رابطه بین آزاد اندیشی و اخلاق باور

اخلاق باور در پاردایم انسداد رسیدن به حقیقت مطرح میشود. زمانی که امکان رسیدن به حقیقت وجود نداشته باشد باید راهی برای موجه ساختن  معرفت های نزد انسان پیدا کرد. یکی از این بحث ها مربوط است به این که آیا من به هر گزاره علمی میتوانم باور داشته باشم. به عبارت دیگر از لحاظ اخلاقی آیا میتوان گفت که این فرد نباید به فلان گزاره تن دهد و یا باید فلان گزاره را بپذیرد وگرنه مرتکب اشتباه اخلاقی شده است.

به نظر می‌رسد ما با توجه مبانی معرفت شناختی در فضای اسلامی می‌توانیم به گزارهای اخلاقی در ساحت باور برسیم. برای توضیح این امر باید گام های ذیل را به ترتیب برداشت:

  1. ما می‌پذیرم که واقعیتی بیرون از ما هست.
  2. ما می‌پذیریم که امکان رسیدن به واقعیت هم هست.
  3. انسان را ذاتا حقیقت طلب و در پی حقیقت می‌دانیم.
  4. حقیقت طلبی را در عین حال که فطری می‌دانیم، در عین حال یک کمال می‌دانیم که در سیر صعودی خود به این کمال دست پیدا خواهد کرد. به عبارت ذات انسان بی‌جهت وخنثی نیست و سوقی دارد. سوق ذات انسان به ما هو انسان به سمت حقیقت طلبی است اما همه انسان ها نمیتوانند این صفت را در خود به ظهور برسانند.
  5. آزاد اندیش را کسی میدانییم که حقیقت گرا است و این صفت را در خود پیدا کرده و به ظهوررسانده است و با اندیشمند فرق دارد. اندیشمند کسی است که وارد بازی اندیشه شده و در این زمین بازیگری میکند. اما تصمیم به آزاد اندیش بودن  یا نبودن قبل از این مرحله است.
  6. شخص آزاد اندیش هر آنچه را که برای رسیدن به حقیقت است را کسب میکند واین را وظیفه و تکلیف خویش میپندارد. مثلا خود را مکلف میداند به این که نوعی از اندیشه را فرابگیرد که او را به حقیقت برساند. باید شناختی از مکاید نفس داشته باشد زیرا این مکاید ممکن است اور از حقیقت جدا سازد. باید شناختی از انسان وقوای انسان داشته باشد. باید حدود عقل را بشناسد و به این سوال پاسخی بدهد که آیا میتوان با عقل به تنهایی به حقیقت رسید یا باید وحی را برای رسیدن به حقیقت دخیل بدانیم.
  7. پس آزاد اندیشی  یک اراده است. این اراده از یک گرایش فطری تغذیه میکند وبا خود یک عزم میآورد. انسانی که وارد این عزم میشود خود را مکلف می‌یابد.مکلف به کسب هر آنچیزی که برای رسیدن به حقیقت ضروری است. و شاید بتوان گفت این یک فعل اخلاقی است.

ادب آزاداندیشی

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت167
#آزاداندیشی

مواد خام برای اندیشه همان دارایی های فرد است هرچه انسان از آبشخور های متعددی بهرمند باشد در اندیشه و گستره تفکر او نیز تاثیر دارد
همچنین اگر از منابع فاسد تغذیه کرده باشد طبیعتا اندیشه او فاسد می شود و دور از حق و حقیقت است
و نمی توان در آزاد اندیشی عوامل خارجی را نادیده گرفت و نادیده گرفتن این عوامل به مثابه ندیدن حقیقت است
در اندیشه سبک زندگی تاثیر دارد
محیط تربیتی تاثیر دارد
قطعا ثمره زنبور که شهد می مکد چیزی جز عسل نیست
قطعا پیش‌فرض‌ها در اندیشه ها تاثیر دارند
همچنین سلیقه و گرایش نیز در اندیشه تاثیر دارد
انسان ذاتا دوست دارد وقایع را طبق میل خود تقریر و تحلیل کند
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
(( آزاد کسی است که بتواند شهوات ناروا را ترک گوید و انسان آزاد اگر به بردگی بندگان تن در دهد بهتر از آن است که بنده شهوات خویش گردد.))
حضرت یکی از عوامل آزاده بودن و آزاده اندیشیدن را ترک شهوات می دانند لذا ما برای آزاداندیشی نیاز با آداب داریم
قبل از آموزش تفکر باید آداب و مقدمات تفکر را تعلیم داد.
در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام :
( آزاد مرد را آزادی در همه حالات میداند و از شکست نمی هراسد زیرا که آزاد واقعی توکل بر خدا دارد و معیار حق را تنها خدا میداند)

آزاداندیشی به شرط توحید است نه لابه شرط و به شرط لا از توحید
اینها از آداب و لوازم اندیشیدن است
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام:
قال الصادق(ع) : من اصبح مهموما لسوی فکاک رقبته فقد هون علیه و رغبه من ربه فی الربح الحقیر.
کسی که شب را به صبح آورد و غیراز آزادی خود (ازاسارتهای درونی و برونی ) غصه واندوهی داشته باشد بداند که عالی ترین هدف انسانی را کوچک شمرده و به جای توجه به خداوند، علاقه و میل خویش را به طرف سود ناچیز معطوف داشته است .

در واقع آزادی و آزاداندیشی هدف است و خود مقصد است