✨اندیشه نواب «ادامه یادداشت قبل»

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_149
#جلسه_364

✨اندیشه نواب
«ادامه یادداشت قبل»

🔰ممکن است یک یا چند مورد از این پاسخ ها صحیح باشد.

❇️حضرت آقا در مورد نهضت انقلاب اسلامی سه عنصر محوری را ذکر میکنند که از ابتدای مبارزه و تا انتهای آن وجود داشته و روز به روز تقویت شده است:
🔸«نهضت با سه خصوصیت بارز به رشد خود ادامه داد.
1- خصوصیت اول، جهت گیری دینی بود. صد در صد با هدف های دینی، با شعارهای دینی، با انگیزه های دینی پیش می رفت.
2- خصوصیت دوم، حضور عمومی مردم بود. منظورم از حضور عمومی، این نیست که همه آحاد مردم در آغاز نهضت شرکت داشتند و حضور داشتند. بلکه منظورم این است که مخصوص قشر خاصی نبود، طبقات مختلف مردم شرکت داشتند.
3- خصوصیت سوم، یک رهبری بی نظیر و قاطع بود، با خصوصیاتی که ما از پیغمبران الهی و رهبری پیغمبران در قرآن مشاهده می کنیم. رهبری نهضت ما از آغاز دنباله روی نهضت پیامبران بود، دارای همان خصوصیت ها بود. امید، قاطعیت، گستاخی اقدام، اعتماد زیاد به عامه و توده های مردم، بی اعتمادی به طبقات ممتازه و تسلیم در مقابل خدا و نیندیشیدن به پیروزی ظاهری، بلکه بیشتر اندیشیدن به حرکت و اقدام.
• این سه خصوصیت در نهضت ما بود. البته با همه اینها، با همه نقاط مثبت و ریشه های حیات بخشی که در جنبش اسلامی و حرکت انقلابی ما وجود داشت، این جنبش جوان بود، با همه خصوصیات جوانی. حتی نپختگی.»

❇️لکن آنجایی که ایشان در باب امتیاز نهضت حضرت امام ره صحبت میکنند به چند مورد اشاره میکنند:

🔸«هیچکدام از اینها{جریانات مبارز از ابتدای حکومت پهلوی} قدرت بسیج توده‌ها را نداشت و نتوانست مبارزه را از جمع های کوچک و خواص، به جمع عظیم مردم بکشاند. راز پیروزی امام هم این بود که توانست این هنر بزرگ و این معجزه بزرگ را انجام دهد و مبارزه را به سطح مردم بکشاند.»
🔸«اما علّت تفاوت امام چه بود؟ برخی از این علل، به خصوصیّات شخص امام بزرگوارمان برمیگردد که آن ها را هم عرض خواهم کرد؛ لیکن عمده علت، عبارت بود از این که امام در موضع یک روحانی والا مقام و مورد اعتماد، از اسلام حرف میزدند. اسلام، باور عمومی مردم بود و هست. این، خاصیت حرکت دینی و خاصیت انگیزه دینی است.»

🔸«البته عرض کردم که خصوصیّات شخصِ امام خیلی دخیل بود. امام به معنای حقیقی کلمه، مردی با اراده و عزم پولادین بودند؛ شخصی بودند صددرصد مؤمن به راه خود؛ همان‌ طور که در قرآن نسبت به پیامبر آمده که «امن الرسول بما انزل الیه من ربّه»(بقره: 285). ایشان به راه خود ایمان کامل داشتند؛ مردی بودند صادق و صریح؛ اهل سیاست بازی و سیاست کاری نبودند؛ مردی بودند بسیار هوشمند و آینده‌ نگر. هوشمندی امام، آینده‌ نگری امام و قدرت تشخیص قدم های بعدی، در امام بسیار بالا بود. ایشان پیگیر و خستگی ناپذیر بودند. بد نیست به‌یاد بیاورید که امام این مبارزات را در سن شصت و سه سالگی شروع کردند. یادم هست که در همان سال چهل و یک ایشان در سخنرانی خود گفتند که من امسال شصت و سه سال دارم، که اگر مرا بکُشند، تازه در سنّی از دنیا رفته‌ام که پیامبر و امیرالمؤمنین در این سن از دنیا رفتند. مرد شصت و سه ساله، جوانان را گرم می کرد و به آنان نیرو و نشاط میداد. ایشان وقتی که وارد تهران شدند و وقایع روزهای دوازده بهمن به بعد و حادثه پیروزی انقلاب اتّفاق افتاد، مردی نزدیک هشتاد ساله بودند. ببینید پیرمردی در این سن – که وقت بازنشستگی و خستگی و بیکارگی است – این‌گونه با نشاطِ جوانان وارد میدان می شوند. بنابراین، خصوصیّات شخصی امام بسیار مؤثّر بود؛ مسأله تکیه به اسلام و دین و ایمان و باور مردم هم که وجود داشت.»

🔰آن چه مسلم است این است که ما نیاز داریم نسبت به اندیشه این مصلحان اجتماعی اطلاعات کافی داشته باشیم تا بتوانیم حرکت های آنان را قضاوت کنیم و از آن الگو بگیریم. با توجه به فرمایشات حضرت آقا و اطلاعاتی که لازم ست از حرکت شهید نواب به دست آوریم میتوان قضاوت خوبی راجع به این پرسش داشت.

#تقریر 1جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔺شرح چهل حدیث
اینکه خوف و رجا باید با هم باشد گاهی به رانندگی مثال می زنند. شما در رانندگی اگر کلا رجا باشید، باید در بیابان رانندگی کنید! اما آن کسی که خوفی هم هست، یک انضباطی قائل است، جاده و جوب را می شناسد و … می ترسد که سرعت را خیلی کم بکند و می ترسد که سرعت را خیلی زیاد بکند. شما اسم این را نباید ترس بگذارید. ترس اینجا مانند عقل است، اما جوهره اش ترس است.
التحفظ بقدر الخوف. انسان به هر میزانی که خوف دارد، مراعات می کند. البته اگر خوف هم زیاد باشد آدم اصلا سوار ماشین نمی شود.
این تعادل را در مسیر الهی ترسیم می کنند و می گویند کسی که می خواهد شتاب بگیرد، هم خوفش باید شتاب بگیرد و هم رجایش. شبیه آن کسی که می خواهد سریع تر براند و احساس می کند که باید دقتش را خیلی بیشتر بکند در عین حال باید خوفش را هم کمتر بکند.

🔰کار

یکی از عزیزان هست که روی یک تزی دارد کار می کند و به تئوری کار محوری رسیده است. یک ذائقه ی اجتماعی دارد و یک ذائقه ی فیلسوفانه ای هم دارد. رشته ی ایشان هم جامعه شناسی است. خیلی چیزها را تحلیل و جمع بندی می کند و به نقش محوری کار می رسد. احساس می کنم که خیلی خوب بود که ایشان یک ارائه داشته باشند.
کار ایشان در حوزه ی اندیشه ی اجتماعی محسوب می شود ولی کاملا روشن است که کسی در حوزه ی اجتماعی اندیشه اش این باشد در حوزه ی راهبردی چگونه عمل خواهد کرد.

🔺16. [كار]
16. كار: اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى است. انسان به حكم اينكه از جامعه بهره مى‏گيرد و بهره مى‏برد و به حكم اينكه كار بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع و بيكارى بزرگترين عامل فساد است، بايد كار مفيد انجام دهد. اسلام انگل بودن و «كلّ» بر جامعه بودن را در هر شكل مورد ملعنت قرار داده است «ملعون من ألقى كلّه على النّاس» .

🔺معانی کار
➖مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی
➖مطلق سودمندی(فعالیت اجتماعی) ≠ بیهودگی
➖پیشه و امرار معاش(شغل) ≠ بیکاری

1️⃣مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی
این مقوله ی حساسیت نسبت به بیکاری از نقطه ی بی تحرکی شروع می شود. بی تحرکی یعنی خود را سپردن به حوادث، در واقع سپردن به هیچ. اسلام از این نقطه بدش می آید و نفس اینکه شما این صحنه را به هم بزنید، برای اسلام خیلی مطلوب است. این را باید به عنوان یک پایه در نظر گرفت. فلذا می شود گفت که بر اساس این قاعده آن چیزی که اسلام می خواهد این است که انسان دائما مشغول یک چیزی باشد. مانند اباحه ی اقتضایی، اگر هم دارد استراحت می کند، برنامه ی استراحت داشته باشد. یعنی اگر هیچ کاری نمی کند، هیچ کاری نکردن برنامه اش است. نه اینکه رها شده است.

این خیلی نکته ی مهمی است، همین طور که بدن روشن است و انرژی می سوزاند و اگر انرژی نسوزاند ما مرده محسوب می شویم، همین طور آن چیزی که معلوم است، اسلام از منظر روان شناختی و از منظر سعادت و از منظر احساس باخودی و نه بی خودی، از این منظر که ضرورت انسانی است و انسان به آن احتیاج دارد، چیزی که دنبال می کند، کار است. این که انسان فعالیت داشته باشد و خودش را مشغول بکند.

یک قاعده ای را هم اساتید اخلاق مطرح می کنند، این است که می گویند باید نفس را مشغول بکنید، اگر مشغولش نکنید، مشغولت می کند. شما از همینجا می توانید استفاده کنید، مجموع توصیه ها و ارزش گذاری هایی که اسلام انجام داده است، مجموعه ی این ها را که نگاه بکنید، تا حدودی معلوم می شود که با یک نگاه پیچیده ای اسلام به مقوله ی فعال بودن انسان نگاه می کند و انسان موقعی که نافعال است، اسلام نگران می شود. می گوید که او مستعد بدفهمی است.

من دیده ام افرادی را که بی تحرک شدند و طرز فکر این ها عوض شده است. آدم گاهی احساس می کند که به معنای منفی خیلی فیلسوف شده اند و خیلی دقتشان بالا رفته است. آدم قشنگ می بیند که این دقت نیست، وسواس است. علت این بیکاری است.
هنوز به کار به معنای حرفه و پیشه نرسیده ایم.
1️⃣

#تقریر 2جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰کار
1️⃣مطلق فعالیت ≠ بی تحرکی(ادامه از قبل)
جالب است که ما در زندگی کارمندی، عملا انسان ها را گرفتار این قضیه می کنیم. یعنی افراد به نیت کار می آیند و به بیکاری می رسند. البته مجموعه ی فرهنگ و نظام مدیریت و … با هم یک همچنین شرایطی را فراهم میکند. این بسیار آثار بدی دارد.

بین تمام کسانی که سازمان اداره می کنند، معروف است که می گویند اگر نیرو بیکار باشد، انواع مشکلات فرهنگی را دچار می شود. در واقع در سازمان فتنه درست می شود. حضرت آقا هم به بچه های سپاه می گفتند که بچه ها را نخوابانید، می گفت عملیات کنید، ولو می دانید در آن عملیات شکست می خورید! ایشان می فرمود که شما نمی دانید که اگر نیروها بیکار باشند چقدر برای شما ضرر دارد. این ها آدم هستند، فشنگ که نیستند!

این یک حکم فقیهانه است از یک فقیه اجتماعی که جرئت می کند و حکم می کند. بالاخره شما در عملیات که شکست می خورید یک سری نیرو از دست می دهید! منتها می گوید که عملیات بکنید، این برای جنگیدن آمده است. این بدون عملیات بماند، احساس بی معنایی می کند و مشکلاتی ایجاد می شود. یک تعبیراتی هم داشتند شبیه به این تعبیر که این ها اگر بیکار بمانند با هم درگیر می شوند. گفتند همین بچه های مقدس با هم درگیر می شوندو مشکلات اخلاقی پیدا می کنید در گردان!

2️⃣مطلق سودمندی(فعالیت اجتماعی) ≠ بیهودگی
این بحث کلی بود. اما خصوصا یک بحثی است در مورد کار و پیشه و شغل و سود رساندن به جامعه. اینکه بشود پرسید که شما برای جامعه دارید چه کاری انجام می دهید؟

معمولا اینگونه است، که سود رساندن به جامعه کلاسش خیلی بالاتر از این کار به معنای مطلق است به ما می گوید که شما باید در موقف سودمندی باشید، همانطور که از جامعه دارید بهره مند می شوید، باید به جامعه بهره و سود برسانید.

خیلی ها در این کار وارد می شوند. ولو کسانی هم که معیشت به معنای بحث های مالی شان از این راه نیست. بعضی از دوستان ما پدرانشان که بازنشسته شدند، یک مصیبتی پیدا کردند که بیکار شدند تا اینکه در مسجد محل کاری پیدا می کردند یا صندوقی در فامیل پیدا می کردند!

3️⃣پیشه و امرار معاش(شغل) ≠ بیکاری
رتبه ی سوم هم بحث تأمین مالی است. کلیدی بودن این هم کاملا معلوم است. که طرف از رهگذر یک فعالیتی یک مجرایی برای رزق الهی در زندگی اش باز می کند.

کار به این سه معنا، باید گفت که نگاه اسلام به کار بسیار مثبت است.
آیا این تعبیر را می شود به کار برد که کار در اسلام بسیار مقدس است.

🔺سخت کوشی
یک جور دیگر هم می شود به قضیه نگاه کرد، آن هم اینکه اسلام طرفدار کوشیدن است. اسلام طرفدار سخت کوشی است. البته طرفدار استراحت هم هست و می گوید که اگر استراحت و تفریح را درست انجام ندهی، سخت کوشی هم کلا از بین می رود.

حضرت امام ره، از ظهر پنجشنبه تعطیل می کردند و کسی که جمعه درس می خواند، یک تعبیر حالبی داشتند و می گفتند که این معلوم است که خودش را خسته نکرده است که می تواند پنجشنبه عصر هم درس بخواند. اگر درست و حسابی درس می خواند، پنج شنبه تمام می شد. این را آقای فیاضی می فرمودند.

این کار خیلی با حدیث هم جور در می آید. همه ی این ها را باید با همدیگر دید.

#تقریر 3جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰رسیدگی به فرهنگ کار

ما به فرهنگ های مختلفی باید رسیدگی کنیم، بنظر من فرهنگ هایی که الان موجود است، همه را باید بر اساس یک پارادایمی که باید با هم درست بکنیم، باید بازخوانی بکنیم.

🔺تنبلی
بحث تنبلی هم واقعا جای رسیدگی دارد، ما به دلایل متعددی که باید رسیدگی شود، جامعه ی اهل سخت کوشی نداریم. جامعه ای که از کوشیدن طمع و امید داشته باشد که به یک چیزی برسد. این یک نکته ای است که انصافا درمورد بچه هایی که در سختی بزرگ شده اند، پیشفرضشان این است که باید زور بزنیم تا به یک چیز برسیم، بچه هایی که در نعمت بزرگ شده اند، پیشفرشان این است که باید جور شود و نباید زحمتی بکشیم! این چیز خطرناکی است که ما گرفتار این مسئله هستیم.

🔺کار بدون پول
کار بانوان، این ها بخش عمده ی کاری که انجام میدهند برای پول نیست. در حالی که بسیار حرفه ای است و بسیار ضروری است ولی برای پول نیست. اگر اینگونه شود که در بحث پول درآوردن بدمیم، این تیره و طایفه احساس عاطل و باطل بودن می کنند.

یکی از اساتید می گفتند که زمانی رسیده بود که طلبه ها گرایش پیدا کرده بودند که پول دربیاورند. می گفت که من هم از صبح تا شب کار علمی می کردم. یک شب خانواده ی ما گفت که شما نمی خواهید کار کنید؟! گفتم که به شما فشار که نمی آید، ما هم بنا را بر این گذاشته بودیم که زندگی ساده ای داشته باشیم. ایشان می گفت آن موجی که آمد خیلی ها را از دور خارج کرد. خیلی شرایط خوبی بود برای عالم شدن، ولی آن موجی که آمد، خیلی ها را از دور خارج کرد، همین طور گرفتار شدند و … .

🔺فرهنگ تحصیل طولانی و نظری؛
آیا درست است؟ 12 سال درس می خوانیم! خیلی زیاد است. دانشگاه و حوزه هم همین طور است. این واقعا باید مطالعه شود که از کجا آمده است.

🔺فرهنگ بیمه؛ این حال بیمه ای ما … حاج آقای طاهرزاده به بیمه انتقاد تلخی داشتند.

🔺سربازی؛ طرف همین قدر که می داند سربازی در پیش است، از همین الان شل کرده است! بعضی ها معتقداند که این یک طرح استعماری بوده است.

🔺کارمندی؛ شاید کارمندی قداست کار را نداشته باشد.

🔺فرهنگ تفریح؛

🔺فرهنگ ورزش؛ آقای تبریزیان می گفتند که شما مگر بی عقل هستید که 20 دقیقه در پارک ورزش کنید! باید این نیاز را به صورت دیگری تأمین کنید. ایشان می گوید که ما اینقدر راکد نبوده ایم، می گوید که ما اگر برگردیم و کل زندگی امروز را بر اساس اسلام بازسازی کنیم، اصلا شهرنشینی اینطور درست نمی کنیم. یک کاری می کنیم که فعالیت بدنی حذف نشود. یا اینکه مثلا برنامه ی غذایی شما را تنظیم می کند که مجبور نشوید اینقدر چربی ها را بسوزانید.
3️⃣

#تقریر 4جلسه 364-14000929

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_364
#تقریر
جلسه 364-14000929

🔰جایگاه طب اسلامی

عرض من این است که علت اینکه این ها را با بیل خاموش می کنند این است که این ها خیلی جری هستند. من مطمئن هستم که شما از این ها تصویر راهبردی ندارید. این ها یک بمب منفجر شده هستند، این ها بحث اصلی شان سبک زندگی است و تغییر نگاه به زندگی است. مفصل هم حرف دارند و اصلا هم حرف هاشان مزخرف نیست. اگر این ها حرفشان مزحرف باشد تمام مستحبات و مکروهات که در ذهن شما است باید مزخرف باشد. اصلا اینطور نیست.

این را می خواهید قبول کنید یا نکنید، نظام پزشکی ایران واقعا مسموم است و قطعا یک نقطه ی استکباری است. در دنیا هم همین طور است. من واقعا داشتم شاخ درمی آوردم که آقای رئیسی که سر کار آمدند بحث از واکسن اجباری کردند! هیچ کسی در دنیا اینقدر بی عقل نیست. البته اصل اینکه در واکسن بدمند کار عاقلانه ای بود، چون می دانستند که با چه دژخیم هایی طرف است. بنده هم بودم همین کار را می کردم، حضرت آقا هم اگر بود همین کار را می کرد.

نگاه کنید که چقدر طراحی قشنگ است. معطل کردن های آقای روحانی، بعد هم دولت جدید که آمد، همه چیز به پای دولت جدید نوشته شد! خیلی طراحی ها دقیق تر از آن چیزی است که فکر می کنید. این را یادتان باشد که مردم را ما واکسن زدیم و آقای روحانی واکسن نزد! ولی مجبور شدیم، کار درستی هم کردیم. ولی اینکه واکسن اجباری را مطرح می کنند خیلی اشتباه است.

آقای بهجت می گفت که اگر این غربی ها را بشناسید، جیب هایتان را سفت می چسبید، چون طوری جیبتان را خالی می کنند که خودتان هم باورتان نمی شود. ایشان به لحاظ اجتماعی خیلی آدم باهوشی بودند.
بچه های طب اسلامی خیلی زنده تر از بچه های طب سنتی هستند، فاصله شان زیاد است. هرچند که طب سنتی ما خیلی پر مفاخره است. ولی بچه های طب اسلامی خود وحشی هستند! این خیلی پر معنا بود که آقای تبریزیان را زدند.

البته من شذوذات آقای تبریزیان رامی شناسم. درمان های این ها هم روی خود من خیلی سودی نداشته است. ولی پدیده ای که جلوی چشم من است دارم روایت می کنم.

ساده برخورد نکنید، باور کنید که مردم پناهگاهی جز شما ندارند. این را قبول کنید. من زمانی که دیدم حوزه در برابر کرونا انفعال نشان داد، ناله ام درآمد. آن نوشته ای که 1 اسفند 98 نوشتم، در دلم برای مردم ایران گریه می کردم، احساس کردم که مردم ایران دیگر پناهی ندارند. وقتی حوزه در برابر کرونا انفعال نشان می دهد، دیگر نمی شود به این مردم خدمت کرد و کاری نمی شود کرد. یک مقداری عمیق تر به مسائل نگاه بکنید، ما واقعا یک کشور مستضعفی هستیم، اصلا فکر نکنید که انقلاب کرده اید و از استضعاف بیرون آمده اید. اصلا مفهوم استضعاف را نمی دانید، استضعاف را به صورت انضمامی هم نمی شناسید!

الان دارند ضربه های سنگین به ما می زنند. جلوی چشم ما در قضیه ی جمعیت ما را شکست دادند، همین طور داریم نگاه می کنیم! واقعا داریم در بحث جمعیت تمام می شویم! حالا اگر کسی را قبول نداریم، حضرت آقا که دارد می گوید دهشتناک. الان قشنگ داریم می بینم که در قضیه جمعیت هزیمت خورده ایم باز هم داریم نگاه می کنیم! این همان خصلتی است که عرض کردم که احساس نمی کند من باید مراقب باشم و تلاش کنم تا به یک چیزی برسم. همه اش خوش بینی!…
4️⃣

نقد ناظر به متن آقای محسن حسام مظاهری در مورد مساله #وحدت و برنامه سوره

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_93
#جلسه_364
#نقد ناظر به متن آقای محسن حسام مظاهری در مورد مساله #وحدت و برنامه سوره

بنده چه آن زمان که به صورت یک مقدار جدی تر در زمینه وحدت فعالیت داشتم و چه اکنون که هوادار و مبلغ گفتمان وحدت اسلامی هستم به رفقای انقلابی فعال در این عرصه توصیه کرده ام که باید حسابمان را از
گفتمان #وحدت_سکولار جدا کنیم.
به عنوان مثال این جناب مظاهری هم یکی از مصادیق روشن قائلین به وحدت سکولار است.
وحدت سکولار وحدتی است که معتقد است دعوای گفتمان غدیر و گفتمان سقیفه برای امروز انسان مسلمان فایده ای ندارد.
وحدتی است که راه حل وحدت را تضعیف هویت دینی و مذهبی شیعه و سنی می داند و نه تعمیق هویت دینی و مذهبی.
وحدتی که به طراحی و عقلانیت راهبردی حضرات معصومین و بزرگان شیعه در طول تاریخ اعتقادی ندارد
وحدتی که از دین داری برنخاسته ! بلکه از شل دینی برخاسته
این وحدت اساسا با انقلاب اسلامی نسبتی ندارد. چرا که آمده است تا حضور مکتب و دین را در مناسبات سیاسی اجتماعی حذف کند. آمده است تا برای فرار از تکفیر ما را به کفر بکشاند.
لذا جریان انقلابی باید مراقبت کند تا فریب این جریان و تحلیل های جامعه شناختیش را نخورد.
در عمل هم ما نباید به صورت ناخواسته مبتلا به حرف ها و کنش های این جریان بشویم. اگرچه که در بسیاری از موارد و مصادیق ممکن است حرف های این ها به ما شباهت پیدا کند ولی در نهایت سو گیری های متفاوتی دارد که برای اهل نظر قابل فهم است.
بنده کاملا معتقدم که مساله ی امروز ما همان مساله ی غدیر و سقیفه و فاطمیه است و شیعه تا زمانی که نتواند در این پیچیدگی ها به تحلیل درستی از سیره معصومین ع دست پیدا کند نمی تواند نقش آفرینی صحیحی داشته باشد.
جامعه شیعه به شدت نیاز مند است که غدیر و سقیفه را در لایه ی فلسفه سیاسی و گفتمان بفهمد و از تاریخ تحلیل داشته باشد. در مرتبه ی نخست هم خود جامعه شیعه به این فهم و تحلیل نیاز دارد فارغ از این که ما چه نسبتی با اهل سنت بخواهیم برقرار کنیم…
نمونه اش کار آقا در انسان 250 ساله

مراد شهید مطهری از «کار»

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_146
#جلسه_363
#تقریر

✨نکات مطرح شده در جلسه امروز

🔹در جلسه امروز بحثی پیرامون مراد شهید مطهری از «کار» در گرفت.
🔸برادر رضا نسب می فرمودند که مراد شهید، فعالیتی ست که در مقابل آن پول دریافت میشود که قرینه شان هم این بود که فرد نباید کَل جامعه باشد.

🔹لکن حقیر عرض میکردم که آن چیزی که از مشخصات اسلام و اسلام مخالف آن است، بی مصرف بودن و زیست بی فایده برای خود و دیگران است. فرد ممکن است کارهای بسیار مفیدی برای اجتماع انجام دهد و بارهای بسیار سنگینی را از دوش اجتماع بلند کند، لکن در مقابل آن ها مزدی دریافت نکند در نتیجه در نیاز های زندگی خود نیازمند به کمک دیگران از جمله خانواده خود باشد. به چنین فردی کَل اجتماع نمیگویند بلکه چه بسا او از دلسوز ترین و پرتلاش ترین افراد برای بشیریت است. چه بسا اگر جامعه در وضعیت مطلوب خود از حیث ارزش ها قرار داشت او را تکریم میکردند و از بیت المال برای او رزق مشخص تعیین میکردند. لکن بنا به دلایلی او ناچار است نیاز های اساسی جامعه را رفع کند و در مقابل مزدی هم دریافت نکند و طبیعتا در زندگی مادی خود نیازمند باشد.

🔸نکته ای دیگر را برادر امامی فرمودند که این متن اصلا در گیر و دار این مباحث نیست. شهید مطهری در شرایط مبارزاتی آن روز این مباحث را مطرح کرده و در تقابل با جریان سرمایه داری که سرمایه اصل میداند و موجه میداند که انسان گوشه ای بنشید و بدون هیچ فعالیتی فقط از سرمایه خود ارتزاق کند، به اهمیت کار اشاره کرده اند و این با قرینه دیگر مطالب، مثل ربا و.. که مطرح کرده اند،‌مسلم است. اگر امروز میخواستند این مباحث را بنویسند،‌ به جای ارزش کار، به ارزش تولید اشاره میکردند.

🔹در جواب ایشان عرض شد که ضمن درست بودن این مطلب که شهید ناظر به دعوای روز بوده اند لذا از بین تمامی خصوصیات و مشخصات اسلام، این موارد را برگزیده اند، باید این دید را نیز داشت که در هر صورت این موارد از مشخصات ایدولوژی اسلامی هستند و به میتوان آنها را به صورت مستقل و فارغ از دعوای آن روز مورد بررسی قرار داد. لذا مباحثه حول این موضوع که «منظور از کاری که در اسلام محترم است و بی کاری که ضد ارزش حساب میشود، چیست» موجه است.
.

اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_92
#جلسه_363
#نقد و #تقریر

متن مشخصه :
” كار: اسلام دشمن بيكارى و بيكارگى است. انسان به حكم اينكه از جامعه بهره مى‏گيرد و بهره مى‏برد و به حكم اينكه كار بهترين عامل سازنده فرد و اجتماع و بيكارى بزرگترين عامل فساد است، بايد كار مفيد انجام دهد. اسلام انگل بودن و «كلّ» بر جامعه بودن را در هر شكل مورد ملعنت قرار داده است «ملعون من ألقى كلّه على النّاس» ”

🔹 ظاهرا استاد شهید در این گزاره در صدد بیان اهمیت موضوع کار و مذمت بیکارگی هستند. و از این متن چیزی در مورد نسبت مفاهیم اقتصادی مثل کار و سرمایه و دعوای چپ و راست اقتصادی و موضع اسلام در این دعوا چیزی بدست نمی آید.
البته این نکته نیز قابل انکار نیست که اصل توجه به مفهوم کار و ضریب گرفتن این مفهوم در نظر استاد شهید تا حد یک مشخصه ایدئولوژیک کاملا متاثر از بستر تاریخی نگارش متن است که در آن دعوای سرمایه و کار به شدت در جامعه دیده می شود.

🔹 و از همین رو است که استاد شهید می خواهند نظر اسلام را در مورد یک مفهوم مهم و چالش برانگیز بیان نموده و جایگاه آن را در نظام اندیشه اسلام مشخص نمایند. و این اظهار نظر در مورد یک مفهوم چالشی مانند کار به نوعی از مقدمات اظهار نظر و موضع گیری در دعوای اقتصادی کار و سرمایه خواهد بود.

استضعاف و استراتژی های شیطان

#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_144
#جلسه_363
#استعمار_فرانو
#عقل_مایه_استضعاف
#باز_تقریر

🔰استضعاف و استراتژی های شیطان

ابلیس در طول تاریخ با استراتژی های گوناگون سعی در به استضعاف کشاندن بنی آدم و بازداشتن ایشان از نیل به مقام خلیفة اللهی داشته است.
در طول تاریخ آدمی اگر نیاز جنسی ای داشته است این موضوع دستمایه استضعاف بنی آدم شده است.
اگر نیاز به غذا و رفع گرسنگی داشته این موضوع نیز به نحو دیگری دستمایه استضعاف او گشته است.
اگر نیاز به پرستش داشته این مهم نیز به نحو دیگری زمینه سر برآوردن مستکبرینی که ادعای ربوبیت داشته اند گشته و اینان انسانها را به بردگی و استخفاف و استضعاف کشاندند.
در میان همه اینها عجیب تر آنست که حق سبحانه حجت باطنی ای در میان انسانها به ودیعه گذاشته تا این ودیعه سراج و نوری باشد در جهت یافتن نجات و راه سعادت.
اما در قرون پس از رنسانس خصوصا یکی دو قرن اخیر شاهد آن هستیم که آن ودیعه و حجت باطنی یعنی عقل دستخوش تحریف گشته و آنچه که حقیقتا و مصداقا وهم بوده به عنوان عقل و عقلانیت به بشریت معرفی شده است و دین که اعتلا بخش و اعتبار بخش به عقل و عقلانیت بوده و هست به عنوان خرافه و افیون توده ها معرفی می گردد.
امروز در عصر استعمار فرانو که به انسانها فرصت فکر کردن داده نمی شود با نسخه و ورژن بسیار پیچیده و عجیبی از استضعاف مواجه هستیم و آن این است که انسان با سرمایه وجودی اش یعنی عقل به استضعاف کشیده شده است.
.

تقویت نیروی عقل، اولین و مهمترین کار در بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله)

#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#فیش
#جلسه_363

🔰تقویت نیروی عقل، اولین و مهمترین کار در بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله)

این بعثت در واقع دعوت مردم به عرصه‌ی تربیت عقلانی و تربیت اخلاقی و تربیت قانونی بود. اینها چیزهائی است که زندگیِ آسوده و رو به تکامل انسان به آنها نیازمند است.
در درجه‌ی اول، تربیت عقلانی است. یعنی نیروی خرد انسانی را استخراج کردن، آن را بر تفکرات و اعمال انسانْ حاکم قرار دادن، مشعل خرد انسانی را به دست انسان سپردن، تا راه را با این مشعل تشخیص بدهد و قادر بر طی کردن آن راه باشد؛ این اولین مسئله است؛ و مهمترین مسئله هم همین است. علاوه بر اینکه در درجه‌ی اول در بعثت پیغمبر، مسئله‌ی عقل مطرح شده است، مسئله‌‌ی دانائی مطرح شده است، در سرتاسر قرآن و تعالیم غیر قرآنیِ پیغمبر هم، هرچه شما نگاه میکنید، می‌بینید تکیه‌ی بر عقل و خرد و تأمل و تدبر و تفکر و این گونه تعبیرات است؛ حتّی در روز قیامت از زبان مجرمان، قرآن میفرماید: «لو کنّا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السّعیر»؛(۱) علت اینکه ما دچار آتش دوزخ شدیم، این است که به عقل خود، به خرد خود مراجعه نکردیم، گوش نکردیم، دل ندادیم؛ لذا امروز که روز قیامت است، به این سرنوشت ابدی تلخ مبتلا شدیم.

در کارنامه‌‌ی همه‌ی پیغمبران، در زندگی همه‌ی پیغمبران – این مخصوص پیغمبر خاتم هم نیست – دعوت به عقل در درجه‌ی اول است. البته در اسلام این قویتر و روشنتر و واضح‌تر است. لذا امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در علت بعثت انبیاء میفرماید: «لیستأدوهم میثاق فطرته» تا به اینجا که: «و یثیروا لهم دفائن العقول»؛(۲) گنجینه‌های عقل را، خرد را استخراج کنند. این گنجینه‌ی خرد در دل من و شما هست. اشکال کار ما این است که مثل آن انسانی هستیم که بر روی گنجی خوابیده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نمیبرد و از گرسنگی میمیرد. وضع ما اینجور است. به عقل وقتی مراجعه نمی‌کنیم، عقل را حَکم وقتی قرار نمی‌دهیم، عقل را تربیت وقتی نمی‌کنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتی نمی‌سپریم، وضع ما همین است.

این گنجینه در اختیار ما هست، اما از آن استفاده نمی‌کنیم. آن وقت از بی‌عقلی و از جهل و عوارض فراوان آن دچار مشکلات فراوان زندگی در دنیا و در آخرت می‌شویم. لذا در حدیثی نبی مکرم اسلام (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) فرمود: «انّ العقل عقال من الجهل»؛عقل عقال جهل است. عقال آن ریسمانی است که به پای حیوان – شتر یا غیر شتر – میبندند که حرکت نکند، قابل کنترل باشد. میفرماید عقل عقال جهل است؛ این پای‌بندی است که مانع میشود از اینکه انسان با جهالت حرکت کند. بعد میفرماید: «و النّفس کمثل اخبث الدّواب»؛ نفس انسان مثل شرورترین حیوانات است؛ مثل شرورترین چهارپایان است؛ نفس این است. «فان لم تعقل حارت»؛(۳) وقتی این نفس را عقال نکردید، مهار نکردید، کنترلش را در دست نگرفتید، سرگردان میشود؛ مثل حیوان وحشی‌ای که نمیداند کجا میرود، سرگردان میشود؛ با این سرگردانی است که مشکلات به وجود می‌آید برای انسان در زندگی شخصی خود، در زندگی اجتماعی خود و برای یک جامعه‌ی انسانی. عقل این است.

اولین کار پیامبر مکرم اثاره‌‌ی عقل است، برشوراندن قدرت تفکر است؛ قدرت تفکر را در یک جامعه تقویت کردن. این، حلال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد می‌دهد، انسان را به دین می‌کشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار می‌کند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالت‌آمیز و دل‌دادن به دنیا باز می‌دارد؛ عقل این است. لذا اولْ‌کار این است که تقویت نیروی عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد؛ تکلیف ما هم این است.
بیانات در سالروز عید سعید مبعث‌ – ۱۳۸۸/۰۴/۲۹

كار(عمل)، كوشش(سعی/ماكسب) و سودمندی(نفع) در اسلام

#امید_فشندی
#یادداشت_215
#جلسه_363
#مشخصات_اسلام
#بازتقریر

🔰 كار(عمل)، كوشش(سعی/ماكسب) و سودمندی(نفع) در اسلام

در قرآن – به‌عنوان متن اصیل و اصلی آموزه‌های اسلام – بسیار روی كار و سعی و سودمندی تأكید و سفارش شده است؛ به صرف ایمان قناعت نكرده و ایمان و عمل را همیشه قرین هم آورده و اجر عمل پیروان سایر ادیان (یهود و نصاری و صابئین) را تضمین كرده(بقره/62).

فراتر از كار، كوشش را شرط لازم برای سودمندی و اثربخشی دانسته (لیس للإنسان إلّا ما سعی – نجم/39) و اساسا آنچه برای انسان به‌دست می‌آید و حاصل می‌شد (ماكسب) را به كار و كوشش متوقف می‌داند.

و سرانجام، شرط پایداری و برقراری كاروكوشش را – علاوه بر ایمان – سودمندی برای مردم می‌داند: و أمّا ما ینفع للناس فیمكث فی الأرض (رعد/17)

تو گویی كار و كوششی كه به نفع و خیر مردم نباشد، ابتر و بی‌ثمر و باد هواست.

29 آذر 1400

آیا طلاب کار می کنند؟

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_80
#جلسه_363
#سوال

🔰 آیا طلاب کار می کنند؟

یکی از سوال هایی که در ذهن مردم و بعضاً طلاب مطرح می شود، اینست که چرا طلبه ها کار نمی کنند؟
در این یادداشت قصد داریم با بیانی که شهید مطهری (رحمة الله علیه) از کار دارند، به فعالیت های طلبگی بنگریم.
طلبگی، به معنای صحیح و مطلوب، اصلا با بیکاری و بیکارگی سازگاری ندارد و این شاخصه کار را، به تمامه دارد. (گرچه در فضای فعلی حوزه ها، خمودگی و ایستایی بسیار زیادی حاکم است و کاملا بر خلاف وضع مطلوب، در سبک زندگی عموم طلاب، بیکاری و بیکارگی بسیار دیده می شود.)
علاوه بر آن، شاخصه سود رسانی را هم، دارد؛ گرچه مدرنیته و غلبه مادی گرایی، باعث می شود که لااقل بخشی از مردم این حس را نسبت به طلاب نداشته باشند، که واقعاً به جامعه سود می رسانند؛ ولی در واقع، طلاب سود بسیار بزرگی به جامعه می رسانند و آن هم، هدایت معنوی جامعه است.
اما شاخصه سوم، که کلّ بر جامعه نبودن است، به شدت محل تأمّل است؛ چرا که سیستم ارتزاق طلاب، مبتنی بر وجوهات شرعی است و در واقع، مبالغی که مردم به حکم دین پرداخت می کنند را، استفاده می کنند.
این ویژگی (کلّ بودن)، به شدت در طلبگی و فعالیت های طلاب دیده می شود. اما واقعا دلیل آن چیست؟ چرا مردم حتی به مشاور (حوزوی یا غیر حوزوی) به راحتی پول پرداخت می کنند و آن را واقعا حق الزحمه می دانند، اما در قبال پرداخت پول به طلاب، در ازای تبلیغ دین، چنین حسی را نداشته و نوعا بخاطر اعتقادات دینی و یا حس ترحم مبالغی را پرداخت می کنند؟ علت این مسئله چیست؟ آیا مشکل از جانب نگاه مردم است، یا نوع فعالیت طلاب؟

چیستی اراده و عوامل تقویت آن:

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_12
#جلسه_362
#اراده
#تقریر

✅چیستی اراده و عوامل تقویت آن:

🌿اگر ما بخواهیم تصور درستی از اراده داشته باشیم،‌ لازم است انسان با اراده را بشناسیم. اراده یعنی خواستن و توانستن، از نظر اخلاقی کسی با اراده است که می خواهد از مرتبه بشریت به مرتبه انسانیت و قرب به خداوند عروج کند و در این راه تمام انتخاب‌ها و عملکردش بر اساس بینش و دانش و مطابق فطرت است نه میل و غرایز حیوانی و بشری.

🌿اسلام از انسان می خواهد که انسان شود و اراده قوی داشته باشد و زندگی اش را انسانی کند. احکام نورانی اسلام انسان ساز است، یعنی اراده انسانی را احیا می کند. تمام دین و آموزه های عقلانی و وحیانی آن برای این است که انسانیت و اراده انسانی را شکوفا نماید و آدمی را از بشریت و حیوانیت نجات دهد.

🌿جهاد اکبر، یعنی در درون انسان یک نبرد دائمی میان هویت بشری و هویت انسانی انسان همیشه درگیر است. همواره این دو در تضاد و کشمکش هستند، انسان می خواهد تابع عقل و منطق و فطرت خود باشد اما بشریت و حیوانیت او را وادار می کند تا از هوای نفس و شهوت و غضب و غریزه پیروی کند. انسان واقعی کسی است که در این جهاد اکبر پیروز شود و بر نفس خود غلبه نماید و از عقل و منطق تبعیت کند. انسانی که در مسیر کمال است، صاحب اراده است

🍀اما برای کسب اراده باید چه کار کرد؟ به نظر میاید بنا به سفارش برخی روایات و اساتید اخلاق نقطه عزیمت به این سمت نظم است و نظم آنچه همگان دوست دارند اما….

راز ارتباط علم و گرسنگی در لسان روایات چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_13
#جلسه_362
#اراده
#تقریر

✅راز ارتباط علم و گرسنگی در لسان روایات چیست؟

🌿عدَّةُ الدَّاعِی «1» ، أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا.(بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 75، ص: 453)

🌿 خداوند به حضرت داود(ع) وحى کرد من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام ولى مردم آن را در پنج چیز دیگر میجویند ولى نمى یابند. علم را در گرسنگى و کوشش قرار داده ام آنها در سیرى و آسایش مى جویند و نمى یابند.

🌿مقصود از گرسنگی با توجه به این که همراه با کوشش ذکر شده و در ادامه نیز آمده که مردم علم را در سیری و راحتی می جویند و نمی یابند،به نظر میاید تحمل مشکلات است یعنی علم با تن پروری و راحت طلبی میانه ای ندارد و کسی که طالب علم است باید سختی تحصیل و مشکلات آنرا تحمل کند معنای دیگری نیز روایت می تواند داشته باشد و آن این که مقصود از گرسنگی کم خوراکی باشد چون پرخوری موجب خواب زیاد و کندی ذهن می شود.

🌿بدیهی است اسلام با رفاه موافق است و اتفاقا شریعت اسلام به دنبال کسب رفاه عمومی میباشد اما با رفاه زدگی یا به عبارت قرآنی آن از مترفین شدن مخالف است و لذا آتچه موجب سلب توفیق در کسب علم نافع میشود این است که طالب علم گمان کند بدون زحمت و کوشش و با راحت طلبی و رفاه خواهی میتواند به این مهم دست یابد که این موضوع در لسان روایت و کلام علماء نیز به خوبی تبین شده است.

ضدیت با ضد جریان های اجتماعی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#جریان_اجتماعی
#اراده
#جامعه
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_136
#جلسه_362

 

🔰ضدیت با ضد جریان های اجتماعی🔰

عزم و اراده جوهره انسانیت می باشد. اساسا یعنی هویت یک انسان به اراده او می باشد. از طرفی دیگر در فضای علوم اجتماعی، اثبات می شود که جامعه هویتی شبیه انسان دارد. فلذا باید برای جامعه نیز جوهره ای باشد. و جوهره جامعه نیز اراده و عزم جامعه می باشد. اما این اراده و عزم جامعه به شکل جریان های اجتماعی ظهور و بروز خواهد کرد.

و از طرفی شهید مطهری ضدیت با ضد اراده را از ویژگی های ایدئولوژی اسلامی می داند. و حال اگر قرار باشد این ویژگی را بسط داده و در لایه اجتماعی نیز پررنگ کرد، می توان این گونه ادعا کرد که ضدیت با ضد جریان های اجتماعی نیز از ویژگی های ایدئولوژی اسلامی می باشد. چرا که جریان های اجتماعی در جامعه به مثابه اراده در انسان می باشد.
و این گزاره فهم جدید و ویژه ای در حکمرانی و اداره جامعه ایجاد می کند.

اراده‌ی ضد اراده

#یادداشت
#مشخصات_اسلام

#حامد_خواجه
#یادداشت_142
#جلسه_362

⭕️اراده‌ی ضد اراده

اراده به تبعِ احترامی که اسلام برای عقل قائل می‌شود، محترم می‌شود؛ چرا که قوه‌ی مجریه عقل می‌باشد. پس اگر اراده را به عنوان قوه‌ی مجریه عقل محترم شمردیم، نمی‌توانیم هر اراده‌ای را دارای ارزش دانست و احترامی را که اسلام برای اراده قائل است برای هر اراده‌ای تعمیم داد. به حسب آنکه این اراده از چه عقلی برآمده و به دنبال به‌اجرا کشیدن کدام عقل است، ارزش آن متفاوت می‌شود.

وقتی عقل، به گونه‌ای تعریف شود که ضد عقل باشد، اراده‌ای هم که قوه‌ی مجریه این عقل است، ارزشمند نیست و بی‌راه نیست که ضد اراده خوانده شود. این چنین اراده‌ای که در ظاهر اراده به نظر می‌رسد، واقعا اراده‌ی مدنظر دین نیست و نباید از اسلام توقع حمایت از این اراده را داشت و امید داشتن به مبارزه دین با ضد این اراده، امیدی بی‌پایه است. چنانچه در بعضی از دستورات حتی به نفی این اراده هم پرداخته شده است؛ مثلا هنگامی که اراده به سمت دنیا کشیده شده است.

آرایش جبهه حق

بسم الله الرحمن الرحیم

به تناسب یکی دو جمله ی استاد در مورد برخی برخورد های دشمنان از قبیل « وسوسه » که در بیانیه ی گام دوم هم به آن اشاره شده است نگاهی به عرصه های دشمنی انداختم.

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_80
#جلسه_362
#قالب ؟

مدتی است بر روی این مساله فکر میکنم که آرایش مواجهه های ما بعنوان کسانی که حضوری در جبهه ی حق داریم، چگونه است؟

به این معنا که چه عرصه های نبردی وجود دارد و چه سنخ دشمنانی وجود دارند؟

یکی از اولین تقسیم بندی های کلان و کلی ای که در باید امر به ذهن میرسد تقسیم بندی ای است که برآمده از سه نوع جهاد تعریف شده در دین مبین اسلام به دست می آید:
جهاد اصغر
جهاد کبیر
جهاد اکبر

در این سه نوع جهاد ما با سه دسته کلی دشمن مواجهیم که البته هنوز وارد بررسی فعالیت های این دشمنان نشده ایم، و اگر وارد بررسی فعالیت هایشان بشویم خواهیم دید که هم افزایی هایی بین این سه دسته وجود دارد و عرصه ی نبرد را می تواند پیچیده تر کند.

آن سه دشمن عبارتند از : 1- دشمن خارجی ظاهری عیان 2- دشمنان خارجی ظاهرا دوست ( منافقین ) 3- دشمن باطنی

البته نمی دانم شیطان جزو کدام دسته قرار میگیرد و مبارزه با شیطان در زمره ی کدام دسته از انواع جهاد است.

نکته ی مهم در مواجهه با هر سه تای این دشمنان این است که یکی از امور بسیار شایع در میان انسان های این است که دشمنان خود را دشمن نمیپندارند و آنان را به عنوان دشمن خودشان اخذ و لحاط نمیکنند تا پیرامون مواجهه با او از همین زاویه تدبیر و تصمیم گیری و عمل داشته باشند.

مثلا دشمن خارجی با طراحی پیچیده دامی برای شما پهن میکند ولی شما متوجه آن نمیشوید، لذا آن دام را دام نمیپندارید و رفتار را متناسب با آنچه که باید با یک دشمن داشت ساماندهی نمیکنید، مثلا فرض کنید در قضه ی کرونا چنین چیزی وجود دارد.

یا اینکه منافقین چیزهایی را برای شما به عنوان مصالح قلمداد میکنند یا با شما سخنانی را میگویند که شما متوجه نیستید که اینها « فی قلوبهم مرض » هستند وحرف آنها را از روی صدق و خیرخواهی می پنداید و به آن به عنوان مشورتی دوستانه و خیرخواهانه برخورد میکنید.

یا اینکه نفس شما تقاضاهایی دارد که با حقیقت رشد و علو شما در تضاد قطعی است، شما در حالیکه رو به بالا دارید، نفس تان با خواهش های رو به پایین خود و با ظاهر سازی پیچیده ی خود آن را برای شما مطلوب جلوه میدهد و شما به آن تن میدهید، مثلا به مشا میگوید جواب فلان حرف فلان شخص را باید بدهی، و یک صورتبندی معقول هم به آن میکند، در حالیکه در باطن این مساله، چیزی جز خود بزرگ بینی و استکبار نیست و شما با این کارتان در زمین استکبار روز افرون خود گام برداشته و عقبگرد کرده اید اما فکر میکند که به یک وظیفه ی دینی عمل کرده اید.
و چنین اتفاقی جز ضرر برای شما ندارد و نفس در باطن خودش متوجه ریشه ی خواسته ی خودش هست، اما برای شما تسویل میکند تا قبول کنید و به خواسته اش برسد هرچند که این کار در واقع به ضرر شماست. و این یک رفتار دشمنانه است.

البته مساله ینفس ظرافت هایی دارد که ففعلا متعرض اش نشدم اما به صورت خلاصه اینکه : این نفس کسی جز خودمان نیست، خودمانیم!

#تقریر1 جلسه362-14000922

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_362
#تقریر
جلسه362-14000922

🔰14. [ضدیت با ضد عقل]

چیزی که دارد بیان می شود، ضدیت با ضد عقل است.

آیا این را نمی شود به عنوان ویژگی مطرح کرد. در مورد مشخصات گفتیم، بعضی گوشت است، محتوا است و بعضی ویژگی است البته برای نوع استنباط های ما یک انضباط و هدایت الهامی دارد.
گزاره ی 14 ویژگی است یا محتوا؟

➖محتوا باید ما را ملزم بکند یعنی الزامات و بایدهایی که مبتنی بر آن جهان بینی است باید مشخص باشد. این گزاره طعمی هستی شناسانه دارد و ما را ملزم به چیزی نمی کند و به ویژگی شبیه است. به نظر می رسد که ویژگی ها توصیفی هستند و توصیه ای نیستند و از جنس جهان بینی هستند.

یک بررسی داشتیم که این دست از مشخصه ها را چون ویژگی ایدئولوژی اسلامی می بیند، در ایدئولوژی ها آورده است. به جهت تبویب این ها در ایدئولوژی آمده است. اگر بیشتر دقت بکنیم، باید در مقدمه بیاوریم. البته ممکن است که فراتر از ایدئولوژی این ها را به عنوان یک خصیصه عمومی ایدئولوژی اسلامی مطرح بکنیم چون در ایدئولوژی بنا بود که ارزش ها و الزامات را بیان کنیم.

اینجا گزاره ی محتوایی نمی بینم و بیشتر دارد خصلت ایدئولوژی اسلامی را مطرح می کند.

🔰15.[ضدیت با ضد اراده]

15. ضدّيت با ضدّ اراده: همچنان كه عقل محترم است و پاره‏اى از دستورهاى اسلامى براى نگهبانى عقل است، اراده كه قوّه مجريّه عقل است نيز محترم است، از اين رو «بازدارنده» ها كه در زبان اسلام «لهو» ناميده شده است، حرام و ممنوع است.
یک پیوندی بین عقل و اراده در این متن دیده می شود. همانطور که اسلام برای نگهبانی از عقل اسلام قیام کرده است برای نگهبانی از چیزهای دیگر هم قیام کرده است.

در سرفصل قبلی«ضدیت با ضد عقل» گفتیم که سه بحث داریم: 1. عقل چیست؟ 2. ضد عقل یعنی چه؟ 3. طرح شما برای ضدیت با ضد عقل چیست؟

دیروز گفتیم که تعریف عقل اصلا می تواند طوری مطرح شود که ضد عقل باشد و عقل اسلامی را ضد عقل به حساب بیاورد. این واقع شده است. مثلا این اسم های زیبایی که روی گناهان بزرگ می گذارند، مثل عدالت جنسی! هم باشی! و … . این واژه ها را تغییر داده اند، کسی هم که این واژه ها را استفاده کند، خود احمق است. یعنی متوجه نمی شود که پشت این چه گرایشی هست. یک ایدئولوژی پشت این است. توسعه ی دموکراسی مثلا… .

🔺جایگاه عزم و اراده در اندیشه ی اسلامی

در دیدگاه اسلامی عزم و اراده جوهره ی انسانیت شمرده می شود. قمیت کل امرء ما یحسنه. آن چیزی که شما تحسین می کنید و شما را به اعجاب می اندازد، قیمت شما را نشان می دهد. پس قیمت گذاری به معنای دل مشغولی است و نشان می دهد که تو کجا هستی، کانون شخصیت تو که دل تو است، کجا است. و بر اساس آن نقطه ای که دل شما مشغول است، روی شما قیمت می گذاریم.

ما درون را بنگریم و حال را . نی برون را بنگریم و قال را

عزم و اراده، جوهره است چون شما برای عزم کردن، تمام قوای خود را بسیج می کنید. دارایی های شما پشت عزم قرار می گیرد.

🔺اموری که اراده و عزم را تضعیف میکند

ضدیت با ضد اراده را نباید محدود کرد، چون نگاه اسلام به اراده این است که جوهره ی انسانیت است فلذا چیزی که اراده را تضعیف بکند، اسلام میانه ی خوبی با آن ندارد.

▫️انس با راحت
انسان نفس باهوشی دارد، تا یک مقداری به نفس راحتی می دهید، بعد اگر بخواهید از تنبلی فاصله بگیرید، این نفس از خودش اکراه نشان می دهد و شما با سختی مواجه می شوید. اگر مدتی به خودتان راحتی بدهید، با آن انس می گیرید.

راحتی و رفاه ضد اراده است. آقای جوادی می فرمودند که رفاه طلبه ها زیاد شده است. اینطور دیگر نمی توانیم شیخ انصاری تربیت کنیم! ایشان می فرمود که شما فکر می کنید که علم و رفاه با هم جمع می شوند؟! اصلا اینطور نیست. اگر رفاه بیاید علم از در دیگر بیرون می رود.

زهدی که اسلام می گوید همه اش فی الدنیا نیست، زهد من الدنیا نیز هست.

▫️لهو و لعب
این را شهید هم ذکر کرده است. البته می توان این را به عنوان یک مثال از انس با راحت مطرح کرد نه به عنوان یک عامل.

▫️موسیقی
آیت الله بهجت با هیچ موسیقی خوب نبود. حتی این سنج هایی که ایام مصیبت می زدند، به مذاق ایشان خوش نمی آمد.
1️⃣

#تقریر2 جلسه362-14000922

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_362
#تقریر
جلسه362-14000922

🔰15.[ضدیت با ضد اراده]

باید چیزهایی که اراده را تضعیف می کند فهرست کنیم و سبدی از مغضوبین اسلام را درست کنیم. همین را می توان تبدیل به مبنای روان شناسی اسلامی کرد و تبدیل به کارگاه تقویت اراده کرد. الان شما برای اینکار یک کشور آزمایشگاه دارید! الان بررسی بکنید شاید همین گوشی ها ضد اراده است.

به این دستور یا خصیصه قدری بازتر نگاه کنیم؛
ضدیت با ضد اراده در نظام تعلیمی: اینکه کتاب ها را تسهیل می کنند، خوب است یا بد است؟ زاد التوانی بالعزم. با عزم کردن می شود با سستی مقابله کرد.

➖ضدیت عقل و اراده را خیلی درون دینی داریم مطرح می کنیم، باید ضدیت عقل را با نگاه برون دینی مطرح کنیم. مثلا اگر عده ای حجاب را نخواهند یا شریعت را اراده نکنند، این ها می شود ضد اراده.
➖احکام دین ضدیت با اراده ندارد. حتی اگر با نگاه برون دینی به آن نگاه کنیم.

🔺نقش اندیشه ورزی در توسعه ی دانش

حوزه با این نقش آشنا نیست و می خواهد توسعه ی دانش را پژوهش انجام می دهد. به خاطر همین الگوی خلق دانش محدود و ذهن بسته است که با پدیده ای مثل انقلاب اسلامی نمی تواند ارتباط تخصصی و حرفه ای بگیرد. و الا در خانه ی حضرت آقا را از پاشنه در می آوردند به عنوان اینکه تو چشمه ی خلق معنا هستی! و تو باید به حوز وصل باشی! مثلا امروز صبح چه چیز جدیدی به دست آورده ای؟!

الان متوجه این چیزها نیستیم، مثلا یک نفر را به عنوان نماینده ی ولی فقیه فرستادیم، نمی دانیم که حوزه باید به این آدم وصل شود. البته نه به خاطر اینکه این آدم باید از دانش برخوردار شود که این هم درست است و الگوهایی که دارد پیاده می شود نادرست است و حوزه باید جواب بدهد، به خصوص اگر سرصحنه این ها راببینید که پژمرده می شوند و نشاط اتصال به دانش را از دست می دهند. از این طرف حوزه هم باید بفهمد که من به نشاط مسئله مندی او احتیاج دارم و … .

🔺الگوی شش ضلعی خلق دانش

الگوی خلق دانش تمدن گرا از چهار چیز تغذیه می کند: 1- مبانی معرفت شناختی؛ 2- مبانی روش شناختی؛ 3- مبانی سیاست گذاری تولید علم؛ 4- مبانی مدیریت مراکز دین پژوهی.

یکی از ضعف های حوزه این است که نمی داند که اندیشه ورزی چه جایگاهی در توسعه ی فهم دین دارد. به خاطر همین جایگاه مردم یا پدر و مادرشهید را نمی داند. کلا حوزه خیلی اندیشه شناس نیست. اندیشه به عنوان یک پدیده ی انسانی و اجتماعی. مناسبت این دو را به خوبی نمی داند در حالی که ایندو باید یک زوج مرتب تشکیل بدهند.

از این طرف هم شما باید فرمول خلق دانش را باید پخته کنید. فرمول خلق دانش باید خیلی مترقی به پیش رود. کارویژه دانش به انضباط کشیدن احتمالات و اعتقادات است.(دیسیپلین) و الا احتمالات فراوان شما را به یک فضای آشفته ی ذهنی می کشاند، بعد احساس می کنید که ایمان چیز مزخرفی است و تنها انسان های مونگل هستند که ایمان می آورند! اندیشمند همیشه شکاک است. او دارد رسما ایمان را تحقیر می کند. و فقط خلق سخن می کند و اسم کارهایش را تفسیر می گذارد و اصلا با حقیقت کاری ندارد و می گوید ایده ای که می دهید باید خیلی خوب حقیقت را تفسیر کند. حتی عمیق تر این است که اصلا با حقیقت بد است.

اگر در قید دانش باشید، اندیشه ورزی شما را مهار می کند. ولی اگر بتوانید در عین حال اندیشه ورز باشید و یک فکر نهادی برای اندیشه ورزی کرده باشید، که من پیشنهادم این است، یعنی دانش و اندیشه را بتوانید به هم وصل بکنید، یک تمدن فکور و پشرو و خالق دانایی خواهید داشت.

قید دانایی لازم است فلذا برای تنوع های روزآمد به خصوص ما که در فضای دینی تنفس می کنیم و این همه اهتمامی که به قداست دین داریم، حتما روی فقاهت باید تأکید کنیم و با کارهای قدیمی ها انس داشته باشیم مانند مکاسب و لمعه و … این ها دقیقا شخصیت شما است. انس داشتن هم به معنای توقف در این ها نیست. باید سعی بکنید که به عقل محتوایی و روشی این تراث پی ببرید. این الگو، این کتاب و محتوا مورد احترام حضرت امام و آقا است که این آشوب را به پا کرده اند، اینطور نیست که فکر کنید این ها راهبردی به تراث احترام می گذارند، خیر، این فقه سنتی جواهری را منتج و پویا می دانند.
2️⃣

بهترين تفريح كار است نه بهترين كار تفريح!

بسم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مجتبی_امیری
#یادداشت_14
#جلسه_362
#كار
#تقریر

✅بهترين تفريح كار است نه بهترين كار تفريح!

🌿بیکاری در رحم لهو و لعب رشد می کند و در خاک کشورها متولد می شود و درجامعه پرورش یافته و تولید نسل می کند و ناگفته پیداست که این بیکاری به پیری و مرگ نمی رسد تا اینکه کاری بکنیم و اگر نفس را مشغول کاری نکنیم او ما را مشغول به خود خواهد کرد.

🌿آنجا که بهترین کار تفریح شد آدمی خاسر و نادم می شود زیرا که عمر توسط زمان در مکانی معلوم یا نامعلوم به سرقت می رود و فرقی نمی کند که در متن تابستان باشیم یا که پاییز و زمستان و بهار و چه خوب می شود اگر در همه ی فصل ها برای ما بهترین تفریح، کار شود نه بهترین کار،تفریح.

🌿ترکیبی از درگیری و سرگرمی کار امروز شده است و اگر جذب کاری بهتر نکنید آنها جذب تفریح لغوی و لهوی می شوند آن هم به بهانه مختلف که دشمنان شما بیکار نیستند و شما اگر نسازید آنها می سازند و نه تنها اعتقادها و اخلاق ها و انسانیت را بلکه حتی خود آدم ها را هم با ابزار های خود میخرند،که نه تنها بکشند بلکه حتی زنده و خلق کنند و پیدا وکشف کنند.

🌿هر کسی روزی این ایستِ دلهره آور قرآنی را خواهد شنید که:«وَ قِفُوهُم انَّهُم مَسئُولُونَ‏»یعنی آنها را نگه دارید تا که پاسخ بدهند، نه تنها از آنچه که گذشت بلکه حتی درباره آنچه که توانایی انجامش را داشتند و می توانستند برای آن بیشتر سعی کنند تا از نعمت و سود آن بهره برداری کنند اما نکردند.

🍀اين ها بخشي از يادداشت يك طلبه حوزوي است كه در اهميت كار در اسلام بيان نموده است👇
https://www.bultannews.com/fa/ne