ربا، مشاركت در سود و زیان و واقعیت بازار

#امید_فشندی
#یادداشت_211
#جلسه_356
#مشخصات_اسلام
#بازتقریر

🔰 ربا، مشاركت در سود و زیان و واقعیت بازار

پرداخت‌ها مالی میان مسلمان در جامعه‌ی اسلامی را از جهت نسبت پرداخت‌كننده با مال پس از پرداخت، می‌توان به دو نوع كلی تقسیم كرد:

الف) غیرمشاركتی:

1- یك‌طرفه: یعنی پرداخت‌كننده تعهد یا مطالبه‌ای نسبت به سرنوشت مال پرداخت‌كرده ندارد و پس از پرداخت، نسبت او با مال قطع می‌شود؛ مانند: هبه، انفاق، صدقه، زكات، خمس

2- دوطرفه: یعنی نسبت پرداخت‌كننده با مالی كه پرداخت كرده قطع نمی‌شود و پس از مدت معین، با صرف‌نظر از كاركرد و چرخش آن سرمایه در بازار، اصل مال بازپرداخت می‌شود: قرض حسنه (بازپرداخت بدون افزوده)

ب) مشاركتی: یعنی پرداخت‌كننده به شرط سهم‌بری از چرخش مال پرداخت كرده در بازار سرمایه، قرض می‌دهد.

محل نزاع معامله‌ی ربوی بر سر این نوع از نسبت است. واقعیت بازار این است كه تضمینی برای سودآوری نیست و سودوزیان محتمل است، پس اگر شرط مشاركت فقط در سود حاصل باشد، به دور از واقعیت بازار و امری غیرواقعی و برساختی وهمی است و درنتیجه برهم‌زننده‌ی نظم بازار و گردش طبیعی سرمایه.

بنابراین مشاركت در سود و زیان را می‌تواند مانع اصلی ربوی‌شدن تعاملات مالی دانست. (البته این غیر از مشاركت مباشرتی در تجارت است كه شراكتی سرمایه می‌گذارند و هریك هم كار مشخصی برعهده می‌گیرند.)

آثار ربا

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_126
#جلسه_356
#یادداشت
#آثار_ربا

امام رضا علیه السلام فرمود: «عِلَّةُ تَحْرِیمِ الرِّبَا بِالنَّسِیئَةِ لِعِلَّةِ ذَهَابِ الْمَعْرُوفِ وَ تَلَفِ الْأَمْوَالِ و َرَغْبَةِ النَّاسِ فِی الرِّبْحِ و َتَرْکهِمُ الْقَرْضَ و َالْقَرْضُ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ و َلِمَا فِی ذَلِک مِنَ الْفَسَادِ و َالظُّلْمِ و َفَنَاءِ الْأَمْوَالِ»؛

علت تحریم ربا این است که: خوبی ها از میان جامعه می رود، ثروت های مردم تلف می شود، انسان ها به دنبال افزون طلبی در سود و منفعت می روند، به سبب رایج شدن ربا کسی به دیگری وام نمی دهد و موجب فساد و ظلم و ستم در اجتماع می شود.

🔸ربا شاید مبغوض ترین فعل برای خداوند باشد فعلی که جنگ با خدا حساب می شود
و مثال های دیگری که در روایات در باب ربا بیان شده

لذا باید حساسیت برانگیز باشد برای ما که این کار چه اثری در فرد و جامعه دارد که به این شدت مبغوض و منفور خداوند است .

حضرت رضا علیه السلام در این روایت علت حرمت این فعل را به صورت کلی از بین بردن خوبی ها در جامعه

با ترویج ربا مردم دیگر به دادن قرض الحسنه تشویق می شوند
وقتی ربا یک کار سودآور حساب شود
کار واقعی وتولید تعطیل می شود
ربا مردم را بر جمع آوری و مال اندوزی حریص می کند
فردا ربا گرفته برای پس دادن پول شاید مجبور شود از راه غیر شرعی این پول را تامین کند چون اگر داشت که ربا نمی گرفت
همچنین ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه
ایجاد مشکلات فردی و خانوادگی
از این روست که ربا چون به ویرانی یک جامعه و خانواده و فرد منتهی می شود مورد مذمت خداوند است

تقریر جلسه356-14000913

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_356
#تقریر
جلسه356-14000913

بسم الله الرحمن الرحیم

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

برخوردهای کریمانه باید بین ما فرهنگ شود.

ما یک ایده را در ذهنمان ثبت کردیم و آن هم اینکه نقطه ی اوج حیات اجتماعی ما رسیدن به حیات مردم سالاری دینی است. البته این واژه باید تغییر بکند و بگوییم ولایت ایمانی، این واژه خیلی قدرتمندتر از مردم سالاری دینی است.

مردم سالاری دینی چهره ی مترقی حیات اجتماعی است که ما هدف گرفته ایم.

پایه ی اساسی مردم سالاری احساس کرامت است. انسان ها باید احساس کرامت کنند و الا مردم سالاری واقعا منتفی است و لذا اگر جایی دیدیم که دغدغه ی کرامت انسان را نداریم، فکر نکنیم که دغدغه ی مردم سالاری داریم.

مردم سالاری یک چهره ی ظاهری دارد مثل انتخابات، حق رای، شوری و… ولی اگر یک مقدار بخواهیم دورخیز داشته باشیم از کرامت انسان شروع می شود. اگر ما به دنبال این هستیم که انسان ها احساس کرامت کنند، باید برخورد کریمانه کنیم. این برخورد هم گاهی با موانعی مواجه است. موانعی از درون که عملا مردم برخورد کریمانه را نمی پذیرند و موانعی در بیرون که می بینید آن تکریم با یک سری آفت هایی همراه می شود و ملطوم می شود.

اینجا تأمل هایی لازم است. تکریم میکنید اما نتیجه ای که می دهد احساس کرامت نیست. در احادیث ما اینطور است که اگر انسان احساس کرامت بکند، اصلا دنبال زشتی ها و رفتار بد نمی رود. اگر تکریم کردید و دیدید که طرف مغرور شد، آن کرامت اتفاق نیفتاده است. یعنی اگر تکریم کردید، باید متواضع شود. اگر این تواضع اتفاق نیفتاد، این تکریم اشکالاتی داشته است.

مشغله ی ما باید این باشد، تکریم بین خود و تکریم بین مردم. از شکل های ساده ی تکریم هم باید عبور کنیم و مانند یک ریشه ی کلفت باید مقوله ی این خلق تکریم درما جان بگیرد، البته به طور کامل.

🔰12. حرمت ربا
12. سرمايه به صرف اينكه از جريان عملى و فعّاليّت و معرض كاستى و نابودى خارج شد و صورت «ذمّه» و قرض به خود گرفت، عقيم و نازا و سترون مى‏گردد و هيچ سودى به آن تعلّق نمى‏گيرد، هر چه از اين راه گرفته شود «ربا» و حرام مؤكّد است (حرمت ربا).

🔺چند جور تقریر از ربا وجود دارد.
🔺آیا مشکل اقتصاد امروز ربا هست یا نه؟
یک بنده خدایی می گفت که الان در غرب هم ربا نیست! بعضی هم البته تحلیلشان این است که اصلا اقتصادشان ربوی است.
آقای شاه آبادی نظرشان این است که اگر ربا و رقابت را از تمدن بگیرید، این تمدن متلاشی می شود! در برابر این دو اصل هم اگر مقاومت بکنید دیوانه وار با شما می جنگند.
تقریر شهید مطهری از ربا این است که ربا اصلی ترین مشکلش این است که سرمایه روئین می شود. نتیجه ای که این دارد “دولت سرمایه” است. سرمایه به دولت می رسد. سرمایه باید در معرض کاستی باشد و صاحب سرمایه نباید به این تضمین برسد که به سرمایه اش آسیبی نمی خورد.
.

اندیشه_تبلیغ

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_135
#جلسه_355
#اندیشه_تبلیغ
#سوال

🔰امت ابلیس اکبر
ما یک ملت هستیم؟ یا یک امت؟ یا دو امت در دل یک ملت؟ امت جنود عقل و امت جنود جهل؟ امت ابلیس اکبر و امت امام حق؟

اگر اینگونه باشد به تعبیر برادر فاطمی صدر ‏امریکا یک ملت نیست، یک امت است؛ هم‌آن کرباس که سرش در واشنگتن و لندن است و تهش در بیروت و طهران…

ما در دل ایران با امت ابلیس اکبر مواجهیم یا با ملت ایران؟ ما بیش از آنکه یک ملت باشیم دو امتیم؟!

در وضع قطبیده کنونی، در قطبیدگی جامعه جهت تمییز خبیث از طیب و غربال امت ابلیس اکبر از امت امام حق می بایست بدمیم یا نه همبستگی ملی را نشانه رفته و آن را ترمیم کنیم؟!

اگر ثلث مدینه صدر اسلام موافق بودند الگوی راهبردی مواجهه نبی ختمی ص با امت ابوجهل در دل مدینه چگونه بود؟

پاردایم منافع امت را اصل قرار دهیم یا پارادایم منافع ملت را؟

همبستگی ملّی را نشانه بگیریم یا غربال و تمییز خبیث از طیب ولو به بهای قطبیدگی جامعه؟!

اصالت_خیر در معاملات

#یادداشت
#حمزه_وطن_فدا
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_113
#جلسه_355
#موضوع_جزیی : #اصالت_خیر در معاملات
#نوع_یادداشت: طرح پرسش

💠 مرور آیات ناهی از اکل مال به باطل و طرح دو پرسش:

▫️در نظر استاد مطهری یکی از مشخصات ایدئولوژی اسلامی این است که گردش مالی بین افراد یک جامعه دور از بیهودگی ها و مبتنی بر انتقال خیر مادی و معنوی باشد و اگر داد و ستدی از این اقتضاء به دور بود مصداقی از باطل یا اکل باطل است.
ودر تبیین این ادعا به آیه و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل استناد میفرمایند.

▫️عنوان باطل به تعبیر تفسیر المیزان هم در عقاید هم در اخلاق و هم در رفتار استعمال دارد و وقتی در حوزه اعمال مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از عملی که غرض صحیح و عقلایی نداشته باشد.
و در تفسیر نمونه از اکل مال به باطل به تصرفاتی در اموال مردم اشاره شده است که یا هدف صحیحی را دنبال نمی کنند یا پایه و اساس عقلایی ندارند یا از غیر طرق صحیح و به ناحق انجام میشوند.

▫️حال در برخورد با این مشخصه اسلام و آیه مورد اشاره ما با دو سوال رو به رو هستیم؛

1- معنای اکل مال بالباطل چیست❓
یعنی مناط و معیار بطلان یک اکل (که در واقع مجاز از تصرف مالکانه است ) چیست؟

2- چرا با این تعریف و ملاک و معیار ، اکل مال بالباطل مورد نکوهش و مردود است ❓
یعنی از چه زاویه ای و با چه نگاهی این جنس از اکل را برای امت اسلامی ممنوع ساخته اند؟

▫️شاید برای گشایش بابی از تفکر در این میدان خوب باشد در ابتدا آیاتی از قرآن که تعبیر اکل مال بالباطل در آنها استفاده شده است را از نظر بگذرانیم؛

آ. سوره بقره آیه 188
وَ #لاتَأْكُلُوا_أَمْوالَكُمْ_بَيْنَكُمْ_بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَريقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (188)

ب. سوره نساء آیه 29
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا #لاتَأْكُلُوا_أَمْوالَكُمْ_بَيْنَكُمْ_بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً (29)

ج.سوره نساء آیه 161
وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ #أَكْلِهِمْ_أَمْوالَ_النَّاسِ_بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَليماً (161)

د. سوره توبه آیه 34
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ كَثيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ #لَيَأْكُلُونَ_أَمْوالَ_النَّاسِ_بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ (34)

تقریرجلسه14000909 مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_355
#تقریر
جلسه355-14000909

🔰مصائب مردم سالاری(ادامه از قبل)

مردم سالاری را باید یک حادثه ی خیلی بزرگی بدانیم. یک حادثه ی انسانی بزرگ که البته اجتماعی هم هست. برای اینکه به مردم سالاری برسیم باید انسان ها را تکریم کنیم. تکریم غذای روح انسان ها است و انسان ها باید از کرامت تغذیه کنند ولی این تکریم گاهی آفاتی دارد. هم اصل تشویق خودمان به تکریم را از یک طرف باید داشته باشیم و هم از یک طرف توجه به اینکه تکریم ها آفاتی دارند. این هم معضلات و مداقه هایی در دست فرمان ما ایجاد می کند و هم توجهاتی در خود ما ایجاد می کند که روش اسلامی که اسمش را انقلابی می گذاریم، بنا بر تکریم است. این را باید در تعامل با عموم مردم و کسانی که مسئولیتی را قبول می کنند، در تعامل با نیروها و .. خیلی برجسته کرد.

این یکی از حرف های ویژه ای است که مکتب انقلاب دارد. این را در دست فرمان حضرت آقا مشاهده می کنیم. ایشان برخورد کریمانه ای دارند با اطرافیان خودشان و انواع بروزات اینجا اتفاق افتاده است. حضرت آقای مؤمن می گفتند که در کوران مسائل دوم خرداد که یک پایه از اتهام خود حضرت آقا بوده، جلسه ای درخواست کردند و من خدمت حضرت آقا رسیدم و ایشان یک نکته ای را بحث کردند و در کل نیم ساعتی که نزد ایشان بودم، فقط همان مطلب را گفتند در حالی که به شدت ایشان زیر فشار بودند، هیچ درخواستی مبنی بر اینکه از من دفاع کنید، نگفتند. می گفت من در کل صحبت منتظر بودم که ایشان این مطالبه ی حق را مطرح کنند.

ما از امثال حضرت آقا خیلی می توانیم بیاموزیم. یکی از آموخته ها هم برخوردهای کریمانه ی ایشان است. کسانی هم که خاطرات می نویسند هم خیلی عینک های رشد یافته ای ندارند. با عطش های خیلی ساده با بزرگان ارتباط می گیرند و خیلی از سؤالات خط مقدم پیشبرد انقلاب نزد این مصاحبه گر نیست! این ها خیلی اشتباه است.

حرف من این بود که شما اگر دنبال مردم سالاری هستید باید برخورد کریمانه کنید. این هم صد ها جلوه دارد ولی آفاتی هم دارد. این پیچیدگی ها را باید یاد بگریم که چه بکنیم که همه ی این ها با همدیگر باشد. هم شما که موظف به برخورد کریمانه هستید و هم آن کسی که دارد تغذیه می کند برخورد کریمانه را، یعنی زیست مردم سالارانه تکریم درش جدی است. حالا تکریم کننده و تکریم شونده باید بدانند که نسبت به برخورد کریمانه چگونه باید برخورد کنند.

بعضی اساتید اخلاق می گفتند که این برخوردهای کریمانه ای که روایات از ما خواسته است، منتهی می شود به متهم شدن. انسان متهم به کندی و مونگلی و بی تدبیری می شود. ولی نباید این اتهامات را جدی کرد و باید ادامه داد. مطمئن باشید خود حضرت آقا هم زیر این فشارها هست. کسانی که به ایشان نزدیک می شوند اگر نگاه کنید متوجه می شوید که بعد از یک مدتی حال اینگونه دارند، آخرین ورژن هم مهدی نصیری که خاطراتش را دارد می نویسد. ایشان می گفت که من بحث عدالت خواهی را نزد حضرت آقا بردم و دیدم که ایشان در پیگیری حق سست است! حدس من این است که یک مراتبی از برخورد را آدم هایی که روح های کوچکی دارند درک نمی کنند اصلا. گفتنی ها اینجا زیاد است.

واقعا پیشنهادم به جمع این است که تبدیل شویم به مجموعه ای که هوای این ها را دارد. دانه دانه این ها را به کلوپ رسیدگی خود اضافه می کند و هوای این ها را داشته باشد. آن نهضت مصاحبه ای که پیشنهاد می کنم یک مدلی در همین راستا است و خیلی از مدل های دیگر که در فتوت داریم. کل فتوت باید برای این ضرورت یک فکری بکنیم.

🔰[11. اصالت خير در مبادلات]
11. اصالت خير در مبادلات: گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن بايد از هر نوع بيهودگى مبرّا باشد. در مقابل هر نقل و انتقالى بايد يك خير مادّى و يا معنوى در كار باشد وگرنه گردش مال به باطل است و ممنوع‏ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ‏ .
نقل و انتقال ثروت از طريق قمار، مصداق اكل مال به باطل است و حرام است.

انواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی اسلامی

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_355
#تقریر

این بحث دارد یک مقدار به مبادلات و معاملات محدود می شود.
زمانی که هدیه می دهید یا هدیه می گیرید، این رفتار سفیهانه به نظر می رسد! اما چون یک خیر معنوی مد نظر است این کار سفیهانه نیست و انجام ندادنش سفیهانه است.
ما یک خانواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی داریم. اگر یکی از دوستان روی این یادداشت داشته باشد خوب است.

🔺خانواده ی ارزش های اقتصادی و رفاهی اسلامی

مثلا منتفی بودن ضرر؛ اصالة فایده؛ اصات خیر در مبادلات؛ معامله از روی آگاهی؛ ضدیت با ضدعقل و ضداراده؛ کار و قداست شغل و حرفه؛ ممنوعیت استثمار و اسراف و تبذیر و رشوه و احتکار؛
یا حتی تشویق به توسعه در زندگی؛ درآمد بر پایه ی مصحلت نه مطلوبیت. قداست دفاع از حقوق؛ اصلاح جویی و مبارزه با فساد؛ و .. .
اگر این ها یک بار فهرست شود، یک خانواده ی نورانی و مشعشعی خواهد بود.

اگر ارزش های اسلامی کنار هم قرار بگیرند و مطالعه شوند، به ویژه از زاویه ی تمدنی، معلوم می شود که اسلام دارد ما را به کدام سمت می برد.

اصالت فایده کلی تر از اصالت خیر در مبادلات نیست؟
آیا اختصاص به ذکر اینجا دارد اتفاق می افتد؟ آیا ویژه ای اینجا هست؟ غیر از ویژگی در قلمرو.
طبعا خیر در مبادلات معنای فردی صرف ندارد، هرچند معنای فردی صرف دارد!
دسته ای از این باید و نبایدها می تواند نظام سرمایه سالاری را با مشکل جدی مواجه کند حتی متلاشی کند!

نظام کاپیتالیستی قمار را هم احتیاج دارد! مصرف بیهوده و دیوانه وار را هم احتیاج دارد. و … . این چرخه از تعادل و عقل و توحید که می خواهد خارج شود، این به هم ریختگی را احتیاج دارد. شما ده جا باید رفتار سفیهانه انجام دهید تا یک جا خیلی عاقل به نظر برسید! بعد هم نوک دماغ آدم ها را روی همان یک نقطه بگذارید و بگویید که اینجا را درست کرده ایم! ببینید که صد ساختیم، ببینید که کارخانه درست کردیم، ببینید که تراز مالی الان چقدر بالا رفته است، ببینیدکه الان مثلا یک کشور صنعتی محسوب می شویم و … . اصلا بشریتی نمانده است!…

🔺نگاه های توصیه ای ما مبتنی بر نگاه های توصیفی است.

یکی از الگوهای ثابت این است که جهان به سمت خدا است.(توصیف) تو هم به سمت خدا باش.(توصیه)
عالم اراده می خواهد بر عالم تکوین منطبق باشد. اگر اراده بر تکوین منطبق نباشد، بحران را در درون خودت ایجاد می کنی.

ما معتقد هستیم که نظام تشریع بر نظام تکوین استوار است در پهنه ی شریعت. اینجا اصالت خیری هم که داریم می گوییم، مبتنی بر اصالت خیری است که در نظام هستی شناسی داریم. اصالت خیر یک اصل هستی شناختی اسلامی است. مثلا اصالت رحمانیت الهی.

خیر یک حقیقت است در هستی و چون اصالت بر رحمانیت الهی است فلذا از شرور هم تفسیر خیرآمیز صورت می گیرد. از شر هم تفسیر خیر آمیز می کنند. می گویند که اگر به شر نگاه کنید که عدم است و اگر مقایسه ای نگاه کنید در قطعه ی محدود و کوتاه شر معنا داشته باشد و نسبت به خیلی های دیگر خیر باشد.

مبتنی بر همین اصل می گوییم که تو هم در زندگی باید اصل را بر خیر بگذارید و در کارهایی که انجام میدهید باید خیر وجود داشته باشد. البته اینجا بحث را محصور به معاملات کرده است. خیر به معنای سودمندی است.
2️⃣

اصالت خیر در معاملات

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#محمد_حسین_خانی
#یادداشت_125
#جلسه_355
#اصالت_خیر_در_معاملات
#باز_تقریر

🔰شهید مطهری ره در این گزاره قصد دارند چند نکته را بیان کنند :

1️⃣در اقتصاد اسلامی در تمام معاملات و تراکنش‌های مالی باید یک خیر مادی و یا معنویی در کار باشد
این یعنی اسلام با #درجازدگی و رکود و توقف حتی در فضای اقتصاد هم مخالف است یعنی مومن یا باید دنبال سود مالی باشد یا معنوی و یک رشدی در معامله خود داشته باشد .
یعنی یک ثروت مقدسی توسط مومنین خلق شود که منشا خیرات و احیا و تعظیم شعائر دینی باشد .

2️⃣در منظومه اقتصادی اسلام احکام و دستوراتی هستند که با حساب کتاب سکولاری چیز جز ضرر ندارد
#خمس #زکات #صدقه #نذر #عهد(مالی)
در این موارد یک مومن با رعایت این موارد به حسب ظاهر دنیاپرستان فق یک مالی را از دست می دهد و
ولی وقتی این گزاره را کنار
#اصالت_خیر
#رحمانیت_خدا
#رازقیت_الهی
#من_حیث_لا_یحتسب
قرار بدهیم
متوجه می شویم که با نگاه تربیتی
این احکام به ما می آموزد که اولا بدانیم حساب کتاب الهی همیشه 2.2=4 نمیشه و در بعضی از مواقع بیشتر از 4تا می شود
مومن باید بداند روزی از ناحیه دیگری تقسیم می شود و رازق اصلی کیست وخیلی به سلطان محمود های اطراف نباید توجه کرد
از طرفی این احکام به ما می آموزد که خیلی نباید وابسته و دل بسته این اموال شد

3️⃣از طرفی این رفتار ها یک نوع میزان وامتحان است که میزان ایمان مومین را میتوان سنجید
برای عده ای هزینه کردن از جان راحت تر از مال است

اما شعار اصلی این گزاره پیشرفت و حرکت رو به جلو است

استاندارد قانون

بسم الله الرحمن الرحیم
#یادداشت
#محمد_حسن_زاده
#آزاد_اندیشی
#یادداشت_144
#جلسه_355
#توضیح

✨استاندارد_قانون

🔰با توجه به فرمایش جلسه قبل جناب استاد پیرامون فرق قانون و استاندارد، مقداری فحص کردم و گفتم به بهانه نشست امروز به عزیزان به اشتراک بگذارم.

یکی از نکاتی که در فرق قانون و استاندارد مطرح میشود این است که استاندارد بیشتر ناظر به خروجی ست ولی قانون بیشتر ناظر به فرآیند است.

مثلا قانون میگوید که باید اینگونه عمل کنی و این کار ها را نیز حق نداری انجام دهی و اگر خلاف عمل کنی جرم است.
لکن استاندارد به نحو پسینی میگوید که خروجی کار شما باید این مشخصات را داشته باشد و اگر نداشت خروجی شما مردود است و مشخص میشود که به قوانین به پرستی عمل نکرده ای.

لذا استاندارد در مقام عمل بسیار مفید تر است و از کارایی بیشتری برخورد دار است.

مثلا یکی از موارد این است که افراد می توانند قوانین را به طرق مختلف اجرایی کنند. بعضی از طرق عملا دور زدن قانون است. یعنی فرد در عین اینکه حداقل هایی را رعایت کرده ولی عملا به نحو کار را جلو برده که هدف قانون محقق نشده است. لکن نمی شود او را متهم کرد که خلاف قانون عمل کرده ای ولی از حیث خروجی به راحتی می توان مچ او را گرفت. زیرا محصول او یقینا استاندارد لازم را نمی آبد و اهداف را محقق نمیکند.( البته به شرط تدقیق در وضع استاندارد)

در مورد نشست ها هم اگر یک قانون خوب و بعد یک استاندارد مطلوب تعریف شود به راحتی میتوان کیفیت مطلوب را ارزیابی کرد.

مثلا ممکن است مجری مدعی باشد که از قوانین اجرای نشست پیروی کرده و مدعو را توجیه کرده است لکن مدعو خودش گیرایی اش پایین بوده، و یا موضوع نشست را به خوبی انتخاب کرده، لکن مخاطبین نفهمیدند.

لکن به نحو پسینی و بر اساس استاندارد او موظف است مدعو و مخاطبین را توجیه کند و ارزیابی کند اگر این امر محقق نشده از طرق دیگری اقدام کند تا افراد توجیه شوند. ولو اینکه مخاطبین از لحاظ ذهنی مشکل داشته باشند.

حقیقت اکل ما بالباطل و چرایی ممنوعیت آن در اسلام

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_ابراهیم_رضوی
#یادداشت_18
#جلسه_355
#تقریر یا #باز_تقریر

💠حقیقت اکل ما بالباطل و چرایی ممنوعیت آن در اسلام💠

🔸یکی از اصول مهم اقتصادی از نظر اسلامی که شهید مطهری در این اصل به آن اشاره می کند، اصالت خیر در مبادلات (یعنی ممنوعیت اکل مال به باطل) است.
در اینکه حقیقت ممنوعیت اکل مال به باطل چیست، بعضی از محققین اقتصاد اسلامی مانند مرحوم فرج نژاد می گویند، اقتصاد در صورتی موجب توسعه عدالت می شود که در تولید، ارزش افزوده ایجاد کند. یعنی یک نیاز واقعی مردم را حل کند و به متناسب با آن، دستمزد دریافت کند.

🔸با این نگاه به اقتصاد، پدیده هایی چون قمار، دلالی، ربا و کارهایی از این قبیل تماما از مصادیق اکل مال به باطل محسوب می شوند. چراکه قماربازی که در قمار، سود میکند، در ازای سودش هیچ ارزش افزوده ای در جامعه ایجاد نکرده است. همچنین بسیاری از انواع دلالی و ایجاد بازهای کاذب، هیچ ارزش افزوده ای به جامعه تزریق نمی کند. علاوه بر اینکه خود عادت مردم به تأمین سرمایه از اینگونه راه ها، به همین مسأله دامن می زند که این نوع مردم از چرخه تولید کنندگان ارزش افزوده در جامعه خارج شده و تلاش اقتصادی خود را در چیزی صرف می کنند که برای جامعه سودی ندارد.

🔸از این نکته می توان اینگونه استفاده کرد که هر کاری که نتیجه آن، خروج مردم از چرخه تولید ارزش افزوده و اکل مال به باطل است، مانع پیشرفت و رشد در زمینه اقتصاد است. بنابراین شاید بتوان گفت، برگزاری مسابقات وسیع و اهدای جوایز بزرگ توسط ذی نفعان علی الخصوص بانکها، گرچه برای ذی نفعان توجیه اقتصادی دارد و حتی بطور موقت برای بعضی از مردم نیز سودمند باشد اما با نگاه برآیندی، این کار از مصادیق موانع پشرفت اقتصادی جامعه است زیرا بعد از تکرار این اتفاق، مردم این جامعه توقع و عادت می کنند که از طریق راه هایی که ارزش افزوده در آنها وجود ندارد، به سرمایه برسند. چیزی که امروزه تا حدی جامعه به آن دچار است. اینکه اکثر مردم عادت کرده اند که از راه هایی بدون زحمت یعنی بدون ارائه تولید یا خدمت قابل توجه، سرمایه دار بشوند.

سوالاتی در مفهوم باطل و سعه و ضیق آن

یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_ابراهیم_رضوی
#یادداشت_19
#جلسه_355
#سوال

💠 سوالاتی در مفهوم باطل و سعه و ضیق آن 💠

🔸در سعه و ضیق این قاعده «ممنوعیت و حرمت اکل مال بالباطل» ابهاماتی وجود دارد که با طرح چند سوال به آنها اشاره می کنم.

▪️ اساسا مراد از باطل چیست؟ تا با توجه به آن مصادیق آن را تشخیص دهیم. آیا اکل مال به ازای رفع نیازهای کاذب مردم هم اکل ما به باطل است؟ مخصوصا اینکه یک نهاد اقتصادی، خودش با تبلیغات نیازی را برای مردم به وجود بیاورد و بعد محصولاتش را به فروش برساند؟ آیا اینها نیز مصداق این قاعده می شوند؟

▪️ شهید مطهری در تبیین این قاعده می فرماید: «مقابل هر نقل و انتقالى بايد يك خير مادّى و يا معنوى در كار باشد وگرنه گردش مال به باطل است»؛ سوال این است که دایره این خیر مادی و معنوی تا چه حدی است؟ بر اساس چه نظام ارزشی ای این خیر سنجیده می شود؟
با نگاه اسلامی شاید بسیاری از کالاها یا خدمات، ارزش و یا به عبارتی مالیت ندارند اما در نگاه دیگر مکاتب دارای ارزش و مالیت است و عرف آن جامعه به ازاء آن پول پرداخت می کنند. حتی امروزه بسیاری از کالاها یا خدماتی که با نگاه اسلامی، ارزش ندارند در عرف خود مسلمانان مالیت داشته و خود مسلمانان نیز به ازای آن پول پرداخت می کنند. این قاعده شامل اینگونه موارد می شود؟

🔸با نگاهی دیگر می توانیم مسأله را اینگونه تقریر کنیم که نظام چرخش پولی و نظام ارزش اقتصادی هر خدمت یا کالا، بر چه اساسی سنجیده می شود؟ بر چه اساسی امروزه دستمزد یک پزشک که طبیب جسم است بالاتر از معلم که طبیب روح و یا به معنای عمیق تر طبیب روح و جسم است به مراتب بیشتر است؟ بر اساس چه نظام ارزشی ای دستمزد هنرپیشه ها، بعضی از ورزشکاران، دلالان و غیره، بالاتر از فعالان واقعی در عرصه های اجتماعی است؟

▪️ سوال اصلی این است که آیا این نظام ارزش گذاری اقتصادی، معلول نگاه و نظام ارزشی مردم است که ارزش کار پزشک و هنرپیشه را بالاتر از معلم می بینند؟ یا مردم هم اینگونه احساس نمی کنند و ارزش معلم را بالاتر از پزشک و هنرپیشه می دانند ولی بخاطر اتفاقات دیگر مانند فعالیت های مافیاها یا نیازسازی های کاذب لحظه ای از طریق تبلیغات، ارزش اقتصادی فعالیت اصناف یا کالاها را بالا و پایین می کنند. همانند فضایی که در بورس حاکم است که بیشتر تغییر نمودارها معلول فعالیت های بازی گردان های بورس است.
البته این مسأله دارای ابعاد دیگری نیز هست که برای تحلیل کامل این مسأله باید آنها را هم مورد بررسی قرار دهیم که در این مقال نمی گنجد.

بیم و امید در ساحت جهاد اكبر و كبیر

#امید_فشندی
#یادداشت_210
#جلسه_354
#مشخصات_اسلام
#نقد

🔰 بیم و امید در ساحت جهاد اكبر و كبیر

#پیشاانقلاب كه بیش‌تر سخن از #جهاد_اكبر و قیام فردی بود، دشمن اصلی را طغیان نفس (أعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک) معرفی می‌کردیم و پیشنهاد راهبردی این بود که بیشتر به عیوب خویش مشغول شویم (طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس) و درگیر خویش باشیم و فرافکنی نکنیم؛ به تخلیه(پیرایش) پیش‌تر از تحلیه(آرایش) سفارش می‌شد و بیمناکی برتر از امیدواری به نظر می‌رسید.

اما #پساانقلاب که باب #جهاد_کبیر هم باز شد و یک ملت قیام لله کرده، بیشتر به طاغوت بیرونی توجه داده می‌شود و دشمن از داخل به خارج کوچ می‌کند؛ صرف ایستادگی در برابر دشمن پیشرفت شمرده و از عیوب و آسیب‌های درونی کمتر گفته می‌شود.

قضاوتی ندارم که آن رویکرد زیاده‌روی بود یا این؛ اما به‌نظرمی‌رسد که کمی از تعادل به دور افتاده‌ایم.

ایستادگی در برابر دشمن وقتی ستوده است که سیرت ما را حفظ کند، اما اگر سوگیری ما به سمتی باشد که در صورت پیشرفت با دشمن مسابقه داریم اما از سیرت (اصول و آرمان‌ها) خود گام به گام عقب‌نشینی داریم، باید در این ایستادگی بازنگری کرد، وگرنه بازی در زمین دشمن است با نام دشمنی.

8 آذر 1400

مشکلات مردم سالاری

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مردم_سالاری
#مشکلات
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_132
#جلسه_354

 

🔰مشکلات مردم سالاری🔰

توسعه و بسط مردم سالاری با دو مشکل رو به رو می باشد.

🔺1-توقع برخورد رضا خانی:
بخشی از مردم، اقتدار و دیکتاتوری را لزوما امری مذموم نمی دانند. و با برخوردهای مردم سالارانه از جهت عدم اقتدارگرایی، مشکل دارند. یکی از مشکلاتی که بر سر راه مردم سالاری وجود دارد، همین توقع برخورد های رضا خانی و اقتدارگرایانه از حاکم هست. این قشر از مردم، حقیقت مردم سالاری را و قیام مردم برای ساخت جامعه را درک نمی کنند فلذا دائما توقع ورود های رضا خانی از حکومت برای اداره جامعه هستند. و با فهم مردم سالاری و حرکت نرم و فرهنگی همراهی نمی کنند.

🔺2-پایین آمدن شأن ولی:
از دیگر مشکللات مردم سالاری، پایین آمدن شأن و جایگاه ولی می باشد. در ذهن برخی از جامعه به سبب برخوردهای مردم سالارانه ی ولی، و عدم ورود های اقتدارگرایانه و رضا خانی، جایگاه و شأن ولی پایین می آید و سبب می شود آن ارزش و اعتبار جایگاه او از بین برود. و دیگر در بزنگاه ها ها ولی جایگاه لازم را در میان مردم نخواهد داشت.

ترویجی طور نویسی

بسم الله الرحمن الرحیم

ترویجی طور نویسی

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_75
#جلسه_354
#قالب=؟

[بحث زیر قابلیت اقتباس برای خیلی از مسائل را دارد، از برخی مسائل کلان اجتماعی گرفته تا مسائل مبتلا به امروز هر کس]

سرمایه ی ارزشمند زخم های اشتباهات

خاطرم هست محیط خانه ی بخشی از دوران کودکی ما یک مجتمع مسکونی کوچک بود که در یک گودی قرار داشت و ورودی اش یک سراشیبی به طول حدودا پنجاه متر بود که آن را به خیابان وصل میکرد. یک نگهبان هم داشت. یک محیط جمع و جور، با دوسه آپشن تنوع بخش به امکانات محیطی، دنج و البته امن که جان میداد برای اینکه 24 ساعت روز را در حیاط مجتمع هر کاری دوست داشتی بکنی.

یکی از تفریحات اصلی آن دوران ما در کنار فوتبال، دوچرخه سواری بود، خصوصا که هوس سرعت زیاد و بی دست راندن باعث میشد به سختی با دوچرخه مان خودمان را برسانیم به بالای سراشیبی و بعد در برگشت – با استفاده از شتابی که شیب به دوچرخه میداد – با سرعت خیلی زیاد پایین بیاییم و در محوطه چرخ بزنیم، آن هم بی دست….

اوایلی که ما به آن محله رفتیم من 6 یا 7 سالم بود، من هنوز دوچرخه سواری بلد نبودم و کم کم در آن محیط یاد گرفتم، اما آن محیط و آن اوصاف و آن جمع پسرانه ی پرشور همسایگی، به نحوی بود که این یاد گرفتن من – اگر چه چند روزی همراه بود با زحمت های پدرم که پشت دوچرخه را میگرفت و با من می آمد تا زمین نخورم، ولی از وقتی که میتوانستم صد متری را خودم با حفظ تعادل برانم – همراه بود با انواع و اقسام سقوط ها و زمین خوردن ها و زخم و زیلی شدن های دردناک و ناجور… خصوصا اگر وقتی از سراشیبی پایین می آمدی، تعادلت را روی اسفالت از دست میدادی. که در این صورت پدرت در می آمد… تا چند سال آثار برخی از آن زخم ها روی تن خودم و داداش هایم هنوز مانده بود.

اما ما در همان محیط و با استفاده از همین عشق و حال بازی و … اگر چه دست شکسته تحویل میدادیم یا خونین و مالین میشدیم، یا دعوا میکردیم و … خیلی چیزها یاد گرفتیم، اصلا برای خودمان کلی دوچرخه باز شدیم، حتی کم کم جمع مان را ارتقاء داده بودیم و حکومتی محلی برای خودمان درست کرده بودیم، گواهینامه صادر میکردیم برای دوچرخه ها، جریمه میکردیم، پلیس داشتیم، برای بچه ها شب نشینی های مفصل در حیاطمان برگزار میکردیم به همراه شام و …

و وقتی از آن محله کوچ کردیم و آمدیم تهران، با حسرت و آه دنیایی از خاطره را پشت سر گذاشتیم.

اما کلی اعتماد به نفس با خودمان بار زدیم و بعدها نان اش را در محیط های جدید میخوردیم.

حالا که فکر میکنم میبینم چقدر آن زخم ها، آن دست شکسته شدن ها، به دردمان خورده بود.

و میبینم که امروز هم هنوز دست و پایمان میشکند و زیاد هم خونین و مالین میشویم، البته جنسشان فرق دارد ولی هر دویشان پختگی به بار می آورند.

میبینم هنوز هم خیلی عرصه ها هست که افق «بی دست راندن» در آنها پیش روی ما هست، و شاید خیلی پدر ها هستند که مدتی پشت دوچرخه مان را میگیرند تا زمین نخوریم و بعد که میبینند میتوانیم برانیم ولمان میکنند تا با زخمی شدن ها برای خودمان اوستا بشویم.

و میبینم هنوز هم سراشیبی هایی هستند که باید با زحمت خودمان را برسانیم به بالایشان تا بعد بتوانیم پر شتاب برانیم.

برای ما بچه های بزرگ شده در آسفالت محله، نه دوچرخه سوار شدن بی زخمی شدن شدنی بود، نه در کوچه های صحنه ی واقعی امروز، دستیابی به افق های بعدیمان بی اشتباه کردن و عبرت گرفتن معنی خواهد داشت.

جنگ فرهنگی

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مهدی_اعلایی
#یادداشت_73
#جلسه_354
#قالب_شاهد

🔰 جنگ فرهنگی

استاد عزیز در جلسه امروز اشاره فرمودند که حضرت آقا در زمینه فرهنگ از اصطلاحات نظامی استفاده می کنند و بر این موضوع هم، اصرار دارند؛ خود آقا در این زمینه می فرمایند:«تعبیر قرارگاه ممکن است به بعضی گوش‌ها سنگین بیاید – قرارگاه یک اصطلاح جنگی است، اصطلاح نظامی است – و بگویند آقا، قرارگاه مال مسائل نظامی است، شما در مسائل فرهنگی هم فکر نظامی را رها نمی کنید! واقع قضیه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناکتر نباشد، کمتر نیست، این را بدانید؛ یعنی می دانید هم شما، واقعا یک میدان کارزار است اینجا.» (۱۳۹۲/۹/۱۹)

یکی از دلایل این موضوع، همانطور که خود ایشان می فرمایند، اهمیت مسأله فرهنگ است. ایشان در مورد اهمیت فرهنگ جمله ای دارند، که بسیار شنیده ایم:«در عرصه فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه، احساس نگرانی می‌کنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند… آن دغدغه که شبیه دغدغه در میدان جنگ است، وجود دارد.» (۱۳۷۳/۴/۲۲)

در جمله آخر، ایشان می فرمایند دغدغه ایشان در زمینه فرهنگ، شبیه دغدغه میدان جنگ است. درواقع ایشان می خواهند به جبهه انقلاب این دغدغه را منتقل کنند، که خیال نکنید مشغول یک فعالیت کم اهمیت هستید؛ بلکه همانگونه که جبهه جنگ نظامی زمانی اهمیت بسیار زیادی داشت و موجودیت کشور بسته به پیروزی در میدان جنگ بود، اکنون نیز، موجودیت انقلاب بسته به پیروزی در جنگ فرهنگی است. فعالان فرهنگی درواقع در موقعیت خط مقدم مبارزه با استکبار قرار دارند. این نگاه اگر واقعاً به فعالان فرهنگی منتقل شود، بسیار مغتنم است؛ در اینصورت، خود را واقعا در حال جهاد می دانند و با مختصات جهادی و فضایی مشابه فضای جبهه های جنگ زندگی می کنند؛ گرچه عوامل غافل کننده و مشغول کننده بسیار است و زندگی در این افق، بسیار سخت …

اندیشه تبلیغ

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_133
#جلسه_354
#اندیشه_تبلیغ
#بازتقریر

🔰اندیشه تبلیغ

بیانی از رهبر انقلاب:

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این #محاصره‌_تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.

بالغ بر ده سال است رهبری مدام از جنگ روانی و تبلیغاتی سخن گفته و خرمشهری را نشان می دهند که محاصره است و بایستی حصر آن شکسته شود اما به نظر می رسد جبهه انقلاب در دستیابی به مقصود خویش فقدان اندیشه ذو ابعاد و البته عزم پایدار در این زمینه است؛ یکی از علل آن هم میتواند اندیشه های تک خطی و ضعیف و ضئیلی باشد که در این باب عرضه شده است:

اندیشه هایی نظیر منکوص شدگی قلب مخاطب

مخاطب ناشناسی در تبلیغ

محتوا بسندگی در تبلیغ

فرم زدگی در تبلیغ

فقر عقلانیت و اندیشه رسانه

بیگانگی با مختصات عصر رسانه

فقر بینش و دیدگاه در باب امپراتوری رسانه ای غرب

و…

گاهی با سادگی گفته می شود که چنانچه محتوایی تولید کنیم به سادگی صحنه را عوض کرده و مرجعیت لازم کسب میکنیم! یا گفته می شود چون دستاوردها گفته نشده است صحنه این چنین ملتهب است.
در کشوری که روز به روز فقیر، فقیر تر می شود و دارا، داراتر می گردد آیا صرفا سخن گفتن از دستاوردها فرافکنی نیست؟
پرسش مستضعفان این است که چرا با قارون ها برخورد نمی شود؟! چرا سازوکارهای قارون پروری متزلزل نمی گردد؟! آن وقت پاسخ بدهیم ما برایتان خانه مقاوم ساخته ایم!
یا گفته می شود قلب ها منکوص اند! این نگاه بدبینانه به فطرت مردمی که سالها هزینه داده اند چه جایگاهی در مکتب امام دارد؟!
یا کاملا با سادگی هر چه تمام تر پیش از آنکه عرض و طول کار امپراتوری رسانه ای غرب رصد گردد با طرح هایی که صرفا بخش کوچکی از صحنه را تحت تأثیر قرار میدهد به دنبال شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن هستیم. بسان اینکه بخواهیم با تیر کمان سنگی برویم به جنگ دوشکا و تانک!
از خود بپرسیم چرا با وجود این همه قرارگاه تبلیغاتی و بصیرت افزایی و مجموعه های ریز و درشت تولید کننده محتوا هنوز اینچنین در مضیقه هستیم. تولید کننده های محتوایی که خود ما گاه زبان به تحسین ایشان می گشاییم؟!

بله در میان همه اقسام تبلیغ، تبلیغ چهره به چهره راقی ترین فناوری شناخته شده در عرصه تبلیغ است اما متاسفانه این فناوری که به راحتی حوزه علمیه در اختیار ما قرار داده است با آن چگونه تعامل و رفتار کرده ایم؟!

تک بعدی برخورد کردن با مسئله نشان از ضعف در #روایت_مسئله و این نشان از ضعف اندیشه و عقلانیت تبلیغ است.
ضعف مفرط در عقلانیت تبلیغ و تبیین ناشی از حذف مردم و میدان داری مردم و وظیفه و مسئولیت ذهن پروری مردم می باشد. صحنه فریاد می زند که نیازمند یک عقلانیت بین الاذهانی راقی و متعالی در باب تبلیغ است.
عقلانیتی که بازسازی آن اولا وظیفه نخبگان و پیشتازان تبیین و تبلیغ می باشد. عاقله نخبگانی تبیین سالهاست خلائی است که کشور با آن مواجه بوده و همچنان از این ضعف مفرط رنج می برد.

هیمان امت بر ملت

#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_89
#جلسه_354
گونه یادداشت : در گونه های پیشنهادی چیزی نیافتم

🔰 هیمان امت بر ملت

🔹حضرت امام در خرداد 59 در مورد ملی گرایی می فرمایند :

ملى گرايى بر خلاف اسلام است. اسلام آمده است كه همه را يك نحو به آن نظر بكند، همه جوامع را. ملى گرايى اين است كه الآن در امريكا بين سياهها و سفيد دارد واقع مى‏شود، و اين كارترى كه دعوى اين را مى‏كند كه من طرفدار بشر هستم، اين سياهان را اين طور مى‏كشد و اين طور آزار مى‏دهد. ملى گرايى اين است كه بعضى از اين دولتهاى عربى مى‏گويند عربيت و نه غير. ملى گرايى اين پان‏ايرانيسم است، اين پان‏عربيسم است، اين بر خلاف دستور خداست و بر خلاف قرآن مجيد است.الحدیث ( صحيفه امام، ج‏12، ص: 334)

🔸بنا براین جای هیچ شک و تردیدی نیست که در مکتب حضرت امام و اسلام ناب جایی برای این رویکرد های جاهلی نیست و آن چیزی که برای ما اصالت دارد امام و امت است و نه دولت و ملت

اما
همان طور که برخی دوستان به دفعات بیان کرده اند ما هستیم و زندگی در دنیای مدرن و ساختار دولت و ملت حاکم بر تمام دنیا و این جمهوری اسلامی که در چارچوب مرزهای ایران بسط ید دارد و این ملتی که این هویت را پذیرفته و زیر این پرچم زندگی می کند.
فلذا این واقعیت را نمی توان و نباید انکار کرد. کما این که خود حضرت امام هم این ساختار را حفظ کرده و نسبتا در همین چارچوب فعالیت کردند. فلذا این رویکردی که برادر #فاطمی_صدر اتخاذ کرده که این دو ساختار را کاملا متضاد و مانعه الجمع میدانند شاید درست نباشد.

با این وجود و لزوم حفظ و صیانت از هر دو مفهوم اما از واقعیت نمی توان فرار کرد و به هر حال ناگزیر هستیم که یکی از این دو را متغیر را اصل قرار داده و دیگری را ذیل آن بدانیم.

بنابراین اگر چه که در عرصه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و رسانه ای به واقعیتی بنام ملت ایران و پارادایم منافع ملی پشت نکرده و بی توجه نیستیم و آن را ملحوظ قرار می دهیم ، اما درنهایت باید پارادایم و هم چنین ساخت (نهاد) امام و امت را #مهیمن بر دسته قبلی دانست که در جایگاه متغیر اصلی و اصالی قرار می گیرد.

دقیقا بر خلاف آن چیزی که در ادبیات رسانه ای کشور در این سالهای اخیر رواج یافته و تلاش می شود تا با ضریب دادن به پارادایم منافع ملی همه ی مسائل را صرفا با ادبیات ملیگرایی تحلیل کرد (تقلیل داد).

انکار اصالت فایده یا شروع سکولاریزم

#یادداشت
#حمزه_وطن_فدا
#مشخصات_اسلام
#یادداشت_112
#جلسه_353
#موضوع_جزیی : #اصالت_فایده
#نوع_یادداشت: تحلیلی

⬅️ادامه
💠انکار #اصالت_فایده یا شروع #سکولاریزم

▫️شاید بزرگترین خسارتی که از انکار یا غفلت از اصالت فایده بر میخیزد، این باشد که تمام دستورات دینی صرفا به حکم اینکه دستور هستند اجرا میشوند و مفاد و مودای دستورات به کلی از حیز توجه خارج گردند.
▫️در حالت سرطانی این پدیده با فرد یا جامعه ای مواجه باشیم که به دین عمل میکند اما مجمع رذایل است و با این وصف هیچ به دین خود ظنین نمی گردد.
و از این رو اگر میل و انگیزه ای برای اصلاح و حرکت به سمت کمال در آن فرد یا جامعه شکل بگیرد ، به هیچ وجه از وادی دین نمی گذرد.
دین حاوی دستوراتی است که عمل به آن خدا را از ما راضی نگه میدارد و حالا برای کمالات فردی و اجتماعی زندگی باید به زانوان فکر و اندیشه خود اتکا کنیم.

✅#سکولاریزم تلخ ترین ثمره تمدنی دیدگاهی است که اصالت فایده را انکار میکند و ملاک درستی و نادرستی یک عمل را صرفا به نقش آن در آبادانی یا خرابی آخرت انسان ها گره میزند.
➖چرا دروغ نگوییم ؟ چون خدا گفته.
➖چرا زنا نکنیم ؟ چون خدا گفته.
➖چرا نماز بخوانیم ؟ چون خدا گفته .
➖خب اگر گوش نکنیم چه میشود ؟ جهنمی میشوی .
➖خب اگر گوش کنیم چه میشود ؟ بهشتی میشوی .

▫️اینگونه است که با جامعه ای مواجه میشویم که با دینی تحریف شده رو به رو میگردد که عمل به آن جز خرابی دنیای فردی و اجتماعی به بار نمی آورد ، اما با این حال به هیچ وجه نه به دین خود نه به نحوه عمل به دین خود شک نمی کند ، بلکه یا اساسا دین را که ربطی به اصلاح و ارتقای حیات او ندارد و به تعبیر بهتر فایده دنیایی روشنی برای او ندارد به کنار میگذارد ، یا اگر چنین نکند ، حیات دینی خود را مستقل و جدا از حیات واقعی و عینی خود تعریف کرده، در مدار یکی آخرت خویش را دنبال و آبادانی دنیای خویش را در مدار قواعد دیگری جستجو میکند.
▫️در این حالت که فایده مندی جزو ملاکات و معیارهای قضاوت قرار نگرفته زمینه فوق العاده مساعدی درست میکند برای ورود انواع و اقسام خرافات و تحریفات در دین و ذهنیات دینی یک جامعه . وقتی که قرار نیست اث خاصی از یک عمل یا دستور دینی به دست بیاید ، چنانچه جریانی بتواند مساله استناد به دین را برای یک دستور یا گزاره شرعی به نحوی از انحاء از جمله استخدام روات و محدثین نفوذی حل نماید میتواند جعلیات گوناگونی را به دین وارد کرده و دین را از حیز انتفاع خارج نماید و آبی هم از آب تکان نخورد
چون قاطبه جامعه بدون آنکه فایده ای را دنبال کند ، طوطی وار و متعصبانه دینِ در اثر تحریف بی فایده شده خویش را به آغوش میکشد.

روش صحیح تعریف آزاداندیشی به عنوان یک ماهیت معتبره

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#آزاداندیشی
#محمد_هادی_جوهری
#یادداشت_131
#جلسه_353

 

🔰روش صحیح تعریف آزاداندیشی به عنوان یک ماهیت معتبره🔰

در منطق تعریف به دو نوع حدی و رسمی تقسیم می شد و تعریف صحیح و کامل یک مفهوم، تعریف حدی آن شی بود. چرا که برای تعریف یک شی، باید جنس و فصل آن شی را به عنوان معرف های آن معرفی کرد.
اما مسئله ای که با در این جا مواجه هستیم این می باشد. که این شیوه تعریف برای مفاهیم حقیقی می باشد. چرا که مفاهیم اعتباری، اساسا جنس و فصلی ندارند که به سبب آن ها بتوان تعریف حدی برایشان داشت.
مرحوم علامه طباطبایی در مقاله ششم اصول فلسفه رئالیسم ادعا میکنند که مفاهیم اعتباری ماهیتی جز غرض و غایت خویش ندارند. البته ایشان میان غایت معـتبِر که غایت فاعل بالقصد می باشد و غایت اعتباری، تفاوت قائل می شوند. و ماهیت اعتباری را به غایت اعتباری می دانند.
البته که این را باید بیان کرد که ماهیت اعتباری غیر از غرض و غایت اعتباری می باشد. اما غایت و غرض اعتباری عنوان مشیری است برای خود اعتباری.
حال با این توضیح برای تعریف یک مفهوم اعتباری، باید دید که آن مفهوم اعتباری به دنبال چه غایت و غرضی می باشد. تا به سبب آن غایت و غرض، آن مفهوم تعریف شود.
مثلا، مفهوم آزاداندیشی را نباید به صورت جداگانه دو کلمه آزادی و اندیشیدن را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت با جمع بندی آن دو این مفهوم را تعریف کنیم. بلکه مفهوم آزاداندیشی یک ماهیت معتبره عرفی می باشد که توسط عقلا جعل شده است. و باید با بررسی اغراض و غایات آن، این ماهیت معتبره را تعریف کرد.

رهبری فرهنگی

سم الله الرحمن الرحیم

#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#مرتضی_قربانی
#یادداشت_50
#جلسه_353

🔰رهبری فرهنگی

رهبری و فرهنگی از منظر هستی شناسی دو هیات هستند که نیاز به مفاد و محتوا دارند. معانی حرفی هستند که تحققشان به مفادشان است اگر مفاد این دو، توحید و رویکرد توحیدی باشد منجر به تربیت توحیدی می‌شود.
از این رو ما برای ترسیم تیپ تخصصی مطلوب طلبه باید التفات به این نکته داشته باشیم.
باید اقتدار رهبری فرهنگی را مرسل از مفادش خوب فهمید سپس با تزریق مفاد توحیدی در این قالبِ جریان سازی اجتماعی و مدیریت اراده ها به نتیجه مطلوب رسید.

این کسوت و نقش اجتماعی فارغ از مفادش به لحاظ ذاتی ملزوماتی دارد که هر طبعی (اصطلاح طب) نمی‌تواند در موقفش مستقر شود.

علاوه بر اقتضای ذاتی این هیات با توجه به محتوای آن، لوازمی ویژه نیاز است تا این کسوت و خرقه خوش پوش و حسن شود.

از این رو به نظر، اول باید حقیقت و ماهیت رهبری فرهنگی تبیین شود و سپس با توجه به حقیقت ولایت و کار ویژه‌ی ولی به بررسی مفاد آن هیات پرداخت و به یک تیپ تخصصی دست یافت.
سپس باید به دنبال طرحی برای تحقق چنین ضرورتی بود.