عاقبت به خیری

بسم الله الرحمن الرحیم

مسیر عاقبت به خیری و عاقبت به شری را چگونه میتوان مورد رصد و ارزیابی قرار داد؟
من البته نمیخواهم اقای نصیری را از این منظر که عاقبت به خیر شده اند یا نشده اند قضاوت کنم، چرا که ایشان قطعا هنوز به عاقبت زندگی شان نرسیده اند، اما به نظر میرسد شرایط فعلی شان در قیاس با شرایط گذشته شان تغییر اساسی کرده است که ما وضعیت جدیدشان را نمیپسندیم و فکر میکنیم این وضعیت از لحاظ معیار های اسلامی قابل نقد است.

این واقعه انسان را در فکر فرو میبرد که مساله ی عاقبت به خیری را چگونه باید پیگیری نمود؟

امروز در رزنامه جوان به اقای نصیری انتساب داده بود که گفته است وقتی در سال ۷۶ به خاطر افشای فساد وزارت پست و تلگراف دادگاهی شد، انتظارش این بود که رهبر انقلاب کل قوه قضائیه را محاکمه کند و، چون نکرد، آنجا بود که از رهبری بریده و جدا شده است!

آقای علیزاده هم تحلیلش این بود که پشت سر همه ی این حرفهای قابل نقد اقای نصیری یک چیز نشسته آن هم بغض سید علی خامنه ای است.

شاید مساله ی حب حضرت آقا و رابطه ی قلبی با ایشان یکی از مهم ترین مسائل تعیین کننده در این راستا باشد.

یادم افتاد که شهید سلیمانی نیز فرمود : والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه ی قلبی و دلی با این حکیمی است که سکان این انقلاب را در دست گرفته است …

 

آیا آزاداندیش می تواند مؤمن باشد؟

اگر خود را آزاداندیش بدانیم و آمادگی داشته باشیم برای اینکه سخنان جدید و نو را پذیرفته و طبق آن دستگاه شناختی و ادراکی خود را اصلاح کنیم، آیا می توانیم مؤمن باشیم؟
ایمان حالت قلبی است، که انسان مؤمن در آن حالت قلبی که به شدت نسبت به آن متعصب است، هیچ شکی در درون خود راه نمی دهد؛ اگر هم با اندیشه ای مخالف با ایمان خود مواجه می شود، پیش فرض او در آن حالت، رد نظر مقابل است. در اینصورت، این سوال مطرح می شود که پس چگونه انسان مومن می تواند آزاداندیشانه بیاندیشد؟
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این است که انسان آزاداندیش در عین حالی که آزادمنشانه با موضوعات مختلف برخورد می کند و تلاش می کند با موضوعات مختلف کاملا با صفت حق طلبی مواجه شود، اما به هیچ عنوان دچار شکاکیت، نسبیت گرایی و پلورالیسم دینی نمی شود؛ چرا که در هر لحظه جمع بندی واضحی دارد.
اینکه به ما می فرمایند:«لا تنقض الیقین بالشک» ، قاعده ای است مربوط به مواجهه دائمی ما در کل زندگی با شبهاتی که مطرح می شود. شریعت از ما می خواهد که یقینیات خود را با شک هایی که مطرح می شود، کنار نگذاریم.
آزاداندیش نیز، در عین آزاداندیشی کاملا جزم اندیش است و در عین حال، با اندیشه های جدیدی که مطرح می شود، بدون تعصب برخورد می کند.
در واقع آزاداندیش با مواجه شدن با اندیشه جدید یک مرتبه همه دستگاه شناختی و ادراکی خود را مطابق با آن نظریه بازخوانی می کند و یا گزاره ای را می پذیرد و یا آن را با استدلال های متقن رد می کنند

دایره شمول گفتمان آزاداندیشی

گفتمان آزاداندیشی مشتمل بر چه چیز‌هایی است؟

دایره شمول آن معرفتی عمومی و فراگیر، چه چیز‌هایی را در برمی‌گیرد؟

چیستی

چرایی

چگونگی

لوازم

احکام

اخوات

مشتقات

نتیاج

اهداف

 

به نظر می‌رسد که گفتمان آزاداندیشی مشمول چیستی آزاداندیشی می‌شود و تا حدودی چرایی را هم می‌توان پذیرفت؛ امّا در خصوص «چگونگی» نیاز به تامل بیشتر هست؛ ابتدائا باید روشن شود که منظور از چگونگی، چگونه یک فرد آزاداندیش بودن و در مقام اندیشیدن چگونه آزادانه عمل کردن است یا اینکه منظور از آن چگونگی تحقق آزاداندیشی است یا هر دو؟

همچنین در مورد دیگر مواردی که در فوق شمرده شده است نیاز به تامل هست و البته شاید بتوان گفت که گفتمان کردن نتایج و حتی اهداف آزاداندیشی نیز تاحدی مورد پذیرش است و این به رقم خوردن آزاداندیشی به حمل شایع بسیار کمک خواهد کرد.

نکته پایانی این است که بر این موارد ذکر شده می‌تواند افزود و موارد ذکر شد تنها از باب نمونه و در یک بارش فکری اولیه نگاشته شده است.

چند سوال از مجلس شورای اسلامی2

????چند سوال از #مجلس_شورای_اسلامی:
(ادامه)

4-شفافیت آرای نمایندگان
????طرح شفافیت سه قوه و از جمله ی آن شفافیت آرای نمایندگان از جمله وعده هایی ست که از شروع مجلس کنونی و حتی در تبلیغات انتخابی داده شده و بسیار پر تکرار بوده است. با وجود بررسی های فراوان با کمال ناباوری می بینیم مسئله ای در این حد بعد از 4 سال به نتیجه نرسیده و هنوز مردم نمی توانند بر عملکرد نمایندگان خود نظارت کنند.
⁉️آیا لازم نیست مجلس تکلیف این قضیه را مشخص کند؟

5-مالیات بر عایدی سرمایه
????طرح مالیات بر عایدی سرمایه از جمله طرح هایی است که خود مجلسیان میگویند برای اوضاع کنونی کشور و برای سامان دهی بازار خودرو، ارز، اجاره و خرید و فروش منزل ضروری است و این کالاهای مصرفی را از ردیف کالای سرمایه ای خارج میکند. لکن مدت هاست که بررسی و تصویب این طرح در مجلس در دست بررسی است و در کمال ناباوری می بینیم نمایندگان مجلس به خاطر قیمت خودرو در بازار ( نه قیمت کارخانه ای آن) وزیر محترم را بازخواست و استیضاح میکنند. در حالی که کنترل قیمت بازاری خودور در دستان خود نمایندگان و محتاج تصویب قانون است. اخیرا بعد از استیضاح وزیر صمت و در سال آخر مجلس ظاهرا مجلس محترم قانون مالیات بر عایدی سرمایه را به تصویب رسانده است و باید ببینیم در مقام اجرا چقدر متقن است.

6- ارتقای امنیت جامعه
????قوانین کشف جرم و تخلف و همچنین روش های محاکمه ی مجرم و متخلف و مجازات آنها مصوب چندین سال پیش است و نیاز به ارتقای جدی دارد. روش های موجود دست پلیس، قاضی، ضابطان قضایی و نیرو های مردمی را برای کشف جرم بسته است و از طرفی بعد از کشف جرم نیز مجازات ها در بسیاری از موارد بازدارنده نیست و نمی تواند انگیزه مجرم و متخلف را برای عدم عبور از قانون بکاهد. از طرفی قوانین از پلیس، ضابط قضایی و آمر به معروف حمایت کافی ندارد و بیشتر برایشان دردسر درست میکند. لذا برای بازگشت امنیت و آرامش به جامعه اصلاح این قوانین ضروری است.
در بعضی از موارد نیاز است مجازات از قاضی به دست پلیس و ضابطین قضایی سپرده شود. مثلا در جایی که خودرو تخلف راهنمایی و رانندگی انجام میدهد راننده جریمه میشود ولی در صورتی که عابر پیاده تخلف کند پلیس نمی تواند او را جریمه کند. همچنین است در موارد تعدی به محیط زیست، روزه خواری، کشف حجاب و….. همگی باید به قاضی و دادگاه ارجاع شود و ساز و کار جریمه اشخاص توسط ضابط قضایی وجود ندارد و این روش عملا برخورد با این متخلفین یا مجرمین را غیر ممکن کرده است.

بعد از ماجراهای اخیر در خصوص کشف حجاب، مجلس در 23 اسفند از قوه قضاییه درخواست کرد که برای خلاء های قانونی موجود لایه بدهد و تعیین کرد که اگر تا 14 فروردین قوه قضایه این کار را نکند خود مجلس طرح می آورد. قوه قضاییه لایحه ای نداد ( حداقل رسانه ای نشد) و بر همان روند مخدوش گذشته اصرار کرد و بعد از 14 فروردین از مجلس نیز خبری نشد!
⁉️آیا لازم نیست مجلس تکلیف این قضیه را مشخص کند؟

(ادامه دارد)

جای پای محکم اسلام در آزادی

هالید کربن کاشف عنصر کربن جمله ای بسیار متین و عاقلانه ای دارد که من بارها در مناظرات و مباحثات از این استدلال استفاده کرده ام….
ایشان می گوید: «اگر دین محمد(ص) از جانب خدا نبود، هرگز جرأت نمی کرد که مردم را به علم دعوت کند». این جمله استدلال بسیار دقیقی دارد آن این است که؛ کسی می تواند«دعوت» به علم آموزی و جست و جو برای رسیدن به حقیقت کند که خودش به حقیقت رسیده باشد وگرنه دستش برای دیگران رو می شود.
اسلام علم آموزی و حقیقت طلبی را بر هر مرد و زن مسلمانی واجب کرده است. جای پای اسلام محکم است که میتواند به آن تکیه کند. اسلام به تمامه توحید است و هیچ حقیقتی بالاتر از توحید در عالم نیست. لذا اسلام با تمام وجود پای حقیقت طلبی ایستاده است.
این خیلی مهم است که در هیچ کجای از دین لوی آزادی انسان برای اندیشیدن سد نشده است فقط اندیشه در واکاوی ذات حق تعالی ست که آنهم توصیه شده برای اینکه عقل عاجز از شناخت آن است.
ما غرق در شریعتیم و با این شریعت بزرگ شدیم و ملتفت نیستیم که این شریعت چوب حراج به ناموس خود زده و از شما خواستار تفکر در باره ستون خیمه اش است حتی منزلگاه شک در توحید را ارج می نهد. اما آن را منزلگاه خوبی برای توقف نمی داند. این برای یک مکتب فوق العاده است. به نظر خدای متعال اول حامی آزاداندیشی و حق طلبی ست.