بازخوانی آزاد اندیشی، مثل بازخوانی دموکراسی!

بسم الله الرحمن الرحیم

نوعا چنین گمان میشود که فرق چندانی میان دموکراسی و مردمسالاری دینی نیست و مثلا صرفا این قید “دینی” برخی واجبات و محرمات دینی را در شرایط کاندیداها و … وارد میکند و از این دست نکات.

به عبارتی مثلا گاه گمان میشود که فرقی شبیه آنچه میان “غرب آسیا” و “خاورمیانه” هست، اینجا هم هست، یعنی عبارت را با عباراتی بومی و غیر وابسته بازتولید کرده اند.

اما کسانی که کمی عیق تر با دستگاه معرفتی امامین انقلاب سر و کار دارند میدانند که میان دموکراسی و مردمسالاری دینی که رهبر انقلاب مطرح فرموده اند تفاوت از زمین تا آسمان است.

اما حالا که معنای برداشت شده از مردمسالاری دینی تا این حد متفاوت از واقعیت آن است، و تا این حد این برداشت نادرست در ذهن ها رسوخ کرده است، چگونه میتوان معنای حقیقی را به ذهنی که با معنای نادرست خو کرده است منتقل کرد؟

به نظر میرسد باید پویشی نظری در واکاوی و کنه پویی مفاهیم سازنده ی مردمسالاری دینی برقرار کرد و تک به تک ظرایف معنایی مورد نظر در این معنای عمیق و عریق را رشته رشته کرد، باز کرد و نشان داد، تا بعد مشخص شود که وقتی این رشته ها را به هم میپیچیم و یک طناب بدست می آید این طناب چه تفاوتی با هر مستمسک دیگری دارد.

حسب آنچه تا کنون پیرامون آزاد اندیشی طی کرده ایم، چنین به نظر میرسد که ما با پدیده ای اینچنین طرف هستیم، یعنی میان آزاد اندیشی ما و آزاداندیشی متفاهم نوعی زمین تا آسمان تفاوت هست و این تفاوت ها اصلا دیده نمیشوند و اولی حمل بر دومی گشته و دائما یکی پنداشته میشوند؛ لذا راه کاری مشابه را باید پیمود تا بتوان حقیقت و عمق معنای پنهان پشت این لفظ مشترک را نشان داد.

عدم امکان انفعال در شناخت

در تفکیک و مرز گذاری میان اندیشه و خلاقیت، گفته می‌شود اندیشه به دنبال واقع است، و ناب بودن اندیشه در گرو بازتاب واقع است؛ و به همین دلیل نباید اندیشه از حیث انفعال خارج شود تا یک شناخت واقعی رقم بخورد. و خلاقیت، در واقع از حیث انفعال در مقام شناخت خارج شده است؛ اگر هم نام شناخت بر آن گذاشته شود، شناختی فعالانه است،‌ نه منفعل که بازتاب صرف واقع باشد؛ در خلاقیت، افزوده‌هایی در مقام شناخت بر واقعیّت بار شده است.

در اینجا یک تذکر لازم است؛ اینکه ما با پدیده‌ای به نام انسان روبرو هستیم؛ انسان مگر چقدر می‌تواند در مقام شناخت منفعل باشد؟ و اساسا آیا انفعال محض امکان دارد؟ به نظر می‌رسد انسان در مقام شناخت ناتوان از انفعال محض باشد.
لذا اگر انعفال محض امکان ندارد و تشکیکی است؛ شاید بتوان خلاقیّت را هم که درجه‌ی انفعال را بسیار پایین آورده است، داخل در اندیشه کرد.

نمی‌توان مرز خلاقیت و اندیشه را در انفعال در شناخت واقعیت قرار داد؛ چرا که انفعال محض در شناخت امکان ندارد.

نسبت خلاقیت و اندیشه

بسم الله الرحمن الرحیم

  • اندیشه و فکر به معنای حاصل مصدری، یعنی یک علم حصولی، به عبارت دیگر یعنی یک خروجی و محصول معرفتی.
  • در فلسفه اسلامی، علم چیزی است که کشف از واقع باشد. پس وقتی می گوییم اندیشه و فکر به صورت حاصل مصدری یعنی علم حصولی، فلذا اندیشه نیز کشف از واقع می باشد. با این توضیح باید دید که خلاقیت آیا در نسبت با اندیشه جایگاهی دارد یا خیر ؟
  • خلاقیت را یک بار در روش به کار می گیرند و یک بار در محتوا. در مورد روش می توان از خلاقیت در اندیشه سخن به میان آورد به این معنا که برای رسیدن به اندیشه با در نظر گرفتن حقیقت، روش های متنوعی وجود دارد و خلاقیت در روش یعنی که از روش های نو و بدیع استفاده شود.
  • اما خلاقیت را می توان یک بار در مورد محتوا به کار برد. مراد از خلاقیت در اندیشه چیست ؟ اگر مراد این باشد که محتواها و علم ها و معرفت های حصولی نو و بدیع تولید شود که با قبلی ها فرق کند، این خلاف تعریف اندیشه است و نمی شود اندیشه و خلاقیت از این رو با یک دیگر نسبتی برقرار کنند چرا که رویکرد از خلاقیت با این تعریف از اندیشه همراهی ندارد. اما همان طور که در منطق خوانده ایم می توان از طریق استدلال مباشر با همان داده ها و کشفیات قبلی، گزاره های خلاقانه جدید ایجاد کرد که کارایی های متنوعی دارد و از حیث اندیشه بودن ارزشمند می باشند.
  • فلذا خلاقیت از حیث محتوایی هم با این توضیح می تواند با اندیشه نسبتی ایجاد کند.

تفکر خلاق یا خلاقیت؟

بین تفکر خلاق و مطلق خلاقیت نباید خلط کرد. خلاقیت شامل هر نوع نوآوری و ابتکار میشود و میتواند اوهام و خیالات را نیز شامل شود و در قالب شعر و هنر ریخته شود لکن تفکر خلاق، خلاقیت در بستر تفکر است. یعنی چارچوب اصلی تفکر که طبق بیان مرسوم به حرکت از معلوم به مجهول و کشف تاریکی هاست، در تفکر خلاق حفظ می شود و از آن خارج نمیشود. لکن همین حرکت و تفکر به صورت خلاقانه و به گونه ای نو انجام می شود که عموم مردم آن به صورت به طرفین قضیه نگاه نمی کنند و نمی توانند چنین کشفی از مجهول را رقم بزنند.

حفاظت شده: تفکری در چیستی تفکر

این محتوا با رمز محافظت شده است. برای مشاهده رمز را در پایین وارد نمایید: