ابهامات و سوالاتی در طرح اصلاحی استاد

💠ابهامات و سوالاتی در طرح اصلاحی استاد💠

🔻بعد از شنیدن تمام سخنان نظری و راهبردی استاد، این سوال مطرح است که طرح اصلاحی استاد چیست؟ مغز ایده ایشان در امر فرهنگ چیست؟ اگر بخواهیم طرح را در یکی دو جمله خلاصه کنیم، چه می گوییم؟ ایده مادر استاد چیست؟ اساسا مگر ایده مادر را نباید عاقله فرهنگ بدهند؟ حداقل مگر آنها نباید این ایده را قبول داشته باشند؟
عاقله فرهنگ کیست که آنها باید این ایده را مبنای کارشان قرار دهند؟ قرار است حلقه اندیشه کلامی، عاقله فرهنگ را تربیت کند؟ قرار است خود ما عاقله فرهنگ باشیم؟
اساسا این چرخه از شئونات کیست؟ آیا قرار است ما چرخه را راه بندازیم؟
اینکه ما درباره مسائلی کلان صحبت میکنیم، به ضعف های بیشمار موجود در افراد در کشور اشاره می کنیم، از نبود عقلانیت دینی و راهبردی گلایه می کنیم و از شناخت اسلامی ناب سخن می گوییم، با این سخنان به دنبال تغییر در چه هستیم؟ طرح راهبردی ما چیست؟ مگر ما اعضای حلقه می توانیم به راحتی در این ساحت های کلان کاری کنیم و تغییری ایجاد کنیم؟
از لوازم مهم تغییر دادن و انقلاب کردن، مقبولیت در نزد افراد مورد نظر است. سوال این است که این حلقه در فتوت از چه مقبولیتی در جامعه و دولت و نخبگان و حتی خود حوزه برخوردار است؟ آیا انقلاب کردن، شرایط دیگری نمی خواهد؟ نسبت ما با دیگر گروه ها و اندیشمندان که از عقلانیت نسبی هم برخوردار هستند، چیست؟
آیا این حلقه فراتر از یک ایده فرهنگی اجتماعی می تواند دست به اصلاح کلان در امر فرهنگ بزند؟

🔻آن چیزی که به صورت ابتدایی به ذهن بنده می رسید، این دو حرکت است:
1- این حلقه تمرکز کند بر ارتباط گیری بین نخبگان در حوزه و دانشگاه و میزی برای مباحثه و گفتگو فراهم کند. از رهگذر این تعامل و مباحثه، در بین نخبگان، جبهه سازی اتفاق بیفتد تا جبهه با قدرت خودش که از مقبولیت بالایی برخودار است، بتواند تغییراتی را رقم بزند.
البته باید توجه داشت که این جبهه، لزوما به همین نظرات استاد و حلقه نمی رسند. شاید به چرخه و ایده مادری دیگر برسد. و طبیعتا حلقه هم پایبند به همین نتایج است. اساسا در این طرح حلقه اندیشه کلامی، فقط زمینه جبهه را فراهم می کند و خودش از امتیاز ویژه ای برخوردار نیست.
حال در این طرح، اینکه فتوت باید به دنبال چه کسانی برود و چه کسانی را باید پای کار بیاورد و اصلا چه کسانی پای کار می آیند، خودش نیازمند تأملات جدی و گسترده است.

2- استاد و افرادی از این حلقه به جایگاهی برسند که دارای مقبولیت وسیعتری در میان نخبگان مخصوصا طلاب شوند. در اذهان نخبگان، به عنوان یک اندیشمند و تئوریسین خاص شناخته شوند یا مسئول نهاد یا جایگاه خاصی شوند. و بعد از آن از امکانات در اختیار، برای همراهی نخبگان و بکار گیری آنان استفاده کنند و سپس به تسهیل گری برای جبهه سازی و بعد تغییر ساختار ها بپردازند. البته در این طرح هم باید بین این نظرات حال حاضر و نظرات نخبگان، رفت و برگشتی رقم بخورد و نتیجه مبنای کار قرار گیرد.

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش چهار (ایده فرهنگی مادر)

حالا چرخه پیشرفت فرهنگی چه نسبتی با ایده فرهنگی مادر دارد؟

بر اساس الگوی ارائه شده، ایده فرهنگی بناست، توسط عاقله تولید شود و بر اساس آن گفتمان سازی شود و این چرخه تکمیل شود.

یعنی جایگاه ایده فرهنگی مادر، ذیل هدایت های رهبری و عاقله فرهنگ است. و طرحی است برای طراحی گفتمان و اقدام به گفتمان سازی. در واقع ایده فرهنگی مادر تعیین کننده این است که چه چیزی را گفتمان کنیم و این گفتمان به دست چه کسانی باید برسد.

چرخه پیشرفت در واقع نقشه عملیاتی برای ایده فرهنگی مادر است.

این ایده می تواند ابتدائا ساده تر تولید شود و در فرایند چرخه نو به نو تکمیل شود و ارتقا یابد و حجم گسترده تری از عاقله فرهنگ را درگیر خود کند.

اساسا الگوی چرخه، و بازسازی دوباره، باعث می شود از نقاط روشن ولو کوچک و اندک، بتوان شروع کرد و تا ابعاد گوناگون و مفصل دست یافت.

فهرست مباحث چرخه ی پیشرفت 3 ( +تجمیعی)

 

  • اهمیت فرهنگ
  • ما دوام آورده ایم
  • ولی پر مشکل و پر مساله ایم
    • توصیف وضعیت موجود
      • کاستی ها
      • ظرفیت ها
        • برخی پیشرفت های فرهنگی
      • بایدها
    • اصلی ترین مساله
    • ایده ی رهبری
      • بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور
        • مراد؟
          • دو معنای فرهنگ
            • فرهنگ به معنای عام
            • فرهنگ به معنای خاص
          • معنای مهندسی فرهنگ
            • مطلوبیت های نظام ارزشی
          • معنای مهندسی فرهنگی
            • پیوست فرهنگی
          • معنای معماری فرهنگ
          • معنای معماری فرهنگی
          • مدیرت فرهنگ
          • تغییر فرهنگ
          • فرهنگ مطلوب
          • هویت و نقش فرهنگ
          • ساختار فرهنگ
          • کار سطحی و تحول
          • زیرساخت تحول
            • تصور، تصدیق و عزم تحول
            • کانون انرژی جدید
            • تغذیه از یک ایده ی غنی
            • شناخت و استفاده ظرفیت های متنی
            • استفاده از الگوی بدون انسداد
              • استفاده ی حضرت امام از الگوی دو هسته ای
            • ما چه کردیم؟
              • عدم قرائت درست از ایده ی ایشان
              • نداشتن ایده ی تمدنی و ایده ی نخبگانی
              • سهل اندیشی در مورد تحقق ایده
              • عدم تفسیر درست از فرصتی که رهبری فراهم کردند بخاطر عجله
            • باید چه میکردیم؟
              • طراحی پر مولفه ی بلند مدت
              • هماهنگی بین نیروهای جوان فرهنگی
                • بالا آوردن برخی اقدامات شاخص فرهنگی
              • پیدا کردن ایده ی محوری و بازبینی ساختارها بر اساس آن
              • گفتمان سازی برای آن ایده
            • نظریه ی پیشرفت فرهنگی
              • اوصافی از نظریه ی پیشرفت
              • دو لایه ی نظری
                • لایه ی بنیادین معنی کننده و ترسیم گر پیشرفت
                • لایه ی بیانگر روند پیشرفت
              • تفاوت با الگوی پیشرفت
              • جایگاه نظریه ی پیشرفت
              • چرخه ی پیشرفت فرهنگی
                • چرخه
                • الگوی دورانی
                • سوال خوب
                • عناصر چرخه
                  • رهبری انقلاب
                    • نظریه ی حاکمیت نوین
                      • حاکمیت نه حکمرانی
                        • حاکمیت الله
                        • ولایت امام معصوم ع
                          • جایگاه
                          • عصر غیبت
                            • تفسیر ظهور
                          • ظهور
                          • انتظار
                          • تکمله
                            • ولایت فقیه
                              • تلاقی نخبه گرایی و آیین امامت
                              • اقتدارات و ظرفیت های اختصاصی مکتب سیاسی شیعه
                              • مفهوم ولایت و فهم هایی که بوساطه ی آن برای ولی فقیه ایجاد میشود
                                • در نسبت با خدا
                                • در نسبت با ولی عصر ارواحنا فداه
                                • در نسبت با مردم
                                • حکمت
                                • معنای ویژه ی هدایت رهبری
                              • نخبه گرایی
                              • امامت امت / نقش مردم
                            • عاقله ی فرهنگ
                              • ضرورت
                                • آسیب های نبود عاقله
                                • فواید حضور عاقله
                                • نسبت عاقله و حال و هوای اداری
                                • تعریف عاقله ی فرهنگ
                                • نقش عاقله ی فرهنگ
                                • ظرف پدیدایی عاقله ی فرهنگ
                                  • ویژگی های ظرف پدیدایی
                                    • اشراف اطلاعاتی
                                    • حرارت مسئولیت حاکمیتی
                                    • تراث عقل و اندیشه
                                  • نسبت این ظرف با محیط اداری
                                  • نارسائی محیط های علمی
                                  • درد های تمدنی و نبود الگو، فرهنگ ظرف پدیدایی
                                    • تراز محجور
                                  • تلاش های رهبری
                                    • اتاق فکر معاونت فرهنگی دفتر رهبری
                                    • هیات ها ی امنا
                                    • اندیشکده ها و جامعه ی اندیشگاهی
                                    • هیات های اندیشه ورز
                                      • هیات اندیشه ورز بسیج
                                      • هیات اندیشه ورز قرارگاه قرب بقیة الله(عج)
                                    • یک ارتقا : عاقله ی مرکزی و عاقله های خرد
                                      • هیات اندیشه ورز مجلس خبرگان رهبری
                                      • مرکز راهبردی حوزه و روحانیت
                                      • برآیند کلی از مطلوب ایشان در این زمینه
                                    • حال چه باید کرد؟
                                      • روش پیگیری این خواسته
                                        • امامت امت
                                        • حلقه های میانی
                                      • نخبگان دعوت ساز
                                        • اوصاف
                                        • وظایف
                                      • نخبگان راهبر میانی
                                        • اوصاف
                                        • وظایف
                                      • نخبگان دانش ساز
                                        • اوصاف
                                        • وظایف
                                          • گروه های اقدام
                                          • چرخه ی کامل پیشرفت
                                        • عناصر در صحنه
                                        • نحوه ی دست دادن آنها به هم
                                          • چهره ی جریانی
                                          • یک جمع بندی
                                          • چهار الگوی پیشبرد کار
                                            • الگوی کند و زمان بر
                                            • الگوی سریعتر
                                          • نسبت این الگو با الگوی قبل
                                            • الگوی نیمه سریع
                                            • الگوی متوسط (چشمه ی عزم)
                                          • توصیف الگو
                                            • اوصاف جمع
                                            • اوصاف حرکت
                                            • ارتباط با نخبگان
                                            • ارتباط با قیام جوانان
                                            • زیست این جمع
                                            • پیامدهای این گونه بودن
                                            • وصف رشد تصاعدی جمع در طول زمان در صورت رعایت شرایط
                                            • نمونه هایی از ارزش های چنین مجموعه ای
                                              • ایده ی فرهنگی مادر
                                                • سه حاجت سریع دولت انقلابی امروز
                                                • وزارتخانه های مختلف و ارتباط شان با فرهنگ
                                                • نسبت وضعیت موجود با وضعیت تراز پیشرفت ایرانی اسلامی
                                                • یک نکته ی مغفول: فروپاشی و ناحکمرانی تدریجی فرهنگ
                                                • لزوم ایده مادر و آثار حضور آن
                                                • تاکید بیشتر بر خلق مردمی سخن
                                                • نسبت ایده ی مادر و مطلوبیت های خرد
                                                • نسبت ایده ی مادر و بسط تمدنی
                                                • چگونگی پیگیری ایده ی مادر در صورت نبود عاقله
                                              • گفتمان پایه
                                                • تعریف گفتمان از دیدگاه رهبر انقلاب
                                                • نسبت گفتمان و طرح اصلاحی رهبری
                                                • دو ساحت گفتمان
                                                  • اندیشه ی پایه توحیدی
                                                    • اندیشه پایه توحیدی و هویت تدمنی نوین شیعه
                                                    • نماز عهده دار بیان و تکرار اندیشه پایه توحیدی
                                                    • حادثه ای قابل توجه : کثرت ایرانیان نمازخوان
                                                  • نگرش های بنیادین معطوف به فرهنگ
                                                • مخاطب گفتمان پایه
                                                • اقتدارات گفتمان
                                                • حلقه مفقوده
                                                  • هویت نخبگانی و اندیشه های انقلاب
                                                  • نیاز به درگیر شدن نخبگان
                                                • طراحیهای راهبردی / الگوی پیشرفت فرهنگی
                                                • گفتمان قیام فرهنگی
                                                • قیام: نخبگان، متولیان، متدینان
                                                • حلقه های میانی راهبر فرهنگ
                                                • کار فرهنگی / حل مساله : پیشرفت
                                                • نهضت کادر سازی
                                                • خلق علوم فرهنگی
                                                  • راه تولید علوم انسانی
                                                  • قیام فرهنگی منبع پر الهام
                                                  • تجربه نگاری
                                                  • آسیب شناسی وضعیت فعلی و نیاز به گفتمان سازی
                                                • روایت پیشرفت

 

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش سه (چرخه پیشرفت فرهنگی)

چرخه پیشرفت فرهنگی چه می گوید؟

این الگو چند پیام اصلی دارد:

اول آن که این چرخه نسبت بین ولی با نخبگان و مردم را بیان می کند. این رابطه را یک چرخه می داند که پیشرفت یکی بر سایر عناصر این چرخه موثر است.

این چرخه در واقع پاسخی است به نسبت بین حاکمیت خدا، ولایت معصوم، ولایت فقیه، نخبه گرایی و مردم سالاری، خاصه در حوزه فرهنگ.

دوم آن که در این چرخه برخی غناصر پررنگ تر شده اند. عاقله نخبگانی، حلقه های میانی، که همه نقش واسط را دارند. یعنی حلقه های وصل و ترجمه کننده و امتداد دهنده سخن بین یک حلقه اصلی با حلقه دیگر. از این رو این چرخه، یک طرح اصلاحی است.

سوم آن که این چرخه درصدد بیان آن است که ولی با مردم و در مردم می اندیشد. او با مردم رشد میکند و الهامات و ایده های ناب تری ارائه می کند.

چهارم آن که نخبگان دیده می شوند. اهمیت می باند و نقش واقعی ایفا می کنند.

پنجم آن که مردم موثرند. مردم در مسیر رشد هستند. نگاه تربیتی و فرهنگی لحاظ شده است. علاوه بر آن مردم به رشد همدیگر و اولیایشان کمک می کنند. در واقع مردم در کار رشد و پیشرفت همدیگر هستند.

ششم آن که جایگاه طراحی های رهبردی و برنامه ریزی های عملیاتی دیده و لحاظ شده است.

هفتم آن که تجربه نگاری، ثبت وقایع، و تاسیس علوم فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است. نسبت به بازرخوددهی و رشد آن طرح ارائه شده است.

و البته این چرخه از بسیاری از اندیشه های بنیادین و مبانی جهان بینی و انسان شناسی اسلامی و روشی تغذیه می کند و در الگوی ارائه شده، مورد لحاظ قرار گرفته اند.

همچنین این چرخه اولا توجه به اصلاح الگوی حل مسئله برای پیشرفت فرهنگی است. الگویی که با همه مبانی قبلی متناسب باشد.

فهرست مباحث چرخه ی پیشرفت 2

در ادامه ی یادداشت قبل

  • نظریه ی پیشرفت فرهنگی
    • اوصافی از نظریه ی پیشرفت
    • دو لایه ی نظری
      • لایه ی بنیادین معنی کننده و ترسیم گر پیشرفت
      • لایه ی بیانگر روند پیشرفت
    • تفاوت با الگوی پیشرفت
    • جایگاه نظریه ی پیشرفت
    • چرخه ی پیشرفت فرهنگی
      • چرخه
      • الگوی دورانی
      • سوال خوب
      • عناصر چرخه
        • رهبری انقلاب
          • نظریه ی حاکمیت نوین
            • حاکمیت نه حکمرانی
              • حاکمیت الله
              • ولایت امام معصوم ع
                • جایگاه
                • عصر غیبت
                  • تفسیر ظهور
                    • ظهور
                    • انتظار
                    • تکمله
              • ولایت فقیه
                • تلاقی نخبه گرایی و آیین امامت
                • اقتدارات و ظرفیت های اختصاصی مکتب سیاسی شیعه
                • مفهوم ولایت و فهم هایی که بوساطه ی آن برای ولی فقیه ایجاد میشود
                  • در نسبت با خدا
                  • در نسبت با ولی عصر ارواحنا فداه
                  • در نسبت با مردم
                  • حکمت
                  • معنای ویژه ی هدایت رهبری
              • نخبه گرایی
              • امامت امت / نقش مردم
        • عاقله ی فرهنگ
          • ضرورت
            • آسیب های نبود عاقله
            • فواید حضور عاقله
            • نسبت عاقله و حال و هوای اداری
            • تعریف عاقله ی فرهنگ
            • نقش عاقله ی فرهنگ
            • ظرف پدیدایی عاقله ی فرهنگ
              • ویژگی های ظرف پدیدایی
                • اشراف اطلاعاتی
                • حرارت مسئولیت حاکمیتی
                • تراث عقل و اندیشه
              • نسبت این ظرف با محیط اداری
              • نارسائی محیط های علمی
              • درد های تمدنی و نبود الگو، فرهنگ  ظرف پدیدایی
                • تراز محجور
              • تلاش های رهبری
                • اتاق فکر معاونت فرهنگی دفتر رهبری
                • هیات ها ی امنا
                • اندیشکده ها و جامعه ی اندیشگاهی
                • هیات های اندیشه ورز
                  • هیات اندیشه ورز بسیج
                  • هیات اندیشه ورز قرارگاه قرب بقیة الله(عج)
                    • یک ارتقا : عاقله ی مرکزی و عاقله های خرد
                  • هیات اندیشه ورز مجلس خبرگان رهبری
                  • مرکز راهبردی حوزه و روحانیت
                  • برآیند کلی از مطلوب ایشان در این زمینه
              • حال چه باید کرد؟
                • روش پیگیری این خواسته
                  • امامت امت
                  • حلقه های میانی
                    • نخبگان دعوت ساز
                      • اوصاف
                      • وظایف
                    • نخبگان راهبر میانی
                      • اوصاف
                      • وظایف
                    • نخبگان دانش ساز
                      • اوصاف
                      • وظایف
                  • گروه های اقدام
                  • چرخه ی کامل پیشرفت
                    • عناصر در صحنه
                    • نحوه ی دست دادن آنها به هم
                • چهره ی جریانی
                • یک جمع بندی
                • چهار الگوی پیشبرد کار
                  • الگوی کند و زمان بر
                  • الگوی سریعتر
                    • نسبت این الگو با الگوی قبل
                  • الگوی نیمه سریع
                  • الگوی متوسط (چشمه ی عزم)
                    • توصیف الگو
                      • اوصاف جمع
                      • اوصاف حرکت
                      • ارتباط با نخبگان
                      • ارتباط با قیام جوانان
                      • زیست این جمع
                      • پیامدهای این گونه بودن
                      • وصف رشد تصاعدی جمع در طول زمان در صورت رعایت شرایط
                      • نمونه هایی از ارزش های چنین مجموعه ای
        •  

فهرست مباحث چرخه ی پیشرفت1

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با نزدیک شدن به پایان جلسات چرخه ی پیشرفت، سلسله جلساتی که زوایای مختلف و متعدد یک نظرگاه تمدنی و مهم به حل مساله ی فرهنگی را بررسی میکرد، شایسته است به عنوان خروجی این مباحث یک «دریافت» را بین خودمان تضمین کنیم.

برای آنکه بتوانیم ظرایف این دریافت را بررسی کنیم و از تضمین مساله ی مذکور مطمئن شویم لازم است در ابتدا نگاهی از بالا به سیر مباحث مطرح شده از ابتدای مباحث تا به حال بیاندازیم.

تلاشی اجمالی در این راستا انجام گرفته که طبق آن سیر سرفصل های این سلسله مباحث از ابتدا تا به اینجای کار به این ترتیب است:

 

  • اهمیت فرهنگ
  • ما دوام آورده ایم
  • ولی پر مشکل و پر مساله ایم
    • توصیف وضعیت موجود
      • کاستی ها
      • ظرفیت ها
        • برخی پیشرفت های فرهنگی
    • بایدها
  • اصلی ترین مساله
  • ایده ی رهبری
    • بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور
      • مراد؟
        • دو معنای فرهنگ
          • فرهنگ به معنای عام
          • فرهنگ به معنای خاص
        • معنای مهندسی فرهنگ
          • مطلوبیت های نظام ارزشی
        • معنای مهندسی فرهنگی
          • پیوست فرهنگی
        • معنای معماری فرهنگ
        • معنای معماری فرهنگی
        • مدیرت فرهنگ
        • تغییر فرهنگ
        • فرهنگ مطلوب
        • هویت و نقش فرهنگ
        • ساختار فرهنگ
        • کار سطحی و تحول
        • زیرساخت تحول
          • تصور، تصدیق و عزم تحول
          • کانون انرژی جدید
          • تغذیه از یک ایده ی غنی
          • شناخت و استفاده ظرفیت های متنی
          • استفاده از الگوی بدون انسداد
            • استفاده ی حضرت امام از الگوی دو هسته ای
      • ما چه کردیم؟
        • عدم قرائت درست از ایده ی ایشان
        • نداشتن ایده ی تمدنی و ایده ی نخبگانی
        • سهل اندیشی در مورد تحقق ایده
        • عدم تفسیر درست از فرصتی که رهبری فراهم کردند بخاطر عجله
      • باید چه میکردیم؟
        • طراحی پر مولفه ی بلند مدت
        • هماهنگی بین نیروهای جوان فرهنگی
          • بالا آوردن برخی اقدامات شاخص فرهنگی
        • پیدا کردن ایده ی محوری و بازبینی ساختارها بر اساس آن
        • گفتمان سازی برای آن ایده

کتاب «باغبانی فرهنگ»

در خصوص فرهنگ نظریات متعدد و متنوعی وجود دارد؛ عمده و کلان در این باب دو نظریه است؛‌ یکی رهایی فرهنگ با این پشتوانه که اساسا امکان مدیریت و کنترل فرهنگ وجود ندارد و در مقابل نظریه‌ای که می‌خواهد فرهنگ را کاملا مدیریت و کنترل کند.

امّا در این میان همانگونه که انقلاب اسلامی، در جهانی سراسر ناامیدی از راهی غیر از شرق و غرب، شگفتی‌ آفرید و درخشید؛ اندیشه‌ها ونظریه‌های برآمده از این انقلاب هم به همین نحو شگفتی‌آفرین و راه سوم هستند.

در کتاب “باغبانی فرهنگی” اثر فرزاد جهان بین؛ نظریه‌ای از اندیشه حضرت آقا استخراج شده است و به تعبیر بهتر به دنبال تبیین دیدگاه و نظریه ایشان در باب فرهنگ هستند؛ نظریه‌ای که راه سومی غیر از دو راه مذکور در صدر یادداشت را پی‌گرفته است.

این اثر نظریه «باغبانی فرهنگی» که عنوان اثر هم می‌باشد، تبیین می‌کند و با بیان مبانی نظری و استخراج اصول از این مبانی، این نظریه را کشف و تبیین می‌کنند. در واقع پشتوانه‌ی محکمی برای این نظریه برپا می‌کنند؛ بر خلاف دیگر آثاری که برای پرداخته به اندیشه و نظریه‌ی رهبری در موضوعی، صرفا نقل بیانات می‌کنند و کاملا با روش خشک اخباری با بیانات برخورد می‌کنند و حتی در تفحص هم متسک به روش اخباری می‌شوند؛ برخلاف اکثر آثار قبلی این نوشته به لحاظ روشی به صورت بسیار منظم و با پشتیبانه به بررسی نظام اندیشه و نظریه رهبری پرداخته‌اند و حتی اگر کسی با محتوا که فرهنگ و باغبانی فرهنگی باشد هم ارتباط نمی‌گیرد و یا احیانا نقدی به محتوا دارید، با مطالعه این اثر از این روش می‌تواند بهرمند وافری ببرد.

و در پایان اینکه این اثر بیشتر از آنکه کتاب باشد، یک مقاله است؛ یک مقاله علمی پژوهشی. با این دید به سمت این اثر بروید تا استفاده‌هایتان بیشتر باشد.

ید واحده

«همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند.» ۵ آبان1401

با طولانی شدن اغتشاشات و درگیری ها در سطح جامعه خیلی ها به فکر این افتادند که چه کار باید بکنیم و چه نقشی را ایفا کنیم. حضرت آقا راه حل مقابله با تحرکات دشمن و آشوب های داخلی را «ید واحده» شدن همه افراد، از دستگاه های امنیتی تا عموم مردم دانسته اند. این ید واحده یک پیوستار است که از دستگاه های مسئول، نخبگان فرهنگی، روحانیت و مبلغین و عموم مردم را در بر می گیرد.
دستگاههای امنیتی متناسب با وظایفشان تقریبا دارند مطلوب عمل میکنند لکن فعالان عرصه فکر و تبلیغ عملا نقش ویژه ای در صحنه ایفا نمیکنند. بار گفتمان صحنه و حرفی که باید از طرف جبهه خودی بالا بیاید عملا فقط بر دوش حضرت آقاست و نخبگان، به ویژه نخبگان حوزوی به شدت منفعل یا ساکتند. طبیعتا وقتی فکر و ادبیات تولید نشود، نهضت تبلیغی هم شکل نمی گیرد. چون مبلغین زبان مان بسته می شود و حرفی برای گفتن ندارند. حوزه امروز در واقع ساکت نیست، حرف میزند، لکن چون حرف ویژه ای ندارد. حرفش کلیشه ای است و نیاز صحنه نیست. نهایتا تکرار فرمایشات رهبری است. لذا نهضت تبلیغی شکل نمی گیرد و تا زمانی که نهضت تبلیغی شکل نگیرد مردم هم نمی توانند به صحنه بیایند لذا این پیوستار ید واحده که مشت محکمی بر سینه دشمن است شکل نخواهد گرفت. در فضایی که نخبگان اینگونه ساکتند ( البته برخی فعالند لکن بسیار کم تعدادند) و نقش تولید فکر و ادبیات فقط بر عهده رهبری است، باید همین فرمایشات رهبری به جد دنبال شود، مباحثه شود، فکر شود و در نهایت همان ها سر دست گرفته شود و به گوش مردم رسانده شود.
لکن یادمان باشد این چرخه معیوب است. یک حلقه کم است. جبهه انقلاب از فقدان عاقله رنج میبرد. نخبگان در جایگاه خود حاضر نیستند و فرمایشات ولی را به ذهن مردم نمی رسانند.

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش دو (مفاد گفتمان جامع)

مفاد گفتمان جامع باید ارکان هویت شیعی را نشانه بگیرد.

از این حیث اخوت عمیقا در این تراز است. اخوت، مواسات و ولایت.

ولایت رکن اصلی هویت شیعی است. این گزاره را مجموعه اعتقادات و همچنین آیات و روایات متواتری به بیان های مختلف تبیین کرده اند. از آثار ولایت، توجه به انسان کامل به عنوان تعریف انسان و پیوند با او است.

پیوند اجتماعی با ولی، ذیل اخوت شکل می گیرد. از این منظر هرچه معنای عمیق تری از اخوت در ذهن و اندیشه جامعه شکل بگیرد، به اتصال عمیق تری با ولی دست می یابیم.


حق جویی، حق خواهی و حق طلبی رکن دیگر هویت شیعی است. ظلم ستیری و عدالتخواهی، روی دیگر این حق خواهی است. در نگاه قاهر و مسیطر توحیدی، آزاداندیشی یعنی حق خواهی. و آزاداندیشی می تواند تامین کننده این حق جویی و حق طلبی باشد.


جوهر اصلی در مکتب امام، رابطه دین و دنیاست. اساسا اسلام حقیقی به دنبال سلوک در دل دنیا و رسیدن به آخرت از دنیاست. شاید لا رهبانیة فی الاسلام و رهبانیة امتی الجهاد توجه به همین معنا باشد. نه نفی دنیا و نه توجه صرف به دنیا مورد تایید اسلام نیست. بلکه اسلام به دنبال ساخت دنیا و آباد کردن آخرت انسان است. به همین معنا دنیا مزرعه آخرت است. این نگاه علاوه بر توجه به آخرت، دنیا را نیز ارزشمندتر می کند. و بعدی معنوی و در مرتبه ای بالاتر به دنیا می دهد. زندگی گرایی یک نگاه پایه در اندیشه اسلامی است.

گذشته از آن که در زندگی گرایی می توان رئوس سبک زندگی اسلامی را جستجو کرد.

 

حفاظت شده: نسبت چرخه پیشرفت فرهنگی با بازسازی ساختارهای فرهنگی

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

مفهوم زهد و نُصح و نقش و نسبت آنها با علم ورزی(در بیان نسبت سبک زندگی دینی و تولید علم)

در یادداشت سابق به اهمیت علم در اسلام پرداخته شد و به دعای معروف امام زمان عج الله و طلب علم و معرفت و نسبت معرفت و علم اشاره شد..

در نوشتار حاضر به بخش دیگری از دعای حضرت در حق علماء که نوعی از لوازم طرفینی علم و سبک زندگی دینی را نشان میدهد میپردازیم..

حضرت در ادامه ی دعای شریف اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ….  فرموده اند …وتَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِيحَةِ….

اینکه حضرت از میان اینهمه صفات در حق علماء روی این دو صفت دست گذاشته اند نشان از نقش ویژه ی این صفات در مسیر علم دارد.

در مورد اینکه زهد چه نسبتی با حکمت و علم دارد میتوان از سایر روایات استفاده کرد.

در حدیثی از حضرت رسول خطاب به اباذر آورده شده که فرموده اند:

يَا أَبَاذَرٍّ، مَا زَهِدَ عَبْدٌ فِي الدُّنْيَا إِلَّا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ، وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ الدُّنْيَا وَ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا، وَ أَخْرَجَهُ مِنْهَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ. .(کافی جلد2 صفحه 128)

از امام صادق نقل شده است که فرمودند:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن زَهِدَ في الدنيا ، و لم يَجزَعْ مِن ذُلِّها ، و لَم يُنافِسْ في عِزِّها ، هَداهُ اللّه ُ بغَيرِ هِدايَةٍ مِن مَخلوقٍ ، و عَلَّمَهُ بغَيرِ تَعلِيمٍ ، و أثبَتَ الحِكمَةَ في صَدرِهِ و أجراها على لِسانِهِ .(کافی جلد2 صفحه 128)

در این روایات به بخشی از ارتباط وجودی زهد و إفاضه ی علم إشاره شده است.

شهید مطهری زهد را شرط اصلی علم افاضه ای میدانند و معتقدند ایندو پیوند ناگسستنی با هم دارند.

در مورد معنای زهد البته چند معنا در روایات و لسان علماء وجود دارد که همه قابل بازگشت به یک روح معنا هستند.

برخی از روایات زهد را دوری از حرامهای دنیوی دانسته اند.

برخی از علمای اخلاق به ترک دنیا  و برخی به دل کندن از دنیا تفسیر کرده اند.

امام خمینی ره زهد بمعنای اول را یک فعل جوارحی و زهد بمعنای دوم را یک فعل جوانحی و قلبی میدانند.

در حديثي از امام علي عليه السلام نقل شده که فرموده اند: زهد به معناي اجتناب و دوري از حرام دنيا است.

همچنين در حديث ديگري مي فرمايند: زهددر دنيا به ضايع نمودن مال و يا حرام نمودن حلال بر خود نيست، بلكه زهد در دنيا آن است كه به چيزي كه در دست دارى مطمئنتر نباشى از آنچه در دست خداوند ّعزوّجل است.

 

بعد از صفت زهد، صفت دیگری که حضرت آنرا برای علماء ضروری دانسته اند و آنرا از خداوند مسألت نموده اند صفت نصیحت است.

نُصح در لغت بمعنای خلوص تام است و در روایات هم بمعنای اخلاص و هم بمعنای خیرخواهی به کار رفته است.

 

بنابراین اگر علماء از دوصفت زهد و اخلاص . خیرخواهی در پرداختن به علم بی بهره و دلبسته به دنیا باشند و در مسیر تعلیم و تربیت اخلاص نداشته باشند نمیتواند تاثیر شگرفی در مسیر تولید علم بگذارند و یا تاثیرات مخرّبی خواهند گذاشت.

 

 

گام های پیشرفت امام 3

حلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
د و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی خیلحلول انقلاب اسلامی در دورانی که امیدی به به بیدار درحال فروکش کردن بود و جنبش های اصلاحی در ایران هر آن چه داشتن به میدان آورده بودند چون صاعقه ای بود در شب ظلمانی حیات جامعه ایرانی.
انقلاب اسلامی همان طور که معجزه آسا رقم خورد و عصای خمینی بود در برابر ساحران غرب و ید بیضا امت ایرانی در برابر چشم جهانیان به همان سرعت معجزه آسا خودش را سامان داد و انضباط اجتماعی رقم زد.
انقلاب اسلامی خیلی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.
ی سریع با گذر از تصویب قانون اساسی و انتخابات متعدد وارد سازندگی شد ،سازندگی که امام سعی می کرد گفتمان به جامانده از نظام پهلوی را تغییر بدهد.

تبیین گفتمان خدمت: در تاریخ معاصر ایران قدرت در تناقض جدی با خدمت بود، قدرت نیامده بود تا سایه بر زندگی بگسترد، قدرت نیامده بود تا حقوق را استیفا کند قدرت آمده تا قدرت بر خود بیفزاید. قدرت و خدمت هیچ گاه قرین هم نمی شدند هر آن کس که قدرت داشت و در کانون مراکز قدرت و ثروت جمع شده بود ذلت مردم را بر خدمت آنها ترجیح میداد . اما گفتمان خدمت با همه پشتیان های الهیاتی خود تصویر از دیگری از قدرت برای مردم رقم زد. و اساسا دولت برای قدرت خود از خدمت ارتزاق می کرد.

گفتمان همه مسولیم گفتمان متقارن خدمت بود که این بار مخاطبش توده مردم بود. برای ان که قیام الله تجلی جدید پیدا کند و اراده منزوی شده مردم ایران به فعلیت برسد تاجامعه از ثمرات آن بهره ببرد و برای این که هویت جامعه پر شتاب تر فصل اخیر خود را رقم بزند بعد از انقلاب خمینی در دیدار های مختلف مردم مردم را به حل مشکلات از سوی خودشان دعوت می کرد. تا تصویر رایج حل مساله از بالا به پایین از بین برود و از سوی دیگر همان طور که مردم علت محدثه انقلاب بودند علت مبقیه آن نیز باقی بمانند.

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش یک (اثاره هویت شیعی)

مبتنی بر شناخت واقعی از مردم ایران، و سه انتخاب بزرگ و تاریخی این ملت، یعنی اسلام، تشیع و انقلاب، یک راهبرد انتخاب می شود: اثاره هویت شیعی

این هویت در ملت ایران و حتی جهان اسلام ریشه های تاریخی دارد. و عمیقا فطری است. فطرتی که با شریعت اسلامی، با اخلاق و احکام و با سنت ها و شعائر دینی و مذهبی هدایت شده، رشد و کمال یافته تا به امروز رسیده است. بی توجهی به این سرمایه بزرگ یک خسارت بزرگ است.

مردمی که صدها سال است در فرهنگ و آیین و آداب و رسومشان، اسم و رسم اهل بیت، یعنی انسان های کامل آرمانی نهادینه شده. ظلم ستیزی، عدالتخواهی، حق جویی، وفاداری، شجاعت، سخاوت، دستگیری از محرومین و مظلومین، اخوت و برادری، انفاق و ایثار و مواسات، خدمت رسانی، احترام به بزرگترها، علما، والدین، اساتید و …، احترام به انسان، رحمت دانستن زنان و دختران، توجه و احترام عمیق به خانواده و… ریشه های تاریخی در نسل های متعدد این مردم دارد. این مردم رشد یافته و تربیت شده یک مکتب اعجاز آمیز الهی هستند.

رویکردهای توحیدی و تربیتی و فرهنگی، اثاره هویت شیعی را پشتیبانی می کنند.

و هویت شیعی، است که می تواند حکومت و تمدن را تامین کند.

راستی ارکان هویت شیعی چیست؟

تلاشی برای فهم چرخه پیشرفت فرهنگی- بخش صفر

پیش از پرداختن به ایده فرهنگی و چرخه پیشرفت فرهنگی، کمی ذهنیت های اولیه و سطحی ام را مرور می کنم:

ایده اصلاحی باید بر اساس مزیت ها و نقاط قوت مبتنی بر جهان بینی توحیدی، فطری، تربیتی، فقهی، حکومتی و با الگوی شریعت شیعی وطرح ائمه و جریان سازی ایشان باشد.

راه حل قطعی و ضروری کدام است؟ ابتدا باید سمت و سو ها و مطلوبیت ها و اهداف را معین کرد.

واقعا هدف ما چیست؟

بعد از تعیین تکلیف هدف، باید تعیین کرد کدام مسیر یا راه ها برای این هدف وجود دارد و هر کدام چه مزیت هایی دارند؟

در مرحله بعد از بین راه ها اولویت بندی کرد و یک مسیر واحد یا ترکیبی برای رسیدن به این هدف مشخص شود.

در نهایت باید تکلیف را مشخص کرد و بر اساس ایده اصلاحی اقدام کرد.

 

ابعاد و زوایای مختلف برای طراحی پدیده نهضت گفت و گو

بسم الله الرحمن الرحیم

  • برای طراحی یک سازه در جهت پدیده نهضت گفت و گو باید ابعاد و زوایای مختلفی را در نظر گرفت تا بتوان یک طراحی دقیق و حرفه ای برای آن در نظر داشت. در طراحی باید به سوالات زیر پاسخ داد :
    • چرایی گفت و گو ؟
    •  چیستی گفت و گو ؟
    • چگونگی گفت و گو ؟
    • مخاطب گفت و گو ؟
    • محتوای گفت و گو ؟
    •  قالب گفت و گو ( دیالوگ یا مونولوگ یا … ) ؟
    • مکان گفت و گو ؟
    • زمان گفت و گو ؟
    •  روش گفت و گو ( اقناعی ، توجیهی ، جدلی و … ) ؟
    •  اهداف گفت و گو ؟ خروجی گفت و گو ؟
    •  نسبت گفت و گو با مفاهیم ارزشی مانند ازادی و جمهوریت و … ؟
    •  تجسدها و تعین های گفت و گو ؟
    • نمادهای گفت گو ؟
    • بسترهای گفت و گو ( مراد از بستر های گفت و گو انواع فضای های مجازی و حقیقی می باشد )؟
    • مجریان گفت و گو ( مراد از مجریان این است که در این طراحی چه کسی نقش مجری و راهبر پدیده گفت و گو در جامعه می شود ؟ حوزه ، حاکمیت ، مردم و یا … ) ؟
    • سازمان های مرتبط با گفت و گو ( یعنی چه سازمان و ارگان هایی، ایجاد پدیده گفت و گو در جامعه در سبد کاری آن ها قرار می گیرد ) ؟
    • نهاد های مردمی مرتبط با گفت و گو (  یعنی چه نهادهای مردمی، ایجاد پدیده گفت و گو در جامعه در سبد کاری آن ها قرار می گیرد ) ؟
  • این ها بخشی از مسئله هایی می باشد که برای طراحی یک سازه برای پدیده نهضت گفت و گو در جامعه باید به آن پاسخ داد و در یک طراحی حرفه ای و دقیق به آن ها نیاز داریم. البته که این ها فقط سوال هایی است که به صورت کلی درباره طراحی سازه گفت و گو جمع آوری شده است و الا بخشی دیگر از سوالات مختص به ویژگی های آن جمعی است که قرار است مجری و راهبر آن سازه باشند چرا که اقتضائات و شرایط ویژه آن جمع و گروه می تواند طراحی ما را دچار تغییر و تحول های جدی کند.

فناوری های اجتماعی حوزه معنویت بهترین حمله به طرح دشمن

بسم الله الرحمن الرحیم

  • اساسی ترین نیاز انسان مسئله معنویت می باشد. جمهوری اسلامی، مزیت نسبی اش نسبت به تمام حکومت ها و مدل های حکمرانی در دنیا، پاسخ عینی برای مسئله معنویت بشر می باشد. و جهان استکبار تمام معضلش با جمهوری اسلامی همین مسئله معنویت می باشد چرا که پاسخ به معنویت در جمهوری اسلامی شیوه ای جدید از حکمرانی را در دنیا رقم زده است و این باعث شده است که ایران تنها کشوری باشد در که نظم کنونی جهان با طرح استکبار و دنیای مدرن همراهی نکند.
  • حتی می توان اتفاقات خاص پدیده اغتشاشات اخیر را در همین فضا تحلیل نمود چرا که این بار پدیده اغتشاشات در داخل به شدت به قبح شکنی و از بین بردن مظاهر معنویت پرداخته است و در بیرون از ایران ، به کمک سلبریتی ها و جریان های دیگر به دنبال این است که یک تصویر زشت و زننده از ایران نشان دهد. همه این کارها را می توان در این جهت معنا کرد که دنیای مدرن و استکبار جهانی به دنبال آن است که به جامعه جهانی نشان دهد که نسخه حکمرانی ایران صحیح نیست تا آن فناوری های اجتماعی در حوزه معنویت دیده نشود و مورد توجه قرار نگیرد.
  • اما در این میان اگر لایه سیاست گذاران فرهنگی در جمهوری اسلامی هوشیار باشند باید سعی بر آن کنند که فناوری های اجتماعی حوزه معنویت را به شدت تقویت و تکثیر کرده تا با این کار نقشه اصلی دشمن را خنثی کند.
  • پدیده اربعین، سرود سلام فرمانده ، راهیان نور ، هیئت ، مواسات و … برخی از آن فناوری های اجتماعی حوزه معنویت می باشند.

گفتمان، چیست و چگونه شکل می گیرد؟ (2)

💠گفتمان، چیست و چگونه شکل می گیرد؟ (2)💠

🔹 چهارمین شرط موثر در تحقق گفتمان، نوع روابط اجتماعی میان آن مردم است. هرچه نسبت ارتباط مردم باهم عمیقتر و واقعی تر باشد، زمینه برای شکل گیری یک امر در میان همه، فراهم تر است.
البته مراد از ارتباط عمیق میان مردم، یک ارتباط پوشالی و اعتباری نیست. مراد یک ارتباط واقعی و فطری است. ارتباط واقعی یعنی مردمی که در فکر و ایدئولوژی و بعد احساسات و شعارها، شبیه هم باشند. نه صرف اینکه در یک هدف سطحی باهم هم هدف و هم راه باشند.
در این محیط، چون اکثر انسانها منطق فکر و عواطف و عملشان یک چیز است و از یک منشأ سرچشمه می گیرد، لذا اگر امری مطابق فکر و قلب عده ای از آنها باشد، احتمال زیاد مطابق فکر و قلب دیگر افراد هم خواهد بود.

🔹 پنجمین شرط که در شکل گیری یک گفتمان موثر است، ذکر است. که مقابل آن غفلت است. انسان چون دارای چند بعد در این دنیای مادی است، دچار تکثر می شود. تکثر، او را به سمت غفلت می کشاند. انسانی که از امری غافل است، مانند این است که اصلا آن را نمی داند. یعنی آن علم، خاصیت خودش که حرکت است را از دست می دهد. خلاصه اینکه چیزی به گفتمان تبدیل می شود که به ذهنیت مردم تبدیل شده باشد. یعنی جلو چشم آنها باشد و در اندیشه آنها حاضر باشد.
مهمترین چیزی که امروزه موجب حضور و عدم حضور یک علم می شود، رسانه و تبلیغات و هنر است. این قدرت رسانه است که می تواند هیمنه علم را از بین ببرد. می تواند کاری کند که انسانی که نسبت به چیزی عالم است، اما آن علم به کارش نیاید. ما باید بدانیم که با انسان سروکار داریم. انسان صرفا از علم و آگاهی های خودش دستور نمی گیرد بلکه انسان از علمی که در نزدش حاضر است، دستور می گیرد. و رسانه در حضور و عدم حضور علم و آگاهی های ما بسیار دخیل است. مگر انسانهایی که خودشان را از این نوع تأثرات رهایی بخشند.
اساسا رسانه است که نیاز و درد و حس توده مردم را جهت دهی می کند. رسانه است که تعیین می کند چه چیزی گفتمان شود. لذا از شرایط اساسی ایجاد گفمان، عملکرد فعال در عرصه رسانه است. درحالیکه رسانه امروز کاملا به دست دشمن است و اوست که بر گفتمان ها کاملا سوار است و ما فقط در حال دفاع هستیم. تا وقتی برای ولنگاری فضای مجازی، کاری نکنیم، برای گفتمان سازی عمومی کار خاصی نمی توانیم انجام دهیم.

گفتمان، چیست و چگونه شکل می گیرد؟ (1)

💠گفتمان، چیست و چگونه شکل می گیرد؟ (1)💠

🔻در جامعه، افراد و گروه های مختلفی هستند و حرفها و سخن های زیادی رد و بدل می شود. چیزهای زیادی مطالبه می شود. خواسته ها و نیازهای زیادی مطرح می شود. علایق و لذت های بیشماری بیان می شوند. اتفاقات تلخ و شیرینی چشیده می شود؛ اما اکثر اینها از همان حالت عبور نمی کنند. یعنی بیشتر از زمان حال خودشان و بیشتر از اطرافیان خودشان، زنده نمی مانند.
🔻چه می شود که یک امر و اتفاقی، مورد صحبت قرار می گیرد؟ شیوع پیدا می کند و سر زبان ها می افتد؟ احساسات و عواطف را بر می انگیزاند؟ و باعث تحریک و انبعاث افرادی می شود؟

🔻می توان چند شرط ذکر کرد که چرا سختی شیوع پیدا می کند:
🔹 شرط اول این است که انسانها دچار یک خلاء و نیاز باشند و چیزی را که فکر می کنند رافع آن نیاز است، بیابند. البته این نیاز و خلأ، باید به قدری شدید و قوی باشد که موجب حرکت انسان برای رفع آن شود. لذا هرچه این درک نیاز، بر یک عقبه اندیشه ای و فکری مستحکم بنا شده باشد، قوی تر است و دیرتر سرد می شود.
بر این اساس یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که باید کاری کنیم که مردم، تعالیم دین و انقلاب که نیاز واقعیشان است را نیاز حس کنند. وقتی به مردم میگوییم حجاب لازم است، باید لزوم و نیاز به آن را برای مردم تبیین کنیم. وقتی میگوییم کمک به استکبار ستیزان جهان لازم است، باید مردم نسبت به اهمیت آن قانع بشوند. حتی ضرورت اصل این انقلاب و استکبار ستیزی خودمان را نیز لحظه به لحظه و نسل به نسل باید تبیین کنیم.

🔹 دومین شرطی که موجب گفتگو و بعد گفتمان امری می شود، این است که آن امر، عواطف و احساسات انسان را به هیجان در بیاورد. در آن حماسه و شور باشد. انسان هایی که هنوز فطرتشان کار میکند، آن را اخلاقی تلقی کنند. چیزی باشد که خلأ آن، موجب درد در قلب انسان شود. و الا امری که انسان آن را مورد نیاز حس کند ولی خلأ آن موجب درد و رنج نشود، بعید است که قدرت فراگیری در میان انسانها را داشته باشد.

🔹 شرط سوم، امید به حل شدن و حل پذیری آن امر است. یعنی اگر انسانها نسبت به چیزی احساس نیاز کنند و از نبود آن درد هم بکشند ولی امیدی برای رسیدن به آن نداشته باشند، بازهم اکثر انسان ها برای آن اقدامی نمی کنند و سخنی از آن نمی گویند. لذا همیشه گفتمان بر امری رخ می دهد که انسان نسبت به آن امید داشته باشد. البته احساس حل پذیری با حل پذیری متفاوت است. شاید چیزی واقعا قابل حل نباشد ولی احساس حل پذیری در میان مردم باشد.
ادامه دارد…

حفاظت شده: ایده فرهنگی مادر

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید:

اهمیت علم در نگاه دین(در نسبت سبک زندگی دینی و تولید علم)

علم در احادیث معصومین با عناوین مختلفی همچون برترین سعادت،راهنما، نجات بخش، زنده کننده ی نفس، روشن کننده ی عقل و میراننده ی جهل یاد شده و برای کسب آن حدّ معینی تعیین نشده است.

عالمان وارثان انبیاء معرفی شده اند و کسب علم یک فریضه ی همگانی است…

در فضیلت علم و علماء روایات زیادی وارد شده است که کتاب فضل العلم کافی در این باب قابل توجه  است…

بعنوان نمونه از امير المؤمنين علي عليه السلام روایت شده كه فرمودند:

أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ..(کافی جلد1 ص 31)

امام زمان عج در دعای شریف:

اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِو……….و وَامْلَأْ قُلُوبَنا #بِالْعِلْمِ و#َالْمَعْرِفَةِ،…وتَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِيحَةِ

با دعای  …وامْلَأ قُلُوبَنَا ِبِالْعِلْم َوِالْمَعْرِفَة… گستردگی نیاز انسان به علم و معرفت را در مسیر تکامل بیان فرموده اند.

البته در این دعای شریف در کنار علم طلب معرفت هم شده که معنایی أخصّ از علم دارد.

آیة الله جوادی آملی در توضیح  تفاوت معرفت و علم میفرمایند:

حضرت ولی عصر عليه السلام همراه علم، معرفت را نيز در دعا از درگاه حق تعالي مسألت نموده است معرفتّ أخص از علم است و به علمي اطلاق ميشود كه با تمييز كامل معروف از غير خود و إدراك خصوصيات آن همراه است. بر منتظران راستين است كه به اكتساب علم بسنده نكنند  و با عمق بخشيدن به گستره علوم به كسب معرفت نايل آيند،كه هر معرفتي علم هست؛ اما هر علمي معرفت نيست.