خداشناسی شروع کنیم

حضرت علامه حسن زاده در نمط سوم اشارات فصل اول در بحث نفس می فرمایند اولین راه و آخرین راه خودشناسی است واینکه انسان دفتر وجود خود را ورق بزند.

معرفت الهی هدف طراحی‌های اسلامی است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_115
#جلسه_331

تعالیم اسلامی برای شناخت خداوند متعال آمده‌اند و معرفت الهی هدف طراحی‌های اسلامی است و حتی شناخت‌‌های حصولی هم مقدمه‌ی معرفت به خداوند است. به عبارت دیگر شناختن واقعیات و آن‌ها را با ارتیاضات علمی و عملی وارد قلب کردن.

دانایی‌های ما باید دارایی‌مان شود و صرف دانایی کافی نیست و این دانایی باید جزئی از وجود ما شود و الا از صرف این دانایی‌ها آن نتیجه لازم گرفته نمی‌شود و حتی ممکن است ناامیدی و سرخوردگی از این دانایی‌ها هم بیاورد.

همانگونه که صرف این دانایی‌ها کافی نیست، باید توجه داشت که این دانایی لازم است؛ درست است که صرف دانایی کافی نیست ولی بدون این معرفت‌های حصولی نمی‌توان راه به جایی برد همانگونه که حضرت امام رحمة الله علیه فرمودند نیاز است که وارد حجاب اکبر شد تا آن را خرق کرد و یا اینکه علوم بذر مشهادات است و بدون دانایی خلاف سیر طبیعی است.

در پایان یادداشت قصد معرفی کتابی از استاد طاهرزاده تحت عنوان «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی (https://lobolmizan.ir/book/245)» که در آن در تلاش می‌شود دانایی‌ها به دارایی تبدیل شوند و به تعبیری که د رمقدمه این کتاب آمده است؛ کتاب در تلاش است راه‌هاي عملي ورود به عالم قلب را نشان دهد تا از طريق قلب بتوان به عوالم غيب و ملکوت نزديک شد و از انوار آن عالم بهره‌مند گشت.

دمی_با_مولوی_بهزاد

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جلسه_331
#دمی_با_مولوی_بهزاد

دیدار با مولوی مناطق تلفیقی از برنامه هایی است که در سفرهای تبلیغی انجام میدهیم.دو سال پیش در تایباد به دیدار مولوی #بهزاد_فقیهی رفتیم. قبل از دیدار فرصت نشد که عکسی از او ببنیم، تصورمان این بود که احتمالا با همان تصویر همیشه خود ساخته از مولوی های اهل سنت رو به روشویم. وقتی وارد اتاق شد بوی خوش عطرش عجیب در اتاق پیچید. خیلی خوش تیپ و خوش هیکل بود. بحث را که شروع کردیم گله ای داشت، از این که چرا حتی در همین تایباد با جمعیت 80 درصد اهل سنت دست به روی اختلافات می گذارید، گله داشت که چرا یکی از هیئت های شهر، دهه محرم را روی قبر یکی مولوی های اهل سنت برگزار می کند…

کمی که ارام شد، گفت : من شعرهای زیادی برای حسین بن علی دارم، وچند باری هم در عاشورای حسینی شعر خوانده ام. خودش میگفت : تمام بحث های شهید مطهری و کتاب های حسن رحیم پور را خوانده است؛ و قبل از این که طرح کلی در انتشارات صهبا چاپ شود، این بحث را مطالعه کرده است. چندباری هم در لابه لای حرف ها به گونه ای استناد به مباحث شهید مطهری می کرد که نشان از تسلطش بر این مباحث بود.

حدودا یک ساعت ونیم صحبت کردیم، دیرش شده بود، گفت : اگر اجازه میدهید به کلاس برسم، بنا بود به رسم دوشنبه شب ها در کنار یکی از میدان های اصلی شهر، شرح مثنوی بگوید.

علم_مقدس

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_331
#علم_مقدس

دل هر ذره را که بشکافی، آفتابیش در میان بینی؛
الا اینکه بخواهی آفتاب را نبینی!

علوم از آن جهت که تلاشی در کشف حقایق این عالم هستند
و از آنجا که حقیقت این عالم خدا است
به صورت طبیعی ماهیتی از اویی دارند و باید ایمان ما به خدای متعال را تقویت کنند.

امان از اختیار…
مختاریم، یعنی می توانیم دانسته هایمان را انکار کنیم و حقیقت را بپوشانیم، هر چند از این جهت در عذاب باشیم.

پس باید راهی برای رسوخ این دانش ها به قلب خود باز کنیم. و به دانسته ها عمل کنیم تا هم تزکیه کرده باشیم و هم ظرفیت معرفت جدید پیدا کنیم.
.
.
ما را به جبر هم که شده سربه راه کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
.

تاثیر مفاهیم و گزاره های اسلامی در مسیر سلوک الی الله

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_57
#جلسه_331
.
برخی از مفاهیم و گزاره های اسلامی است، که وقتی اندکی به آن توجه می کنیم، می بینیم ظرفیت دارد تقرب ویژه ای در مسیر سلوک الی الله ایجاد کند.
.
گزاره ای مانند «أنتم الفقراء إلی الله و الله هو الغنیّ الحمید» از این دست است‌‌.
خیلی عجیب است که ما می توانیم این درمورد امثال این آیه سخنرانی هم بکنیم، ولی در اکثر اوقات، هیچ توجهی به مفاد آن نداریم.
.
خیلی برای بنده عجیب است که چقدر در مفاهیم حصولی گیر افتاده ایم، که از رابطه حضوری با حقیقت خود بیگانه ایم.
.
اصلا مگر ما قرار بود اینچنین درگیر این علوم شویم، که احساس گم گشتگی کنیم؟!؟ چه تفاوتی است، میان علم آموزی یک طلبه، با علم آموزی دانشجوی فلان رشته؟!؟
.
«ثمّ رددناه أسفل سافلین»
.
بشنو از نی چون حكايت می كند
از جدايی ها شكايت می كند
كز نيستان تا مرا ببريده اند
از نفيرم مرد و زن ناليده اند
سينه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگويم شرح درد اشتياق
هر كسی كو دور ماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش
سرّ من از ناله ی من دور نيست
ليك چشم و گوش را آن نور نيست
تن ز جان و جان ز تن مستور نيست
ليك كس را ديدِ جان دستور نيست

زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_58
#جلسه_331
.
حضرت آقا می فرمایند:«مسئله‌ی امامت و مسئله‌ی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئله‌ی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئله‌ی غدیر میتواند وحدت‌آفرین باشد.» ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
.
چرا ما در زمینه تبلیغ و ترویج شیعه هنر گذشتگان خود را نداریم و اصرار داریم خود را از تراث عظیمی که داریم، محروم کنیم؟!؟
.
مگر جز اینست که شیعه همواره در دوره های مختلف، به شدت و ضعف، در جایگاه تقیه بوده و در همین مقام تقیه تا کنون شیعه پیش آمده؟!؟ و چه خوب رشد کرده … !! ؟
.
قشری گرایی و ظاهرگرایی تا چه حد؟!؟ ما به دنبال ترویج اسم اهلبیت علیهم السلام هستیم، یا فرهنگ ایشان؟!؟
.
امروز، سنی که به دنبال نابودی رژیم صهیونسیتی است و هویت خود را، تقابل با غرب و آمریکا تعریف کرده، به فرهنگ اهلبیت علیهم السلام نزدیک تر است، یا شیعه ای که فقط از تشیع، به ظاهر برخی از مناسک ملتزم است و هیچ هویت تمدنی برای شیعه قائل نیست؟!؟
.
چرا ما نمی توانیم تقریر دلچسبی از اسلام و تشیع داشته باشیم، که به زبان اهل تسنن و حتی غیر مسلمانان به آنان ارائه کنیم و آنها را با حقیقت اهلبیت علیهم السلام آشنا کرده و به فرهنگ ایشان متصل و به مطلوب ایشان ملتزم نماییم؟!؟
.
منکر اهمیت قبول کردن ولایت اهلبیت علیهم السلام در زبان هم نیستیم و ما یک تمایزات فکری با اهل سنت، با مسیحیت، با یهودیت و با دیگر ادیان داریم، اما اگر در یک جبهه قرار گرفتیم، در حکم آیه‌ی شریفه‌ی «تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إلاّ اللَّه وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا»(۲) هستیم.
.
کسی که شیعه‌ی امیرالمؤمنین است و تشیع را حقیقت اسلام می‌داند، باید پیرو اهل بیت باشد و باید دلش بتپد برای این که افراد دیگری را هم به این مکتب اضافه کند.

معیار فقر و غنای فرهنگی در جامعه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جامعه
#فرهنگ
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_106
#جلسه_330

🔰معیار فقر و غنای فرهنگی در جامعه🔰

فرهنگ در یک حالت به معنای متفاهم عمومی تعریف می شود. حال با این تعریف از فرهنگ باید فقر فرهنگی را معنا کرد.
فقر فرهنگی را از دو جهت می توان مورد بررسی قرار داد. یکبار فرهنگ را به ما هو فرهنگ و بدون در نظر گرفتن متعلق آن مراد هست و یکبار با متعلق خود مد نظر است. فقر فرهنگی در حالت دوم که متعلق آن در نظر گرفته شده است به معنای دوری و یا نزدیکی آن فرهنگ به به صراط حق است. به هر میزان که فرهنگ آن جامعه از مسیر حق دور باشد آن جامعه در فقر فرهنگی بیشتری به سر میبرد.
اما فقر فرهنگی را طوری دیگر نیز می شود معنا کرد و آن توجه به فرهنگ به ما هو فرهنگ بدون متعلق آن هست.
اگر به همان معنای فرهنگ توجه شود می توان فهمید که چه جامعه ای دچار فقر فرهنگی شده است .
فرهنگ سه پارامتر دارد. عمق معانی متفاهم شده ، کثرت معانی متفاهم شده و میزان عمومیت آن ها، این سه پارامتر میزان فقر و یا غنای فرهنگی را در یک جامعه تعیین میکند.
جامعه ای درگیر فقر فرهنگی است که عمق معانی متفاهم آن و تعداد آن معانی و همچنین شمولیت و عمومیت آن ها در گستره جامعه اش کم باشد. و جامعه ای غنای فرهنگی دارد که عمق و تعداد معانی متفاهم آن زیاد بوده و همچنین گستره آن در جامعه به وسعت کل جامعه باشد.

صفویه سازنده هویت اصیل جامعه ایران

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جامعه
#فرهنگ
#هویت_ایرانی
#صفویه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_107
#جلسه_330

 

🔰صفویه سازنده هویت اصیل جامعه ایران🔰

هویت اصیل ایرانی متشکل از سه عنصر می باشد. اولین و مهم ترین آن اسلام با قرائت شیعی دومین آن ایرانیت و مرز و بوم جغرافیایی و سومین آن زبان فارسی آن می باشد.
این هویت به سبب فعل و انفعالاتی است که در دوران صفویه رقم خورده است. البته این نکته بر کسی پوشیده نیست که این فعل و انفعالات ریشه در گذشته تاریخی ایران داشته است. اما همه این انباشت تاریخی سرانجام در زمان صفویه در ایران به یک ساخت جدید و نو می رسد و هویت انسان و جامعه ایرانی شکل می گیرد.
بعد اسلام آن هم با قرائت شیعی مهم ترین و اساسی ترین بعد از هویت انسان و جامعه ایران است. جامعه ایران در قبل از به قدرت رسیدن صفویه یا مذهب شیعه را به صورت رسمی اتخاذ کرده بودند و یا به سبب جریان صوفیه در ایران تمایل و گرایش ویژه ای به تشیع داشتند فلذا حکومت صفویه با ایجاد یک حکومت کاملا شیعی به این بعد از هویت جامعه ایران معنایی ویژه بخشید و آن را در هویت جامعه ایران نهادینه کرد.
بعد دیگر ایرانیت و مرز و بوم ایران می باشد. صفویه اولین حکومتی است که بعد از اسلام بدون نظارت خلافت اسلامی توانسته ایران را تا حد امکان به صورت یکپارچه تحت یک حکومت واحد جمع کند. تا قبل از آن نام ایران کاربرد زیادی نداشته است چرا که یا تحت سیطره خلافت اسلامی بوده است و یا حکومت های محلی و اقلیمی مطرح بوده است و بیشتر نام های خراسان و سیستان و فارس و … مطرح می باشد تا نام ایران فلذا صفویه با ایجاد این حکومت و تعیین مرز و بوم رسمی و دقیق و حفاظت و پاسداری از آن ، این بعد را نیز در هویت و جان جامعه و انسان ایرانی نهادینه کرد.
اما بعد سوم زبان فارسی، تا قبل از صفویه زبان فارسی فقط در مناطق فارسی زبان استعمال می شده است و در مناطق کرد نشین و عرب نشین و ترک نشین و … زبان های محلی به صورت ویژه ای رایج بوده است اما صفویه با اعلام زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور آن را نیز به بخشی از هویت ایرانیان اضافه می کند تا جایی که شاعران و ادیبان ترک و عرب و … نیز به زبان فارسی شعر می گویند.
این سه گانه اجزای تشکیل دهنده هویت اصیل جامعه و انسان ایرانیست. و شاید پذیرش این نکته که این صحنه و هویت اتفاقی رقم خورده است کمی غیر قابل پذیرش باشد و چه حکیمانی بودند آن مردان که این هویت اصیل را رقم زده اند.

مراد از اصالتهما در اصالت فرد و جامعه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جامعه
#فرهنگ
#فرد
#اصالت
#اصالتهما
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_108
#جلسه_330

 

🔰مراد از اصالتهما در اصالت فرد و جامعه🔰

چیزی که سبب خلط در اصالت فرد و یا جامعه شده است، معنای اصالت است. عده ی زیادی از اندیشمندان اصالت را به معنای فلسفی در برابر حقیقت گرفته و وقتی قائل به اصالت جامعه می شوند مرادشان اصالت فلسفی و حقیقی است. این نتیجه ریشه در این دارد که در در لایه آثار همان طور که از فرد اثر حقیقی میبنند و آن را حقیقی میدانند از جامعه هم اثر حقیقی می بینند فلذا معتقد به حقیقی بودن با این معنا می شوند. از جمله این اندیشمندان شهید مطهری و علامه جوادی می باشند و آن را به مرحوم علامه طباطبایی نسبت می دهند و می گویند اولین بار علامه این بحث را در المیزان ارائه کرده است و در نهایت قائل به اصالتها شده اند.
اما شاید بتوان با خوانشی متفاوت از معنای اصالت، مراد از اصالتهما را تغییر داد. هنر مرحوم علامه طباطبایی در اعتباریات همین بوده است که برای اعتباری اثر حقیقی بیان می کند. علامه می فرماید که هر اعتباری محفوف به دو حقیقت می باشد. یک نیاز حقیقی و دیگری اثر حقیقی.
با این خوانش می توان این گونه ادعا کرد که جامعه با صرف داشتن اثر حقیقی ، خودش نیز حقیقی به معنای فلسفی نمی شود و باز اعتباری باقی می ماند.
اما معنای اصالت جامعه را در ادبیات علامه طباطبایی چه باید کرد؟ این اصالت به معنای فقهی – حقوقی می باشد. یعنی جامعه هم مانند فرد آثار حقیقی دارد فلذا حق و تکلیف های حقیقی دارد و این حق ها و تکالیف و آثار حقیقی منافاتی با اعتباری بودن جامعه از حیث فلسفی ندارد. و اساسا این هنر اعتباریات علامه طباطبایی است . کمااینکه چراغ قرمزی که اعتبار شده است برای ایستادن سبب اثر حقیقی نظم و کاهش تصادفات رانندگی شده می شود.
مراد از اصالتهما در اصالت فرد و جامعه اصالت حقیقی فلسفی نیست و این خلط حقیقت و اعتبار در کلام اندیشمندان بزرگوار ما می باشد. مراد از اصالت، آثار تکلیفی و حقوقی آن می باشد.
فتامل

جامعه، ماهیتی گستره آفرین برای فقه

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جامعه
#فرهنگ
#فقه
#خطابات_قانونیه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_109
#جلسه_330

🔰جامعه، ماهیتی گستره آفرین برای فقه🔰

اگر در بحث اصالت فرد و جامعه، برای جامعه اصالت به معنای فقهی – حقوقی قائل شویم و از آن طرف اگر فقه وظیفه بیان حقوق و تکالیف را داشته باشد. باب جدیدی در فقه گشوده می شود و آن فقه جامعه است .
در خیلی از رویکرد های اجتماعی به فقه، فقه اجتماعی به معنای ، نگاه به مسئله های فقهی یک فرد به ما هو اجتماعی مد نظر است . یعنی یک فرد را هم از حیث فرد به ما هو فرد و هم از حیث فرد به ماهو اجتماعی در نظر گرفته و برای آن تکالیف و حقوقی را تعیین می کنند.
اما با این توصیف از جامعه و داشتن حق و تکلیف، جامعه خود نیز موضوع فقه قرار خواهد گرفت و این یک باب جدیدی در فقه با رویکرد اجتماعی می باشد. یعنی جامعه به ما هی جامعه تکالیف و حقوقی دارد. یعنی جامعه به ما هی جامعه موضوع احکام الهی قرار می گیرد.
مراد از جامعه فرد به هو اجتماعی نیست. بلکه همان ماهیت مستقل اعتباری است که آثار حقیقی دارد. با این نگاه موضوع احکام در برخی موارد افراد نیستند بلکه جامعه می باشد. شاید بتوان آیه {و لتکن منکم امة یدعون إلی الخیر یأمرون بالمعروف. .. } را نیز این گونه تفسیر کرد. . یعنی باید جامعه ای شوید که وجود شما امر به خیر و نهی از منکر باشد. یعنی این وظیفه جامعه هست.
مرحوم امام در بحث خطابات قانونیه سعی دارد از حیث اصولی، باب ورود به این نگاه به فقه را بگشاید فلذا در این نگاه، فقه حتی وظیفه ساختار سازی برای جامعه را نیز دارد.

جهان معنایی انقلاب

#محمد_امامی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_330
#فرهنگ
#صفویه
#خمینی
#انقلاب

🔅جهان معنایی انقلاب

📌اگر بخواهیم انقلاب خمینی را با صفویه قیاس کنیم، انقلاب هنوز نتوانسته به اندازه اقتدار صفویه برای ایرانیان جهان معنایی متفاوتی خلق کند، هنوزنتوانسته در تقابل با مدرنیته روح جدیدی در کالبد زندگی ایرانیان بدمد، کالبدی که در دوران صفویه با روح شیعی جان تازه گرفته بود و بخشی از پیکره خود را احیا می کرد وهنوز هم اگر تفاخری به تاریخ پر عظمت از ایران اسلامی داریم عمدتا از صدق سر میراث به جامانده از یک انتخاب بزرگ است که توده مردم با انتخاب صفویه رقم زدند..

📍امام خمینی چه جهان معنایی مشترک مقبولی برای ما خلق کرده است؟ مهم ترین معنای مشترک مقبول پس از خمینی چیست؟

〽️شاید بتوان خلاصه گفت: مهم ترین تلقی تحول یافته فرهنگ عامه در طول نهضت ، طرز حکومت اسلامی و رفتار حاکمان و حاکمیت با مردم است..انشالله اگر توفیق پرورش بیشتر بحث را پیدا کردم، ادامه میدهم…

مگر جامعه مختار را جور دیگری میتوان اداره کرد؟!

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصاتـاسلام
#یادداشت_126
#جلسه_330

مگر جامعه مختار را جور دیگری میتوان اداره کرد؟!

خداوند متعال انسان را عاقل و مختار قرار داده و سعادت و شقاوت او را در گرو تعقل و انتخاب و اراده قرار داده است.
خداوند متعال میخواهد انسان خودش بفهمد و خودش مسیر سعادت را انتخاب کند. اگر خداوند می خواست انسان را به زور به سعادت برساند لازم نبود انسان خلق کند، ملائکه کافی بودند.

لذا انسان «باید» مختارانه زندگی کند، با انتخاب هایش رشد کند و به سعادت برسد. به عبارت دیگر انسان ها مجبور به زندگی مختارانه هستند.

⁉️برای به سعادت رساندن مجموعه ای از موجوداتی که باید مختارانه زندگی کنند و با اراده های خود رشد کنند و به سعادت برسد، چه روشی جز مردم سالاری را میتوان تصور کرد؟
🔰 این مردم باید امور در دست خودشان باشد، خودشان بفهمند، خودشان اراده کنند و در نهایت نتیجه انتخاب هایشان را ببینند و رشد کنند. لذا باید همه امور در دست خودشان باشد.( این روش با ولایت ولی الهی تنافی ندارد) هر روش دیگری غیر از این روش جامعه انسان را به غایت اصلی خودش نمی رساند، گرچه ممکن است برخورداری های مادی و حتی معنوی ای ایجاد کند.

دانش یا بینش؛ ارزشمندی و كارآمدی

#امید_فشندی
#یادداشت_190
#جلسه_330
#مشخصات_اسلام

🔰 دانش یا بینش؛ ارزشمندی و كارآمدی

اینكه دانش فی‌نفسه ارزش دارد، سخن درستی است اما راهگشا نیست.
همه‌چیز در این هستی ارزشمند است، چون هست و در پس این بودن حكمتی نهفته كه هستی آن را پیدا كرده.

اما اگر دغدغه‌ی كارآیی داشته باشیم، بیشتر باید در پی فهم “نسبت” این هست‌ها با حیات اجتماعی باشیم.

در زیست جمعی، بیش از #دانش به #بینش نیازمندیم و دانش به‌تنهایی نمی‌تواند میدان‌داری كند. (مگر دانشِ بینش)

دانشمندان منصف نیز وقتی با مقوله‌ی قدرت و حاكمیت دست‌وپنجه نرم كردند، بیشتر بر طبل بصیرت كوبیدند تا دانش، و بینش نیز چیزی از جنس بصیرت است: یك آگاهی انضمامی و متصل به میدان…

البته كه دانش به عنوان یك فضیلت انسانی باید مورد تشویق و ترویج حاكمیت قرار گیرد، اما نه اینكه دانشمندی را ارزش افضل معرفی كند یا دانشمندان را بر تخت تصمیم‌گیری نشاند.

مثلا فقه در میان علوم اسلامی از فضیلت دانشی خاصی برخوردار است، اما فقیهان لزوما از بینش و صلاحیت كافی برای سررشته‌داری سیاسی و اجتماعی برخوردار نیستند، چه اینكه جمهوری اسلامی هم در عمل، بر شرط #اجتهاد برای مسئولان روحانی نظام چشم‌پوشیده و “بینش سیاسی و مدیریتی” را بر “اجتهاد و تخصص علمی” ترجیح داده.

ماجراهای #حضرت_آقای_آملی ، آخرین زور نظام جمهوری اسلامی برای ولایت‌داری دانش «فقه» بر مدیریت كشور بود كه نشد؛ از قضا سركنگبین صفرا فزود..

ناگزیز، یا باید مفهوم مصطلح فقه را توسعه داد و بینش سیاسی و اجتماعی و مدیریتی را هم از حقایق ادّعایی آن برشمرد (با تأسّی به سكّاكی)، یا شرط اجتهاد را از شروط مسئولیت‌های حوزوی نظام حذف كرد.

#خلاصه آنكه دانش فضیلت است اما در منظومه‌ی فضائل افضل نیست، كار را باید به مرد میدان – بینش – سپرد.

18 مهر 1400

ما برای بقاء خودمان به وجود باری تعالی نیازمندیم

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_110
#جلسه_330

یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
(فاطر/15)

مَوْلَایَ یَا مَوْلَایَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ، وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلَّا الْغَنِی

ما برای بقاء خودمان به وجود باری تعالی نیازمندیم

این فقر دائمی و ذاتی ما به حضرتش قوام ماست .

انسان را طوری طراحی کرده که دائم نیازمند باشد همیشه فقیر باشد
چون انسان فقیر همیشه دنبال رفع نیاز است دغدغه اش رفع نیاز است برای رفع تحیر و بدبختی
حالا خداوند علاه بر اینکه به ما گفته ای بشر تو کلا فقیری تو همیشه بدبختی این را هم گفته برای یک فقیر دائمی کسی جز غنی مطلق پاسخگو نیست
یعنی بدان کجا باید گدایی کنی
کجا باید کاسه گدایی را دراز کنی
نروی این عرض حاجت را در خانه دیگری که فقط یک غنی ذاتی داریم و آن وجود اقدس اله است .
حالا اهل بیت علیهم السلام کجای این داستان هستند بماند برای یادداشت بعد

حقیقت علم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#علم
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_111
#جلسه_330

 

🔰حقیقت علم🔰

علم تحت هیچ یک از مقولات قرار نمی گیرد. چرا که اساسا علم ماهیت ندارد که تحت مقولات قرار گیرد. علم یک پدیده مجزا نمی باشد. علم مرتبه ای از وجود می باشد. وجود وقتی به مرتبه علم می رسد، آنگاه موجود خودآگاه می شود.
فلذا علم از سنخ وجود می باشد.
این تفسیر از حقیقت علم می تواند روایت مختلف در باب علم را معنا بخش کند. اول العلم معرفت الجبار، راس العلم التواضع ، العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشا و …
چرا که اساسا این روایات حقیقت علم را در اتصال به حقیقت حق تعالی که وجود مطلق است قرار داده اند. یعنی اساسا حقیقت علم، اتصال به وجود حق تعالی می باشد. و هر چیز دیگر به جز آن حجاب محسوب می شود. و اتصال به حق تعالی اتصالی وجودی است . چرا که او وجود مطلق است و چیزی جز وجود نیست.
یعنی اگر وجود مادی در مرتبه ای از کمال خود، در طول وجود حق تعالی قرار گیرد، تبدیل به آن موجود خودآگاه می شود که آن علم است.
علم با این تفسیر، نور دیده می شود. و الا سایر تفاسیر از علم چیزی جز حجاب نیست.
و این تفسیر می تواند آن روایت امام حسن عسکری در باب آیه و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون را مفهوم کند. ایشان می فرماید ، لیعبدون ای لیعرفون. معرفت و علم مرتبه ای از وجود حق تعالی است . و اساسا، خلقت برای رسیدن به اوست.